نويسنده: دکتر غلامرضا فدايي عراقي




 

قرائت عبارت از اختلاف مربوط به « الفاظ » و عبارات وحي از نظر تخفيف و تشديد و امثال آنهاست که از سوي قراء نقل شده است (1) و ابن جزري در تعريف قرائت گفته است: قرائت عبارت از علم به کيفيت اداي کلمات قرآن و اختلاف اين کيفيت است. اختلافي که به ناقل و راوي آن منسوب است (2). باز گفته اند که قرائت به کسر قاف و تخفيف راء، از نظر قراء عبارت است از اينکه قرآن کريم خوانده شود اعم از اينکه قرائت به صورت تلاوت، يعني پيوسته، يا به صورت اداء، يعني از طريق فراگيري و دريافت از مشايخ و اساتيد خوانده شود (3).
در هر حال با توجه به اين تعريف ها مي توان گفت که قرائت عبارت است از تفوه به الفاظ قرآن کريم به همان صورت و کيفيتي که رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) تلفظ مي کرد يا عبارت است از خواندن و تلفظ الفاظ قرآن کريم به همان صورت و کيفيتي که در حضور رسول خدا خوانده مي شد و آن حضرت اين قرائت را تأييد مي کرد. بنابراين قرائت گاه از رهگذر سماع و شنيدن از شخص پيامبر و گاه از طريق نقل قرائت ديگران در حضور وي و تأييد آن حضرت به دست مي آيد.
اقسام قرائت را در وهله ي اول به دو قسم متواتر و صحيحه و صحيحه را به دو قسم جامع و شاذه تقسيم مي کنند. بخش جامع به مستفيضه و غير مستفيضه تقسيم مي شود.
هدف علم قرائت تحصيل ملکه جهت ضبط اختلافات متواتره است و فايده ي آن حفظ کلام خدا از تحريف و تغيير است. مبادي آن مقدمات مشهور يا روايت شده از افراد موثق در اين خصوص است (4).
قرائت قرآن، ادوار مختلفي را پشت سر گذاشته است. اين ادوار تاريخي در آغاز پيدايش، به صورت تعليم آيات و سور قرآني چهره نمود و در اين دوره مردم صرفاً براي يادگيري قرآن آن را قرائت مي کردند.
مرحله ي بعد، مرحله ي تلاوت بود که مردم به جهت دستيابي به ثواب، آن را قرائت مي کردند. مرحله ي ديگر، مرحله ي حفظ تمام يا قسمتي از قرآن بود. آنگاه مرحله ي روايت يعني اسناد قرائت به رسول مکرم اسلام، و سپس مرحله ي تخصص براي افرادي که در اين مرحله کار کرده و مهارت کسب نموده بودند رسيد و سرانجام به صورت فن و دانشي درآمد که داراي ضوابط و اصول و برخودار از آثار و مؤلفات و فراورده هايي از تحقيقات ارزنده شد و جزء شاخه اي از علوم قرآني قرار گرفت. تفصيل اين مطلب را در کتاب فهرست موضوعي نسخه هاي خطي عربي کتابخانه هاي جمهوري اسلامي ايران و تاريخ علوم و تراجم دانشمندان اسلامي ( علوم قرآني ) نگارش آقاي محمدباقر حجتي مي توان جستجو کرد (5).
در بين قاريان مشهور، قراء سبعه عبارتند از: ابوعبدالله نافع بن ابي نعيم مدني، عبدالله بن کثير مکي، عاصم کوفي، حمزه بن حبيب زيات کوفي، ابوالحسن کسائي کوفي، ابوعمرو بن علاء بصري و ابن عامر دمشقي. از اين قاريان افراد سرشناس ديگري روايت کرده اند که گاه از آنها به قراء عشره يا اربعه ي عشره ياد شده است (6).
نويسندگان کتاب ها و آثاري که در احتجاج بر قرائات تدوين شده عبارتند از: 1- ابوبکر محمد بن سري ( م 316 ق )، معاصر ابن مجاهد که فقط توانست احتجاج مربوط به قرآن، سوره ي فاتحه و جزئي از سوره ي بقره را به انجام برساند؛ 2- محمد بن حسن انصاري ( م 351 ق ) که کتاب السبعه بعللها الکبير را نوشت؛ 3- ابوبکر محمد بن حسن بن مقسم عطار ( م 362 ق ) که ابن نديم کتاب هاي زير را از او در احتجاج بر قرائات ياد کرده است: الف- کتاب احتجاج قرائات، ب- کتاب السبعه بعللها الکبير، ج- کتاب السبعه، الاوسط، د- کتاب الاوسط و ه‍- کتاب الاصغر؛ 4- حسين بن احمد خالويه ( 270 ق ) که کتاب الحجة في علل القرائات السبع را تأليف کرد و 5- ابوعلي. فارسي ( 377 ق ) که کتاب الحجة را در احتياج بر قرائات سبع نگاشت.
عده اي از دانشمندان کتاب الحجة ابوعلي فارسي را مختصر يا فشرده کرده اند. اينان عبارتند از: مکي بن ابي طالب ( م 437 ق )، اسماعيل بن خلف انصاري ( 455 ق ) و محمد بن شريح اشبيلي ( م 476 ق ). ابوعلي فارسي درصدد بود تا کتابي در احتجاج بر قراآت شاذ، تأليف کند، اما پيشامدهاي زمان به وي چنين فرصتي را نداد. شاگرد ابوعلي فارسي، يعني ابوالفتح ابن جني ( م 392 ق )، همين مطلب را در مقدمه ي کتاب المحتسب آورده و گفته است که: « من درصدد تحقق بخشيدن چنين هدفي برآمدم که استادم ابوعلي فارسي آهنگ آن داشت، ولي بدان توفيق نيافت و من با نگارش کتابي درباره ي قرائات شاذ آرزوي او را محقق ساختم (7) ».
شيوع پديده ي اختلاف قرائات به نيمه ي اول قرن اول هجري برمي گردد. عثمان بن عفان، مقري خاصي براي هر يک از بلاد تعيين کرد تا با مصحفي که براي آنها فرستاده بود، مردم را براساس آن متحد کند. فرستادگان عبارت بودند از:
1- عبداله بن سائب مخزومي ( م حدود 70 ق ) به مکه، 2- ابوعبدالرحمن سلمي ( م 74 ق ) به کوفه، 3 - عامر بن عبدقيس ( م حدود 55 ق ) به بصره، 4- مغيره بن ابي شهاب مخزومي ( م هفتاد و اندي پس از هجرت ) به شام و سرانجام زيد بن ثابت ( م 45 ق ) به عنوان مقري مدينه. اين کار در سال بيست و پنجم يا سي ام هجري اتفاق افتاد.
عثمان دستور داد تا مصحف هاي امام بر طبق قراآت گوناگون و معتبر با رسم الخط هاي مختلف نگارش شود، همچنين دستور داد که پاره اي از حروف و کلمات قرآن به صورتي نگارش يابد که در آن کلمه بتواند پذيراي وجوه مختلف قرائت باشد. درباره ي شمار مصاحفي که عثمان دستور نوشتن آنها را صادر کرد،‌ اختلاف نظر ديده مي شود، اما آنچه مشهور است به پنج عدد مي رسد و سيوطي نيز اين عدد را به سخاوي در کتاب الوسيله، شرح الرائيه که معروف و موسوم به القيله بوده نسبت داده است. هدف عثمان در نگارش مصاحف متعدد اين بوده است که مسلمانان در تلاوت قرآن کريم بر سر قراآت معتبر متحد شوند. باقلاني در کتاب الانتصار گويد: « هدف عثمان با هدف ابوبکر در جمع قرآن ميان دو لوح متفاوت بود. عثمان با اين هدف دستور جمع و تدوين قرآن کريم را صادر کرد تا مردم را بر قراآتي که نقل آن از نبي اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) ثابت و معروف بود،‌متحد سازد و ساير قراآت را ملغي و مردود نمايد و به اتفاق مهاجرين و انصار مردم را به يک مصحف وادارد. زيرا اختلاف اهل عراق و شام درباره ي پاره اي از کلمات و حروف قرآن کريم بسيار جدي و خطرناک بود. احتمالاً اختلاف هاي ميان مردم عراق و شام منشأ انتشار « قراآت شاذ » است (8). در هر حال قراء معروف در مدينه، مکه، کوفه، بصره و شام هر يک براي خود عنوان و اهميتي داشتند. اکثر مورخان بر اين هستند که اولين کتاب تأليف شده از قراآت توسط ابوعبيد قاسم بن سلام ( م 224 ق ) است. بعضي آن را به ابوحاتم سجستاني ( م 225 ق ) نسبت مي دهند و سيد حسن صدر صاحب کتاب تأسيس الشيعه لعلوم الاسلام آن را به ابان بن تغلب ( م 141 ق ) منسوب و آن را از قول ابن نديم نقل مي کند (9).

[1] ابن حَبَش، ابوعلي حسين بن محمد دينوري

نام: حسين
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوعلي، دينوري
اسم اشهر: ابن حبش
سال و محل تولد: بيش از 300 ق [دينور]
سال و محل وفات: 373 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: قرائت
استادان: عباس بن فضل بن شاذان رازي و ابوبکر ابن مجاهد
شاگردان: وي شاگردان بسياري داشته که يکي از آنها به نام ابوالعلا در کتاب ذکر شده است.

سرگذشتنامه:

از جزييات زندگي وي چيزي نمي دانيم، تنها مي توان گفت او براي استماع از ابويعلي موصلي ( م 307 ق ) و عباس رازي ( م 310 ق ) مي بايست پيش از سال 300 قم متولد شده و در اوايل عمر در بغداد بوده باشد. ابن حبش چنانکه از نسبتش برمي آيد، اهل دينور بوده و بخشي از عمرش را در همانجا به اقراء اشتغال داشته است. وي همچنين سفري به حران براي فراگيري قرائت داشته است. ابن حبش چنانکه از برخي منابع برمي آيد، با قرائت قاريان مختلف آشنا بود. ليکن شهرت او در روايت قرائت ابوعمرو است.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 305-306.

[2] ابن سِنان خَفاجي، ابومحمد عبدالله بن محمد

نام: عبدالله
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابومحمد خفاجي
اسم اشهر: ابن سنان
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 469 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: قرائت، ادب و شعر
استادان: ابونصر منازي و ابوالعلاء معرّي

سرگذشتنامه:

تبار او به خليفه ي خفاجه مي رسيد که در آغاز سده ي 4 ق از صحراي عربستان و حجاز به شام عليا مهاجرت کردند. وي در آغاز به فراگيري قرآن مجيد و حديث پرداخت و در فنون ادب نزد دانشوران حلب به کمال رسيد و در سلک محدثان و قاريان قرآن درآمد و از آنجا که قرآن را به سبک مخصوص خود و به نغمه ي اهل حلب مي خواند، زبانزد خاص و عام گرديد. ابن سنان سرودن شعر را از کودکي شروع کرده بود و در 435 ق که هنوز نوجوان بود، مرثيه اي در سوگ مخلص الدوله ي منقذي سرود. ابن سنان علاوه بر شعر و ادب به فضايل ديگر نيز آراسته بود. شعر و ادب ابن سنان را غالب نويسندگان ستوده اند. وي از نوجواني در سرودن شعر از سبک شريف رضي تقليد مي کرد. سبک نگارش ابن سنان در نثر نيز ساده، روشن، عالمانه، منتقدانه و فني است.

آثار چاپي:

الاصوات و مخارج الحروف العربية، ديوان شعر الخفاجي و سرّ الفصاحة

آثار يافت نشده:

الحکم بين النظم و النثر، حکم منثورة،‌ الصرفة، عبارة المتکلمين في اصول الدين، العروض و في رؤيه الهلال.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 716-3 / 717.

