گشودن ايران در دوره ي عثمان
هنگامي که عثمان بن ابي العاص از فتوحات فارس فراغت يافت و بازگشت، خليفه ي دوم از دنيا رفته و عثمان بن عفان بر جاي او نشسته بود.
نويسنده: دکتر علي اکبر ولايتي
هنگامي که عثمان بن ابي العاص از فتوحات فارس فراغت يافت و بازگشت، خليفه ي دوم از دنيا رفته و عثمان بن عفان بر جاي او نشسته بود.
فتوحات با شروع خلافت خليفه ي سوم ادامه يافت. در دوران عثمان، اسلام به سرزمين هاي بيزانس و ايران پيشروي کرد. از جمله ويژگي هاي مهم دوران خلافت عثمان و فتوحات زمان او، در جزاير و بندرهاي خليج فارس، اوضاع ناآرام در شهرهاي جنوبي ايران بود که لشکريان عرب را مجبور مي کرد، يک شهر را چندين بار فتح کنند.
فرمانده سپاهيان عرب در فتوحات فارس حکم بن ابي العاص ثقفي بود. پس از مرگ عمر، عثمان، خليفه ي سوم، عبيدالله بن معمر را به جاي حکم منصوب کرد.
فتح فسا و دارابگرد
از شهرهايي که در اواخر دوران عُمَر و اوايل خلافت عثمان فتح شدند، فسا و دارابگرد بودند. فرماندهي سپاه اعراب در فتح فسا و دارابگرد، سارية بن زنيم کناني بود. ابن خلدون چگونگي فتح اين شهر را چنين شرح مي دهد: « سارية بن زنيم الکناني از اميراني که براي تسخير سراسر ايران به راه افتاده بودند، آهنگ پسا و دارابجرد نمود و آن دو شهر را در محاصره گرفت. کردان ( عشاير ) فارس به ياري مردم شهرها برخاستند و نبرد سخت شد... غنايم بسيار به دست مسلمانان افتاد، از جمله سبدي پر از گوهر » ( ابن خلدون، ج 1، ص 551 ).شورش در فارس و جزاير و بندرهاي تابع آن
عبدالله بن عامر که براي سرکوب شورش تعدادي از مردم فارس به شهر گور رفته و شورش آنان را سرکوب کرده بود، از سوي عثمان به ولايت بصره انتخاب شد و عبيدالله بن معمر را به جانب فارس فرستاد. اما در همين زمان، مردم فارس در استخر بر ضد عبيدالله قيام کردند. عبيدالله کشته شد و سپاه او شکست خوردند. اين خبر به عبدالله بن عامر رسيد. او مردم بصره را به جنگ با شورشيان دعوت کرد و فرماندهي سپاه بصره را بر عهده ي عثمان بن ابي العاص گذاشت. در درگيري اي که در اصطخر روي داد، سپاه شورشي شکست خورد و اين خبر را عثمان بن ابي العاص به خليفه نوشت.ابن بلخي ( ص 276- 277 ) در اين باره مي نويسد: « در سال بيست و پنجم از هجرت؛ پس ابن عفان [ يعني عثمان ] ولايت بصره با ابوموسي اشعري سپرد و فرمود تا به پارس رود و مردم کوره ي شاپور، سوم بار، نقض عهد کردند و ابوموسي اشعري و عثمان بن ابي العاص به اتفّاق رفتند و فتح بيِشاپور کردند، در سال بيست و ششم از هجرت. و پس از آن عثمان بن عفّان، عبدالله عامر بن کريز را والي گردانيد، پس ابوموسي اشعري به پارس آمد و قصد اصطخر کرد، در سال بيست و هشتم از هجرت. و در آن وقت، ماهَک در اصطخر بود و در ميان ايشان صلح پيوست و عبدالله بن عامر، از آن جا به اعمال جور رفت، شهر جور را حصار مي داد، در ميانه خبر رسيد کي مردم اصطخر عهد بشکستند و عامل او را بکشتند و چندان توقّف نمود کي جور را بستد در سال سي ام از هجرت، و سوگند خورد، کي چندان بکشد از مردم اصطخر کي خون براند. به اصطخر آمد و به جنگ بستد. پس حصار در آن و خون همگان مباح گردانيد و چندانک مي کشتند، خون نمي رفت تا آب گرم بر خون مي ريختند، پس برفت و عدد کشتگان کي نام بردار بودند، چهل هزار کشته بود، بيرون از مجهولان و اوّل خللي و خرابي کي در اصطخر راه يافت، آن بود و اين فتح در سال سي و دوم بود از هجرت، ( ابن بلخي، ص 276- 277 ).
هنگامي که خليفه از ا ين واقعه مطلع گرديد، دستور داد که هرم بن حسام يشکري و هرم بن حيان عبدي از قبيله ي عبدالقيس و خريت بن راشد از قبيله ي بني ناجيه و منجاب بن راشد و ترجمان هجيمي را بر شهرهاي فارس به ولايت بگمارد. طبري ( ج 5، ص 2111 ) درباره ي شورش فارس مي نويسد: « پس عثمان عبدالله بن عامر را بخواند و عامل بصره کرد و عبيدالله بن معمر را سوي فارس فرستاد و عمل او را به عمير بن عثمان بن سعد داد... فارس بشوريد و بر ضد عبيدالله بن عمرو قيام کرد و مردم در استخر بر ضد او فراهم شدند و عبدالله کشته شد و سپاه او هزيمت شد و خبر به عبدالله بن عامر رسيد که مردم بصره را به حرکت دعوت کرد و مردم با وي روان شدند، مقدمه ي وي با عثمان بن ابي العاص بود. در استخر با آن جمع تلاقي شد و بسيار کس از آن ها بکشت که هنوز از آن به ذلت دَرَند و خبر را براي عثمان نوشت و او نوشت که هرم بن حسام يشکري و هرم بن حيان عبدي را که از عبدالقيس بود و خريت بن راشد را که از بني سامه [ ناجيه؟ ] بود و منجاب بن راشد و ترجمان هجيمي را بر ولايت هاي فارس امارت دهد ».
فتح شهر گور در سال 29 ق و در چند مرحله صورت گرفت؛ زيرا هر بار که شهر فتح مي شد، مردم آن پس از بازگشت مسلمانان، شورش مي کردند و فاتحان به فتح دوباره ي آن ناگزير مي شدند. سرانجام، آخرين بار، اين شهر به دست عبدالله بن عامر فتح شد.
بلاذري ( ص 542- 543 )، که کامل ترين روايت را درباره ي فتح شهر گور نقل کرده، نوشته است: « گويند: زماني که عبدالله بن عامر بن کريز پس از ابوموسي اشعري، به ولايت بصره رسيد. در سال بيست و هشت به اصطخر رفت و ماهک از سوي اهل آن بلد با وي صلح کرد. سپس خارج شده عزم جور کرد و چون از اصطخر برفت، اهل بلد پيمان شکستند و عامل وي را بر خود بکشتند. عبدالله پس از فتح جور بر ايشان تاخت و آن شهر را بگشود. گويند: هرم بن حيان بر جور که مدينه ي اردشير خره است، بايستاد و مسلمانان گاه در کار آن شهر جهد مي کردند و گاه از آن منصرف شده به اصطخر مي پرداختند و به غزاي نواحي که نقض عهد کرده بودند، مي شتافتند. چون ابن عامر به جور رفت، اهل شهر با وي نبرد کردند و سپس حصار گرفتند و او آن بلد را با شمشير به عنوه بگشود و آن به سال بيست و نه بود ».
منبع مقاله :
ولايتي، علي اکبر، (1391)، خليج فارس پيش از اسلام، تهران: نشر اميرکبير، چاپ اول.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}