در متون مدیریت دانش، از دو نوع دانش آشکار و ضمنی نام برده شده است. دانش آشکار قابل کد گذاری بوده می‌توان آن را در قالب دستورالعمل ها، مقررات، رویه‌ها، قوانین و آیین نامه ها و ... صورت بندی کرد، بنابراین به آسانی منتقل می‌شود. در مقابل، دانش ضمنی قابلیت کد گذاری و مفصل بندی ندارد و از این رو با دشواری منتقل می‌شود. این نوع از دانش که از طریق تسهیم تجربیات و مشاهده و تقلید کسب می‌شود، ریشه در اعمال، تعهدات، ارزش ها و احساسات افراد داشته نمی‌تواند از طریق زبان مخابره شود (فتحیان، بیگ و قوامی فر، 1384). دانش آشکار و ضمنی نه جدا از هم که مکمل یکدیگرند. شکل زیر، دانش آشکار و ضمنی را در دو سوی پیوستار دانش ترسیم می‌کند :
***
توضیح تصویر
دانش نحوه‌ی انجام کارها و یاد‌گیری که در افکار افراد سازمان نهفته است .
اطلاعات مستند شده‌ای که می‌تواند اقدامات سازمان را تسهیل کند
منبع: کیدول و همکاران در جعفری مقدم : 1385، ص 87 شکل 1. دانش آشکار و دانش ضمنی
در انتقال دانش بایستی توجه داشت که به فراخور موضوع، تناسب میان دانش آشکار و ضمنی رعایت شود. توجه به این نکته در انتقال تکنولوژی، در تناسب میان عناصر چهارگانه ی تکنولوژی افزار، انسان افزار، اطلاعات افزار و سازمان افزار، تجلی می‌یابد. تکنولوژی افزار و اطلاعات افزار بر دانش آشکار دلالت می‌کنند، از این رو با سهولت بیشتری قابل انتقال هستند و عملاً سهم عمده ای را در انتقال تکنولوژی به خود اختصاص می‌دهند. در مقابل، انسان افزار و تا حدودی سازمان افزار مبتنی بر دانش ضمنی دارنده اند، بنابراین اکتساب آن ها دشوارتر است و به طور عمده در انتقال تکنولوژی از آن غفلت می‌شود. این در حالی است که کلید مزیت رقابتی دست یافتن به دانش ضمنی است. در واقع، دانش آشکار به لحاظ اینکه به آسانی قابل انتقال است می‌تواند مورد استفاده ی همگان واقع شود، اما دانش ضمنی به دلیل دشواری در انتقال به طور عمده منحصر به فرد باقی می‌ماند بنابراین کسب آن گیرنده را از دانشی بهره‌مند می‌کند که به دلیل کمیابی و دشواری در تقلید، مزیت رقابتی پایداری برای آن به ارمغان آورده بر کارایی آن تأثیر قابل توجهی می‌گذارد.
کارایی بستگی زیادی به تبحر بر روش ها دارد، نه بر اطلاعات یا داده های یک تکنولوژی. نوآوری به مفهوم توان ایجاد تغییر، توسعه و تحول در یک تکنولوژی، بستگی تام و تمامی با مهارت بر روش دارد که عنصر اساسی در دانش ضمنی است.
اهمیت دیگر دانش ضمنی در انتقال تکنولوژی، کارکرد آن به مثابه ی دانش چگونگی در تبدیل دانش ماهوی (1) به عمل است. دانش ضمنی نقش اصلی را در کارایی دانش در بنگاه ایفا می‌کند و اهمیت آن به واسطه ی ارتباط با یادگیری، نوآوری و توسعه ی محصول غیر قابل انکار است. در این باره تخمین زده می‌شود که 90 درصد دانش در شکل ضمنی آن وجود دارد ( McAdam,Mason & Mccrory, 2007,p.44). بنابراین اگر در انتقال تکنولوژی دانش ضمنی نهفته در آن منتقل نشود انتقال به شکست می‌انجامد، چرا که کاربردی نمی شود و مهمتر از آن در محیط های دیگر توسعه نمی یابد و انتقال تکنولوژی توسعه بخش نیست؛ انتقال شیء است و حتی انتقال تکنولوژی هم نیست چرا که جوهره تکنولوژی، مهارت های کاربردی است.

پی‌نوشت‌ها:

1.Know what?

منبع مقاله :
اشتریان، کیومرث، امامی میبدی، راضیه،(1389)، دانش ضمنی و سیاست های انتقال تکنولوژی با تأکید بر فناوری اطلاعات و ارتباطات، تهران: مؤسسه ی انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول