سينما و هولوکاست
با تمام تدابير و امکانات به کار گرفته شده براي اثبات يک واقعه ي کذب تاريخي، (4) عده اي از انديشمندان با استناد به شواهد و يافته هاي تحقيقي، اين داعيه ي صهيونيست ها مبني بر وقوع هولوکاست را زير سؤال برده اند. اين عده عمدتاً با « مؤسسه ي بازنگري تاريخي » (5) در ارتباط بودند و به « تجديد نظرطلبان » مشهورند. افرادي همچون « مارک وبر » ، (6) « روبر فوريسون » ، (7) « فردريک توبن » ، (8) « روژه گارودي » (9) و « ديويد ايروينگ » (10) معتقدند هولوکاست مهم ترين حربه ي صهيونيستي است که واقعيت آن يقيناً با اسناد موجود زير سؤال مي رود و مدارک و شواهد ادعايي يهوديان بدون اعتبار و ابطال پذير است. (11)
از ديدگاه محققاني که درباره چرايي و انگيزه هاي طرح افسانه ي هولوکاست از سوي صهيونيسم به تحقيق پرداخته اند؛ انگيزه هاي طرح افسانه ي هولوکاست عبارت است از:
يک. انگيزه هاي سياسي
از ديدگاه صهيونيست ها برپايي دولت جعلي اسرائيل، نتيجه ي منطقي ظلمي است که بر يهوديان در هولوکاست رفته است؛ چنان که « آبراهام هشل » مي گويد: « دولت اسرائيل پاسخ خدا به آشويتس ( بزرگ ترين اردوگاه کار آلمان نازي ) است » . هم چنين « موشه زيمرمن » ، رئيس گروه مطالعات آلماني در دانشگاه عبري اورشليم تأکيد مي کند که « هولوکاست توجيه اصلي تأسيس دولت اسرائيل است » . (12) در اين جا سؤالي مهم مطرح است که اگر چنين حادثه اي واقعاً با چنين ابعادي به دست آلمان نازي صورت گرفته، چرا بايد مسلمانان فلسطين، پاسخ گوي آن باشند؟دو. انگيزه هاي اقتصادي
صهيونيست ها با ماجراي هولوکاست و طرح دعاوي حقوقي عليه کشورهاي آلمان، اتريش، لهستان، سوئيس و ...، تا کنون ميلياردها دلار براي خسارت دريافت کرده اند؛ براي نمونه آلمان از سال 1952 تا 2002 م ملزم شد تا سالانه 50 ميليون مارک به بازماندگان هولوکاست غرامت بپردازد. (13)سه. انگيزه هاي رواني
سوء استفاده از گرايش فطري بشر به حمايت از مظلوم، رساترين تعبيري است که مي توان آن را محور تمام فعاليت هاي جنبش صهيونيسم در طي قرن بيستم دانست؛ مفهومي که در ايجاد دولت نامشروع صهيونيستي در فلسطين و تحکيم پايه هاي آن بسيار مؤثر بوده و با تمسک به اين شيوه تاکنون توانسته است بر تمامي جنايت ها، قانون شکني ها و فزون خواهي هاي خود در سرتاسر جهان سرپوش گذارد.براساس همين انگيزه ها، صهيونيست ها با استفاده از شيوه هاي گوناگون در مسير احياء هولوکاست فعاليت هايي انجام داده اند که برخي از آنها عبارت است از:
1. انجام فعاليت هاي علمي تحقيقاتي گسترده و جعل اسناد براي اثبات هولوکاست؛
2. بر پايي موزه هاي ياد بود در سراسر جهان به ويژه در فلسطين اشغالي، امريکا و اروپا؛
3. اعلام روز ياد بود و توافق بر آن در کشورهاي مختلف، به ويژه در اروپا، امريکا و سازمان ملل؛
4. تعقيب نازي ها با هدف زنده نگه داشتن کينه و نفرت و اثبات مظلوميت؛
5. تأسيس سازمان هاي متعدد به منظور صيانت از اين دستاوردها؛
6. محاکمه و مجازات ترديد کنندگان در استناد و صحت هولوکاست؛
7. ساخت فيلم ها و سريال هاي متعدد و استفاده از فرصت هاي هنري ديگر براي تأثيرگذاري عميق بر مخاطبان. (14)
پس از اين مقدمه ي کوتاه، نمونه هاي سينمايي و تلويزيوني را براي اين موضوع در چند گروه مرور خواهيم کرد: گروه نخست از اين آثار، فيلم هايي هستند که جريان هولوکاست را در زمان جنگ جهاني دوم به تصوير مي کشند و سعي در مستندسازي وقايع مرتبط به آن دارند. مهم ترين نکته اي که درباره تمام آثار اين گروه صدق مي کند اين است که هيچ گاه پرسش هاي درباره هولوکاست در اين فيلم ها مطرح نمي شود يا در پي پاسخ به آنها نيستند؛ چرا که امکان پاسخ گويي به بسياري از اين پرسش ها وجود ندارد. فوريسون درباره يکي از پرسش هاي اصلي مي نويسد:
مردم عموماً گمان مي کنند که « اتاق هاي گاز » هيتلري واقعاً وجود داشته و هزاران دليل و مدرک در اين باره وجود دارد. ما وقتي اين دلايل و مدارک را مطالبه و بررسي مي کنيم مي بينيم اين گمان ها، هيچ اساسي ندارد. درباره اموري که تعجب برانگيز، غير انساني و اعجازآميز مي نمايند و از حدود عقل بشري خارج اند از جمله درباره کشتارگاه هاي انساني ادعايي، يعني اتاق هاي گاز هيتلري، تجربه ثابت مي کند که احتياط و بدگماني را بايد دو چندان کرد و بايد بيش از هر زمان ديگر، نگران حقيقت وقايع بود. در اين باره در مقابل آن چه از حدود تصورات ما فراتر مي رود، جز به نداي عقل نبايد گوش سپرد؛ حال هر چه مي خواهند بگويند. بايد قوه ي تميز را حفظ کرد و دليل خواست. بايد ديد و لمس کرد. ما در بررسي يک معجزه هيچ گاه به اندازه ي کافي، واقع گرا نيستيم. بايد از اول آغاز کرد. اگر درباره « اتاق هاي گاز » با شما صحبت کردند، بپرسيد: « يک اتاق گاز چيست؟ » ، « چگونه جايي است؟ » ، « از چه نوع گازي در آن استفاده مي کنند؟ » ، « چگونه گاز را در آن وارد مي کنند؟ » و به خصوص سؤال کنيد: « چگونه مي توان براي خارج کردن اجساد به اتاق گاز وارد شد؟ » . (15)
فيلم هاي « فهرست شيندلر » ، « پيانيست » ، « حساب شيطان » ، (16) « کاپو » ، (17) « مخالفت » ، (18) « بازگشت به زندگي » (19) و برخي قسمت هاي « افراد ايکس » آثاري هستند که هر کدام برخي از مراحل دستگيري يهوديان، زندان رفتن ها، ظلم ها و کارهاي سخت و رفتن به سمت محل هاي کشتار دسته جمعي را به تصوير مي کشند.
