تكاليف مسلمانان در سراسر جهان از نگاه امام خميني (رحمة الله)
1- دفاع از اسلام
با حلول ماه مبارك رمضان، ماه عبادت و سازندگي، ماه تجديد قواي معنوي، شهر الله الاعظم كه در آن عموم مسلمين در صف واحد متوجه به موضع قدرت لايزال و تجهيز در مقابل قواي طاغوتي هستند، لازم است با توحيد قدرت و قدرت واحده در مقابل طاغوتهاي زمان و چپاولگران بين المللي به پا خيزند و از ممالك اسلامي دفاع كنند، و دست خائنان را كوتاه و اميد آنان را قطع كنند.(1)راهبردهاي تصريحي:
1- تكليف مسلمانان دفاع از اسلام است.2- مسلمانان مي بايست با خائنين و طاغوتها و چپاولگران بين المللي برخورد قاطع داشته باشند.
نكته استنباطي:
1- اتكاي به خداوند و بهره گيري از قدرت لايزال او قطعاً سبب موفقيت مسلمانان در دفاع از اسلام مي گردد.***
2- توجه به تعيين تكليف حكومت در عيد غديرخم
روز عيد غدير روزي است كه پيغمبراكرم صلي الله عليه و آله و سلم تكليف حكومت را معين فرمود و الگوي حكومت اسلامي را تا آخر تعيين فرمود كه حكومت اسلام نمونه اش عبارت از يك همچو شخصيتي است كه در همه جهات مهذّب، در همه جهات معجزه است و البته پيغمبراكرم اين را مي دانستند كه به تمام معني كسي مثل حضرت امير ( سلام الله عليه ) نمي تواند باشد لكن نمونه را كه بايد نزديك به يك همچو وضعي باشد از حكومتها، تا آخر تعيين فرمودند؛ چنانچه حضرت امير خودش هم برنامه اش را در آن عهدنامه مالك اشتر بيان فرموده است كه حكومت و آن اشخاصي كه از طرف ايشان حاكم بر بلاد بودند تكليفشان در همه جهات چه هست.(2)راهبردهاي تصريحي:
1- عيد غديرخم روزي است كه تكليف حكومت اسلامي براي هميشه تا آخرالزمان مشخص شد.2- در اسلام حاكم داراي شرايطي است كه نمونه كامل آن امام علي عليه السلام است.
3- امام علي عليه السلام نيز در نامه به مالك اشتر تكليف حكومت و مجموعه مديران جامعه را مشخص نموده است.
نكته استنباطي:
1- روز عيد غدير فقط روز انتصاب امام علي عليه السلام به حكومت نيست، روزي است كه نسخه تمام عيار حكومت اسلامي مطابق با شخصيت آن بزرگوار نوشته شد.***
3- تحقق حكومت اسلامي
اسلام در رابطه بين دولت و زمامدار و ملت ضوابطي و حدودي معين كرده است و براي هريك بر ديگري حقوقي تعيين نموده است كه در صورت رعايت آن هرگز چنين رابطه اي، يعني رابط مسلط و زير سلطه، به وجود نمي آيد. اساساً حكومت كردن و زمامداري در اسلام يك تكليف و وظيفه الهي است كه يك فرد در مقام حكومت و زمامداري، گذشته از وظايفي كه بر همه مسلمين واجب است، يك سلسله تكاليف سنگين ديگري نيز برعهده اوست كه بايد انجام دهد. حكومت و زمامداري در دست فرد يا افراد، وسيله فخر و بزرگي بر ديگران نيست كه از اين مقام بخواهد به نفع خود حقوق ملتي را پايمال كند. هر فردي از افراد ملت حق دارد كه مستقيماً در برابر سايرين، زمامدار مسلمين را استيضاح كند و به او انتقاد كند و او بايد جواب قانع كننده بدهد و در غير اين صورت، اگر برخلاف وظايف اسلامي خود عمل كرده باشد- خود به خود- از مقام زمامداري معزول است و ضوابط ديگري وجود دارد كه اين مشكل را حل مي كند.(3)لكن ما ديديم كه خوب، يك تكليفي است ما ادا مي كنيم. توانستيم كه بحمدالله، حالا هم توانستيم كار را انجام بدهيم، نتوانستيم هم تكليفي بوده است ادا كرديم. حالا هم شما همين است، يك تكليفي متوجه است الان به همه ما براي حفظ اين جمهوري، به همه ايرانيها، تكليف متوجه است كه اسلام را آورديد، حفظش كنيد؛ رژيم را برديد، يك رژيم حقي را آورديد، بالاخره هم شكستيد شما [ رژيم ] را، اما تكليف ادا كرديد.(4)
راهبردهاي تصريحي:
1- بر همه مسلمانان فرض واجب است كه در هر دوره اي براي تحقق حاكميت اسلام قيام و عمل كنند.2- حكومت در اسلام براي تفاخر و دنياطلبي نيست بلكه تكليفي است بر دوش حاكم ذيصلاح.
3- روابط بين دولت و ملت، رابطه مسلط و زير سلطه، و يكطرفه نيست.
نكات استنباطي:
1- عمده تفاوت اسلام با غرب در مقوله حكومت، اين است كه اسلام حكومت را براي دنيا و آخرت افراد مي خواهد ولي غربيها آن را فقط براي امور دنيايي مي خواهند.2- پاسخگويي، تكليف حكومت در قبال مردم است و مردم بايستي بر كاركرد دولت نظارت كنند.
***
4- عمل به تكليف براي جلوگيري از تعدّي دولتها
احكام عبادي، اينها ابزاري است براي زندگي آن طرف؛ معارف الهيه يك شيئي است براي زندگي آن طرف، براي نورانيت آن طرف. پس اينهايي كه اين طرف افتاده اند حق ندارند تخطئه كنند آن طرفيها را. و اشكال به آنها تخطئه است و انحصار است. آنهايي هم كه آن طرفي اند حق ندارند آنها را كه مي گويند بايد عدالت اجتماعي در بين مردم باشد، بايد با ظلم و با تعدّي و اينها مبارزه كرد. حق ندارند [ تخطئه] كنند كه بگويند نه ما تكليفمان اين است كه بنشينيم و درس بخوانيم. نه، همه مسلمانها تكليفشان اين است كه هم عمل بكنند هم علم پيدا بكنند؛ هم عمل داشته باشند هم معارضه با ظلم و با اجحاف به اندازه قدرتشان بكنند. و اگر اين تكليف را همه مردم عمل مي كردند امكان نداشت كه يك دولتي بتواند در بين ملت خودش تعدّي بكند، يا يك دولت ديگري بتواند به دولت ديگري تعدّي بكند.(5)راهبردهاي تصريحي:
1- مسلمانان بايد براي جلوگيري از تعدّي دولتهاي اسلامي برحسب وظيفه خود عمل كنند.2- احكام عبادي اسلام ابزاري براي زندگي اخروي است.
3- مبارزه با ظلم و ايجاد عدالت اجتماعي تكليف همه است.
4- تعدّي دولتهاي اسلامي به يكديگر و به ملت خود، به خاطر عمل نكردن همه مردم به تكليف خود در قبال حكومت است.
نكات استنباطي:
1- مسلمانان حق ندارند بنا به برداشتهاي خود از دين، همديگر را تخطئه كنند. محور صحّت برداشتها براي رسيدن به وحدت كلمه، وليّ فقيه داراي شرايط زمامداري است.2- مسلمانان مي بايست عملاً در صحنه حكومت و سياست حضور داشته باشند. حضور علمي تنها كافي نيست.
***
5- داشتن اتحاد
الان بر رؤساي اسلام، بر سلاطين اسلام، بر رؤساي جمهور اسلام، الان تكليف است كه اين اختلافات جزئي موسمي را كه گاهي دارند، اين اختلافات را كنار بگذارند؛ عرب و عجم ندارد، ترك و فارس ندارد؛ اسلام- كلمه اسلام- پيغمبر اسلام، همان طوري كه خودشان طريقه مبارزه شان بوده است، بايد آنها هم تبَع باشند، تبع اسلام باشند. اگر وحدت كلمه خودشان را حفظ كنند، اگر اين اختلافات جزئي موسمي را كنار بگذارند، اگر همه با هم همدست بشوند، هفتصد ميليون مي گويند كه جمعيت هست، اما هفتصد ميليون متفرق به قدر يك ميليون هم نيستند؛ هفتصد ميليون متفرق به درد نمي خورد؛ هزارها ميليون متفرق هم به درد نمي خورد؛ اما اگر اين هفتصد ميليون، دويست ميليونش، چهارصد ميليونش، با هم دست بدهند، دست برادري بدهند، حدود و ثغورشان را حفظ كنند، حدود خودشان را حفظ كنند لكن در جامعه اسلامي كه مشترك مابين همه است، در كلمه توحيد كه مشترك بين همه است، در مصالح اسلامي كه مشترك بين همه است با هم توحيد كلمه كنند. اگر اينها توحيد كلمه كنند، ديگر يهود به فلسطين طمع نمي كند؛ ديگر هندو به كشمير طمع نمي كند.اين براي اين است كه نمي گذارند شما متحد بشويد.(6)
راهبردهاي تصريحي:
1- تكليف سران كشورهاي اسلامي داشتن اتحاد است.2- اتحاد رمز پيروزي مسلمانان جهان است.
