نویسنده: جعفر یوسفی
 
جشن ها، اعیاد و مناسبت های گوناگونی بین ترکمن ها برگزار می شود که ضمن برخورداری از ویژگی های خاص خود، به جهت ملی و مذهبی با سایر نقاط کشور اشتراکات فراوانی دارد. جشن ها و مناسبت ها در میان ترکمن ها به چند دسته تقسیم می شود:
1- اعیاد تاریخی مانند عید نوروز
2- اعیاد دینی و مذهبی مانند عید قربان، عید فطر، میلاد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) که در آن به ضیافت و مولودخوانی می پردازند، جشن « آق آش » به هنگام رسیدن به سن مبارک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یعنی شصت و سه سالگی
3- جشن فصلی و دهقانی مانند جشن گندم
4- جشن های خصوصی و خانوادگی مانند عروسی، تولد نوزاد، ختنه سورانی، بازگشت از زیارت خانه خدا و ...
ترکمن ها از قدیم الایام به عید باستانی نوروز علاقه خاصی داشته اند به طوری که در اشعار شاعران کلاسیک، فرا رسیدن « نوروز » و جان گرفتن دوباره طبیعت، منعکس شده است. شاعران نامدار و پرآوازه ای چون « مختومقلی فراغی »، « شیدایی » و ... درباره نوروز و طبیعت، به عنوان همدم و فلسفی آنان را نسبت به انسان و جهان طبیعت آشکار می سازد. در بین ترکمن ها ضرب المثل معروفی هست که می گوید: « ییلینگ گله نی نوروز بللی »، یعنی نوروز فرا رسیدن سال نو را نوید می دهد. این ضرب المثل نشانگر اهمیت والای عید نوروز در بین ترکمن هاست. نوروز، رسم و آیینی کهن است و از دوران پیش از تاریخ در میان مردم ایران از جمله ترکمن ها شناخته شده. نوروز با طلوع خورشید در نخستین روز بهاری آغاز می شده و به عنوان « تازه ییل » آن را جشن گرفته اند. تحویل سال در میان ترکمن ها همانند سایر اقوام ایرانی، پیوند زیادی با معنویات دارد. ترکمن ها برای این منظور چراغ ها را روشن کرده و پنجره ها را باز می کنند تا هوای تازه بهاری داخل شود و برکت افزون تر گردد و بزرگ خانواده، قرآن را بوسیده و تلاوت می کند تا سال جدید سالی پربار و پربرکت و همراه با تندرستی، خوشی و موفقیت باشد. نوروز در فرهنگ قوم ترکمن از کهن ترین زمان ها شناخته شده بود. پیش از وام گرفتن سال شمار مصری، نوروز در اول تیرماه یعنی آغاز تابستان بود و به تدریج تغییر یافته است، تا اینکه در زمان ملکشاه سلجوقی که از سلاطین ترکمن بود، تقویم ایرانی اصلاح شد و نوروز به طور اساسی به اول حمل بازگشت. ملکشاه سلجوقی در سال 467 ق. به هشت تن از اخترشناسان و ریاضی دانان بزرگ زمان خود، از جمله حکیم عمر خیام نیشابوری، مأموریت داد تا گاه شماری ایران را اصلاح کنند. این گروه نوروز را در اول بهار قرار دادند و جایگاه آن را برای همیشه ثابت نگه داشتند. از آن پس تقویم جلالی یا ملکی در ایران رواج یافت و نوروز بر اول بهار و ماه فروردین پایدار شد.
با این حال، در اسفندماه مانند سایر نقاط ایران ترکمن ها هم به جنب و جوش افتاده و به تدارک عید نوروز می پردازند. از جمله این تدارکات، خانه تکانی، شستن فرش ها رنگ زدن خانه، مرمت خرابی های جزئی و خرید لباس، تهیه شیرینی ( زنان به پختن نان و شیرینی های محلی و ... از قبیل بیشمه، بورک، قاتلاما، پتیر، پسیق و « سمنو » مشغول می شوند ). و آجیل، برنج، روغن و سایر مایحتاج عید است. همچنین درست کردن سبزه، تزئین کردن حیواناتی چون اسب ( با نمد رنگین، پیشانی بند با نقش و نگارهای بسیار زیبا ) و آویختن زنگوله به گردن گوسفند فرا رسیدن سال نو را نوید می دهد. علاوه بر این، نخ سفید و سیاه را با هم می بافند و در میانه آن ها اسپند، نظر چشم، منجوق، نمک، داغدان ( نوعی چوب که در نزد ترکمن های قدیم مقدس بوده است ) قرار داده و در بالای درب ورودی آویزان می کنند. چندین تنور نان پخته و یک جفت قرص نان کوچک را با نخ سفید و سیاه به دیوار اتاق می آویزند. قبل از فرا رسیدن سال نو در روزهای پنج شنبه و جمعه برای شادی روح اموات، خیرات و صدقات برای همسایه ها می فرستند زیرا معتقدند ارواح مردگان به خانه های خود باز می گردند و اگر جایگاه خود و فرزندانشان را پاک و پاکیزه ببینند و بوهای خوش استشمام کنند، شاد و خوشوقت شده و بازماندگان خود را دعا می کنند و گرنه افسرده و غمگین باز می گردند. به همین علت چند روز مانده به نوروز « عود » در خانه ها می سوزانند.
از سوی دیگر، تحویل سال در میان ترکمن ها همانند سایر اقوام ایرانی، پیوند زیادی با معنویات دارد. ترکمن ها برای این منظور چراغ ها را روشن کرده و پنجره ها را باز می کنند تا هوای تازه بهاری داخل شود و برکت افزون تر گردد و بزرگ خانواده، قرآن را بوسیده و تلاوت می کند تا سال جدید سالی پربار و پربرکت و همراه با تندرستی، خوشی و موفقیت باشد. در خاتمه تلاوت قرآن کریم و دعای خیر، بقیه اعضای خانواده دست ها را به صورت کشیده « آمین » می گویند.
در این روز تمامی اعضای خانواده غسل کرده و لباس نو می پوشند و دو رکعت نماز شکر به جای می آورند. خانواده ها در آغاز سال نو به زیارت اهل قبور می روند و با قربانی کردن گوسفند و دادن صدقه و شکرانه از خداوند حاجت می طلبند. ترکمن ها نوشیدن از آب اولین باران نوروزی را نیکو و آن را نشانه سلامتی و خوش یمنی می دانند. اگر زنی در این روز فرزندی ذکور به دنیا می آورد نامش را « نوروز »، « نوروز گلدی »، « یاز گلدی »، « یاز بردی »، « یاز جان »، و ... اگر دختر بود « تازه گل »، « گل بهار »، « ایلکی آی »، « گل جهان »، « یاز گل »، « اوغون یاز » و... می گذاشت. ضمناً یکسری از آداب و رسوم که از دوران های قبل به یادگار مانده و در حال حاضر کمرنگ شده، عبارتند از: اسب دوانی، کشتی گیری، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی مسابقه خروس جنگی و شاخ زنی میش ها، تاب بازی بچه ها و دید و بازدید برای تبریک عید ( افشاری، 1379، 11 - 12 ).
