نويسنده : انجمن عقب ماندگي ذهني آمريکا
برگردان: احمد به پژوه و هادي هاشمي



 

به موازات تداوم و استمرار نظام هاي عمومي براي انتقال نظام هاي ارائه ي خدمات خود به يک رويکرد مبتني بر حمايت، اين نظام ها با چالش هاي چندي مواجه مي شوند، از جمله سازماندهي نظام هاي عمومي، برابري، تعليم و تربيت و کارآموزي، تضمين کيفيت و تبديل نوآوري به يک اقدام سراسري.

سازماندهي نظام هاي عمومي:

گسستگي بين نيازهاي باليني فردي براي حمايت و روش هايي که امکان دارد سياست عمومي خدمات را سازمان دهد، وجود دارد. فردي که به عنوان فرد عقب مانده ي ذهني تشخيص داده شده، ممکن است براي خدمات عقب ماندگي ذهني - ناتواني هاي رشدي واجد شرايط باشد. اگر آن فرد مورد نظر نيازهاي حمايتي هم براي خدمات بهداشت رواني يا خدمات حمايت از فرايند افزايش سن، داشته باشد، استحقاق او در نظام عقب ماندگي ذهني ممکن است مانع دسترسي او به خدمات يک سازمان متفاوت شود؛

برابري:

بيشتر نظام هاي عمومي از توزيع ناعادلانه ي منابع خدماتي رنج مي برند. برخي افراد بسته هاي خدماتي بسيار پرهزينه و اغلب خدمات محدودي را دريافت مي کنند، در صورتي که ديگران، براساس شواهد مربوط به فهرست هاي انتظار، به هيچ وجه به خدمات دسترسي ندارند. يک رويکرد مبتني بر حمايت، در ايجاد انعطاف پذيري و قالب بندي اينکه چگونه حمايت ها و خدمات تأمين شود، گسترش منابع خدماتي را ممکن مي کند تا نيازهاي گروه وسيع تري از افراد را برآورده کند.
افراد گروه اقليت گرايش دارند به اينکه از راه نظام هاي ارائه ي خدمات عمومي، ناديده گرفته شوند و خدمات کمتري دريافت دارند. مدل هاي ذاتي خدمات در نظام هاي عمومي بزرگ شايد پاسخگوي ديدگاه هاي مختلف جوامع درباره ي ناتواني، انتظارات راجع به مراقبت و الگوهاي تعامل با مؤسسات اجتماعي تحت نفوذ اکثريت، نباشد. بنا به تعريف، يک رويکرد مبتني بر حمايت، مي تواند بر اساس پاسخگويي به افراد و خانواده هاي با فرهنگ متفاوت، ايجاد شود؛

آموزش و کارآموزي درباره ي رويکردهاي حمايتي:

به منظور توانمندسازي نظام هاي عمومي بزرگ براي انتقال به يک رويکرد مبتني بر حمايت، به آموزش و کارآموزي بيشتري نياز است. موضوعات نيروي کار در برگيرنده ي آموزش متخصصان و همچنين دست و پنجه نرم کردن با آموزش و ديگر چالش ها در توسعه و حفظ منابع کافي از متخصصان حمايت مستقيم است. افراد با عقب ماندگي ذهني و خانواده هاي آنها به آموزش، تصميم و تربيت نياز دارند، تا آنها را با رويکرد مبتني بر حمايت آشنا کرده و به آنها کمک کند مشارکت کنندگان کارآمدي در برنامه ريزي و هدايت و رهبري حمايت هاي خودشان باشند؛

تضمين کيفيت:

براي حرکت به سوي رويکرد مبتني بر حمايت، مانند هر رويکرد ديگري، نظارت و ايجاد فضايي براي بهبود کيفيت، يک وظيفه ي مهم است. براي تضمين کيفيت در يک الگوي مبتني بر حمايت، ضرورت دارد هدف هاي نظام مورد نظر از جمله حق انتخاب افراد و هدايت آنان به سوي ايمني و امنيت رديابي و اندازه گيري شود. الگوهاي مبتني بر پيامد که به ارتقاي کيفيت فکر مي کنند، با فرضيات اساسي رويکرد مبتني بر حمايت؛ به خوبي سازگاري دارند. از اين رو، مشارکت افراد و خانواده هاي آنان در برنامه ريزي هر گونه نظارت و ارتقاي کيفيت، امري ضروري قلمداد مي شود؛

تبديل نوآوري به يک اقدام سراسري:

در هر ايالاتي گرايش به نوآوري وجود دارد که در تعريف محلي براي گروهي از افراد مشخص و اثربخشي رويکرد مبتني بر حمايت؛ نشان داده شده است. در هر ايالاتي و در حوزه ي عقب ماندگي ذهني، چالش اصلي ما اين است که رويکرد مبتني بر حمايت را امري عادي و قابل دسترس براي همه قرار دهيم.
منبع مقاله :
انجمن عقب ماندگی ذهنی آمریکا؛ (1389)، عقب ماندگی ذهنی، ترجمه ی احمد به پژوه و هادی هاشمی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول