نويسنده: آجي لل
مترجمان: سيد حسن صانعي، سيده بيتا مرتضوي، فائزه مسعودي فر



 

 سرعت تسليحات نوري

اسلحه وسيله اي است که براي از بين بردن، شکست دادن يا آسيب رساندن به دشمن استفاده مي شود. (1) از روزگاران بسيار قديم، بشر به گسترش و طراحي انواع سلاح ها و جنگ افزارهاي گوناگون براي چنين اهدافي مشغول بوده است. هر ابزاري که قابليت آسيب رساندن جسماني يا حتي رواني به دشمن را داشته باشد، مي تواند جنگ افزار يا سلاح ناميده شود. تمام سلاح ها مرگبار نيستند و دسته جداگانه اي از سلاح هاي غيرکشنده نيز وجود دارد. همان طور که موشک قاره پيماي بالستيک ( ICBM ) نوعي اسلحه است، يک قطعه سنگ هم هنگامي که به طرف دشمن پرتاب مي شود مي تواند اسلحه محسوب شود. جنگ افزارهاي مختلف ممکن است از سکوهايي مانند هواپيما، کشتي، زيردريايي، تانک يا حتي ماهواره به دست بيابند.
سيستم هاي تسليحاتي معمولاً بر اساس سه معيار طبقه بندي مي شوند: (2)
(الف) فرد استفاده کننده،
(ب) ماهيت هدف و
(ج) چگونگي کارکرد اسلحه.
اين طبقه بندي منوط به محيط جنگي نيز هست که سلاح ها يا سکوهاي در آن استفاده مي شود. اين محيط جنگي ممکن است زمين، دريا، جو يا فضا باشد. محيط و سکوهاي پرتاب، انواع مختلف شيوه هاي طراحي سلاح را تعيين مي کنند. « ماهيت هدف » به نوع هدفي که اين جنگ افزار براي حمله به آن طراحي شده است، اشاره دارد، خواه جنگ افزار ضدهوايي، ضد کشتي يا ضد زيردريايي باشد. « چگونگي کارکرد اسلحه » به ساختار سلاح و روش عملکرد آن اشاره دارد، که آيا يک سلاح زيستي، شيميايي يا سلاح انرژي دار است.
در حال حاضر، مجموعه اي از جنگ افزارهاي گيج کننده وجود دارد که اشکال مختلف آن در بسياري از کشورها وجود دارد. انرژي که اساسي ترين بخش جهان ما محسوب مي شود، نيز در گسترش چنين جنگ افزارها نقش حياتي دارد. انرژي در اشکال پايه اي مختلف مثل نور، گرما، صدا و حرکت ظاهر مي شود که مي توان آن را به دو طبقه اصلي، انرژي جنبشي و انرژي پتانسيل، تقسيم بندي کرد. به زبان ساده، « انرژي جنبشي » به حرکت جسم و « انرژي پتانسيل » به حالت يک جسم مرتبط است. انرژي پتانسيل انرژي است که در داخل سيستم ذخيره شده و با همين نام نيز شناخته مي شود زيرا عامل بالقوه اي دارد که مي تواند به اشکال ديگر انرژي، مثلاً انرژي جنبشي تبديل شود:
تمامي جنگ افزارها از بعضي از انواع انرژي براي رسيدن به هدف که نابود کردن/ ناتوان کردن دشمن است، استفاده مي کنند. شدت انرژي اي که جنگ افزار مي تواند مستقيماً به هدف وارد کند، به ترکيب قدرتي که جنگ افزار مي تواند توليد کند و توانايي اش در متمرکز کردن نيرو بر روي هدف بستگي دارد. مقدار انرژي که هر جنگ افزار مي تواند توليد کند به کارايي و قابليت ابزارهايي بستگي دارد که از آنها براي تبديل انرژي توليد شده يا ذخيره شده به شکل مورد نياز استفاده مي کند (3).
جنگ افزارهاي مدرن امروزي از انواع مختلف انرژي، مثلاً از انرژي هسته اي به انرژي جنبشي براي افزايش کشندگي و هلاکت باري استفاده مي کنند. انتظار مي رود که نسل جديد تسليحات که DEW ناميده مي شود، به روش مشابهي که سلاح هاي هسته اي در طي جنگ جهاني دوم و دوره پس از آن، انقلابي را به همراه داشتند، قرن بيست و يکم را به کلي متحول سازد. چنين سلاح هايي مي تواند بيشتر به عنوان ليزر، مايکروويوهاي قوي و ذرات پرتوي طبقه بندي شوند (4). آنها با از بين بردن هدف يا متوقف کردن دشمن، قادر به جلوگيري از انجام عمليات دشمن مي باشند (5). اين سلاح ها انرژي را بر روي هدف رها مي کنند و براي اين منظور نيازي به پرتابه ندارند. اين سلاح ها با قدرت الکترومغناطيسي به هدف آسيب مي رسانند. در حال حاضر چند نمونه از اين جنگ افزارها در اختيار ارتش هاي توسعه يافته هستند و بسياري از ارتش ها در حال توسعه و طراحي و مفهوم سازي آن مي باشند.
تفاوت اساسي بين سلاح هاي متعارف و سلاح هاي انرژي هدايت شده ( DEWها ) اين است که سلاح هاي متعارف براي پرتاب به مواد شيميايي يا انرژي جنبشي وابسته اند و DEWها با استفاده از ذرات درون اتمي ( يا ذرات بنيادي ) يا امواج الکترومغناطيسي با سرعتي برابر يا نزديک به سرعت نور به هدف برخورد مي کنند، در حالي که سلاح هاي متعارف پرتابي معمولاً مي توانند با سرعت مافوق صوت يا مادن صوت بکار روند (6).
بنابراين تفاوت واقعي در سرعت و برد زياد اين جنگ افزارها با دقت بالا است. تفاوت اصلي در بکارگيري اين سلاح ها نداشتن صداي شليک و نشانه اي است که به آساني قابل شناسايي باشد – نه صداي بومب و نه دود ) (7). به زبان عام و غيرفني مي توان گفت که بمب ها جزو سلاح هاي غيرمتعارف هستند. از ساير انواع مختلف اين جنگ افزارها مي توان از: راکت ها، موشک هاي هدايت شده، پرتابه ها و غيره را نام برد (8).
راه ديگر تشخيص سلاح هاي متعارف اين است که اين جنگ افزارها معمولاً پذيرفته شده اند و توسط هيچ يک از « معاهده هاي » سازمان ملل متحد ممنوع نشده اند. از سوي ديگر، DEWها جنگ افزارهايي هستند که پرتوهاي قوي انرژي الکترومغناطيسي يا ذرات اتمي يا درون اتمي ( يا ذرات بنيادي ) را براي نشانه گيري هدف و از بين بردن آن طراحي و توليد مي کنند. گروه هاي مختلف محيطي، فعالان حقوق بشر و برخي ديگر، مخالف توليد بعضي از گونه هاي چنين جنگ افزارهايي هستند.
از لحاظ تئوري سه طبقه و گروه DEW وجود دارد: سلاح هاي ليزري، سلاح هاي پرقدرت مايکروويو و سلاح هاي ذرات پرتويي.
به هر حال در حال حاضر، DEWها اساساً فقط به عنوان سلاح هاي ليزري و مايکروويو در نظر گرفته مي شوند. بدين دليل که تحقيقات در طول دهه هاي 1980 تا 1990 نشان داد که اين ذرات پرتويي (9) توان تخريبي بسيار بالايي دارند و توليد و انتشار آنها از طريق تجهيزات هوايي به علت ناپايداري شان دشوار است. امکاناتي وجود دارد که مشکل ناپايداري اين ذرات در شرايط خاصي قابل حل باشد. در هر صورت، پشتيباني و منبع انرژي مورد نياز براي تأمين پرتوهاي پايدار سؤال بسيار دشواري است و همين باعث مي شود که PBWها غيرعملي باشند (10).
DEWها براي سال ها در قلمرو افسانه و داستان باقي ماندند و مفهوم آنها با ادبيات علمي – تخيلي و هاليوودي نسبت به جنگ هاي واقعي ارتباط بيشتري داشت. به هر حال تحقيقات چند ساله، DEWها را به واقعيت تبديل کرده است و احتمالاً تعداد کمي از چنين جنگ افزارهايي در شرايط واقعي ميدان جنگ آزمايش شده اند (11). لازم به يادآوري است که اکثر چنين آزمايش هايي در طيف هاي برد موشکي، نه در شرايط واقعي ميدان جنگ، انجام شده اند. ممکن است که شرايط شبيه سازي شده اي براي اين آزمايش ها از پيش طراحي شده باشد، اما هيچ اطلاعات موثقي در مورد آزمايش « واقعي » در ميدان جنگ در دسترس نيست. در حال حاضر، بسياري از ارتش ها از اشکال مختلف تکنولوژي ليزري براي اهداف گوناگون، از جمله عمليات تهاجمي استفاده مي کنند. همچنين پيش بيني شده است که DEWهاي کشنده و DEWهاي غيرکشنده، با قدرت تمام در طول چند سال در ميادين جنگ ظاهر شوند. اين امر احتمالاً در تکنيک جنگ هاي آينده تأثير فوق العاده اي مي گذارد.
ليزرها و مايکروويوها اصولاً از طيف الکترومغناطيسي يکساني نشأت مي گيرند. آنها هر دو از فوتون ها يا امواج الکترومغناطيسي با طول موج هاي مختلف تشکيل شده اند. طول موج ليزر شامل طيفي از اشعه ماوراي بنفش تا مادون قرمز ( از 0/4 تا 0/7 ميکرون ) مي باشد، در صورتي که قدرت بالا بطور کلي به داشتن طول موج هايي از هر جايي از يک متر تا يک سانتيمتر تعريف مي شود (12). در چند دهه گذشته در عرصه DEWها، بسياري از فعاليت ها و سرمايه گذاري ها عمدتاً در گروه ليزري صورت گرفته است و دانشمندان موفقيت قابل توجهي را در برخي از زمينه هاي جنگ افزارهاي ليزري به دست آوردند. اين فصل درباره رشد و پيشرفت تکنولوژي جنگ افزاري که DEW ناميده مي شود و در سطح بين المللي بسيار از آن صحبت شده و مورد آزمايش قرار گرفته است را با تمرکز اصلي در سلاح هاي ليزري مورد بحث قرار مي دهد.

جنگ افزارهاي ليزري

اشعه ليزر و انواع آن

نخستين ليزر عامل ( working laser ) در سال 1960 گزارش شده بود. در آن برهه از زمان، اين کشف به عنوان « راه حل يک مشکل » مورد تمسخر و استهزا قرار گرفت. طي يک دوره زماني، بشريت به ويژگي ها و کيفيت ممتاز ليزر – قابليت و توانايي آن براي توليد پرتوهاي بسيار قوي و باريک نور از يک طول موج پي برد و کاربرد آن را در زمينه هاي مختلف علم، تکنولوژي و پزشکي مفيد دانست (13). کاربرد ليزرها به يک پديده رايج در سازمان هاي نظامي مختلف در طي چند سال گذشته تبديل شده است و امروزه آنها مي توانند به عنوان کامل ترين شکل تکنولوژي DEW در نظر گرفته شوند. در حال حاضر، ليزرها مي توانند به عنوان يک ابزار نظامي فراگير توصيف شوند. با انتخاب توان خروجي مناسب، فرکانس هاي عملياتي و مدولاسيون، ليزرها مي توانند به عنوان جنگ افزار، حسگر، پارازيت دهنده يا واسطه ارتباطي ساخته شوند (14).
ليزر سر واژه کلمات « تقويت نور به روش گسيل القايي تابش Laser = Light Amplification by Simulated Emission of Radiation » است. اصولاً ليزر فرايندي است که پرتو نور شديد را که بسيار خالص هم مي باشد ( همه اشعه هاي نور پرتو تقريباً به يک رنگ مي باشند ) و موازي هم قرار گرفته است ( تقريباً تمام اشعه دقيقاً به يک جهت هدايت مي شوند ) توليد مي کند. اين ويژگي ها باعث مي شوند که پرتو در مسيري که حرکت مي کند، فقط به ميزان بسيار کمي منتشر شود. از زمان اين اختراع در دهه 1960 (15)، ليزر براي مشکلات متعدد، راه حل هاي بسياري در اختيار گذاشته است. ليزرهاي قوي حتي قادر به از بين بردن هواپيماهاي در حال پرواز هستند و ليزرهاي ظريف و دقيق تر مي توانند در ترميم شبکيه چشم انسان استفاده شوند (16).
اصولاً سه عنصر اساسي براي عملکرد ليزر ضروري است:
(الف) واسطه و محيط فعال ( lasing )،
(ب) سيستم پمپاژ براي تدارک و تأمين انرژي براي واسطه فعال ليزينگ و
(ج) محفظه نوري تشديد شده که به عنوان تشديد کننده نيز شناخته شده است – فرآيند گسيل القايي را که توسط فوتون هاي خودانگيز در محيط فعال ساطع شده است، ممکن مي سازد (17).
لوازم جانبي مثل لنز، آينه و درپوش براي افزايش قدرت و توليد پالس هاي کوتاهتر يا اشکال خاص پرتو استفاده مي شود. انواع مواد جامد، مايع يا گاز مي تواند به عنوان واسطه و محيط فعال بکار برده شوند (18).
فيزيک مقدماتي و پايه که براي کارکرد انواع مختلف ليزر استفاده مي شود، تقريباً يکسان است – برخي از اتم ها تحريک مي شوند و ذرات نور ( فوتون ها ) از آنها ساطع مي گردد، که با بازتاب نور به اتم هاي تحريک شده فوتون هاي بيشتري ساطع مي گردد. اما برخلاف لامپ نوري که در هر جهت مي درخشد، اين دسته از فوتون ها فقط در يک جهت و به آهستگي با همان اولي حرکت مي کنند و به جاي درخشش در هر بخش طيف، نور ليزر طور موج يکساني دارد که به « محيط تقويتي » بستگي دارد – نوع اتمي که از آن براي توليد پرتو استفاده مي شود. درخشش کافي نور متمرکز شده و همه چيز شروع به سوختن مي کنند. در اولين آزمايش ليزري که در دهه 1960 انجام شد از بلورهاي ياقوت قرمز به عنوان محيط تقويتي استفاده شد. اما ليزرهاي حالت جامد در اصل نمي تواند مانند ليزرهاي اصلي انرژي بيش از چند صدوات توليد کنند (19). کاربردپذيري ليزر توسط قدرت آن تعيين مي شود. چند صد وات براي عمل جراحي چشم عالي است، اما ارتش ها براي نابود کردن يک موشک، به ميليون ها وات انرژي نياز دارند. از ابتدا، اين مسئله به بزرگترين چالش براي طراحان جنگ افزارهاي ليزري تبديل شده است.