در زمینه اعیاد مذهبی نیز ترکمن ها مانند سراسر ایران برای دو عید فطر و قربان اهمیت ویژه ای قائل هستند و برای آن جشن هایی برپا می کنند. عید فطر را « آرازا بایرام » و عید قربان را « قربان بایرام » می نامند و در این روز لباس های نو می پوشند. ترکمن ها پیش از عید خانه تکانی کرده و در روز عید با شیرینی از مهمانان پذیرایی می کنند. جوانان در این روز ابتدا به دیدن بزرگ ترها رفته و فرا رسیدن عید را به آن ها تبریک می گویند. پسران و دختران خردسال در روز عید به شادی پرداخته و بیرون می روند و با طناب تاب می بندند و بازی می کنند. ( عسگری خانقاه و کمالی، 1374، 158 ).
« آرازا بایرامی » یا عید فطر، نوعی جشن ملی و مذهبی برای ترکمن ها و یادآور سنت ها و آیین های قدیمی و پرپیشینه ترکمن بوده است. ترکمن ها مثل همه مسلمانان روزه گرفتن روز عید فطر- اول ماه شوال- را حرام می دانند ( اعظمی راد، 1382، 228 )، دو سه روز قبل از عید به تدارک و استقبال عید فطر می روند و روزهایی با نام « ایکر » و « قوقون » دارند که در یکی از این روزها برنامه نظافت و تمیزی خانه و شستشوی پوشاک را انجام می دهند و در روز دیگر « پوسیق » می پزند و بین همسایه ها توزیع می کنند. چند روز مانده به وداع با ماه رمضان، زنان و دختران ترکمن با شور و شوق تمام به پختن انواع شیرینی و کیک های ترکمنی و غیرترکمنی می پردازند.
یکی از معروف ترین شیرینی های ترکمنی « تاتارچورک » است.
هم زمان با عید فطر و قبل از طلوع آفتاب، مردان در هر گروه سنی به عیدگاه می روند. عیدگاه که مکانی وسیع است در خارج شهر قرار دارد در روز عید، از دور و نزدیک به این مکان می آیند و در صفوف فشرده و منظم، خطبه های نماز عید را می شنوند و سپس دو رکعت نماز عید می خوانند. ( اعظمی راد، 1382، 228 ). در این روز در خانه هر ترکمنی متناسب با توان مالی صاحب خانه سفره عید چیده شده و در خانه ترکمن به روی همه باز است. سفره های عید فطر در دیار ترکمن تا سه روز بعداز عید مذهبی فطر پابرجاست و این جشن ملی و مذهبی که با به جا آوردن نماز فطر و شکرانه ماه روزه آغاز می شود تا چند روز ادامه می یابد.
از دیگر رسم های مهم در این روز عیدی دادن بزرگ ترها به کوچک ترهاست. علاوه بر این ترکمن ها بسته به توان مالی، در روز عید، لباس نو می پوشند و البته این نو کردن فقط به ظاهر و صورت محدود نمی شود بلکه پیمان نو کردن سیرت را نیز با خود می بندند. در این روز با تأسی از فرامین و آموزه های دینی، کدورت ها را می بخشند و امید بهتر زیستن و بهتر بودن تقویت می شود.
ترکمن ها در عید قربان مراسم خاصی دارند. آن ها مراسم « کِر » و « قوقن » را همچون ماه مبارک رمضان در ماه مبارک ذی الحجه برگزار می کنند. در روز هشتم ذی الحجه مراسم « کِر» و در روز نهم نیز مراسم « قوقن » را به جا می آورند. سپس، در شب عید قربان، حمام مخصوص می گیرند که به « قربان شورا » معروف است. آنگاه در روز دهم ذی الحجه و قبل از طلوع آفتاب به عیدگاه، می روند و پس از شنیدن خطبه های عید، نماز آن را در دو رکعت برگزار می کنند پس از بازگشت از عیدگاه، مراسم قربانی کردن را برگزار می کنند که معمولاً یک گوسفند برای هر شخص متأهل است که توان قربانی کردن را دارد. گاهی نیز به جای گوسفند به طور اشتراکی گاو یا شتر قربانی می کنند که در این صورت تعداد شرکا نباید از هفت نفر بیشتر باشد. ترکمن ها عید قربان را سه روز جشن می گیرند و در بعد از ظهر روز اول گوسفند قربانی کرده و گوشت آن را برای خانواده های ترکمن می فرستند ( اعظمی راد، 1382، 228- 229 ).
روز عاشورا هم نزد ترکمن ها جایگاهی ویژه دارد. اگرچه ترکمن ها مانند شیعیان در این روز سینه زنی نمی کنند اما با برگزاری آیین های مخصوص، مراتب اخلاص خود را به امام حسین ( علیه السلام ) و اهل بیت نشان می دهند و آیین های خاصی برای این روز دارند. از جمله آیین صدقه دادن، ممنوع بودن هر نوع جشن و شادی، خواندن نماز روز عاشورا. ترکمن ها عادت دارند ظهر عاشورا صدقه بدهند. با تدارک نهار ظهر، از بزرگان و ریش سفیدان و به طور کلی از اهل محل دعوت می کنند تا در مراسم نهار و نماز روز عاشورا شرکت نمایند. در این مراسم، روحانی محل در خصوص واقعه کربلا سخنرانی می کند و بعد از مراسم، نیایش به عمل می آید. بعضی از خانواده ها انواع نان و آش محلی را تهیه کرده و آن را در غروب روز تاسوعا به مسجد می برند تا نمازگزاران ضمن خوردن نان و آش نذری برای امام حسین ( علیه السلام ) و شهیدان کربلا دعا کنند. همچنین در روزهای تاسوعا و عاشورا مردم ترکمن صحرا از برگزاری مجالس شادی خودداری می کنند. مؤمنان از امام حسین ( علیه السلام )، و یارانش در واقعه کربلا یاد می کنند و برای شادی روح آن شهیدان دعا می خوانند و صدقه می دهند و انفاق می کنند. همچنین ترکمن ها عادت دارند در روز عاشورا نماز نافله بخوانند و ثواب آن را به روح امام حسین ( علیه السلام ) هدیه کنند و امید دارند که شفاعت ایشان نصیب حال آنان نیز گردد ( جرجانی، 1384، 19- 20 ).

