تبیین بیانات رهبر انقلاب در دیدار فرماندهان نیروی هوایی
توافق بد هسته ای چه توافقی است؟
در واقع فرآیند اعتمادسازی نباید موجب این توهم شود، که امکان توافق با آمریکا در همه زمینه ها وجود دارد. چنانکه برخی حتی پا را از این فراتر گذاشته و ایران را در ایجاد فضای امنیتی مقصر میدانند و معتقدند تنها راه خروج از این وضعیت کوتاه آمدن در مسئله هسته ای است.
نویسنده : فهیمه عشرتی خلیلآباد*
تبیین بیانات رهبر انقلاب در دیدار فرماندهان نیروی هوایی
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز یکشنبه در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش و پدافند هوایی، با تبیین علت و هدف اصلی دشمنی 36 ساله و ادامهدار دولت آمریکا و خطای محاسباتی آنها برای به زانو درآوردن و تحقیر ملت ایران، به رفتار و عملکرد منطقی و مستدل ایران در مذاکرات هستهای و رفتار غیرمنطقی و باجخواهانه طرف مقابل اشاره کردند. نکته مهمی که رهبر انقلاب درباره مذاکرات هستهای متذکر شدند موافقت با اصل توافق بود، که گفتند: من با توافقی که بتواند انجام شود موافقم اما با توافق «بد» موافق نیستم. ایشان چند شاخص برای یک توافق بد برشمردند. از جمله اینکه؛ توافقی که در اصول ایجاد شود و نه در جزئیات، به این دلیل که جزئیات قابل تفسیر است. دوم؛ توافقی که همه آنچیزی که در قرارداد میآید موید آن نباشد. سوم توافقی که موجب تحقیر مردم ایران باشد و ... .
با توجه به سخنان مقام معظم رهبری و ضرورت نگاه هوشمندانه به آثار توافق بد در مذاکرات؛ و سعی شده به این سوالات پاسخ داده شود: منظور از توافق بر سر کلیات و توافق بر سر جزئیات چیست؟ در چه صورتی ملت ایران با توافق تحقیر نخواهد شد؟ چه شاخصهای موجب اضرار منافع ملیست که رهبری مذاکرهکنندگان را از آن انذار میدهند؟
اول؛ غیرقابل اعتماد بودن: مهمترین فاکتوری که میتوان با توجه به آن روند مذاکرات را مورد ارزیابی قرار داد و با آن عینک میتوان به رویکردهای اطراف مقابل مذاکره ایران نگریست، عدم اعتماد به نیات و کنشهای اطراف مقابل مذاکره است. مذاکرات به نمایندگی محمد جواد ظریف هنوز به نتیجهای نرسیده است و آخرین نتیجه مذاکرات تمدید هفت ماهه آن بوده است. آنچه در سیر فعالیتهای هستهای ایران و تجربهی تاریخی نشان داده میشود این است که اعتمادی به کشورهای غربی در زمینه مذاکرات و رسیدن به نتیجه وجود ندارد.
این همان سخنی است که محمد جواد ظریف در کنفرانس امنیتی مونیخ در آلمان در پاسخ به علت عدم اعتماد ایرانیها به آمریکاییها از آن بهره برد. وی که به درستی در خصوص اقدامات امریکاییها در قبال انقلاب مردم ایران سخن میگفت، به این مهم به عنوان یک معیار عدم اعتماد به طرف مقابل اشاره کرد. در واقع باید پذیرفت آنچه بر روند مذاکراتی ایران و طرف غربی سایه افکنده بیاعتمادی ناشی از عمق شکاف بین انتظارهای ایران و درخواستهای قدرتهای جهانی است. این نکتهی غافلگیرکنندهای نیست و میتوان میز مذاکرات را به آزمون تاریخی ایران برای آمریکا تشبیه کرد. آزمونی که در آن طرف غربی با رفتارهای کجدار و مریض خود که عمدهترین آن باجخواهی و بیتوجهی به ایران به عنوان یک طرف مذاکره کننده منطقی است؛ نه تنها متحمل خسارت بزرگی خواهد شد بلکه بزرگترین فرصت خود را برای اعتمادسازی و جبران اشتباهات گذشته از دست خواهد داد.[1]بنابراین میتوان از عدم اعتماد به عنوان مهمترین و اصلیترین عینک برای نگریستن به مذاکرات یاد کرد.
