چگونه او منظم مي شود؟
چگونه او منظم مي شود؟
منبع:روزنامه قدس
انضباط چيست؟
نظم و انضباط به كودكان مي آموزد كه چطور بر رفتار خود كنترل داشته باشند و با ايجاد محدوديت، رفتار غلط خود را اصلاح كنند. همچنين با تشويق و راهنمايي به آنها كمك مي كند تا احساس بهتري نسبت به خود داشته و بيشتر در مورد خودشان فكر كنند.* آيا تنبيه بدني روشي مناسب براي برقراري نظم و انضباط است؟
به هيچ وجه. انضباط بايد به بچه ها آموزش دهد كه چگونه رفتار خود را كنترل كنند. تنبيه بدني خود به طور مستقيم رفتار كودك را كنترل مي كند و هيچ راه كاري در رابطه با كنترل رفتار با آنان نشان نمي دهد.
* آيا تنبيه آسان تر از آموزش نيست؟
اگر چه گاهي از اوقات اين طور به نظر مي رسد كه تنبيه آسان تر از آموزش است و بچه هايي كه تنبيه مي شوند بلندتر از بقيه گريه مي كنند، ولي تجربه نشان داده كه هر چه كودك بزرگتر شود ياد مي گيرد كه مشكلات خود را با كتك زدن ديگران حل كند. بسياري از والدين هم متوجه هستند كه اگر چه تنبيه بدني مدتي اوضاع را رو به راه مي كند، اما رفتار نادرست بعد از مدتي دوباره از كودك سر خواهد زد.* آيا تنبيه بدني به كودك ياد نمي دهد كه رئيس كيست؟
درست است كه كودكان بايد بفهمند چه كسي در خانواده حرف اول را مي زند، اما تنبيه بدني تنها به بچه ها ياد مي دهد كه از والدين خود بترسند. تربيت مناسب بايد احترام و ارزش قائل شدن براي والدين را آموزش دهد.* آيا تنبيه بدني باعث نمي شود كه كودكان از انجام رفتار نابجا بترسند؟
ممكن است. اما تنها زماني كه شما به آنان نگاه مي كنيد، آنان از ترس تنبيه رفتار غلطي انجام نمي دهند. كودكان بايد ياد بگيرند كه حتي در صورت عدم حضور والدين خود هم رفتاري صحيح و مناسب داشته باشند.* آيا تنبيه بدني مناسب مي تواند گاهي براي كودكان مفيد باشد؟
هيچ كودكي به تنبيه بدني نياز ندارد. اين كار حتي مي تواند خطرناك باشد. شما ممكن است در هنگام تنبيه كنترل خود را از دست داده و به كودك آسيب برسانيد. كودكان براي يادگيري رفتار مناسب، به كتك خوردن نيازي ندارند.* اگر نمي توانم كودكم را تنبيه كنم پس چه كار كنم؟
براي آموختن كنترل رفتار به كودك، راهها و روشهاي متفاوتي وجود دارد كه با كمك آنها به بچه ها ياد مي دهيد كه چگونه نسبت به خود احساس بهتري داشته باشد. شما به عنوان مادر يا پدر با راهنمايي كردن، تعيين حد و حدود هر چيز، كنترل و اصلاح رفتار غلط و صحبت در مورد آنها با كودك و با آموزش اينكه چگونه در مورد خود فكر كند به آنها كمك مي كنيد.* چگونه مي توانم به فرزندم آموزش دهم كه نسبت به خود احساس خوبي داشته باشد؟
وقتي كودك كار خوبي انجام مي دهد، او را آگاه سازيد. همين طور هم رفتارهاي غلط را به او گوش زد كنيد. با شنيدن چيزهاي خوب به ما احساس خوبي دست مي دهد و باعث مي شود كه مجدداً همان رفتار را تكرار كنيم. بايد توجه داشت كه به هنگام تعريف از كار كودك واقعيت را گفته و اغراق نكنيم و زماني هم كه فرزندمان رفتار غلط خود را اصلاح مي كند او را تشويق كنيم، اگر چه پيشرفت كمي در اين زمينه داشته باشد مثلاً:«عاليه تمام زنگ ورزش را بدون جنگ و دعوا با بچه ها بازي كردي!»* براي راهنمايي كردن به چه چيزهايي نياز دارم؟
برقراري نظم در مورد كارهاي معمول روزانه بسيار مفيد و مهم است. ساعت به رختخواب رفتن، غذا خوردن و انجام تكاليف. با ايجاد نظم در مورد كارهاي روزانه، كودكان احساس امنيت و آرامش مي كنند، زيرا دقيقاً در هر مورد مي دانند كه والدين چه انتظاري از آنان دارند. براي بچه هاي كوچكتر رفتن از يك فعاليت به سراغ فعاليت ديگر مشكل است. آگاهي دادن به آنان چند دقيقه قبل از انجام هر كار، كمك مي كند كه آماده شوند مي توانيد بگوييد: «پنج دقيقه ديگر خواب است.» در ضمن بايد واضح صحبت كنيد: «مي تواني شير يا آب ميوه انتخاب كني اما نوشابه نه!» فقط نه گفتن به بچه ها كافي نيست، اغلب كودكان به يادآوري نياز دارند.* چگونه محدوديت تعيين كنم؟
چند پيشنهاد براي تعيين محدوديت وجود دارد.1- ابتدا با چند قانون شروع كنيد. هر چه تعداد قوانين بيشتر باشد، به خاطر سپردن آنها براي بچه ها سخت تر است.
2- از نه گفتن خود مطمئن باشيد. به عنوان پدر يا مادر وظيفه شما سالم و امن نگاه داشتن محيط اطراف كودكان است، بايد به او ياد داد كه چگونه با ساير مردم كنار بيايد و بايد بر روي عقايد خود پافشاري كنيد، براي كودك دلايل نه گفتن خود را توضيح دهيد و مطمئن شويد كه توضيحات شما را مي فهمد.
3- به كودكان هم فرصت بدهيد، بايد براي تعيين حد و حدود هر چيز به كودكان هم فرصت داد تا به شما بگويند كه در مورد هر محدوديتي چه فكر كرده و احساسي دارند حتي كودكان پنج تا شش ساله هم مي توانند براي تعيين يك سري قوانين عادلانه به شما كمك كنند و در اين صورت به اجراي آن قوانين پايبندتر خواهند بود. فهميدن نظرات آنان مهم است، اما اين گوش دادن به معناي موافقت با آنان نيست. ضمناً در مورد بعضي از قوانين بايد شما به تنهايي تصميم بگيريد.
4- منظور خود را واضح بيان كنيد. بايد واضح و شفاف عمل كرد، مثلاً در مورد تعيين ساعتي كه كودك بايد در منزل باشد بگوييد: «رأس دوازده» نه اينكه «خيلي دير نشه».
* اگر براي كودكم محدوديت تعيين كنم، آيا باز هم مرا دوست خواهد داشت؟ آيا فكر نمي كند كه من خيلي سختگيرم؟
تعيين محدوديت به هيچ وجه سخت گيري به شمار نمي آيد. البته اگر عادلانه و منصفانه رفتار كنيد و بر روي اجراي قوانين پافشاري كنيد. البته ممكن است بچه ها دوست نداشته باشند آن را اجرا كنند يا حتي احساس كنيد آنها را ناراحت كرده ايد. آشفته نشويد. اين احساس فقط كارها را بدتر مي كند، احساسات آنها را بپذيريد، اما همچنان به اجراي قوانين پايبند باشيد، به عنوان مثال: «مي دونم وقتي اين قدر خوش مي گذرونيد دوست ندارين اينجا را ترك كنيم، اما الآن وقت رفتنه.» قوانين عادلانه نشان مي دهد كه به كودك اهميت مي دهيد. اگر خود به تنهايي قوانيني ناعادلانه تعيين كنيد يا زياده از حد سخت گير باشيد، كودكان از شما فراري مي شوند و اگر هم هيچ محدوديتي تعيين نكنيد، كودكان آن قدر زياده روي مي كنند تا سرانجام كس ديگري براي آنان محدوديت تعيين كند و آن شخص ممكن است مدير مدرسه و يا حتي پليس باشد!* زماني كه فرزندم از اجراي قوانين سرباز مي زند، چه واكنشي بايد نشان دهم؟
آرام باشيد. منصفانه رفتار كنيد حتي بچه ها هم مي توانند به شما كمك كنند كه چه كاري عادلانه و چه كاري ناعادلانه است و با انجام واكنش مناسب به آنان كمك مي كنيد كه مجدداً اين كار را انجام ندهند، به عنوان مثال اگر روي ديوار نقاشي كشيده اند به جاي دعوا به آنان كمك كنيد تا ديوار را پاك كنند.با انجام اين چند مرحله مي توانيد به خود و كودكتان كمك كنيد و از تكرار مجدد خطا جلوگيري نماييد.
1- از كودك بخواهيد مشكل را بيان كند: «مي خوام برم به خيابون و مامانم اجازه نمي ده دوچرخه ببرم.»
2- از كودك بخواهيد هر چه راه حل به نظرش مي رسد بيان كند. در اين مرحله تعداد روشهاي پيشنهادي مهمتر از مفيد بودن راه حلهاست: «مي تونم پياده برم، مي تونم با اتوبوس برم، مي تونم نصف راه را با دوچرخه برم و بقيه اش رو پياده.»
3- با هم بر روي روش پيشنهادي بحث كنيد و از كودك بخواهيد كه يكي از راه حل ها را انتخاب كند و توجه داشته باشيد كه شما هم بايد با آن راه حل موافق باشيد. «مي تونم اتوبوس سوار شم.»
4- راه حل پيشنهادي را عملي كنيد.
5- نتيجه كار را بررسي كنيد اگر قابل اجراست موفق شده ايد، در غير اين صورت بايد مراحل پنج گانه را تكرار كنيد.
با اين روش دو پيغام مهم به كودك خود داده ايد. اول اينكه مشكلي نيست كه آسان نشود و دوم اينكه هر كسي مسؤول رفتار خويش است.
* زماني كه عصباني هستيم و ممكن است كنترل رفتار خود را از دست داده و بر سر بچه ها فرياد يا آنان را كتك بزنيم چكار بايد بكنيم؟
راهي پيدا كنيد تا آرامش مجدد خود را بازيابيد. با اين كار عملي انجام نداده و چيزي هم نمي گوييد كه بعداً پشيمان بشويد. اگر بچه ها آن قدر بزرگ شده اند كه آنان را براي مدتي تنها بگذاريد يا بزرگتر ديگري مواظب آنهاست، تا زماني كه آرام شويد به جاي ديگر برويد به كودكان بگوييد كه چكار انجام مي دهيد. كمي قدم بزنيد، به اتاق ديگر برويد يا حتي در حمام را بر روي خود قفل كنيد، سعي كنيد اين دوري بيش از پنج تا ده دقيقه طول نكشد. زماني كه بر مي گرديد با آرامش در مورد احساس خود صحبت كنيد. روشهاي ديگر آرام شدن، گوش دادن به موسيقي، نفس عميق كشيدن، شمارش اعداد از ده به يك و يا انجام كاري مثل كيك پختن، شستشو، نوشتن و يا حتي جويدن آدامس است. به خاطر داشته باشيد كه اعمال شما به كودك آموزش مي دهد كه چگونه رفتار كند نه گفتارتان. اگر حرف نامناسبي زديد از كودكان عذرخواهي كنيد. معذرت خواهي به آنان ياد مي دهد كه در برابر ديگران نيز همين رفتار را داشته باشند.* اگر به هنگام تربيت و ياد دهي انضباط بچه ها عصباني شدند چه كار بايد بكنم؟
عصبانيت آنها دليلي براي اين نيست كه شما احساس كنيد كه مادر بدي هستيد. بچه ها معمولاً در اين موارد عصباني مي شوند. تا وقتي شما عادلانه رفتار كنيد. اشكالي ندارد. اجازه دهيد آنها عصباني باشند، اما شما خونسردي خود را حفظ كنيد. بچه ها بايد احساس عصبانيت خود را بيرون بريزند به آنان اجازه دهيد شكلي بكشند، چيزي بسازند با گل رس يا خمير بازي كنند، به موسيقي گوش دهند و يا حتي به اتاقي رفته و تنهايي در آنجا فرياد بكشند. و از همه مهمتر اينكه وقتي آمادگي دارند، به آنان كمك كنيد كه در مورد احساسات خود صحبت كنند. اجازه صحبت به كودكان همانند آن است كه يك تراشه فرو رفته در دست را قبل از عفونت بيرون بكشيد.به آنان ياد دهيد كه چگونه بدون حمله و يا صدمه زدن به ديگران در مورد احساسات خود صحبت كنند به خاطر داشته باشيد كه انضباط بايد به بچه ها ياد دهد كه چگونه افرادي شاد، سالم و منطقي در جامعه باشند. بزرگ كردن بچه ها كار سختي است، اما به محض آنكه بچه ها ياد مي گيرند كه بر رفتار خود كنترل داشته باشند. اين آموزش آسان تر مي شود. تلاشهاي اوليه شما در اين راه ارزش مند است، زيرا كودكان را فردي مسؤول بار مي آورد و شما مي توانيد به خود مغرور باشيد كه در اين راه عاشقانه و مسؤولانه فرزند خود را راهنمايي و مراقبت كرده ايد.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}