حکومت جهاني قائم آل محمد (عج) (2)
حکومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و سلاح هاي پيشرفته
هر گاه حکومت عدالت گستر و معجزه آساي جهاني حضرت بقيّة الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در ميان افراد، شخصيت ها و محافل گوناگون مطرح مي گردد، اين پرسش همگاني به وجود مي آيد که حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در برابر تکنولوژي و سلاح هاي پيشرفته ي جهان اعمّ از هسته اي، ليزري و سلاح هاي پيچيده ي کشتار جمعي و فردي و... چه خواهد کرد. چون در بسياري از روايات آمده است: يخرج بالسَّيف کما خرج رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم)؛ (1) او با شمشير ظهور مي کند و غلبه پيدا خواهد نمود؛ همان طور که رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) [ در جزيرة العرب ] حرکت کرد و پيروزي چشم گير نصيبش گرديد.در احاديث ديگر راجع به قيام و ظهور آن حضرت و غلبه اش بر دشمنان اسلام آمده است: و يقوم بالسيف فيملأ الارضَ قسطاً و عدلاً کما مُلئَت ظلماً وجوراً؛ امام مهدي (عليه السلام) قيام خويش را با شمشير آغاز مي کند. او زمين را از عدل و داد پر خواهد کرد؛ همان طور که از جور و ستم پر شده باشد. (2)
در رواياتي نيز مي بينيم که امامان معصوم – عليهم صلوات الله – دوازدهمين پيشواي بعد از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) را چنين معرفي مي کنند:
هو صاحِبُ السَّيفِ من أَئِمّةِ الهُدي، و القائمُ بالحقِّ المُنتَظرُ لدولة الإيمان...؛ از صفات برجسته او در ميان ديگر پيشوايان معصوم آن است که داراي شمشير و قائم به حق و انتظار کشيده شده براي حاکميت ايمان است که با قدرت، قيام و ظهورش را با شمشير آغاز مي کند تا حکومت ديني [ جهاني ] را تشکيل دهد. (3)
حال با توجه به آن چه گذشت توجيه و تبيين روايات گذشته درباره ي خروجش با شمشير و سلاح هاي اوليه چيست؟
پاسخ: چنان چه بخواهيم اشکال فوق را بررسي کنيم و پاسخ قانع کننده اي دهيم، لازم است در دو حوزه ي انديشه علوم طبيعي و باورهاي ديني نگاهي داشته باشيم تا چگونگي تسلط و حاکميت آن منتقم الهي بر همه ي جهانيان روشن گردد.
1. حوزه ي علوم طبيعي
در اين حوزه دو مطلب حائز اهميت است:الف) شناخت تکنولوژي و صنعت روز
ابتدا بايد دانست که هر نوع سلاح پيشرفته اي که ساخته مي شود داراي نقاط ضعف و آسيب پذيري است که با شناسايي آن مي توان آن را ناتوان ساخت و يا مي بينيم با فاصله ي زماني اندک، سلاحي که خنثي کننده ي آن مي باشد از سوي ديگران ساخته مي شود. سلاح هاي ضد حرارت، ضد صوت و يا ضد فلز و ضد رادار از اين قبيل است. پس در قسمت اول بر اين باوريم که هيچ گاه، يک سلاح پيشرفته آخرين سلاح و تکنيک نخواهد بود، بلکه هر چه را بسازند و آخرين تکنيک ها و نکته هاي ظريف صنعتي را به کار گيرند، ساختن سلاح برتر از آن، امکان پذير است که مي تواند خنثي کننده و يا مافوق قبلي باشد؛ همان طور که تا به حال چنين بوده است.مطلب ديگر اين که در وضعيت موجود دنياي ماترياليسم از نوع کاپيتاليسم يا سوسياليسم آن، چنان چه شما سرمايه گذاري کنيد و هزينه ي آن را پرداخت نماييد، شرق و غرب سنگين ترين و پيشرفته ترين سلاح خود را در اختيار مي گذارند. امروز از بزرگ ترين اضطراب ها و نگراني هاي سازندگان اين نوع سلاح ها، قرار دادن اين نوع سلاح در اختيار ديگران است.
اينان با توجه به اين که بيشترين حفاظت را در انحصاري بودنش به کار مي برند، ولي خود در اختيار ديگران مي گذارند. مي توان گفت اورانيوم غني شده و يا تضعيف شده که از سرّي ترين سرمايه هاي نظامي جهان غرب است و در اختيار کشورهاي منحصر به فرد مي باشد، اما وحشت خويش را از اين که در اختيار ديگران قرار بگيرد، اعلان داشته اند.
پس مي توان تکنولوژي جهان را با هزينه کردن و صرف نيازمندي هاي آنان به دست آورد. جمهوري اسلامي در دوره ي هشت ساله ي دفاع مقدس با اين که در محاصره اقتصادي و تحريم نظامي بود، سلاح هاي مورد نياز خود را يا مي ساخت و يا توسط ديگران به دست مي آورد که به حمد الله با سرافرازي کامل از کيان خويش دفاع نمود و نگذاشت آن چه را ابر قدرت ها اراده کرده بودند، بر ملت ما تحميل گردد و گاهي هم با به کارگيري ابتدايي ترين سلاح ها، جلوي برترين سلاح هاي آنان را گرفت.
ب) فهم صحيح روايات و توجيه مستند و عقلاني آن
همه احاديثي که خروج و ظهور قائم آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) را همراه با « سيف » مطرح مي کند، توان مندي و قدرت فوق العاده و شکست ناپذيري آن منتقم الهي را مي رساند، زيرا واژه « شمشير » و « سيف » در جاهايي مطرح شده است که احتمال هيچ گونه عقب نشيني و کوتاه آمدن نيست و کلماتي همانند سيف الله، سيف الدين، سيف الدولة، سيف الاسلام و... نشان گر قدرت است. امروز هم در کشورهاي قدرت مند نظامي جهان که رژه و مانور نظامي برپا مي کنند، فرمانده ميدان و رژه، کار خود را با حمايل کردن و جابه جايي خاص شمشير آغاز مي نمايد با توجه به آن که اينان خود اذعان دارند که شمشير در برابر سلاح هاي مدرن امروز (4) کارايي ندارد.پس مي توان گفت که واژه ي شمشير در روايات مربوط به حضرت بقيّة الله الاعظم (عليه السلام)، بيان گر قدرت و توانايي اوست، نه اين که گفته شود همه چيز و هر نوع سلاحي از کار مي افتد و نابود مي شود و آن ذخيره ي الهي همانند جدش، رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) شمشير به دست مي گيرد و در دست ديگر سپر و يا کارد دارد و همانند آن چه در بدر، احد و احزاب و... به وقوع پيوست اجرا خواهد شد. به طور مسلم چنين نخواهد بود؛ حتي اگر آن را اعجاز و معجزه بناميم، زيرا معجزه هميشه کار فوق العاده بوده و هست و انبياي عظام و امامان معصوم (عليهم السلام) کار برتري را ارائه مي کردند که براي مردم آن روزگار و آن سامان، خارق العاده و فوق قدرتشان بود. حقيقت آن که اژدها شدن عصاي موسي (عليه السلام)، زنده کردن مردگان توسط عيسي بن مريم (عليه السلام)، شفاي مريض هاي صعب العلاج و غير ممکن، آوردن قرآن کريم و جلوه آن در برابر اشعار، قصيده ها و جملات فصيح و بليغ عرب و قصه ي قبله ي مسجد النبي توسط رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) و امثال آن، اموري واقعي و برتر از آن چه مدعيان کاذب نبوت مطرح کرده بودند، بود و خود بر آن اذعان داشتند و چنان چه بخواهيم بگوييم قضايا همانند آن روز حل شود، لازمه اش اعجاز در برابر اين نوع کارهاست با ارائه کار برتر؛ همانند آن چه که در جنگ هاي اخير ديده شده و مي شود؛ مثلاً جنگ هاي الکترونيک سبب شد تا سلاح ها از کار بيفتد با اين که سلاح هاي متقابل هم بود. پس چه اشکالي دارد حضرت بقيّة الله (عجل الله تعالي فرجه الشريف) با مجموعه ياران توان مند خويش که مجموعه اي عالِم، انديشمند، آشناي با آخرين مطالب علمي و صنعتي دينا، خداترس و متّقي هستند سلاح هاي برتري را مطرح کند تا دشمنان نتوانند در برابر آن ها کوچک ترين تخريبي را انجام دهند و حرکتي کنند؛ سلاح هاي ارزش مندي که بتوان از آن ها در جاهاي ديگر و در راستاي خدمت به بشريت نيز استفاده نمود، زيرا بسياري از مواد اوليه و يا نوعِ صنعتِ به کار گرفته شده، چند منظوره است و جنبه ابزاري دارد؛ همانند آن چه که در سلاح و انرژي هسته اي مطرح مي شود.
2. حوزه ي باورهاي ديني
در اختيار گرفتن قدرت سلاح و تکنولوژي دنيا در حوزه ي باورهاي ديني به دو صورت ممکن و ميسر است:اول: تسخير و تصرف دل انسان هاي عاشقِ آزادي و حريت؛
کساني که با فطريات خويش هم آهنگي خاصي دارند، وقتي فرد و يا افرادي را ببينند که با اعتقاد و ايماني راسخ و باورهاي ديني صحيح براي هدايت آنان برخاسته و خود را وقف نجات بشر کرده اند و مي خواهند عدالت را حاکم کنند و استبداد و استعمار را نابود نمايند، در صدد ياري بر مي آيند و خود و آن چه را در اختيار دارند در کف اخلاص مي گذارند و در راه هدف هاي مقدس آنان فدا مي کنند.
رهبري امام خميني (رحمه الله) در انقلاب اسلامي و همکاري نسل جوان و بسياري از انديشمندان و متخصّصان، چيزي غير از مطلب فوق نبود. همکاري مسلمان و غير مسلمان در خارج از مرزهاي جغرافيايي ايران و غير ايران در همين راستا بود. آنان امام خميني (رحمه الله) را فرشته ي آزادي، استقلال و پيوند به خدا دانستند و از هيچ گونه همکاري و فداکاري در راهش کوتاهي نکردند، بلکه بسياري از کساني که تابع جوّ عمومي جامعه بودند بعد از مدت کوتاهي به او و يارانش پيوستند و خيل عظيمي را تشيکل دادند که توفندگي و عظمت آن، سراسر جهان را فرا گرفت.
حال چنان چه مردم جهان با همه ي سرخوردگي هايي که از مکاتب سياسي (شرق سوسياليست و غرب امپرياليست) پيدا کرده اند، چنان چه فرياد آن منجي عالم بشريت و آن خلف صالح همه ي پاکان و پيام آوران و معصومان را بشنوند و او را با کامل ترين خصلت هاي زيبا و ملکوتي دريابند، خود را بي اختيار و عاشقانه تسليم او خواهند نمود، زيرا او با رفتار نبوي و علوي اش در عقول و انديشه هاي جهاني تصرّف مي کند و آنان را در اختيار خود مي گيرد و قدرت خدا در دست يد اللهي او جلوه خواهد نمود و منتقم و پناه چهانيان خواهد گشت. سازمان دهي قوي او با کادرهاي فهيم و کاردان و نيز عنايات خداوند در واگذاري همه مواهب دروني و بيروني زمين به او، فصل جديدي را براي انسانيّت به وجود خواهد آورد و آن چه که معصومان پاک پيش گويي کرده اند تحقق خواهد يافت.
امام محمد باقر (عليه السلام) فرمود: آن گاه که قائم ما ظهور کند و حرکتش را شروع نمايد، خداوند دست پربرکت او را بر سر بندگان خويش مي نهد. آنان انديشه هاي خود را در اختيار او مي گذارند و خردهاي جمعي مدينه فاضله آنان تحقق خواهد يافت. (5)
پيوستن موحدان الهي هم چون مسيحيان و يهوديان و اقتداي آن دو پيامبر اولوالعزم (موسي و عيسي) به حضرت بقيّة الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در همين راستاست.
همه ي اديان تبديل به يک دين و يک امت خواهد شد و آن را امام دوازدهم، حجة بن الحسن (عجل الله تعالي فرجه الشريف) رهبري خواهد کرد:
(هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ)؛ (6) خداوند کسي است که رسول و پيامبر خويش را جهت هدايت ارسال مي داد و آيين حقيقي را معرفي مي کند تا بر همه اديان بروز و ظهور پيدا کند؛ گرچه مشرکان آن را خوش ندارند.
دوم: استفاده از نيرو و قدرت فوق العاده ي خداوندي
در اين بخش از پاسخ لازم است به تبيين پنج نکته ي اساسي پرداخت تا پاسخ به شبهه ي مطرح شده در حوزه باورهاي ديني و مذهبي بيش از پيش روشن گردد:
الف) معجزه (اعجاز)
ب) توان مندي حضرت بقيّة الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و يارانش
ج) تسليم شدن ملکه ي سبأ (بلقيس) در پرتو اعجاز
د) حکومت جهاني واحد بر اساس عدالت و تقوا
هـ) استفاده ابزاري از معجزه براي حکومت عادلانه جهاني
الف) تعريف معجزه (اعجاز)
امر خارق للعادة، مقرون بالدعوي و التحدّي مع عدم المعارضة و مطابقة الدعوي؛ معجزه، کاري است که برخلاف عرف و عادت انجام مي گيرد و همراه با ادعا [ ي نبوت و يا منصب الهي ] است و صاحب آن معارض (مبارز) ندارد و کار اعجازي او با ادعايش هم آهنگ مي باشد. (7)متکلمان و دانشمندان اهل کلام گفته اند: معجزه ي اصطلاحي از آنِ پيامبران و رسولان الهي است و چنان چه کار خارق العاده و اعجازي از غير آنان همانند امامان معصوم و شخصيت هاي مقرب الهي سر بزند آن را معجزه لغوي و يا کرامت ناميده اند، زيرا آنان از نعمت ولايت تکويني برخوردارند و در جاي خود از آن بهره مي گيرند و هر آن چه در تعريف اعجاز آمده را دارند ولکن ادعاي نبوّت و رسالت نداشته و نخواهند داشت.
به طور مسلّم حضرت بقية الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در اين امر از ديگر امامان معصوم (عليهم السلام) جدا نيست. او هم مانند پدرانش از نعمت کرامت برخوردار است و هر گاه نياز شود از ولايت تکويني بهره برداري مي نمايد. برطرف کردن گرفتاري افراد، شفاي بيماري هاي صعب العلاج، نجات افراد از بن بست هاي روحي، سياسي، اقتصادي، پاسخ به خواسته هاي غير ممکن [ محال عادي ] که افراد از پاسخ آن عاجزند و... همه آن چه را که در دوره ي غيبت کبري واقع گرديده و يا واقع خواهد شد؛ به ويژه به هنگام ظهور، اين ها را معجزات و کرامت هاي آن حجّت الهي مي نامند.
در روايات، امام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را صاحب معجزات و کارهاي خارق العاده ي زيادي معرفي کرده اند. او براي اثبات آن منصب ولايي به انجام کارهاي مختلفي نياز دارد تا شرق و غرب عالم در برابرش تسليم گردند.
عبدالله بن ابي يعفور گفته است در محضر امام صادق (عليه السلام) بودم. گفت و گويي در چگونگي استفاده از اعجاز حضرت بقية الله (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به ميان آمد. امام جعفر صادق (عليه السلام) فرمود: ما من معجزة من معجزات الأنبياء و الأوصياء إلّا يُظهِر الله – تبارک و تعالي – مثلَها علي يَدِ قائمنا لإتمام الحجّة علي الأعداء (8)؛ هيچ کار معجزه آسايي که از انبيا و اوصيا سر زده است، نمي باشد مگر اين که خداوند همانند آن را با دست [ پربرکت ] قائم ما آشکار مي سازد تا اين که حجّت را بر دشمنان دين و آيين خويش تمام کند.
ابوخالد کابلي از امام زين العابدين (عليه السلام) نقل کرده است که فرمود: يا أبا خالدٍ لَتأتِيَنَّ فِتَنٌ کَقِطَعِ الليلِ المُظلِمِ لا يَنجو إلّا من أَخَذَ الله ميثاقَه أولئک مَصابيحُ الهُدي، وَ يَنابيعُ العلمِ يُنجيهمُ اللهُ من کلِّ فِتنةٍ مُظلِمَةٍ کأنّي بصاحِبکم قد عَلا فوقَ نَجَفِکم بظَهرِ کوفانَ في ثلاثمائة وبضعةَ عشرَ رجلاً جبرئيلُ عن يَمينه و ميکائيلُ عن شمالِه وإسرافيلُ أمامَه معه رايةُ رسولِ الله (صلي الله عليه و آله و سلم) قد نَشرَها لا يُهوي بِها إلي قومٍ إلّا أَهلَکهم اللهُ عزّ وجلّ؛ (9) اي ابوخالد! فتنه هاي سنگين همانند پاره اي از شب ظلماني در پيش است. از اين فتنه ها نجات پيدا نمي کنند مگر کساني که خداوند با آنان پيمان خاصي بسته اند. اينان چراغ هاي هدايت گر و چشمه هاي غني دانش هستند. خداوند اينان را از هرگونه آشوبي نجات مي بخشد. گويا مي بينيم امام زمان و صاحب امر شما در آن مقطع حساس و بحراني، بر بالاي شهر نجف در پشت کوفه استقرار مي يابد و 310 نفر و اندي را همراه خواهد داشت. جبرئيل [ امين ] در سمت راستش و ميکائيل در سمت چپش و حضرت اسرافيل در جلويش با پرچم رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) حرکت مي کند و آن را به اهتزاز در مي آورد. با آن پرچم به سوي هيچ قومي حرکت نخواهد کرد، مگر اين که خداوند آنان را نابود مي کند و به هلاکت مي رساند.
پس حرکت توفنده جهاني حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و گسترش عدالت و برخورد قاطع و پيروزمند او چيزي جز اعجاز نيست و کار او فوق همه کارها و آرزوي همه انبيا و اوصيا است که با حمايت خدا و فرشتگانش انجام خواهد شد.
ب) توان مندي بقية الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و يارانش
امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) گل سرسبز خلقت، مظهر همه زيبايي ها و خصال نيکو، خليفه و جانشين خدا بر روي زمين است. خداوند منَان او را مظهر قدرت، دانش، نوآوري و توان مندي هاي همه جانبه خويش قرار داد. او همانند اجداد گرامي اش هم چون رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) و علي مرتضي و... عقل کل، هادي سبل، يدالله، اسدالله، جند الله و مجمع کرامت هاي حق تعالي است.در تفسير آيه ي شريفه ي (وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا...) آمده است که مفضّل بن عمر گفته است: امام صادق (عليه السلام) فرمود: رَبّ الأرض يعني إمام الارض؛ مربّي کره ي زمين يعني امام همه ي جانبه کره ي زمين است. مفضّل بن عمر پرسيد: به هنگام ظهور قائم اهل بيت (عجل الله تعالي فرجه الشريف) وضعيت چگونه خواهد بود؟
امام صادق (عليه السلام) فرمو: إِذاً يَستَغنِي النَّاسُ عَن ضَوءِ الشَّمسِ وَ نُورِ القمَرَ وَ يَجتَزِئُونَ بِنُورِ الإمَام؛ (10) در آن هنگام مردم از روشنايي خورشيد و نور ماه بي نياز خواهند شد و به نورانيّت امام خويش اکتفا مي کنند.
در حديثي ديگر امام صادق (عليه السلام) فرمود: إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَشرَقَتِ الأًرضُ بِنُورِ رَبِّها وَ استَغنَي العِبَادُ مِن ضَوءِ الشَّمسِ وَ ذَهَبَتِ الظُّلمَةُ؛ (11) همانا قائم ما آن گاه که قيام کند زمين به واسطه نور پروردگارش [ خالق و يا امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ] روشنايي کامل مي گيرد و مردم از روشنايي خورشيد بي نياز خواهند شد و تاريکي ها رخت بر مي بندد.
اميرمؤمنان، علي بن ابي طالب (عليه السلام) توان مندي و قابليت هاي فوق العاده ي قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و ياران باوفايش را بر روي منبر کوفه چنين بيان مي کرد:
يَخرُجُ رَجُلٌ مِن وُلدِي فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَبيَضُ اللَونِ مَشرَبٌ حُمرَةً مُبدَحُ البَطنِ عَرِيضُ الفَخِذَينِ عَظِيمٌ مُشَاشُ المَنکِبَينِ بِظَهرِهِ شَامَتَانِ شَامَةٌ عَلَي لَونِ جِلدِهِ وَ شَامَةٌ عَلَي شِبهِ شَامَةِ النَّبِيِّ (صلي الله عليه و آله و سلم) لَهُ اسمَانِ اسمٌ يُخفي وَ اسمٌ يُعلَنٌ فَأَمَّا الَّذِي يُخفي فَأَحمَدُ وَ أمَّا الَّذِي يُعلَنُ فَمُحَمَّدٌ فَإِذَا هَزَّ رَايَتَهُ أَضَاءَ لَهَا مَا بَينَ المَشرِقِ وَالمَغرِبِ وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَي رُؤُوسِ العِبَادِ فَلا يَبقَي مُؤمِنٌ إِلّا صَارَ قَلبُهُ أَشَدَّ مِن زُبَرِ الحَدِيدِ وَ أَعطَاهُ اللهُ قُوَّةَ أَربَعِينَ رَجُلاً...؛ در آخر الزمان مردي از فرزندان من ظهور خواهد کرد. رنگ پوستش سفيد متمايل به سرخي، شکم واسع و ران هاي برجسته، داراي بدن درشت و چهارشانه که بين دو شانه اش دو خال وجود دارد، خال به رنگ پوستش و خال ديگر همانند خال نبوّت رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) است. او داراي دو اسم؛ يکي مخفي مي ماند و ديگري آشکار مي شود؛ نامي که مخفي « احمد » است و نام آشکار « محمد » خواهد بود. پس آن گاه که قيام کند و پرچم خويش را به اهتزاز درآورد، همه چيز در بين شرق و غرب عالم براي او روشن مي شود. او آن گاه دست پربرکت خود را بر سر بندگان خدا [ ارادتمندان به او ] مي گذارد. پس باقي نمي ماند انسان مؤمني، مگر اين که داراي قلبي قوي و مطمئن مي گردد و هيچ هراسي را به خود راه نمي دهد که از قطعه هاي آهن سخت تر خواهد شد. خداوند سبحان به برکت دست بقيّة اللهي اش، نيرو و توان چهل نفر را [ از جهت فکري، روحي و جسمي ] به آنان عطا مي نمايد.
ابي الجارود گفته است که در توان مندي حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) امام باقر (عليه السلام) فرمود:
إِذَا ظَهَرَ القَائِمُ (عليه السلام) ظَهَرَ بِرَايَةِ رَسُولي اللهِ (صلي الله عليه و آله و سلم) وَ خَاتَمِ سُلَيمَانَ وَ حَجَرِ مُوسَي وَ عَصَاهُ ثُمَّ يأمُرُ مُنادِيَهُ فَيُنادِي ألا لا يَحمِلُ رَجُلٌ مِنکُم طَعاماً و لا شراباً و لا عَلَفاً فَيَقُولُ أصحابُهُ إنَّهُ يُرِيدُ أن يَقتُلَنَا و يَقتُلَ دَوَابَّنَا مِنَ الجُوعِ وَ العَطَشِ فَيَسِيرُ وَ يَسِيرُونَ مَعَه فَأَوَّل مَنزِلٍ يَنزِلُهُ يَضرِبُ الحَجَرَ فَيَنبُعُ مِنهُ طَعَامٌ وَ شَرَابٌ وَ عَلَفٌ فَيَأکُلُونَ وَ يَشرَبُونَ وَ دَوَابُّهُم حَتَّي يَنزِلُوا النَّجَفَ بِظَهرِ الکُوفَةِ؛ (12) آن گاه که قائم [ ما ] ظهور کند علائمي هم چون پرچم رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) و انگشتر حضرت سليمان و سنگ و عصاي موسي (عليه السلام) را به همراه دارد. به مناديش دستور مي دهد که فرياد برآورد: آگاه باشيد! هيچ کس از ياران من خوردني و آشاميدني براي خود و مرکبش برندارد. آنان با خود مي گويند: او مي خواهد ما و مرکب هاي ما را از گرسنگي و تشنگي نابود کند. پس حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) حرکت خود را آغاز مي کند و ياران او پشت سرش حرکت مي نمايند. اولين جايي که فرود مي آيد سنگي که از معجزات موسي (عليه السلام) است بر زمين مي کوبد و چشمه اي آشکار مي شود، پس خوراکي و آشاميدني براي آنان و مرکب هاي سواريشان آماده مي گردد. همگي بهره مي برند تا به سرزمين نجف، در پشت شهرکوفه، استقرار مي يابند.
