به گزارش خبرگزاری تسنیم، یکى از پلیدترین توطئه هاى دشمنان اسلام در تاریخ معاصر، توطئه کشف حجاب است. رضا خان که با طرح کودتاى سوم اسفند 1299 و با حمایت و هدایت انگلیسى ها بر سر کار آمد، درصدد اجراى تز اسلام زدایى و جایگزینى ارزش هاى لیبرالیستى در جامعه بود. از مهم ترین جلوه هاى این طرح، پدیده کشف حجاب بود.
جهت آماده ساختن زمینه کشف حجاب، مجلس، در ششم دى ماه 1307 قانون متحدالشکل نمودن البسه را تصویب کرد که بر اساس آن، پوشیدن کت و شلوار و کراوات و کلاه فرنگى براى مردان الزامى شد. تلاش هاى رضا خان باعث شد تا عده اى از زنان غرب زده، به ویژه زنان دربارى و دولتمردان، به صورت بى حجاب یا بدحجاب، در مجامع و معابر عمومى ظاهر شوند و مردم نیز تحت تأثیر اختناق و ظلم رضاخانى، حساسیت لازم را از خود نشان ندادند.
در سال 1313 رضا خان عازم ترکیه شد و با مشاهده تغییراتى که رژیم لائیک ترکیه به رهبرى مصطفى کمال آتاتورک در جهت غربى کردن جامعه مسلمان ترکیه اجرا کرده بود، تحت تأثیر قرار گرفته و شدیدتر از گذشته در راستاى اسلام زدایى و به ویژه حجاب زدایى گام برداشت. در بهمن 1313، در افتتاح دانشگاه تهران، به دختران دستور دادند که بدون حجاب به تحصیل مشغول شوند. اقدامات رضاخان در این جهت، واکنش و مخالفت هاى زیادى از سوى مردم به رهبرى روحانیت را باعث شد که ازجمله مهم ترین آن ها مى توان به سرکوب قیام مسجد گوهرشاد و کشتار مردم مظلوم اشاره کرد.
حدود شش ماه پس از فاجعه مسجد گوهرشاد، رضا خان با بى اعتنایى به علما و مردم، در روز 17 دى 1314 در جشن فارغ التحصیلى دانشسراى مقدماتى دختران در تهران، قانون کشف حجاب زنان را به طور آشکار و رسمى اعلام کرد و خود به اتفاق همسر و دخترانش که بدون حجاب بودند، در این جشن که به ابتکار على اصغر حکمت، وزیر معارف و فراموسونر معروف تشکیل گردید، شرکت و سخنرانى کرد و دوره اى سیاه براى زنان ایران در تاریخ شروع شد. ماموران رضاخان در اجراى این قانون، شب و روز در کوچه ها و خیابان ها گشت مى زدند و هرجا زن با حجابى را مى یافتند، با خشونت چادر و روسری اش را برمى داشتند و مردها را مجبور مى کردند تا زن هایشان را سر برهنه به خیابان ها و مجالس ببرند.
رضاخان به عنوان مامور انگلیس هیچگاه نتوانست با زور و اجبار حجاب را از سر زنان عفیفه ایرانى بردارد اما این خواست دشمن با سقوط رژیم پهلوى متوقف نشد و در دوران پس از انقلاب اسلامى نیز با ابزارهاى دیگر که مهم ترین آن ابزار رسانه است دنبال شده که در این نوشتار به بخش هایى از آن اشاره مى کنیم.
کودتاى سوم اسفند 1299 سرآغاز یک دوره سیاسى خاص همراه با تحولات اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و سیاسى در ایران بود. اساس این تحولات تثبیت نظام سیاسى، ترویج ناسیونالیسم باستان گرایانه افراطى با تأکید بر اصالت و اهمیت نژاد آریایى و تجددطلبى به شیوه اروپایى بود. تجددطلبى، با بهره گیرى از الگوهاى اروپایى، مهم ترین رکن پیشرفت اجتماعى محسوب مى شد. انتخاب شیوه زندگى به روش اروپایى از دوران قاجاریه آغاز شده بود لیکن در دوران پهلوى به صورت یک دستورالعمل حکومتى براى دگرگونى زندگى ایرانى دیکته شد.
به طور کلى سیاست هاى فرهنگى پهلوى در چند مرحله شکل گرفت:
1) وضع قوانین غیرشرعى و تجدید سازمان عدلیه
2) ایجاد سازمان هاى آموزشى به شیوه نوین
3) متحدالشکل کردن لباس و رواج پوشاک اروپایى
به منظور تغییر فرم لباس، کشف حجاب زنان و تغییر پوشش مردان از همان آغاز سلطنت رضاشاه جزو دستور کار حکومت قرار گرفت. این طرح تنها مخصوص کشور ایران نبود، بلکه به طور هم زمان در سه کشور ترکیه، افغانستان و ایران اجرا شد. به همین دلیل علاوه بر برنامه هایى که در داخل کشور انجام مى شد، حرکت هایى نیز خارج از مرزهاى ایران صورت مى پذیرفت تا روند کشف حجاب و تغییر لباس را تسریع بخشد.
نخستین حرکت ها، توسط نویسندگان وابسته در مطبوعات و کتاب ها برداشته شد. مقالات و دست نوشته ها تحت این عنوان که تجددمآبى مانعى در مقابل دین نیست و شیوه نوین زندگى گامى در جهت آزادسازى زنان و رهایى نیروهاى تولید است، قلم زدند.
علاوه بر این برنامه هایى مانند تئاترهاى نمایشى، فیلم، برگزارى جشن ها و سخنرانى ها تهیه و اجرا شد. زمینه سازى هاى مذکور با توجه به ریشه هاى عمیق مذهبى در جامعه ایرانى بود. با وجود تمام توجیهاتى که در این زمینه انجام مى شد، حساسیت فوق العاده مردم در طبقات مختلف اجتماع سبب شد این حرکت بسیار کند صورت پذیرد.
جمعیت ها و انجمن هاى زنان که از آغاز مشروطیت اعلام موجودیت کرده بودند و اغلب مؤسسان آن ها زنان وابسته به مردان عرصه سیاست و مطبوعات بودند با اجراى نمایش، جلسات سخنرانى و برنامه هاى آموزشى به تبلیغ سیاست هاى فرهنگى دولت با محوریت رفع حجاب مى پرداختند. به عنوان نمونه «جمعیت نسوان وطن خواه» در 17 تیرماه 1305 ش به بهانه ترویج معارف و بسط افکار و تهذیب اخلاق و ترقى زنان، تئاترى با عنوان تمدن نسوان به معرض نمایش گذاشت. با درج این خبر علماى تهران مانند سید حسن مدرس، آیت الله فیروزآبادى، سید محمد بهبهانى و میرزاهاشم آشتیانى در نامه اى به رییس الوزرا (مستوفى الممالک) خواستار جلوگیرى از نمایش شدند.
رضاشاه دریافته بود که براى جریان کشف حجاب نمى تواند به مردم اتکا کند به همین دلیل فرمان کشف حجاب را از سیاسیون و دولتیان آغاز کرد. در روز اول فروردین 1306 ه.ش خانواده رضاشاه بر طبق رسم دیرینه اى که اغلب خانواده هاى ایرانى در هنگام تحویل سال نو به اماکن مقدس مى روند، راهى قم شدند و در حرم مطهر حضرت معصومه بدون حجاب حضور یافتند، این عمل خشم مردم را برانگیخت. روحانى اى به نام سید ناظم واعظ مردم را رهبرى مى کرد. خبر به مرحوم حاج شیخ محمدتقى بافقى رسید. وى به خانواده رضاخان پیام داد: «اگر مسلمان هستید نباید با این وضع در این مکان مقدس حضور یابید و اگر مسلمان نیستید باز هم حق ندارید در این مکان حضور یابید.» پیام مؤثر واقع نشد. بافقى شخصاً به حرم مى رود و به آنان تذکر مى دهد. این حادثه منجر به تظاهرات مردم شد. رضاخان شخصاً با یک واحد موتوریزه به قم رفت. با چکمه وارد صحن مطهر شد و شیخ محمدتقى بافقى را مورد ضرب و شتم قرار داد. شیخ محمد پس از این واقعه مدتى زندانى شد و تا پایان عمر تحت نظر یک بازرس اداره آگاهى زندگى کرد.
واقعه ضرب و شتم سید محمد بافقى زمینه هاى یک شورش مردمى را فراهم کرد. اما شیخ عبدالکریم حائرى یزدى به منظور جلوگیرى از کشتار مردم فتوایى صادر کرد که ضمن آن صحبت و مذاکره در مورد واقعه را حرام دانسته بود. این فتوا باعث شد مردم آرام بگیرند، ولى مخالفت مردم با مسأله کشف حجاب از بین نرفت.
پس از خانواده سلطنتى، سیاسیون و کارمندان دولتى به شکل نیمه رسمى تشویق مى شدند که خانواده هاى خود را به لباس غربى ملبس کنند و حجاب زنان را بردارند و این امر را به اقوام خود تسرى دهند. در گام اول این افراد ملزم بودند که در خانه هاى خود لباس هاى مد غربى بپوشند.
کشف حجاب و تغییر فرم لباس، یک اندیشه مستقل حکومتى نبود که توسط شخص «رضاشاه» اتخاذ شده باشد بلکه یک برنامه هماهنگ استعمارى محسوب مى شد. مجریان این طرح، در ترکیه مصطفى کمال آتاتورک، در ایران رضاشاه و در افغانستان امان الله خان بودند. اینان با توجه به زمینه هاى اجتماعى و فرهنگى جامعه خود هر یک به شیوه خاصى برنامه هاى خود را پیش مى بردند. مهم ترین دلیل بر وجود اندیشه استعمارى در پشت برنامه کشف حجاب، حرکت هایى بود که در جامعه بین المللى انجام مى شد. به عنوان مثال در یازدهمین مجمع عمومى بین المللى که از 8 شهریور تا 7 دى ماه 1309 ش تشکیل شد، رفتار شرقیان با زنان در دستور کار این مجمع قرار گرفت. در همین سال به دستور رضاشاه تمام زنانى که مایل بودند مى توانستند چادر از سرشان بردارند و شهربانى اجازه حمایت از آنان را داشت.
در سال 1311 ه.ش با اجازه رضاشاه، کنگره اتحاد زنان شرق در تالار وزارت فرهنگ تشکیل شد. مباحث این کنگره ترقیات روزافزون زن هاى اروپایى و محرومیت هاى زنان کشورهاى اسلامى و لزوم اقدامات جدى از سوى زنان روشنفکر بود.
با نخست وزیرى «محمد على فروغى» روند سیاست هاى تجددطلبى سرعت گرفت. سفر رضاشاه به ترکیه از 12 خرداد تا 14 تیرماه 1313 محرک دیگرى در کشف حجاب بود و رضاشاه پس از این سفر برنامه هاى خود را در این زمینه تسریع نمود. با آغاز سال 1314 ش برداشتن حجاب علنى تر شد. پس از تعطیلات نوروز 30 تن از زنان در یک تظاهرات هماهنگ با حکومت بدون چادر در خیابان ها ظاهر شدند. در فروردین ماه همان سال عده اى از دختران یکى از مدارس شیراز در مراسم جشن سال نو، در مقابل تماشاچیان به ورزش ژیمناستیک مشغول شدند. دو تن از روحانیون سرشناس که در مجلس مذکور حضور داشتند به عنوان مخالفت آن جا راترک کردند. سید حسام الدین فال امیرى نیز در یک سخنرانى به این اقدام اعتراض کرد، اما بلافاصله دستگیر و زندانى شد. آنچه در خور توجه است، مسأله نقش مطبوعات و تبلیغاتى است که در آن پیرامون استقبال مردم از کشف حجاب درج مى شد. در اغلب روزنامه ها هیچ اشاره ای به مخالفت ها و دستگیرى ها نمى شد. مطالعه و بررسى روزنامه ها در این تاریخ خود یکى از مباحث جالب توجه در ارتباط با کشف حجاب مى باشد.
به نقش جمعیت ها و انجمن هاى زنان تا حدودى اشاره شد. به دلیل اهمیت فعالیت آن ها، حکومت تصمیم گرفت با یک سازماندهى جدید این جمعیت ها را در راستاى اهداف خود قرار دهد. به همین منظور در اردیبهشت 1314 جمعى از زنان تجددخواه که عمدتاً وابستگان تراز اول مردان سیاسى بودند به دعوت وزیر معارف گردهم جمع شدند و کانون بانوان را تأسیس نمودند. در این کانون سخنرانى ها و سمینارهاى معدودى در حمایت از کشف حجاب برگزار مى شد.
در اوایل خردادماه 1314رضاشاه با احضار هیأت دولت صریحاً اظهار داشت ما باید صورتاً و سنتاً غربى شویم. باید در قدم اول کلاه ها به شاپو تبدیل شود و در مجالس کلاه را به عادت غربى ها باید بردارند و نیز باید شروع به رفع حجاب زن ها نمایند و چون براى عامه مردم مشکل است، وزرا و معاونان باید پیشقدم شوند و هفته اى یک بار باید با خانم هاى خود در کلوپ ایران مجتمع شوند.
شاه هم چنین به حکمت دستور داد که در مدارس دخترانه، معلم و شاگردان باید بدون حجاب باشند و در صورت امتناع آنان را به مدارس راه ندهند. به این ترتیب سیاست هاى حکومت به منظور کشف حجاب که تا آغاز سال 1314 بسیار بطئى و کند بود، در 1314 سرعت گرفت و اقشار مختلف جامعه را شامل شد. نخستین حرکت هاى مذهبى به صورت نمایشى از قم، مشهد، تهران و شیراز آغاز شد، تا جایى که شهر مشهد خود حادثه ساز تاریخ خاصى در این ماجرا گردید.
زمانى که فرمان تغییر لباس و برداشتن حجاب به مشهد صادر شد، مردم عکس العمل شدیدى نشان دادند. رهبرى مردم را علما و روحانیون مشهد به عهده داشتند و با تلگرافى به رضا شاه اعتراض خود را اعلام کردند.
پس از ارسال تلگراف، صد و پنجاه نفر از علما و معتمدین مشهد به دستور رضاشاه توقیف و زندانى شدند. عده زیادى از مردم در حرم حضرت رضا(ع) متحصن شدند و اعلام کردند تا مسأله حجاب رفع نشود از حرم خارج نمى شوند. در این میان فردى به نام بهلول و از راه طبس و گناباد وارد مشهد شد. او خطیب توانمندى بود. وارد حرم شد و بر منبر رفت. در مورد تغییر لباس و کلاه پهلوى سخنرانى هاى مفصلى ایراد کرد. هر لحظه تعداد مردم بیشتر مى شد. فتح الله پاکروان پدر سرلشکر حسن پاکروان که استاندار خراسان بود به سرهنگ بیات رییس شهربانى دستور داد بهلول را دستگیر کنند. شخصى به نام اسدى که نایب التولیه آستان قدس رضوى بود از سرهنگ بیات خواست در این مورد دخالت نکند و خودش بهلول را در یکى از حجره هاى آستان زندانى کرد. عصر همان روز بهلول با اصرار مردم آزاد شد. فرمانده لشکر مشهد به نام سرتیپ ایرج مطبوعى وضعیت فوق را به رضاخان گزارش داد. رضاخان هم دستور داد سربازان به صحن حرم وارد شوند. گروهى از سربازان حرم را محاصره مى کنند. مطبوعى در اقدام به این عمل تعلل مى کند و به رضاخان مى گوید بهتر است کمى سیاست به خرج بدهیم چون ممکن است در شهر اغتشاش بشود. به دلیل همین پاسخ، رضاخان خشمگین شد و سرتیپ البرز را به مشهد فرستاد. جمعیت داخل حرم نیز هر لحظه بیشتر مى شد، به همین دلیل گروه هاى سرباز وارد صحن امام رضا شدند و به مردم حمله کردند. براساس گزارش روزنامه کیهان 25 نفر در این درگیرى کشته شدند ولى تعداد قابل توجهى از مردم مورد ضرب و شتم سربازان قرار گرفتند و زخمى شدند.
به این ترتیب اعتراضات مردمى به راحتى توسط قواى دولتى سرکوب مى شد و حکومت بر مظاهر مذهبى و فرهنگى هجوم مى برد و اهداف خود را پیش مى برد، هم چنین رهبران و گروه هاى معترض را به شیوه اى خاص سرکوب مى کرد.
حکومت، قانون کشف حجاب را پیش از اعلام رسمى آن در 17 دى 1314، به ولایت ابلاغ کرده بود. این قانون در مرحله اجرا با مقاومت هاى خونینى روبه رو شد و قیام در مسجد گوهر شاد در تیر 1314 از نمونه هاى آن است.
آیت الله قمى، آیت الله شیخ عبدالکریم حائرى، آیت الله سید یونس اردبیلى، آیت الله سید محمد تقى خوانسارى، آیت الله حجت کوه کمره اى و آیت الله میرزا محمد آقازاده ازجمله مراجع وعلماى سرشناس بودند که نسبت به اقدامات رضاخان درترویج بى حجابى شدیداً اعتراض کردند. بسیارى از علما و روحانیون نیز در اعتراض به کشف حجاب تبعید شدند.
کشف حجاب در سالهاى باقى مانده حکومت رضاخان اجبارى بود و حجاب اسلامى مظهر عقب ماندگى شمرده مى شد. به همین دلیل نیز، برداشتن چادر از سر زنان به اجبار، بخشى از وظیفه مأموران انتظامى شده بود.
کشف حجاب بسیارى از مفاسد اخلاقى در جامعه را در پى داشت و خشم بسیارى از مردم به ویژه قشر مذهبیون را برانگیخت. بسیارى از زنان مؤمنه، براى حفظ حجاب از منازل خارج نمى شدند و خود را در خانه حبس کردند. بسیارى نیز تلاش مى کردند تا حجاب خود را درکوچه و خیابان، به دور از چشم مأمورین، حفظ کنند. پس از سقوط رضا شاه، ظاهراً قید اجبار از کشف حجاب برداشته شد، امّا مطبوعات حکومتى همچنان در ستایش اقدام رضاخان قلم مى زدند و دربارة مظاهر «تمدن» و «تجددخواهى» و «عقب نماندن از پیشرفت اروپائیها» مطلب مى نوشتند. برنامه کلى حکومت نیز دردورة حکومت پهلوى دوم همچنان تبلیغ بر بى حجابى بود و باکسانى که علیه آن اقدام مى کردند و یا تبلیغ به حجاب در برنامه هایشان بود، برخورد مى شد. این در حالى بود که تعداد بسیارى از زنان که در دورة رضاخان به اجبار از پوشش اسلامى محروم شده بودند، در دورة پهلوى دوم و در پى آزادى هاى نسبى سال هاى اول پس از سقوط رضاخان به حجاب اسلامى خود بازگشتند.
مخالفت امام خمینى(ره) با کشف حجاب
این وضعیت اختناق که در ایران پدید آمده بود، امام خمینى(ره) (که در آن زمان در سنین جوانى بود) و سایر علماى حوزه علمیه را به خروش آورد و باعث شد تا على رغم خطر انحلال حوزه نو پاى قم از سوى رضاخان، مخالفت خود را با کشف حجاب اعلام کنند. از این رو فضلاى حوزه و در رأس آن ها، امام(ره) که به حاج آقا روح الله خمینى معروف بود به رییس حوزه علمیه، مرحوم آیت الله العظمى حاج شیخ عبدالکریم یزدى گفتند: «در هر صورت چاره اى جز این نیست که طى یک تلگراف رسمى به این قضیه (کشف حجاب) اعتراض شود، براى این که حجاب از ضروریات دین اسلام است و ما باید از آن دفاع کنیم. اگر هم این طاغوت قبول نکرد که لغو کند، لااقل رفع تکلیف از حوزه و مرجعیت شیعه مى شود و این اعتراض در تاریخ مى ماند.» آیت الله حائرى یزدى، تلگراف مختصرى با این مضمون خطاب به رضاشاه نوشتند که: «حجاب از مسلمات دین اسلام است و کشف آن براى زنان نباید اجبارى و الزامى باشد و....» که با پاسخ اهانت آمیز محمدعلى فروغى نخست وزیر وقت و واکنش تند رضا خان روبه رو گردید.
امام(ره) که یکى از مخالفان سر سخت رضا خان بود و بسیارى از جنایات آن دوران را عیناً مشاهده کرده بودند، در یکى از سخنرانى هایشان چنین فرموده اند: «من یادم است که این ها در زمان رضا خان به اسم اتحاد شکل، به اسم کشف حجاب، چه کارها کردند، چه پرده ها دریدند از این مملکت، چه زورگویى ها کردند و بچه ها ساقط شدند در اثر حمله هایى که این ها مى کردند به زن ها که چادر را از سرشان بکشند.»
و در سخنرانى دیگرى فرمودند: «قضیه کشف حجاب یک مطلبى نبود که این ها مى خواستند زن ها را مثلاً ده میلیون زن را بیاورند در جامعه وارد کنند، این ها یک دستوراتى بود که این ها مى گرفتند از خارج، براى اسارت ما اجرا مى کردند... این کشف حجابى که این ها کردند و اسمشان را بعداً «آزاد زنان»، «آزاد مردان» پسر رضا خان گذاشت، من تلخى اش باز در ذائقه ام هست و شما نمى دانید، چه کردید با این زن هاى محترمه و چه کردند با همه قشرها، الزام مى کردند هم تجار را، همه کسبه جز را، هم روحانیت را، هرجا زورشان مى رسید، به این که مجلس بگیرند و زن هایتان (بى حجاب) را بیاورند در مجلس، بیاورید در مجلس عمومى. آن وقت اگر این ها تخلف مى کردند، کتک دنبالش بود، حرف دنبالش بود، همه چیزها و حرف ها بود و این ها مى خواستند، زن را وسیله قرار بدهند از براى این که سرگرمى حاصل شود براى جوان ها و در کارهاى اساسى اصلاً وارد نشوند.»
رضا خان در طول سالهاى حکومتش با مخالفت ها و مقاومت هاى منفى و خیزش مردمى زیادى به هدایت و رهبرى و راهنمایى روحانیت آگاه و انقلابى روبه رو گردید. حتى عده زیادى مسلمان با به جان خریدن همه خطرات و تحقیرها تا پایان حکومت رضا خان و حتى پس از آن حاضر به ترک حجاب اسلامی شان نشدند و افتخار نسل هاى آینده شدند.
با ابلاغ قانون کشف حجاب، برخى از زنان که چادرهایشان را اجباراً برداشته و روسرى به سر کردند، روپوش هاى بلند پوشیدند تا ایمان و پاکدامنى و منزلت الهى شان محفوظ بماند اما به دستور رضا خان با شدت هرچه تمامتر به آن هجوم مى بردند و روسرى هایشان را پاره مى کردند. باید گفت، حماسه ها و مخالفت هاى دلیرانه زنان و مردان مسلمان در مقابله با موج اسلام ستیزى رضا خان جزو درخشنده ترین صفحات تاریخ کشور ایران است که براى همیشه در تاریخ خواهد ماند.
توطئه کشف حجاب این بار با چهره دیگر
رسانه هاى غربى در سالیان اخیر، هجوم سنگینى را به باورها، ارزش ها و هنجارهاى اسلامى، به ویژه مباحث مرتبط با حوزه زن و خانواده آغاز کرده اند.
مهم ترین موضوع هایى که رسانه هاى دیدارى و شنیدارى غرب با هدف تغییر فرهنگ و مقرّرات حاکم بر زن و خانواده در جوامع اسلامى و هم چنین خدشه دارکردن این فرهنگ و مقرّرات در اذهان زنان اروپایى به آن ها توجّه کرده اند، به شرح زیر است:

الف- حجاب و عفاف

فرهنگ حجاب و عفاف، مانعى جدّى در راه گسترش فساد و تباهى در جوامع اسلامى به شمار مى آید. از این رو، رسانه هاى نظام سلطه مى کوشند این فرهنگ را به هر طریق ممکن، تضعیف کنند. مقام معظّم رهبرى در این باره مى فرماید: سیاست راهبردى، اساسى و بنیانى غرب بر عرضه شدن و هرزه شدن زن است. حجاب، مخالف آن است. حتّى اگر حجاب ناشى از یک انگیزه و ایمان دینى هم نباشد، با آن مخالفت مى کنند.
رسانه هاى یاد شده، این هدف را از دو راه دنبال مى کنند؛ یکى، ترویج فرهنگ برهنگى و ولنگارى در رابطه با جنس مخالف با پخش برنامه هاى نمایشى غیراخلاقى و مبتذل و دیگرى، القاى شبهه و تردید درباره فرهنگ اسلامى حجاب و عفاف در قالب خبرها، تحلیل ها و مستندهاى جهت دار و شبکه هاى ویژه پخش فیلم و سریال، مانند «فارسى وان» و «من و تو 1»، راه نخست و شبکه هاى خبرى و تحلیلى مانند «بى. بى. سى فارسى» و «صداى آمریکاى فارسى»، راه دوم را دنبال مى کنند.
برنامه هاى رصد شده از دو شبکه خبرى و تحلیلى ماهواره اى فارسى زبان؛ یعنى «بى. بى. سى فارسى» و «صداى آمریکا» نشان مى دهد این دو شبکه ده ها برنامه در قالب خبر، گزارش، مستند، گفت وگو، میزگرد و... با موضوع حجاب و روابط زن و مرد در ایران تهیه و پخش کرده اند.
شبکه هاى یاد شده در برنامه هاى گوناگون خود به طور مستمر این پیام ها را درباره فرهنگ حجاب و عفاف به مخاطبانشان القا مى کنند:
الگوى پوشش اسلامى، پاسخ گوى تنوّع گرایى و آزادى خواهى نسل امروزى نیست؛
دختران نوجوان و جوان ایرانى به دلیل استفاده از لباس هاى تیره دچار افسردگى شده اند؛
حجاب، مانع فعّالیت هاى تفریحى، ورزشى و حتّى علمى و آموزشى دختران است؛
حجاب، عامل نقض حقوق زنان مسلمان است؛
حجاب، نماد سیاسى اسلام تندرو است؛
نظام اسلامى به بهانه حجاب در پى یکسان سازى یا کنترل اجتماعى است؛
طرح هاى حکومت اسلامى براى گسترش حجاب در ایران، ناکارآمد بوده است؛
الزام به حجاب، دخالت در حریم خصوصى افراد است.
مخالفت و دشمنى رسانه هاى غربى با حجاب و عفاف زنان مسلمان تا به آنجا پیش رفته است که بر اساس سناریویى از پیش طرّاحى شده، در یک برنامه تلویزیونى، یکى از زنان ایرانى فرارى به خارج کشور را وادار مى کنند به عنوان مخالفت با حجاب اجبارى در ایران، کشف حجاب کند و روسرى خود را کنار بگذارد.

ب-نهاد خانواده

با توجّه به جایگاه و نقش بى بدیل نهاد خانواده در جوامع اسلامى، یکى از محورهاى مهمّ فعّالیت هاى تبلیغى و رسانه اى نظام سلطه به تلاش براى تضعیف این نهاد مقدّس اختصاص یافته است.
بررسى برنامه هاى شبکه هاى فیلم و سریال فارسى زبان نشان مى دهد که با هدف تضعیف نهاد خانواده، محورهاى زیر در دستور کار این شبکه ها قرار دارد:

ترویج خانواده هاى بى سامان و لجام گسیخته در مقابل ساختار سنّتى خانواده؛
بى اهمّیت جلوه دادن احترام به والدین؛
عادى جلوه دادن رابطه جنسى دختر و پسر؛
هویّت زدایى مفهوم خانواده؛
ترویج مفهوم زندگى با دیگران به جاى ازدواج؛
شکستن قبح رابطه هم جنس گرایانه؛
آسان جلوه دادن طلاق و شیرین نشان دادن زندگى پس از جدایى؛
عادى جلوه دادن خیانت همسران به یکدیگر؛
برجسته کردن جذّابیت هاى جنسى؛
کم رنگ کردن نقش مردان در خانواده.

