نويسنده: علامه محمد عبدالوهاب قزويني




 

سيد جمال الدين اسدآبادي معروف به افغاني (وفات، 1314 ه‍.ق.) رجل سياسي معروف قرن اخير و صاحب جريده ي عربي العروة الوثقي منطبعه در پاريس در پنجم شوال هزار و سيصد و چهارده قمري مطابق نهم مارس هزار و هشتصد و نود و هفت ميلادي در اسلامبول در حدود شصت سالگي وفات يافت.
شرح احوال او در بسياري از کتب و مجلات فارسي و عربي آن عهد نگاشته شده و از اعجب عجايب آن است که تاکنون هيچ کس به نحو قطع و يقين نتوانسته معلوم کند که اين شخص آيا ايراني بوده، از اهالي اسدآباد همدان چنانکه بسياري از ايرانيان ادعا مي کنند و چنانکه يکي از اهالي اسدآباد که خود را خواهرزاده ي او معرفي کرده چند سال قبل رساله اي در اين خصوص منتشر ساخته و اعضاي خانواده ي او را که به عقيده ي خود هنوز در اسدآباد هستند يکايک بر شمرده؛ يا افغاني، از اهالي اسدآباد از قراي کابل چنانکه افغان ها و مصريان و شاميان ادعا مي کنند.
و چنانچه خود سيد جمال الدين نيز در عموم نوشتجات و مؤلفات خود هميشه « جمال الدين افغاني » امضا مي کرد.
و چنانکه تاريخ افغان از تأليف او موسوم به تتمة البيان في تاريخ الافغان نيز قرينه اي است قوي بر افغاني بودن او و قرينه ي مؤيده ي ديگر نيز آنکه در اواخر سال 1323 ه‍.ش. (1363 ه‍.ق.) دولت افغانستان از دولت ترکيه درخواست نمود که جنازه ي آن مرحوم را، که همان سال وفاتش در سنه ي 1314 قمري در اسلامبول مدفون يا امانت گذارده شده بود، اجازه دهند که به کابل انتقال داده شود. دولت ترکيه نيز جواب مساعد داد. عظام رميم آن مرحوم را با تشريفات فوق العاده مجلل از اسلامبول برداشته به کابل انتقال دادند و بعضي جرايد ايران در اين باب اعتراضاتي نمودند. اگر في الواقع چنانکه بعضي ايرانيان ادعا مي کنند وي ايراني و تبعه ي ايران بوده، اولاً چگونه دولت افغانستان در مرأي و مسمع جهانيان اين تقاضا را از دولت ترکيه نموده که جنازه ي يکي از اهالي اسدآباد همدان را از اسلامبول به کابل نقل دهند و در آنجا مدفون سازند و ثانياً چگونه دولت ترکيه اين درخواست عجيب را پذيرفته و بدون هيچ چون و چرايي و بدون هيچ سؤالي و جوابي و بدون هيچ مذاکراتي با دولت ايران اجازه داده که نعش يک رجل سياسي ايراني را اگر في الواقع ايراني بوده از مملکت خود به مملکت ثالثي انتقال دهند. اين فرضيات في الواقع باور نکردني و خارج از عرف و قياس و منطق، و مخالف عادات و رسوم متعارفه بين ملل و دول است و اشبه اشباه به حکايات الف ليلة و ليله به نظر مي آيد. باري، حل اين مسئله تاکنون براي کسي که خالي از تعصبات خشک باشد به هيچ وجه معلوم نشده است. (1)

پي‌نوشت‌:

1. آنچه مسلم است درباره ي اصالت سيد جمال الدين اسدآبادي مدارک و مستندات بي شماري وجود دارد که حکايت از ايراني بودن وي مي کند. براي کسب اطلاع بيشتر نگاه کنيد به کتاب سيد جمال الدين نوشته ي صدر واثقي.

منبع مقاله :
قزويني، علامه محمد عبدالوهاب؛ مجله ي يادگار، سال سوم، شماره ي چهارم، چاپ تهران