گروه دوم شامل فيلم هايي مي شود که داستان آن ها در دوران معاصر رخ مي دهد. در اين آثار بازماندگان هولوکاست و آسيب هاي به جا مانده از آن زمان نشان داده مي شود. اطرافيان افرادي که در جريان هولوکاست حضور داشته اند هم به نوعي دچار آسيب هاي روحي و شخصيتي اند. فيلم هاي « تردست » ، (20) « اين جا بايد همان جا باشد » ، (21) « خاطرات آن فرانک » ، (22) « مرد ماراتن » ، (23) « پرونده ي اُدسا » ، (24) « پسراني از برزيل » (25) و « انتخاب سوفي » (26) نمونه هايي براي اين گروه به شمار مي روند. سؤالي درباره بازماندگان و توضيحات آنان از جريان هولوکاست و اتاق هاي گاز، همواره مطرح بوده و در فيلم ها هم جواب روشني ندارد. سؤال اين است که بازماندگاني که در زمان جنگ جهاني دوم در اردوگاه ها حضور داشته اند، چگونه از جزئيات اتاق هاي گاز، آگاه شدند؟ اگر اين افراد به اتاق هاي گاز فرستاده شده اند که اکنون بايد در فهرست قربانيان باشند و اگر فرستاده نشده اند، چه استثنايي درباره آنان وجود داشته است و چطور از جزئيات باخبر شده اند؟
گروه آخر از فيلم هاي مرتبط با اين بخش، شامل آثاري مي شود که در خلال داستان خود، اشاره اي هم به اين مسئله دارند. در اين فيلم ها نه وقايع هولوکاست ديده مي شود و نه از بازماندگان سخن به ميان مي آيد؛ بلکه در جريان فيلم به نحوي اين مطلب بيان مي شود؛ براي نمونه در فيلم « اداره ي تنظيم » زماني که يکي از فرشته ها ( مسئولان پرونده هاي انسان ها در فيلم ) جريان جبر و اختيار جهان را توضيح مي دهد، يکي از دلايل جبري بودن قوانين هستي را جريان هولوکاست مي داند. مضمون فيلم به ما مي گويد که هولوکاست آن قدر دردناک بوده که خداي متعال، اختياري را که در دوران پيش از هولوکاست بوده، از انسان سلب کرده و جبر را حاکم کرده است. در فيلم، جبري بودن جهان يا اختيار داشتن انسان به صورت دوره اي مطرح مي شود و خدا در هر دوره ي زماني بر اساس مسائل پيش آمده همچون هولوکاست، قوانين حاکم بر هستي را تغيير مي دهد.
پينوشتها:
1- Holocaust
2- Elie Wiesel
3- سلطانشاهي، عليرضا، پژوهه ي صهيونيت ( کتاب دوم ) ، ص 214 .
4- فوريسون، روبر، اتاق هاي گاز در جنگ جهاني دوم واقعيت يا افسانه؟ .
5- Institute historical review
6- Mark Weber
7- Robert Faurisson
8- Fredrick Toben
9- Roger Garaudy
10- David Irving
11- سلطانشاهي، عليرضا، پژوهه ي صهيونيت ( کتاب دوم ) ، ص 227 .
12- گارودي، روژه، محاکمه ي صهيونيسم اسرائيل، صص 149 و 150 .
13- سلطانشاهي، عليرضا، پژوهه ي صهيونيت ( کتاب دوم ) ، صص 225 و 226 .
14- سلطانشاهي، عليرضا، پژوهه ي صهيونيت ( کتاب دوم ) ، صص 226 و 227 .
15- فوريسون، روبر، اتاق هاي گاز در جنگ جهاني دوم واقعيت يا افسانه؟، ص 62 .
16- The Devil’s Arithmetic
17- Kap?
18- Defiance
19- Return to Life
20- The Juggler
21- This Must Be the Place
22- The Diary of Anne Frank
23- Marathon Man
24- The Odessa File
25- The Boys from Brazil
26- Sophie’s Choice
امين خندقي، جواد؛ (1391)، سينماي سياسي، سياست سينمايي، قم: ولاء منتظر(عج)، چاپ اول
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}