ارتباط كيفيت جان دادن با روش زندگي
يكي از پادشاهان روي زمين خواست تا سوار و به محلي رهسپار شود، جامههايي طلبيد تا بپوشد. آنچه آوردند، نپسنديد تا پس از چند بار بهترين جامه را كه مورد پسندش بود، آوردند و بر تن كرد. همچنين اسب طلب كرد [و] چندين
داستان کوتاه
«غزّالي» نقل ميكند:«يكي از پادشاهان روي زمين خواست تا سوار و به محلي رهسپار شود، جامههايي طلبيد تا بپوشد. آنچه آوردند، نپسنديد تا پس از چند بار بهترين جامه را كه مورد پسندش بود، آوردند و بر تن كرد. همچنين اسب طلب كرد [و] چندين اسب آوردند كه مورد پسندش نبود تا آنگاه كه اسبان بسياري آوردند و شاه بهترين آنها را انتخاب و بر آن سوار شد. دراينميان، شيطان آمد و در بيني او دميد و وي را پر از تكبر و خودبيني كرد. سپس شاه با لشكريانش به حركت درآمدند [و] درحاليكه او به سبب كبر به مردم نمينگريست، مردي ژندهپوش به او سلام كرد، او پاسخ سلام وي را نداد. آن مرد لگام اسب او را گرفت و گفت: لگام اسب را رها كن. چه تو كار بزرگي را عهدهدار شدهاي و گفت: من به تو حاجتي دارم. شاه گفت: صبر كن تا از اسب فرود آيم. گفت: نه، همين الان و به زور لگام اسبش را گرفت. شاه گفت: حاجت خود را بگو. گفت: آن، سرّي است. شاه سر خود را به او نزديك كرد، وي آهسته به او گفت: من فرشته مرگم. رنگ چهره شاه دگرگون شد و زبانش دچار لكنت گرديد. سپس گفت: مرا بگذار تا به سوي خانوادهام بازگردم و حاجت خود را برآورم و آنها را وداع كنم. فرشته مرگ گفت: نه، به خدا قسم هرگز كسان و دارايي خود را نخواهي ديد. سپس جانش را گرفت و تنش همچون تكه چوبي بر زمين افتاد.
در اين حال، فرشته مرگ بنده مؤمني را ديد كه به او سلام ميكند، وي پاسخ سلام او را داد و به وي گفت: مرا با تو حاجتي است كه بايد آن را در گوش تو بگويم. گفت: بگو. آهسته به او گفت: من فرشته مرگم. پاسخ داد: مرحبا به تو كه مدت غيبت تو بر من طولاني شده است. فرشته مرگ به او گفت: حاجتي را كه براي آن بيرون آمدهاي، روا كن. پاسخ داد: من حاجتي ندارم كه در نزد من بزرگتر و محبوبتر از لقاي خداوند باشد. فرشته مرگ گفت: هر حالتي را كه ميخواهي در آن قبض روح شوي، انتخاب كن. گفت: بر اين توانايي داري؟ گفت: آري، من بدين مأمورم. گفت: مرا واگذار تا وضو گيرم و دو ركعت نماز گزارم، سپس درحاليكه در سجده باشم، جانم را بگير. فرشته مرگ او را در حال سجود قبض روح كرد».
پيامها:
1. مردان الهي، عاشق لقاي پروردگارند.2. مردان خدا از هر لحظهاي براي عبادت و سخن گفتن با حقتعالي استفاده ميكنند.
3. تكبر و خودبيني، ميراث شيطان است.
منبع: راه روشن (ترجمه محجة) CD هدايت در حكايت، نويسنده محمدصادق عارف.
منبع مقاله :
www.irc.ir
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}