قدرت معجزه‌آساي عروسك
نويسنده:دكتر افسانه صحت
منبع:www.nioc.org
اگر بپذيريم كه انسان از معدود موجودات ابزارساز و توانمندترين آنها در تخيل و تجسم است، ساخت عروسك، به او جان بخشيدن و با او سخن گفتن، رخدادي است منحصر به فرد وقتي مي‌شنويم تاريخچه «بازي»‌به انسان‌هاي غارنشين برمي‌گردد اين فرضيه كه «بازي نيازي است بنيادي براي بشر» در حد غذا و پناهگاه قوت مي‌گيرد. مولوي مي‌گويد: «غذاي بشر نان است و اندكي شوربا و الباقي بازي...!»
عروسكي كه مي شود با آن حرف زد، راز دل گفت، به او خشم گرفت، او را به مبارزه طلبيد، او را به زمين كوبيد و دوباره در آغوشش كشيد، او را زخمي‌كرد و برايش مرهم گذارد و برايش لالايي خواند، به او غذا داد، لباس پوشانيد و به جاي پدر، مادر، خواهر، برادر، معلم، دكتر، پليس، دوست، همسايه و... قرارش داد و در تمامي اين احوالات، خاموشي و انفعالش فرصتي است تا حس كنترل و خلق جهاني مطابق با آرزوها ارضا شود، ابزاري بي‌نظير براي برآورده‌كردن نيازهاي رواني بشر است.
عروسك‌ها عموماً وسيله‌هايي هستند ارزان، دردسترس، جهان‌شمول و بي‌نياز به تكنولوژي يا دانش پيچيده براي به‌كارگيري كه مي‌توانند استفاده‌هاي متنوعي چون سرگرمي، تبليغات، تجارت، آموزش، مفهوم‌سازي، فرهنگ‌سازي و درمان اختلالات رفتاري يا بيماري‌ها داشته باشند.مي‌دانيم كه كودكان، تلقين‌پذيري (Suggestivilitu) بالايي دارند و مرز ميان خيال و واقعيت برايشان مبهم و نسبي است و در برابر موجوداتي كه با زباني غيرمستقيم اما مأنوس و خودماني با آنها ارتباط برقرار كنند، تأثيرپذيري شگرفي دارند؛ به‌خصوص كه اين ارتباط به رابطه كلامي محدود نشده و آنها از حركت، ايما، اشاره و موزيك كه ساده‌ترند هم بهره مي‌گيرند.
بنابراين در انتخاب و كاربرد صحيح چنين وسيله‌اي دقت فراواني لازم است تا خلاقيت كودك رشد كرده و ذهن و دست‌هاي او را به ساختن و ازنوساختن وادارد، نه آنكه صرفاً كالايي باشد تجاري و مبلّغ فلان شخصيت كارتوني يا مروج مصرف‌گرايي؛ و همان‌گونه كه حس كنجكاوي و روياپردازي را توسعه مي‌بخشد تعامل دوجانبه ميان كودك و دنيا را گسترش دهد چرا كه گاه فاصله ميان خودمحوري (Narcissism) كودك با جهان واقعي را بازي پر مي‌كند.
گاه كودكان براي انتقال از وابستگي به مادر (يا Caretaker) به سوي استقلال و خودكفايي، متوسل به وسايلي مانند پتو، عروسك يا اسباب‌بازي محبوب‌شان مي‌شوند و در شرايط ترس و براي آرامش يا به خواب رفتن آن را در آغوش مي‌گيرند كه اصطلاحاً آن را (tramsitional object) يا شيء انتقالي مي‌نامند. در انتخاب عروسك بايد اندازه، رنگ، جنس، قوام، اجزا و فرم كلي آن متناسب با سن، جنس و شرايط كودك باشد.
.با توجه به تاثيرپذيري پايدار در سن كودكي از الگوهاي رفتاري يا هويت‌هاي كليشه‌اي (مانند گرگ در نقش درنده، روباه در نقش فريبكار، كلاغ در نقش خبرچين و...) كه در دنياي واقعي هم وجود ندارند ارائه الگوهاي كلامي و رفتاري تكراري مي‌تواند ايجاد ذهنيت و مفهوم‌سازي ناصحيح كند كه اصلاح آن مشكل خواهد بود.
مفهوم گرگ و برگشت‌ناپذيري از مفاهيم انتزاعي است كه از حدود12-10سالگي در ذهن كودك وضوح مي‌يابد؛ نكته‌هايي كه در روابط شخصيت‌هاي عروسكي يا كارتوني بايستي به آن دقت كرد و قبل از آن اشاره مستقيم به آن معمول نيست. گاه در دنياي بازي يا انيميشن يا عروسك‌ها قدرت‌هايي معجزه‌آسا به شخصيت‌ها داده مي‌شود كه كودك، آنها را واقعي قلمداد مي‌كند.
يك موش يا... از ارتفاع بلندي مي‌افتد بدون آنكه صدمه جبران‌ناپذيري ببيند و كودك نمي‌تواند تفاوت آن را با واقعيت درك كند؛ پس در استفاده يا ارائه اين محصولات بايد نهايت دقت به عمل آيد تا نتايج خطرناكي به دنبال نداشته باشد.
در «play Therapy» بازي‌درماني، استفاده از عروسك‌ها يا (puppet) به كودك امكان بيان افكار و احساسات او را بدون ترس و مقاومت مهيا مي‌سازد تا بتواند ترس‌ها، علايق و تمايلات خود را وارد صحنه درمان كند و اطلاعات ارزنده‌اي از فرصت روحي خود به درمانگر بدهد يا به كمك «Acting out» كودك در فضايي امن و قابل قبول احساسات و افكارش را به فعل درآورد. و گاه با تكرار آن به خود و جهان مسلط شده ترس‌ها كمرنگ مي‌شود، تنش‌ها كاسته مي‌شود، خشم‌ها بيرون‌ريزي مي‌شود.
از اين ويژگي مي‌توان در درمان مشكلاتي چون «phubia» يا افسردگي يا گنگي انتخابي (selective Mutism) يا اختلاس پس از سانحه (ptsd) بهره گرفت و همچنين براي آموزش مهارت‌ها، درك روابط خانوادگي، بررسي سوءاستفاده‌هاي فيزيكي يا جنسي (child a buse، حل مسائل خواهر و برادرها (Sibling rivarly)، رفع عادات غلط، گوشه‌گيري و انزوا، ارزيابي قدرت كلامي، شناخت مهارت‌هاي يدي، هماهنگي عضلاني (Theoky of mind)، تئوري ذهن (reciprocity)، مقابله با درمانگر، وابستگي‌ها، حركات تكراري و بسياري موارد ديگر استفاده كرد.
عروسك‌ها بايستي در عين داشتن جنبه بازي و ظاهري جذاب و مطلوب، مهارت‌هاي يدي و هماهنگي چشم و دست و ذهن را پرورش دهند؛ مهارت‌هاي فردي مانند بيان احساسات حل مسئله مديريت خشم را آموزش دهند؛ ارزش‌هاي اخلاقي مانند صداقت، همكاري، نوعدوستي، امانتداري، مهرباني و... را تقويت كنند و مهارت‌هاي اجتماعي مانند برقراري ارتباط موثر، احقاق حق، آشنايي با نقش‌هاي اجتماعي را معرفي كنند.
يكي از ضروريات زندگي بشري «خوب انتخاب كردن» به كمك تفكر نقادانه (critical thinking) و مهارت تصميم‌گيري با استفاده از فرآيند جمع‌آوري اطلاعات، داشتن گزينه‌هاي متعدد و انتخاب بهترين گزينه با درنظر گرفتن معايب و مزاياي هر كدام است كه در فرصت‌هايي چون خريد لباس، كتاب، اسباب‌بازي، لوازم التحرير، خوراكي و... نمود مي‌يابد و مي‌تواند به انتخاب‌هاي مناسب در دوست‌يابي، رشته تحصيلي، شغل‌يابي يا همسريابي منجر مي‌شود.حتي آموزش چگونگي نگهداري از اسباب‌بازي‌ها و وسايل شخصي يا نحوه مشاركت با ساير كوكان در ميهماني‌ها و مدارس و... و همچنين روش برخورد با شكستن، خراب شدن، گم شدن، غيرقابل استفاده شدن آنها و حتي بخشيدن يا بازيافت‌شان، بخش مهمي از آموزش مهارت‌هاي فردي و اجتماعي را در خود نهفته دارد.