نویسنده: نعمت الله فشارکی




 

بعد الحمد و الصلوة، سلام و درود بر علمای دلسوز و بیدار و فضلای عظام و مراجع فخام و گرام و مدیران حوزه ها و مراکز تبلیغی اسلامی که همیشه در تلاش برای رفع نواقص تشکیلات حوزه بوده و هستند تا این نهاد مقدس هم چنان پربرگ و بار بماند و این سنگر الهی با عنایات حق تعالی و توجهات رسول اکرم و ائمه اطهار خصوص زیر سایه حضرت ولی الله الاعظم حجة بن الحسن از هر گزندی، حفظ شود. هم چنین رحمت پروردگار به روان پاک علمای گذشته و سلف بالخصوص امام راحل - رضوان الله علیهم - که هر کدام با در گرفتن موقعیت و قدرت خود از این پایگاه و محور و مرکز عظیم اسلامی پاسداری و حمایت و حفاظت کرده اند.
قبل از ماه مبارک رمضان پیش سمیناری در مدرسه ی دارالشفاء قم زیر نظر مسؤولان ذی ربط حوزه تشکیل گردید و فضلاء و علمای اعلام در آن جا تجمع کردند و نتیجه و سرانجام این اجتماع مبارک در 12 کمیسیون خلاصه شد و افراد هر کمیسیونی نظرات خود را ارائه کردند. اندی بعد از سپری شدن ماه رمضان، نتایج آراء این گردهمایی به ضمیمه ی جزوه ای از پیام امام راحل و فرمایشات مقام معظم رهبری حضرت آیة الله خامنه ای و بیانات حضرت حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای عبائی از طرف دفتر تبلیغات اسلامی به این جانب رسید ولی متأسفانه با کمی دقت و ضیق زمان مواجه بودیم به ناچار به طور سریع و سطحی آن را مطالعه اجمالی کردم و نتیجه و نظرات کمیسیون ها به دست آمد و هم اکنون نظرات خود را با داشتن 48 ساله سابقه در حوزه ها و تجربیاتی که از مطالعه حالات علمای گذشته و حال دیده و دارم در چند نکته، تذکر می دهم.
پیش از هر چیز باید بگویم که به نظر من بافت حوزه ها کماکان با همان قداست باید باقی بماند و رویه علما و محققین سلف که بر پایه ی تحقیق و موشکافی است باید محفوظ بماند به قول امام - رحمه الله - اصالت فقه سنتی و اجتهاد جواهری را باید دنبال کرد و مرحوم امام غیر از این شیوه را جایز نمی دانستند. من خود به یاد دارم که در زمان آیة الله العظمی بروجردی عده ای از طلاب جوان و کم تجربه، جوی را در قم ایجاد کرده بودند که باید شیوه ی درس ها تبدیل و تعویض شود ولی آن مرحوم در صحن مطهر حضرت معصومه (علیه السلام) در درس خارج خود جواب این حضرات را مشروحاً دادند و فرمودند: «من موقعی که در اصفهان بودم کلید کتابخانه مدرسه صدر در اختیارم بود در آنجا کیفیت ترتیب کتاب های فرنگ را به طور مفصل دیدم ولی ما چون رویه و روش درسهایمان با آنها فرق دارد و بنا بر تحقیق و تجسس است و حوزه ها باید افرادی همچون شیخ طوسی و محقق و علامه و شهیدین تحویل دهد و طریقه استنباط و استخراج براساس اصل مبانی و قواعد است راه، همین است و بس. آقایان با این جواب مدبرانه قانع شدند. در نظام آموزشی حوزه ویژگی هایی به شرح زیر موجود است که در هیچ مکتب و فرهنگی وجود خارجی ندارد:
1-آزادی در انتخاب استاد، بدین صورت که هر اهل علمی می تواند از محضر استاد دلخواه خود مطابق خوراک و ذائقه خویش استفاده کند ولی اکنون در بعضی از مدارس رسم شده که استاد مخصوص می آورند و طلاب مدرسه ناچارند در درس او شرکت کنند و این خود یک حالت جبر و اجبار در کار است و این ممکن است بیان و تدریس این استاد سازش با مزاج و افکار بعضی از این طلاب را نداشته باشد از نظر روان شناسی و جامعه شناسی ارزش و بهاء جالبی ندارد. با این روش بعداً با کمبود استاد مواجه می شویم.
