نویسنده: محمود ملکی





 

یکی از معضلات تاریخی جامعه‌ی ایرانی که ریشه در نظام سیاسی پادشاهی و نسبت آن با مردم داشت، این بود که عموما گفته می‌شود بین دولت و مردم در طول تاریخ نظامی سلطانی شکاف وجود داشت. یعنی از یکسو دولت برای همراهی کردن مردم با خود احساس نیاز نمی‌کرد. زیرا مشروعیت و توان مالی خود را از منابعی غیر از ایشان تحصیل می‌نمود. و از سوی دیگر مردم هم دلیلی برای همراهی با دولت نمی‌دیدند. زیرا تصور می‌کردند که می‌توانند نیازهای اولیه و کمال خود را بدون حضور دولت تامین کنند. چه اینکه در پاره‌ای از موارد، دولت را مانع اصلی این رفع حوائج نیز می‌دانستند.

انقلاب اسلامی با آرمان‌ها و شعارهای خود، یکی از نقاطی را که هدف‌گذاری کرد همین نقطه بود. تأکید بر تصویب تک تک بندهای قانون اساسی و تعیین کارگزاران نظام با رای و نظر مردم، مشخص کردن کیفیت کارگزارن نظام با مشخصه‌هایی چون ساده‌زیستی و مردم‌گرایی و... لزوم پاسخ‌گویی دولت و سایر ارکان نظام به مردم از تلاش‌هایی بود که با عنایت به آرمان‌های انقلاب اسلامی، در جمهوری اسلامی مدنظر قرار گرفت تا این شکاف تاریخی به حداقل خود برسد.

اما این هم‌گرایی بین دولت و ملت به چه معناست و با کدام معیارها ارزیابی می‌شود؟ به نظر می‌رسد ما زمانی دولت را در مسیر هم‌گرایی با مردم می‌بینیم که در شکل اولی‌، دولت خود را برآمده از مردم دانسته و همه‌ی مردم را مبنای مشروعیت و مقبولیت خود بداند و تنها به بدنه‌ی رای‌دهنده‌ی خود اکتفا نکند. در نتیجه باید طیف‌های مختلف دغدغه‌مندی مردم را لحاظ کند و تنها به نیازهای یک قشر بسنده نکنند.

همچنین از سوی دیگر، مردم را وقتی می‌توان در مسیر هم‌دلی و هم‌زبانی با دولت دید که نقطه‌ی اشتراک بین همدیگر را در ارزش‌ها و آرمان‌های مشترک خود تعیین کنند و کارآمدی دولت را در گام بعدی قرار دهند. چرا که ممکن است کارآمدی دولت تحت تاثیر دخالت‌های خارجی و برخی کارشکنی‌های داخلی قرار گرفته و به همین دلیل نمی‌تواند به اصلی‌ترین عامل اشتراک دولت و ملت تلقی شود. البته از سوی دیگر، دولت هم نباید بگذارد این تلقی در جامعه ایجاد شود دولت به بهانه‌ی حفظ ارزش‌ها، در کارآمدی خود کم‌کاری می‌کند. در هر صورت، این مسئله، مسئله‌ای سهل و ممتنع است که عملی کردن آن، به تدبیر و ظرافت فراوانی نیاز دارد.

اما باید توجه داشت در تاریخ نزدیک به 4 دهه‌ی جمهوری اسلامی، همه‌ی دولت‌ها نتوانسته‌اند با یک کیفیت این آرمان را عملی کنند. بعضی دولت‌ها مثل دولت شهید بزرگوار شهید رجایی، نماد این هم‌گرایی و هم‌دلی و هم‌زبانی بین دولت و ملت هستند. تا جایی که آنهایی که تجربه‌ی دولت شهید رجایی را دارند، هنوز هم در از آن دولت به همین عنوان یاد می‌کنند. اما دولت‌های دیگری هم بودند که بسیار از این فضا دور بوده و بارها مورد تذکر خصوصی و عمومی رهبر انقلاب قرار گرفته‌اند.

علی ایحال به نظر می‌رسد اینکه در شرایط امروز کشور، و با توجه به مشکلات و درگیری‌ها و مسائل کشور، رهبر معظم انقلاب چنین هدف‌گذاری انجام می‌دهد، نشان از آن دارد که اولا دولت باید به آحاد جامعه و دغدغه‌های متنوع آنها نگاه ویژه‌ای داشته باشد و طیف‌های گوناگون این نیاز را مدنظر قرار دهد. ثانیا مردم هم باید حمایت قاطعی از دولت داشته باشند و همه‌ی اقشار جامعه این حمایت را نشان دهند.

 

منبع: بولتن نیوز