نكته استنباطي:
1- پرداختن به نژاد و قبيله و رنگ سبب ايجاد اختلاف در ميان مسلمانان مي گردد، در حالي كه در اسلام اينها ملاك نيست بلكه ملاك تقواست.***
6- توجه به اداي تكليف در قبال ساير مسلمانان در موسم حج
به زائران بيت الله الحرام- ايدهم الله تعالي- عرض مي كنم كه اعمال و مناسك را به طور دقيق از روحانيون محترم كه در كاروانها هستند فراگيريد و به هيچ عملي بدون راهنمايي آنان دست نزنيد. چه بسا باشد كه خداي نخواسته با سهل انگاري، عملتان باطل شود و جبران را تا آخر نتوانيد بكنيد و يا به احرام باقي بمانيد و در برگشت موجبات زحمت خود و نزديكان خويش شويد و اين يك تكليف شرعي است كه از آن غفلت نبايد كرد. و به روحانيون محترم عرض مي كنم كه علاوه بر آن كه مسائل را به طور وضوح كه همه كس بفهمد در جلسات متعدد به گروه خود ياد دهيد، در وقت اعمال آنان نيز مواظب آنها باشيد و آنها را هدايت فرماييد.(7)جوانان عزيز متعهدي كه هريك از آنها ارزشهاي الهي اي دارند كه ما از درك آن عاجزيم، شهيد شده اند و معلول گرديده اند و به اسارات درآمده اند و ملتي كه مشتاقانه در راه خدا از جان و جوان و مال و منال خود گذشته اند و داغ عزيزان خود را به جان خريده اند و به سوي كشوري مي روند كه خانه خداوند تعالي و كعبه آمال انبياي عظام و اولياي كرام و مَحطّ وحي و مَهبط جبرئيل امين و ملائكه الله است. به سوي خدا مي روند تا هر حركت و سكونشان الهي باشد و به سوي قربانگاه اسماعيل عزيز مي روند كه دستور گذشتن از هر چيز را در راه او به ما داد، و به سوي مدينه محمد صلي الله عليه و آله مي روند تا محمدي شوند و چگونه زيستن و چگونه مجاهدت كردن و چگونه رفتن به سوي معشوق را بياموزند. رفته اند به سوي قبر رسول عظيم الشأن و قبور اولياي عظيم المنزله اي كه لحظه اي به دنيا و زخارف آن توجه نكرده اند و بجز به خدا و اوامر او نينديشيده اند و بجز رضاي او قدم برنداشته اند، پس آگاه باشيد كه از كجا به كجا مي رويد. پس تكليف شما جداً زياد است و حركات و اعمال شما علاوه بر آن كه در محضر حق تعالي و حضور اوست و در مراقبت اولياء الله و ملائكه الله است، در پيش چشمان هزاران زائري است كه از كشورهاي اسلامي و از سراسر جهان به آن جا آمده اند و چه بسا تحت تأثير تبليغات دامنه دار رسانه هاي گروهي دشمنان اسلام و ايران قرار گرفته اند كه از هر صبح تا شام بسياري از وقت خود را صرف دروغ پردازي درباره اسلام و ملت ايران و دست اندركاران خدمتگزار اين كشور مظلوم كرده و مي كنند و مردم به پا خاسته اين مرز و بوم را به غير از آنچه هستند معرفي مي كنند، كه شايد به واسطه اين تبليغات بسياري از مردم مسلمان جهان يا باور نموده يا در ابهام به سر برند.(8)
نيز از ملت عزيزمان، معلولين و شهيدان زنده و بازماندگان و وابستگان به آنان كه در كاروانها كم نيستند، مراقب اعمال شما هستند و اينك شماييد و اين بار سنگين امانت الهي و تكليف اسلامي و وجدان و فطرت خود، يا انشاءالله تعالي به پاس خون شهيدان و به پاس ابروي اسلام و ملت مظلوم عزيزتان با سرافرازي منادي حق و مبلّغ عملي و قولي اسلام و جمهوري اسلامي مي شويد و علاوه بر ثواب عظيم زيارت بيت الله و قبور اولياي خدا بويژه رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مورد عنايات حق تعالي و دعاي بقيه الله- ارواحنا لمقدمه الفداء- و غريق رحمت باري تعالي و خير و ثواب در دنيا و آخرت خواهيد شد و يا خداي نخواسته منادي شيطان و مروّج تبليغات دشمنان اسلام و موجب هتك حرمت اسلام و جمهوري اسلامي و شهيدان شاهد و رنجديدگان امت خود مي شويد و دست رد الهي بر سينه شما نامحرمان مي زنند.(9)
راهبردهاي تصريحي:
1- در حج مي بايست تمام آداب و مناسك آن بر طبق شرع و با راهنمايي روحاني كاروان انجام شود.2- از آن جايي كه حج كنگره بزرگ جهان اسلام و در منظر ساير مسلمانان است مي بايست در كارها و رفتار خود مراقب بود.