گويا در حديث فوق، پرچم رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)، علامت پيروزي و قاطعيت و انگشتر سليمان، نشانه ي بي نيازي و ثروت فراوان و حجر و عصاي موسي (عليه السلام) نشانه استفاده از قدرت و توان مندي خارق العاده اعجاز است که خداوند همه را به وي عنايت مي فرمايد و او هم بهره برداري مي نمايد.
ج) تسليم شدن ملکه سبأ (بلقيس) در پرتو اعجاز
سليمان بن داوود (عليه السلام) چون از حکومت ملکه ي سبأ و عدم توجه آنان به خالق يکتا اطلاع پيدا کرد، نامه اي توسط هدهد ارسال داشت: (إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ)؛ (13) اين نامه از سليمان است و چنين مي باشد: به نام خداوند بخشنده مهربان! توصيه من اين است که برتري جويي و قدرت طلبي نسبت به من نکنيد. به سوي من آييد، در حالي که تسليم حق هستيد.ملکه سبأ با ديدن نامه فوق و اطلاعات از پيش داشته و تهديد جدّي آن پيامبر و حاکم الهي، بر خود و کشورش لرزيد و سعي کرد با ارسال هديه اي (14) ارزش مند، خطر تسلّط و استيلاي سليمان بن داوود (عليه السلام) و حکومت قدرت مندش را برطرف کند. ملکه سبأ چون هديه خود را فرستاد، سليمان با اقتدار کامل فرمود: (أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِّمَّا آتَاكُم بَلْ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ * ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِّنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ)؛ (15) مي خواهيد مرا با مال و هداياتان بفريبيد. آن چه خداوند به من عنايت کرده بهتر است از آن چه به شما داده است. اين شما هستيد که به هداياتان خوش حال مي شويد. [ به فرمانده تشريفات ملکه ي سبأ فرمود: ] به ميان قوم خود برگرد! با لشکرياني به سراغشان مي آييم که قدرت مقابله با آن را نداشته باشند و آنان را از سرزمين آبادشان ذليلانه و در عين حقارت بيرون مي رانيم.
سليمان بن داوود در حالي که بر تخت خويش تکيه کرده بود، به شخصيت هاي اطراف خود نگاهي کرد و فرمود: کدام يک از شماها توانايي داريد قبل از آن که ملکه سبأ و اطرافيانش به اين جا برسند، تخت سلطنت او را به اين مکان منتقل کنيد؟!
عفريتي از جنّي ها گفت: من آماده ام تا آن را براي شما بياورم، قبل از آن که از مجلست برخيزي و کار ديگري را آغاز کني. من چنين توانايي دارم و امانت دار خواهم بود. سليمان پاسخ نداد. سپس ديگري از جايش بلند شد. قرآن کريم مي گويد: (قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ)؛ (16) در آن هنگام « آصف بن برخيا » که خداوند او را به مقداري از کتابش بهره مند ساخته بود، گفت: من تخت « بلقيس » را در اين جا حاضر مي کنم، پيش از آن که چشم بر هم زني. به ناگاه سليمان (عليه السلام) آن را جلوي چشم خويش آماده و ايستاده ديد. گفت: اين از فضل پروردگار من است تا مرا آزمايش کند که آيا شکر او را به جا مي آورم و يا کفران نعمت مي کنم.
عکس العمل بلقيس در برابر کار خارق العاده
ملکه سبأ [ بلقيس ] چون به دربار سليمان وارد شد، چشمش به تخت زيباي سلطنتي خود افتاد و اين اعجاز بزرگ را از سليمان و اطرافيانش ديد که تخت وي را از يمن به شام، بدون هيچ گونه نقاله ظاهري و با اين سرعت منتقل کرده اند. بي اختيار با قلبي مطمئن، خود و اطرافيانش تسليم گشتند. قرآن مي فرمايد: (قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ)؛ (17) بلقيس گفت: پروردگارا! من به خود ستم کردم و با سليمان براي خداوندي که پروردگار عاليمان است اسلام آوردم و خود و حکومتم را تسليم کردم.تسليم شدن ملکه سبأ (بلقيس) و کار خارق العاده ي آصف بن برخيا (وزير سليمان و خواهر زاده اش) براي گسترش حاکميت ديني سليمان و غيبت هدهد و ارسال نامه پيامبر توسّط او و صدها نکات ريز و با عظمت ديگر است که هر کدام جاي بحث و بررسي تفسيري دارد و ما در اين مقام نيستيم. ان شاء الله به کتاب هاي تفسيري مراجعه خواهد شد. لکن توجه به مطالب زير، حائز اهميّت است:
آصف بن برخيا کسي است که قرآن مي گويد: (عِنَدهُ عِلمٌ مِّنَ الکِتَبِ). به طور مسلّم دانش او نسبت به کتاب آفرينش محدود بود و فقط بخشي از آن را داشت. حال چنان چه فرد و يا افرادي از همه ي کتاب آفرينش بهره داشته باشند، چه قدرت و چه توان عظيمي بر کار خارق العاده و انجام امور فوق طبيعت را پيدا خواهند کرد؟! قرآن درباره رسول گرامي اسلام و امامان معصوم (عليهم السلام) مي گويد: (قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ)؛ (18) بگو براي گواهي ميان من و شما، خداوند و کسي که در نزد او « علم کتاب » (19) [ دانش کتاب آفرينش ] است، کفايت مي کند.
بريد بن معاويه ي عجلي از امام باقر و امام صادق (عليه السلام) نقل کرده است که فرمودند: إِيَّانَا عَنَي وَ عَلِيٌّ أَوَّلُنَا وَ أَفضَلُنَا وَ خَيرُنَا بَعدَ النَّبِيِّ (صلي الله عليه و آله و سلم)؛ (20) مقصود (عِندَهُ عِلمٌ مِّنَ الکِتَبِ) در آيه ي شريفه ما هستيم و علي [ بن ابي طالب (عليه السلام) ] اولين و برترين و بالاترين ما بعد از وجود نبيّ مکرم اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) است.
حديث فوق توسط بريد بن معاويه عجلي، يزيد بن معاويه، عبدالرحمان بن کثير، عبدالله بن الوحيد السمان و... از صادّقين در کتاب هاي مختلف تفسيري و حديثي نقل شده است و جاي هيچ گونه ترديدي را باقي نمي گذارد.
در برخي روايات آمده است که دانش « آصف بن برخيا » در برابر دانش پيامبر و امامان معصوم (عليهم السلام) همانند مقدار آبي است که پشه با دو بال خود از آب دريا برگيرد و بخواهيد آن را با آب دريا مقايسه کنيد. (21)
د) حکومت جهاني واحد براساس عدالت
بزرگ ترين و عمده ترين وظيفه حضرت بقية الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، تحقق بخشيدن به وعده الهي در کتاب هاي مختلف آسماني و به اجرا درآوردن آرمان مقدّس انبيا و اوصياي الهي است. آنان وعده کرده اند مدينه فاضله و حکومت عدل الهي در سراسر جهان به دست جانشين حقيقي حضرت حق برپا شود و تشنگي ميلياردها انسان خداجو و عاشق عدالت برطرف گردد و نمودار عيني و وجود خارجي مطلق عدل الهي در تمام کره زمين محقّق شود. ستم کاران و متجاوزان از اريکه قدرت به زير آورده و صالحان، حاکم و وارث همه نعمت هاي نهان و آشکار خداوند گردند. به چند نمونه از آن ها توجه کنيد:- (وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ)؛ (22) همانا در [ کتاب ] زبور بعد از ذکر [ تورات ] نوشتيم بندگان شايسته ام وارث زمين خواهند شد.