آداب و رسوم

ترکمن ها به لحاظ کثرت آداب و رسوم در زندگی روزمره که ناشی از فرهنگ اسلامی و ملی است، دارای فرهنگی بسیار غنی هستند. آن ها با برخورداری از پیشینه فرهنگی بسیار قدیمی، تقریباً برای هر مناسبتی مراسم خاصی دارند.
$ آداب و رسوم ماه مبارک رمضان
ماه مبارک رمضان در میان مسلمانان سراسر دنیا و نیز ایران از جایگاهی ویژه برخوردار است. این ماه را که نهمین ماه از تقویم هجری قمری است. عرب ها « شهر الصیام » یا « شهر الرمضان »، ترک ها « اوروج » ( یا احتمالا « عروج » ) و ترکمن ها « اورازا » ( احتمالاً تغییر یافته کلمه « روزه » است ؟) و یا « رمضان » می نامند. این ماه در میان ترکمن ها جایگاه والایی دارد و فرا رسیدن آن باعث خوشحالی هر فرد ترکمن می شود. شعر شاعر شهیر ترکمن مختومقلی فراغی، حاکی از اهمیت این ماه نزد ترکمن هاست.
بیل نگ دورت پاصلیندا، اون ایکی آیدا
رمضان دیرلر آیینگ یاغشی سین
ترجمه: از بین چهار سال و دوازده ماه، رمضان می آید و آن بهترین ماه است.
در این ماه ترکمن ها، از مرد و زن تا پیر و جوان و نوجوانان، با شور و شوقی عجیب، غیر از به جای آوردن فرایض، در تمامی مراسم ویژه ای که در این ماه برگزار می شود شرکت می کنند. رمضان، همه شهرها و آبادی ها را پر از شور و هیجان می کند. ترکمن ها حداقل یک هفته قبل از حلول ماه مبارک رمضان، مقدمات ورود به این ماه پرفیض را فراهم می آورند. زنان بیشتر از سایر روزها خانه را نظافت کرده و مردان نیز مانند سایر نقاط کشور، خواربار و ملزومات مورد نیاز این ماه را خریداری می کنند. غباررویی مساجد در آستانه ماه مبارک رمضان که در نقاط مختلف کشور رایج است در بسیاری از مناطق ترکمن نشین نیز رسم است و زنان و دختران ترکمن، آخرین جمعه قبل از حلول ماه رمضان، به شکل دسته جمعی، مسجد محل خود را نظافت می نمایند. برخی از خانواده ها نیز سجاده هایی از جنس قالیچه و نمد را که به آن « نمازلیق » می گویند، به مسجد محل خود اهداء می کنند.
ترکمن ها تلاش می کنند براساس آموزه های اسلامی با دلی بی کینه وارد ماه مبارک رمضان شوند. لذا پیش از آغاز این ماه مبارک، ریش سفیدان هر محله که به آن ها « یاشی اولی » می گویند بنا به ابتکار خود، افرادی از محل را که با هم کدورتی دارند، بدون اطلاع یکدیگر برای صرف چای به خانه دعوت می کنند و آن ها را آشتی می دهند. هلال ماه رمضان ( آی گؤرمک ) هیجان خاصی با خود می آورد. ترکمن ها عقیده دارند هر کس زودتر از بقیه هلال ماه را ببیند، علاوه بر افزایش بینایی، ثواب بیشتری می برد. برای همین منظور عصر شب های آخر ماه شعبان، نگاه بیشتر مردم ترکمن به سمت مغرب آسمان است تا شاید هلال ماه را رؤیت کنند. همچنین مردم برای دیدن هلال ماه و حلول ماه مبارک رمضان به بالای ارتقاعات و پشت بام ها می روند تا این توفیق نصیبشان گردد. فردی که هلال ماه را می بیند، آیه شریفه 189 سوره بقره را قرائت می کند و با خوشحالی و صدای بلند رؤیت ماه را به دیگران اعلام می دارد. رسم بر این است که هر فرد ترکمن، چه آن ها که در همان شب، ماه را می بینند و چه آن ها که در شب های دیگر آن را رؤیت می کنند، به محض دیدن ماه، دست خود را به سمت آن دراز می کرد و به پیشانی می سایند و این کار را سه بار تکرار می کنند و می گویند « گلجک ئیلا خدای یتیرسین »، یعنی: خداوند دیدن این ماه را در سال آینده نیز قسمت ما نماید. هر چند شب قدر دقیقاً مشخص نشده است ولی در بین ترکمن ها از قدیم الایام و با استناد به شواهدی که فقهای ترکمن بیان می کنند، این مراسم در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان برگزار می شود. ترکمن ها معتقدند که در این شب، دو پیامبر الهی یعنی حضرت خضر و حضرت الیاس ظاهر می شوند و هر کس با آن ها برخورد کند، خوشبخت می شود لذا مراسمی در این شب برگزار می شود. در شب های آخر ماه مبارک رمضان ترکمن ها با تأسی به این حدیث شریف رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که « هر کس با آغاز ماه مبارک رمضان خوشحال و با اتمام آن محزون و غمگین شود، بهشت بر او واجب می شود، در مساجد آوای حزن انگیز « الوداع و الفراق یا شهر رمضان » سر می دهند و روزه داران ترکمن، محزون از ایام رو به پایان ماه میهمانی خدا، برای قبولی طاعات و عبادات دست به دعا و نیایش برمی دارند.
پرداخت فطریه از دیگر مراسم مذهبی است که معمولاً در چند روز آخر ماه رمضان و تا قبل از نماز عید انجام می شود. در فقه اهل سنت، پرداخت فطریه واجب است و به گفته علما، معمولاً مقدار معینی از قوت غالب مردم، مبنای پرداخت آن است. بر همین اساس، در بین ترکمن ها مبنای پرداخت فطریه غالباً گندم است که مبلغ ریالی آن از سوی علما تعیین و اعلام می شود. بنا به اعتقاد علمای ترکمن، پرداخت فطریه با آغاز ماه مبارک رمضان جایز است و وقت واجب برای پرداخت آن، تا قبل از ادای نماز عید فطر است. پرداخت فطریه اهمیت خاصی در بین ترکمن ها دارد. علمای ترکمن برای هر عضوی از خانواده، مبلغی را تعیین می کنند و هر خانواده محاسبه نموده و آن مبلغ را به مسکینان و افراد نیازمند می رساند.

رسومات ازدواج

در میان ترکمن ها مراسم ازدواج متعلق به خانواده داماد نیست بلکه به تمامی افراد « اوبه » تعلق دارد ( « اوی » به خانواده ترکمنی اطلاق می گردد و به چند « اوی » که در کنار هم قرار می گیرند و کوچک ترین واحد اقتصادی و اجتماعی ترکمن را تشکیل می دهند « اوبه » می گویند ). این جمع میزبان مراسم عروسی می شوند و کلیه کارها و مسئولیت ها و نیز قسمتی از مخارج بین اهالی اوبه سرشکن می شود که به این نوع مشارکت و همکاری در اصطلاح محلی یاوار « Yavar » می گویند که این به معنی تعاون و همکاری است ( جرجانی، 1382، 42- 43 ).
ازدواج در میان ترکمن ها قوانین و رسوماتی دارد که بسیاری از آن ها با رسوم سایر مناطق ایران با وجود برخی تفاوت ها، مشترک است.
- ترکمن ها همچون دیگر گروه های مسلمان، ازدواج با محارم شامل والدین، برادران و خواهران- تنی و ناتنی، برادران و خواهران رضاعی، زن پدر و زن پسر را حرام می دانند.
- مرد ترکمن مجاز است با دختر یا زن غیرترکمن ازدواج کند.
- زن یا دختر ترکمن مجاز نیست با مرد یا پسر غیرترکمن ازدواج کند ( اگر چه درسال های اخیر با توجه به عوامل مختلف اجتماعی مانند همسایگی با غیرترکمنان و یا تحصیل در دانشگاه این اتفاق به ندرت رخ داده است ).
- ترکمن ها، داماد را « کورک / کوراکن » و عروس را « گِلین » می نامند.
- اگر زنی بیوه شود حق دارد یک سال در سوگ شوی خویش بنشیند. بعد از یک سال، پدر و مادر یا برادران، حق دارند دوباره او را شوهر دهند.
- در زمان سابق مراسم عروسی میان ترکمن ها بسیار ساده بوده و عروس تنها با یک شتر یا یک ارابه گاوی یا اسبی که روی آن کجاوه بسته بودند، همراه با تعدادی از اقوام به خانه شوهر می رفت. حال آنکه امروزه این مراسم بسیار مجلل شده است ( اعظمی راد، 1382، 29- 30 ).
مراحل ازدواج در میان ترکمن ها قابل توجه است. برخی از این مراحل عبارتند از:

ثوز آتماق:

در این مرحله، پسر، دختری را برای زندگی مشترک خود می پسندد. سپس درباره دختر و خانواده او تحقیق می کنند. بعد از تحقیق و مورد تأیید بودن، چند تن از نزدیکان پسر مانند مادر، خواهر، عمه و خاله به خانه دختر می روند. صاحب خانه پس از پذیرایی، خطاب به میهمانان می گوید: « گلمه دیکدن خیر آل دییپ دیرلار »؛ خوب، بفرمایید، چه خبر؟ و اگر خانواده دختر جمله فوق را نگوید، سر گروه خواستگار، همان جمله را بر زبان می آورد و صاحب خانه با شنیدن خبر خواستگاری با خنده می گوید: « اگر خدا قسمت کند. ان شا ء الله. اما اجازه بدهید ما هم تحقیق کنیم . » سپس برای جواب فرصت می خواهد.

ثوز آلماق:

بعد از مرحله اول، خانواده دختر کار تحقیق را شروع می کند. مدت این تحقیق ممکن است چند هفته یا چند ماه طول بکشد و زنی که نماینده خانواده پسر است، هر از چند گاهی نظر خانواده دختر را جویا می شود. سرانجام در صورت رسیدن به جواب مثبت به خانواده پسر مژده می دهد و می گوید: « ثوزیمی آلدیلار »؛ سخنم- یعنی سخن خواستگاری - پذیرفته شد.

قاپی آچماق:

مرحله آشنایی مقدماتی است. در این مرحله مادر، خواهر، زن عموها و زن برادرهای داماد با اعضای خانواده عروس آشنا می شوند. برای این منظور خانواده داماد با چند بسته شیرینی به خانه پدری عروس می روند. تاریخ مرحله بعد که نامزدی مقدماتی است در این روز تعیین می شود.

دوز دادشماق:

همان بله برون است. دوز دادشماق یعنی نان و نمک یکدیگر را خوردن و نمک گیر یکدیگر شدن که نشان از حرمت نان و نمک در نزد ترکمن ها دارد. در این مرحله که مرحله مقدماتی نامزدی است و بدون حضور دختر و پسر انجام می شود، فقط زن های دو خانواده شرکت دارند. دراین روز طرف داماد هدایایی- که معمولاً به شرح زیر است- را که برای عروس آینده خود آورده تقدیم می کند. یک تخته روسری ترکمنی به نام یایلیق، یک تخته روسری گلدار به نام چارقد ( در قدیم به جای چارقد از یک نوع روسری ابریشمی بافت ترکمن به نام چأشو/ چادر شب استفاده می شد)، یک قواره پارچه پیراهنی، دو ظرف نان روغنی به نام های « قاتلاما، پشمه ». خانواده دختر نیز بخشی از نان های روغنی را- که خانواده پسر آورده است- به عنوان تبرک بین حاضرین تقسیم می کند. این مراسم بعد از ساعتی- که با کف زدن ها و شادی کردن ها همراه است- خاتمه می یابد و در همین زمان، تاریخ نامزدی رسمی دختر و پسر تعیین می گردد.

آداماق:

مرحله اول نامزدی رسمی و به معنی نامیدن یا دختر و پسر را به نام هم کردن است. در این مرحله که زنان دو طرف شرکت دارند، بزرگ تر خانواده داماد، نخی باریک و سیاه و سفید را که به هم تابیده اند به گردن دختر حلقه می کند. این نخ را که « آلاجایوپ » می گویند، نشانه یکی شدن دو شخصیت متضاد یعنی پسر و دختر و توافق آن ها برای زندگی مشترک با حذف تضادهای رفتاری است. بعد از این مراسم، دختر را « آداوغلی » می خوانند، یعنی دختری که نامزد دارد. خوراک اصلی ترکمن ها نان است. ترکمن ها لبنیات، تخم مرغ، گوشت، ماهی و برنج نیز مصرف می کنند. ترکمن ها از چای به ویژه از چای سبز زیاد استفاده کرده و چای مانند نان برای آن ها اهمیت خاصی دارد. ترکمن ها در آشپزی خود، گوجه فرنگی، پیاز، سیب زمینی و سیر به میزان کافی مصرف می کنند. غذاهای ترکمنی عموماً از گوشت گوسفند یا ماهی تهیه می شود.

مال کسشمک:

در این مرحله که همان مرحله تعیین میزان مهریه است، طرف داماد، زمان مجلس تعیین مهریه را به طرف عروس خبر می دهد و سپس با چند تن از نزدیکان خود نظیر پدر یا برادر بزرگ و ... به منزل عروس می روند. خانواده عروس نیز متقابلاً چند تن از نزدیکان خود را دعوت کرده و در این مجلس پس از پذیرایی با شیرینی و میوه از قصد و نیت مهمانان سؤال می شود.آن ها نیز قصد خود را که آگاهی از میزان مهریه است بیان می کنند و پس از چانه زدن ها بر سر میزان مهریه بین دو طرف، سرانجام به وجه غالب در بین مردم رضایت می دهند. وجه مهریه در روز عروس کشان ( کجوه یا پاتختی ) یا - بنا به توافق، چند روز یا چند هفته قبل - البته همراه با عقد رسمی به صورت نقد به خانواده عروس پرداخت می شود.

قودابولماق:

همان مراسم خنچه بردن است و مرحله دوم نامزدی محسوب می گردد و یک یا چند روز و گاهی چند هفته قبل از جشن عروسی برگزار می شود. در این مراسم، عده ای از زنان خانواده داماد با قرار قبلی و با هدایای برای خانواده عروس، جهت اجرای مرحله دوم نامزدی به خانه پدر عروس آینده خود می روند و با این عمل، قرابت سببی را صورتی رسمی تر می دهند.

اوربا یایراتماق:

یک روز قبل از مراسم قودابولماق، مادر داماد جشن کوچکی با حضور زنان فامیل و همسایه ها ترتیب می دهد و از آن ها می خواهد او را در پختن نان روغنی « قاتلاما » یاری دهند. در این جشن کوچک که آن را « اوربا یایراتماق » می نامند، هر کس کاری انجام می دهد و پس از اتمام کار، تعداد 12 قرص نان برای بردن به خانه عروس کنار می گذارند و تعدادی نیز بین زنان حاضر به عنوان تبرک تقسیم می کنند.  

ثاغت بل لِ مک:

این سنت، مراسم مختصری است در خانه پدری عروس که در آن، زنان دو خانواده ( معمولاً مادر، خواهر، زن برادر عروس و زن برادر داماد )، تاریخ و روز عروسی را تعیین می کنند. این روز حتماً باید یکی از روزهای سعد باشد. ترکمن ها روزهای هر ماه قمری را که عدد آخر آن به 7 یا 9 ختم شود، از روزهای سعد می دانند که برای انجام اعمال خیر در نظر گرفته می شود. این روزها را اصطلاحاً « ثاغتلی گون » می گویند.

مصایب ( مصاحب ):

همان ساقدوش است؛ جوانی است هم سن داماد و نزدیک ترین دوست او. در گذشته- حدود 40 سال پیش- مخارج شب عروسی که پذیرایی از دوستان داماد است به عهده مصایب بود و خانه پدری این دوست را به عنوان محل پذیرایی، « مصایب جای » می گفتند. اما امروزه، جوان ترکمن، رأساً مخارج شب عروسی را عهده دار می شود و پذیرایی از دوستان را همراه با پذیرایی پدر و مادر خود از دوستان و آشنایان، در خانه پدری برگزار می کند. زمان این پذیرایی شب قبل از عروسی است. در این شب بعد از صرف شام، کسانی که مایل به کمک نقدی باشند، مبلغ مورد نظر خود را به نماینده داماد می پردازند و او هم نام کمک کنندگان و مبلغ کمک را در دفتری ثبت می کند تا داماد نیز در آینده جبران کند. بزرگ ترها این مبلغ را رأساً به پدر و مادر داماد تقدیم می کنند. بعد از صرف شام و جمع آوری کمک مالی، مراسم جشن و سرور آغاز می شود که با ساز و آواز و ... همراه است. این مجلس تا نیمه شب ادامه دارد و در ضمن آن، ساعت عروس کشان را که معمولاً ساعت 9 یا 10 روز بعد است به میهمانان اعلام می کنند تا کسانی که مایلند، در کاروان عروس و عروس کشان شرکت کنند.

بِ وورچی:

« ب وور » به معنی گوشه و « چی » پسوند صفت ساز است به معنی صاحب و دارنده و اصطلاحاً به زنی می گویند که معتمد خانواده عروس - در خانه عروس - و داماد- در خانه داماد- است. وی در گوشه از « اُی » ( آلاچیق ترکمنی ) یا اتاق ( نزدیک جانشین ها ) می نشیند در حالی که صندوق چوبی، پیش رو دارد و ضمن تحویل گرفتن هدایای مدعوین- که عمدتاً زن هستند- متقابلاً هدایایی تقدیم می کند که بیشتر حالت تبرک دارد تا ارزش مادی و نزد ترکمن ها بسیار ارزشمند است.

کُجه وه ( کجاوه ):

کجه وه در گذشته های دور، اتاقکی بود از جنس پارچه های رنگین و معمولاً چهل تکه که آن را بر روی شتر یا گاری ( اسبی- گاوی ) نصب می کردند و از دورن و برون می آراستند. از این اتاقک برای انتقال عروس و ینگه های او به خانه داماد استفاده می شد و از سقف آن زنگی از نوع جرس، شبیه ناقوس کلیسا می آویختند تا بر اثر حرکت شتر یا گاو به صدا درآید. صدای زنگ، بیانگر جشن و سرور و عروس کشان بود. اما امروزه کجه وه اتومبیل های آخرین مدل است که با گل و گیاه و نوارهای رنگین تزئین می شود و مرکب از دو دستگاه است، یکی مخصوص عروس و دو تن از ینگه های او، دیگری مخصوص داماد و دوستانش.

