نويسنده: تقي آزاد ارمکي




 

نظريه بازي (1) در بيشتر رشته ها و حوزه هاي علوم اجتماعي درحال حاضر مطرح است. با وجود اين که اساس اين نظريه در علم اقتصاد پي ريزي شده است، ولي به لحاظ تأکيدي که بر رابطه بين افراد يا بر کنش متقابل وجود دارد، در علوم اجتماعي و به طور خاص در جامعه شناسي مورد توجه و استقبال قرار گرفته است و در حال حاضر به عنوان يکي از نظريه هاي سطح خرد اين رشته تلقي مي شود. محوري ترين مفهوم در اين نظريه، مفهوم « بازي » (2) است.
بازي به هر نوع موقعيت اجتماعي که دو يا چند نفر درگير باشند، اطلاق مي گردد. افراد در بازي « بازي گر » (3) تلقي مي گردند. بازيگران افرادي عقلاني و مطلع از موقعيت و انتخاب هاي ممکن براي بازي خود و ديگري مي باشند. اين آگاهي امکان سهل تري براي ادامه ي بازي براي آنها فراهم مي کند. بازي ها مي تواند در سطوح فردي و جمعي و در عرصه هاي متعدد اقتصادي، اجتماعي، سياسي و نظري مطرح و مورد بررسي قرار گيرند.

تاريخچه ي نظريه ي بازي

نظريه ي بازي بيشتر در طول جنگ جهاني دوم در پرينستون مورد توجه قرارگرفت. پرينستون جايي بود که در آن زمان فيزيک نظري رشد کرده بود و از اين رو نظريه ي بازي به طور وسيعي متأثر از اين فضا و سپس رياضيات بوده است.زيرا تمايل به طراحي نظريه ي بازي در رياضيات و سپس ورود آن به علوم اجتماعي به منزله ي نوعي بي توجهي به مطالعات هسته اي بود که در آن دانشگاه در طول جنگ جهاني دوم وجود داشت. بسياري از رياضي دانان و علماي علوم اجتماعي در کنار يکديگر تحت مفهوم « نظريه ي بازي » مشغول به فعاليت علمي بودند و نتايج کار آنها بيشتر در اقتصاد مورد استفاده قرار گرفت. اين افراد سعي نمودند تا تعارض و وفاق ( همکاري ) را از طريق مدل هاي کمي رياضي بفهمند.
نظريه ي بازي احتمالاً با چاپ کتاب نظريه ي بازي ها و رفتار اقتصادي (4) ( 1949 ) جان وان نيومن (5) و اسکار مورجسترن (6) در دهه ي 1950 توسعه يافت. آنها بازي را هر نوع کنش متقابل بين مشارکت کنندگان در يک گروه ناميدند که توسط مجموعه اي از قواعد طراحي شده اند و اين قواعد حرکت هاي متفاوت براي هر مشارکت کننده را پيش بيني و نتايج را براي هر ترکيب ممکن از حرکت هاي مشارکت کنندگان تعيين مي کند.
نظريه ي بازي متعلق به نسل اقتصاددانان بعد از دهه ي 1970 است که وارد علوم اجتماعي شده است. رابرت اومن و اوليور هارت (7) توجه و علاقه شان را به نظريه ي بازي بدين شرح بيان کرده اند: نظريه ي بازي را مي توان هم چون چتر واحدي در نظر گرفت که بر سر تعدادي نظريه همسان و متحد گسترده شده و نمايانگر وجه منطقي علوم اجتماعي است. (8)
جون الستر (9) به عنوان تئوري پرداز اجتماعي مشهور با علائق بسيار متعدد نظر مشابهي مثل دو نفر فوق دارد. از نظر او، کنش متقابل اساس زندگي اجتماعي است. نظريه ي بازي، بنيان هاي خرد (10) براي مطالعه ي ساخت اجتماعي و تغييرات اجتماعي فراهم مي کند.
کتاب فوق در سال 1994 منتشر شد. چاپ دوم آن درسال 1947 صورت گرفت و در سال 1953 براي سومين بار چاپ شد. اين دو نفر « بازي » را چون هر نوع کنش متقابل بين کارگزاران دانسته اند که توسط مجموعه ي قواعد سامان داده و تعيين شده است. حرکت هاي احتمالي براي هر مشارکت کننده دربردارنده ي نتايجي احتمالي براي مشارکت کننده ي ديگر است. بنابراين نظريه ي بازي به کنش متقابل اجتماعي معطوف است که افراد از نتايج آن براي خود و ديگري درک دارد. در اين صورت موارد متعدد در زندگي از قبيل گذر از جاده با ترافيک، افزايش جمعيت، صدقه دادن، به واحدي پيوستن، توليدکالا، بچه دار شدن و مانند آن مي توانند از طريق نظريه ي بازي ها تجزيه و تحليل شوند.
اين نظريه کمک مي کند تا بعضي موارد اساسي و بنيادي و بحث انگيز در علوم اجتماعي از قبيل مواردي که در حول و حوش نظريه ي سياسي رفتارگرايي وجود دارد، فهميده شوند. در اين معني، نظريه ي بازي بيشتر اهميت آموزشي دارد.
از طرف ديگر نظريه ي بازي محدوديت هايي را که يک فرد در علوم اجتماعي دارد، نيز نشان مي دهد. نظريه ي بازي محدوديت هاي « انتخاب عقلاني » و برداشت اقتصادي نئوکلاسيکي از زندگي را نشان مي دهد. به عبارت ديگر نظريه ي بازي آن طور که الستر مطرح کرده است، به ما بعضي امور را درباره ي عدم امکان انتخاب مي گويد.

پيش فرض هاي نظريه ي بازي

نظريه ي بازي براساس مجموعه اي از پيش فرض ها طراحي شده است که فهم دقيق تر آن معطوف به فهم اين پيش فرض ها مي باشد: 1- کارگزاران به طور ابزاري عقلاني اند، 2- کارگزاران دانش عمومي از اين عقلانيت دارند و 3- آنها قواعد بازي را مي شناسند.
در مجموع در مدل هاي بازي ( نظريه ي بازي ) هميشه فرض بر اين است که بازيگران داراي هويت عقلاني اند، تصميم سازان آگاه هستند و اهداف برايشان خوب تعريف شده است و آمادگي و انتخاب آزاد در شرايط خاص با ملاحظه ي محدوديت ها را دارا هستند. ( Shvbik, 1982, p.16 ) اين پيش فرض ها، با چندين سؤال اساسي مطرح مي شود: 1- من کي هستم؟، 2- چه کاري انجام مي دهم؟ و 3- چگونه مي توانم در مورد کارهايي که بايد انجام بدهم، اطلاع بيابم؟

رويکردهاي متعدد نظريه ي بازي

نظريه ي بازي تاکنون با دو نوع رويکرد روبه رو بوده است: رويکرد اول، رويکرد کلاسيک از نظريه هاي بازي، بيشتر بيان همکاري در بين دو يا بيش از دو نفر است. در اين تلقي بررسي ها متوجه عناصر در جريان بازي مي باشد. برداشت دوم معطوف به ملاحظه ي تقابل و همکاري توأمان در روند بازي مي باشد. اين برداشت را بايد تفسير جديد از نظريه ي بازي خواند.
مايرسون ( 1991, p.1 ) مدعي است نظريه ي بازي مي تواند مطالعه ي مدل هاي رياضي تقابل و همکاري بين تصميم گيران عقلاني تعريف گردد. اين نظريه فراهم کننده ي تکنيک هاي رياضي عمومي براي تجزيه و تحليل موقعيت هايي است که بيش از دو فرد در حال تصميم گيري هستند و تصميم آنها بر روي يکديگر اثرگذار مي باشد. او عناصر تقابل زا در بازي را مؤثر مي داند. او حتي معتقد است بايد عنوان نظريه ي بازي به « تجزيه و تحليل تقابل » (11) و يا « نظريه تصميم گيري متقابلي » (12) تعبير شود.

نظريه ي بازي چيست؟

فرض مي کنيم عده اي در ورزشگاه آزادي مشغول بازي فوتبال مي باشند. بازي فوتبال بين دو تيم ايران و استراليا در انتخاب تيم برتر براي شرکت در بازي هاي جام جهاني 1998 از قاره هاي آسيا و اقيانوسيه مي باشد. همين که بازي شروع مي شود، ساختاري در برابر همه تحت عنوان بازي شکل مي گيرد که قبل از آن موجود نبود. زيرا قبل از بازي هر يک از افراد حاضر در استاديوم ( بازيگران، نيروي انتظامي، تماشاچيان، نيروهاي برگزارکننده، داوران، اصحاب مطبوعات و رسانه ها ) مشغول فعاليت هاي ديگري بودند که البته مقداري از اين فعاليت ها معطوف به بازي در حال حاضر بود. به عبارت ديگر، تا حدودي اين نيروها در جهت آماده شدن براي شرکت در بازي بودند.
با ديدن بازي، مجموعه ي سؤالاتي بدين شرح مطرح مي شود: واقعاً چه مي گذرد؟ چه کسي چه کاري را به عهده دارد؟ و چرا و چگونه اين افراد به انجام اين نقش ها در بازي مي پردازند؟ عناصر و عوامل ديگري به غير از بازيکن چگونه بر انجام بازي مؤثر مي باشند؟
براي پاسخ دادن به مجموعه ي سؤالات فوق، مي توانيم بازي را به عناصر آن تبديل کنيم و بررسي را دنبال کنيم. بازيگران، قواعد بازي، تماشاچيان و ديگران عناصر اصلي اين بازي هستند. قواعدي که بر بازي حاکم مي باشد و تعيين کننده ي بازي است از همه داراي اهميت بيشتري است. از طرف ديگر چگونگي و چرايي انتخاب يک کنش خاص در مقابل کنش هاي ديگر که به بازي خوب و يا بازي بد مي انجامد، نيز داراي اهميت است. در اين صورت مسئله ي اول قواعد حاکم بر بازي است و دوم چگونگي انتخاب کنش خاص افراد در بازي.
بازيگران ( واقعيت هم اين گونه است ) در طول بازي با توجه به چندين مطلب تصميم گيري مي کنند: 1- رعايت و يا عدم رعايت قواعد حاکم بر بازي، 22- چگونگي رعايت قواعد بازي با توجه به ترجيحات فردي و گروهي، 3- ميزان آگاهي از قواعد حاکم بر بازي، 4- آگاهي از مجموعه ي امکانات و احتمالات بازي خود ( سيستم ترجيحات )، 5- شناسايي هدف بازي ( پيروزي، مساوي شدن، باختن، ايجاد غرور ملي با ارائه ي بازي خوب بدون توجه به برد و يا باخت و... ) و 6- استفاده از ابزارهاي مناسب در دست يابي به اهداف تعيين شده.
با ملاحظه ي نکات فوق است که فرد حاضر در بازي بايد به طور ابزاري عقلاني عمل کند و ابزارهاي مناسب را براي دست يابي به هدف گروه که هدف فردي او نيز مي باشد، کسب نمايد.
از طرف ديگر، بازي بين افراد يک گروه در مقابل گروه ديگر ( مثلاً تيم فوتبال استراليا ) در حال انجام است. عقلانيت ابزاري ياد شده بايد براساس معرفت مشترک همه ي افراد بازيکن در دو تيم باشد. از اين رو آگاهي جمعي و مشترک به عقلانيت فردي با مراحل زير به آگاهي مشترک عقلاني جمعي بدل مي شود و بازي محقق مي گردد:
1- اولين نفر مي داند که هر شخص عمل عقلاني انجام مي دهد.
2- هر کس مي داند که دومين نفر عقلاني عمل مي کند.
3- هر کس مي داند که فرد اول عقلاني عمل مي کند.
4- هر کس مي داند که فرد سوم و اول و دوم عقلاني عمل مي کنند.
5- همه مي دانند که در ميدان بازي به طور ابزاري عقلاني مي کنند و بازي حساب شده انجام مي گيرد و دست يابي به نتيجه سهل مي گردد.
آن چه بازي فوتبال ايران و استراليا را اساسي و جدي مي سازد، وجود عقلانيت و توجه به قواعد بازي و اهداف و ابزار مناسب و ارائه ي بازي بر آن اساس توسط بازيکنان استراليايي است. نظريه ي بازي تأکيد بسياري بر فهم چگونگي انجام بازي در يک طرف تا هر دو طرف با احتمال عدم رعايت قواعد بازي و ايجاد اختلال دارد. اگر هر يک از دو تيم فوق را به عنوان يک بازيگر ( فوتباليست هاي ايراني به عنوان بازيگر اول و فوتباليست هاي استراليابي به عنوان بازيگر دوم ) بدانيم، در اين صورت اعمال تمام قواعد و پيش فرض هاي مطرح در نظريه ي بازي براي اين بازي امکان دارد. در اين جا يک اشکال عمده پيش مي آيد و آن تفاوت معني اي است که هر يک از دو بازيگر ( اول و دوم ) در دست يابي به نتايج دارند. هر دو هدف بازي را پيروزي مي دانند و در اين جا ممکن است تزاحم در بعضي از سطوح پيش بيايد. در اين صورت اعمال قواعد بازي از طرف داوران که خود او نيز يک بازيگر سوم مي باشد، ضروري است. با اين توضيح دو بازيگر ( اول و دوم ) بازي خود را با توجه به بازي داور تنظيم مي کنند و بازي ساختارمند به پايان مي رسد.

