نويسنده: تانگوک چاو
برگردان: محمد رضا کرامتي و مهدي وفايي زاده



 

نياز دولتها به آگاهي از تعداد افراد تحت حاکميت خود نيازي هميشگي محسوب مي شود. آگاهي از تعداد افراد جامعه از جنبه هاي گوناگون براي دولتها حائز اهميت مي باشد. برخي از اين جنبه ها عبارتند از:
1. تعيين حجم سربازگيري براي نيروهاي مسلح
2. تقسيم مناسب بار مالياتي بين اقشار مختلف جامعه
3. تقسيم عادلانه اراضي
به موازات افزايش وظايف دولت و گسترش حوزه فعاليت آن، نياز به داده هاي آماري سرشماريها (1) بيش از پيش احساس مي شود و لازم است همواره اطلاعات بيشتري گرد آوري شود.
سرشماريها ديگر صرفاً محدود به محاسبه تعداد جمعيت نيستند؛ امروزه سرشماريها فرصتي مغتنم براي به دست آوردن گستره ي وسيعي از اطلاعات به شمار مي آيند. سرشماريها مجموعه اي از عملياتهاي پيچيده هستند که جهت اجرا از يک سو به افراد متخصص و از سويي ديگر به تعداد افراد زيادي نياز دارند. به اين دليل طي سالهاي گذشته مخارج سرشماريها همواره در حال افزايش بوده است. علاوه بر اين، پردازش داده هاي آماري حاصل از سرشماريها به دلايل ذيل فراگردي وقت گير محسوب مي شود:
1. بالا بودن حجم عمليات که مستلزم تحت پوشش قرار دادن تمام جمعيت است.
2. تعدد و تنوع داده هاي آماري که بايد گرد آوري شوند.
يکي از مشکلات تحليلهاي جمعيتي همانند ساير حوزه هاي مطالعاتي اين است که ممکن است ارزش داده هاي آماري به علت عدم ارائه سريع و به موقع آنها کاهش يابد. اين داده ها جهت مطالعه علمي محض جمعيت گرد آوري نمي شوند بلکه هدف اصلي، استفاده از آنها در برنامه ريزيها است. به همين دليل بايد داده هاي آماري را تا حد امکان سريع و در عين حال با دقت جمع آوري کنيم. در واقع به همين منظور و براي افزايش سرعت پردازش داده ها سعي مي شود تعداد سؤالات در سرشماريها تا حد امکان کم باشد.
روشهاي متنوعي براي اجراي سرشماري وجود دارد اما بايد توجه داشت که انتخاب هر يک از آن ها به ميزان قابل توجهي تحت تأثير دو عامل قرار دارد:
الف- سطح امکانات موجود
ب- تعداد افراد مورد نياز براي اجراي عمليات

