موضوعات اخلاقي در راهنمايي و مشاوره براي معلّمان
صرف نظر از آن که معلّمان و ساير دست اندر کاران حرفه هاي ياورانه در مجموع نيّات مثبت و اهداف مقدّسي را دنبال مي کنند ولي گاهي در اقدامات آن ها سود و زيان هايي به چشم مي خورد و لذا به همين منظور بايد رهنمودهاي
زير نظر مختار موسوي
ضرورت رعايت مسايل اخلاقي در مشاوره
صرف نظر از آن که معلّمان و ساير دست اندر کاران حرفه هاي ياورانه در مجموع نيّات مثبت و اهداف مقدّسي را دنبال مي کنند ولي گاهي در اقدامات آن ها سود و زيان هايي به چشم مي خورد و لذا به همين منظور بايد رهنمودهاي اخلاقي و قانوني کار راهنمايي و مشاوره در دوره هاي آموزشي معلّمان و مشاوران مطرح شده و آگاهي هاي لازم به آنان داده شود. اين اقدام به ويژه براي افرادي چون مديران، مربيّان پرورشي، دبيران راهنما و کساني که مسؤوليّت بيش تري در امر راهنمايي دانش آموزان دارند بسيار ضروري است. مارگارت نلسون (1) يکي از نويسندگان اين کتاب مي گويد: « تجربه ي من به عنوان يک آموزگار و مشاور مدرسه نشان مي دهد که دانش آموزان هنگامي که براي اوّلين بار با يک معلّم يا مشاور رو به رو مي شوند و قصد در ميان گذاشتن مسايل خود را دارند يک مشکل ساده و پيش پا افتاده نظير مسئله ي تحصيل يا شغل آينده را مطرح کرده و با اين کار قصد آزمايش کردن او را دارند و چنان چه مشاور يا معلّم را قابل اعتماد يافتند، آن گاه جرأت طرح مسايل اصلي و پيچيده ي خود را که عامل اصلي آزار دهنده ي آنان است پيدا مي کنند. »کاتلر و کاتلر (2) (1993) مي گويند گاهي از اوقات معلّمان با طرح مسايل پيچيده و دور از انتظار از سوي دانش آموزان رو به رو مي شوند که در اين موارد آن ها بايد به ظرافت هاي اخلاقي کار خود آگاه باشند و به اين که در چه شرايطي و چگونه و به چه افرادي يا مراکزي مي توانند دانش آموز را ارجاع دهند واقف گردند.
عمل کرد شفاف در مشاوره
نياز اساسي مشاوره و راهنمايي در مدارس صراحت و روشني نقش است. بدين منظور معلّماني که علاقه مند به امور راهنمايي و مشاوره در مدرسه مي باشند و يا مسؤوليّتي در اين زمينه به آنان داده مي شود بايد با دقّت و روشني و هماهنگي با ساير کارکنان مدرسه به ويژه مديران و مسؤولان بالاتر از خود عمل کنند و اطمينان داشته باشند که نوع اقدامات مشاوره اي آنان مورد تأييد مسؤولان امر مي باشد و از حمايت هاي آن ها برخوردار مي شوند. در غير اين صورت چنان چه تصميم شخصي بر پذيرش غير رسمي دانش آموز براي کار روي مسايل و مشکلات او را دارند بايد پاسخ قانع کننده اي را براي مدير مدرسه، والدين دانش آموز و يا نهادهاي قانوني جامعه داشته باشند، زيرا ممکن است آن ها فاقد گواهي نامه ي صلاحيّت کار مشاوره باشند البته معلّمان و ساير کارکنان مدرسه در بسياري از موقعيّت هاي آموزشي و پرورشي از مهارت هاي مشاوره بهره مي گيرند ولي هنگامي که توافقي با دانش آموز يا والدين مبني بر گفت وگوي مشاوره اي و خصوصي در زمان و مکان معيّني صورت مي گيرد اين يک مشاوره ي رسمي محسوب شده و ترجيح دارد با هماهنگي مسؤولان مدرسه انجام شود ( مي بي و سورنسن، (3) 1995).تداخل نقش ها
قرار گرفتن معلّمان در نقش مشاوره گاه براي دانش آموزان اين مشکل را ايجاد مي کند که نمي دانند به معلّمان از ديد يک مشاور نگاه کنند يا معلّم، زيرا معلّم در نقش آموزشي گاه مجبور است دست به ارزش يابي و اقدامات انضباطي در مورد دانش آموز بزند و او را به رعايت رفتارهاي قابل قبول کلاس دعوت نمايد و مسؤوليّت آموزشي و اهداف يادگيري را مورد توجّه قرار دهد در حالي که در قالب يک مشاوره برقراري رابطه ي صميمانه و در نظر گرفتن نيازهاي همه جانبه اهمّيّت پيدا مي کند و براي يک نوجوان که داراي مشکلات رفتاري است، ملاحظه ي معلّم در دو نقش متفاوت گيج کننده است و طرح مشکلات با او دشوار مي باشد.براي معلّم نيز اين که در يک لحظه دو نقش متفاوت را بر عهده داشته باشد دشوار است. به عنوان مثال اگر يک دانش آموز در کلاس خود نمايي مي کند و معلّم مي داند که داراي مشکل خانوادگي است، آيا به او تذکّر دهد يا ناظم مدرسه را در جريان گذارد و يا از او حمايت نمايد و در اين صورت آيا ديگر دانش آموزان تصوّر نمي کنند که با وجود ايجاد مشکل او محبوب معلّم است و آيا اين نگرش به اعتبار معلّم لطمه نمي زند؟
يکي از بحران هاي رايجي که معلّمان با آن رو به رو هستند هنگامي است که دانش آموزي مشکلات خود را با آن ها در ميان مي گذارد و به نوعي از او حمايت بيش تري مي کنند و اين مسئله احساس تبعيض را در ساير دانش آموزان به وجود مي آورد.
