پدر و مادر معمار ذهن فرزندان
نويسنده:سمانه افشاري
منبع:روزنامه کیهان
ذهن انسان شگفت انگيزترين و درعين حال جالب ترين پديده اي است كه بشر تا به امروز شناخته است. آميزه اي از توانايي هاي گاه مافوق تصور و در عين حال ظريف و زير و بمهاي منحصر به فرد كه قرنهاست انديشمندان و متفكران و هنرمندان علمي و فرهنگي را به خود مشغول ساخته است و هنوز بيش از نيمي از اسرار خود را بازگو نكرده است. در اين مبارزه عظيم كه تنها در گنجايش محدود جمجمه انسان جاي گرفته است شخصيت، زندگي و حتي آينده رقم مي خورد و در اين ميان نقش خاطرات و پندارهاي كودكي در منش و باور و حتي ساختار شخصيتي فرد، انكار ناپذير است .
همه ما تصاويري از سالهاي دور دست كودكي به خاطر داريم كه گاه خود نيز از به ياد آوردن آن ها متعجب مي شويم. شايد اين حيرت بيشتر و عميق تر شود اگر بدانيم كه نه فقط اين خاطرات دور و اين تصاوير پراكنده، بلكه بسياري از ديده ها و شنيده هاي دوران كودكي ما، به طور ناخود آگاه دركارگاه ذهن ثبت و تحليل شده است و آن چه كه ما امروز هستيم به نوعي انعكاس آن چيزي است كه در كودكي ديده ايم يا شنيده ايم و بزرگترين و موثرترين معماران بناي ذهن و شخصيت ما همان والدين ما بوده اند.
كودك در روزهاي نخستين، صورت چه كسي را به خاطر مي سپارد؟ صورت مهربان پدر را كه در چشمان نوزاد خود مي نگرد و يا صورت آرام مادر را كه نوزاد خويش را در آغوش گرفته و تغذيه مي كند؟ كودك اولين بار عشق را چگونه و در كجا مي شناسد؟
در گرماي آغوش مادر يا ميان بازوان امن و محكم پدر خانواده؟
خانواده اين بار چگونه مفهوم والا و مقدس خود را به او نشان مي دهد؟ با دستان پرمهر و پركار مادر كه سفره را براي حضور پدر مي آرايد يا دستان حمايت گر و پرمهر پدر وقتي كه خسته از يك روز پركار درب خانه را مي گشايد تا به اولين نگاه، سبب و مشوق اين تلاش را در نگاه منتظر مادر بجويد.و خدا، ايمان و باور به عالم بالا كي و كجا براي او معنا مي شوند؟ با زمزمه دعا پدر يا اشكهاي گرم مادركه آسمان را به زمين پيوند مي دهد؟
بله اين شما هستيد كه اولين سنگ بناي ايمان را در ذهن كودك خود مي گذاريد. در دنياي سرگشته، امروز كه اين چنين خود را به هفت رنگ رنگين كمان آراسته است و گودالهاي تباهي و ذلت را با حرير رنگين موفقيت و شادكامي ظاهري پوشانده است.
نخستين مشعل ايمان را تنها و تنها پدر و مادر مي توانند در ذهن كودك بيفروزند تا اين چراغ در روح او روشن بماند و او با اين نور و راستي تا پايان راه سالك راه درست باشد و نه گم گشته مردابهاي بي راه.

براي شناساندن خدا به كودك، مي بايست به او نشان دهيد كه خدا چه جايگاهي در زندگي شخص شما دارد. براي نشان دادن مفهوم ايمان به كودك بايد بگذاريد او ببيند كه براي ايمان خود از چه چيزهايي صرف نظر مي كنيد و چگونه ايمان خود را بر هر چيز برتري مي دهيد. كودك شايد از ياد ببرد كه نويسنده فلان كتاب قصه درباره خدا چه گفته است ولي هرگز از ياد نخواهد برد كه چگونه مادر هنگام دعا با خلوص خدا را صدا مي كند و اشك مي ريزد، پيش روي كودكتان عبادت كنيد. اگر كودك شما در محل حضور دارد با صداي بلند دعا كنيد تا او صداي شما را بشنود. بگذاريد اگر مايل است او نيز در دعا و عبادت شما شريك شود. شما مي توانيد بهترين تصوير و الگوي يك انسان با خدا براي فرزند خود باشيد. در مناسبتهاي مذهبي كودك را به همراه خود به مراسم و مكانهاي مقدس ببريد. معناي محبت، عشق، بخشش و صبر را با رفتار خود نسبت به سايرين به كودك خود نشان دهيد. همان گونه كه توقع و اميد داريد فرزندتان باشد با او رفتار كنيد. هيچ نانوايي، خمير به تنور نگذاشته نان نخواهد داشت. پس خميره ايمان و اميد و محبت راشما در جان فرزندتان بكاريد. همواره به خاطر داشته باشيد كه هيچ چيز از نگاه نكته سنج و صفحه دل و ذهن يك كودك دور نمي ماند. پس مراقب باشيد كه نگاه خام كودك را با چه تصاويري پر مي كنيد و بر صفحه سفيد و پاك ذهن او چه مي نويسيد. زيرا آن چه او هم اكنون از شما مي بيند ومي آموزد، تعيين كننده شخصيت، منش و حتي الگوي تمام زندگي او در همه عمر خواهد بود.