در تفاسير آمده است که مراد از « ذکر » لوح محفوظ يا همه کتاب هاي آسماني است.
- (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا)؛ (23) خداوند وعده داده است به کساني از شما که ايمان آورده اند و عمل شايسته انجام داده اند، آنان را به طور حتم حاکمان و فرمان روايان روي زمين قرار دهد؛ همان گونه که به پيشينيان آنان خلافت روي زمين را رعايت کرد و دين و آييني را که بدان خشنود بود، استوار ساخت و وحشتشان را به آرامش تبديل نمود؛ به طوري که تنها مرا عبادت کنند و چيزي را شريک من قرار ندهند.
در هزاران حديث به صورت متواتر از سوي اهل سنت و شيعه نقل شده است که فرزند رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) که کنيه و نامش همانند اوست، اين وعده بزرگ خدا را تحقق خواهد بخشيد:
المَهدِيُّ الَّذي يَملَأُ الأَرضَ عَدلاً وَ قِسطاً کَمَا (بَعدَما) مُلِئَت جَوراً وَ ظُلماً؛ (24) مهدي آن خليفه خدا و عبد صالحش، زمين را پر از عدل و داد خواهد نمود؛ همان طوري که (بعد از آن که) زمين پر از تجاوز و ستم شده باشد.
هـ) استفاده ي ابزاري از معجزه براي حکومت عادلانه جهاني
تشکيل حکومت عدل الهي جهاني از کارهايي است که فقط توسط حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) انجام مي گيرد. آن حجّت باقي مانده ي الهي به امر پروردگارش ظهور خواهد کرد و اين امر عظيم را در جهان تحقّق خواهد بخشيد و لکن براي برخورد با موانع و آماده کردن همه زمينه ها، از تمام توان خدادادي خود بهره خواهد گرفت و امدادهاي الهي در خدمت اوست تا اين عمل معجزه آسا را عينيت بخشد. او براي تحقق اين امر از عوامل گوناگوني استفاده مي کند که به چند نمونه آن اشاره مي کنيم:بهره برداري از مواهب طبيعت
از جمله اسباب غلبه و پيروزي حکومت جهاني مهدوي بر دشمنان، بهره برداري از زمين و منابع زيرين آن است؛ منابع روي زمين همانند جنگل ها، دريا، باتلاق، شن زارها و مناطق کوهستاني و منابع زيرزمين همانند معادن طلا و نقره، نفت، اورانيوم و انواع گازها و...شايان ذکر است خداوند در زمين، گنجينه هايي پنهاني دارد که از آن ها نگه داري مي کند و کليد بهره برداري را در دست حجّت قرار داده است. در زمان تشکيل حکومت عادلانه واحد جهاني، قائم آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) از آن ها بهره برداري خواهد نمود:
امير مؤمنان (عليه السلام) فرمود: وَ لَو قَد قَامَ قَائِمُنَا لأَنزَلَتِ السَّمَاءُ قَطرَهَا وَ لأَخرَجَتِ الأَرضُ نَبَاتَهَا وَ لَذَهَبَتِ الشَّحنَاءُ مِن قُلُوبِ العِبَادِ وَ اصطَلَحَتِ السِّبَاعُ وَ البَهَائِمُ حَتَّي تَمشِي المَرأَةُ بَينَ العِرَاقِ إِلَي الشَّامِ لا تَضَعُ قَدَمَيهَا إِلّا عَلَي النَّبَاتِ وَ عَلَي رَأسِهَا زِينَتُهَا لا يُهَيِّجُهَا سَبُعٌ وَ لاتَخَافُهُ وَ لَو تَعلَمُونَ مَا لَکُم فِي مَقَامِکُم بَينَ عَدُوِّکُم وَ صَبرِکُم عَلَي مَا تَسمَعُونَ مِنَ الأذَي لَقَرَّت أَعيُنُکُم؛ (25) در زماني که قائم ما قيام کند آسمان باران رحمت خود را فرو مي فرستد و زمين گياهان پرثمر خود را از دلش خارج مي کند و کينه هاي ديرينه از دل ها و قلب هاي بندگان خدا رخت بر مي بندد. درندگان و چهارپايان زندگي مسالمت آميزي را آغاز مي نمايند و امنيت کامل برقرار مي شود تا به جايي که زنِ تنها، مسير عراق و شام را پياده طي مي کند و اين پياده روي در سرزمين هاي آباد و پرآب و علف و گياه است، در حالي که زيورآلات او بر سرش نهاده و کمترين وحشت و ترسي او را تهديد نمي کند. چنان چه امروز جايگاه و موقعيت خود را در ميان دشمنان بدانيد و به پاداشي که در برابر اذيّت ها و آزار دشمن به شما مي رسد توجه کنيد، هر آينه چشمانتان از [ خوش حالي ] روشن تر و پرفروغ مي شود و اميدواري بيشتري پيدا خواهيد کرد.
امدادهاي غيبي
امداد: (26) از باب افعال، ثلاثي مزيد است که در کارهاي خير استعمال مي گردد و به معناي « اعطا و بخشش فراوان » است. در قرآن مي خوانيم: (وَأَمْدَدْنَاهُم بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ)؛ (27) آنان را از انواع ميوه و گوشت از هر نوعي را که تمايل داشتند بخشيديم. و مي خوانيم: (ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا)؛ (28) سپس شما را بر آنان غلبه مي دهيم و شما را به واسطه دارايي ها و فرزندان کمک خواهيم کرد و نفرات شما را بيشتر از دشمن قرار مي دهيم.غيب: برخلاف ظهور و آشکار است و هر چيزي که پنهان از حواس پنج گانه انجام گيرد غيب ناميده مي شود. (29)
حال با توجه به مفهوم دو واژه « امداد » و « غيب » بايد گفت امدادهاي غيبي از بزرگ ترين علل و اسباب غلبه ي حاکميت حضرت بقية الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بر جهان است؛ همان طور که خداوند سبحان، پيامبر گرامي اش را بدين وسيله ياري داد و در عصر ظهور اسلام بر جزيرة العرب و بخش عمده اي از جهان سلطه بخشيد و نامش، زينت بخش محافل آن روز گشت و اين امر تا مدّت ها ادامه يافت که آيات زيادي از قرآن بر آن دلالت دارد و در اين جا به دو مورد اکتفا مي کنيم:
در غزوه حنين آمده است: (ثُمَّ أَنَزلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ)؛ (30) سپس خداوند آرامش خود را بر پيامبرش و نيز بر مؤمنان نازل کرد و نيز لشکرياني را فرستاد که شما آنان را نمي ديديد و کافران را مجازات کرد که اين است جزاي کافران.
در غزوه احزاب، امدادهاي غيبي خود را چنين بازگو مي کند: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا)؛ (31) اي کساني که ايمان آورده ايد! نعمت هاي خدا را بر خود يادآور شويد آن هنگام که لشکرياني عظيم به سراغ شما آمدند، ولي ما باد و طوفان سختي را بر آنان فرستاديم و لشکرياني که آن ها را نمي ديدند (که به اين وسيله دشمن را در هم شکستيم) و خداوند هميشه به آن چه انجام مي دهيد بينا و آگاه بوده است.
در تشکيل و غلبه حکومت ولي الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در جهان امروز و فردا که اراده حتمي خداوند است، امدادهاي غيبي گوناگوني را براي ياريش به کار خواهد برد تا جهان را پر از عدل و داد کند و ستم و تجاوز را نابود گرداند.
امام جعفر صادق (عليه السلام) فرمود: القَائِمُ مِنّا مَنصُورٌ بِالرُّعبِ مُؤَيِّدٌ بِالنَّصرِ تُطوَي لَهُ الأَرضُ وَ تَظهَرُ لَهُ الکُنُوزُ کُلُّها وَ يُظهِرُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ دِينَهُ عَلَي الدّينِ کلِّهِ وَ لَو کَرِهَ المُشرِکُونَ؛ (32) قائم ما با سلاح ترس و هراسي که خداوند بر دل دشمنان مي افکند ياري مي گردد و با ياري خدا به پيروزي مي رسد. زمين براي او در هم مي پيچيد [ اختيار زمين در دست او خواهد بود ] و گنج هاي زمين براي او آشکار مي گردد. خداوند به دست او دينش را بر تمامي اديان غلبه مي بخشد و برتري خواهد داد؛ گرچه مشرکان را ناخوش باشد.
