نويسنده: مؤسسه فرهنگي و هنري قدر ولايت




 


1- دفاع از اسلام

حضرات افاضل متذكر باشند كه امروز تكليف به همه طبقات متوجه است. مراجع عظام و علماي اسلام و فضلاي محترم و ساير طبقات، همه مكلف هستند به مقدار ميسور براي دفاع از اسلام و احكام مقدسه تشريك مساعي كنند. لازم است طبقه جوان و فضلاي محترم از صاحبان نفوذ استدعا كنند كه توجه بيشتري به وضع ايران- تنها مركز تشيع- بفرمايند، و از بست و بند و زمزمه هاي ناموزوني كه از طرف دستگاه جبار القا مي شود احتراز نمايند. (1)
اسلام براي همه چيز، براي همه زندگيها، برنامه دارد. اين را كي بايد معرفي كند جز علماي اسلام؟ علماي اسلام- كثّرالله امثالهم- با همه زحمتهايي كه مي كشند، با همه رنجهايي كه مي برند لكن مسؤوليتشان زيادتر از اين معاني است. خداي تبارك و تعالي به آنها عزت داده است، به آنها عظمت داده است، ديگران را تبَع آنها قرار داده است، ملت را تابع آنها قرار داده است؛ اينها همه مسؤوليت مي آ‌ورد؛ همان طوري كه رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مسؤوليت داشت و قيام كرد بر مسؤوليت خودش؛ بايد اسلام را آن طوري كه هست، نه آن طوري كه حالا در دست مثلاً چهار تا فرض كنيد مقدس مآب فقط كتاب مفاتيح است، و عرض مي كنم كه بايد آن طوري كه هست احكام اسلام را معرفي كرد. گفت به دنيا كه ما يك همچو كالاي بزرگي داريم، يك همچو قوانين مترقي داريم؛ محتاج نيستيم به اين كه در قوانين به كسي ديگر مراجعه كنيم؛ در هر بابي از ابواب قانون داريم ما. اسلام تكليف معين كرده است، قانون معين كرده است؛ مسلمين محتاج نيستند به اين كه در قوانين تبعيت از غير بكنند(2).
من هر وقت احساس خطر بكنم براي اسلام، براي مسلمين، لازم مي دانم تكليف خودم را ادا كنم و مسلمين را آگاه كنم. من در اين موقع كه براي رأي گيري در قانون اساسي است احساس خطر مي كنم، احساس توطئه مي كنم و لازم مي دانم تذكراتي به ملت ايران بدهم تا تكليف خودم را ادا كرده باشم(3).
تكليف است براي مسلمين كه حفظ كنند اسلام را، و ننشينند تا ديگران برايشان حفظ كنند، ديگران حفظ نمي كنند. ابرقدرتها بر ضد اسلام الان كمر بسته اند و قدرتهاي پوشالي ديگري هم همين طور. اين كه دولت مصر دعوت مي كند اعراب را به اين كه مجتمع بشويد و برخلاف ايران، ايران را مقصودش هست؟ ايران خطر است؟ ايران براي آنها خطر است يا اسلام؟ اين كه دعوت مي كند اعراب را كه مجتمع بشويد يعني دعوت مي كند كه همه اجتماع كنيد برخلاف اسلام. براي اين كه اسلام را آنها بر ضد منافع خودشان مي دانند. (4)

راهبردهاي تصريحي:

1- تكليف همه، دفاع از اسلام است.
2- مسلمانان نبايد به انتظار ديگران براي دفاع از اسلام بنشينند.
3- قوانين اسلامي كامل و همه جانبه است لذا مسلمين نياز به نسخه هاي غربي و شرقي براي اداره امور ندارند.
4- از تكاليف علما و آگاهان هوشيار كردن مسلمانان در زمان خطر است.

