تذكر نامه ای برای شناخت حداكثری از اسلامِ ناب
تولید مغزافزار جهان
غرب پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تصور نمی كرد مانعی جدی برای جهانی شدن فرهنگ الحادی و مادی غرب و به تبع آن، تسلط بر عالم وجود داشته باشد؛ نظام كمونیستی كه به سرعت رو به افول بود و كمر اسلام سیاسی و انقلابی
نویسنده: رضا غلامی
تذكر نامه ای برای شناخت حداكثری از اسلامِ ناب
غرب پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تصور نمی كرد مانعی جدی برای جهانی شدن فرهنگ الحادی و مادی غرب و به تبع آن، تسلط بر عالم وجود داشته باشد؛ نظام كمونیستی كه به سرعت رو به افول بود و كمر اسلام سیاسی و انقلابی در الجزایر، مصر، ایران و سایر نقاط كانونی جهان اسلام نیز شكسته شده بود. بنابراین، پیش بینی ها این بود كه دیگر باید دین و به طور خاص، اسلام سیاسی را در كتب تاریخ جست و جو كرد، اما پیروزی انقلاب اسلامی سرآغاز تولد دوباره دین گرایی به ویژه اسلام گرایی در جهان بود. در طی 36 سال عمر پرثمر انقلاب اسلامی دین گرایی در جهان رو به افزایش بوده است، به طوری كه امروز مهمترین تهدید برای حیات نظام سلطه گر غرب، دین گرایی خصوصاً اسلام گرایی است. تمام فكر و ذكر رهبران غربی مبارزه آشكار و پنهان با اسلام است. غربی ها تا امروز از هیچ كوششی برای جلوگیری از پیشرفت اسلام آن هم اسلام امام خمینی (ره) دریغ نكرده اند. قتل عام و نسل كشی مسلمانان در برخی مناطق اروپا، طراحی واقعه سپاه 11 سپتامبر و كشتار جمعی از مردم ایالات متحده و مقصر معرفی كردن مسلمانان، لشكركشی به خاورمیانه به بهانه مقابله با تروریسم و كشتار مسلمانان بی گناه عراق و افغانستان به ویژه زنان و كودكان، تشدید اختلاف میان فرق و مذاهب اسلامی و تقویت جریان های تندروی تكفیری و بی مغز و از همه مهمتر، تحت فشار قرار دادن و عملیات نرم علیه جمهوری اسلامی ایران به عنوان مركز اسلام انقلابی در جهان، از جمله اهم اقدامات غربی ها در جهت مقابله با شیوع دین حقیقی و اسلام ناب است.اسلام انقلابی؛ تهدید اصلی غرب
چه عاملی موجب شده كه عصر حاضر، عصر دین گرایی به ویژه « عصر اسلام » باشد و رهبر انقلاب در نامه به جوانان غربی حس حقیقت جویی را زنده و بیدار بیابند ؟ یك عامل، واكنش طبیعی به حركت های ضد دینی و ضد اسلامی غرب در سده های اخیر است و عامل دیگر، نیازی است كه بشر به طور طبیعی به دین دارد. این نیاز از ذات انسان ها نشأت می گیرد و هیچ قدرتی در تاریخ نتوانسته آن را نادیده بگیرد. انسان هر قدر نیز كه در رفاه و لذایذ مادی غرق شود و هر میزان كه در علم و فناوری جلو رود، باز نمی تواند پوچی، بی معنایی و ناآرامی زندگی بدون دین را منكر شود. در حقیقت، این دین است كه زندگی آدمی را تفسیر می كند و به آن ارزش می بخشد. پس باید گفت، پیشرفت بشر نه تنها نیاز به دین را منتفی نمی كند، بلكه به دلیل ظاهر شدن یك سری از واقعیت ها، نیاز به دین را تشدید می نماید. غربی ها همراه دین ستیزی، كوشیدند بر نیاز مبرم بشر به دین نیز سرپوش بگذارند و همین امر زمین هیك انفجار دین گرایی در عصر حاضر را به وجود آورده است.غرب با اسلام نامعقول و اسیر خرافات و موهومات، با اسلام فردی و غیراجتماعی ( سكولار )، با اسلام مترفین و مرفهین بی درد، با اسلام ساكن، بی تحرك و تماشاگر، با اسلام ساكت در برابر ظلم، فساد و طغیانگری و به بیان واضح تر، با اسلامی كه رنگ و بوی تعالیم و سیره پیامبر اعظم و اهل بیت عصمت و طهارت را ندارد، مشكلی ندارد بلكه آن را وسیله ای برای تسهیل سیطره بر جهان اسلام و چپاول مسلمانان تلقی می كند. مشكل اساسی غرب یا نظام سلطه، اسلام معقول، سیاسی، پیشرو، طرفدار پابرهنه ها، عدالت گرا، ظلم ستیز و در یك كلام، اسلام ناب محمدی است. امروز عربستان سعودی كه نام خادم الحرمین را به ناحق روی خود گذاشته و در قشری گرایی نیز پیشتاز است، نه تنها با آمریكایی ها مشكلی ندارد بلكه نقش پیشین شاه ملعون در منطقه یعنی ژاندارمی ایالات متحده را نیز بازی می كند. پس مسأله اصلی غرب، اسلام انقلابی و اسلام امام خمینی (ره) است كه جهان را تكان داده است. حتی طالبان، القاعده، داعش و سایر گروه های افراطی را نیز آمریكایی ها با صرف هزینه های گزاف برای مقابله با اسلام ناب و كانون نشر آن یعنی جمهوری اسلامی ایران به وجود آوردند. بنابراین هدف اصلی گروه هایی نظیر داعش، متناسب با فلسفه وجودی آن ها، جمهوری اسلامی ایران است هرچند درگیری آن ها با ایران در عراق و سوریه اتفاق بیفتد.
پیام اسلام و انقلاب، یك پیام جهانی است. ما به حكم دین، وظیفه داریم مانع از تداوم ظلم و جنایت علیه بشریت شویم و مقدمه شكل گیری جهان پر از صلح و عدالت را مهیا كنیم. باید تصویر مخدوشی كه غربی ها از اسلام ساخته اند از بین برود و ثانیاً همه بدانند اسلام حقیقی چیست، مرز آن با اسلام جعلی و دروغین كجاست و اسلام اصیل چه اهداف و برنامه های والایی دارد ؟ غرب تا امروز برنامه خود را از رهگذر غفلت، ناآگاهی و كودك نگاه داشتن مردم دنیا حتی مردم كشورهای غربی پیش برده است. بنابراین، انقلاب اسلامی به دنال غفلت زدایی و بیدار كردن ملل عالم از جمله ملل اروپا و آمریكاست. ما می توانیم با همین رسانه های فراگیر نظیر شبكه جهانی اینترنت، به خوبی علیه حاكمیت غرب افشاگری كنیم. هم اكنون، ظلمی كه غربی ها در كشورهای اروپایی، آمریكایی و علیه مردم خودشان می كنند كمتر از سایر نقاط جهان نیست. حرف اصلی جنبش وال استریت در اروپا و آمریكا چیست ؟ می گوید یك درصد از مردم یعنی سرمایه داران گردن كلفت، بر 99 درصد از مردم حكومت می كنند و با پرچم آزادی و دموكراسی، هر غلطی می خواهند انجام می دهند. پس یكی از راه های قطع حیات نظام سلطه، بیدارسازی ملل غربی است. رشد اسلام حقیقی در اروپا و آمریكا، نه تنها به افشا شدن وقایع و بیداری مردم منجر می شود، بلكه مسیر احقاق حقوق مردم را نیز به خوبی ترسیم می كند. متأسفانه مجامع دانشگاهی غرب اسلام را از طریق اندیشمندان و متفكرانی می شناسند كه از قضا تعریف منصفانه و می سنجند. در صورتی كه اندیشمندان بسیاری داریم كه از قدرت تبیین مستدل اسلام حقیقی برخوردار هستند، اما این متفكرین به دنیا معرفی نمی شوند و در انزوا به سر می برند. دستگاه های فرهنگی - بین المللی ما چه كسانی را به عنوان اندیشمند درجه یك انقلاب اسلامی به كنفرانس های بین المللی می برند یا آثارشان را ترجمه و توزیع می كنند ؟ امثال دكتر « عبدالكریم سروش » در دهه 1360 و امروز برخی از طرفداران او پای ثابت بسیاری از این كنفرانس ها هستند. چه چیزی از این تلخ تر كه حتی یك عنوان كتاب قوی به زبان های رایج دنیا برای معرفی شخصیت، افكار و كارنامه رهبر بزرگوار انقلاب در رایزنی ها و سفارتخانه های ما موجود نیست. غربی ها نیز در بایكوت یا سانسور شخصیت های فكری انقلابی كوتاهی نكرده اند.
تولید « مغزافزار جهان » از بطن علوم انسانی
یكی از عواملی كه در تقویت آرمان احیاء تمدن اسلامی نقش داشته است، پیشرفت های چشمگیر مسلمانان ایرانی در عرصه علم و فناوری است. با این وجود باید گفت تفكر مدیریتی و مغزافزار جهان، از بطن علوم انسانی متولد می شود و ملت هایی كه در علوم انسانی وابسته و فقیرند، در تحولات جهانی نقشی ندارند. چندی است با توجه به اهمیت علوم انسانی گام های بزرگی را برای خلاص شدن از تقلید و جلو رفتن در این عرصه كلیدی برداشته ایم. اگر جریان شكل گیری و توسعه علوم انسانی اسلامی بی اثر بود، چنین در معرض هجمه قرار نمی گرفت. ما باید با كمك جوانان شجاع و فاضل اعم از دانشگاهی و حوزوی عقب ماندگی های 30 ساله در علوم انسانی را جبران كنیم.علوم انسانی اسلامی چنانكه از نامش پیداست، نه تنها به شناساندن جوهر و حقیقت اسلام حقیقی كمك خواهد كرد، بلكه ثمرات عملی باز شدن چتر جهان بینی اسلامی بر سر علوم انسانی و اجتماعی را نیز آشكار خواهد ساخت. تا امروز، علوم انسانی غربی و سكولار، اجازه انتشار رهیافت های دینی را نداده اند و ظهور علوم انسانی جدید برای نخستین بار در تاریخ معاصر، این فرصت را فراهم خواهد كرد. به جز میدان نظر، علوم انسانی اسلامی نیازمند میدان عمل است. باید اجازه داده شود تا اقتصاد اسلامی به تمامه در نظام اقتصادی ظهور كند، نظام تعلیم و تربیت اسلامی در سیستم آموزش و پرورش حضور كامل داشته باشد و یا مسائل و آسیب های اجتماعی جوامع با عینك جامعه شناسی اسلامی كشف و نسخه های شفا بخش برای آن ارائه شود. اگر میدان عمل برای علوم انسانی اسلامی فراهم گردد، زمینه برای شناخت حداكثری از اسلام كارآمد فراهم خواهد شد.
منبع مقاله :
عصر اندیشه، شماره6
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}