امدادهاي غيبي پروردگار براي رسول گرامي اسلام و هم چنين براي پيروزي حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي تواند به انواع گوناگوني و چهره هاي مختلفي صورت گيرد؛ ازجمله به صورت:
• ارسال فرشتگان و ملائکه در چهره لشکريان [ منظم، غير منظم ]، همانند غزوات بدر، احد، احزاب و سريّه هاي مختف و گوناگون که توسط آن حضرت و يا افراد خاص انجام مي گرفته است.حال گاهي اينان ديده شده اند و گاه به صورت نامرئي ضربه هاي خود را بر دشمن وارد کرده اند.
امام زين العابدين (عليه السلام) در دعا براي مرزبانان، از خدا چنين طلب کرده است: وَابعَث عَلَيهِم جُنداً مِن مَلائِکَتِکَ بِبَأسٍ مِن بَأسِکَ کَفِعلِکَ يَومَ بَدرٍ تَقطعَ بِهِ دَابِرَهُم وَ تَحصُد بِهِ شَوکَتُهُم، وَ تُفَرِّق بِهِ عَدَدَهُم؛ (33) بار خدايا! گسيل دار سپاهي از فرشتگانت به همراه سختي شديدي از سخت هايت؛ همان طوري که در روز بدر انجام دادي تا بنيانشان را براندازي و عزّت آنان را تبديل به ذلّت و نابودي گرداني و جمع منسجمشان پراکنده کني.
• اطمينان و آرامش قلبي در رسيدن به پيروزي قطعي در انديشه رهبري و نيروهاي در صحنه نبرد؛ به طوري که جنگ رواني دشمن هيچ گونه تأثير نگذارد، بلکه تهديدهاي دشمن را به فرصت هاي استراتژيک و حياتي تبديل کند. قرآن کريم مي فرمايد: (وَمَا جَعَلَهُ اللّهُ إِلاَّ بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ)؛ (34) قرار نداد خداوند اين امدادها را مگر به خاطر بشارت و اطمينان قلبي شما به او و نيست پيروزي و غلبه مگر از جانب خداوند تواناي حکيم.
به طور مسلّم، حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قلب مطمئنه عالم خلقت است که توسط او و يارانش آرامش و اطمينان به همه جهان سرايت مي نمايد و پيروزي قطعي، زمزمه و سرود او و يارانش خواهد بود.
• ايجاد ترس و دلهره در دشمن؛
خداوند سبحان با اين ابزار دشمن را ميان تهي مي کند؛ به طوري که از ابزار و بهترين سلاح هاي خويش نتواند در راستاي اهداف خود استفاده کند و چه بسا آنان را در اختيار نيروي مقابل قرار دهد؛ همانند پناهندگي ها، بمباران نيروهاي خودي به جاي دشمن و...
قرآن کريم مي فرمايد:
(وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًا)؛ (35) خداوند در دل دشمنان ترس و وحشت ايجاد کرد تا اين که کار به جايي رسيد که شما گروهي از آنان را به قتل رسانديد و گروه ديگري را اسير کرديد.
در جاي ديگر مي فرمايد: (سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرَّعْبَ)؛ (36) به زودي در دل هاي کافران ترس و وحشت مي افکنيم.
• باران هاي تند و حرکت شن هاي روان؛
از جمله امدادهاي غيبي خداوند، نزول باران هاي تند و يا حرکت شن هاي روان در جهت خلاف دشمن، رعد و برق ها، از بين رفتن سيستم هاي ناوبري و... است که موجب زمين گير شدن و اختلال در مراحل مختلف عملياتي مي گردد و در پي آن نه تنها نقشه هاي از قبل تعيين شده آنان اجرا نمي شود، بلکه گاهي ادوات سنگين و ارزش مندي از آن ها به جا مي ماند. (37)
عدم حرکت بالگردهاي جنگي در برابر بادهاي تند و يا شن روان و زمين گير شدن تانک ها و نفربرها در گل ايجاد شده از اموري است که نمي توان آن را پيش بيني کرد؛ به ويژه آن که در غير موسم و فصل خود اتّفاق افتد و ممکن است اين گونه باران ها و بادها فوايد بسيار خوبي را براي نيروهاي خودي در برداشته باشد.
قرآن درباره قوم عاد و ثمود و سرکشي آن ها در برابر پيامبران و اعتماد بيش از حد آن ها به توان خود مي گويد: « قوم عاد به ناحق سر برداشتند و گفتند: چه کسي از ما نيرومندتر است؟ آنان توجه نداشتند آفريدگار آن ها از آنان قوي تر است. پيوسته به انکار آيات الهي پرداختند و در برابر جبهه حق ايستادند. لکن امداد الهي نسبت به پيامبران و جبهه حق در زمان مناسب به اجرا درآمد. قرآن مي فرمايد: (فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنصَرُونَ)؛ (38) سرانجام تندبادي شديد و هول انگيز، سرد و سخت در روزهاي شوم و پرغبار بر آنان فرستاديم تا عذاب خوار کننده را در دنيا به آنان بچشانيم و عذاب آخرت از آن هم ذليل کننده تر است که اينان از هيچ سو ياري نمي شوند.
درباره نزول باران هاي امدادي حق، قرآن مي فرمايد: (وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُم مِّن السَّمَاء مَاء لِّيُطَهِّرَكُم بِهِ وَيُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدَامَ)؛ (39) و فرستاد از آسمان براي شما باران را تا شما را تطيهر کند و پليدي شيطان را از شما دور گرداند و قلب هايتان را اطمينان بخشد و گام هايتان را با گذاردن بر آن استوار سازد.
شکست آمريکا در حادثه صحراي طبس
حال نمونه اي از امدادهاي الهي را ببينيم؛ امدادي که شامل حال ملت شهيد پرور و مؤسس نظام مقدّس جمهوري اسلامي، حضرت امام خميني (رحمه الله) گرديد. با اين امداد ژرف و به يادماندني، او و ملت ايثارگر هميشه دست خدا را در پشت سر خود ديدند و بدون هيچ گونه ترس و خوفي در راستاي تحقق حاکميت الهي در ايران اسلامي کوشيدند و بادشمنان دين هم چون آمريکا و اسرائيل در افتادند.لانه جاسوسي آمريکا به تصرّف دانشجويان مسلمان پيرو خط امام در آمد و با به اسارت گرفتن 53 نفر جاسوس آمريکايي در 13 آبان ماه 1358 مرکز توطئه درهم ريخت که اين کار براي دولت آمريکا بسيار سنگين و غيرقابل باور شد. از اين جهت تصميم گرفت همراه با تلاش هاي ديپلماسي، عمليات حساب شده ضد گروگان گيري را توسط نود نفر از کماندوهاي ورزيده خويش انجام دهد که براي آن برنامه ريزي دقيق و قابل اعتمادي پيش بيني کرد.