3- معرفي انقلاب اسلامي ايران و پاسخگويي به دروغ پردازيهاي غرب در ايام حج، وظيفه تمامي زائران است.
نكات استنباطي:
1- جمهوري اسلامي ايران به واسطه اين كه ام القراي جهان اسلام است بيش از ساير كشورهاي اسلامي در معرض ديد و نظر است، لذا حجاج از رفتارهايي كه به حيثيت نظام ضربه بزند بايد خودداري كنند.2- بهترين دفاع از حيثيت جمهوري اسلامي و پاسخگويي به دروغ پردازيهاي دشمنان، اعمال مطابق با اسلام از سوي زائران كشور است.
***
7- رهايي قدس شريف
مصاحبه با نشريه لبناني امل درباره روابط با لبنانسؤال: [ براي دفاع از تجاوزات مستمر اسرائيل، امل شهداي زيادي تقديم كرده است. براي جنوب لبنان چه توصيه اي داريد؟ ]
جواب: همه بايد متحد شوند و متحداً در مقابل اين جمعيت متجاوز بايستند و عمل كنند و دست غاصب او را قطع كنند. اصولاً اين تكليف همه مسلمين است كه قدس را آزاد كنند و شرّ اين جرثومه فساد را از سر بلاد اسلامي قطع كنند.(10)
راهبردهاي تصريحي:
1- مسلمانان مي بايست با اتحاد در مقابل اسرائيل بايستند.2- تكليف همگاني برعهده مسلمانان است كه قدس را آزاد كنند.
نكته استنباطي:
1- اسرائيل نه تنها براي ملت فلسطين بلكه براي سراسر جهان اسلام جرثومه فساد است لذا بايد ريشه كن گردد.***
8- دفع متجاوز در هنگام هجوم به يك كشور اسلامي
قرآن شريف دستور داده است كه اگر يك طايفه اي از مسلمين بر طايفه ديگر بغي كردند و تعدي كردند، بر همه مسلمين واجب است كه بر ضد او قيام كنند؛ فضلاً، از اين كه غير مسلم بَغي كند بر مسلم. اگر يك طايفه اي از كفار هجوم بياورند به مملكت اسلامي، تكليف همه مسلمين است كه به او هجوم بياورند و او را از صفحه روزگار نابود كنند. چه شده است كه مسلمين در اين امري كه همه مي دانند، تمام كساني كه اطلاع دارند از منطقه، مي دانند كه دولت جابر صدام و بعث ناگهان بدون هيچ مقدمه حمله كرده است به ايران از طرف دريا و از طرف هوا، از طرف زمين و بدون اين كه دولت متوجه بشود بعضي از بلاد ايران را غصب كرده است و بعضي از سرزمينها. آن روزي كه مطلع شد ايران، جلويش را گرفت و بحمدالله به قدري صدمه بر او وارد كرده است و بر جنود او وارد كرده است كه برگرداندن به اصل اول محتاج به سالهاي طولاني است. و اين هجوم ناجوانمردانه، كشور عراق را به تباهي كشانده و مي كشاند و سرمايه هايي كه بايد صرف بشود در راه ترويج اسلام.(11)بعضي از اين آخوندهاي درباري كه ما را نصيحت مي كنند كه بياييد به اسلام برگرديد. اينها اسلام را نمي دانند چه است. اينها اسلام را جز خوردن چيزي نمي دانند. همان مسائل حيواني. اگر اينها اسلام را مي دانستند، اينها كه مي دانند كه مردك، اين حزب عفلقي مسلمان نيست، و هجوم كرده به يك مملكت اسلامي، تكليف آن كسي كه هجوم مي كند به مملكت اسلامي، تكليف همه مسلمين است كه به او هجوم كند. تازه آن آخوند درباري مي گويد كه بياييد با هم به اسلام برگرديد!! آخر تو بيا به اسلام برگرد. تو بيا بفهم اسلام چه است. اگر اسلام خلاصه مي شد در اكل و شرب و مآرب حيواني، آن وقت بله بايد بياييم با هم بنشينيم به آن اسلامي كه شما مي گوييد برگرديم. اما اسلام آن است كه آن شهدا را داده است. اسلام آن است كه براي رسيدن به مقصد، آن همه زحمت را نبي اكرمش و اوليايش متحمل شدند. حالا ما براي اين كه چند نفر جوان از دستمان رفته- با اين كه خيلي عزيزند- از اسلام دست برداريم و برويم بنشينيم مصالحه كنيم؟ ما و ملت ما هماني است كه در اين خيابان هاي تهران و در شهرستانهاي ديگر آن همه جوانها را از دست داد و مصالحه نكرد. در صورتي كه همه قدرتها دست آن شخص خبيث بود و دنبال كرد مقصد خودش را تا به مقصد رسيد. جوانهاي ما اينها هستند. مردم ما، زن و مرد ما اينها هستند كه دنبال مقصد و مكتبشان هستند و مصالحه نخواهند كرد با هيچ قدرتي و با هيچ ابرقدرتي.(12)
آيا براي مسلمانان جهان ننگ نيست كه با اين همه سرمايه هاي انساني و مادي و معنوي، با داشتن چنين مكتب مترقي و پشتوانه الهي تن به سلطه قدرتمندان مستكبر و دزدان دريايي و زميني قرن بدهند؟ ايا وقت آن نرسيده است كه هواهاي نفسانيه را كنار گذاشته و با يكديگر دست مودت و اخوت داده و دشمنان بشريت را از صحنه خارج و به حيات ننگين ستمبارشان خاتمه دهند؟ آيا وقت آن نرسيده است كه ملت مبارز و غيور فلسطين، بازيهاي سياسي مدعيان مبارزه با اسرائيل را شديداً محكوم نموده و با سلاح گرم، سينه اسرائيل دشمن سرسخت اسلام و مسلمين را بشكافند؟ آيا مسلمانان به جوابي در مقابل خداوند عظيم كه آنان را دعوت به اعتصام بحبل الله نموده و از تفرقه و نزاع نهي فرموده است دارند؟ آيا تكليف خود نمي دانند كه از ملت و دولت ايران كه با جهاد مقدس پرچم كفر را سرنگون و پرچم پرعظمت اسلام را برافراشته است پشتيباني كنند؟(13)
راهبردهاي تصريحي:
1- اگر يك كشوري به كشور اسلامي هجوم آورد ساير كشورهاي اسلامي مي بايست با متجاوز برخورد كنند.2- در دفع متجاوز و برخورد با آن نبايد تعلل انجام گيرد.
3- صلح با متجاوز، كمك به متجاوز و باقي ماندن خوي ستمگري در اوست.
نكات استنباطي:
1- عده اي با ظاهر و نقاب دين مي خواهند كه مسأله دفاع را كمرنگ جلوه داده و به جاي برخورد با متجاوز، صلح دروغين ايجاد كنند كه بايد متوجه آنها بود.2- امروز وظيفه تمام مسلمين جهان است كه از خواب غفلت بيدار شوند و با همراهي جمهوري اسلامي بساط ظلم و تعدي را از جهان جمع كنند.
پينوشتها:
1. صحيفه امام(رحمة الله)، ج9، ص 237.
2. صحيفه امام(رحمة الله)، ج5، ص 28.
3. صحيفه امام(رحمة الله)، ج4، ص 409.
4. صحيفه امام(رحمة الله)، ج17، صص 287 و 289.
5. صحيفه امام(رحمة الله)، ج3، صص 228 و 229.
6. صحيفه امام(رحمة الله)، ج2، صص 32 و 33.
7. صحيفه امام(رحمة الله)، ج20، ص 91.
8. صحيفه امام(رحمة الله)، ج20، صص 94 و 95.
9. صحيفه امام(رحمة الله)، ج20، صص 95 و 96.
10. صحيفه امام(رحمة الله)، ج5، صص 185 و 186.
11. صحيفه امام(رحمة الله)، ج13، ص 340.
12. صحيفه امام(رحمة الله)، ج13، ص 298.
13. صحيفه امام(رحمة الله)، ج15، ص 172.
منبع مقاله :
مؤسسه فرهنگي و هنري قدر ولايت، (1390)، سيره سياسي حضرت امام خميني (رحمة الله) ( اصل موقع شناسي و درك تكليف در هر موقعيت ) ، تهران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}