دوم: سیاستهای اعلامی و اعمالی آمریکاییها؛ در ادامه مشکل قبلی، یعنی مشکل غیرقابل اعتماد بودن آمریکاییها، بایستی اشاره کرد که به رغم مواضع اعلامی دولت اوباما بر محور ضرورت گرهگشایی از پروندهی اتمی ایران از طریق مذاکره و دیپلماسی، نگاه تهدید محور نسبت به ایران کماکان در کانون سیاست مهار این دولت قرار داشته و برداشت مزبور از مواضع وی تفکیک پذیر نیست. بر این پایه، سیاست چانه زنی آمریکا به شدت انعطاف پذیر بوده و در واقع دائماً در آستانهی بازگشت به رویهی تهاجمی یا به اصطلاح «گزینه ی نظامی روی میز» قرار دارد.[2]
سوم: وارد شدن متغیرهای گوناگون: روند مذاکرات از ماتریسی از متغیرهای گوناگون داخلی، منطقهای و بینالمللی تأثیر پذیرفته و در هر نوع تحلیل باید به نقش سیال متغیرهای مزبور (متناسب با هر مقطع زمانی ) عنایت داشت. در این میان، به نظر میرسد که تحولات مربوط به الگوی تعامل میان قدرتهای بزرگ به ویژه آنچه که در واکنش به وقایعی چون بحران اوکراین بروز کرد، از اهمیت خاصی برخوردار است[3]. هم از این روست که شاهد نوسان در رفتار طرفهای مقابل ایران هستیم، به بهانه مسائل مربوط به اوکراین روسیه، و آمریکا ممکن است به دنبال بازی با مسئله مذاکرات ایران برآیند.
چهارم؛ برتریطلبی تکنولوژیک آمریکاییها: روند مذاکرات حتی در خوشبینانهترین وضعیت، کماکان از حساسیتهای مربوط به مقولهی منع اشاعهی تکنولوژیهای پیشرفته متأثر خواهد بود. به عبارت دیگر، طرف آمریکایی هیچگاه به توافقاتی که به اصل برتری طلبی تکنولوژیک در برابر دیگر دولتها خدشه ای وارد کند، تن نخواهد داد[4]. به گونهای که این سیاست هژمونیطلبانه آمریکا نیز مانع از رسیدن مذاکرات به سرانجام مطلوب شده است.
مقام معظم رهبری با دریافت تمامی این نکات خط سیر مذاکرات آینده را در بیانات خود روشن کردند. از نکات مهم مورد توجه ایشان، هدایت مذاکرات به سمت مطلوب و دوری از توافق بد بود. در واقع بین توافق خوب و مطالبه آن که از یکسو را تحکیم میبخشد و از سوی دیگر و توافق بد که به معنای از است شکاف عمیقی وجود دارد. در این ارتباط برای شاخصسازی پیرامون توافق خوب میبایست به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیرامون خطوط قرمز مذاکرات توجه نمود و به عبارتی برخی از شاخصهای توافق بد را برشمرد.
یکی از فاکتورهای توافق بد از منظر رهبر انقلاب، توافقی است که در آن جزئیات و کلیات از هم تفکیک شده باشند. کارشناسان از پیش هشدار داده بودند که تقسیمبندی توافق به توافق سیاسی (کلیات) و توافق روی جزئیات، توافق سیاسی را تبدیل به یک تله برای کشور خواهد کرد که این مفهوم، چند دلیل دارد. توافق سیاسی بدون توافق در جزئیات، امتیازدهی در جزئیات را اجباری خواهد کرد و کشور را وارد مسیر جبری میکند که به طور طبیعی به مصلحت نیست. توافق سیاسی بدون توافق روی جزئیات موجب خواهد شد . بنابراین ایده ای که رهبر انقلاب مطرح کردند این است که هر زمان روی کلیات و جزئیات به طور کامل توافق شد، آن روز میتواند توافق نهایی اعلام شود و تفکیک کلیات و جزئیات یک انحراف در مذاکرت است.[5] همچنین توافق دو مرحلهای چنانکه به معنای این باشد که لغو تحریمها در مراحل بعد مورد تصمیمگیری قرار گیرد یا بخشی از آنها لغو و مابقی نگه داشته شود، غیرقابل قبول است و کل تحریمها اعم از تحریمهای شورای امنیت، سازمان ملل، کنگره آمریکا و اتحادیه اروپا باید یکجا برداشته باشد لغو تحریمها، آن هم بهطور یکجا و در یک زمان باید مطالبه اصلی ما باشد.[6]
رهبری در سخنان خود بیان کردند «من با ادامه و پیشرفت مذاکرات و رسیدن به توافق خوب موافقم و قطعاً ملت ایران هم با هر توافقی که در بر دارنده عزت و احترام او باشد، مخالفتی ندارد. باید در مذاکرات، تکریم، حرمت و پیشرفت ملت ایران محفوظ بماند زیرا این ملت عادت به پذیرش زورگوییِ طرف مقابل اعم از امریکا و دیگران، ندارد.» در این راستا برخی شاخصها و اصولی که در راستای حفظ عزت ملی باید مورد توجه قرار گیرد عبارتند از:
ادامه غنیسازی بومی؛ لازمه حفظ عزت ملی مردم ایران، ادامه غنیسازی است. درست است که غنیسازی یک مسئله صنعتی است که دارای کارویژههایی در صنایع مختلف است، اما بدون تردید در سالهای اخیر به یک مسئله اجتماعی تبدیل شده است و با عزت ملی مردم ایران، پیوند خورده است. همین موضوع سبب میشود تا به راحتی نتوان از انسداد هستهای صحبت به میان آورد.