دولت آمريکا براي رهايي جاسوس هاي خود ابتدا عمليات تمريني را در کشور مصر انجام داد و سپس با يک برنامه ريزي دقيق و مطمئن، در ابتداي سال 59 کار خود را شروع کرد. آنان با ناو هواپيمابر نيميتز [ NIMITZ ] از مصر [ قاهره ] به سوي درياي عمان حرکت کردند و به نزديکي آب هاي ايران منتقل شدند. شش فروند هواپيماي هرکولس C – 130 نيروي دريايي و هشت فروند هلي کوپتر نفربر (40) همراه داشتند. تجهيزات فوق در ارتفاع بسيار کم [ دور از برد رادار ] به همراه نود نفر کماندو در ساعت سيزده برابر نقشه، در فرودگاه شماره يک، واقع در صحراي طبس فرود آمدند. از سوي ديگر عوامل داخلي آن ها زمينه جابه جايي و نزديک شدن و رهايي جاسوسان را فراهم کرده بودند که در ساعت خاص با يک عمليات ضربتي آنان با هلي کوپترها به هواپيما برسند و کار را تمام کنند، ولي اراده باري تعالي به گونه اي ديگر بود که طي دو مرحله ي ذيل آن تهديدها، تبديل به فرصت و پيروزي براي امام خميني (رحمه الله) و ملت مسلمان ايران گشت:
1. وقتي هلي کوپترها وارد حريم ايران اسلامي شدند بسياري از مسئولين آن روز بي خبر بودند. يکي از هلي کوپترها در 120 کيلومتري شهر راور کرمان دچار نقص فنّي شد و ناگزير فرود آمد. سرنشينان آن سوار بر هلي کوپتر ديگر شدند که آن هم پس از طي مقدار کمي مسافت، دستگاه « هيدروليک » آن از کار افتاد و نتوانست خود را به ناو برساند که در نتيجه شش فروند هواپيما و هلي کوپتر باقي ماند که نقشه آنان از بين رفت و لکن اميد داشتند با مشکلات کار را ادامه دهند، ولي رئيس جمهور آمريکا، آقاي کارتر، دستور عقب نشيني داد.
2. به هنگام عقب نشيني، طوفان شن آغاز شد؛ به طوي که يک ديگر را نمي ديدند، خواستند حرکت کنند که يک هواپيما و هلي کوپتر به هم خوردند و آتش سوزي سنگيني راه افتاد و هر دو نابود شدند و هشت نفر از افراد داخل آن در آتش و عذاب الهي سوختند و بقيه ي پنج هلي کوپتر و هواپيماهاي ديگر از خاک ايران اسلامي گريختند و فرار را بر قرار ترجيح دادند. (41)
بايد توجه داشت خداوند امدادهاي غيبي خود را از هر نوعي که براي پيروزي قائم آل محمد (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مورد نياز باشد، ممکن خواهد ساخت تا او با اختيارات کامل وعده هاي الهي را تحقق بخشد.
شايد بتوان بيشترين امدادهاي غيبي خداوند را قبل از تشکيل حکومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و بعد از استقرار در ضمن دو حديث شريف ذيل ملاحظه کرد:
ابوحمزه ثمالي گفته است امدادهاي غيبي خدا را از امام محمد باقر (عليه السلام) نسبت به قائم آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) شنيدم که فرمود: لَو قَد خَرَجَ قَائِمُ آل محمد (عليه السلام) لَنَصَرَهُ اللهُ بِالمَلائِکَةِ المُسَوِّمِينَ وَ المُردِفِينَ وَ المُنزِلينَ وَ الکَرُوبِيِّينَ يَکُونُ جَبرَائيلُ أَمَامَهُ وَ مِيکَائِيلُ عَن يَمِينِهِ وَ إِسرَافِيلُ عَن يَسَارِهِ وَ الرُّعبُ يَسيرُ مَسِيرَةَ شَهرٍ أَمَامَهُ وَ خَلفَهُ وَ عَن يَمِينِهِ وَ عَن شِمَالِهِ وَ المَلائِکَةُ المُقَرَّبُونَ حِذَاهُ أَوَّل مَن يَتبَعُهُ محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم) وَ عَلِيٌّ (عليه السلام) الثَّانِي وَ مَعَهُ سَيفٌ مُختَرَطٌ يَفتَحُ اللهُ لَهُ الرُّومَ وَ الدَّيلَمَ وَ السِّندَ وَ الهِندَ وَ کَابُل شَاهَ وَ الخَزَرَ...؛ (42) آن گاه که قائم آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) ظهور کند خداوند او را به وسيله گروه فرشتگان سوارکار و معين (المسوِمين) و فرشتگانِ پياپي و پي گير (المردفين) و فرود آورندگان برکات (المنزلين) و نيز فرشتگان مقرّب (الکروبين) ياري خواهد نمود. براي حمايتش جبرئيل، فرشته امين وحي، در جلوي آن حضرت و ميکائيل در سمت راست و اسرافيل در سمت چپ او خواهد بود و ترس و دل هره به اندازه مسافت يک ماه، پيشاپيش او و سمت راست و چپ او حرکت خواهد کرد [ و در دل دشمنان خواهد افتاد ] و فرشتگان مقرب در کنار او هستند. اولين کسي که دنبال رو اوست [ و مردم را به تبعيت مي خواند ] محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) است و دومين، علي بن ابي طالب (عليه السلام) است. همراه او شمشيري برهنه و برنده است. خداوند براي او روم [ شامل کشورهاي ترکيه، خزر، شامات و اندلس ] و ديلم (43) [ الموت ] و سند [ شهرهاي هند، کرمان و سجستان ] (44) و هند [ هندوستان قديم ] و کابل شاه [ بخشي از هندوستان سابق ] و خزر (45) اسم اقليمي است که شامل روس، بلغارستان و اتل و... خواهد شد را فتح خواهد نمود.
شايد ذکر شهرها و روستاها و مرتفعات و درياچه خزر از باب ذکر نمونه است و الاّ حکومت واحد جهاني، در چند موضع فوق محصور نخواهد شد.
امام صادق (عليه السلام) در تفسير آيه شريفه: (أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ... ) فرمود: هو أمرنا، أمرالله عزّوجلّ أن لا نستعجل به حتي يؤيّده الله بثلاثة أجناد الملائکة و المؤمنين و الرعب؛ (46) آن امر [ مهم ] کار ما مي باشد. خداوند دستور مي دهد که در مورد آن شتاب نورزيم. خداوند به هنگام قيام مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به وسيله سه لشکر او را ياري خواهد نمود: فرشتگان، انسان هاي مؤمن و سلاح ترس، سه قدرت عظيم، او را در برابر موانع و دشمنان حکومت جهاني اش ياري خواهد کرد و بر همگان پيروز مي گرداند.
پينوشتها:
1.الخرائج، ج 2، ص 937. (اين کتاب عبارت فوق را در ذيل روايت ابوبصير چنين نقل کرده است:
علي بن ابي حمزه گفته است که ابوبصير گفت: خدمت امام صادق (عليه السلام) بودم که سخن از صفات و چگونگي ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) به ميان آمد. امام (عليه السلام) فرمود: إِنَّ في صاحِب هذ الأمر سُنَناً مِن الأنبياء، علي نبيّنا و عليهم السلام؛ سُنَة من نوح و هو طول عمره و ظهور دولته و بسط يده في هلک أعدائه.
و سُنّة من موسي لما کان خائفا يترقب.
و سُنّة من عيسي فإنّه يقال فيه ما قيل في عيسي.
و سُنّة من يوسف بالستر يجعل الله سبحانه بينه و بين الخلق حجاباً يرونه و لا يعرفونه.
و سُنّة من محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) يهتدي بهداه و يسير بسيرته، يخرج بالسيف کما خرج رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم)
و سُنّة من داوود و هو حکمه بالإلهام؛ همانا در حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) سنت و صفات زيبايي از پيامبران گذشته ديده مي شود. [ گويا ] اين سنن زيبا را از آنان به يادگار دارد؛
سنتي را از حضرت نوح (عليه السلام) به يادگار دارد؛ همانند او عمرش طولاني است. حکومتي آشکار دارد و در نابود کردن دشمنان خويش از سلطه و قدرت کافي برخوردار است.
سنتي را از موسي بن عمران (عليه السلام) دارد؛ همانند او از ميان قوم خود با ترس و وحشت خارج مي شود. او همانند عيسي بن مريم (عليه السلام) مشکلاتي دارد. هر آن چه درباره ي او نسبت به ولادتش گفته مي شود آن را به حضرت مهدي (عليه السلام) نسبت خواهند داد.
از يوسف پيامبر (عليه السلام) غيبت را نشانه دارد. خداوند سبحان ميان او و مردم پرده ي حجابي را ايجاد مي کند که مردم او را مي بينند و لکن او را نمي شناسند.
اما سنّت [ برجسته اي که از جدّش ] محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) دارد اين است که با هدايت خاصه رهبري مي شود. روش و سيره ي او را ادامه مي دهد. با شمشير خروج مي کند؛ همان طور که پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) [ در بدر و احد و... ] شمشير کشيد و در راه خدا جنگيد.