نكته استنباطي:

1- در مواقع خطر، بايد به اداي تكليف، بيشتر توجه داشت.
***

2- توجه به تعيين تكليف توسط اسلام

شما مسؤوليد؛ ما همه مسؤوليم. خداي تبارك و تعالي همه را مسؤول قرار داده است، و در اين آيه شريفه فرموده است: حَسْبُکَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ‌ (5). خدا كساني كه تبعيت كردند تو را، از مؤمنين، مؤمنيني كه تابع اسلام هستند، تابع پيغمبر اسلام هستند، اينها اشخاصي هستند كه كافي هستند براي رسول؛ براي پيغمبر كافي هستند. يك تكليف بزرگي است به عهده همه؛ به عهده همه متابعين؛ به عهده همه ملت كه تبعيت دارند از پيغمبر، بايد اين نشان حَسْبُکَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ‌ هم در پيشاني آنها باشد؛ حفاظت كنند از دين خدا، حفاظت كنند از اسلام(6).
بعضي از اين آقايان كه اينجا بودند گفتم كه آن روزي كه وجهه اسلام بخواهد درش خدشه وارد بشود، آن روز است كه بزرگان اسلام جانشان را دادند براي آن. در زمان معاويه و در زمان پسر خلف معاويه مسأله اين طور بود كه چهره اسلام را اينها داشتند قبيح مي كردند. به عنوان خليفه المسلمين، به عنوان خليفه رسول الله آن جنايات را مي كردند. مجالسشان، مجالس چه بود. اين جا بود كه تكليف اقتضا مي كرد براي بزرگان اسلام كه مبارزه كنند و معارضه كنند؛ و اين چهره قبيحي كه اينها دارند از اسلام نشان مي دهند و اشخاص غافل ممكن است كه خيال كنند كه اسلام خلافتش همين است كه معاويه دارد و يزيد دارد، اين است كه خطر مي اندازد اسلام را و اين است كه مجاهده برايش بايد كرد، ولو انسان به كشتن برود. (7)
امروز آن چيزي كه تكليف همه ماست، شما برادرهاي اهل سنت، اينها برادرهاي اهل تشيع، همه، همه افراد اين ملت تكليف دارند، اين است كه الان توجه به اين معنا داشته باشند كه دستهايي در كار است كه نگذارند اسلام تحقق پيدا بكند، با شيوه هاي مختلف. شيوه هاي مختلفي الان در كار است. و اين نكته اش اين است كه خارجيها آن كه به آن رسيده اند اين است كه اسلام است كه جلو منافع آنها را مي گيرد. اگر اسلام تحقق پيدا بكند، اين مملكت يك مملكت اسلامي بشود، دست آنها ديگر تا آخر كوتاه است؛ و لهذا الان كه همه رأي داديد به جمهوري اسلامي و همه وفاداري خودتان را اعلام مي كنيد، و اين وفاداري يك امر طبيعي است كه همه اسلام را مي خواهيد و همه ما اسلام را مي خواهيم، الان اينها درصدد اين هستند كه بين مسلمين تفرقه بيندازند و يك برنامه هايي، يك پيشنهادهايي بكنند كه همه اين پيشنهادها يا بيشتر اين پيشنهادها براي اين است كه نگذارند جمهوري اسلامي به آن طوري كه اسلام مي خواهد تحقق پيدا بكند. الان بر همه ماست كه دست از اختلافات جزئي و شخصي و اين چيزها برداريم؛ دست از آن چيزهايي كه امور شخصي است. همه اهل اين مملكت در زمان سابق به واسطه فشارهايي كه سابق آوردند، اكثر اهل اين مملكت، نارضايت ناراضي هستند. اين ناراضيها از سابق هستند؛ جمهوري اسلامي هيچ نارضايتي درست نكرده است. اين وارث يك عده اي است؛ يك عدد كثيري از ناراضيها هست. الان بايد فكر اين معنا باشيم كه جمهوري اسلامي آمده است براي اين كه اصلاح كند امور را. آمده ترميم كند ‌آن خرابيها را و بايد همه كمك كنيم به اين جمهوري اسلامي، نگذاريم اينهايي كه مي خواهند اخلال بكنند به نتيجه برسند. اگر خداي نخواسته اين اخلالگرها بتوانند يك كاري انجام بدهند و ما نتوانيم جلو آنها را بگيريم و آنها رو به رشد بروند، و ما به واسطه اختلافات- اگر در بينمان ايجاد بشود- رو به ضعف برويم، خوف اين هست كه دوباره يك مسائلي شبيه به آن مسائل سابق پيش بيايد يا بدتر از آن. بنابراين الان همه ما موظفيم كه از آن چيزهايي كه مربوط به شخصيات خودمان است يك قدري صرف نظر كنيم، يك قدري صبر كنيم. (8)

راهبردهاي تصريحي:

1- تكليف همه مسلمانان تبعيت از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است.
2- بايد مراقب افراد و كساني باشيم كه درصدد خدشه به حاكميت اسلام هستند.