نظارت
يک جنبه ي ضروري اقدامات حرفه اي مشاوره فرآيند نظارت است که بر اساس آن هر فردي که در قالب مشاور در مدرسه مشغول به کار مي شود بايد ترجيحاً توسّط يک مشاور متخصّص از خارج مدرسه مراقبت و نظارت شود و معلّماني که مهارت هاي مشاوره اي را در ضمن فعّاليّت هاي آموزشي به کار مي برند بايد به طور متناوب توسّط يک مشاور آموزش ديده به صورت فردي و گروهي سرپرستي شده و ابهامات و اشکالات آن ها رفع شود و در مواردي که به موضوع دشوار و پيچيده اي برخورد مي کنند از راهنمايي ها و مشورت هاي ناظر و متخصّص مشاوره برخوردار گردند.رازداري
يکي از مهم ترين مسايل اخلاقي که براي هر فردي که به کار مشاوره در مدارس مشغول است ضروري است مسئله ي رازداري مي باشد. در مشاوره هاي رسمي که متخصّصان به آن مي پردازند مکان مخصوص و زمان مشخّص وجود دارد و اين عوامل امنيّت مشاوره و مراجع را تأمين مي کند امّا در مشاوره هاي غير رسمي توسّط معلّمان که در موقعيّت هاي عمومي صورت مي گيرد اضطراب و نگراني تا حدودي مانع از نتيجه گيري کامل مي شود و لذا رعايت اصول رازداري از جمله گفت و گو در مکان خصوصي و با صرف وقت خاص براي مراجع، احترام به دانش آموز صرف نظر از نوع مشکل، برخورداري از صداقت و رعايت آزادي مراجع کاملاً ضروري است. کوري (4) (1998) و همکارانش فهرستي از موقعيّت هايي را که مشاور از نظر اخلاقي مجاز است اصل رازداري را رعايت نکنند. به شرح زير عنوان مي نمايند:* زماني که مراجع قصد دارد دست به اقدامي بزند که براي خود و ديگري خطر جدّي دارد.
* زماني که مراجع مي گويد قصد و نيّت ارتکاب جرم را دارد.
* زماني که سوء استفاده از کودک يا فرد ضعيفي مطرح باشد.
* زماني که از طرف مجامع قانوني به مشاور حکم دهند که سوابقي از مراجع را ارايه نمايد.
علاوه بر موارد فوق در صورتي که کودکي مورد مشاوره قرار گرفته است و والدين او درخواست اطّلاعاتي مي کنند و هدف آن ها کمک به رفع مشکلات دانش آموزان است مي تواند اطّلاعاتي ارايه نمايد. در تمامي موارد ذکر شده خود دانش آموز بايد در جريان کار قرار گيرد.
تايلور و آدلمن (5) مي گويند در حوزه ي رازداري در مشاوره چنان چه براي معلّم روشن شود که افراد ديگري نيز بايد از مشکلات و مسايل دانش آموز مطّلع شوند، پيشنهادهاي زير را بايد در نظر گرفت:
* همراه با خود دانش آموز بايد مسأله را بررسي کرد و اين که چه کساني بايد از مشکل مطّلع گردند و چگونه بايد آن ها را در جريان کار قرار داد از او نظر خواسته شود. غالباً دانش آموز قادر است افرادي را که مناسب تر است در جريان کار قرار گيرند، معرّفي نمايد.
* چنان چه دانش آموز در ابتدا با دخالت ديگران در جريان کار موافق نباشد، معلّم بايد نياز به دريافت کمک از ديگران و در جريان قرار دادن آن ها را براي وي توضيح دهد. بحث و گفت و گو در اين زمينه به احتمال زياد او را متقاعد مي سازد که مشارکت ديگران در موضوع ضروري است.
* با دانش آموز در مورد اين موضوع که مناسب تر است مشکل توسّط چه کسي و چه زمان اطّلاع داده شود مشورت شود و به ويژه در مورد اين مطلب که چگونه از عواقب منفي آن براي دانش آموز جلوگيري گردد و حدّاکثر ايمني براي او فراهم شود صحبت شود.
آسيب به خود و ديگران.
هر گاه معلّمي به دانش آموزي که در خطر اقدام به خودکشي يا آسيب جدّي به ديگران قرار دارد برخورد نمود بايد اين موضوع را با همکاران ارشد خود و ترجيحاً با يک مشاور متخصّص مطرح نمايد و در اين جا رعايت اصول راز داري لازم نيست و پيشنهاد متخصّصان آن است که بايد خود شخص و ديگراني راکه مي توانند کمک نمايند از موضوع آگاه کرد ( کوري و همکاران 1998). بسياري از نوجوانان که به دليل هيجانات خاصّ ناشي از شرايط سنّي و ناکامي هاي زندگي در معرض خطر خودکشي قرار دارند پس از صحبت با يک فرد مورد اعتماد مانند مشاور يا معلّم از تصميم خود منصرف شده و حاضر مي شوند حمايت آن ها را بپذيرند. يک اصل مهم در کار با افرادي که در معرض خودکشي قرار دارند آن است که کار توسّط يک تيم شامل: روان شناس باليني، مددکار اجتماعي، مسؤولان مدرسه و والدين دانش آموز دنبال شود. در مدرسه معلّمان و ديگر کارکنان مدرسه بايد در جهت شناسايي دانش آموزاني که در معرض خطر خود کشي قرار دارند و يا قصد آسيب رساندن به ديگران را نموده اند آموزش ببينند. البتّه تمامي موارد ذکر شده در قالب کمک به دانش آموزي که در خطر خود کشي قرار دارد بايد تا حدّ امکان خصوصي و بدون فاش ساختن نام او در مدرسه صورت گيرد.صلاحيّت معلّم براي ايفاي نقش مشاوره اي
يک مطلب مهم در به عهده گرفتن نقش راهنمايي و مشاوره براي معلّمان و ساير کارکنان مدرسه آن است که از محدوديّت هاي خود آگاه شده و به عنوان يک فرد ياري دهنده از دخالت در اموري که مهارت و آگاهي کافي ندارند خودداري ورزند. در اين زمينه بهتر است که با کمال تواضع، علاقه مندي خود را در حلّ مشکل دانش آموز به اطّلاع او رسانده و موافقت او را براي ارجاع جلب نمايند.ارجاع
هنگامي که معلّم قادر به رفع مشکلات دانش آموز در حدّ لازم نيست، وظيفه دارد با در ميان گذاشتن اين موضوع با مراجع، او را به متخصّص ديگري ارجاع دهد. در اين زمينه پيشنهادات زير مفيد است:* قبل از ارجاع با خود دانش آموز صحبت کند و ضمن توضيح علّت آن را به او اطمينان دهد که ارجاع او به متخصّص ديگر براي کمک به حلّ مشکل اوست.
* معلّم بايد در خصوص ارجاع به فرد يا مؤسّسه خاصّي، با يک متخصّص مشورت نمايد. تا بهترين شرايط را براي ارجاع آماده نمايد.
* معلّم بايد، خود با منابع خدمات مشاوره اي در جامعه، به ويژه نزديک محلّ کار خود آشنا بوده و در تماس با آن ها قرار داشته باشد.
* قبل از ارجاع، هماهنگي لازم با فرد يا مؤسّسه مشاوره اي انجام شود و با رضايت دانش آموز سوابق لازم به آن مؤسّسه انتقال يابد.
* ارجاع بايد با هماهنگي و موافقت والدين و مسؤولان مدرسه صورت گيرد.
* هنگامي که دانش آموزي به ديگران ارجاع داده مي شود لازم است در تماس با آن مرکز قرار داشته باشيم تا مطمئن گرديم که ارجاع پسنديده و مناسب بوده است.
گاهي از اوقات براي يک معلّم بهتر است که به جاي ارجاع دادن، خود به کار روي مشکلات دانش آموز ادامه دهد. در اين جا مناسب تر است که از نظر مشورتي يک متخصّص در خصوص نوع و نحوه ي کار با دانش آموز برخوردار شود.
پينوشتها:
1. Margaret Nelson.
2. Kottler and Kottler.
3. Mabey and Sorenson.
4. Corey.
5. Taylor and Adelman.
زير نظر مختار موسوي، (1391)، مشاوره با دانش آموزان در مدارس ، حميد اصغري پور، نگار اصغري پور، منوچهرفضلي خاني، تهران: وراي دانش، چاپ سوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}