احتمالاً ليزرها بر اساس کاربردپذيري آن توسط افراد مختلف به انواع متفاوتي طبقه بندي شده اند. ليزرها بر اساس ماهيت مواد، برنامه پمپاژ، کاربردپذيري عملياتي و شدت آن طبقه بندي مي شوند. متداول ترين شکل طبقه بندي بر اساس ماهيت مواد استفاده شده در ساخت آنها است. بر اساس مواد استفاده شده براي توليد نور ليزري، ليزرها به سه دسته کلي تقسيم مي شوند:
* ليزرهاي گازي،
* ليزرهاي حالت جامد و
* ليزرهاي نيمه رسانا.
در هر صورت، ليزرها به ندرت بر اساس ماهيت مواد استفاده شده در محفظه نوري خود طبقه بندي مي شوند. مواد بلورين يا شيشه اي توسط ليزر حالت جامد استفاده مي شوند، در حالي که ليزر گازي از گاز خالص يا مخلوطي از گازها استفاده مي کند و ليزر شيميايي، انرژي خود را از واکنش هاي شيميايي به دست مي آورد. ليزر نيمه رسانا ( ديود ) از مواد نيمه رساناي خاص ساخته شده است و ليزر مايع از رنگ آلي يا ساير انواع آن در محلول مايع استفاده مي کند. ليزرهاي الکترون آزاد ( FEL ) و ليزرهاي اشعه ايکس جزو ساير طرح هاي مهم ليزر هستند. انواع مختلف ليزرها در زمينه هاي گوناگون، کاربرد قابل توجهي دارند. بهترين ليزر گازي شناخته شده، ليزر HeNe ( هليم – نئون ) نام دارد که کاربردهاي مختلفي در سوپر مارکت ها، پرينترهاي ليزري و دستگاه هاي ضبط و پخش لوح فشرده دارد و در کارهاي ساختماني ( براي تراز کردن و تنظيم ) مورد استفاده قرار مي گيرد. ليزرهاي مولکولي مانند Co2، کاربردهاي صنعتي گوناگوني دارد.
هنگامي که ليزرهاي حالت جامد براي مسافت يابي و هدف يابي استفاده مي شود، بزرگترين کاربردها را در تجهيزات تاکتيکي نظامي دارند (20). چند نوع ليزر ديگر مانند ليزر اگزايمر وجود دارد که شکل کوتاه شده « دايمر برانگيخته شده » است که محيط فعال آن، يک مولکول دو اتمي برانگيخته است. در حال حاضر، اين ليزرها، براي استفاده در ارتباط با زيردريايي ها به وسيله تبديل نور آبي – سبز و فرستادن اين امواج از ماهواره هاي فضايي به زيردريايي ها از طريق آب دريا تحت بررسي هستند (21).
از سوي ديگر، بر اساس طرح پمپاژ، ليزرها مي توانند به عنوان ليزر پمپاژ شده نوري و ليزر پمپاژ شده الکتريکي طبقه بندي شوند. روش ديگر اين است که ليزرها را بر اساس عملکردشان، به مقوله هايي مانند ليزر موج پيوسته و ليزر پالسي طبقه بندي نمود (22). علاوه بر آن، ليزرها نيز مي توانند بر اساس « انرژي شان » به عنوان ليزرهاي پرانرژي و کم انرژي طبقه بندي شوند.

کاربردپذيري نظامي (23)

کارهاي علمي دهه 1950 که منجر به اختراع ليزر شد، توسط نيروهاي نظامي سرتاسر جهان به دقت پيگيري شد. در ابتدا مشاهده شد که ليزرها کاربردهاي متنوعي در ارتش دارند، اما نه به عنوان سيستم جنگ افزاري مستقل جديد، بلکه بيشتر به عنوان تکنولوژي پشتيباني کننده که عملکرد سيستم هاي تسليحاتي موجود را بهبود مي بخشد. تقريباً پس از دو دهه از اختراع ليزر، طراحان نظامي شروع به کشف امکانات موجود براي تبديل منبع ليزري به جنگ افزار ليزري قابل استفاده کردند. اين بخش، کاربردهاي نظامي متنوع ليزر را براي استفاده غيرتسليحاتي مورد بحث قرار مي دهد.
تکنولوژي ليزري در اواسط دهه 1960 در قالب مسافت ياب هاي ليزري به ارتش معرفي شد. معمولاً مسافت ياب هاي ليزري براي تيراندازي دقيق استفاده مي شوند، به طوري که فاصله دقيق تا هدفي را که فراتر از محدوده ديده است را در اختيار مي گذارند. حتي امروزه، اين مسافت ياب هاي ليزري بخش ضروري و اجتناب ناپذير مدرن ترين سيستم هاي کنترل آتش هستند. تجهيزات ديگري مانند مسافت ياب هاي نوري، پالس ليزري بسيار کوتاهي در حدود 10 – 30 نانو ثانيه به سمت هدف ساطع مي کنند و « زمان پرواز » را که برابر با فاصله زماني بين تشعشع و انتشار پرتو انتقال يافته و دريافت پرتو بازتاب شده توسط شيء است را اندازه گيري مي کنند. از آنجايي که سرعت پالس ليزري دقيقاً شناخته شده است، اين امکان وجود دارد تا فاصله دقيق با هدف محاسبه شود، بسياري از يابنده هاي ليزري مدرن امروزي بر اساس تکنولوژي ليزر حالت جامد هستند. مسافت ياب هاي ليزري در رابطه با اهداف ثابت يا کندرو ( تانک ) نسبت به اهداف تندرو مانند هليکوپتر و هواپيما کاربردپذيري بيشتري دارند. براي اين هدف هاي تندرو، ردياب هاي ليزري ( مسافت ياب هاي ليزري با ميزان تکرار زياد ) استفاده مي شوند. اين دستگاه که براي اولين بار در اواخر دهه 1980 معرفي شد، با رديابي پرتو ليزري بازتابيده از شي هدف، مختصات آن را اندازه گيري مي کند. دقت و سرعت ردياب ليزري، آن را از بقيه تجهيزات اندازه گيري مختصات قابل حمل متمايز مي سازد (24). شايد لازم به يادآوري باشد که ممکن است رديابي و مسافت يابي معمولاً عمليات همزمان هستند.
تکنيک هاي ليزري مشکلات دقت خيلي زياد براي مهمات را حل مي کنند و تکنيک بکار رفته، هدف ياب ليزري ناميده مي شود. در مهمات و جنگ افزارهاي هوشمند، پرتو ليزر رمزي از هدف ياب ليزري به سمت هدف ارسال مي شود. پالس هاي منعکس شده از هدف در جهت هاي مختلف پراکنده مي شوند. آنها توسط رادار هدف ياب ليزري موشک شناسايي مي شوند. با استفاده از آن، موشک به سوي هدف نشانه مي رود و آن را نابود مي کند. معمولاً ليزرهاي حالت جامد مانند ليزر نئوديميم: ياگ ( YAG ) ( Neodymium: Yttrium Aluminium Garnet ) براي اين منظور استفاده مي شود. گزينه ديگر ليزر دي اکسيد کربن ( CO2 ) است که نسبتاً گران قيمت مي باشد.
