نگاهي به پيشينه و كاركردهاي اتاق فكر
نويسنده:بهروز پورسينا
منبع:روزنامه قدس
با گسترش دانش و تخصصي شدن عرصه هاي علمي، نياز به نوآوري فكري روزبه روز بيشتر احساس و نياز به افرادي كه بتوانند افكار جديدي به مجموعه مديران و تصميم گيران كشورها ارائه كنند، بيشتر نمايان مي شود. اين افراد كساني هستند كه در اتاقهاي فكر ايده هاي جديد توليد مي كنند تا جامعه راهي تازه در عرصه هاي مختلف حيات خود بپيمايد. در اين مقاله تلاش شده ضمن آشنايي با سوابق اتاقهاي فكري، به كاركردهاي اجتماعي آن پرداخته شود.از نخستين سالهاي سده بيستم ميلادي، چالشهاي اقتصاد صنعتي و روابط پيچيده در امور بازرگاني و تحولات نوين در عرصه هاي سياست خارجي، موجب شد دولتها به اين واقعيت پي ببرند كه به دانش روز و اطلاعات علمي و دقيقي در زمينه هاي مذكور نياز دارند. بدين ترتيب، در ايالات متحده و همچنين در اروپا موج اقدام براي تشكيل مراكز تخصصي تحقيقاتي و فكري در جهت تربيت كارشناسهاي خبره و تحقيقات ويژه براي يافتن راه حلهاي مورد نياز به راه افتاد. اين موج سبب شد تعداد زيادي از مراكز پژوهشي دانشگاهي يا شبه دانشگاهي تأسيس شوند كه كارشان به جاي تربيت دانشجو، تهيه راهكارهاي تخصصي براي حل مسائل پيش رو بود. از نخستين نمونه هاي معروف اين كانونهاي انديشه مي توان به «بنياد كارنگي براي صلح جهاني» (تأسيس در سال 1910 در آمريكا)، «مؤسسه مطالعات اقتصادي جهاني كيل» (تأسيس در سال 1914 در آلمان)، «مؤسسه بروكينگز» (تأسيس در سال 1916 در آمريكا) و «مؤسسه سلطنتي مطالعات روابط بين الملل» (تأسيس در سال 1920 در انگلستان) اشاره كرد.
در سالهاي پس از جنگ جهاني دوم، تقاضا براي استخدام كارشناسان خبره در امور بين الملل، دفاعي و امنيتي براي كمك به سازمان هاي دولتي، دفاعي و امنيتي افزايش يافت و همين امر به رشد كانونهاي انديشه بيشتر انجاميد. در ايالات متحده بنگاه «رند» كه در 1948 تأسيس شده بود، همراه با گروه ديگري از سازمانها و مؤسسات پژوهشي به تربيت نيروهاي خبره در امور دفاعي و طراحي ساختارهاي دفاعي و نظامي تازه پرداختند و گروههاي كوچكتري از كانونهاي انديشه را به صورت قراردادي در كنار خود به كار واداشتند.تحولات اجتماعي و آشوبهاي سياسي دهه 1960 موج ديگري از كانونهاي انديشه را به وجود آورد. اين كانونهاي انديشه بر فعاليتهاي اجتماعي و امور مربوط به محيط زيست تمركز داشتند كه يكي از آنها «مؤسسه امور شهري» تأسيس در سال 1968 بود.
در همين زمان، نگراني نسبت به بحرانهاي فزاينده درامور سياسي و اقتصادي جهان سوم موجب شد گروه تازه اي از كانونهاي انديشه كه فعاليت اصلي آنها تحقيق درباره مسائل جهان سوم بود تأسيس شوند. از نمونه هاي مهم اين مراكز مي توان به «مركز توسعه بين المللي» تأسيس در سال 1959 در آلمان، «مركز توسعه خارجي» تأسيس در سال 1960 در انگلستان و «مركز مطالعات اقتصادهاي در حال توسعه» (تأسيس در سال 1960 ) در ژاپن اشاره كرد. يكي از مهمترين وظايف اين كانونهاي انديشه تحقيق در زمينه هاي مختلف فعاليت در امور اقتصادي كشورهاي جهان سوم در شرايط درگيريهاي سياسي ميان بلوكهاي شرق و غرب بود.
اتاقهاي فكر (كانون انديشه يا كانون تفكر) با هدف ايجاد پلي ميان قدرت و دانش تأسيس شدند. در واقع، كانونهاي تفكر ساختارهاي مناسبي براي به كارگيري فكر، ايده، علم و دانش براي خدمت به قدرت بودند. به عبارت ديگر، كانونهاي فكر با مأموريت پشتيباني فكري و مشاوره اي از سياستگذاران و تصميم گيران حكومتي و با هدف سياست پژوهي متولد شدند و از طريق مطالعات و پژوهشهاي علمي، به حل مسائل و مشكلات سياستمداران و مديران مي پرداختند. كانونهاي تفكر، نهادهاي دور از عرصه هاي اجرايي بودند كه سياستگذاران، مديران و رهبران را در فرايند تصميم سازي و تصميم گيري (قبل از وقوع مسأله، در حين مواجهه، زمان خلق گزينه ها و راهكارها، موقع تصميم گيري و بعد از آن در برخورد با پيامدها) همراهي مي كردند. بر اساس مطالعات مؤسسه ملي پيشرفتهاي پژوهشي ژاپن، حدود 320 كانون تفكر در 89 كشور جهان مشغول به كار هستند كه بيش از يك سوم آنها متعلق به ايالات متحده است. البته، اتفاق نظري در مورد تعداد اين كانونها در سطح جهاني وجود ندارد؛ به عنوان مثال، طبق آمار وزارت علوم، تعداد اين كانونها در انتهاي سال 1383 برابر با 900 بوده است.

تعريف كانون تفكر

كانونهاي تفكر در ساده ترين تعريف عبارتند از مؤسسات سياست پژوهي مستقل. به عبارت ديگر، گروه يا مؤسسه اي كه براي انجام پروژه هاي قوي و حل مسائل مختلف، بخصوص مسائل حوزه هاي فناوري و راهبردي سياسي تأسيس شده است. مطابق تعريف «فرهنگ انگليسي آكسفورد»، كانون تفكر مؤسسه اي تحقيقاتي يا سازماني است كه به ارائه مشاوره و ايده در زمينه مسائل سياسي، اجتماعي و اقتصادي مي پردازد. كارخانه هاي فكر، كارخانه هاي مغز، كارخانه هاي ايده، كارخانه هاي تميز، جعبه هاي مغز، شركتهاي توليد ايده، تاجران ايده، بانكهاي مغز، بدنه هاي دانش و امثال آن، تعبيرهايي است كه صاحب نظران مختلف درباره كانونهاي تفكر به كار مي برند.مديران و سياستگذاران عمدتاً با گستردگي، تنوع و تخصصي بودن اطلاعات و كمبود وقت روبه رو هستند. كانونهاي تفكر، اين مشكل سيستمهاي مديريتي و سياستگذاري را برطرف مي كنند. در ضمن، اين مراكز از طريق خلق ايده هاي نو، پرورش و ارائه آنها به دولتمردان، آنان را در بهره برداري از فرصتهاي جديد و ايجاد منافع بيشتر براي جامعه ياري مي دهند. امروزه كانونهاي تفكر فقط پاسخگوي مسائل مديران دولتي نيستند؛ بلكه به طيف وسيعي از مسائل مختلف جامعه مي پردازند.

ماهيت اتاق فكر

فكر پيوسته مي رويد و مي ميرد. اتاق فكر نيز همواره ماهيتي اين نه - آني مي يابد. بنابراين اتاق فكر، منطق فكر شفاهي و باشگاه فكرسازي است و به كلي با اتاق بحران مديريت و اعمال استراتژي براي تحول و تكامل وضعيت موجود متفاوت است. از آنجا كه آفرينندگي يكي از روشهاي حل مسأله در حوزه مديريت است، چنين عنوان مي شود كه واكنش مطلوب يك سازمان به تحولات پيرامونش، خلاقيت و آفرينندگي است. اتاق فكر نيز يكي از ابزارهاي آفرينندگي براي حل مسأله و توسعه خلاقيت در هر سازماني است. مكاني براي انديشيدن به يك مسأله يا موضوع، بدون حضور عواملي كه مانع آزادانديشي و يا محدوديت مي شوند. اين اتاق مكانيسمي براي تصميم سازي فكري براي تصميم گيري عملي در حوزه انساني است.اين اتاق بازوي مطالعات فكري و مشاوره مطالعاتي طراحان و مديران ارشد حكومتي، آموزشي، پژوهشي و فرهنگي خواهد بود، به طوري كه در برنامه نويسي و برنامه سازي مفهومي و فكري نقش بايسته ايفا خواهد كرد و امكان نقدگرايي و پرسش آفريني جريان مي يابد. اتاق فكر، استراتژي سيستمي براي فكر كردن است و در عين حال سيستمي بودن اين اتاق، طراحي براي يكساني و همساني نيست و در قلمرو متفاوتي امكان ظهور مي يابد. اتاق فكر، هم پيوندي به گذشته دارد و هم نگاهي به آينده دوخته است.
در سازمانها با توجه به اهميتي كه موضوع خلاقيت دارد، اتاق فكر در طراحي ساختار سازماني لحاظ مي شود. در واقع، يكي از بخشهاي اصلي در هر سازمان «اتاق فكر» است. از اين نظر بايد توجه داشت كه اتاق فكر يك بخش اصلي در چنين سازمانهايي است و نمي توان به عنوان يك بخش مكمل و يا فرعي درباره آن صحبت كرد. شايد يكي از تعاريفي كه بتواند توجيه كننده بحث باشد، اين مسأله است كه اگر مديران در گذشته صرفاً با تكيه بر دانش خود و حلقه محدود مشاوران به اداره امور عمومي سازمان همت مي گماردند، اينك با بهره گيري از چنين سازه اي مي توانند به اداره عمومي امور بپردازند، به صورتي كه در تصميم گيري خود با بهره گيري از تفكر جمعي، ضمن شناسايي فرصتها، تهديدها و نقاط قوت و ضعف، خطاپذيري عملكرد خود را به حداقل كاهش دهند. اهتمام تعهد و توجه ويژه اهل تفكر و سياست به اين كانونها و همچنين بازبيني علمي مستمر و منظم آنها براي مصون ماندن از آسيبهاي احتمالي، مسأله اي ضروري است.
به هر حال، اتاق فكر، دو نقش كليدي در برنامه سازي ايفا مي كند: يكي فكرسازي براي مفهوم آفريني و ديگر گشودن گره هاي فكري اي كه در فرايند عمل رخ مي دهد. اين اتاق راهي براي كارشناسي كردن منطق عملي پژوهش، آموزش، رسانه و حكومت است تا هر كاري پشتوانه تفكر داشته باشد به طوري كه چنانچه در مقطعي سستي پيشه كرد، امكان نقدپذيري و پرسش در آن وجود داشته باشد.
ضرورت اتاق فكر در 3 پايه معني مي يابد:

اين مركز با نشست كارشناسي، از نخبگان فكري در فرهنگ، آموزش، پژوهش، سياست، حكومت و رسانه، اطلاعات فكري را با اصل تعامل فكري دريافت مي كند و در بانك اطلاعات فكر ذخيره مي نمايد. اين بانك به اتاق فكر امكان مي دهد كه به صورت باز، با جهان واقع مواجه شود و از خزانه فكر، مبادرت به فكرسازي كند، به نحوي كه بتواند در بلندمدت كارگاه فكرسازي داير كند و علاقه مندان را تعليم دهد.اين اتاق دعوت به فكرورزي است كه هر چيز بايد ماهيت سيستمي داشته باشد. اين نهاد با گفتگو از نخبگان داخلي و خارجي و تعامل فكري، براي سيستم افكار ذخيره مي كند تا سيستم از آن بهره مند شود. بويژه سازمان پژوهشي، آموزشي و رسانه اي به چنين نهادي بيش از هر چيز ديگر نيازمند است تا با دريافت فكرها به توانايي خود در مفاهمه فكري كمك كنند.

ساختار اتاق فكر

اتاق فكر در ساده ترين حالت از سه بخش تشكيل مي شود. بخش اول گروه پشتيباني، بخش دوم گروه كارشناسان و بخش سوم هيأت امناي اتاق. گروه پشتيباني وظيفه ايجاد و اداره زيرساختهاي فيزيكي، اطلاعاتي، خدماتي، حقوقي و مالي را به عهده دارد. گروه كارشناسان بدنه فكري اتاق فكر را تشكيل مي دهند. اين كارشناسان وظيفه مطالعه، گردآوري، تحليل و بررسي اطلاعات و نظرات مختلف و در نهايت توليد خروجيهاي اتاق فكر را عهده دار هستند. اين افراد، انديشمنداني فراتر از حوزه هاي فني و مهندسي هستند كه قدرت تحليلگري، سياست سازي و تصميم سازي را دارند. هيأت امناي اتاق فكر، شبكه گسترده اي از مديران، سياستگذاران، صاحبنظران و كارشناسان حوزه هاي مختلف هستند و در عمل به عنوان يكي از منابع اطلاعاتي بدنه فكري عمل مي كنند.

انواع اتاقهاي فكر و جايگاه آنها

اتاقهاي فكر را از جنبه هاي مختلفي مي توان تقسيم بندي كرد. از نظر مأموريتي و شرح خدمات و فعاليتها، مي توان اين كانونها را به كانونهاي تفكر سياسي، اقتصادي، اجتماعي، امنيتي، نظامي ، صنعتي ، تكنولوژيك و آينده پژوهي تقسيم بندي كرد. در اين تقسيم بندي، بعضي از اتاقهاي فكر فقط بر يك يا چند حوزه كاملاً مرتبط متمركزند و به صورت تخصصي عمل مي كنند؛ در حالي كه بعضي ديگر در حوزه هاي مختلف و گهگاه بسيار متفاوت مشغول به فعاليت هستند.

وظايف كانونهاي تفكر

كانون تفكر، اطلاعات تحقيقاتي بي طرفانه و مناسبي را در اختيار سياستگذاران و مديران قرار مي دهد. بررسي برنامه ها و سياستهاي مختلف، شناخت تهديدها، فرصتها، قوتها و ضعفها، انجام مطالعات تطبيقي و بررسي تجربه ساير كشورها و الگوبرداري از آنها و در نهايت، بومي سازي اين الگوها و ارائه راه حلهاي مناسب، از مهمترين وظايف اتاقهاي فكر است.اتاق فكر، اطلاعات تحقيقاتي را جمع آوري و آنها را به صورت بانكهايي دسته بندي مي كند. در اين زمينه، تبادل اطلاعات با تمامي مراكز تحقيقاتي در داخل و خارج كشور اهميت فراوان دارد. نتايج حاصل از اين تحليلها بايد از طرق مختلف به اطلاع عموم مردم جامعه و دانشمندان و صاحب نظران آن حوزه برسد. نقش چنين كانونهايي از آن نظر اهميت دارد كه مي توانند شرايطي فراهم آورند كه سياستگذاران و مديران تحت تأثير متفكران، انديشمندان و متخصصان باشند، نه اينكه متفكران تحت تأثير مديران قرار داشته باشند.

وضعيت فعلي اتاقهاي فكر در جهان

در بيش از 77 كشور دنيا كانونهاي تفكر وجود دارند كه ثبت هم شده اند. بيشترين موارد در آمريكا گزارش شده كه از 76 تا 250 كانون تفكر ذكر شده كه البته اين اختلاف آمار، به تعريف و همپوشاني آنها با مراكز تحقيقاتي برمي گردد.