نويسنده: بردلي هوکينز
ترجمه ي: محمدرضا بديعي



 

ابيدارمه:

سومين بخش از سه بخش تريپيکا يا اصول آيين بودايي. اين بخش عمدتاً به بحث درباره ي مسائل فلسفي مي پردازد.

ابيشيکه:

( تحت اللفظي به معني " شمار اندک " ) مراسمي است که عمدتاً در آيين بودايي واجره يانه براي به عضويت پذيرفتن شاگرد در سطح عالي تر تحقيق و پژوهش برگزار مي شود. شمار اعضاي تازه وارد در ساير نحله هاي اين آيين متفاوت است.

آهيمسه:

اصل عدم خشونت نسبت به ساير موجودات زنده - اين اصل نخستين بار در آيين جين ابراز شد - اعمالي نظير گياهخواري از اين اصل نشئت گرفته است. اکنون اصل مزبور جزو اصول اساسي آيين بودايي است.

امي ده بوتسو:

( " بوداي هميشه روشن " ) چهره ي اصلي آيين بودايي سرزمين پاک. فرمانرواي سرزمين پاک، همان جا که براي بوداييان نيل به نيروانا بي اندازه آسانتر است.

اناتمن:

بودايي معتقد است که روان ناميرا وجود ندارد، اما تقريباً « ابري » از احساسها و فرآيندها وجود دارند که انسان آنها را به اشتباه روان ناميرا تصور مي کند.

انيتيا:

بودايي اعتقاد دارد که هر چيزي در جهان آن گونه که ما تجربه مي کنيم ناپايدار است.

آرهنت:

در آيين بودايي تره واده، کسي است که به نيروانا رسيده است.

آتمن:

عقيده ي هندو مبني بر اينکه يک روان انساني وجود دارد که، تا اندازه اي، با برامن در ارتباط است.

بوديساتوا:

در آيين بودايي ماهايانا، انساني که همه چيزهاي لازم را براي ورود به نيروانا انجام داده است، اما تصميم مي گيرد پاداش خود را براي کمک به ساير انسانها به تعويق اندازد تا آنان نيز بتوانند به نيروانا برسند.

برامن:

در آيين هندو، اصل برانگيزاننده ي نهفته ي کيهان. واقعيت نهايي.
مکتب برامن نخستين مرحله ي آيين هندو که با مشخصه ي مناسک متضمن قرباني مفصل تحت نظر برامين ها توصيف شده است.

برامين ها:

والاترين کاست در آيين هندو. طبقه ي روحاني.
کاست عقيده ي هندو مبني بر اينکه جامعه بايد به چهار طبقه ي موروثي تقسيم شود.

دالايي لاما:

رهبر مکتب گلوگپاي آيين بودايي تبّتي. اکنون، رهبر روحاني معروف آيين بودايي تبّتي. دالايي لاماي کنوني چهاردهمين نفر اين دودمان است.

دانه:

در آيين بودايي تره واده، مهمترين فضيلت فرد غيرروحاني عبارت است از پيشکش کردن کالاهاي مادي با سخاوت تمام به راهبان بودايي.

ديامه بودا:

بوداهاي جهانهاي ديگر به استثناي جهان خودمان. نامهايشان از اين واقعيت نشئت مي گيرند که آنها عمدتاً در موقعي که شخص پيرو در حالت مراقبه به سر مي برد، مشاهده مي شوند. آنها در سنت سرزمين پاک مهم به شمار مي آيند.

دُرجي:

يک عصاي کوچک، معمولاً در دست راست قرار مي گيرد، که بسياري از بوداييان تبّتي در برگزاري مناسک آن را در دست مي گيرند.

دوکه:

( رنج ) مفهومي است بودايي مبني بر اينکه صفت مشخصه ي جهان عبارت است از تجربه هايي بيشتر ناخوشايند تا تجربه هايي خوشايند.

مسير هشتگانه:

پاسخ عملي بودا، در هشت مقوله، به ماهيت ناخوشايند زندگي.

روشن نگري:

هدف کردار بودايي. به استثناي اين واقعيت که روشن نگري انسان را به يک جهان کاملاً متفاوت سوق مي دهد، بوداييان نسبتاً درباره ي اين مفهوم چيز اندکي براي گفتن دارند.

پنج پند:

اصول اخلاقي بودايي که همه ي بوداييان خود را به اجراي آنها موظف مي دانند. اين اصول عبارتند از خودداري از کشتن، دروغ، دزدي، عمل جنسي نامناسب، و استفاده از چيزهاي سکرآور.

چهار اصل:

اساس انديشه ي بودايي : 1. زندگي رنج است، 2. رنج آن به خاطر داشتن آرزوست، 3. راهي براي رهايي از زنجيره بي پايان تولد مجدد وجود دارد، 4. آن راه عبارت است از مسير هشتگانه.

گانته:

يک زنگ کوچک که در دست چپ قرار مي گيرد و زمان استفاده از آن در بسياري از مراسمهاي بودايي تبّتي است.

گورو:

معلم، بويژه معلم آيين بودايي. در اين آيين، معلم به عنوان يک عنصر کاملاً اساسي براي پيشرفت معنوي تلقي شده است.

سوتراي دل:

يک متن اصلي آيين بودايي ذن. متن سوتراي دل به اندازه اي موجز است که ممکن است، و در واقع چنين مي کنند، کل آن را در اکثر مراسمهاي ذن بودايي به صورت ورد بخوانند.

جاين ها:

نخستين گروه سامساراها که تشکيلات و آموزه هايشان شباهتهاي بسيار با آيين بودايي دارند.

جاتکه ها:

داستانهاي زندگي پيشين بودا که به دوران قبل از بودا شدن وي مربوطند. اين داستان ها اغلب در بر دارنده ي پيامي آموزنده اند، اما در عين حال در جوامع بودايي يک نقش سرگرم کننده را نيز ايفا مي کنند.

کارمه:

مبتني است بر اين اعتقاد که اعمال به نتايجي حتمي منجر مي شوند، حتي اگر در زندگي کنوني نتيجه ندهند. کارمه پاسخ آيينهاي هندي است به مسئله ي گناه.

گوآن:

يک فن، معمولاً به صورت پرسش، مورد استفاده در آموزش بودايي ذن براي واداشتن کارورز جهت « متوقف کردن » ذهن منطقي و معقول خود در اغلب اوقات، پاسخي واقعي براي پرسشهايي که گوآن مطرح مي کند وجود ندارد.

سوتراي نيلوفر آبي:

کتاب اصلي مکتب تين - تاي. سوتراي نيلوفر آبي در هند آغاز شد، اما بيشترين پيشرفت اساسي اش در چين تحقق يافت.

حالت نيلوفر آبي:

حالت چهارزانو نشستن که غالباً براي عمل مراقبه انجام مي شود.

ماهايانا:

( به طور تحت اللفظي، " گردونه ي بزرگ " ) يکي از مکتبهاي آيين بودايي که پيروان آن در چين، کره، ويتنام، و ژاپن اکثريت دارند.

ماندله:

يک تصوير يا نقش مقدس که کارورز را با يک نوع « نقشه ي راه » واقعيت مجهز مي کند. اين تصوير يا نقش بيشتر در نيايشهاي بودايي تبّتي کاربرد دارد.

مانتره:

يک ورد مقدس که در بعضي از شکلهاي مراقبه ي بودايي کاربرد دارد، از اين ورد مخصوصاً در نيايشهاي تبّتي استفاده مي شود.

آگاهي:

اصل مهم براي همه ي کارهاي معنوي بودايي. اعتقاد به اينکه شخص بايد « بيدار » باشد و زندگي را هشيارانه و آگاهانه بگذراند.

مودره:

حرکاتي که با دست انجام مي گيرند. انجام دادن اين حرکات بويژه در مناسک بودايي تبّتي داراي اهميت هستند.

نيروانا:

نقطه ي مقابل سامساراست، دنيايي که ما اکنون در آن زندگي مي کنيم. هدف کردار بودايي نيل به نيرواناست. جداي متفاوت بودن نيروانا در تمام جهات از هر چيزي که در اين جهان تجربه مي شود، بوداييان در هنگام سعي براي توصيف آن دو دل و مرددند.