برخلاف سیره سابق که هر اهل علمی کتابی را که می خواند سال بعد قدرت و توانایی تدریس آن را داشت و اصولاً در کمون حوزه یک شوق و جنب و جوش و مسابقه علمی در کاربرد وانگهی این استاد مخصوص و اجباری درست مانند این است که عده ای را در سر سفره مخصوص مجبور به خوردن غذای خاصی کنیم خوب ممکن است دچار امراض گوناگونی شوند. بنابراین مدارس باید همانند گذشته، فقط خوابگاه و جای استراحت طلاب باشد و این نعمت آزادی استاد را از دست ندهیم.
2-سابقاً بحث و مباحثه در حوزه های ما برقرار بود و به جمله ی «الدرس حرف و التکرار الف» عمل می شد و طلاب محترم هر درسی را با هم مباحثه و حلاج و تبادل نظر می کردند، به قول مرحوم مامقامی صاحب رجال آن قدر که استفاده از بحث بین اثنین و ثلاث می توان برد از محضر استادی نمی شود بهره مند شد، و این بحث و مذاکره علمی در هیچ مکتب و دبستان و دبیرستان و دانشگاهی در جهان نیست. متأسفانه این ویژگی ممتاز قابل توجه با زیاد کردن حجم درس ها و افزودن دروس جنبی در معرض نابودی است و حوزه قم کاملاً شباهت های تامی با فرهنگ غربی و جدید پیدا کرده است، و این زیادی مواد درس ها و سنگینی حجم کار اثرات سویی در مدارس جدید به جای گذاشته و به حوزه علمیه نیز سرایت کرده است. این زیادی کار موجب خستگی و افسردگی است و شخص محصل نشاط روحی را از دست می دهد و سابقاً چون نوع طلاب وقت کافی برای حل و هضم دروس را داشتند به مطالعه نیز می رسیدند. فارابی می گوید: «کتاب النفس ارسطو را که در فلسفه الهیات است صد بار مطالعه کردم و کتاب سماع طبیعی ارسطو را که در فلسفه طبیعت است چهار بار مطالعه کردم. به هر حال شخص اگر کتابی را خوب مطالعه و مباحثه نکند درست، همانند شخص بی دندانی است که غذاهای مختلف را با عجله و بدون جویدن کامل بخورد، مسلم گرفتار اختلال حواس و مزاج می گردد و نتیجه ی خوبی عاید او نمی شود.
3- از روزگاران گذشته در حوزه های ما رسم بر این بود که در هر علمی، یکی دو سه کتاب که علمای ماهر و متخصص نوشته بودند و چندین سال روی آنها کار شده بود وجود داشت و اساتید کهنه کار و کارکشته ای که به تمام رموز و زوایای آنها مسلط و آشنا بودند تدریس می کردند و متون این گونه کتاب ها را سینه به سینه به وسیله اساتید معظم و محترم به شاگردان و محصلین می رسید؛ این خصیصه نیز در معرض انهدام و نابودی است و با تقلید از فرهنگ و مدارس جدید هر از چند گاهی در کتاب های حوزه ای تغییر و تبدیلی صورت می گیرد و این خود باعث سردرگمی و گیجی استاد و شاگرد و نیز موجب ضرر و زیان مالی و اتلاف وقت است. خسارت هزینه کمرشکن این رویه هر سال به دولت جمهوری اسلامی در فرهنگ و مدارس جدید دیده شده است.
باری در این جا ممکن است کسی مرا به مغلطه ی شعار هوکند که فلانی یک آخوند قدیمی است و هنوز می خواهد ما را از قم به تهران با الاغ ببرد و مانع استفاده از ماشین آخرین سیستم شود، نه من با ابزار و وسایل جدید از قبیل چاپ و نوار و ضبط و کامپیوتر مخالف نیستم که هیچ بلکه آن ها را خیلی مفید و موجب سرعت در کار هم می دانم، ولی حرف من این است که مسافت راه بین تهران و قم همان 24 فرسنگ است و قواعد و مبانی علوم مثل مبانی ریاضی است و حالت علوم پایه را دارد. بنابراین به عقیده من هر کسی در حوزه بخواهد متخصص در رشته ای شود مثلاً واعظ و مبلغ و مجتهد و مدرس و یا نویسنده و فیلسوف و مفسّر و متکلم گردد ناگزیر باید سه رشته علوم رایج در حوزه ها که عبارتند از: ادبیات و منطق و متون سطح و لااقل دو سال درس خارج را فرا بگیرد تا مغز استنباط پیدا کند تا بتواند در رشته خود خوب مطالب را پیاده کند و اگر بخواهد در وسط این راه ها طریقه ی معینی را انتخاب کند به نتیجه خوبی نخواهد رسید درست مانند اینکه محصّلی که هنوز در دوره دبیرستان است بخواهد وارد رشته پزشکی شود.
از آنچه که گذشت، روشن شد که خصایص و امتیازات حوزه های علمیه سه چیز است:

الف - آزادی در انتخاب استاد

ب - بحث و مباحثه

ج - تغییر نکردن کتاب های درسی حوزه

این مسائل به هیچ وجه منافاتی با حواشی و ابزار و وسائل روز ندارد و چنانچه مسئولین محترم و مدیران معظم حوزه عنایت فرمایند و با عجله و شتابانه قضاوت نکنند بلکه در صورتی که صلاح و مصلحت بدانند این سه اصل اساسی را که محور و استخوان بندی درسی حوزه است تصویب نمایند احساس می کنم بسیار با مورد است: «ان اُرید الاّ الاصلاح ما استطعت...
4- آنچه که گفته آمد در خصوص وضعیت نظام آموزشی حوزه بود و اما امور مالی و اقتصادی، اولاً این موضوع خالی از ظرافت و حساسیت نیست بلکه تقریباً مثل اسرار نظامی ارتش است و لازم است کاملاً در مورد آن دقت شود بنابراین اگر حوزه بخواهد وابسته و جیره خوار دولت شود، استقلال خود را بکلّی از دست می دهد و مثل سعودی و مصر و امثال آنها می گردد و روحیه معنویت حوزه محو و نابود می شود.
ثانیاً: حوزه بدون نظر فقهاء عظام و مقام معظم رهبری قادر به جذب اموال نیست؛ چنان که دیدیم پس از رحلت امام کسی، یک شاهی به حساب مدیریت و حوزه واریز نکرد. پس باید با نظر مراجع عظام و مقام شامخ رهبری امور مالی حوزه تأمین شود.
ثالثاً: اگر حوزه بخواهد شریک و سهیم در کارخانجات شود و مستقیماً وارد کسب و تجارت گردد به صلاحش نیست چرا که ممکن است مورد اتهامات دشمنان اسلام واقع شود وانگهی در آن صورت مردم هم تا حدی از دادن وجوهات خودداری می کنند؛ بلکه در صورت امکان و صلاح و مصلحت بزرگان اگر بخشی از اموال در مورد تجارت خاصی مصرف شود و از درآمد آن به مبلغین اعزام به خارج از کشور داده شود مانعی ندارد، ولی هزینه حوزه و مبلغین داخلی باید طبق همان روال سابق باشد ضمناً خیلی از مدارس علوم دینی موقوفات زیادی دارند این باید در اسرع وقت رسیدگی شود و حوزه، لیست و وقف نامه آن ها را از اوقاف بخواهد و به وقف مورد نظر واقف حمل شود.
در خاتمه تمام این مطالب مذکور، و این همه سروصدا و مشکل حوزه و حوزه ها و کتاب خانه ها و مجتمع علماء و بزرگان همه مقدمه است و ذی المقدمه و هدف چیز دیگر است که آن تبلیغ و رساندن اسلام است به مردم که قرآن کریم نیز می فرماید: «لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ » و این تبلیغ، گسترده ی وسیعی دارد، در زمان حضرت امام عده ایاز سازمان و دفتر تبلیغات اسلامی به حضور ایشان رسیده بودند و من از رادیو می شنیدم که امام فرمود خیال نکنید تبلیغ فقط منحصر به ایران است بلکه خارج و داخل را کاملاً باید در نظر گرفت. فعلاً آن چه در این خصوص در نظرم است و حضوراً خدمت جناب آقای عبائی هم عرض کرده ام این است که اشخاصی که بناست به عنوان مبلغ به خارج اعزام شوند در صورتی که از پیش دو، سه ماهی به محل مأموریت خود، اعزام شوند، در آموزش و تسلط به زبان خارجی مقرون به صرفه است. در ضمن کانال رادیو و تلویزیون و نمایندگی های وزارت ارشاد - که جنبه قانونی دارد - (از شاخه ها و رسانه های تبلیغی اسلام است) و امکان دارد تا حد معمول از حوزه تغذیه شوند.
در پایان آن چه برای حوزه و اهل علم لازم است اخلاص در عمل و داشتن شمّ سیاسی تا حیله های دشمنان اسلام را هوشیارانه زیر نظر بگیرد و مسلط به تشخیص وظیفه و ارجاع رد الفروع الی الاصول باشند. امید است تمام دوستان عزیز و دانشمندان محترم در راه خدمت به اسلام و سنگرهای دینی موفق و مؤید باشند.
منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان؛ (1371)، کاستی ها و بایسته‌ها، قم: روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول