نویسنده: زینب مقتدایی
منبع:راسخون




 
سوگیری باشد. وی با استفاده از یک مطالعه بین المللی و تحلیل درازمدت به این نتیجه می‌رسد که نه حقوق انسانی و نه دموکراسی امنیت اجتماعی زنان را تضمین نمی کنند.
- کرامت تحقیقی با عنوان «بررسی میزان احساس امنیت در بین حاشیه‌نشینان شهرستان‌های استان تهران» در سال 1384 انجام داد که نتایج حاصل از آن پژوهش، بیانگر آن است که سطح سواد و تحصیلات در میزان ناامنی نقش بسزایی دارد؛ به طوری که بیشترین میزان احساس ناامنی مربوط به افراد تحصیل کرده‌ی فوق لیسانس و بالاتر بوده وکمترین میزان احساس ناامنی مربوط به افراد کمتر از دیپلم می‌باشد. در گروه های سنی نیز احساس امنیت متفاوت بوده؛ بیشترین میزان احساس ناامنی مربوط به گروه سنی 29- 25 سال می‌باشد و کمترین میزان احساس ناامنی مربوط به گروه سنی 60 سال به بالا است.

سطوح جامعه شناسی و امنیت اجتماعی

با توجه به آنچه که در سطور قبل در مورد گفتمان های غالب امنیت صحبت کرده این و با توجه به ضرورتی که امنیت اجتماعی در سطح جامعه در راستای حفض گروه های اجتماعی و هویت های قومی در جهت دستیابی به انسجام اجتماعی و همبستگی ملی دارد، در این بخش به صورت مختصر اشاره ای به سطوح جامعه شناسی و ارتبط آن با امنیت اجتماعی در جامعه خواهیم کرد.

سطح جامعه شناسی خرد

در واقع با توجه به اصول موضوعه جامعه شناسی خرد به مفهوم امنیت اجتماعی می‌پردازیم. در این سطح از نظریات جامعه شناسی محور امور را پدیده ای به نام خود تشکیل می‌دهد، رفتارها به دو دسته منطقی و غیر منطقی تقسیم می‌گردد. ارزش ها و هنجارها الگو های عام رفتاری است. تعهدات و مسئولیت ها تا زمانی که در تضاد با منافع و آمال فردی نباشد، پابرجا خواهد بود و افراد به منزله هسته یا اتم هایی در نظر گرفته می‌شود که هریک به حسب ترکیبات مختلف از ویژگی های منحصر به فرد و خاص برخوردارند. با عنایت به این اصول نظری می‌توان گفت که امنیت اجتماعی در سطح خرد به پدیده خود مربوط است و یکسری از مقتضیات وجودی خود برنامه امنیت اجتماعی را تشکیل می‌دهند. امنیت اجتماعی در این سطح به دنبال بیان ابراز وجود و تداوم خود می‌باشد. در واقع افکار و اعمال فردی ملزومات چنین امنیتی را تشکیل می‌دهند، و قلمروی معرفتی و عملکردی آن را تعیین می‌کنند، بنابراین امنیت اجتماعی با تبلور خود در این سطح به خود معنا می‌گیرد.
در این سطح وجوه و ابعاد امنیت اجتماعی به گستردگی معنای خود مرتبط است، در واقع هرچه خود کوچکتر و محدود تر باشد، به همان نسبت امنیت و امنیت اجتماعی ساده تر و بالعکس به نسبت هرچه ابعاد خود و پیچیدگی آن وسعت بیشتری گیرد، بر امنیت افزوده خواهد شد، و دامنه گسترده ای را با خود به همراه دارد. براین اساس امنیت در هر معنایی در غالب وجه تأمین حیات فیزیکی فرد تعریف می‌گردد.
سطح امنیت اجتماعی مورد بررسی در این دسته از رویکردهای جامعه شناسی بر اساس مقتضیات خود شکل گرفته، و با توجه به تقسیم بندی نیازهای انسانی به دو بخش اولیه و ثانویه امنیت را به دو سطح اولیه و ثانویه تقسیم می‌گردد. «امنیت اولیه که ضامن تحقق نیازهای اولیه خود است و امنیت ثانویه که ضامن برآورده شدن نیازهای دومین خود است. امنیت اولیه میان تمامی افراد بشری مشترک است، اما امنیت ثانویه از فردی به فرد دیگر تفاوت می‌یابد، گرچه برای آن نیز می‌توان دسته‌هایی را مشخص کرد. بالطبع ابراز خود، بیشتر در گرو امنیت ثانویه معنا می‌گیرد تا امنیت اولیه، گرچه امنیت اولیه ضامن بقا و ادامه حیات است، بدون امنیت ثانویه فردگرایی و تفاوت ماهوی میان خودها از بین می‌رود و قرار گرفتن افراد در هم شکلی و همگونی، موجب از بین رفتن آسودگی خیال ان ها خواهد شد، چون موجودیت خود بر اساس تمایز و تفاوت تعیین می‌شود. به همین ترتیب، دو نوع نامنی اولیه و ثانویه مطرح خواهد بود. ناامنی اولیه که به تخریب و عدم تامین نیازهای اولیه منجربه می‌شود، ناامنی ثانویه که از تحقق حوائج خود ممانعت می‌کند.»
با توجه به سطوح امنیت در این دسته از نظریات جامعه شناسی ابعاد مختلف این پدیده در زندگی روزمره و روزانه افراد قابل مشاهده می‌باشد. در این سطح امنیت شامل هم آسیب ها و تهدیدات و هم شامل آرزوها و خواسته ها خواهد شد. در واقع با تحقق امنیت از سوی محیط اجتماعی برای فرد، وی نگران امنیت خود نخواهد بود، اما هنگامی که محیط اجتماعی نتواند محافظت و مراقبت فرد را تأمین کند فرد با ناامنی و تهدید در زندگی روزمره خود وربرو می‌گردد. با توجه به این مسائل مهمترین پیامدهای این سطح از امنیت آرامش، آسودگی و خاطر جمعی خواهد بود. و کارکرد این نوع امنیت مصونیت، تأمین و تضمین خود یا تضمین رفتارهای معناداری است که در لوای نمادها جهت تامین خود صورت می‌پذیرد. به عبارت دیگر امنیت فرایند نمادینی برای بیان خویش می‌باشد.
نگرش در این سطح به امنیت اجتماعی علاوه بر عینی /ذهنی بودن، نوعی پاسخگویی به نیازها و تضمین خود، و یا ترکیبی از عینیت و ذهنیت است. بنابراین در جامعه انسانی نمی توان وجوه عینیت و ذهنیت را از هم متمایز کرد، بلکه با آمیختگی مناسب عینی بودن و ذهنی بودن می‌توان آرامش و آسودگی را فراهم کرد. در واقع مکانیسم ها و ابزارهای عمده این سطح از امنیت مناسبات و تعاملات غیر رسمی است، براساس روابط چهره به چهره، صمیمیت، و خودمانی بودن افراد می‌توان به این سطح از امنیت دست یافت، در واقع بهره مندی از مکانیسم های نظارت اجتماعی غیررسمی به این سطح از امنیت کمک بسیاری می‌نماید. از بعد دیگر در کنار وجود هنجارهای رسمی در سطح جامعه برای تولید امنیت، در این سطح از امنیت تولید هنجارهای غیررسمی در خانواده، گروه های همسالان، دوستان و همکاران با تأکید بر ارتباطات غیر رسمی و در راستای تحقق خود در مسیر امور روزمره به صورت عقلانی و حسابگرانه این نوع مکانیسم ها تحقق می‌یابد. با توجه به آنچه که بیان شد در جدول ذیل به طور خلاصه این سطح از امنیت را بیان کرده ایم.

مرجع امنیت

کارکرد امنیت

وجوه امنیت

سطوح امنیت

نگرش

ابزار

پیامد

خود

تضمین فرد

ابعاد خود

نیازهای اولیه و ثانویه

عینی- ذهنی

تعاملات غیررسمی

آسودگی و آرامش

با توجه به آنچه که در سطور قبل بیان کردیم امنیت اجتماعی در هر سطحی در این حوزه از قلمرو جامعه شناسی به میزان خود منصه ظهور پیدا می‌کند. و هنگامی که مکانیسم ها یا ابزارهای خود تحقق در سطح زندگی روزمره تحقق نیابد، ناامنی و تهدیدات گسترش می‌یابد. باطلبع هر چه ابراز و بیان خود بیشتر شود، ایمنی بیشتری حاصل خواهد شد. در واقع خود برای کسب آسودگی و آرامش نیازمند تأمین نیازهای اولیه و ثانویه خواهد بود، و چون سهم نیازهای ثانویه در گستردگی و انتشار خود بیشتر نقش دارد، در واقع تعاملات اجتماعی و ارتباطات غیر رسمی از طریق خانواده، دوستان، همراهان و همکاران بیشترین سهم را در ایفای این خود خواهند داشت. همچنین وجوه عینی و ذهنی خود در قالب این تعاملات غیررسمی با تلفیق مناسب و مطلوب نگرش های عینی گرا و ذهنی گرا همراه خواهد بود.

سطح جامعه شناسی کلان

در این قلمرو مهمترین اصول نظری که در سطح جامعه شناسی باید مورد توجه قرار داد این است که مطالعه هر پدیده ای در این سطح مرتبط با جوامع، نهادها، ساختارها و سازمان های یک نظام اجتماعی خواهد بود، و هر پدیده ای در واقع به عنوان یک واقعیت اجتماعی کلان در سطح جواع از یک سیر تاریخی و تکاملی برخودار بوده، اهداف اساسی که برای هر واقعیت اجتماعی در سطح جامعه برای مطالعه پدیده اجتماعی قرار گرفته است در راستای ارزش های اجتماعی، ضمانت های اجرایی و درونی کردن هنجارها و ارزش ها به همراه نظارت های اجتماعی رسمی شکل خواهد گرفت. در این سطح از قلمرو جامعه شناختی الزامات ساختاری باعث شده که افراد از محدودیت های الزامی برخوردار باشند و روابط افراد بر اساس آنچه که قوانین و ضوابط ساختار در سطح نظام اجتماعی تعیین کرده، شکل خواهد گرفت. در واقع افراد به عنوان عناصری از نظام اجتماعی می‌باشند که در جهت کارآمدی و کارآرایی ساختارهای جامعه باید بایکدیگر رابطه متقابل داشته باشند. همچنین بافت ساختاری نظام اجتماعی در جهت پیشبرد اهداف خویش از سرمایه های طبیعی، فنی، انسانی استفاده خواهد کرد.
در این قلمرو از جامعه شناسی نمی توان همانند سطح خرد مرجع امنیت اجتماعی را فرد دانست، بلکه ما با چندین مرجع امنیت در این سطح روبرو هستیم. جوامع، نهادها، سازمان ها، ساخت ها، گروه های بزرگ و.... می‌توانند همگی به نوعی مرجع امنیت باشند. در واقع همان طور که مرجع امنیت در سطح خرد فرد (خود) بوده در این سطح مرجع امنیت جمع می‌باشد، که در سطح جامعه با تنوعی از جمع ها روبرو هستیم.
در واقع وجوه امنیت در این سطح بر این امر استوار است که ممکن است یک جامعه دغدغه مرزهای خود را داشته باشد، ولی یک شهر هم هرچند که دغدغه مرزی ندارد اما نگران رعایت نظم و انتظام مقرارت شهری است، بنابراین امنیت شهر انتظامی و انضباطی است. با توجه به جمع که معنایی خاصی بر اساس زمان و مکان داشته باشد امنیت معنا می‌یابد. بنابراین وجوه امنیت جمع بر اساس وجوه خاص جمع تعیین شده نه وجوه عام آن.
سطح امنیت اجتماعی در این قلمرو بر اساس کارکردهایی که جمع می‌تواند داشته باشد مشخص می‌گردد. «اگر جمع قادر باشد کارکردهای خویش را ایفاء کند آسودگی جریان می‌یابد و اگر اختلال در روند کارکردها ایجاد شود،آرامش و آسایش مختل می‌شود و ایمنی جمع فراهم می‌شود. به عبارت دیگر، از آنجا که جریان یافتن کارکردها به روابط فیمابین سرمایه های طبیعی فنی، مالی، انسانی، اطلاعاتی، موقعیتی و غیره وابسته است، هرچه نحوه تعاملات میان این سرمایه ها از استحکام بالاتری برخوردار باشد، احتمال اجرای کارکردها بیشتر است و بالعکس هر چه شیوه ارتباطات مبهم و نامشخص باشد، اجرای کارکردها نامحتمل خواهد بود. بنابراین، امنیت جمع ها در سایه استحکام بخشی به روابط بین سرمایه ها یا همان جریان یافتن کارکردها فراهم می‌شود. لذا به تعدد کارکردها می‌توان از سطوح امنیت یاد کرد. جمعی دارای کارکرد تربیتی، جمعی، مذهبی و الی اخر. سطوح امنیت نیز با توجه به نوع کارکردها تفاوت یافته و از تنوع برخوردار شده است.»
در واقع در سطح جامعه شناسی کلان امنیت اجتماعی اهتمام دادن به جمع در راستای ماهیت وجودی خویش باشد. به عبارت دیگر امنیت نوعی فرایندی است که آرامش جمع را تضمین می‌نماید. جمع نیز همچنین شامل هر واقعیت اجتماعی از جمله امنیت شده که در گردونه سیر خویش به مراقبت، نگهداری، حمایت و پشتیبانی احتیاج دارد تا سرمایه لازم را برای زدودن دغدغه ها و نگرانی ها داشته باشد. «با این تعریف، امنیت به فراخور جمع معنا می‌یابد. یعنی امنیت اجتماعی فرایندی است که طیفی از بی نهایت مثبت تا بی نهایت منفی را در خود جای داده است و آرامش آن ها را در سایه تضمین کارکردهایشان فراهم می‌کند. در این گستردگی، می‌توان از نیاز به امنیت گروه های نابهنجار، واگرا، ناسازگار تا گروه های بهنجار، همگرا و سازگار نام برد. تشخیص صواب و ناصواب بودن امنیت برای چنین جمع هایی مورد بحث ما نیست و فقط بر گستردگی اشکالی جمعی امنیت تاکید می‌کنیم. به این ترتیب، امنیت اجتماعی در جامعه شناسی کلان، ضامن آسایش جمع است و ناامنی به مسائلی اطلاق می‌شود که مانع کارکرد جمع خواهد بود و مخل ادامه حیات و تامین آسودگی هستند. به عبارت دیگر، جمع‌ها با جریان داشتن کارکردهایشان، تضمین می‌شوند و با اختلال در کارکردها دچار نگرانی و دغدغه خواهند بود، بنابراین، طیف امنیت و ناامنی به وسعت کارکردها تعیین می‌شود؛ یعنی به میزانی که وظایف قابلیت اجرایی پیدا می‌کنند، امنیت محقق می‌شود و به میزانی که کارکردها ممکن نمی شود، ناامنی چهره می‌گشاید.»
با توجه به اینکه امنیت اجتماعی در بستر جمع حاصل شده، بنابراین توجه به فرامین قانونی را این نوع امنیت می‌طلبد، البته این نگرش به این معنا نیست که هنجارهای غیر رسمی اهمیت ندارند. بلکه واقعیت آن است که در سطح کلان، هنجارهای رسمی تعیین کنندگی بالاتر و بیشتری را در وضع امنیت دارند. بنابراین نگرش به امنیت هم دارای وجه عینی و هم بعد ذهنی خواهد بود، به این معنا که قوانین ابتدا براساس چشم انداز نظری و گفتمان های فکری تعیین می‌شوند و ابعاد آن تنظیم و تدوین می‌گردد و سپس مرحله تصویب و اجرا ایجاد می‌گردد. براین اساس امنیت ابتدا به صورت قانون در بستر تفکرات و تعاملات فکری قالب‌بندی شده سپس در مرحله اجرا ضمانت پیدا خواهد نمود.
مکانیسم و ابزار اساسی این نوع سطح از امنیت بر اساس جمع بر پایه قوانین و مقرارت است. در واقع تمام رده‌های سازمانی سبک‌های مدیریتی و شیوه راه اندازی امور، نحوه استفاده از وسایل و تکنیک‌ها، روندهای تعاملی، حدود وظایف، افزایش یا تقلیل محدودیت ساختاری، همه تابع قوانین و مقرراتند. بر این اساس هر چه قوانین بهتر و با تدبیر صحیحی تدوین و تنظیم شوند، کارکرد جمع را تضمین می‌کنند و در سایه آن امنیت محقق خواهد شد. جمع با تکیه بر قوانین و مقرارت روند کاری، اهداف، سطح کارآیی، نحوه همکاری با سایر جمع ها، تعاملات درون گروهی و... موجب تداوم و بقای امنیت خواهد شد. بنابراین هرچه تدوین و قوانین منطبق با شرایط و واقعیت‌های جمع و برای چشم‌اندازهای آینده تدابیر و تمهیدات لازم در قوانین در نظر گرفته شده باشد، جمع در شرایط متقن قرار می‌گیرد و گام‌های محکم‌تری به سوی آینده بر می‌دارد، بدون آنکه دچار رخدادهای غیر مترقبه شود. به این ترتیب امنیت در جمع در مفهوم مصونیت و تضمین ماندگاری و استواری آن ها، در قالب قوانین شکل می‌گیرد. از این رو، هنجارهای رسمی که بخش عمده و بنیادی آن را قوانین مدون جامعه تشکیل می‌دهند، عامل بنیادی در تضمین شرایط آن هاست. البته نحوه بکارگیری قوانین، سبک های مدیریتی، منابع و سرمایه های جمعی، متخصصان و از این قبیل در امنیت آن ها سهم دارند. با توجه به آنچه که در سطور قبل اشاره کرده این به صورت جدول خلاصه‌وار بیان کرده‌ایم.

مرجع امنیت

کارکرد امنیت

وجوه امنیت

سطوح امنیت

نگرش

ابزار

پیامد

جمع

آسودگی جمع

ابعادجمع

نظم اجتماعی

عینی- ذهنی

تعاملات رسمی

رفع تهدیدات و خطرات

امنیت اجتماعی در جامعه شناسی کلان به ایمن بودن جمع بستگی دارد. و از آنجا که این جمع در نظام اجتماعی از تنوعات مختلف برخوردار است، و بر حسب مقولات گوناگون به شیوه های مختلفی قابل تقسیم است. باید بیان کنیم که برنامه اصلی هر جمع را خصوصیات خاص و منحصر به فرد آن تشکیل می‌دهد، به این ترتیب، وجوه امنیت به تناسب وجوه جمع‌ها تعیین می‌شود. همچنین سطوح امنیت بر کارکرد جمع استوار است.