پالي:

گويشي است از زبان سنسکريت. پالي زبان نوشتاري کهنترين مجموعه ي کتابهاي بودايي و زبان مقدس آيين بودايي تره واده است.

پوربه:

يک دشنه ي تشريفاتي است که براي قطع کردن « ناداني » در مناسک بودايي تبّتي مورد استفاده است.

روزهاي پويا:

« يکشنبه ها » ي آيين بودايي تره واده. اين روزها دو روز از يک ماه قمري را شامل مي شوند روز بعد از ماه بدر و روز بعد از هلال ماه نو. در اين روزها بوداييان پرهيزگار اعمال مذهبي مختلفي از جمله دادن غذا به راهبان، شنيدن موعظه، و دقيقاً در ارتباط با پنج پند، انجام مي دهند.

پره تيترا - ساموتپاده:

مفهومي است بودايي مبني بر اينکه جهان جامد نيست، بلکه از يک رشته ي بي پايان رويدادهاي به هم پيوسته تشکيل يافته است.

پوجا:

عقيده به اينکه کردار نيک باعث شايستگي مي شود. اين شايستگي، در آيين بودايي تره واده حداقل، مي تواند « داد و ستد » با خدايان در عوض الطاف مادي باشد.

سوتراي سرزمين پاک:

مجموعه ي متنهايي که سرزمين پاک را توصيف مي کنند. اساس کتبي مکتبهاي مختلف سرزمين پاک.

تناسخ:

اين عقيده، مشترک در ميان همه ي اديان هندي، که انسانها عمر از پس عمر « بازيافته » مي شوند. اين امر که به هيچ وجه چيز خوبي نيست، به عنوان وضعي که بايد به هر وسيله اي که شده از آن گريخت، تلقي گرديده است.

ريگ ودا:

کهنترين کتب مقدس هندو.

رينزاني:

يکي از دو مکتب عمده ي آيين بودايي ذن. مکتب رينزايي از فن گوآن در آموزش خود به ديگران بسيار استفاده مي کند.

سامسارا:

جهاني که در آن زندگي مي کنيم. چيزي که تا آنجا که ممکن است بايد از آن گريخت.

سانگه:

به معني دقيق کلمه، همه ي بوداييان. عملاً، اين اصطلاح فقط شامل بودايياني مي شود که در کسوت راهبها و راهبه ها به انجام دادن وظيفه مشغولند.

سنسکريت:

زبان مقدس آيين هندو، و مردم سرزمين هند به طور کلي. در گذشته هاي دور با زبانهاي انگليسي، اسپانيايي، و فرانسوي خويشاوند بوده است.

سمادي:

دو مرحله ي پاييني مراقبه ي بودايي. اين دو مرحله اساساً آرام ساختن ذهن را در بر مي گيرند.

ابزار استادانه:

اصطلاحي که در ميان همه ي مکتبهاي بودايي، مشترک است اما در آيين بودايي ماهايانا کاربرد بيشتري دارد. اين اصلاح مبتني بر اين مفهوم است که يک حکيم بودايي متعالي مي تواند از همه ي اموري که غلط يا غيراخلاقي به نظر مي رسند، براي هدايت شاگردان براي نيل به يک زندگي مذهبي بسيار خوب استفاده کند.

گذاشتن مردگان در هواي آزاد:

بودايي تبّتي عقيده دارد که گذاشتن جسد مرده در محوطه ي باز براي اينکه پرندگان بتوانند آن را بخورند عملي است که به شخص متوفي در زندگي ديگر کارمه ي نيک خواهد داد.

سوتو:

دومين مکتب بزرگ ذن. بر خلاف رينزايي، ذن سوتو به عدم استفاده از گوآن گرايش دارد و بر « نشستن محض » تأکيد مي کند.

سرامنه ها:

يک جنبش مذهبي که از مکتب برهمايي رايج آيين هندو جدا شد. از همين سرامنه ها بود که هر دو آيين بودايي و جين به وجود آمدند.

استوپه:

تلي از خاک که بر بالاي يادمانهاي باقيمانده از بودا ايجاد کرده اند. مکانهاي عمومي براي زيارت کنندگان.

سونيته:

يک مفهوم ماهايانا، حاکي از اينکه هيچ چيز في نفسه موجود نيست.

سوتراها:

دومين بخش تريپتييکه. موعظه ها و داستان هايي از بودا.

تنتره:

شکلي از عمل مذهبي مشترک در هر دو آيين بودايي و هندو که اهميت خاصي براي مناسک مفصلي که از سوي کارورز به صورت انفرادي انجام مي گيرد قايل است.

تره واده:

( به طور تحت اللفظي به معني " طريقت بزرگان " ) کهنترين شکل آيين بودايي دارنده ي تشکيلات رسمي. تره واده بر مراقبه و زندگي توأم با انضباط تأکيد دارد. شکل رايج آيين بودايي در سري لانکا، برمه ( ميانمار )، تايلند، لائوس، و کامبوج.

سه مشخصه ي هستي:

اساس فلسفي آيين بودايي مبني بر اينکه 1. جهان مادي پيوسته در حال دگرگوني است، 2. زندگي انساني در نهايت ناخوشايند است، 3. هيچ گونه روان ناميرايي که از يک يک زندگي به زندگي ديگر انتقال يابد وجود ندارد.

سه پناهگاه:

اظهار علني وفاداري شخص نسبت به بودا، تعاليم، و نظام بودايي.

تريپتييکه:

شريعت بودايي. اشاره دارد به سه بخش شريعت بودايي که عبارتند از وينيه، سوتراها، و ابيدارمه، هر کدام از اين سه بخش در يک صندوق جداگانه نگاهداري مي شدند.

تريشانه:

عقيده ي بودايي حاکي از اينکه رنج از آرزو نشئت مي گيرد،
( معني تحت اللفظي " تشنگي " ) يا آزمندي براي تحصيل مال و ثروت.

تولکو:

رهبر دوباره متولد شده ي دودمان رهباني در تبّت. دالايي لاما تولکوي بسيار مشهور در جهان غرب است.

زبان مبهم:

در آيين بودايي واجره يانه، يک سبک تعمداً مبهم در نگارش به منظور محفوظ داشتن آموزه هايش از اشخاص غيرمجاز.

اوپانيشادها:

يک رشته نوشته هاي فلسفي که نخستين بار در اواخر عصر ودايي ( 800 - 400 ق م. ) تفسير شد. نظير برخي از انديشه هاي مندرج در اوپانيشادها در ادبيات بودايي و جاين نيز ديده مي شوند.

واجره يانه:

سومين و آخرين بخش عمده ي آيين بودايي، واجره يانه تأکيد بسيار زياد بر اعمال مذهبي مبتني بر مناسک مي کند. واجره يانه، که در گذشته بيشتر از زمان کنوني گسترش داشت، در حال حاضر عمدتاً در تبّت رواج دارد.

وينيه:

نخستين بخش تريپتييکه، وينيه به مقررات حاکم بر راهبها و راهبه ها در آيين بودايي مي پردازد.

ويپاسنه:

دومين و سطح بالاتر مراقبه ي بودايي به منظور هدايت کارورز به سوي روشن نگري.

ييدام:

در آيين بودايي تبّتي، يک خداي خصوصي که نقش عمده اي در زندگي مراقبه اي و عبادي کارورز ايفا مي کند.

يوگا:

يک رشته تمرينهاي عملي به منظور امکان دادن به کارورز براي نفوذ به ماهيت واقعيت. از يوگا هم در آيين هندو و هم در آيين بودايي استفاده مي شود.

ذن:

يک مکتب وابسته به آيين بودايي ماهايانا که بر عمليات مراقبه اي بيش از آموزش مدرسي تأکيد مي کند. اين مکتب بيشتر در چين، کره، و ژاپن رواج دارد، ذن در سالهاي اخير در امريکا و اروپا بسيار نفوذ پيدا کرده بود.
منبع مقاله :
هوکينز، بردلي؛ (1392)، آيين بودا، ترجمه ي محمدرضا بديعي، تهران: نشر اميرکبير، چاپ پنجم