ج- حقوق زنان

یکى دیگر از محورهاى فعّالیت رسانه هاى وابسته به نظام سلطه در مقابله با جریان اصول گرایى اسلامى، ظالمانه و عقب مانده جلوه دادن احکام و مقرّرات شرعى حاکم بر حقوق و شخصیّت زن در جوامع اسلامى است.
فعّالیت شبکه هاى دیدارى و شنیدارى فارسى زبان در این باره، بر محورهاى زیر متّکى است:
تضییع حقوق زنان در مبانى دینى ریشه دارد؛
قوانین تبعیض آمیز در جوامع اسلامى، زنان را به شهروندان درجه دو تبدیل کرده است؛
حدود شرعى برخلاف حقوق بشر است و باید جلوى اجراى آن گرفته شود.
گفتنى است شبکه هاى ماهواره اى مخالف نظام اسلامى، این محور را به طور عمده با اتّکا به اظهارنظرهاى روشنفکران سکولار و تجدّدطلبان مسلمان یا مسلمانان میانه رو دنبال مى کنند؛ یعنى همان گروهى که نیکسون و «مرکز سیاست عمومى خاورمیانه مؤسّسه رند»، پشتیبانى از آن ها را براى مقابله با اصول گرایى اسلامى ضرورى مى دانند.
رسانه هاى غربى، محورهاى سه گانه یاد شده را هم در برنامه هاى خبرى، گزارشى، تحلیلى و مستند و هم در برنامه هاى نمایشى دنبال مى کنند. در سال هاى اخیر، ده ها فیلم سینمایى براى ترسیم چهره اى خشن، نامطلوب و ظالمانه از روابط زن و مرد و ضوابط و چارچوب هاى حاکم بر این موضوع در جوامع اسلامى، تولید و ارائه کرده اند که از آن جمله مى توان به فیلم هایى همچون «بدون دخترم هرگز» (محصول 1991م. آمریکا)، «سنگسار ثریّا میم» (محصول 2004م. آمریکا)، «تسلیم» (محصول 2008 م. هلند) و «زنان بدون مردان» (محصول 2009 م. اتریش، فرانسه و آلمان) اشاره کرد.
«رابرت مرداک» صهیونیست ضد شیعه که مؤسس شبکه فارسى وان است، قطعاً از روى دلسوزى و محبت به خانواده ایرانى شبکه راه اندازى نمى کند اما به هر حال این مسأله براى بعضى ها جذابیت دارد. از زمانى که ماهواره اختراع شد تاکنون حدود 20 هزار شبکه ماهواره اى در جهان فعال است که حدود 3000 شبکه در ایران از طریق دیش و رسیورهاى معمولى قابل دریافت هستند. ماهواره ها به دلیل دسترسى آسان عموم مردم در تمامى کشورها به عنوان ابزارى قوى در دست سلطه گران غربى قرار گرفته است.
برنامه هاى تفریحى و سرگرم کننده ماهواره در دراز مدت باعث یکسان سازى سلیقه قشرهاى عظیم جامعه و ایجاد شکاف هاى جدید طبقاتى و تعمق آن ها مى شود و استفاده نامحدود و غیر هدفمند از آن مى تواند آثار زیانبارى بر مردم و خانواده ها داشته باشد.
از پیامدها و معضلات برنامه هاى ماهواره اى مى توان به افول فرهنگ، رنگ باختگى ارزش هاى انسانى و باورهاى مذهبى و نمادهاى ملى و میهنى، رشد روزافزون بى سوادى عمومى به علت تماشاى بى حد این برنامه ها، عدم تمرکز و تفکر نسبت به موضوعات و مطالب مختلف، کاهش داد و ستدهاى عاطفى و اجتماعى در روابط انسان ها با یکدیگر و در نتیجه خطر سقوط فرهنگ اجتماعى اشاره کرد.
ماهواره یک رسانه قدرتمند است و به خاطر ویژگى هاى منحصر به فردى که دارد همچنانکه مى تواند در اطلاع رسانى و آگاهى بخشى به جوامع اثر مثبت داشته باشد، برنامه هاى تخریبى و فاسدى هم دارد و مى تواند بر فکر و اندیشه و اعتقادات و رفتارهاى اجتماعى، سیاسى، فرهنگى،تربیتى، خانوادگى و سبک زندگى مردم اثر منفى داشته باشد و استفاده نامحدود و غیر هدفمند آن مى تواند آثار زیانبارى بر جوانان، زنان و خانواده ها داشته باشد.
مهم ترین خطر ماهواره، بحث جهانى سازى فرهنگى است که گردانندگان امپراطورى رسانه اى غربى به دنبال نابود کردن حوزه فرهنگ هاى سنتى ملت ها و مسلط کردن سبک زندگى و فرهنگ آمریکایى بر همه مردم دنیا به نام جهانى سازى هستند.
از میان ده ها اثر تخریبى و آسیبى که برنامه هاى ماهواره اى دارد به 11 مورد اشاره مى کنم:

1-ترویج خشونت

یکى از مهم ترین و آشکارترین آسیب هاى فیلم ها و برنامه هاى شبکه هاى ماهواره اى و بازى هاى رایانه اى خشن غربى، افزایش خشونت در جامعه است.
همین چند وقت پیش رسانه ها، خبرى را منتشر کردند که جوانى تحت تأثیر برنامه هاى ماهواره خواهرزاده کودک خود را به قتل رساند. در برنامه هاى این شبکه ها صحنه هاى خشن بدون توجه به سن مخاطب نمایش داده مى شود و مسلماً افراد چه بخواهند و چه نخواهند این برنامه ها در ضمیر ناخود آگاه آن ها تأثیر مى گذارد گاهى خصوصاً در فیلمهاى سه بعدى چنان هنرمندانه صحنه ها را ساخته اند که افراد انگار که آموزش خشونت مى بینند و در صحنه هاى مشابه آن صحنه، ناخودآگاه رفتارى مشابه آن را انجام خواهند داد.

2- سست شدن بنیاد خانواده

متأسفانه ورود بدون کنترل ماهواره در خانواده ها را به تعبیرى مى توان ورود یک فرد نامحرم و لاابالى و دوست ناباب براى بچه ها و خانواده تشبیه کرد که به دنبال اختلاف بین زن و شوهر است و به ناموس او چشم طمع دارد و دین آن ها را مى گیرد، اعتقادات آن ها را ضعیف مى کند، مرزهاى حیا و غیرت را مى شکند، حقایق سیاسى و اجتماعى را وارونه جلوه مى دهد، وقت آن ها را مى دزدد و آن ها را به همدیگر بدبین مى کند. خرید ماهواره براى منزل ورود چنین افرادى به منزل است.
مجاز شمردن خیانت زن به شوهر و عادى سازى روابط با جنس مخالف، عادى سازى روابط دختر و پسر قبل از ازدواج، زشتى زدایى از حاملگى بدون روابط قانونى و ازدواج، اهانت به والدین و بى توجهى به آن ها، نفوذ جادو و طلسم در زندگى؛ همه نشان مى دهد که شبکه هاى ماهواره اى به طور هدفمند عفت و غیرت و روابط خانوادگى سالم را نشانه گرفته است.

3- زیاد شدن آمار دختران فرارى

یکى از کارکردهاى سریال ها و فیلم هاى پخش شده در ماهواره این است که القا مى کنند که آزادى دختران در خارج از خانه است. یعنى دختران جوانى که به صورت سنتى در خانه با محدودیت هایى روبه رو هستند که مقدارى از آن هم ضرورى و لازم است، این ها را دچار حس زندانى بودن در خانه مى کنند.
در فیلم ها دختران موفق را کسانى نشان مى دهند که خارج از خانه آزاد هستند و دخترانى که داخل خانه هستند را ناموفق و افسرده نشان مى دهند و کم کم این حالت که معمولاً هم از طرف خانوده ها مدیریت نمى شود به عقده و افسردگى منجر مى شود و خداى ناکرده به فرار و رویگردانى جوان از خانواده کشیده مى شود و فرزندى که از طرف خانواده جدا شد انواع آسیب ها و انحرافات در انتظار اوست.

4- اختلافات خانوادگى و شکستن حریم هاى خانواده

یکى دیگر از خطرهایى که سریال هاى ماهواره اى دارند این است که در بسیارى از این فیلم ها افراد با انزواطلبى و حتى مقابله با افراد خانواده و حتى خیانت به خانواده مى توانند به موفقیت برسند. این فضا کم کم خانواده را به سمت بدبینى ها و کم اهمیت شدن نقش پدر، ایجاد اختلاف بین زوجین و دور شدن فرزندان از خانواده مى کشاند وقتى پدر و مادرى با دختر و پسر جوانشان فیلمى را مى بینند که یک معاشقه و لو خفیف صورت مى گیرد این مسأله پرده هاى حجاب و عفاف را از بین مى برد و فقط خدا مى داند که در خانواده هایى که قبح این مسائل بشکند چه اتفاق ناگوارى مى تواند به دنبال داشته باشد.

5- بدحجابى و زنان خیابانى

وقتى همه افراد خانواده بدون کنترل و محدودیت پاى برنامه هاى ماهواره مى نشینند که براى خانواده مناسب سازى نشده و بى حجابى و بى حیائى در آن موج مى زند و هیچ حریمى در روابط زن و مرد نیست کم کم حجاب به عنوان یک ارزش تلقى نمى شود و زنان و دختران خانواده با کم حجابى یا بدحجابى در جامعه ظاهر مى شوند و زمانى که کم کم بد حجابى زیاد شد و چشمان هوس باز هم با نگاهشان این روند را تشویق کردند، جامعه به فضاى خودنمائى براى مردان نامحرم تبدیل مى شود و کم کم رابطه هاى دور از خانواده و زنان خیابانى و روابط پنهانى مردان و زنان متأهل زیاد مى شود. در چند سال اخیر آرایش هاى بسیار زننده زنان متأهل و دختران جوان که ایران را رکورددار مصرف لوازم آرایشى بهداشتى جهان کرده است و بروز رفتارهاى دوستانه و بیان کلمات دوستانه به نامحرمان در جامعه به شدت زیاد شده است.

6- تبلیغ تنوع طلبى و هوس بازى

آنچه در شبکه هاى ماهواره اى به ویژه شبکه من و تو و فارسى وان مشاهده مى شود این است که بازیگران فقط به دلیل زیبایى شان جلوى دوربین هستند و در تمام برنامه زیبایى هاى صورت و اندام او نمایش داده مى شود و احساسات جنسى و شهوت مخاطب را به صورت غیرمستقیم تحریک مى کند و مخصوصاً آقایان را تحریک مى کند که براى تفریح و تنوع هم که شده دنبال این مسائل باشند و حتى اگر دنبال این مسائل هم نروند ذهنشان درگیر خواهد شد.
کمترین اثر این مسأله این است که روابط زن و شوهرها کم رنگ شده و رضایت جنسى از همدیگر نخواهند داشت و یک ناآرامى و نا امنى روانى و بى اعتمادى به همدیگر در افراد خانواده ایجاد خواهد شد و کم کم فرزندان تحت تأثیر این برنامه ها پدر و مادر اصیل و سنتى و مذهبى خود را بى کلاس و عقب افتاده مى دانند و خانواده دچار بحران خواهد شد.

7- افزایش خریدهاى کاذب و بى برنامه در زندگى، فاصله گرفتن از ساده زیستى و تمایل به زندگى لوکس و اشرافى
8- تبلیغات ضد دینى و ضد اسلامى

شبکه هاى متعدد در زمینه تبلیغ وهابیت تکفیرى و بر علیه شیعه، ترویج مسیحیت تبشیرى، ترویج مذاهب خرافى مثل شیطان پرستى و تبلیغ حزب صهیونیستى بهائیت، تبلیغ سکولاریزم و القاى شخصى بودن دین، ایجاد شک وتردید حتى در مسلمات دین اسلام فعالیت مى کنند.