برداشته شدن کلیه تحریمها؛ لغو تحریمها آن هم به طور یکجا و در یک زمان، خواسته ملتی است که به اندازه عمر انقلاب برای حفظ عزت خود تحریمها را در مقابل زورگویی غرب به دوش کشیده است.
حفظ حقوق هستهای؛ از ابتدای شکلگیری مسئله هستهای ایران، مردم آگاه در کلیه اجتماعات خواهان حفظ حقوق هستهای خود بودهاند. به طوریکه شعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست» از تیم مذاکره کننده هستهای و دولت میخواهد به دور از هرگونه ضعفی در مذاکرات توافق هسته ای از دستاوردها و حقوق هسته ای ملّت ایران دفاع کنند.
آخرین دور مذاکرات هستهای فرصتی بود برای شناساندن ظرفیت بیبدیل ایران به نظام بینالملل؛ و نیز مجالی برای ارسال پیام به مخاطبان حاضر در میدان سیاست امروز جهان، که ایران بازیگر پایبند به اصول دیپلماتیک بوده و هست. از طرف دیگر در جریان یکسال مذاکرات، مقام معظم رهبری از دولت به انحاء مختلف در مذاکرات حمایت کردند و این نشان دهنده این است که معیار حفظ وحدت ملی که پشتوانه محکمی برای مذاکره کنندهگان ایرانی است، به دقت مورد توجه رهبر معظم انقلاب بوده است.
اما در عین حال بایستی اشاره کرد که گشایش در فضای بینالمللی تنها در صورتی به ایران شکل میگیرد که کند. پاسخ به این سوال که سیاست موثر دولت که برای منافع ملی موثر و با فایده باشد، به معیارها و شاخصهای منافع ملی مورد توجه جمهوری اسلامی بر میگردد. پس در این فضا بایستی توجه داشت که همگام با این حمایت رهبر انقلاب که خود منجر به حمایت تمامی آحاد ملت از تیم مذاکره کننده ایران شده است، این تیم بایستی منافع ملی را نیز سرلوحه کار خویش قرار داده، و از آن عدول نکند.[7] برخی از شاخصهای نقض منافع ملی عبارتند از عدول از دیپلماسی انقلابی، عدول از حقوق هستهای جمهوری اسلامی ایران، عدول از حق غنیسازی ایران، عدم توجه به ظرفیت داخلی و چشم دوختن صرف به خارج شاخصهای عدول از منافع ملی است.
در تاریخ سیاست خارجی کشورمان ما با حوادث سرنوشتساز بزرگی مواجه شدهایم، اما شاید هیچ مورد به حساسیت شرایط کنونی نبوده است. با اینحال وجود مقام معظم رهبری به عنوان تعیینکننده سیاستهای کلی نظام خود عامل مهمی در جلوگیری از انحراف دستگاههای مختلف اجرایی کشور شده است. با توجه به این نکات طبق فرمایش مقام معظم رهبری، تیم مذاکره کننده ایران بایستی به عنوان طرف مذاکرهکننده قدرتمند رفتار کند و با نگاه حداکثری بتواند آمریکا را به دادن امتیازات وادار کند.
در واقع فرآیند اعتمادسازی نباید موجب این توهم شود، که امکان توافق با آمریکا در همه زمینهها وجود دارد. چنانکه برخی حتی پا را از این فراتر گذاشته و ایران را در ایجاد فضای امنیتی مقصر میدانند و معتقدند تنها راه خروج از این وضعیت کوتاه آمدن در مسئله هستهای است. طرفداران این دیدگاه بدون توجه به پتانسیلهای درونی جامعه ایران و استراتژی درونزای اقتصادی تمام بار اقتصاد کشور را به دوش یک توافق هستهای میگذارند؛ و این همان برداشت نادرستی است که رهبر انقلاب بارها در مورد آن هشدار دادهاند.
[2] کیوان حسینی، اصغر، عشرتی خلیلآباد، فهیمه، (1393)، رویکرد سازهانگارانه به روند تکامل و تشدید سیاست تحریمی آمریکا علیه ایران (2012-1980)، فصلنامه پژوهشهای راهبردی سیاست، شماره 8.
[3] کیوان حسینی، اصغر، عشرتی خلیلآباد، فهیمه، (1393)، رویکرد سازهانگارانه به روند تکامل و تشدید سیاست تحریمی آمریکا علیه ایران (2012-1980)، فصلنامه پژوهشهای راهبردی سیاست، شماره 8.
[5] محمدی، مهدی (1393)، توافقی بد در انتظار ایران است؛ تاریخ مراجعه 20 بهمن 1393در:
[6] روزنامه ایران، شماره 5863 به تاریخ 20 بهمن 93، صفحه 3 (سیاسی).
[7] معنوی، احسان (10 آذر 1393) ،آرایش منافع ملی در مذاکرات هستهای، بازیابی شده در 19 بهمن 1393 به آدرس:
http://www.isna.ir/fa/news/
* فهیمه عشرتی خلیلآباد؛ کارشناس ارشد روابط بینالملل
منبع : برهان
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}