نويسنده: تانگوک چاو
برگردان: محمد رضا کرامتي و مهدي وفايي زاده



 

در بررسي تغييرات جمعيت بايد روند اين تغييرات ( اعم از کاهش يا افزايش ) در طول زمان مورد توجه قرار گيرد. دو عامل اساسي که روند تغييرات جمعيتي را تحت تأثير قرار مي دهند عبارتند از زاد و ولد (1) و مرگ و مير (2). ترکيب اين دو عامل به همراه عامل مهاجرت، ميزان تغيرات در اندازه ي جمعيت را تعيين مي کند. در اين قسمت ابتدا روشهاي اندازه گيري زاد و ولد و سپس روند زاد و ولد در چند کشور را مورد بررسي قرار خواهيم داد.

5- 1 روشهاي اندازه گيري ميزان زاد و ولد

5- 1- 1. نرخ ناخالص زاد و ولد (3)

اين روش ساده ترين اندازه گيري نرخ زاد و ولد است. نرخ خالص زاد و ولد عبارت است از نسبت تعداد تولدهاي زنده در طول سال به جمعيت متوسط (4) آن سال. منظور از جمعيت متوسط براي يکسال ميزان جمعيت در آغاز شش ماهه دوم سال يا ميانگين جمعيت در ابتدا و انتهاي سال است. براي توضيح بيشتر در اين قسمت نرخ ناخالص زاد و ولد در ايالات متحده آمريکا در سال 1998 ميلادي را محاسبه مي کنيم. مجموع تولدها در اين سال برابر است با 3944046 و جمعيت متوسط ( جمعيت در ميانه سال ) برابر است با 270561000 ( سالنامه جمعيت شناسي 2001، 1999؛ 295 و 291 )؛ بنابراين نرخ زاد و ولد برابر است با:

توجه داشته باشيد که نرخ زاد و ولد همانند ساير نرخهاي جمعيت شناسي به ازاي هر 1000 نفر (%0) (5) تعيين مي شود. اگر چه نرخ ناخالص زاد و ولد به راحتي از طريق داده هاي کلي قابل استخراج است، معايب و نقاط ضعفي نيز دارد. يکي از معايب نرخ ناخالص زاد و ولد اين است که با استفاده از آن فقط مي توانيم به نسبت بين تولدهاي زنده و کل جمعيت پي ببريم. در حالي که تنها بخشي جمعيت زنان توانايي زايايي دارند. با اين حساب با تغيير ساختار سني و جنسي جمعيت ( يا به بيان دقيق تر تغيير نسبت زناني که در سن زايايي (6) قرار دارند به کل جمعيت ) متعاقباً نرخ ناخالص زاد و ولد نيز تغيير خواهد کرد. بنابراين نمي توان از اين نرخ جمعيت انجام مطالعات تطبيقي بين کشورهاي مختلف استفاده کرد، چرا که ساختار سني کشورهاي مختلف با هم تفاوت دارند. به اين دليل جمعيت شناسان ترجيح مي دهند به جاي استفاده از نرخ ناخالص زاد و ولد از نرخهاي باروري براي انجام مطالعات تطبيقي استفاده کنند.

5- 1- 2. نرخ هاي باروري (7)

واژه باروري (8) به نسبت بين تعداد تولدها و تعداد زناني که در سن زايايي قرار دارند اشاره دارد. در انجام مطالعات جمعيت شناختي نرخ باروري را به دو نوع تقسيم مي کنيم. نرخ باروري عمومي و نرخ باروري ويژه سني.

5- 1- 2- 1. نرخ باروري عمومي (9)

اين نرخ عبارت است از نسبت بين تولدهاي زنده و تعداد زناني که در سن زايمان قرار دارند ( منظور از سن زايمان بازه سني 15 تا 49 سال است ). همانند نرخ ناخالص زاد و ولد، اين نرخ نيز به ازاي هر 1000 نفر تعيين مي شود. يکي از تفايص نرخ باروري عمومي عدم ارائه تصويري جامع از ميزان زاد و ولد توسط اين نرخ مي باشد. طبعاً ميزان باروري با تغيير سن تغيير خواهد کرد. اين امر در مورد زنان 20 تا 30 ساله نمود بيشتري پيدا مي کند. بنابراين بالا يا پايين بودن نرخ باروري احتمالا بيش از هر چيز به تعداد زنان 20 تا 30 سال بستگي دارد. به همين دليل جمعيت شناسان به تعيين نرخ باروري در سن خاص تمايل بيشتري نشان مي دهند.

5- 1- 2- 2. نرخ باروري ويژه سني (10)

مسلماً محاسبه نرخ باروري براي هر سني امکان پذير است اما معمولاً تعيين اين نرخ در قالب گروههاي سني صورت مي گيرد ( گروه سني 15 تا 19 سال، 20 تا 24 سال، 25 تا 29 سال و... ).
در شرايطي که سياستهاي کنترل مواليد (11) اجرا نشوند نرخ باروري ويژه سني به قابليت زيستي زنان براي زايمان اشاره دارد، لذا در چنين مواردي با افزايش سن زنان نرخ باروري آنها کاهش مي يابد. در اين موارد مي توان با استفاده از توزيع سني زنان و نرخ باروري ويژه سني تا حدودي ميزان زاد و ولد در آينده را پيش بيني کرد. اما در شرايط اعمال سياستهاي کنترل مواليد تفسير نرخ باروري ويژه سني کاري است بس دشوار؛ زيرا زماني که اندازه خانواده ها به صورت آگاهانه و عمدي محدود و فاصله زماني بين تولدها در يک خانواده بيشتر مي شود، ديگر سن زنان تنها عامل تأثير گذار بر باروري نيست و عوامل ديگري نيز وارد عرصه مي شوند. برخي از اين عوامل عبارتند از:
الف- سن ازدواج
ب- طول مدت زندگي زناشويي
ج- تعداد کودکان والدين پيش از رسيدن به سني خاص

5- 2 روند نرخ زاد و ولد در چند کشور

نمودار 1 روند تغييرات تعداد تولدها بين سال هاي 1961 تا 1998 را در کشور فرانسه نشان مي دهد. پس از يک ثبات نسبي بين سالهاي 1961 تا 1971 تعداد تولدها در سالهاي 1971 تا 1976 دچار افت محسوسي شده است. در سالهاي 1976 تا 1981 اين تعداد رو به افزايش بوده و پس از اين تاريخ مجدداً کاهش يافته است. با در نظر گرفتن اين نوسانها امکان بروز خطاهاي فاحش در برآورد تعداد تولدها بر مبناي روند گذشته وجود دارد. براي مثال پيش بيني مورد استفاده در سال 1997 بلافاصله در سال 1998 تغيير کرد و قابل استفاده نبود.
نمودار 1. روند نرخ زاد و ولد در فرانسه، 1998 - 1961
منبع: وزارت آموزش . پرورش فرانسه، 2000:12.
تعداد تولدها براي برنامه ريزان آموزشي از اهميت بسزايي برخوردار است چرا که با استفاده از اين معيار مي توان تعداد دانش آموزان و دانشجويان را در سطوح مختلف نظام آموزشي تعيين کرد. در اغلب کشورها برنامه ريزي آموزشي با افزايش تعداد دانش آموزان و دانشجويان مواجه است حال آن که در برخي ديگر به دليل يک دوره رکود در ميزان زاد و ولد، کاهش تعداد دانش آموزان و دانشجويان مشاهده گرديد و در نتيجه برنامه ريزي براساس چنين کاهشي صورت مي گيرد.
کاهش ميزان زاد و ولد تنها عامل کاهش تعداد دانش آموزان نيست. همانطور که در بخشهاي بعد خواهيم ديد مهاجرت داخلي يکي از عواملي است که باعث افت چشمگير جمعيت روستايي مي شود. در چنين مواردي در نتيجه کاهش تعداد دانش آموزان روستايي از ظرفيتهاي واقعي مدارس استفاده لازم نمي شود؛ اين در حالي است که همزمان بايد جهت تحت پوشش قرار دادن دانش آموزاني که از مناطق روستايي مهاجرت کرده اند، در نواحي شهري مدارسي جديد احداث کرد.
بنابراين همزمان با برنامه ريزي براي مناطقي با جمعيت دانش آموزي زياد ( نواحي شهري ) برنامه ريزي مناطقي با جمعيت دانش آموزي کم ( نواحي روستايي ) صورت مي گيرد. کاهش ميزان زاد و ولد به عنوان پديده اي عمومي در اغلب کشورهاي اروپاي غربي قابل مشاهده است. در اوايل دهه 1950 ميلادي نرخ باروري عمومي در آلمان، انگليس و سود به حدود 2 در هزار کاهش يافت. اين بدان معنا بود که نسل بعدي به سختي آن قدر بزرگ خواهد بود که بتواند جايگزين نسل فعلي شود.
جدول 1. روند نرخ باروري عمومي در کشورهاي توسعه يافته

کشور/سال

1950-1955

1955-1960

1960-1965

1965-1970

1970-1975

1975-1980

1980-1985

1985-1990

1990-1995

آلمان

2/16

2/30

2/49

2/32

1/64

1/52

1/46

1/43

1/30

ژاپن

2/75

2/08

2/02

2/00

2/07

1/81

1/76

1/66

1/49

فرانسه

2/73

2/71

2/85

2/61

2/31

1/86

1/87

1/81

1/72

کانادا

3/73

3/90

3/61

2/51

1/98

1/75

1/66

1/75

1/73

انگلستان

2/18

2/49

2/81

2/52

2/04

1/72

1/80

1/81

1/78

استرالیا

3/18

3/41

3/27

2/87

2/54

2/09

1/93

1/87

1/87

سوئد

2/21

2/23

2/34

2/12

1/89

1/65

1/64

1/91

2/01

آمریکا

3/45

3/71

3/31

2/55

2/02

1/79

1/82

1/92

2/05


منبع: سازمان ملل، 1999.
در پي پيشرفتهاي اخير در زمينه روشهاي جلوگيري از باروري (12) و افزايش اثر گذاري زنان در مسائل خانوادگي ( مثل تعيين تعداد فرزندان ) پس از دهه 1950 ميلادي ميزان زاد و ولد در کشورهاي صنعتي و ثروتمند کاهش يافته است. اين امر در کشورهايي همچون آلمان که در آن نرخ باروري به 1/30 در هزار رسيده، مشهودتر است. کاهش ميزان زاد و ولد همراه با افزايش قابل توجه در طول عمر باعث ايجاد نسبتهاي غير متوازن در بر آوردهاي جمعيتي شده است. از جمله مهمترين اين موارد، نسبت بالاي افراد بازنشسته در مقايسه با جمعيت فعال است. برخي از کشورهاي در حال توسعه با توجه به رشد سريع جمعيت خود از سياستهاي کنترل مواليد استفاده مي کنند. در برخي ديگر از اين کشورها افزايش آموزش و پرورش دختران، شهرنشيني و آزادي و برابري نسبي زنان منجر به کاهش ميزان زاد و ولد بدون نياز به استفاده از سياستهاي بازدارنده (13) شده است. به عبارت ديگر در اين قبيل کشورها تمامي آنهايي که ملزم به اعمال راهکارهاي محدود کننده زاد و ولد هستند به اندازه کافي از روشهاي جلوگيري از باروري آگاهي داشته و به اين روشها دسترسي دارند. کشورهاي آسيايي نظير تايوان، سنگاپور، کره جنوبي و تايلند از آن جمله اند. در کشورهايي همچون هند، فيليپين و ايران با وجود آن که نرخ باروري به تدريج کاهش يافته است، اما هنوز در سطح بالايي قرار دارد.
جدول 2. روند نرخ باروري عمومي در آسيا

کشور/سال

1950-1955

1955-1960

1960-1965

1965-1970

1970-1975

1975-1980

1980-1985

1985-1990

1990-1995

کره جنوبی

5/40

6/33

5/63

4/71

4/28

2/92

2/50

1/80

1/70

چین

6/22

5/59

5/72

6/06

4/86

3/32

2/55

2/46

1/92

تایلند

6/59

6/39

6/39

6/11

4/99

4/25

2/96

2/57

1/94

هند

5/97

5/92

5/81

5/69

5/43

4/83

4/47

4/07

3/56

فیلیپین

7/29

7/09

6/61

6/04

5/50

4/96

4/74

4/30

4/00

ایران

7/13

7/20

7/26

6/97

6/54

6/50

6/80

5/70

4/10

پاکستان

6/50

6/80

7/00

7/00

7/00

7/00

6/50

6/00

5/51


منبع: سازمان ملل 1999.
آمريکاي لاتين در مورد نرخ باروري تصويري بسيار متنوع از خود ارائه مي دهد. در آرژانتين و شيلي نرخ باروري همچون کشورهاي اروپايي نسبتاً پايين است. در ديگر کشورهاي آمريکاي لاتين پس از دهه 1950 ميلادي نرخ باروري به طور پيوسته کاهش يافته است. در اين کشورها متوسط تعداد کودکان به ازاي يک زن که در اواخر جنگ جهاني دوم برابر 7 کودک بود امروزه به حدود 3 کودک و حتي کمتر کاهش يافته است.
جدول 3. روند نرخ باروري عمومي در آمريکاي لاتين

کشور/سال

1950-1955

1955-1960

1960-1965

1965-1970

1970-1975

1975-1980

1980-1985

1985-1990

1990-1995

آرژانتین

3/15

3/13

3/09

3/05

3/15

3/44

3/15

3/00

2/83

شیلی

4/95

5/33

5/28

4/44

3/63

2/95

2/66

2/65

2/54

برزیل

6/15

6/15

6/15

5/38

4/72

4/31

3/63

2/96

2/51

کاستاریکا

6/72

7/11

6/95

5/80

4/34

3/89

3/50

3/36

3/00

مکزیک

6/87

6/96

6/82

6/82

6/52

5/30

4/24

3/61

3/12

ونزوئلا

6/46

6/46

6/66

5/90

4/94

4/47

3/96

3/65

3/30


در پايان بايد اشاره کرد که امروزه بالاترين نرخ زاد و ولد متعلق به کشورهاي آفريقايي و عربي است.
جدول 4. نرخ باروري عمومي در کشورهاي عربي و آفريقايي

کشور/سال

1950-1955

1955-1960

1960-1965

1965-1970

1970-1975

1975-1980

1980-1985

1985-1990

1990-1995

کشورهای عربی

تونس

6/93

7/04

7/25

6/89

6/21

5/69

4/90

4/12

3/13

مراکش

7/18

7/18

7/15

7/09

6/89

5/90

5,10

4/25

3/33

مصر

6/56

6/97

7/07

6/56

5/54

5/27

5,06

4/58

3/80

سوریه

7/09

7/09

7/46

7/79

7/69

7/44

7,38

6/60

4/70

عراق

7/18

7/18

7/18

7/18

7/11

6/56

6,35

6/15

5/70

عربستان سعودی

7/18

7/18

7/26

7/26

7/30

7/28

7,28

6/80

6/37

کشورهای حاشیه صحرای آفریقا

جزیره موریس

6/27

5/97

5/72

4/24

3/25

3/06

2/45

2/17

2/30

آفریقای جنوبی

6/50

6/50

6/50

5/68

4/80

4/45

4/15

3/85

2/55

زیمبابوه

7/20

7/50

7/50

7/50

7/20

6/60

6/19

5/50

4/50

کنیا

7/51

7/82

8/12

8/12

8/12

8/12

7/50

6/80

5/40

نیجریه

6/00

6/30

6/60

6/90

6/90

6/90

6/90

6/30

5/65

کنگو

5/68

5/79

5/99

6/19

6/29

6/29

6/29

6/29

6/20


طبيعتاً در اين مورد استثناهايي نيز وجود دارد. تونس، مراکش و مصر در بين کشورهاي عربي و آفريقاي جنوبي و جزيره موريس در بين کشورهاي حاشيه صحراي آفريقا از آن جمله اند. با اين حال در ساير اين کشورها نرخ باروري عمومي بالا و حدود 6 کودک به ازاي هر زن مي باشد. در اين زمينه زيمبابوه يک مورد خاص به حساب مي آيد. کاهش ميزان زاد و ولد در اين کشور نتيجه شيوع بيماري ايدز است.

پي‌نوشت‌ها:

1.Natality.
2. Mortality.
3. Crude Birth Rate.
4. Average Population.
5. در هزار.
6. Child - bearing Age.
7. Fertility Rates.
8. در تحليلهاي جمعيت شناختي بين باروري و بار آوري ( Fecundity ) تفاوت وجود دارد. بارآوري به توانايي طبيعي زيستي زنان به زايمان اشاره دارد ( باروري بالقوه ) در حالي که باروري صورت بالفعل بارآوري است. در شرايطي که سياستهاي کنترل مواليد از سوي دولت اعمال نشود اين دو اصطلاح به موضوع مشترکي اشاره دارند اما در غير اين صورت معناي آنها متفاوت خواهد بود. زيرا در واقع ممکن است يک خانم بارآور به صورت داوطلبانه نازا ( بدون بچه ) باقي بماند.
9. General Fertility Rate.
10. Age Specific Fertility Rate.
11. Birth Control.
12. Contraception.
13. Restrective Policy.

منبع مقاله :
تانگوک چاو؛ (1389)، جمعيت شناسي در برنامه ريزي آموزشي، دکتر محمدرضا کرامتي - مهدي وفايي زاده، تهران: مؤسسه ي انتشارات دانشگاه تهران،چاپ اول