9- نهادینه کردن بى غیرتى

یکى از ویژگى هاى مهمى که اسلام و دیگر ادیان آسمانى حتى کسانى که اهل دین دارى نیستند براى یک مرد ارزش مى دانند، غیرت است و تقریباً همه مردان جامعه ما روى ناموس خود حساسیت دارند و ناموس یکى از ویژگى هاى آشناى فرهنگ ماست.
یکى از موانع اصلى انحراف و یکى از سدهاى محکم فرهنگى جامعه ما در برابر فساد و انحراف همین غیرت است.
اگر مردى حساسیت خود را نسبت به ناموس از دست بدهد مى تواند زمینه ساز انحراف بشود چرا الان بعضى از مردان جامعه ما هیچ حساسیتى نسبت به آرایش و پوشش هاى زننده همسران و دختران و نوامیس خود ندارند؟
این موضوع مهمى است آیا این مردان نمى دانند که مردانى که از چشمان خود مراقبت نمى کنند چگونه و با چه نگاه لذت جویانه اى به ناموسشان نگاه مى کنند؟
پس چرا با علم به این مسأله باز هم جلوگیرى نمى کنند و شاید هم خودشان همسرشان را به این نوع پوشش دعوت مى کنند؟
این به خاطر ضعف غیرت است و آن ویژگى مردانه است که این ویژگى زنانه را حفظ مى کند و غرب در شبکه هاى ماهواره اى به ویژه در فارسى وان و من و تو به شدت بر این مسأله با حساسیت تمرکز دارد که غیرت مردان ما را ضعیف کنند چون آن ها مى دانند تا غیرت مردان باشد عفت و حیاى زن لکه دار نمى شود.

10- اعتیاد به ماهواره

متأسفانه اعتیاد به ماهواره مثل اعتیاد به مواد مخدر به یکى از بیمارى ها و بحران هاى عصر ما تبدیل شده است و ارزش هاى اخلاقى و خانوادگى را تهدید مى کند.

11- بلوغ زودرس

دیدن برنامه هاى برخى شبکه هاى ماهواره اى موجب بلوغ زودرس بچه ها مى شود. اگر فرزندان ما صحنه هاى مبتذل و رقص و صحنه هاى تحریک کننده را ببینند و شرایط ازدواج براى آن ها فراهم نباشد سعى مى کنند عطش خود را از راه دیگرى فرو بنشانند، کم کم زمینه خود ارضایى یا ارتباط هاى غیر اخلاقى براى آن ها فراهم مى شود.

خلاصه و نتیجه گیرى

نظام سلطه پس از دو دهه رویارویى با جریان رو به گسترش اصول گرایى اسلامى که در پى پیروزى انقلاب اسلامى ایران در جهان ایجاد شد، بهره گیرى از راهبرد جنگ سخت را در این زمینه، بى فایده دانست. جنگ نرم با نظام جمهورى اسلامى به عنوان سردمدار این جریان در جهان و براندازى از درون را در دستور کار خود قرار داد.
در راهبرد جدید غرب علیه نظام اسلامى بر سه موضوع تأکید شده بود: دکترین مهار، نبرد رسانه اى و سامان دهى نافرمانى مدنى و در نبرد رسانه اى نظام سلطه با نظام جمهورى اسلامى که به ویژه از سال 2005 م. شدّت بیشترى گرفت، تغییر باورها، ارزش ها و هنجارهاى مردم مسلمان ایران با بهره گیرى از شبکه هاى گوناگون رادیویى و تلویزیونى اولویّت ویژه اى داشت. به همین دلیل، دشمن همه توانمندى هاى خود را در این زمینه به کار گرفت.
گسترش فساد و تباهى در میان جوانان و تغییر فرهنگ و قوانین حاکم بر زن و خانواده از مهم ترین محورهایى هستند که در این نبرد رسانه اى به آن ها توجّه شده است. بر این اساس، نهادها و سازمان هاى فرهنگى نظام جمهورى اسلامى به ویژه رسانه ملّى باید در طرح ها و برنامه هاى خود، با هدف خنثى سازى راهبردهاى جدید نظام سلطه علیه نظام اسلامى به نکات زیر توجّه کنند:
1-شناسایى دقیق جنبه هاى گوناگون نبرد رسانه اى دشمن و طرّاحى راهکارهاى مقابله با آن؛
2-مصونیّت بخشى به مخاطبان هدف شبکه هاى ماهواره اى به ویژه زنان و دختران از طریق:
الف) نهادینه سازى باورهاى دینى و افزایش تقیّدهاى مذهبى و اخلاقى آنان؛
ب) آگاهى بخشى لازم در زمینه اهداف پنهان و آشکار نظام سلطه در نبرد رسانه اى علیه نظام جمهورى اسلامى؛
ج) تبیین مزایا و برترى هاى الگوى اسلامى روابط زن و مرد؛
د) تبیین آثار و پى آمدهاى تضعیف ارزش ها و هنجارهاى اسلامى و گسترش ارزش ها و هنجارهاى غربى در زندگى فردى و اجتماعى انسان ها؛
ه) پاسخ گویى عالمانه به شبهه ها و ابهام هاى موجود در زمینه احکام و مقرّرات اسلامى؛
و) نقد و بررسى جایگاه زن و خانواده در جوامع غربى و تبیین بحران هایى که این جوامع در حوزه مباحث زن و خانواده با آن ها روبه رو هستند؛
ز) بیان درس ها و عبرت هاى آموزنده وقایع تاریخى همچون سقوط اندلس.
3- تبیین مفاهیم والاى اخلاقى و ارزشى اسلام در قالب برنامه هاى جذّاب نمایشى.
منبع مقاله :
تسنیم