نويسنده: نجم الدين طبسي




 
در اين مقال به بررسي وضعيت ديني مردم پيش از ظهور امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي پردازيم.
از روايات فهميده مي شود که در آن روزگار، از اسلام و قرآن جز نامي بر جا نمي ماند، مسلمانان تنها به نام، مسلمان هستند. مساجد، ديگر جاي ارشاد و موعظه مردم نيست.
فقهاي آن زمان بدترين فقهاي روي زمينند و دين با کالاي کم ارزش و بهاي اندکي معاوضه مي شود.

الف) اسلام و مسلمانان

اسلام به معني تسليم بودن در برابر دستورات الهي است. اسلام برترين و بهترين اديان است که خوش بختي بشر را در دنيا و آخرت تضمين مي کند؛ ولي آن چه ارزش دارد، عمل کردن به دستورات اسلام و قرآن است. در آخر زمان همه چيز بر عکس مي شود؛ يعني از اسلام جز نامي بر جاي نمي ماند. قرآن در جامعه حضور دارد؛ ولي تنها خطوطي است که در برگ ها نقش بسته است و مسلمانان تنها از نام مسلماني برخوردارند و از اسلام نشاني ندارند. پيامبر گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد:« دوراني بر امّت من مي آيد که در آن، از اسلام جز نامي نماند و از قرآن جز نقش و تصويري نباشد. مسلمانان به نام، مسلمان خوانده مي شوند؛ ولي نسبت به اسلام از هر کس بيگانه ترند ». (1)
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: « به زودي دوراني فرا رسد که مردم خدا را نشناسند و معناي توحيد را ندانند تا اينکه دجّال خروج کند ». (2)

ب) مساجد

مسجد جاي پرستش خداوند و تبليغات ديني و ارشاد و هدايت مردم است. در صدر اسلام، حتي کارهاي مهم حکومتي در مساجد انجام مي شد. جهاد در مساجد برنامه ريزي مي شد و انسان از مسجد به معراج مي رفت؛ ولي در آخرالزمان مساجد ماهيت خود را از دست مي دهند و به جاي آموزش و تبليغات و ارشاد ديني، بر تعداد مساجد و تجملات آن افزوده مي شود. در صورتي که مساجد از مؤمنان تهي است. پيامبر خدا مي فرمايد: « مسجد هاي آن زمان آباد و زيباست؛ ولي از هدايت و ارشاد در آن خبري نيست ». (3)

ج) فقيهان

عالمان و دانشمندان اسلامي، حافظان دين خدا در روي زمينند و راهنمايي و ارشاد مردم در دست آنان است. آنان با تحّمل زحمات، مسائل ديني را از منابع شرعي استخراج کرده، در دست مردم قرار مي دهند؛ ولي در آخرالزمان وضع دگرگون مي شود و عالمان آن روزگار بدترين عالمان خواهند بود. رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) در اين باره مي فرمايد: « فقيهان آن روزگار، بدترين فقيهاني اند که در زير آسمان به سر مي برند. فتنه و آشوب،از آنان آغاز مي شود و به آنان نيز باز مي گردد ». (4) شايد بتوان گفت: منظور، عالمان درباري و وابسته اي هستند که جنايات پادشاهان ستمگر و فرمانروايان خودسر را توجيه مي کنند و به آنان رنگ اسلامي مي دهند؛ آناني که حاضرند با هر مجرم و جنايت پيشه اي، کنار آيند؛ مانند وعاظ السلاطين وابسته به وهابيت، که مبارزه با آمريکا و اسرائيل را خلاف شرع مي دانند. آنان که در برابر جنايات اسرائيل دم بر نياوردند و جنايات وهابيان را در کشتن زائران خانه خدا توجيه کردند و برايش آيه و روايت آوردند. آري، بايد گفت: آنان بدترين فقيهانند که فتنه ها از آنان شروع شده، به آنان نيز باز مي گردد.