روش جايگزين استفاده از پرتو ليزري براي هدايت سلاح، اين است که به موشک امکان ماندن با پرتو تا زمان رسيدن به هدف داده مي شود. اپراتور در رابطه با چنين سيستم هاي سوار بر پرتو، پرتو ليزري را بر روي هدف نشانه مي گيرد و سپس موشک را پرتاب مي کند. بزرگترين مزيت سيستم هاي الحاقي پرتو اين است که پيدا کردن پرتو با اقدامات متقابل بسيار دشوار است. اغلب در اين موارد، ليزرهاي مولکولي مانند ليزرهاي CO2 استفاده مي شوند که ذاتاً از ميانگين قدرت بالايي برخوردارند و قابليت عمل در جو متلاطم و هواي بد را دارند.
در حال حاضر، گونه هاي مختلف مسافت ياب و هدف ياب ليزري وجود دارند و بسياري از آنها که توسط ارتش هاي مدرن استفاده مي شوند از نوع دستي هستند. ارتش ايالات متحده سيستم هايي مانند مسافت ياب دستي AN/GVS-5 با يک قطعه چشمي و وزن 5 پوند را در اختيار دارد.
هدف ياب ليزري ( LTD ) AN/PAQ-1 تقريباً مسافت ياب / هدف ياب ليزري مادون قرمز است که براي به دست آوردن محدوده هدف استفاده مي شود. براي شناسايي اهداف در فاصله بيشتر و با دقت بيشتر، دستگاه هاي سه پايه اي نصب شده مانند مکان ياب هاي ليزري AN/TVQ-2 زميني / وسايل نقليه ( G/VLLD ) که بيش از 50 پوند وزن دارند در دسترس هستند (25).
از ديدگاه نظامي، صرف نظر از دانستن محل دقيق هدف، داشتن ايده کلي درباره منطقه تحت نظارت ضروري است. رادار ليزري سيستمي است که از اسکنرهاي ليزري براي پوشاندن ميدان ديد لازم استفاده مي کند. آنها در حقيقت همانند مسافت ياب کار مي کنند به طوريکه محدوده هر نقطه اي را در ميدان ديد اندازه گيري مي کنند، بنابراين مي توانند تصوير کاملي از آن بسازند. در مقايسه با رادار معمولي، اين سيستم داراي طول موج کوتاه با وضوح بسيار بالاتر مي باشد. همچنين رادار معمولي، امواج راديويي ارسال مي کند اما اين رادار پالس هاي باريک نور ليزري را مي فرستد (26). اين رادارها در اندازه هاي کوچک ( به سختي قابل شناسايي و شمارش هستند ) طراحي شده اند و در حالت هاي مختلف نور ( حتي RF يا رادار مايکروويو توسط حالت هاي مختلف نور تحت تأثير قرار نمي گيرند ) مستقل عمل مي کنند. با اين حال، عملکرد آنها به شرايط هوا بستگي شديدي دارد. از اين رو، معمولاً ليزر (CO2 (27 انتخاب مي شود که سازگاري بيشتري با هوا دارد و محدوده هاي بزرگتري را پوشش مي دهد.
چنين رادارهاي ليزري ( LADAR or LIDA ) شبيه به رادارهاي موجي ميليمتري هستند و از منطقه تحت تجسس، تصوير مجازي سه بعدي (28) درست مي کنند. با توجه به قابليت آنها در جستجوي محوطه هاي وسيع با دقت بسيار بالا و توانايي آنها براي ايجاد تدريجي تصوير دقيقي از منطقه تحت نظارت، حسگرهاي LADAR معمولاً در سيستم هاي پرسه زن ( مانند سيستم قابل نصب هواپيماي بدون سرنشين UAV ) بکار گرفته مي شوند که از زواياي مختلف به اهداف مي نگرند و آنها را با الگوهاي ذخيره شده در پردازنده نصب شده شان مطابقت مي دهند. همچنين اين سيستم ها براي نگاه کردن از لاي استتار کننده هايي مانند درختان، برج ها و مکان هاي استتاري مفيد به نظر مي رسند. (29) در هر صورت به طور کلي، مي توان استدلال کرد که هر سيستم ليزري مي تواند توسط ابر و دود تحت تأثير قرار گيرد و گهگاهي عملکرد سيستم هاي ليزري مختلف به دليل شرايط نامناسب جوي تخريب مي شود.
تکنولوژي ليزري با پيشرفت هاي صورت گرفته در عرصه فناوري اطلاعات، اپتيک و تخصص ريزتراشه ها، بيشتر تقويت و رشد يافته است (30). عامل اصلي پيشرفت هاي مختلف تکنولوژي ليزر در سال هاي اخير، رشد تکنيک پردازش سيگنال، به خصوص پردازش سيگنال ديجيتال ( DSP ) است. با توجه به ليزرها و سرعت اکتساب داده هاي شان، محدود دقت و پايايي ( قابليت اطمينان ) با الحاق تکنولوژي هاي جديد مختلف افزايش پيدا کرده است. در عين حال، به کاهش حجم و هزينه آن نيز کمک کرده است. چنين سيستم هايي براي ايجاد تصاوير موضع نگاري و بررسي عمق آب هاي عميق که اهميت راهبردي و تاکتيکي نظامي دارند، مفيدند.
ليزرها نيز براي اهداف آموزش نظامي کاربرد دارند. آنها وسيله کمک آموزشي مطلوبي براي انواع شليک مي باشند و مي توانند به طور مؤثر براي وانمودسازي شليک موشک ها، راکت ها يا پرتابه ها استفاده شوند. با توجه به سرمايه گذاري اوليه، هزينه هر تير ليزري بسيار کم است. ليزرهايي که در شبيه سازها استفاده مي شوند، معمولاً ليزرهاي نيمه رساناي کم انرژي هستند. انواع بسته هاي آموزشي مجازي براي ارتش، نيروي دريايي و نيروي هوايي در مکان هايي که ليزر براي مقاصد مختلف استفاده مي شود در دسترس هستند. (31)

ليزر به عنوان يک سلاح

سلاح هاي ليزري قابليت حمله به هر هدفي در ميدان جنگ را ندارند. عملکرد آنها اساساً به نوع هدفي که در برابر آنها استفاده شده است، بستگي دارد. حساسيت هدف به نور ليزر، گروه سلاح هاي مورد استفاده مانند؛ سلاح ليزري با انرژي کم و سلاح انرژي با انرژي زياد را تعيين مي کند. ليزر مي تواند به عنوان جنگ افزار انتخابي در برابر اهداف خاص معيني باشد. ليزر قادر نيست که از راه دور سوراخ هايي را بر روي زره ضخيم تانک بسوزاند. ليزرها براي تخريب کامل سنگرها يا انفجار پل ها و موانع نيز مفيد نيستند.
سلاح هاي ليزري کم انرژي مي توانند براي از بين بردن يا غيرفعال کردن حسگرها، تجسس هدف، تجهيزات جنگي قوي و ساير دستگاههاي ديد الکترونيکي مورد استفاده قرار گيرند. آنها حتي مي توانند براي آسيب رساندن به چشم انسان استفاده شوند. سلاح هاي ليزري با انرژي زياد مي توانند براي از بين بردن اهداف زميني و هوايي و از بين بردن اپتيک و حسگر در محدوده بسيار طولاني مورد استفاده قرار گيرند. (32)
همان طور که قبلاً بحث شد، ليزرها بر اساس پارامترهاي مختلفي طبقه بندي مي شوند. از ديدگاه نظامي، طبقه بندي استاندارد جنگ افزارهاي ليزري واضح است – جنگ افزارهاي ليزري استراتژيک و تاکتيکي مي شود. سلاح هايي نظير بمب هاي راهنما و چند نوع موشک، جنگ افزار ليزري تاکتيکي ناميده مي شوند در حاليکه ليزر هوابردي به عنوان بخشي از سيستم دفاعي موشکي به گروه جنگ افزارهاي ليزري استراتژيک تعلق دارد.
گسترش سلاح هاي ليزري ( در انواع و اشکال مختلف ) بيش از چهل سال سابقه دارد. در طول چهار دهه گذشته، ايالات متحده، روسيه، فرانسه و اسراييل آزمايش هاي مرتبط نظامي بسياري را با استفاده از تکنيک هاي ليزري با موفقيت انجام داده اند. در حال حاضر از چند نوع سلاح ليزري با انرژي کم استفاده مي شود. اين سلاح ها گهگاهي فقط با دو کاربرد، يا به عنوان سلاح هاي غيرکشنده يا به عنوان سلاح هاي ضدنفر شناخته شده اند ( درباره آسيب ديدن چشم مطالعه کنيد ). با اين وجود، مي توان خيلي بيشتر از اين بحث ها را بيان کرد. اکثر جنگ افزارهاي با انرژي زياد، هنوز در فرايند توسعه و پيشرفت قرار دارند. استقرار نظامي واقعي آنها ممکن است چند سال زمان ببرد.
محرمانه بودن، اصلي ترين ويژگي برنامه گسترش و پيشرفت جنگ افزارهاي ليزري شده است. از اين رو، انجام تجزيه و تحليل منتقدانه از تکامل جنگ افزارهاي ليزري در طول چهار تا پنج دهه گذشته ( اگر غير ممکن نباشد ) دشوار است. صرف نظر از حفاظت از اسرار نظامي، دولت هاي ملي درباره عدم افشاي مقاصدشان بسيار سختگير هستند، زيرا بسياري از جنگ افزارهاي ليزري تاکتيکي توانايي کور کردن افراد را دارند. اين مسئله موضوعاتي چون؛ رعايت قانون، حقوق بشر و همه مسايل مربوط به آن را مورد توجه قرار مي دهد و بيشتر پژوهشگران نظامي وادار مي شوند تا پژوهش هاي خود را از عموم پنهان کنند. علاوه بر آن، ماهيت کاربردي دوگانه ليزرها، آگاهي بيشتر درباره قابليت کاربرد نظامي دقيق آنها را نسبت به دولت هاي ملي دشوارتر کرده است.
از دهه 1970 به بعد، هدف ياب هاي ليزري ( LTDs )، مسافت ياب ها، کنترل آتش و دستگاههاي نظامي به طور فزاينده اي در نيروهاي مسلح غربي رايج شده اند. مدول هاي هدف گير شخصي توليد شده توسط پلکينگتون ( Pilkington ) براي استفاده با تفنگ هاي هکلر و کخ و M16 ( محدوده 820 ميل دريايي و عرض 2 مگاتابش – Mega radiation )، با خروجي در محدوده 1 تا mW 10 به تدريج فشرده تر و خودانرژي زاتر شدند ( اين انرژي براي آسيب رساندن به هر هدفي بسيار کم است ولي بر چشم انسان ها تأثير مي گذارد ). چگونگي ورود اين ليزرهاي داراي کاربرد دفاعي اوليه به عمليات تهاجمي مبهم است (33).
بدين ترتيب مرز بين تهاجمي و تدافعي در زمينه سلاح هاي ضد نفر به دليل آستانه کم آسيب شبکيه، نامشخص است. ليزر به اصطلاح کور کننده مي تواند به راحتي انسان را تحت شرايط خاصي کور کند.
مواجهه با پرتو مستقيم، انعکاس طيف ها، منحني برد کشنده و بردهاي خطرناک وسيع، براي بررسي آسيب هاي ليزري به چشم مورد توجه قرار گرفته اند، اما هدف اظهار شده اين پژوهش همواره جنبه تدافعي داشته است. ليزرهاي حالت جامد و نيمه رسانا که تمامي آنها آزمايش شده اند و در برخي موارد براي مقاصد تدافعي استفاده مي شدند، ماهيت تهاجمي پيدا کرده اند. در سال 1973 نيروي هوايي آمريکا، هواپيماي بدون سرنشيني با ليزرهاي گاز Co2 پويا که پايگاه زميني داشتند را سرنگون کرد (34).
از اوايل دهه 1970، ليزرها نقش مستقيم تري در پرتاب جنگ افزارها نسبت به مسافت ياب هاي اوليه ايفا کرده اند. اولين مورد استفاده عملياتي ثبت شده آنها در سال 1972 بود، زماني که نيروهاي ايالات متحده سلاح هاي پرتاب هوايي با هدايت ليزر که پيووي ( Paveway ) ناميده مي شد را براي از بين بردن پلي استفاده کردند، که حسب گزارش اين پل، از بيش از 870 بار حمله هاي پيشين که توسط سلاح هاي متعارف صورت گرفته بود، سالم مانده بود (35). نيروي دريايي سلطنتي بريتانيا، از سلاح ليزري کور کننده اي عليه خلبانان آرژانتيني در طول جنگ هاي فالک لند / مالويناز ( Falklands/Malvinas ) در سال 1982 استفاده کرد (36).
همان طور که ليزرها براي مقاصد نظامي مورد استفاده قرار مي گرفتند، تعدادي از دولت ها و سازمان هاي غيردولتي ( NGOs ) علت خلع سلاح را مطرح کردند. دولت سوئد در سال 1980 پيشنهاد افزودن پروتکل منع استفاده از سلاح هاي ليزري کور کننده را به کنوانسيون سلاح هاي متعارف سازمان ملل پيشنهاد کرد ( اطلاعات بيشتر در مورد مسائل مربوط به خلع سلاح در پايان همين فصل مورد بحث قرار گرفته است ) جالب توجه است که پروژه حقوق بشر ناظر بر جنگ افزارها ( Human Rights Watch Arms Project ) که به طور عمومي، شناسايي و ارائه جزييات درباره تمام ده برنامه سلاح ليزري تاکتيکي را بر عهده گرفت. اسامي رمز اين برنامه ها اعلام شده بود. اين اسامي رمز عبارت بودند از: سيستم اقدامات مقابله ليزري، سايبر 203، استينگري، اوترايدر، ديزر، کبرا، پرسئوس، کورونت پرينس، کامپس همر و کامئو بلوجي. عملکرد تمامي اين سلاح ها همان طور که ارتش ايالات متحده توصيف کرد، مقابله با نظارت بر ميدان جنگ از طريق ايجاد اختلال در دستگاه هاي اپتيکال و اپتيکال – الکترونيکي از دوربين هاي دو چشمي گرفته تا ميدان ديد شليک کننده حساس به مادون قرمز مي باشد. به هر حال اين مسئله که تمام اين دستگاه ها نيز مي توانند به عنوان سلاح هاي کور کننده ضدنفر عمل کنند، باعث بيم و هراس مي شود (37).
اين گزارش منتشر شده توسط پروژه حقوق بشر ناظر بر جنگ افزارها در سال 1995 نه فقط به جزييات تمام برنامه هاي ليزري ايالات متحده که قبلاً ذکر شد مي پردازد، بلکه اظهار مي کند که تقريباً نيمي از آنها برنامه هاي غيرفعال و بالقوه هستند. علاوه بر آن، اين گزارش بيان مي کند که کشورهايي مانند روسيه، چين، بريتانيا، فرانسه و اسرائيل يا داراي برنامه هاي جنگ افزار ليزري تاکتيکي هستند يا ادعاي داشتن آن را دارند. گزارش هايي نيز وجود داشته که فرانسه ليزر ميدان جنگ شوروي سابق را به منظور استفاده از آن به عنون سلاح ضد تک تيرانداز در بوسني خريداري کرده بود، اما در نهايت استفاده نشد. از اوايل دهه 1980، نيروي دريايي سلطنتي بريتانيا يک ليزر مستقر شده در کشتي به نام ليزر کور کننده بينايي (LDS) را بکار برده بود. آنها در 22 نوع و در ناوچه هاي جنگي کلاس ليندر (Leander) توسعه يافته بودند. با اين وجود، هدف آن خيلي مشخص نبود. کاملاً واضح نبود که آيا براي غيرفعال کردن حسگرهاي اپتيک – الکترونيکي هواپيماي دشمن يا براي نابينا کردن موقتي خلبانان آنها طراحي شده بودند (38).
بعد از دهه 1990، توسعه سلاح هاي ليزري تاکتيکي عمدتاً به دليل اعتراض ها و سروصداهاي بين المللي در بکارگيري نابينا کننده هاي نظامي ( يعني سلاح هايي که افراد را کور مي کند ) که بسيار بي رحمانه و غيرانساني مي باشد و نيز محکوم کردن اين سلاح ها توسط سازمان صليب سرخ بين المللي و سازمان ملل متحد جلوگيري شد. با اين وجود، چين تا اواخر سال 1995 براي گسترش و فروش سلاح هاي ليزري کور کننده مانند ليزر کور کننده نئوديميم AM87 اخطار گرفته بود. اين احتمال وجود دارد که امروزه چنين سلاح هايي دستخوش گسترش نسل دوم يا سوم خود شده باشند (39). در فرمي هنگامي که چنين کورکننده هايي در برابر تجهيزات استفاده مي شوند، آنها در واقع به وظيفه اي مثل متراکم کردن يا تخريب حسگرهاي آن تجهيزات مشغول مي شوند.
ليزرهاي کور کننده نيز قابليت کور کردن موقتي و کور کردن حسگرهاي تصويري دشمن از جمله حسگرهايي که در وسايل نقليه جنگي و محل هاي نصب توپ ها و موشک ها بکار مي روند، را دارند. ارتش ايالات متحده دو ليزر کور کننده به نام هاي ديزر و کبرا ( Dazer and Cobra ) دارد. هر دو ليزرهاي ايستا و ساکن ( Static ) مي باشند و در درجه اول براي شناسايي و خنثي کردن حسگرهاي اپتيکال و اپتيکال الکترونيکي دشمن براي سيستم هاي جنگ افزاري مختلف مي باشند. اين ليزرها به عنوان سلاح هاي آسيب رسان به چشم انسان ( فقط آسيب موقت )، به دليل ابهام در عملکرد آن و فشار بين المللي مورد حمايت واقع نشدند. آنها در اصل بيشتر به عنوان جنگ افزاري براي خنثي کردن حسگر در نظر گرفته مي شوند (40).
ديزر نيز همانند تفنگ قابل حمل و بدون ديد رادار است که با قرار دادن بر روي شانه تيراندازي مي کند و نيز سلاح ليزري تاکتيکي دستي است که استفاده آن براي عمليات ويژه مدموريت هاي فرماندهي ايالات متحده ( USSOCOM ) مي باشد. ديزر از پرتوهاي ليزري دامنه کوتاه و طيف هاي اسکندري ( alexandrite ) نزديک به مادون قرمز استفاده مي کند، عمر باتري آن به اندازه هزار شليک انفرادي مي باشد و مي تواند در هر دقيقه، 50 بار شليک کند. اين سلاح تقريباً براي فراهم کردن پياده نظام با قابليت غيرکشنده بر عليه اهداف مسلح با حسگرهاي حمله کننده در نظر گرفته شده اند. USSOCOM در برگه اطلاعاتي داخلي خود هشدار داده است که ديزر براي چشم و پوست خطرناک است و با ولتاژ کشنده عمل مي کند. کبرا نيز سلاح ليزري قابل حملي مانند تفنگ، بدون ديد رادار و ضد حسگر است، ولي از ليزر نئوديميم با پمپاژ ديودي در نزديک طيف مادون قرمز استفاده مي کند. اين دستگاه ممکن است در سه طول موج مختلف عمل کند که در نتيجه دفاع در برابر آن بسيار دشوار مي شود (41). با اين حال، اطلاعات زيادي در مورد وضعيت کنوني اين دستگاه ها شناخته نشده است.
ليزرها نيز مي توانند نظارت پيشرفته در ميدان جنگ و قابليت نقشه برداي از منطقه ( بر اساس رادار ) (42) را فراهم نمايند. اما ثابت شده است که علاوه بر اين موارد و کاربردهاي فوق، استفاده از ليزرها در سيستم هدايت سلاح ( نظير موشک ضد زره هلفاير-Hellfire ) (43) با قابليت تعيين و تعامل با اهداف چندگانه، مهلک ترين و شناخته شده ترين کاربرد را دارد.
استفاده از تکنولوژي ليزري براي اهداف نظامي، به دليل موفقيتش در طول جنگ خليج ( 91-1990 ) نظر جهان را به خود جلب کرد. در طي اين جنگ ارتش ايالات متحده سلاح هاي ليزري متعددي را بکار گرفته بود. اين سلاح ها شامل مجموعه قابل حمل نفري ليزر ساندر AN/PLQ-5 براي عمليات مقابله و سيستم دفاع جنگي لاکهيد مارتين AN/VLQ-7 استينگري قابل نصب روي وسايل نقليه بود (44). با اين وجود، سلاح هاي هوا به زمين دقيق هدايت شده يعني همان بمب هاي هدايت شده ليزري ( LGBs ) توجه واقعي را جلب کردند. بر طبق گزارش « اجراي جنگ خليج فارس » وزارت دفاع ( DoD’s ) نيروهاي ائتلافي 41 پل از 54 پل اصلي عراق، همچنين 31 پل موقتي را در طول چهار هفته نابود کردند. LGBهاي استفاده شده براي اين منظور فقط 4/3 درصد وزن کل بمب هاي پرتابي هوا به زمين را تشکيل مي دادند (45).
در طول دو دهه اخير، گسترش LGBها به طور قابل توجهي سبب بهبود دقت هدايت و پرتاب جنگ افزار شده است. با کمک کيت هاي راهنماي تقويت توان رزمي، بمب هاي معمولي به LGB تبديل شده اند. کيت ها از يک گروه کنترل کامپيوتري ( CCG )، باله هاي آيروديناميکي براي هدايت و اجراي دستوراتي که در جلو کلاهک موشک نصب شده و مجموعه بال هايي که براي بالا بردن در قسمت عقب نصب شده، تشکيل شده اند. LGBs سلاح هايي با قابليت مانور دادن و سقوط آزاد هستند که به اتصال الکترونيکي به هواپيما نياز ندارند. آنها سيستم هدايتي نيمه فعال داخلي دارند که انرژي ليزري را تشخيص داده و سلاح را به سمت هدفي که توسط يک منبع خارجي ليزري جرقه زده است، هدايت مي کند. هدف ياب مي تواند در هواپيماي حامل سلاح، هواپيماي ديگري با يک پايگاه زميني قرار گيرد. همه سلاح هاي LGB داراي CCG، يک کلاهک ( بدنه بمب يا فيوز ) و يک جسم آيروديناميکي مي باشند. (46)
مشهورترين نام در خانواده LGBها، بمب پيووي است که داراي علامت تجاري ريتون ( Raytheon ) است و همان طور که قبلاً بيان شد براي اولين بار در سال 1972 مورد استفاده قرار گرفت. خانواده پيووي از بمب هاي هدايت شده ليزري، با تبديل بمب هاي معمولي ( dumb ) به بمب هاي هدايت شده دقيق هوشمند، در جنگ تاکتيکي هوا به زمين تغييرات اساسي ايجاد کرده اند. لاکهيد مارتين، منبع دوم تأمين کننده LGB در سال 2001 شد. پِِيو ( PAVE ) سر واژه کلمات « تجهيزات برداري ناوبري دقيق هواپيمايي = Precision Avionics Vectoring Equipment » است. از زمان جنگ ويتنام، اين سلاح ها در ميدان هاي جنگ مختلف سرتاسر دنيا از جمله پاناما، عراق، يوگسلاوي سابق وافغانستان استفاده شده اند. پيووي ها بيش از نيمي از سلاح هاي هدايت شده دقيق هوا به زمين را که در عمليات آزادي عراق استفاده شد، تشکيل مي دادند. ايالات متحده و 31 کشور جهان بمب هاي پيووي را سفارش دادند و بيش از 125000 کيت هاي پيووي 2 تا آن زمان توليد شد. صورت هاي متعددي از مهمات پيووي در دسترس است و جديدترين آن داراي قابليت هدايتي GPS/INS مي باشند (47).
صرف نظر از جنگ هاي هوايي، نيروي هوايي ايالات متحده به سرمايه گذاري براي سلاح هاي ليزري به منظور استفاده از آن به عنوان گزينه غيرمهلک مشغول است. در سال 2005 اولين سلاح ليزري غيرمهلک دستي را که نسبت به سلاح هاي موجود گزينه بهتري براي کنترل جمعيت و حفاظت از مناطقي مانند ايستگاههاي بازرسي بود را آشکار ساختند. اين سلاح ها که مراحل نهايي توسعه ( نمونه اوليه آن آماده است ) را مي گذراند به عنوان سيستم متوقف کننده نفرات و تحريک واکنش ( PHaSR ) شناخته شده اند.اين سلاح تقريباً به همان وزن و اندازه يک دستگاه اسلحه M60 کاملاً پر شده حدود 9 کيلوگرم مي باشد، اما به جاي گلوله پرتو ليزري کم قدرت را شليک مي کند. نوري که اين سلاح توليد مي کند مي تواند ديد افراد را موقتاً مختل سازد و او را گيج و سرگردان نمايد (48). روس ها نيز سلاح مشابهي به نام استريم ( Stream ) را در سال 2000 ( نام روسي آن پتک Potok ) است) توليد کردند. اين يک جنگ افزار ليزري قابل حمل است که توسط مؤسسه مواد خاص سنت پترزبورگ توسعه يافته و مي تواند انسان را موقتاً بدون ايجاد کوري و مرکز غيرقابل برگشت، بي حس کند (49).

پي‌نوشت‌ها:

1. نويسنده تمايل دارد که از پروفسور آميتاو مليک و دکتر سوبراتا قوشروي به خاطر توضيحات مفيدشان تشکر کند.
2. بحث ها بر اساس اطلاعات تأمين شده در Weapon (accessed on 23 February 2009)
http://en.wikipedia.org/wiki/ است.
3. Robert Preston et al., Space Weapons: Earth Wars (Washington: Rand, 2002).
4. Leonard David, ‘E-Weapons: Directed Energy Warfare in the 21st Century’ ,11 January 2006, www.space.com/ businesstechnology/ 060111_e-weapons.html (accessed on 12 February 2007), A few consider that the particle beam weapons do not exactly fall in the category of DEW (in conversation with Prof. Amitav Malik, the first Director of India’s Laser Lab, 22 August 2008)
5. Doug Beason, The E-Bomb (Cambridge: Da Capo Press, 2005), 214.
6. Carlo Koop, ‘Directed Energy Weapons-Part I’, Defence Today 56 (2006): 56.
7. Richard Sullivan, ‘Assuming the Offensiv: The Laser Threat on the 21st. Century Battlefield’ ,Jane’s Intelligence Review 10, no. 2 (1998): 42.
8. Refer to http://www.fas.org/ spp/ military/ docops/ defense/ dtap/ weapons/ ch1001.htm (accessed on 14 January 2007).
9. اصطلاح تسليحات ذرات پرتويي (PBW=Particle Beam Weapon) به دامنه اي از کاربردهاي وسايلي که از پرتوهاي هدايت شده ذرات باردار يا خنثي در انرژي هاي زياد براي ايجاد خسارت استفاده مي کنند، اشاره دارد. همان طور که در Arms Control Impact Statements, 229 بيان شده است.
10. Doug Beason, The E-Bomb, (Cambridge: Da Capo Press, 2005), 214.
11. سيستم ليزري تاکتيکي پر انرژي ( THEL ) که به نوتيلوس (Nautilus) نيز معروف است در طي چندين تست در ايالات متحده توسط کاتيوشا 25 در ميان هوا در طي يک آزمايش از بين رفته است.
‘Mobile/Tactical High Energy Laser (M-THEL) Technology Demonstration Program’ ,Defense
Update (2004), http://www.defense-update.com/ directory/ THEL.htm (accessed on 10 January 2008).
12. Doug Beason, The E-Bomb (Cambridge: Da Capo Press, 2005), 185.
13. Charles H. Townes, ‘The First Laser’ ,in A Century of Nature: Twenty – One Discoveries that Changed Science and the World, eds, Laura Garwin and Tim Lincoln (Chicago: University of Chicago Press, 2003), 107 – 12.
14. Mark Hewith, ‘What Lies Ahead for Lasers?’ Jane’s International Defence Review (1997): 38.
15. For chronology of laser developments, refer to Samuel L. Marshall, ed., Laser Technology & Applications (New York: McGraw-Hill, 1968).
16. C. Breck Hitz, Understanding Laser Technology (Oklahoma: PennWell Publishing Company, 1985), 1.
17. To Know more about the theory of lasers, refer to K.L. Gomber and K.L. Gogia, Fundamentals of Physics (Jalandhar: Pradeep Publications, 2007).