[3] ابن سِوار، ابوطاهر احمد بن علي بن عبيدالله بغدادي

نام: احمد
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوطاهر [ن.م]
اسم اشهر: ابن سوار
سال و محل تولد: 412 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 496 ق، بغداد
مذهب و شريعت: حنفي
رشته ي علمي و تخصص: قرائت، ادب و حديث
استادان: ابن سوار قرائت را نزد مشايخي چون ابوالفتح عبدالواحد بن شيطا، علي بن محمد بن فارس خياط، احمد بن مسرور بن عبدالوهاب، حسن بن ابوالفضل شرمقاني و حسن بن علي بن عبدالله عطار فراگرفت.
شاگردان: ابومحمد سبط خياط، ابوالکرم شهرزوري، ابوطاهر سلفي و ابوعلي بن سکره ي صدفي از او قرائت آموخته اند.

سرگذشتنامه:

ابن سوار در حدود چهل سال به فراگيري و آموختن حديث و قرائت پرداخت و ظاهراً در اواخر عمر نابينا شد و در بغداد درگذشت.

آثار:

تنها اثر به جاي مانده ي او کتاب المستنير في القرائات العشر است. ابن سوار ظاهراً آثار ديگري نيز در علوم قرآني تأليف کرده که از آن ميان به کتاب او در مفردات قاريان دهگانه مي توان اشاره کرد.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 372-3 / 721.

[4] ابن غَلْبُون، ابوالحسن طاهر بن عبدالمنعم بن عبيدالله

نام: طاهر
نام پدر: عبدالمنعم
کنيه و لقب: ابوالحسن [ن.م]
اسم اشهر: ابن غلبون
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 399 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: قرائت و ادب
استادان: پدرش عبدالمنعم، ابوعدي عبدالعزيز بن علي مصري، علي بن محمد هاشمي، ابوبکر قطيعي، در بصره علي بن محمد بن صالح هاشمي، محمد بن يوسف بن نهار حرتکي، علي بن محمد بن خُشنام، در قرائت و حديث، ابن حمويه ي نيشابوري و حسن بن رشيق
شاگردان: ابوعمرو، ابراهيم بن ثابت اقليشي، ابوالفضل عبدالرحمن بن احمد رازي، ابوالفتح احمد بن بابشاه عراقي و محمد بن احمد بن علي قزويني

سرگذشتنامه:

وي در مصر به فراگيري قرائت پرداخت. او در ميانه يا اواخر سالهاي 350-360 ق براي تکميل آموخته هاي خود رهسپار عراق شد. طاهر قرائت را در بصره از محضر استادانش آموخت. وي در کنار قرائت به فراگيري ادب نيز توجه داشت. وي پس از بازگشت به مصر به عنوان استادي معتبر در قرائت شناخته شد. چنانکه ابوعمروداني او را در ميان معاصرانش در فهم و دانش بي همتا دانسته است. وي به بصره نيز سفر کرده است.

آثار:

التذکرة در قرائات هشتگانه.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 363.

[5] ابن فَحّام، ابو محمد حسن بن محمد بن يحيي بن داوود

نام: حسن
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابومحمد [ن.م]
اسم اشهر: ابن فحّام
سال و محل تولد: نيمه ي اول سده ي 4 ق، سامرا
سال و محل وفات: 408 ق، سامرا
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: قرائت و حديث
استادان: اسماعيل بن محمد صفار، مشايخ بغداد، ابوبکر محمد بن حسن نقاش، ابوبکر بن مقسم و بکّارين احمد در قرائت و عمويش عمر بن يحيي، محمد بن احمد بن عبيدالله منصوري و محمد بن فرخان دوري در حديث
شاگردان: نصر بن عبدالعزيز فارسي، علي بن محمد بن فارس خياط و ابوعلي غلام هراس در قرائت، ابوجعفر طوسي، احمد بن علي نجاشي و ابوسعد سمّان رازي

سرگذشتنامه:

ابن فحّام اهل سامرا بود و عمرش را در همانجا به پايان رسانيد. وي عامل مهم انتقال قرائت و حديث مشايخ سامرا به آيندگان بود. ابن فحام گذشته از بهره گيري از مشايخ سامرا، از اوان جواني به بغداد نيز مي آمده و از مشايخ آنجا استفاده مي کرده است. ابن فحّام در علم قرائت به عنوان يکي از حلقه هاي اتصال در پاره اي از سلسله هاي اسناد به شمار مي آيد.

آثار:

انکار غسل الرجلين و الآيات المنزلة في اهل البيت به ابن فحام نسبت داده شده.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 380-4 / 381.

[6] ابن مِقْسَم، ابوبکر محمد بن حسن بن يعقوب عطار

نام: محمد
نام پدر: حسن
کنيه و لقب: ابوبکر، عطار
اسم اشهر: ابن مقسم
سال و محل تولد: 265 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 354 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: قرائت، تفسير، حديث و ادب
استادان: ثعلب، قرائت از عباس بن فضل رازي و جمعي ديگر
شاگردان: ابوبکر بن مهران، ابوالحسن بن رزقويه، علي بن احمد رزاز، ابوعلي بن شاذان و گروه بسيار ديگري، در ادب، قرائت و حديث از او استفاده کرده اند.

سرگذشتنامه:

ابن مقسم، مقري، مفسر، محدث و نحوي بغدادي بوده است. خطيب بغدادي او را ثقه و يکي از آگاه ترين مردم به مکتب نحو کوفي و داناترين ايشان به قرائات معرفي کرده و کتاب الانوار او را در تفسير مورد تمجيد قرار داده و او را شيخ القُرّاء خوانده است. وي بيش از همه به علوم قرآن اشتغال داشت.

آثار:

احتجاج القراءات، اختياره في القراءات، الانتصار لقُرّاء الامصار، السبعة الاوسط، السبعة بعللها الکبير، اللطائف في جمل هجاء المصاحف، المدخل الي علم الشعر، المذکر و المؤنث، المقصور و الممدود.

آثار چاپي:

کتابي در نحو و رديه اي بر معتزله.

آثار خطي:

الانوار في تفسير القرآن و جزء فيه من حديث ابن مقسم عن شيوخه.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 372؛ دهخدا، 1 / 395.

[7] ابن منادي، ابوالحسين احمد بن جعفر بن محمد

نام: احمد
نام پدر: جعفر
کنيه و لقب: ابوالحسين
اسم اشهر: ابن منادي
سال و محل تولد: 256 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 336 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: حنبلي
رشته ي علمي و تخصص: قرائت و فقه
استادان: حسن بن عباس رازي، سليمان به يحيي ضبّي، ادريس بن عبدالکريم و فضل بن مخلد دقّاق در علم قرائت
شاگردان: ابوالحسن علي بن عمر دارقطني، عبيدالله بن ابراهيم عمري و جمعي ديگر

آثار:

به گفته ي ابن نديم او بيش از 120 اثر در علوم مختلف داشته که بيشترين آنها مربوط به علوم قرآني بوده است

آثار خطي:

متشابه القرآن تنها اثر خطي شناخته شده از اوست، الملاحم.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 693.

[8] ابوبکر نقاش، محمد بن حسن

نام: محمد
نام پدر: حسن
کنيه و لقب: ابوبکر [ن.م]
اسم اشهر: ابوبکر نقاش
سال و محل تولد: 266 ق، موصل
سال و محل وفات: 351 ق، بغداد
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: قرائت و حديث
شاگردان: دارالقطني

سرگذشتنامه:

او در طلب استماع قرآن سفر بسيار کرد و از مغرب تا ماوراءالنهر را درنورديد و سرانجام در بغداد ساکن شد و در محله ي دارالقطن به تعليم پرداخت. وي در قرائت قرآن نزد همگان حجت بود، ولي در نقل حديث، محدثان اهل سنت و حتي شاگرد صميمي وي، دارالقطني، او را بي احتياط شمرده اند و به سختي از وي انتقاد کرده اند. تعدادي از احاديثي که خرده گيران بر وي به عنوان شاهد بي تميزي وي ذکر کرده اند، آشکارا رنگ شيعي دارد. واضح است که وي تمايلات شيعي داشته است، هرچند که چگونگي تشيع وي روشن نيست.

آثار خطي:

شفاء الصدور.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف تشيع، 1 / 390.

[9] محمد بن حسن بن محمد بن زياد شعراني

نام: محمد
نام پدر: حسن
کنيه و لقب: ابوبکر
اسم اشهر: دارقطني
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 351 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: قرائت و تفسير

آثار:

ارم ذات العماد، الاشارة في غريب القرآن، دلائل النبوة، شفاء الصدور، معجم اصغر، معجم اکبر، معجم اوسط، المناسک و الموضح في معاني القرآن.

منابع و مآخذ:

ريحانة الادب، 2 / 6.

[10] ابوحيان توحيدي، علي بن محمد بن عباس

نام: علي
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوحيان [ن.م]
اسم اشهر: ابوحيان توحيدي
سال و محل تولد: 310 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 414 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: [ن.م]
رشته ي علمي و تخصص: ادب، فلسفه، فقه و کلام
استادان: ابوسعيد سيرافي، ابوبکر قفال شامشي، قاضي ابوالفرج نهرواني، ابوحامد مرورودي، يحيي بن عدي، ابوسليمان سجستاني و جعفر خلدي

سرگذشتنامه:

ابوحيان در خانواده اي تنگدشت و گمنام به دنيا آمد و به زودي پدر و مادر خود را از دست داد و با سرپرستي عمويش بزرگ شد. اطلاع مشروحي از جواني ابوحيان در دست نيست. وي علوم مختلف از جمله ادب، فقه، کلام و فلسفه را نزد علماي برجسته ي زمان فراگرفت. از منابع چنين برمي آيد که وي در کودکي به بغداد آمد و در آنجا به کار استنساخ کتاب پرداخت. وي به جهت کسب روزي بيشتر و شغلي آسان تر به دربار مهلبي وزير معزالدوله پيوست. ابوحيان تنها در آخرين روزهاي زندگي که تقريباً دچار فلج کامل شده بود، به نوعي آرامش رسيد.

آثار چاپي:

الاشارات الالهية، الامتاع و المؤانسة، البغدادية،‌ البصائر و الذخائر، حکاية ابي القاسم البغدادي، رسالة الحياة، رسالة السقيفه، الصداقة و الصديق، رسالة في العلوم، رسالة في علم الکتابة، مثالب الوزيرين يا اخلاق الوزيرين، المقايسات و الهوامل و الشوامل.

آثار خطي:

الحج العقلي اذاضاق القضاء عن الحج الشرعي، الرد علي ابن جني في شعر المتنبي، رسالة في التشويق الي الحياة الدائمة و البقاء السرمد

آثار يافت نشده: الرسالة في اخبار الصوفية، تقريظ الجاحظ، الزلفي و المحاضرات و المناظرات.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 410-5 / 415.

[11] ابن الصلت، شيخ ابوالحسن احمد بن محمد ابن موسي اهوازي

نام: احمد
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوالحسن [ن.م]
اسم اشهر: ابن الصلت
سال و محل تولد: 408 ق
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث
شاگردان: نجاشي و شيخ طوسي. وي از مشايخ نجاشي و شيخ طوسي است و شيخ طوسي به واسطه ي وي از ابي العباس احمد بن محمد بن سعيد سبيعي همداني معروف به ابن عقده ( م 333 ق ) و نيز در چند محل از فهرست خود از جمله در شرح حال ابوالعباس احمد بن محمد معروف به ابن عقده نقل روايت مي کند.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف تشيع، 1 / 339.

[12] ابن منده، ‌ابوعبدالله محمد بن اسحاق بن محمد

نام: محمد
نام پدر: اسحاق
کنيه و لقب: ابوعبدالله [ن.م]
اسم اشهر: ابن منده
سال و محل تولد: 310 ق [اصفهان]
سال و محل وفات: آخر ذيقعده ي 395 ق، [ن.م]
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: حديث

سرگذشتنامه:

وي از محدثان مشهور و نامدارترين فرد خاندان خود بود. از پدر و عموي پدرش عبدالرحمن بن يحيي و نيز از جمعي ديگر از مشايخ اصفهان مانند محمد بن قاسم کراني، محمد بن عمر بن حفص و ابوعلي حسن بن محمد بن نضْر حديث شنيد. وي در 330 ق يا سالي پيش از آن در جستجوي حديث سفري را آغاز کرد که 45 سال طول کشيد. او خود گفته که شرق و غرب را دو بار زيرپا گذاشته است. ابن منده نخست به نيشابور رفت. در آنجا از محمد بن حسين قطان، ابوعلي محمد بن احمد ميداني، ابوالعباس اصم و... حديث شنيد. وي بجز نيشابور در ديگر شهرهاي خراسان هم اقامت کرد. وي براي استماع حديث به بخارا، سرخس، بلخ، عراق، شام، بغداد، دمشق، طرابلس، بيت المقدس، مصر، اسکندريه، تنّيس و جزيره ي تونه سفر کرد.

آثار يافت نشده:

تاريخ اصبهان، دلائل النبوة و الناسخ و المنسوخ.

آثار چاپي:

الايمان، الرد علي الجهمية، فتح الباب في الکني و الالقاب و مسند احاديث ابراهيم بن ادهم الزاهد.

آثار خطي:

الاسامي و الکني، الامالي، تسمية المشايخ، التوحيد، ذکر عدد ما لکل واحد من الصحابة من الحديث و معرفة الصحابة.

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 698-699؛ سير اعلام النبلاء 17 / 29-30.

[13] ابوعبدالله حسين بن محمد بن عبدالوهاب

نام: حسين
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوعبدالله
اسم اشهر: بارع بغدادي / بارع دباس
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: شعر، ادب، لغت و قرائت

سرگذشتنامه:

اوبا ابن الهبارية کمال مصاحبت و يگانگي داشته و لطائف و مزاح بسياري در ميان ايشان وقوع يافته و بارع به نوشته ي بعضي، از اکابر شيعه بوده و از خانواده ي وزارت مي باشد چون قاسم بن عبدالله وزير معتضد و مکتفي بوده و در زمان وزارت خود، ابن الرومي را مسموم گردانيد و اما دباس بر وزن عباس، به عربي دوشاب فروش را گويند، بنا به ظاهر عبارت صاحب روضات و ابن خلکان صفت خود حسين بن محمد است و ظاهر عبارت فاضل محدث معاصر که صاحب ترجمه را به ابن الدباس عنوان کرده، اين است که صفت يکي از پدران او بوده است. او در آخر عمر نابينا بود.

منابع و مآخذ:

ريحانة الادب، 1 / 135؛ دائرة المعارف تشيع.

[14] حسن بن محمد بن حبيب واعظ

نام: حسن
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوالقاسم
اسم اشهر: نيشابوري
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 460 ه‍ [ن.م]
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: تفسير، قرائت، تاريخ و ادب

سرگذشتنامه:

موافق آنچه در صفحه ي اول کتاب عقلاء المجانين به واسطه ي ياقوت حموي از عبدالغافر نقل شده، او اديبي است نحوي، واعظ، قاري، مورخ، مفسر، و در غزوات و قصص و سير با خبر و در علوم قرائت و معاني قرائات مختلف، امام عصر خود بوده و در آن علم شريف و علوم ادبيه مصنفاتي برآورده و براي عوام موعظه و براي اهل علم تدريس مي کرده و علم بسياري در نيشابور به جهت او انتشار يافته است.

آثار:

تفسير القرآن مجيد.

آثار چاپي:

عقلاء المجانين.

منابع و مآخذ:

ريحانة الادب، 4 / 261.

[15] ابن فارس، ابوالحسين احمد بن فارس بن زکريا بن حبيب

نام: احمد
نام پدر: فارس
کنيه و لقب: ابوالحسين [ن.م]
اسم اشهر: ابن فارس
سال و محل تولد: [ن.م] کرسف از توابع قزوين
سال و محل وفات: 395 ق، ري
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: لغت، شعر و ادب
استادان: از معروف ترين استادان وي مي توان از: پدرش زکريا بن قاموس، ابوالفضل محمدبن عميد، علي بن ابراهيم بن سلمه قطان، ابوالقاسم سليمان بن احمد بن ايوب طبراني، ابوسعيد سيرافي نام برد.
شاگردان: بديع الزمان همداني پايه گذار فن مقامه نويسي، صاحب بن عباد، ابوالفتح بن عميد، ابوطالب مجدالدوله و...

سرگذشتنامه:

درباره ي سال تولد او اطلاعي در دست نيست و علت آن بي گمان روستازادگي و گمنامي او در آغاز زندگي بوده است. وي در قزوين نزد پدرش زکريا که فقيهي شافعي مذهب و دانشمندي اهل لغت و ادب بود، دانش آموخت. وي تشنه ي آموختن بود و در اين راه از هيچ کوششي فروگذار نکرد. در قزوين، همدان، زنجان، ميانه، اصفهان و بغداد به تحصيل پرداخت. ابن فارس به زودي در فقه، حديث، نحو، لغت، شعر و ادب دانش کافي به دست آورد و شهرتش عالمگير شد. وي که فقيه زبردستي بود، به شيوه ي اهل حديث، مجلس املا داشت. وي به امور دنيا سخت بي اعتنا بود و به همين سبب همواره از خوارمايگي هم روزگارانش شکوه داشت و چندان بخشنده بود که گاه حتي جامه و فرش خانه ي خويش را به نيازمندان مي بخشيد. ابن فارس در ري درگذشت.

آثار چاپي:

ابيات الاستشهاد، الاتباع و المزاوجة، اوجز السيرلخير البشر، تمام فصيح الکلام، کتاب ثلاثة، الحورالعين، الخضارة، ذم الخطاء في الشعر، الصاحبي في فقه اللغة و سنن العرب و کلامها، کتاب فتيا فقيه العرب، الفرق بين الانسان و غيره من الحيوان في اشياء من الخلق و الخُلق، اللامات، متخير الالفاظ، المجمل في اللغة، المذکر و المؤنث، مقالة في اسماء اعضاء الانسان يا خلق، مقالة کلا و ما جاء منها في کتاب الله، مقاييس اللغة يا معجم مقاييس اللغة و النيروز

آثار خطي:

اخلاق النبي (صلي الله عليه و آله و سلم)، الانواء، تفسير اسماء النبي (صلي الله عليه و آله و سلم)، حلية الفقهاء،‌ رسالة في فرائض العرب، رسالة في المعاريض، شرح ديوان الحماسه ي ابوتمام،‌ فوائد الفاظ القرآن،‌قصص النهار و سمرالليل و اليشکريات.

آثار يافت نشده:

از جمله کتاب هايي که به وي نسبت داده شده، ولي يافت نگرديده عبارتند از: اشتقاق اسماء البلدان، اصول الفقه، الاضداد، الافراد،‌ الامالي، الامثلة الاسجاع، الانتصار لثعلب، التاج، الثياب و الحلي، جامع التأويل في تفسير القرآن و تعدادي کتب ديگر

منابع و مآخذ:

دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 372-368؛ عطار، مقدمه ي صحاح، 71.

پي‌نوشت‌ها:

1. محمد بن عبدالله زرکشي، البرهان في علوم القرآن، 1 / 38.
2. محمدباقر حجتي، فهرست موضوعي نسخه هاي خطي عربي کتابخانه هاي جمهوري اسلامي ايران و... بخش اول علوم قرآني، تهران، سازمان مدارک فرهنگي انقلاب اسلامي، سروش، 1370. ص 158.
3. محمدباقر حجتي، همان 159-160.
4. احمد بن مصطفي طاش کبري زاده، موسوعه مصطلحات مفتاح السعاده و مصباح السياده في موضوعات العلوم محقق علي دحروج. بيروت، مکتبة لبنان ناشرون، 1988 ص 708.
5. محمدباقر حجتي همان ص 130.
6. محمدباقر حجتي، پژوهشي در تاريخ قرآن کريم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1360. بخش 4
7. محمدباقر حجتي، فهرست موضوعي... ص 148
8. همان، صص 136-137.
9. همان، صص 139-140.

منبع مقاله :
فدايي عراقي، غلامرضا؛ (بهار 1383)، حيات علمي در عهد آل بويه، تهران: مؤسسه ي انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ اول