1- 1 انواع سرشماري

سرشماريها بر حسب گستره عملياتي به دو دسته تقسيم مي شوند:
- سرشماري کامل (2) جمعيت
- آمارگيري نمونه اي (3)
سرشماري کامل جمعيت روشي است که جزئي ترين و دقيق ترين آمار را در اختيار ما قرار مي دهد. اين روش مشتمل بر برقراري ارتباط با تمامي ساکنان يک منطقه و جمع آوري اطلاعات به طور جداگانه از هر يک از آنها است. ناگفته پيداست که سرشماري کامل از جمعيت مستلزم صرف هزينه هاي سنگين و استفاده از حجم بالاي کارکنان مي باشد. به اين دليل علاوه بر شماريهاي کامل که معمولاً در فواصل زماني 10 ساله انجام مي شوند، آمارگيريهاي نمونه اي نيز در فاصله زماني بين دو سرشماري کامل اجرا مي شود.
بايد توجه داشت که هر دو نوع سرشماري در معرض خطاهاي ناشي از اظهارات غلط و يا غير دقيق افراد قرار دارند. در مورد آمارگيري نمونه اي علاوه بر خطاي مذکور امکان بروز خطايي که منحصر به اين نوع مي باشد نيز وجود دارد. خطاي آمارگيري نمونه اي ناشي از اين موضوع است که امکان دارد نمونه مورد بررسي نمايانگر کل جمعيت نباشد. با اين حال نبايد فراموش کرد که در آمارگيري نمونه اي امکان اجراي عمليات توسط تعداد کمتري از پرسنل وجود دارد. اين بدان معناست که پرسنل اجرايي آمارگيري تحت شرايط بهتري آموزش ديده و اداره مي شوند؛ در نتيجه احتمال خطا بر اثر اظهارات غلط و غير دقيق از اين راه به ميزان قابل توجهي کاهش مي يابد. در واقع ممکن است نتايج به دست آمده از يک آمارگيري نمونه اي که به خوبي اجرا شده نسبت به نتايج يک سرشماري کامل که تحت شرايط نامطلوب اجرا شده است معتبرتر و قابل اعتمادتر باشد.
همان طور که پيش از اين اشاره شد سرشماري کامل جمعيت تنها در فواصل زماني 10 ساله انجام مي شود. بنابراين مشکل اصلي در اين نوع سرشماري جمع آوري داده هاي جمعيت شناختي براي سالهاي بين دو سرشماري است. بهترين و مطمئن ترين راه براي حل اين مشکل ايجاد يک پايگاه اطلاعاتي دائمي است که به طور مستمر روز آمد شده و آخرين تغييرات جمعيتي در آن لحاظ شود. لازمه اين کار تهيه پرونده ( پيشينه ) (4) براي تمامي افراد ساکن درحوزه تحت پوشش است. البته بايد به خاطر داشت به منظور اجراي اين طرح لازم است تمامي اسناد و مدارک مربوط به تولدهاي جديد و افرادي که وارد آن منطقه مي شوند گرد آوري شده و آمار درباره مرگ و مير يا افرادي که آن منطقه را ترک مي کنند ثبت شود. به کمک اين نوع پايگاه اطلاعاتي مي توانيم تعداد و ساختار جمعيت را در يک زمان معين مورد بررسي قرار دهيم.
در شرايطي که چنين پايگاه اطلاعاتي موجود نباشد مي توانيم آمار و ارقام مورد نياز را بر مبناي روندهاي مورد مشاهده در دو سرشماري اخير استنتاج کنيم. با اين حال اين بر آورد نمي تواند خالي از اشکال باشد، چرا که هيچ تضميني وجود ندارد که روند مورد مشاهده درگذشته الزاماً در آينده نيز ادامه يابد.
افزون بر اين تا حدودي مي توان با استفاده از نرخ باروري و نرخ بقا که بر مبناي سن تعيين مي شوند و با استناد به اطلاعات گذشته، بر آوردهايي در مورد آينده انجام داد. در بخش دو راجع به اين مسئله به تفصيل بحث خواهيم کرد. نگاه اجمالي به روشهاي سرشماري پيچيدگي مسئله و دشواريهاي پيش رو در گردآوري آمارها و اطلاعات دقيق جمعيت شناختي را بيشتر براي ما روشن مي کند. در نهايت بايد گفت که داده هاي جمعيت شناختي به ويژه در کشورهاي در حال توسعه به ندرت عاري از خطا هستند.

1- 2 محدوديت ارزشي (5) داده هاي جمعيت شناختي

خطاهاي موجود در نتايج سرشماري در سه دسته طبقه بندي مي شوند:
1. خطاهاي ناشي از نمونه گيري
2. خطاهاي ناشي از سازماندهي مطالعات
3. خطاهاي ناشي از اظهار نظر

1- 2- 1 خطاهاي ناشي از نمونه گيري

اين قبيل خطاها زماني روي مي دهد که نمونه ي انتخابي کاملاً معرف جامعه آماري مورد نظر نباشد. لذا مي توان گفت که اين خطاها بيش از هر چيز به اندازه ي نمونه و کيفيت فرا گرد نمونه گيري و مهارت کادر اجرايي بستگي دارد.

1- 2- 2 خطاهاي ناشي از سازماندهي مطالعات

اجراي مطالعات جمعيت شناختي در کشورهاي در حال توسعه امري فوق العاده دشوار و حساس محسوب مي شود. نارسايي و ضعف تأسيسات زير بنايي ( توسعه کم و اغلب کيفيت پايين شبکه ي راهها همراه با طي فواصل زياد جهت برقراري ارتباط با گروههاي انساني پراکنده و متحرک ( عشاير ) و اقليم و جغرافياي سخت همگي مانع اجرا و نظارت بر سرشماري راحت و بي دردسر مي شوند.
علاوه بر اين استخدام آمارگيران کار آمد، آموزش ديده، توانمند و علاقمند در اين زمينه کار آساني نيست. با اين همه کيفيت داده هاي آماري گرد آوري شده در جريان سرشماري بيش از هر چيز به توانايي و وظيفه شناسي آمارگيران بستگي دارد.

1- 2- 3 خطاهاي ناشي از اظهار نظر (6)

احتمال وقوع اين نوع خطا در کشورهاي در حال توسعه زياد است. همان طور که مي دانيم داده هاي جمعيت شناختي بيشتر بر پايه اظهارات افراد گرد آوري مي شوند. بنابراين زماني که بخشي از جمعيت بي سواد هستند يا وقتي افراد اهميت کمي براي اظهار نظرهاي دقيق خود راجع به زمان و تاريخ قائلند اين احتمال وجود دارد که برخي اظهار نظرها نادرست باشند. علاوه بر اين جمعيت شناسان بايد در مواجهه با اظهارات گمراه کننده (7) دقت خاصي داشته باشند. منظور از اظهارات گمراه کننده اظهاراتي است که افراد به عمد خلاف واقع ارائه مي دهند. چنين اظهاراتي زماني روي مي دهند که افراد با هدف و معناي دقيق سؤالات سرشماري آشنا نيستند و اين تصور در ذهن آنها وجود دارد که سرشماريها نوعي تفحص و نظارت دولتي بوده و با اظهار نامه ي مالياتي، خدمت نظام وظيفه و ساير وظايف اجتماعي ارتباط دارند. در مواردي هم فرد ارائه اطلاعات خاص درباره ي زندگي شخصي را مغاير عقايد ( گاهي خرافات ) خود به شمار مي آورد. اين دلايل موجب مي شوند کار آمارگيران مهم و حساس تلقي شود. زيرا آنها وظيفه دارند فضاي اعتماد و دوستي را به مردم القا کرده و در مورد اطلاعاتي که بايد جمع آوري شود به مردم توضيحاتي ارائه دهند و از اين راه مشارکت صميمانه ي مردم را جلب کنند. لذا کيفيت اطلاعات گرد آوري شده بيش از هر چيز به مهارت و تدابير اتخاذ شده از سوي آمارگيران بستگي دارد. اغلب خطاهايي که به واسطه عوامل سه گانه فوق در سرشماريها رخ مي دهند تا حدودي قابل اصلاح مي باشند. البته بايد توجه داشت که اصلاح چنين خطاهايي تحت تأثير دو عامل مهم قرار دارد:
1. جهت خطا (8) ( گرايشي که نتايج سرشماري تحت تأثير خطا به سمت بالا يا پايين دارند )
2. اندازه ي نسبي خطا
در راستاي اصلاح خطاهاي روي داده، سرشماري گواه (9) همزمان با سرشماري انجام مي شود. اين سرشماريها تعداد کمتري از گروههاي انساني را در بر مي گيرند. اما در عين حال با امکانات بهتر و افراد کاملاً آموزش ديده اجرا مي شوند. تفاوتهاي موجود بين اطلاعات به دست آمده از سرشماري گواه و سرشماري اوليه، نوع خطاهاي روي داده، جهت و اندازه ي نسبي آنها را روشن مي سازد.
هر چند داده هاي آماري جمعيت شناختي معمولاً در معرض خطاهاي مختلف قرار دارند با اين حال برنامه ريزان آموزشي بايد از اين داده ها به عنوان مبنايي جهت تصميم گيري و تعيين اهداف آموزشي استفاده کنند. بنابراين لازم است برنامه ريزان آموزشي با روشهاي گرد آوري داده ها و ميزان دقت هر روش آشنا باشند. برنامه ريزان بايد همواره به خاطر داشته باشند که چنين داده هايي به لحاظ ارزشي داراي محدوديت هايي هستند. لذا آنها مکلفند امکان تعديل و تطبيق را در برنامه هاي آموزش خود لحاظ کنند تا بتوانند در صورت لزوم از اين طريق تأثيرات خطاهاي موجود در برآوردهاي جمعيتي را اصلاح کنند ( اصل انعطاف پذيري (10) در برنامه ).

پي‌نوشت‌ها:

1.Censuses.
2. Complete Census.
3. Survey by Sampling
4. Record
5. Limitations on the Value.
6. Observation.
7. False Statements.
8. Direction of Error.
9. Control Census.
10. Flexibility Principle.

منبع مقاله :
تانگوک چاو؛ (1389)، جمعيت شناسي در برنامه ريزي آموزشي، دکتر محمدرضا کرامتي - مهدي وفايي زاده، تهران: مؤسسه ي انتشارات دانشگاه تهران،چاپ اول