18. Bengt Anderberg and Myron Wolbarsht, Laser Weapons (New York: Plenum Press, 1992), 18.
19. Noah Shachtman, ‘Attack at the Speed of Light’ ,Aviation and Space (May 2006).
20. Bengt Anderberg and Myron Wolbarsht, Laser Weapons (New Your: Plenum Press, 1992), 26 – 41 and C. Breck Hitz, Understanding Laser Technology (Oklahoma: Penn Well Publishing Company, 1985), 191 – 94.
21. Refer to http://hyperphysics.phy.astr.gsu.edu/ hbase/ optmod/ lasert. Html#c1 (accessed on 10 February 2008).
22. Refer to http://www.geocities.com/ CollegePark/ Pool/6373/ laser3.html (accessed on 12 February 2008).
23. Bengt Anderberg and Myron Wolbarsht, Laser Weapons, (New York: Plenum Press, 1992), 43 – 62.
24. Bob Bridges and David A. White, ‘Laser Trackers: A New Breed of CMM’ ,http://www.qualitydigest.com/ feb98/ html/ lasertrk,html (accessed on 24 February 2009).
25. ‘Rangefi nder and Target Designators’ ,http://www.globalsecurity.
org/military/
Systems/ ground/ rangefi nder.htm (accessed on 12March 2008).
26. http://www.optech.ca/aboutlaser.htm (accessed on 12 March 2008).
27. ليزرهاي CO2 معمولاً به علت اينکه انرژي زياد و عمليات فرکانسي منفرد ثابتي را ارائه مي دهند انتخاب مي شوند، به هر حال طول موج آنها 10/6 ميکرون است که توسط بخار آب موجود در جو شديداً جذب مي شود. بنابراين ليزر شيميايي که کاملاً توسط جو جذب نمي شود و طول موج 1/3 ميکروني دارد با توجه به برنامه ليزر هوابردي ترجيح داده مي شود.
28. رديابي ليزر با اختراع ليزر در دهه 1960 آغاز شد اما نسل تصوير سه بعدي آن تا دهه 1980 به پايان نرسيد. در حال حاضر تکنولوژي هاي مختلفي براي توليد چنين سيستم هايي مورد استفاده قرار مي گيرد.
R.M. Heinrichs, B.F. Aull, D.G. Fouche, R. Hatch, A.K. Mclntosh, R.M. Marino, M.E. O’Brien, G. Rowe and J.J. Zayhowski., ‘3-D Laser Radar Development with Arrays of Photon – counting Detectors’ (Paper presented at the conference on Lasers and Electro-Optics, CLEO apos, 1-6 June 2003).
29. $6.6 M For UAV-Mountable LADAR’, 23 June 2005, http:/www.defenseindustrydaily. com/66m-for-uavmountable-ladar-0741/ (accessed on 12 February 2008).
30. ‘The Undoubted Ladar Market Promise’ ,III-Vs Review 17, no.6 (2004): 9.
31. http://www.lasershot-military.com/cts.html (accessed on 24 February 2009).
32. Bengt Anderberg and Myron Wolbarsht, Laser Weapons (New York: Plenum Press, 1992), 89 – 94.
33. Richard Sullivan, ‘Assuming the Offensive: The Laser Threat on the 21st Century Battlefield’ ,Jan’s Intelligence Review (1998): 42.
34. Ibid. 43.
35. Mike Witt, ‘Lasers in Defence’ ,Asian Defence Journal 25, no. 2 (1995): 34 – 38.
36. Mark Hewith, ‘What Lies Ahead for Lasers?’ Jane’s International Defence Review 30 (1997): 38.
37. ‘U.S. Blinding Laser Weapons’ ,Human Rights Watch Arms Project 7, no. 5 (1995), http://www.hrw.org/ reports/ 1995/ Us2.htm (accessed on 15 April 2008).
38. ‘U.S. Blinding Laser Weapons’ ,Human Rights Watch Arms Project 7, no. 5 (1995) and Richard Sullivan, ‘Assuming the Offensive: The Laser Threat on the 21st Century Battlefield’ ,Jane’s Intelligence Review (1998): 43.
39. ‘Laser Small Arms’ ,http://spectech.bravepages.com/ Firearms/ SA_Article _ Laser%20 Weapons.htm (accessed on 15 April 2008).
40. .Ibid
41. Robert J. Bunker, ed., ‘Nonlethal Weapons: Terms and References’ (Paper presented at the USAF Institute for National Security Studies, USAF Academy, Colorado, December 1996: 19) and Lisa A. Small, ‘Blinding laser Weapons: It is Time for the International Community to Take Off Its Blinders’, http://www.icltd.org/laser_weapons.htm (accessed on 26 December 2007).
42. Richard Sullivan, ‘Assuming the Offensive: The Laser Threat on the 21st Century Battlefield’ , Jane’s Intelligence Review (1998): 43.
43. در ايالات متحده، برنامه اي براي توسعه موشک ضد زره شليک کن – و – بعدش هيچ [ موشک هايي هستند که بعد از شليک کردن نيازي به هدايت و رهنمود هواپيما براي هدف يابي ندارند و خودشان مستقل مي شوند و مي توانند هدف را شناسايي و رديابي کنند ] (Fire – and – Forget anti – armour missile – هدايت شده ليزري تحت عنوان موشک بالگرد پايه اي شليک کن – فراموش کن (Hellfire) در سال 1971 راه اندازي شد. اين موشک تا سال 1985 در ارتش ايالات متحده بکار برده مي شد. رادار تجسس هدف ليزري بکار رفته در هلفاير مي تواند پيش يا بعد از پرتاب، بر روي هدف مشخصي شده قفل شود. براي جزييات بيشتر لطفاً به سايت
http://www.designations-systems.net/dusrm/m-114.html
Missiles/hellfire-ii.asp (both and http://www.armedforces-int.com/ projects/ accessed on 26 December 2007) مراجعه شود.
44. Mark Hewith, ‘What Lies Ahead for Lasers?’ ,Jane’s International Defence Review 30 (1997): 38.
45. Ibid.
46. ‘Laser Guided Bombs’, http://www.globalsecurity.org/ military/ systems/
munitions/ lgb.htm and ‘LeiTing-2 Laser Guided Bombs’,
http://www.sinodefence.com/ airforce/ weapon/ lt2.asp(accessed on 26 December 2007).
47. http://www.deagel.com/Bombs-and-Guidance-Kits/EGBU-12-Paveway-II_a001151008.aspx and http://www.raytheon.com/ products/paveway/ (accessed on 28 August 2007).
48. Michael Sirak, ‘US Air Force Unveils Hand-held Laser Gun’, 25 November 2005.
http://www.janes.com/security/ law_enforcement/ news/ jdw051125-2_n.shtm (accessed on 28 August 2007).
49. Masha Kaminskaya, ‘Scientists Develop New Laser Weapon’, The St. Petersburg Times, Russian Edition, 12 December 2000.

منبع مقاله :
لل، آجي، (1390)، تکنولوژي هاي استراتژيک براي نيروهاي انتظامي (راهگشاي مرزهاي جديد)، ترجمه: سيد حسن صانعي، سيده بيتا مرتضوي و فائزه مسعودي فر، تهران، نشر انديشمند، چاپ اول