د) خروج از دين

يکي ديگر از علائم آخرالزمان اين است که مردم از دين خارج مي شوند. روزي امام حسين (عليه السلام) به نزد اميرمؤمنان (عليه السلام) آمد. گروهي در گرداگرد حضرت (عليه السلام) نشسته بودند. ايشان به آنان فرمود: « حسين پيشواي شماست. چنانکه رسول خدا او را سيّد و سرور ناميده است. از نسل او مردي ظهور خواهد کرد که در اخلاق و چهره، شبيه من است. او دنيا را پر از عدل و داد مي کند؛ چنان که [ پيش از آن ] پر از ستم و جور شده است ». سؤال شد: اين قيام در چه زماني خواهد بود؟ فرمود:« افسوس! هنگامي که از دين خارج شويد؛ هم چنان که زن براي شوهرش از لباسش خارج مي شود ». (5)

ه) دين فروشي

انسانم مکلّف است که اگر جانش به خطر افتاد، از مالش بگذرد تا جانش محفوظ بماند و اگر دينش را خطري تهديد کرد، از جانش مايه بگذارد تا خطر متوّجه دينش نشود؛ ولي در آخرالزمان دين را به بهاي کمي مي فروشند و انسان هايي که صبح مؤمن بوده اند، بعد از ظهر کافر مي گردند.
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) در اين باره فرموده است: « واي بر عرب از شرّي که به آنان نزديک شده است. فتنه هايي چون پاره هاي شب تاريک و ظلماني. صبح گاهان مرد مؤمن است و به هنگام غروب کافر. گروهي دين خود را به بهاي ناچيز و متاع اندک مي فروشند. کسي که در آن روز به دين خود چنگ زده و پاي بند است، همانند کسي است که گلوله اي از آتش را در دست گرفته يا بوته اي از خار را در دست مي فشرد ». (6)
اين روايت به ضعف آگاهي مردم آن دوران دلالت دارد.

پي‌نوشت‌ها:

1- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) : « سيأتي علي أمتي لايبقي من القرآن إلا رسمه، و لا من الإسلام إلا اسمه، يسمون به و هم أبعد الناس ». ثواب الاعمال، ص 301؛ جامع الاخبار، ص 129؛ بحار الانوار، ج52، ص 190.
2- عن أبي جعفر (عليه السلام) ...: « يا خيثمة، سيأتي علي الناس زمان لايعرفون الله و ما هو التوحيد حتي يکون خروج الدجال... ». تفسير فرات، ص 139.
3-عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) : « سيأتي زمان علي أمتي... مساجدهم عامره، و هي خراب من الهدي... » بحار الانوار، ج52، ص 190.
4- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) : « سيأتي زمان... فقهاأ ذلک الزمان شر فقهاء تحت السماء، منهم خرجت الفتنه، و إليهم تعود ». بحار الأنوار، ج52، ص 19.
5- دخل الحسين بن علي (عليه السلام) علي علي بن أبي طالب (عليه السلام) و عنده جلساؤه، فقال: « هذا سيدکم، سماه رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) سيداً، و ليخرجن رجل من صلبه، شبهي شبهه في الخلق و الخلق، يملأ الأرض عدلاً، و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً، قيل له: و متي ذلک يا اميرالمؤمنين؟ فقال: هيهات إذا خرجتم عن دينکم کما تخرج المرأة عن ورکيها لبعلها ». ملاحم، ابن طاووس، ص 144.
6- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) : « ويل للعرب من شر قد اقترب فتناً کقطع الليل المظلم، يصبح الرجل مؤمناً و يمسي کافراً، و يبيع قوم دينهم بعرض من الدنيا قليل، المتمسک يومئذ بدينه کالقابض علي الجمرة- أو قال: علي الشوک ». مسند احمد، ج2، ص 39.

منبع مقاله :
طبسي، نجم الدين؛ (1385)، دولت موعود، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم )، چاپ ششم