هنرها و صنایع دستی قوم لر
لرها به عنوان یکی از اقوام بزرگ ایران تأثیر بسزایی در رشد صنایع دستی ایران زمین داشته اند، لرستان در حال حاضر با داشتن بیش از چهل رشته تولیدی 15 درصد صنایع دستی کشور را در اختیار دارد و به لحاظ تکنیک و فن شناسی در زمینه ی صنایع دستی در رتبه اول کشور قرار دارد. 80 درصد صنایع دستی لرستان را صنایع دستی عشایری شامل می شوند. برخی از صنایع دستی در لرستان بیش از چهار هزار و پانصد سال قدمت دارند.
یکی از هنرهای سنتی لری قالی این خطه است که نقش مایه های بافت و طرح های آن از فرهنگ ملی - اسلامی، آداب و رسوم و عقاید مردمان کوچ نشین لر نشئت گرفته است. امروزه در جایی مانند ایلام که ساکنان آن افرادی شامل لر و لک، کرد و عرب می باشند، به دست بافته های خود قالی لری می گویند، ضمن اینکه این موضوع در سیر تاریخی خود منجر به این شد که همه کارشناسان، فرش ایلام را به طرح های قم و کاشان بشناسند. همچنین زندگی کوچ روی نیاکان مردم این استان، باعث شده است، که گاهی در میان نقوش بومی رد پای قالی های، بختیاری و زنجان را در قالی ایلام ببینیم که این امر بیانگر این نکته است که در اینجا نیز مانند سایر مقولاتی که مورد بحث قرار گرفت تمایزات قومی تحت الشعاع هویت ملی قرار دارد.
انتزاع و تجرید دو فاکتور مهم نگارها و نقوش لری ایلام هستند. به طوری که فرم کارها آدم را به یاد نقاشی غارهای قبل از تاریخ می اندازد. همه این ها نشان دهنده ی قدمت فرش بافی و هنر و تمدن در این دیار است. اگرچه نقش مایه های لری به ده گروه اصلی قابل تفکیک است، لیکن با نگاهی به برخی از این نقش مایه ها می توان پیوند میان هویت ملی را با شاخص های قومی مشاهده کرد.
- نقش مایه های نباتی یا گیاهی: در این گروه گل و بوته با الهام و انتزاع از طبیعت پدید آمده اند و آن قدر ساده هستند، که آدم را به یاد سادگی قوم لر می اندازند. چگونه چنین گل ابتدایی از حدود چند هزار سال پیش تا کنون هنوز رایج است. در حالی که فرم برخی از این گل ها بسیار شبیه به نقاشی های ما قبل تاریخ مکتوب است. این نقش مایه فراوان تر از دیگر نگاره ها در قالی های لری به چشم می خورد و انواع و اقسام آن دامنه ای پس گسترده تر دارد. معتبرترین شاخصه این قالی ها، در گیاهان سه شاخه و بوته های سه گل یا چند گل در دست بافته های لری به چشم می خورد، که بسته به عشیره دارای پراکندگی و تنوع خاصی می باشد. درخت سرو هم جایگاه خاصی دارد و به صورت های گوناگون ظاهر می شود و بسیار چشمگیر ماست؛ سروهایی که به تمامی تجرید پذیرفته اند، تا آنهایی که شبه طبیعی اند و سروهایی که پیرایه ای ساده و آراسته دارند تا آن گروه که سراسر ریزه کاری و تمام آراسته شده اند. آنچه که به درخت زندگی اصطلاح شده است، به طور معمول تک درختی است تناور که در سر تا سر زمینه فرش شاخه می گسترد، برخی پر بار از خیال درخت افسانه ای هزار گل، برخی نزدیک تر به درختان این جهانی و برخی چندان تجرید یافته و ساده شده و بی اندام که به دشواری می توان به درخت بودنشان پی برد. نقش مایه ی درخت زندگی آشوری - عیلامی است، از عهد باستانی در هنرهای ایرانی، به خصوص نقاشی و کاشی کاری و فرش بافی کاربرد مکرر گوناگون داشته است. لرها اغلب درخت را به تنهایی و بدون نگاره بر زمینه ی ساده و یکرنگ همراه با لچک های ساده و خلوت جای می دهند و این خیال را بر می انگیزند که درخت در فضای بیکرانه ی ابدیت روییده و بالیده است. صورتی دیگر از درخت زندگی به شکل درخت جاویدان، یا درخت بی پایان ظاهر می شود که نمودار جاودانگی و بی کرانگی زندگی است. درخت در باغ عدن کتاب عهد عتیق دارای ویژگی نمادین با مفهوم فناناپذیری بوده و برای همین است که آن را ( درخت زندگی ) می نامند.
- نقش مایه های گوشواره ای یا بته جقه ای: در این طرح نگاره اصلی بسیار شبیه گوشواره است، که در متن فرش به صورت منظم یا نامنظم پراکنده شده است. که البته در « سراسر کشور » این نقش مایه را « بته جقه » می گویند. این نگاره هم جایگاه خاص و ویژه ای در بین نقش مایه های لری دارد. نقش بته چنان قابل بحث است که مشکل بتوان باور داشت که بته ای ساده از درخت سرو زاده شده باشد. یا از یک گوشواره که زینت بخش زنان در طول تاریخ بوده است. این نقش ریشه ای اساطیری در بین تمدن های عظیم داشته، نمادی از یک سرو که رمز زندگی جاودان و خرمی بی پایان است و جنبه ی دیگر آن زیبایی شناختی و تزئینی بوده است. نقش بته یا گوشواره در آثار هخامنشیان و ساسانیان نیز دیده می شود. بال بته سانی که برخی از جانوران مقدس اساطیری آن روزگار را که عمدتاً ققنوس یا سیمرغ بودند در بر می گرفته که گویی بال از سرو روییده است. بته میری یکی از انواع بی شمار این نگاره است.
- نقش مایه های برگرفته از ساواستیکا یا گردونه خورشید: سواستیکا که به عبارتی آن را ساواستیکا هم می گویند، به صلیب شکسته معروف است. این نماد اولین نشانه های خود را از 5000 سال پیش در سرامیک های عیلامی نشان می دهد، که احتمالاً خاستگاه آن نیز از همان جاست. این نقش از دریای اژه تا بین النهرین، و از چین تا هند، یعین در تمام حوزه بسیاری وسیعی متداول بوده است. نقس ساواستیکا را به عنوان یک نشانه خوش یمن برای سلامتی دانسته اند، و چنین به نظر می رسد که مجموعه ی این نماد بیشتر از هر ابری بیانگر باروری و حاصلخیزی است. این نقش مایه در ایران و قفقاز و آناتولی فراوان به کار می آید. در دست بافته های لری ایلام گردونه ی مهر را عمدتاً در مرکز ترنج ها می یابیم و گاه نیز در زمینه ی فرش دیده می شود.
از این نگاره های لری، از حیث بنیادی، دستاورد ادوار پیاپی تحول فرهنگی نیستند، بلکه اکثر آن ها به میراث فرهنگی مستدام و بسیار کهنی وابسته اند که در مواردی از تاریخ فرشبافی نیز کهنه تر است. نگاره هایی که اصل آن ها به اعتقادات اساطیری و نگاره گری های نمادین زمان های بسیار دور می پیوندد، برخی از این نقوش آشکارا نشان دهنده سر نمونه های آغازی پیش از تاریخ اند، که می توان اثر آن ها را در آفریده های سفالگران هزاره های چهارم تا سوم پ م. بازجست، و شماری افزون تر چه بسا بر آمده از نقش مایه های هخامنشی و ساسانی و دوران های نخستین اسلامی باشند.
نتیجه اینکه هرچند که نقش مایه های لری ریشه در اعماق تاریخ ایران دارند و این نقوش بدون ایران هویتی ندارند، ولی به هر حال نمی توان شاخصه های محلی و قومی در چنین نقوشی را نادیده گرفت ( میرانی، 1387: 48-49 ).
منبع مقاله :
یوسفی، جعفر؛ (1389)، قوم لر، تهران: امیرکبیر، چاپ اول
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}