استفاده هاي نظريه ي بازي

الف- در جامعه شناسي در ميزان استفاده از نظريه ي بازي در جامعه شناسي ديدگاه هاي متعددي وجود دارد.
1- نظريه ي بازي براي جامعه شناسي مطلب خيلي تازه اي براي گفتن ندارد. زيرا مفاهيمي که در اين نظريه مطرح است در بيشتر نظريه هاي جامعه شناسي و به طور خاص در نظريه ي کنش متقابل و کارکردگرايي پارسنز مطرح مي باشد.
2- نظريه ي بازي در مجموع علوم اجتماعي ( در اقتصاد و علوم سياسي ) به عنوان روش براي توسعه ي مدل ها استفاده مي شود.
3- بعضي از جامعه شناسان از اين نظريه براي بررسي مسائل اجتماعي استفاده کرده اند.
از دهه ي 1960 به بعد بسياري از جامعه شناسان از قبيل بودون ( Shubik, 1982, p.408 ) و کروزيه 1977 ) ( Crozier, و محققان در اين رشته از نظريه ي بازي براي فهم بهتر پديده ها و مسائل اجتماعي استفاده کرده اند، به عنوان مثال استقرار نظم، رقابت براي منزلت، نقش دختران، و... ( Mojlin, 1982 )
نظريه ي بازي ضمن اين که بر دامنه ي جامعه شناسي نظري افزوده، امکان تفسير بيشتري از پديده هاي سطح خرد ( روابط بين دو فرد يا بيشتر ) و روابط موجود بين پديده هاي با سطح کلان ( روابط بين سازمان ها و نهادهاي اجتماعي ) در عرصه ي تعامل و رقابت را فراهم ساخته و در نهايت بر دامنه ي جامعه شناسي رياضي نيز افزوده است.
ب- نظريه ي بازي در اقتصاد بيشتر از ديگر علوم اجتماعي مورد استفاده قرار گرفته است. در علم اقتصاد در بدو امر از نظريه ي بازي به عنوان مدل فهم بازار و تحولات و آينده ي آن به طور خاص در مطالعه ي انواع صور رقابت و پيدايش قيمت در سيستم اقتصادي بسته استفاده شده است. ( Shubik, 1982, p.370 ) از نظر شوبيک ( Ibid, p.370 ) مهم ترين استفاده در کاربرد نظريه ي بازي ها در اقتصاد براي تجزيه و تحليل اقتصادي در فهم مدل تعادل و همکاري است.
ج- از نظريه ي بازي در علوم سياسي نيز استفاده شده است. رأي دادن، قدرت، ديپلماسي، رفتار، گفت وگو و معامله، هماهنگي در ميان گروه هاي سياسي و... موارد استفاده از نظريه ي بازي در علوم سياسي است. به عنوان مثال از نظريه ي بازي در مطالعه ي انتخاب و رأي دادن استفاده شده است. ( Ibid, p.378 )

پي‌نوشت‌ها:

1. Game Theory.
2. Game.
3. Player.
4. The Theory of Roles and Economic Behavior.
5. John Von Neumann.
6. Oskar Morgerstern.
7. Robert Aumann & Oliver Hart.
8. Unified Field.
9. John Elster.
10. Micro Foundations.
11. Conflict Analysis.
12. Interactive Decision Theory.

منبع مقاله :
آزاد ارمکي، تقي؛ ( 1389 )، نظريه هاي جامعه شناسي، تهران: سروش ( انتشارات صدا و سيما )، چاپ ششم