نكات استنباطي:

1- بايد با برنامه، قانون و تكاليف اسلام آشنا بود تا مفسدين تحت عنوان اسلام نتوانند از مسلمانان بهره برداري كنند.
2- اگر كساني از نام اسلام سوءاستفاده كنند، تكليف افشاگري و مبارزه با آنها متوجه همه، بخصوص بزرگان است.
***

3- حفظ حيثيت اسلام

اگر در يك جايي كه- مثلاً- مي روند اين جوانها، در آن جا سوار اتومبيل مي خواهند بشوند يا سواره طياره بشوند يا قطار بشوند، بليتها را- مثلاً- تخلف بكنند و تقلب در آن بكنند، اين با حيثيت انساني يك ملت دارند بازي مي كنند. اينها را شما با رفقايتان سفارش كنيد كه احتراز كنند از اين مسائل؛ و اين حجت كه آنها مال ما را خوردند پس ما هم مال آنها را بخوريم، اين حجت درست نيست، صحيح نيست. شما بايد حفظ حيثيت ملت خودتان را، حفظ حيثيت اسلام را بكنيد براي اين كه شما اگر- فرض كنيد كه- يك پاسباني دست شما را بگيرد در يك جايي كه تخلفي كرديد، نمي گويند اين آقا كذا، مي گويند ملت ايران اين طوري است، مي گويند اسلام اين طوري است. بنابراين تكليف بسيار مهمي است كه بر گردن شماها هست و تمام افرادي كه از ايران و از بلاد مسلمين در اروپا يا در آمريكا زندگي مي كنند، بايد خيلي اين جهات را- جهات حفظ حيثيت خودتان را، معنويت خودتان را، حفظ آبروي خودتان را- اينها را بايد در اين بلادي كه هستيد حفظ بكنيد. (9)
تا حالا همه قشرها- خداوند همه شان را سعادت و سلامت بدهد- مبارزه كردند و اين قشري كه ظالم بودند، ستمكار بودند، خائن بودند، اين رژيم فاسد را شكستند و از بين بردند. حالا كه مملكت دست خود مردم افتاده است، و ادعا اين است كه يك حكومت اسلامي است، كه يك جمهوري اسلامي است، حالاست كه خطر زياد است. حالاست كه براي قشر روحانيت از همه بيشتر؛ براي اين كه اينها نمونه اي از اسلام هستند؛ نمونه اي از انبيا هستند. براي ساير قشرها هم همين معنا. اين كه به اسلام عقيده دارد، به خدا عقيده دارد، برايش الال يك تكليف هست كه در اين وقتي كه آن رژيم طاغوتي رفته است، و حالا- ما ادعا مي كنيم- يك رژيم اسلامي و انساني هست، يك وقتي طوري نشود كه كميته ها در سرتاسر كشور، عرض بكنم پاسدارها در سرتاسر كشور، ساير قشرها در سرتاسر كشور، خودشان را آزاد بدانند كه هر كاري مي خواهند بكنند. (10)
الآن يك تكليف بسيار بزرگي به عهده همه ماست. من كه يك طلبه هستم اين تكليف را دارم؛ آقايان هم، كه از آقايان هستند، اين تكليف را دارند؛ ساير قشرها هم دارند؛ كه كوشش كنيم وجهه اسلام و صورت اسلام را آن طور كه هست نمايش بدهيم؛ نه آن طوري كه خلفايي مثل معاويه و يزيد و بعضي، يا بسياري از خلفاي اموي و بني عباس جلوه مي دادند. به عنوان اين كه ما نماينده اسلام هستيم كارهايي مي كردند كه با اسلام مخالف بود؛ و اسباب اين مي شد كه يك وقت وجهه اسلام را در دنيا دگرگون كنند. الان ما در يك امتحان بزرگ واقع هستيم. الان خدا ما را امتحان مي كند كه آيا ما در اين وقتي كه يك مطلبي دستمان آمده، يك قدرتي دستمان آمده است، آيا ما چه مي كنيم؟ ما هم همان هستيم به صورت ديگر؟ يا خير، ما روي مقررات عمل مي كنيم؟(11)

راهبردهاي تصريحي:

1- دفاع از حيثيت اسلام بر همه مسلمانان واجب است.
2- مي بايست به همه امور در حكومت اسلامي مراقب بود چرا كه هر اهمال و سهل انگاري سبب ضربه به حيثيت اسلام مي شود.
3- وجهه حكومت اسلامي مي بايست واقعاً اسلامي باشد نه تصنعي و ظاهرسازي باشد.

نكات استنباطي:

1- وظيفه مسلمانان در حكومت اسلامي، بسيار سخت تر و بيشتر از وظيفه آنان در حكومت غيراسلامي است.
2- امروز حيثيت اسلام و حكومت اسلامي در گرو نحوه رفتار و عمل مردم و مسؤلين در ايران است.
***

4- پر كردن مساجد

مسيحيون خيال نكنند كه اسلام هم، مسجد هم، مثل كليساست. مسجد وقتي نماز در آن برپا مي شده است تكليف معين مي كرده اند؛ جنگها از آن جا شالوده اش ريخته مي شده است؛ تدبير ممالك از آن جا، از مسجد شالوده اش ريخته مي شده است. مسجد مثل كليسا نيست. كليسا يك رابطه فردي مابين افراد و خداي تبارك و تعالي- علي زعْمِهم هست لكن مسجد مسلمين در زمان رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم- و در زمان خلفايي كه بودند- هرجور بودند- مسجد مركز سياست اسلام بوده است. در روز جمعه با خطبه جمعه مطالب سياسي است- مطالب مربوط به جنگها، مربوط به سياست مُدن، اينها همه در مسجد درست مي شده است؛ شالوده اش در مسجد ريخته مي شده است. در زمان رسول خدا و در زمان ديگران و در زمان حضرت امير- سلام الله عليه(12).
مقصد اين است كه اسلام را پياده كنند و با اسلام، انسان درست كنند. نماز يك كارخانه انسان سازي است. فحشا و منكر را نماز، نماز خوب، فحشا و منكر را از يك امتي بيرون مي كند. اينهايي كه در اين مراكز فساد كشيده شده اند، اينها آن بي نمازها هستند. نمازخوان ها در مساجدند و مهيايند براي خدمت. مسجدها را خالي نكنيد. تكليف است امروز. امروز يك روزي است استثنايي. ما در يك مقطع از عصر واقع شده ايم كه استثنايي است. (13)
من امروز بايد بگويم كه تكليف است براي مسلمانها. حفظ مساجد امروز جزء اموري است كه اسلام به او بسته است. ماه مبارك رمضان و بعد از ماه مبارك رمضان هم، مسجدها را آباد كنيد. من در مكه كه مشرف بودم يك روز مي خواستم يك كتابي بخرم كه براي آن كتابفروش هم فايده داشت، ايستاده بودم، اذان گفتند، يكدفعه رها كرد و گفت كه: سنه حنفيّه ديگر با من حرف نزد، رفت سراغ نماز. در مدينه بازار را كه من ديدم بسته بود. يعني باز بود لكن هيچ كس نبود. مي رفتند سراغ نماز. چرا شما نمي رويد سراغ نماز؟ چرا ظهر كه مي شود بازار را رها نمي كنيد و برويد سراغ نماز؟ اگر برويد سراغ نماز، احياء كنيد اين سنت سياسي اسلام را، همان طور كه در روز جمعه حالا بحمدالله مي رويد، روز غير جمعه هم برويد مساجد را پر كنيد. اگر اين مسجد و مركز ستاد اسلام قوي باشد ترس از فانتومها نداشته باشيد. ترس از آمريكا و شوروي و اينها نداشته باشيد. آن روز بايد ترس داشته باشيد كه شما پشت بكنيد به اسلام. پشت كنيد به مساجد. (14)

راهبردهاي تصريحي:

1- در اسلام مسجد يك ركن اساسي است.
2- پُر كردن مساجد يك تكليف است.
3- حفظ اسلام منوط به حفظ مساجد است.
4- برخلاف مسيحيت كه در آن كليسا فقط محل عبادت است، در اسلام مساجد علاوه بر مكان عبادت بودن داراي شأن مديريتي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي نيز مي باشند.

نكته استنباطي:

1- تقويت و پُر كردن مساجد، اجتماع مردم و ايمان آنان را تقويت كرده و سبب پيروزي آنان بر دشمنان مي شود.
***

5- انتخاب افراد شايسته در انجمنهاي اسلامي

راجع به اسلامي كردن خودتان دو تا مطلب هست: يكي اين كه توجه به اين معنا باشد كه در اين انجمنها اشخاص منحرف، غيرمتعهد به اسلام، بلكه دشمن اسلام، نباشد. آنهايي كه نمي خواهند اسلام در اين كشور تحقق پيدا بكند و از اسلام سيلي خورده اند در همه جاهايي كه با اسم اسلام يك انجمني هست، يك مساجدي هست و جاهاي ديگر، اينها كوشش دارند كه در آن جاها نفوذ كنند. تكليف انجمنهاي اسلامي، چه در مدارس و چه در ساير جاهاي كشور، كه بحمدالله همه جا هست، تكليف اولي اين است كه اشخاصي كه در اين انجمنها وارد مي شوند شناسايي شده باشند؛ سابقه قبل از انقلابشان و در انقلاب چه كردند و چه بودند و قبل از انقلاب اينها داخل چه امري بودند و چه كارهايي مي كردند، خانواده هاي اينها خانواده هاي متعهد به اسلام است؟(15)
در هر صورت، شما يك تكليف بزرگي به عهده داريد.
انجمنهاي اسلامي در هر جا كه هستند، اين اسمي كه روي خودشان گذاشتند تكليف مي آورد براي آنها. يك روز از شما سؤال مي شود كه شما، انجمن اسلامي اسم خودتان را گذاشتيد، لكن به اسلام تعهد نداشتيد. اگر- خداي نخواسته- انحرافي در شما باشد، يا بگذاريد انحرافي در انجمنها باشد، يا بگذاريد انحرافي در تعليماتي كه مي خواهد بشود، انجام بشود، بشود؛ شما به واسطه همين اسمي كه روي خودتان گذاشتيد مسؤول هستيد؛ سوال مي شود كه تو كه گفتي من داخل انجمن اسلامي هستم، چرا خودت اسلامي نبودي و چرا بچه هايي كه با تربيت معلميني كه شما بوديد تربيت شدند، اسلامي نشدند و چرا انحراف در اين انجمنهاي اسلامي بوده است. ما همه مكلف هستيم. همه بايد اين بار سنگين و امانت بزرگي را كه به عهده ما هست، و آن اسلام است و آن كشور اسلامي، به مقصد برسانيم و ما بايد تماممان، چه دولت و چه ملت، و خصوصاً، كساني كه سر و كارشان با جوانها و بچه ها هست، اين يك امانت بزرگي است به عهده همه شماها و همه ما كه ما اين امانت را به آن جايي كه بايد برسد برسانيم، و اسلام را انشاءالله در تمام نواحي اين مملكت پياده كنيم و از خودمان شروع كنيم و ديگران را هم ان شاءالله، دعوت كنيم. (16)
در اين ارگانهايي كه جوانهاي عزيز ما، متعهد ما، دارند خدمت مي كنند و تشكيل دادند. اينها ممكن است كه در اينها وارد بشوند و بدون اين كه شماها توجه بكنيد، يك وقت توجه بكنيد به اين كه به فساد كشيده شده اين انجمن. انجمن اسلامي بايد از افرادي باشد كه خانواده اش مسلم؛ خودش مسلم، زمان قبل از انقلابش آدم متعهد مسلم، بعد از انقلابش اين طور، يك همچو افرادي بايد باشند، نه اين كه هركس آمد خواست وارد بشود و يك قدري هم- فرض كنيد- كه اظهار انقلابي بودن كرد و اظهار اسلام كرد، شما بازي بخوريد. بايد با دقت افراد را بررسي كنيد كه مبادا- خداي نخواسته- در بين شما اشخاصي باشند كه انجمن اسلامي را به تباهي بكشند و دنبال او صورت اسلام را در دنيا مشوّه كنند. اين يك تكليف شرعي- الهي است براي همه اين ارگانهايي كه يا به عنوان انجمن اسلامي يا به عنوان كميته يا به عنوان جهاد سازندگي. هم اينها خدمتگزار هستند و به عنوان خدمتگزاري در اين كشور دارند خدمت مي كنند، براي اين كه كشور را از خودشان مي دانند، لكن توجه به اين معنا لازم است كه افراد انتخاب بشوند، خصوصاً، در انجمنهاي اسلامي كه اسم اسلام و انجمن اسلامي روي آن گذاشته شده است. بايد درست، با كمال دقت، ملاحظه بشود و اگر فردي يا افرادي را ديدند كه سوابق اين، آن سوابقي كه بايد باشد نيست، آنها را وارد نكنند در اين انجمنها، نه اين كه آنها را از جامعه طرد بكنند؛ كارهاي ديگري جامعه دارد، بروند كارهاي ديگر را انجام بدهند. لكن انجمن اسلامي كه مي خواهد بلندگوي اسلام باشد و مي خواهد در هر جا اسلام را پياده كند به افرادي كه سابقاً، سوابقشان اسلامي نبوده، اطمينان نمي توانيد شما بكنيد. (17)

راهبردهاي تصريحي:

1- انجمنهاي اسلامي مي بايست در خصوص عضوگيري دقت داشته باشند و اعضاء‌ از لحاظ سابقه قبل و بعد از انقلاب بررسي شوند.
2- خود لفظ انجمن اسلامي براي اعضاي آن تكليف آور است.
3- مي بايست مراقب ورود افراد نفوذي دشمن در داخل انجمنهاي اسلامي بود.
4- از آن جايي كه انجمن اسلامي نام اسلام را بر خود دارد هرگونه ضربه اي كه به آن وارد گردد مستقيماً به اسلام ضربه وارد آمده است.

نكات استنباطي:

1- دشمن تلاش مي كند در نهادهاي مربوط به انقلاب اسلامي، نفوذ كند و چهره اسلام را در جهان مشوّه جلوه دهد.
2- بررسي سوابق فكري و عملي افراد و گزينش اعضاء از ميان افراد متعهد و مقيّد به اسلام، راه جلوگيري از نفوذ افراد منحرف در نهادهاي انقلاب اسلامي است.

پي‌نوشت‌ها:

1. صحيفه امام(رحمة الله)، ج1، صص 218 و 219.
2. صحيفه امام(رحمة الله)، ج2، ص 36.
3. صحيفه امام(رحمة الله)، ج8، ص 159.
4. صحيفه امام(رحمة الله)، ج18، ص 428.
5. سوره انفال: آيه 64.
6. صحيفه امام(رحمة الله)، ج7، صص 504 و 505.
7. صحيفه امام(رحمة الله)، ج8، ص 2.
8. صحيفه امام(رحمة الله)، ج8، صص 131 و 132.
9. صحيفه امام(رحمة الله)، ج5، ص 219.
10. صحيفه امام(رحمة الله)، ج8، ص 2.
11. صحيفه امام(رحمة الله)، ج8، ص3.
12. صحيفه امام(رحمة الله)، ج2، صص 31 و 32.
13. صحيفه امام(رحمة الله)، ج12، صص 392 و 393.
14. صحيفه امام(رحمة الله)، ج13، ص 21.
15. صحيفه امام(رحمة الله)، ج14، صص 242 و 243.
16. صحيفه امام(رحمة الله)، ج14، ص 247.
17. صحيفه امام(رحمة الله)، ج14، صص 322 و 323.

منبع مقاله :
مؤسسه فرهنگي و هنري قدر ولايت، (1390)، سيره سياسي حضرت امام خميني (رحمة الله) ( اصل موقع شناسي و درك تكليف در هر موقعيت ) ، تهران