و آخرين سنّت را از داوود (عليه السلام) دارد و آن قضاوت براساس حقايق و حکمت ها است که به وي الهام [ وحي دروني ] مي گردد و خداوند به او عنايت فرموده است.
مشابه حديث فوق را شيخ حرّ عاملي در اثبات الهداة، ج 3، ص 458 و شيخ صدوق در کمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 596، باب 31، ح 6 با سندهاي ديگري نقل کرده است).
2.شيخ مفيد، الفصول المختارة من العيون و المحاسن، ص 320.
3.کشف الغمة، ج 2، ص 445 و الارشاد، ج 2، ص 339، باب ذکر الامام القائم بعد ابي محمد.
4.سلاح هاي سنگين هوايي و زميني و غيره که امروز در بسياري از کشورهاي غربي و شرقي و يا جهان سوم و نيز کشور خودمان از آن ها بهره برداري مي شود؛ همانند:
F – 16 معروف به هواپيماي ره گير و جنگنده سبک (Fighting – Falcon)
F – 18 معروف به هواپيماي تهاجمي بال متغير (هورنت = Hornet)
F – 22 هواپيماي جنگنده تاکتيکي لاي تينينگ (Lightining) معروف به آشوب گر که سيستم ماهواره و تماس را به هم مي ريزد. (رايچر = Raptour)
Mig – 29 معروف به جنگنده فولکروم (Fulcrom)
Mig – D31 هواپيماي ضد ماهواره
Yak – 36 جنگنده عمود پرواز فوجر (Forger)
Su – 33 جنگنده ناونشين سوخو (معروف به فلانکر که سوخو را شامل مي گردد)
Mirag – 2000 جنگنده چند مأموريتي معروف به « واجرا » Jet Intereptor (Vajera)
و نيز بالگردهاي تهاجمي در روز و شب معروف به آپاچي AH – 64.
و پرنده هاي فوق سبک و بدون سرنشين معروف به « پهپادها »:
- پرنده هدايت پذير از راه دور. R, P, V (Remotely, Piloted, Vehicle)
- بالگرد بدون سرنشين کنترل از راه دور. R, P, H (Remotely, Piloted, Helicopter)
- هواپيماي بدون سرنشين. U, A, V (Unmanned, Air, Vehicle)
و انواع تانک ها و يا موشک هاي زمين به زمين قاره پيما و يا کُروز (ساحل به دريا) که تخريب ده ها و صدها متر مربع و يا کيلومتر را در بردارد و از همه ي اين ها برتر، سلاح هاي کشتار جمعي شيميايي، ميکروبي و هسته اي و يا راديو اکتيو که وحشت فوق العاده ايجاد کرده و آينده بشريّت را به خطر انداخته است؛ به ويژه آن که اين نوع سلاح ها در دست کساني است که تمام فکر و انديشه آن ها، به دست گرفتن قدرت اقتصادي و نظامي و سياسي جهان است و در اين راه هر کس و هر چيزي را مانع ببينند از جلو راه خود بر مي دارند و امور اخلاقي و انساني، يا برايشان مطرح نيست و يا در مرحله ي دوم که فقط جنبه ي شعاري و خام کردن خوش باوران را دارد !!
5.بحارالانوار، ج 52، ص 328، ح 47.
6.توبه، آيه 33.
7.خواجه نصير الدين طوسي (رحمه الله)، کشف المراد، ص 218 و جعفر سبحاني، منشور جاويد، ج 10، ص 281.
8.لطف الله صافي گلپايگاني، منتخب الاثر في الامام الثاني عشر، باب 46، ص 387، ح 3.
9.همان، ص 387، باب 46، ح 2.
10.نورالثقلين، ج 4، ص 503 و تفسير علي بن ابراهيم القمي، ج 2، ص 253.
11.طبرسي، اعلام الوري، الفصل الثالث، ص 464.
12.نعماني، کتاب الغيبة، ص 238.
13.نمل، آيه 30 – 31.
14.بعضي نوشته اند: پانصد غلام و پانصد کنيز ممتاز فرستاد، در حالي که بر غلامان لباس زنانه و بر کنيزان لباس مردانه پوشانده بودند و در گوش غلامان گوش واره و در دستشان دست بند و جود داشت و بر سر کنيزان کلاه هاي زرين بود و آنان جواهرات زيادي را همراه داشتند.
15.نمل، آيايت 36 – 37.
16.همان، آيه 40.
17.همان، آيه 44.
18.رعد، آيه 43.
19.در تفسير« الکتاب »، مطالب گوناگوني است که مي توان به کتاب هاي تفسيري مراجعه کرد.
20.تفسير العياشي، ج 2، ص 220؛ تفسير الصافي، ج 3، ص 77؛ الطبري، بشارة المصطفي لشيعة المرتضي، ص 193؛ الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 798 و اصول کافي، ج 1، ص 229، باب لم يجمع القرآن کله الاّ الائمة و انّهم يعلمون علمه کله.
21.ملامحسن فيض کاشاني، تفسير الصافي، ج 3، ص 77 به نقل از تفسير علي بن ابراهيم القمي.
22.انبياء آيه 105.
23.نور، آيه 55؛ به بخش آيات جهت تفسير و تبيين مراجعه گردد.
24.اصول کافي، ج 1، ص 338، باب في الغيبة؛ ابن حجر عسقلاني، الصواعق المحرقة، ص 166، ب 11 و الهندي، کنز العمال، ج 14، ص 265، ح 38677. (بدين مضمون با اختلاف مختصري در عبارت، در بيشتر کتاب هاي حديثي وجود دارد. جهت بررسي بيشتر مي توان به CD جامع الاحاديث و معجم احاديث الامام المهدي (عليه السلام) مراجعه نمود.
25.لطف الله صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ص 592، ح 3 و تحف العقول، ص 115، باب آدابه لأصحابه و هي أربعمائة... .
26.مَدَدَ و مَدَّ ثلاثي مجرد « امداد » است و در کارهاي زشت و رسوا استعمال مي شود؛ مانند: نَمدّهم في طغيانهم يعمهون؛ آنان را در سرکشي و طغيانشان نگه مي داريم تا سرگردان شوند.
27.طور، آيه 22.
28.اسراء، آيه 6.
29.احمد زماني، النظام العسکري في الاسلام، ص 227.
30.توبه، آيه 26.
31.احزاب، آيه 9.
32.بحارالانوار، ج 52، ص 191؛ منتخب الاثر، ص 468 و معجم احاديث الامام المهدي (عليه السلام)، ج 3، ص 493.
33.صحيفه سجاديه، دعاي 27، بند 12.
34.آل عمران، آيه 126.
35.احزاب، آيه 26.
36.انفال، آيه 12.
37.شکست تجاوز نظامي آمريکا به ايران اسلامي در صحراي طبس. 1359/2/5. هـ. ش.
38.فصّلت، آيه 16.
39.انفال، آيه 11.
40.نويان R, H53, D از نوع دريايي.
41.گرچه اختلاف مختصري در چگونگي ورود به صحراي طبس و از بين رفتن پنج فروند هواپيما و هلي کوپتر آمريکايي وجود دارد؛ همانند اظهارنظر سردبير « نيويورک تايمز »، لکن در مجموع، همه ي آنان شکست را معجزه آسا تلقّي کرده اند.
42.غيبت نعماني، باب 13، ص 234، ح 22 و بحارالانوار، ج 52، ص 348، ح 99.
43.برخي از منجمين آن را اقليم چهارم معرفي کرده اند که طول آن 45 درجه و عرض آن 36 درجه و 10 دقيقه مي باشد؛ معجم البلدان، ياقوت حموي، شماره 5179.
44.برخي السِّند را همان هند مي دانند: همان، ج 3، شماره 6683.
45.همان، ج 2، شماره 4253.
46.صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ص 468 و معجم احاديث الامام المهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، ج 3، ص 493.
زماني، احمد؛ (1393)، انديشه انتظار (شناخت امام عصر(عج) و چگونگي حکومت جهاني صالحان)، قم: بوستان کتاب، چاپ پنجم
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}