مراسم کُشتی ( گورشمک ):

در مراسم کشتی که داور آن را امین می نامند کسی که زانوی رقیب یا کتف او را به خاک برساند، برنده مسابقه است و از دست ریش سفیدان محل، جایزه می گیرد. به این جایزه بایراق گفته می شود. قبل از کشتی، روحانی محل، آیاتی از قرآن کریم را تلاوت می کند و مردم آمین می گویند. این مراسم در گذشته های دور، بسیار مرسوم بوده است.

مراسم اسب دوانی:

اسب دوانی که امروزه خیلی به ندرت، آن هم در روستاها و در سطحی ابتدایی برگزار می شود، از مراسم دیدنی در عروسی ترکمن هاست.

الدش دیرمه:

که همان مراسم دست به دست دادن عروس و داماد است. در اولین روز ورود عروس و بعد از پایان مراسم عقد، در حضور جمعی از زنان دوطرف، دست عروس را در دست داماد می گذارند. در ضمن این مراسم، زنی از نزدیکان داماد، اشعاری را با صدای بلند و آهنگین می خواند که متضمن مسئولیت های دو طرف ( عروس و داماد ) در زندگی مشترک است.

اوجه آش:

بعد از مراسم الدش دیرمه، مراسم اوجه آش برگزار می شود و آن، صرف « چکدرمه »، غذای سنتی ترکمن است که با برنج و گردن گوسفند تهیه می شود و مخصوص عروس و داماد است. در این مراسم عروس و داماد به دهان یکدیگر لقمه می گذارند و در پایان مبلغی پول به عنوان هدیه عروس و داماد برای آشپزباشی در داخل ظرف می گذارند ( اعظمی راد، 1382، 29- 61 ).

آداب غذا خوردن

مانند اکثر مناطق ایران، آداب غذا خوردن ترکمن ها منبعث از آموزه های اسلامی است. ترکمن ها پیش و بعد از غذا، دست خود را می شویند. آن ها معمولاً روی زمین غذا می خورند و سفره ای پهن می کنند که به آن ساچاق گفته می شود و نان توی آن می گذارند. زنان و مردان جداگانه غذا می خورند ( عسگری خانقاه و کمالی، 1374، 127 ). از عادات بسیار ارزشمند ترکمن ها این است که قبل از شروع به خوردن غذا « بسم الله » می گویند و بعد از هر غذا، بزرگ یا پیرترین فرد خانواده آیاتی از قرآن کریم را تلاوت می کند و بقیه به شکرانه این نعمتی که نصیبشان شده است، آمین می گویند و اگر صرف غذا با حضور جمعی از دوستان و آشنایان و اقوام باشد- که معمولاً در مراسمی مانند سوگواری، جشن ها و اعیاد مذهبی چنین است- از روحانی محل تقاضا می کنند که دعای سفره را بخواند. این دعا حتماً آیاتی از قرآن کریم است.
خوراک ترکمن ها با توجه به نوع زندگی، اشتغال و محل سکونت، برخی همگانی است و برخی نیز با خصوصیات ویژه ای، خاص مردم ترکمن است ( اعظمی راد، 1382، 112 ). خوراک اصلی ترکمن ها نان است. ترکمن ها لبنیات، تخم مرغ، گوشت، ماهی و برنج نیز مصرف می کنند. ترکمن ها از چای به ویژه از چای سبز زیاد استفاده کرده و چای مانند نان برای آن ها اهمیت خاصی دارد. ترکمن ها در آشپزی خود، گوجه فرنگی، پیاز، سیب زمینی و سیر به میزان کافی مصرف می کنند. غذاهای ترکمنی عموماً از گوشت گوسفند یا ماهی تهیه می شود ( عسگری خانقاه و کمالی، 1374، 125- 127 ).
زنان ترکمن در تهیه غذاهای خوشمزه محلی شهرت و مهارت دارند. این غذاها با توجه به امکانات و مقدورات آنان تهیه می گردد و مهم ترین غذاهای ترکمنی که از قدیم بین آنان معمول بوده و هنوز هم می پزند، عبارتند از: سوزمه که همان پلو آب کشیده معمولی است که با گوشت و خورشت مصرف می شود ( جرجانی، 1382، 28 ) « قاتق لش » ( Qateglesh) که از گوشت و مقدار کمی برنج درست می شود. آن ها همچنین در تمام مراسم خود، برنج را با گوشت و یا ماهی می پزند و به آن « پلاو » ( Plaw ) می گویند. « چکدرمه » (Chekderme) نوعی پلو با گوشت است که برای میهمانان و نیز در مراسم می پزند که گاهی نیز کشمش و یا دانه انار به آن اضافه می کنند ( عسگری، خانقاه و کمالی، 1374، 125- 127 )

آداب تولد فرزند

به دنبال تولد فرزند، پدر بزرگ به فکر ایجاد خانه ای مجزا برای فرزند خود و خانواده او می افتد و بدین ترتیب یک خانواده به آبادی و محل اضافه می شود. پس از اینکه فرزند متولد شد، با خبر کردن قابلمه محلی، زنان و بچه های فامیل نزدیک ترین افراد فامیل را آگاه کرده و مژدگانی می گیرند. چنانچه فرزند پسر باشد قابله می گوید یک مشت به نیروی خانواده اضافه شد و اگر دختر باشد می گوید ثروتمند شدید. پس از شستشو دادن نوزاد بلافاصله روحانی محل را دعوت می کنند تا در گوش نوزاد اذان بگوید و معتقدند که نوزاد برای اولین بار که بانگ الله اکبر را می شنود آروز می کند یک مسلمان با ایمان از دنیا برود. از این پس فامیل با پختن نان و شیرینی مخصوص و تهیه هدایای لازم از جمله لباس، پارچه، وسایل بازی کودک، پول و غیره نزد نوزاد می آیند و با ریختن سکه و نقل بر سر جمعیت، همه شادی می کنند. با دیدن بچه اگر پسر باشد می گویند : « صالحی سندان بولسن؛ یاشی اوزاق بولسن » ( یعنی از صالحان باشد؛ عمرش طولانی باشد )، اما اگر نوزاد دختر باشد می گویند : « باختی آچیق بولسن، یاشی اوزاق بولسن » (یعنی بخت و اقبالش بلند باشد؛ عمرش طولانی باشد ).
از دیگر مراسم مربوط به تولد نوزاد آن است که زیر بالش نوزاد قرآن می گذارند که نشانه اعتقاد وی به اسلام و پیروی از مفاهیم قرآنی است ( جرجانی، 1382، 45- 46 ).

مراسم متوفی

ترکمن ها برای مردگان خود مراسم خاصی دارند که با مراسم سایر اقوام ایرانی شباهت های زیادی دارد. فاتحه که ترکمن ها به آن « آیات اوکاماق » می گویند، پس از پایان یافتن مراسم دفن در سکوت، خوانده می شود. پس از آن، یکی از نزدیکان متوفی رو به حضار کرده و با ذکر وصی، اعلام می کند که هر کس بدهی و یا طلبی از متوفی دارد، به وصی مراجعه نماید.
همچنین رسم است که پس از خواندن نماز میت و خاکسپاری، پیش نماز با صدای بلند و با ذکر نام متوفی، از حضار سؤال می کند: « فلانی نأهیلی آدام دی؟ » ( یعنی فلانی چگونه آدمی بود؟ ) که در پاسخ همه حضار می گویند: « اونگات قووی آدام دی » ( یعنی آدم خوبی بود ). این سؤال و جواب سه بار تکرار می شود.
معمولاً در بین ترکمن ها سوم، هفتم، چهلم، صدم و سال متوفی را مراسم می گیرند و نذری می دهند که به آن « صدقه » می گویند این روزها را به ترتیب « اوچی »، « یدی سی »، « قیرقی »، « یوزی » و « ییلی » می نامند. صاحب عزا و نزدیکان و حتی همسایگان متوفی، حداقل تا مراسم چهلم متوفی، هیچ سازی و یا آهنگی را گوش نمی دهند و جشن عروسی برپا نمی کنند. صاحبان عزا و نزدیکان متوفی، تا روز چهلم، ریش و سبیل خود را نیز نمی تراشند. تا سوم متوفی، رسم است که در آن خانه غذایی پخته نشود و دراین مدت، همسایگان متوفی برای بازماندگان و صاحب عزا، غذا درست می کنند.
ترکمن ها هیچ گاه پشت سر فرد متوفی غیبت نمی کنند و این امر را گناهی بزرگ می دانند وهنگامی که سواره یا پیاده از کنار قبرستان عبور می کنند، در حال گذر، فاتحه ای خوانده و دست به صورت خود می کشند. این رسم به قدری مورد تأکید است که حتی آن ها که خواندن فاتحه را نمی دانند، به نیت قلبی، به هنگام گذر از قبرستان، دست به صورت خود می کشند و از خداوند برای اموات، طلب رحمت و آمرزش می کنند.
سوگواری زنان مخصوصاً در هفت روز اول همراه است با گریه و زاری و خواندن اشعاری در رثای متوفی است که به « یاث قوشغی لار » معروف است. یاث قوشغی لار انعکاس احساسات و عواطف زنانی است که با متوفی نسبت فامیلی یا رابطه خانوادگی بسیار نزدیک دارند ( اعظمی راد، 1382، 105- 107 ). گرچه اشعار مربوط به مرثیه خوانی با حزن و اندوه همراه است، اما این نوع شعر ضمن داشتن ظرافت و جوهر شعری، از محتوای غنی برخوردار است. نوع اشعار که زنان عزادار و سوگوار، به طور انفرادی یا دسته جمعی می خوانند اغلب دو بیتی است و پایان هر دو بیتی نیز به ای وای ختم شده و در آخر نیز به گریه و شیون دسته جمعی منتهی می شود.
با نگاهی به محتوای اشعار مرثیه خوانان به خوبی می توان دریافت که زن عزادار چه نسبتی با متوفی دارد و او چگونه و در چه سنی وفات یافته است. ترکمن ها عباراتی را برای عرض تسلیت به صاحب عزا به کار می برند که مانند سایر نقاط کشورمان عموماً با درخواست غفران الهی برای متوفی و صبر و بردباری برای بازماندگان همراه است، مانند: « الله رحمت اتسین » ( خدا رحمت کند )، « ایمانلی بولسون » یا « ایمانی همرا بولسون » ( ایمان بدرقه راهش باد ) و « ر وحی شاد بولسون » ( روحش شاد باشد. )
منبع مقاله :
یوسفی، جعفر، (1391)، قوم ترکمن، تهران: نشر امیرکبیر، چاپ اول.