اصفهان عهد مغول
اصفهان عهد مغول
(کمال الدین اسماعیل) در استقبال از بنیانگذار خوارزمشاهیان،شعری سرود که نهایت شادی خود را از وضع پیش آمده بیان می- داشت (جابری انصاری،1378،ص20)؛اما این شادی خیلی زود تبدیل به ناراحتی های ناشی از حمله ی مغول شد و آتش قهر مغول خانمان ایشان را بر باد داد.یورش مغول در قرن هفتم هجری بنیانهای شهرنشینی و زندگی را از هم گسست و شهرگرایی را از میان برداشت(نظریان،1374،ص35).
مغولان در سال 649 ه ق اصفهان را تصرف نمودند و (هولاکوخان) (نواده ی چنگیز) و فرزندانش،قریب صد سال بر اصفهان حکومت راندند (جابری انصاری،1378،ص21) هولاکو در آباد کردن خرابیهایی که لشکرکشیهایش موجب آن شده بود،اهتمام کرد و رصدخانه ای هم در مراغه ساخت(زرین کوب،1380،ص526).
اقامتگاههای ایلخانان،نمونه و نوع خاصی از شهرک یا شهر بودند (جی،آ.بویل،ج.5،1366،ص481).در یک شهر،چهار مرکز اصلی حیات اجتماعی وجود داشت: شهرستان و محلات اعیان و واکابر،مدرسه ها،خانقاه های دراویش و دیگر نهادهای دینی همراه با اصناف و اخوت درویشی،مرکز بازار (چهارسو) کاروانسراها،محلات پیشه وران و اصناف آنان،بازارهای کوچک با خرده فروشی.غالبا،اما نه همیشه پیشه وران یک صنف در محله ی واحدی زندگی می کردند.در هر شهر محلاتی وجود داشت که سکنه ی آنها ابریشم بافان،ندّافان،کفاشان،سراجان،رنگرزان،فخّاران و غیره بودند (جی ، آ.بویل،ج 5. ،1366،ص484). اسلام آوردن ایلخانان مغول،تجربه ی انحلال قوم فاتح در فرهنگ قوم مغلوب،را یک بار دیگر در تاریخ ایران، به صورت یک واقعیت تسلی بخش و قابل اعتماد جلوه داد .سلاله ی یک قوم مهام که از آغاز با طرح اتحاد با صلیبی ها بر ضد مسلمانان آمده بود،سرانجام در نسل دوم یا سوم مدافع قلمرو اسلام در مقابل هجوم های دیگر شد.در عصر آنها طب،نجوم و ریاضی در ایران توسعه ی قابل ملاحظه ای یافت به ادبیات فارسی توجه شد و تعداد قابل توجهی کتاب تاریخی،در این دوره به فارسی تدوین گردید و سعی بعضی از این ایلخانان به ایجاد ابنیه ی عظیم،موجب پیدایش سبک تلفیقی ممتازی در تاریخ معماری ایران شد(زرین کوب،1380،ص536).
نخستین فعالیت موثر شهرسازی مغولان در ایران،از عهد غازاخان آغاز شد (694ه ق./1295م.) و شهرنشینی رونق مجدد گرفت.سیاستهای اقتصادی – اجتماعی غازان خان،کما بیش در دوره ی جانشین وی سلطان محمد خدابنده ملقب به (الجایتو)،ادامه یافت.محرابی که در سمت راست (مسجد جامع اصفهان) قرار گرفته و دارای گچبریهای بسیار عالی است،در سال 723ه ق./1310م. ساخته شده و بعد از تغییر اسم و عنوان پادشاه (سلطان محمد خدابنده) به محراب الجایتو نامیده شد(اشراقی،1378،ص678) این محراب ظریف ترین،کامل ترین و مناسب ترین محراب قرن هشتم هجری قمری،است که با گچبریهایی از اشکال نیلوفر آبی که سطح آن را پوشانیده،تزیین شده و یک شاهکار گچبری به شمار می رود.
حمله ی تیمور لنگ به ایران،مخصوصا برای اصفهان یک بلای بزرگ و مصیبتی عظیم بود.تیمور،ضربه ی بسیار سنگینی بر مدنیت اصفهان زد و بیشتر آثار هنری این شهر را خراب کرد و مردم را از دم تیغ گذراند(اشراقی،1378،ص391).این شهر را در ایام خلافت خلفای بغداد،پایتخت ایالت وسیعی کردند و هنگامی که امیر تیمور گورکانی جهات غربی قطعه ی آسیا را عرصه ی نهب و قتل داشت،این شهر را گرفته و بعد به بهانه ی این که تمرّد و سرکشی کرده اند،فرمان به خرابی و انهدام آن داد (اشراقی،1378،ص300). لشکر تیمور که در کار وصول مالیات،خشونت به خرج دادند و به مال و ناموس مردم دست درازی کردند (ذی الحجه 789ه ق.) اهل اصفهان سر به شورش برداشتند و تعدادی از لشکریان تیمور در این شورش کشته شدند.انتقام تیمور بسیار وحشتناک و وحشیانه بود.وی حکم قتل عام داد؛هفتاد هزار تن و به قولی دویست هزار تن،در آن واقعه به هلاکت رسیدند. نزدیک به پنجاه کله منار هم در اطراف حصار شهر به وجود آمد که بیش از سه هزار جمجمه ی انسانی مصالح بنای آن ها شد(زرین کوف1380،ص 595). هم چنین امر کرد که هر سپاهی باید به عدد مخصوصی،سر بیاورد.در اصل قصد تیمور این بود که با خشونت در مورد مردم اصفهان که هم داروغه ی منصوب اورا کشته بودند و هم به خیال حمله ی لشکر تیموریان،خود پیش دستی کرده و بر آنان هجوم برده بودند از سرکشیهای بعدی توسط این شهر با دیگر شهرها،جلوگیری کند.(سرجان ملکم،1380،ص310).
حکومت شاهرخ،فرزند تیمور فرصتی بود تا در قرن نهم هجری (807) شهرها رونق مجدد یابند.این قرن،مصادف با قدرت مجدد علما و روحانیون در شهرهاست و مدارس و مساجد،دوباره به عنوان نهادی ضد قدرت درآمدند و انجمنهای صنفی و روحانیون قدرت بیشتری کسب کردند (نظریان،1374،ص42).
مشهور است مردم به این خانواده چنان اعتماد داشتند که هرکس دعوی می کرد که از نسل تیمور است،خلقی به دور او جمع می- شدند تا عاقبت یا تختی با مکنت می یافت و یا قبری با عزت.به این ترتیب بعد از فوت الغ بیک،جمعی از نسل تیمور بر سر ملک به جان هم افتادتد (سرجان ملکم،1380،ص331).قبایل ترکمانی آق قویونلوها و قره قویونلوها هم به این اختلافات،سرعت بخشیدند و می توان گفت دوره ی تیموری و بالاخره دوره ای از اتحاد ترکمانان قره قویونلو و آق قویونلو مشحون از آشفتگی و فروپاشی امور است.بی نظمی و اغتشاش و ضعف بتدریج همه جا را فرا گرفت تا آنجا که در زمان آخرین حکران آق قویونلو،بنا به گفته ی یحیی قزوینی،مورخ معروف ایرانی،(امور جهان،نظم و نظام خود را از دست داد.) زمان برای تحول آمادگی داشت و این تحول را شاه اسماعیل و صفویان به وجود آوردند(مزاوی،1363،ص204) و در آغاز قرن دهم، شهر اصفهان در اختیار صفویان قرار گرفت.
مغولان در سال 649 ه ق اصفهان را تصرف نمودند و (هولاکوخان) (نواده ی چنگیز) و فرزندانش،قریب صد سال بر اصفهان حکومت راندند (جابری انصاری،1378،ص21) هولاکو در آباد کردن خرابیهایی که لشکرکشیهایش موجب آن شده بود،اهتمام کرد و رصدخانه ای هم در مراغه ساخت(زرین کوب،1380،ص526).
اقامتگاههای ایلخانان،نمونه و نوع خاصی از شهرک یا شهر بودند (جی،آ.بویل،ج.5،1366،ص481).در یک شهر،چهار مرکز اصلی حیات اجتماعی وجود داشت: شهرستان و محلات اعیان و واکابر،مدرسه ها،خانقاه های دراویش و دیگر نهادهای دینی همراه با اصناف و اخوت درویشی،مرکز بازار (چهارسو) کاروانسراها،محلات پیشه وران و اصناف آنان،بازارهای کوچک با خرده فروشی.غالبا،اما نه همیشه پیشه وران یک صنف در محله ی واحدی زندگی می کردند.در هر شهر محلاتی وجود داشت که سکنه ی آنها ابریشم بافان،ندّافان،کفاشان،سراجان،رنگرزان،فخّاران و غیره بودند (جی ، آ.بویل،ج 5. ،1366،ص484). اسلام آوردن ایلخانان مغول،تجربه ی انحلال قوم فاتح در فرهنگ قوم مغلوب،را یک بار دیگر در تاریخ ایران، به صورت یک واقعیت تسلی بخش و قابل اعتماد جلوه داد .سلاله ی یک قوم مهام که از آغاز با طرح اتحاد با صلیبی ها بر ضد مسلمانان آمده بود،سرانجام در نسل دوم یا سوم مدافع قلمرو اسلام در مقابل هجوم های دیگر شد.در عصر آنها طب،نجوم و ریاضی در ایران توسعه ی قابل ملاحظه ای یافت به ادبیات فارسی توجه شد و تعداد قابل توجهی کتاب تاریخی،در این دوره به فارسی تدوین گردید و سعی بعضی از این ایلخانان به ایجاد ابنیه ی عظیم،موجب پیدایش سبک تلفیقی ممتازی در تاریخ معماری ایران شد(زرین کوب،1380،ص536).
معماری و شهرسازی
اقدامات اصلاحی غازان خان،فعالیتهای کشاورزی را رونق دوباره بخشید و آرامش را به شهرها بازگرداند،اما به رغم پاره ای نوسازی که در اواخر سده ی هفتم هجری صورت گرفت،باز هم اقتصاد ایران با سطح پیش از مغول تفاوت زیادی داشت.تنها در اصفهان تعداد روستاها افزوده شده بود(جی،آ،بویل،1366،ص469).و به عبارتی اصفهان از جمله شهرهایی بود که با اصلاحات غازان خان،جانی دوباره یافت.موقعیت جغرافیایی این شهر،که نقش ارتباطی و تجاری به آن داده بود و علاوه بر تولید کالاهای صنعتی خود به عنوان بازار بین المللی،ایفای نقش می کرد،از مهمترین دلایل بازیابی حیات شهری در اصفهان است (همان،ص469و479).نخستین فعالیت موثر شهرسازی مغولان در ایران،از عهد غازاخان آغاز شد (694ه ق./1295م.) و شهرنشینی رونق مجدد گرفت.سیاستهای اقتصادی – اجتماعی غازان خان،کما بیش در دوره ی جانشین وی سلطان محمد خدابنده ملقب به (الجایتو)،ادامه یافت.محرابی که در سمت راست (مسجد جامع اصفهان) قرار گرفته و دارای گچبریهای بسیار عالی است،در سال 723ه ق./1310م. ساخته شده و بعد از تغییر اسم و عنوان پادشاه (سلطان محمد خدابنده) به محراب الجایتو نامیده شد(اشراقی،1378،ص678) این محراب ظریف ترین،کامل ترین و مناسب ترین محراب قرن هشتم هجری قمری،است که با گچبریهایی از اشکال نیلوفر آبی که سطح آن را پوشانیده،تزیین شده و یک شاهکار گچبری به شمار می رود.
اصفهان در زمان تیموریان
از فاجعه تا فاجعه،بین چنگیز و تیمور تقریبا یک قرن و نیم طول کشید (زرین کوب،1380،ص589).یورش تیمور سبب خرابی و سقوط تعدادی از شهرها و آبادیهای کشور شد(سلطان زاده،1376،ص117).در شهرهای ایران در دوره ی تیمور،هیچ گونه امنیت قضایی و اجتماعی وجود نداشت (همان،ص119). خسارتها و زیانهای ناشی از حمله ی تیمور تنها در ویران کردن برخی از شهرها و قتل عام توده های مردم خلاصه نمی شد،بلکه او صنعتگران و نیروهای متخصص نواحی فتح شده و شهرهای صنعتی و بازرگانی را به اجبار به ماوراءالنهر فرستادند تا در آنجا به کار اشتغال ورزند(نظریان،1374،ص42).حمله ی تیمور لنگ به ایران،مخصوصا برای اصفهان یک بلای بزرگ و مصیبتی عظیم بود.تیمور،ضربه ی بسیار سنگینی بر مدنیت اصفهان زد و بیشتر آثار هنری این شهر را خراب کرد و مردم را از دم تیغ گذراند(اشراقی،1378،ص391).این شهر را در ایام خلافت خلفای بغداد،پایتخت ایالت وسیعی کردند و هنگامی که امیر تیمور گورکانی جهات غربی قطعه ی آسیا را عرصه ی نهب و قتل داشت،این شهر را گرفته و بعد به بهانه ی این که تمرّد و سرکشی کرده اند،فرمان به خرابی و انهدام آن داد (اشراقی،1378،ص300). لشکر تیمور که در کار وصول مالیات،خشونت به خرج دادند و به مال و ناموس مردم دست درازی کردند (ذی الحجه 789ه ق.) اهل اصفهان سر به شورش برداشتند و تعدادی از لشکریان تیمور در این شورش کشته شدند.انتقام تیمور بسیار وحشتناک و وحشیانه بود.وی حکم قتل عام داد؛هفتاد هزار تن و به قولی دویست هزار تن،در آن واقعه به هلاکت رسیدند. نزدیک به پنجاه کله منار هم در اطراف حصار شهر به وجود آمد که بیش از سه هزار جمجمه ی انسانی مصالح بنای آن ها شد(زرین کوف1380،ص 595). هم چنین امر کرد که هر سپاهی باید به عدد مخصوصی،سر بیاورد.در اصل قصد تیمور این بود که با خشونت در مورد مردم اصفهان که هم داروغه ی منصوب اورا کشته بودند و هم به خیال حمله ی لشکر تیموریان،خود پیش دستی کرده و بر آنان هجوم برده بودند از سرکشیهای بعدی توسط این شهر با دیگر شهرها،جلوگیری کند.(سرجان ملکم،1380،ص310).
شهر و شهرسازی عهد تیمور و جانشینان او
سلسله ی تیمور لنگ،قریب یک قرن و نیم طول کشید (سایکس،1366،ص204).دوره ی تیموریان یک دوره ی پرفراز و نشیب است که در آن هم ویرانی و قتل دیده می شود و هم ساخت و ساز و رونق.(شاهرخ)، (فرزند تیمور) و همسرش (گوهرشاد آغا) و فرزندانش (بایسنقر) و (الغ بیگ) و (ابراهیم میرزا) به سبب علاقه ی خاصی که به آبادانی شهرها و رفاه حال مردم داشتند،بسیاری از ویرانیهای تیمور را جبران کردند(میرجعفری،1375،ص295).شکوفایی هنر تیموری در عصر شاهرخ اتفاق افتاد و بناهای زیادی ساخته شد.(همان،ص152). وتوجه به عمران و آبادی،تقریبا تا پایان عصر تیموری ادامه داشت(همان ص260).حکومت شاهرخ،فرزند تیمور فرصتی بود تا در قرن نهم هجری (807) شهرها رونق مجدد یابند.این قرن،مصادف با قدرت مجدد علما و روحانیون در شهرهاست و مدارس و مساجد،دوباره به عنوان نهادی ضد قدرت درآمدند و انجمنهای صنفی و روحانیون قدرت بیشتری کسب کردند (نظریان،1374،ص42).
مشهور است مردم به این خانواده چنان اعتماد داشتند که هرکس دعوی می کرد که از نسل تیمور است،خلقی به دور او جمع می- شدند تا عاقبت یا تختی با مکنت می یافت و یا قبری با عزت.به این ترتیب بعد از فوت الغ بیک،جمعی از نسل تیمور بر سر ملک به جان هم افتادتد (سرجان ملکم،1380،ص331).قبایل ترکمانی آق قویونلوها و قره قویونلوها هم به این اختلافات،سرعت بخشیدند و می توان گفت دوره ی تیموری و بالاخره دوره ای از اتحاد ترکمانان قره قویونلو و آق قویونلو مشحون از آشفتگی و فروپاشی امور است.بی نظمی و اغتشاش و ضعف بتدریج همه جا را فرا گرفت تا آنجا که در زمان آخرین حکران آق قویونلو،بنا به گفته ی یحیی قزوینی،مورخ معروف ایرانی،(امور جهان،نظم و نظام خود را از دست داد.) زمان برای تحول آمادگی داشت و این تحول را شاه اسماعیل و صفویان به وجود آوردند(مزاوی،1363،ص204) و در آغاز قرن دهم، شهر اصفهان در اختیار صفویان قرار گرفت.
منبع:
کتاب،بافت قدیم نصف جهان- فاطمه دهقان نژاد،سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان،چاپ اول،1386،صص42 تا 47
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}