نویسنده: علی الهی خراسانی (1)




 

چكیده

سبك زندگی را باید مفهوم جدیدی دانست كه از زمان طرح نظری آن در معنای امروزی، بیش از چند دهه (سال‌های دهه شصت میلادی) نمی‌گذرد. بخشی از ابهام درباره‌ی مفهوم سبك زندگی به مسائل منطقی- زبانی و بخشی دیگر به بستر فرهنگی- جامعه شناختی كه از آن برآمده، بازمی‌گردد. از سویی، ویژگی میان رشته‌ای مطالعات مربوط به سبك زندگی، به ابهام مفهومی آن دامن زده است. اما سبك زندگی رضوی همان سبك زندگی اسلامی است كه‌ می‌كوشد، با تمركز بر آموزه‌‌ها و ارزش‌هایی كه عالم آل محمد امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بیان فرمود، حیات طیّبه و سبك زندگی اسلامی را رقم زند. بایسته است سبك زندگی به صورت كلی و سبك زندگی اسلامی، ایضاح مفهومی گردد. سبك زندگی، مجموعه‌ای از عناصر است كه با هم ارتباط داشته و افراد، متناسب با هویّت و سلیقه‌های خویش، آن‌‌ها را برگزیده، یك كل متمایز را تشكیل‌ می‌دهد. در سبك زندگی اسلامی، تنها به دنبال متن روایت‌ها و آیه‌ها و زندگی امامان نیستیم كه این موارد به سان منابع استنباطی سبك زندگی اسلامی است، بلكه با استفاده از «الگوهای فرهنگی اسلام» كه در منابع دینی آمده، می‌توانیم به صحنه زندگی وارد شویم. ابعاد سبك زندگی اسلامی، بسیار متنوع و متناسب با نیازهای انسان و جامعه است كه آن را‌ می‌توان در شانزده حوزه‌ی كلی فهرست كرد كه به صورت جدول و نمایش ترسیمی نیز ارائه شده است. سیره‌ی رضوی نیز منبعی مهم از جهت معرفتی- ارزشی برای الگوسازی فرهنگی به شمار‌ می‌رود.

كلیدواژه‌ها: سبك زندگی، سبك زندگی اسلامی، فقه فرهنگ، الگوهای فرهنگی اسلام، سیره‌ی رضوی.

درآمد

سبك زندگی را باید مفهوم تازه‌ای دانست كه از زمان طرح نظری آن در معنای امروزی، بیش از چند دهه (سال‌های دهه شصت میلادی) نمی‌گذرد. در دهه‌های اولیه قرن بیستم و به خصوص پس از جنگ جهانی دوم، عرصه‌ی اجتماعی در غرب دچار تغییر و تحولاتی گردید كه اصلی‌ترین ویژگی آن را‌ می‌توان شكل‌گیری طبقه‌ای جدید با عنوان طبقه متوسط دانست. در این دوره، با افزایش سطح درآمدها، رفاه عمومی و رشد بازارها، تغییرهای اساسی در شیوه‌های تولید پدیدار شد كه زمینه ساز عرضه‌ی بیشتر محصولات مصرفی و در نتیجه، رواج مصرف‌گرایی گردید. در این زمان، افراد توانستند با در اختیار داشتن امكان انتخاب، دست به گزینش بزنند؛ پس هر كس محصولات جدیدی را متناسب با سلیقه و نگرش‌های خود برگزید.
این امكان انتخاب، موجب گردید تا طبقات مختلف (به خصوص طبقه متوسط) بتوانند متناسب با ذائقه خویش، سبك و شیوه‌ی مخصوصی را برای زیستن برگزیده، شكل‌های تازه و متمایزی از سبك زندگی را به نمایش بگذارند. در این دوره بود كه مفهوم سبك زندگی بر مبنای شاخص‌هایی از قبیل مصرف‌گرایی و فردیت در میان متفكران اجتماعی صورت‌بندی گردید. در این صورت‌بندی، دیگر افراد و گروه‌ها، در قالب طبقه‌ی اقتصادی خود، دسته‌بندی نشده، مصرف به عنوان اصلی‌ترین مبنای هویت فرهنگی و اجتماعی جامعه جدید، مبنای طرح و بحث نظری قرار گرفت. مبنایی كه نه تنها نظری، بلكه ناظر به پدیده‌ای واقعی در جهان امروز و براساس انسان مصرفی نو شكل گرفته است.
در جامعه ایران و در دو دهه گذشته، (پس از پایان جنگ تحمیلی) ‌با افزایش رفاه عمومی و توسعه شبكه‌های ارتباطی، در كنار نگرش دولتمردان در جهت توسعه‌ی اقتصادی، توسعه‌ی سیاسی و هم‌سویی با نظام جهانی، زمینه برای گسترش بازارها و رواج محصولات، متنوع و متناسب با مُد فراهم گردید. این مسئله با رشد طبقه‌ی متوسط شهری، موجبات رواج سبك زندگی بر مبنای فردیت و فرهنگ مصرفی را فراهم آورد و موضوع سبك زندگی را به عنوان مسئله‌ای در شُرف تكوین برای جامعه‌ی ایران رقم زد. از این رو، توجه به این پدیده‌ی اجتماعی در شرایط امروز برای درك آنچه در عرصه‌ی فرهنگی و اجتماعی اتفاق‌ می‌افتد، ضروری‌ می‌نماید.
در سال‌های اخیر و به ویژه پس از سخنرانی مهرماه سال 1391 رهبر فرزانه انقلاب در سفر به استان خراسان شمالی، مفهوم «سبك زندگی» بیش از پیش در رسانه‌ها و در زندگی روزمره و از زبان مردم و نخبگان ایرانی، مطرح شده است.
بخشی از ابهام درباره‌ی مفهوم سبك زندگی به مسائل منطقی- زبانی و بخشی دیگر، به بستر فرهنگی- جامعه شناختی كه از آن برآمده، بازمی‌گردد. از سویی، ویژگی میان رشته‌ای مطالعات مربوط به سبك زندگی در عرصه‌هایی از مطالعات فرهنگی و نظریه‌های اجتماعی گرفته تا ارتباط، رسانه و حتی معماری و... به ابهام مفهومی آن دامن زده است. از سوی دیگر، گفت‌و‌گوهای عمومی و گسترده شدن كاربرد آن توسط عامه مردم و تكرارش توسط رسانه‌‌ها موجب شده تا به ضرورت، در یك زمینه و به یك معنا منحصر نماند.
اما سبك زندگی رضوی در منظومه سبك زندگی اسلامی قرار‌ می‌گیرد كه‌ می‌كوشد، با تمركز بر آموزه‌‌ها و ارزش‌هایی كه عالم آل محمد امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بیان فرمود، حیات طیّبه و سبك زندگی اسلامی را رقم زند. به نظر‌ می‌رسد، خلط‌‌ها و نارسایی‌هایی در تبیین مفهومی، قلمرو و چگونگی عینیت سبك زندگی اسلامی وجود دارد كه این نوشتار درصدد بیان و توضیح این موارد بر اساس سیر منطقی است؛ بنابراین، ابتدا باید مفهوم سبك زندگی روشن گردد.

مفهوم سبك زندگی

معنای لغوی

عبارت «سبك زندگی» ترجمه واژه انگلیسی (life style) ‌است. برای آنكه بتوان به درك بهتری از زمینه‌های شكل‌گیری و كاربرد این مفهوم دست یافت؛ لازم است در ابتدا به معنای این واژه در زبان انگلیسی و در محیط اولیه صورت‌بندی آن توجه كرد. معنای واژه‌ی زندگی، مشخص و روشن است. از این رو، به معنای واژه سبك پرداخته‌ می‌شود.
مهدوی كنی در كتاب دین و سبك زندگی، پس از بررسی معانی لغوی این واژه، آن‌‌ها را به سه گروه تقسیم كرده است: (2)
1- دسته نخست، بر بُعد زیبایی شناختی كلمه‌ی «سبك» تكیه دارند. از جمله، تعریف سبك به «طریقه نوشتار و یا گفتار(‌كه در مقابل محتوا قرار دارد)، طریقه انجام چیزی به خصوص زمانی كه ویژگی یك هنرمند یا دوره هنری باشد» (Advanced Learners Dic Oxford) و یا «نحوه عرضه به خصوص در موسیقی یا یكی از هنرهای زیبا... تركیب طرح‌های مشخص ادبی یا فرضیه‌های هنری» (Webster Revised Unabridged Dic).
2- دسته دوم، بر جنبه‌ی تمایز بخشی سبك، به ویژه برای برتری اشاره دارند. «نوع تصور و فردیتی كه در افعال و سلیقه‌ی شخص ارائه‌ می‌شود.» (American hertage)؛ «شیوه و روش انجام چیزی به خصوص شیوه‌ای كه برای فرد، گروهی از مردم، مكان یا دوره ای، نوعی(typical) باشد.» (Cambridge Dic:Online).
3- تعریف‌هایی كه تجسم امروزی سبك، به ویژه ابعاد تجملی زندگی را نشان‌ می‌دهند. این‌‌ها سبك را به «برتری مدگونه، شیك، مد زودگذر، هوس و میل مفرط، عادت و مرسوم» (Wbebster. Online) تعریف‌ می‌كنند.
با دقت در معانی لغوی واژه (style) می‌توان به این موضوع دست یافت كه این واژه دارای مفاهیم تمایز در كنار نوعی زیبایی شناختی است؛ به عبارت دیگر، بر تمایزی برآمده از ذوق و سلیقه، دلالت دارد. از این رو با مفهوم «سبك» در فارسی، مطابقت معنایی‌ می‌كند، اما مفهوم‌های دیگری مانند شیوه، روش، گونه و... نمی‌تواند در كنار مفهوم زندگی تركیب مناسبی برای بیان محتوای "life style" باشد.

معنای اصطلاحی سبك زندگی

كاربردهای زیاد واژه‌ی سبك زندگی، معنای این واژه را به ورطه‌ی كلی‌گویی كشانده است كه از آن برای همه چیز استفاده‌ می‌شود؛ اما به طور قطع، فهم درست و تجزیه و تحلیل هر پدیده، در هر شاخه و حوزه ای، با بسط و بررسی مفهوم‌‌ها و واژگانی كه برای آن پدیده وضع شده و به كار‌ می‌رود، امكان پذیر است. از این رو، برای فهم سبك زندگی به عنوان پدیده‌ای فرهنگی و اجتماعی لازم است به بررسی تعریف‌‌ها و شیوه كاربرد این واژه در اندیشه و زبان صاحب نظران علوم اجتماعی بپردازیم.
ابتدا باید گفت، جامعه شناسان، مبنای هویت اجتماعی در جامعه‌ی سنتی را ویژگی‌های انتسابی افراد مانند جایگاه خانواده و پدر در نظام اجتماعی‌ می‌دانند. اما درباره‌ی هویت اجتماعی در جامعه‌ی مدرن، دو پاسخ متفاوت داده اند: «در رویكرد اول و قدیمی‌تر، فعالیت مولد و جایگاه فرد در نظام تولید، شالوده‌ی هویت اجتماعی اوست، و در رویكرد دوم و جدیدتر، رفتارهای مصرفی فرد، مبنای شكل‌گیری هویت اجتماعی او محسوب‌ می‌شوند. رویكرد اول در مفهوم طبقه اجتماعی و رویكرد دوم در مفهوم سبك زندگی، فرمول‌بندی‌ می‌شود.» (3)
جرالد لسلی در مورد سبك زندگی‌ می‌گوید: «رفتارهایی كه با قشربندی حیثیتی و اعتباری مرتبط‌ می‌باشند، سبك زندگی نامیده‌ می‌شوند. سبك زندگی فقط آنچه یك فرد از آن موارد دارد، نیست؛ بلكه چگونگی نمایش آن‌‌ها توسط فرد است. سبك زندگی هم الگوهای مصرف را شامل‌ می‌شود و هم قدرتی كه از این ناحیه كسب‌ می‌شود. سلیقه، آداب معاشرت و مد به عنوان علایم داشتن جا در نردبان اجتماعی شناخته‌ می‌شوند.» (4)
آنتونی گیدنز سبك زندگی را این‌گونه تعریف‌ می‌كند: «سبك‌های زندگی، رفتارهای عادی روزمره هستند كه در قالب عادات، لباس پوشیدن، خوردن و محیط‌های موردپسند برای تعامل با دیگران، خود را نشان‌ می‌دهد. اما این رفتارهای عادی روزمره در پرتو ماهیّت متغیر تشخّص در معرض تغییر هستند. هر یك از تصمیمات ریز و درشتی كه یك فرد روزانه اتخاذ‌ می‌كند (اینكه چه بپوشد، چه بخورد، در محل كار چگونه رفتار كند، با چه كسی ملاقات نماید) به چنین امور عادی كمك‌ می‌كند. همه گزینه‌های اجتماعی عبارت‌اند از تصمیماتی نه تنها در مورد نحوه رفتار، بلكه راجع به هویت. هرچه محیطی كه فرد در آن زندگی‌ می‌كند، پساسنتی‌تر باشد، به همان میزان، دغدغه‌های سبك زندگی در مركز تشخّص فرد قرار‌ می‌گیرند.» (5)
بوردیو كه رواج سبك زندگی در معنای جدید را متأثر از آثار او‌ می‌دانند، سبك زندگی را مجموعه‌ای از الگوهای دارای انتظام از ذوق و سلیقه فردی‌ می‌داند كه به فرد، هویت بخشیده، او را در محیط اجتماعی از دیگران متمایز‌ می‌سازد. وی در این زمینه‌ می‌گوید:«سبك زندگی، دارایی‌هایی است كه به وسیله آن، اشغال كنندگان موقعیت‌های مختلف، خودشان را با قصد تمایز یا بدون قصد آن از دیگران تمایز‌ می‌بخشند.» (6)
با توجه به تعریف‌های سبك زندگی، می‌توان چند موضوع را در آن‌‌ها پیگیری كرد. در سبك زندگی، دو مفهوم وحدت و تمایز با هم است. سبك زندگی، مجموعه‌ای از عناصر است كه با هم ارتباط داشته، افراد، متناسب با هویت و سلیقه‌های خویش، آن‌‌ها را برگزیده، یك كل را تشكیل‌ می‌دهد. از سوی دیگر، این كل موجب تمایز شده، آن را از سبك‌های دیگر متمایز‌ می‌سازد. نكته دیگری كه در این تعریف‌‌ها باید به آن توجه كرد، این است كه سبك زندگی رفتار، داشته‌‌ها و كنش‌های افراد نیست، بلكه الگوهایی است كه به این‌‌ها شكل و انتظام‌ می‌دهد.

ویژگی‌های سبك زندگی

متفكران و صاحب‌نظران عرصه اجتماع برای پدیده سبك زندگی، ویژگی‌‌ها و شاخص‌هایی را ذكر كرده و از این طریق، سعی در تبیین بهتر و دقیق‌تر این موضوع داشته‌اند. از این رو، در این بخش به بیان برخی از اصلی‌ترین ویژگی‌های سبك زندگی كه موردنظر محققان علوم اجتماعی بوده است، می‌پردازیم. البته در مورد همه این ویژگی‌‌ها به عنوان خصلت‌های سبك زندگی، در میان آن‌‌ها اتفاق نظر وجود ندارد، اما برای تبیین بهتر موضوع، آن‌‌ها را نوشته، برخی از اختلاف‌‌ها را بیان‌ می‌كنیم.
ویژگی‌های اصلی سبك زندگی را می‌توان این گونه برشمرد (7):

1- سبكی بودن ترجیحات افراد در زندگی روزمره:

همان طور كه در تعاریف مربوط به سبك بیان شد؛ سبكی بودن زندگی به معنای انتخاب و ترجیح یك شیوه، كنش، رفتار و یا ارزش‌‌ها در فرد است كه براساس سلیقه و ذائقه فردی شكل گرفته، یك كلّ به هم مرتبطی را به وجود‌ می‌آورد، به گونه‌ای كه فرد یا گروهی از مردمان را از دیگران كه سبك زندگی دیگری دارند، مشخص‌ می‌كند. از این رو، سبكی بودن ترجیحات، به معنای این است كه یكپارچگی و وحدتی تمایزبخش در میان شیوه‌ی رفتار و كنش فرد هست.

2- سبك زندگی هم وجه فردی و هم وجه گروهی دارد: متفكران حوزه‌ی سبك زندگی در نسبت میان فرد و گروه دیدگاه‌های متفاوتی دارند. مشخص است كه اندیشمندان فردگرا، سبك زندگی را فردی و متفكران جمع گرا، آن را اجتماعی‌ می‌دانند. در میان متفكران میانه‌رو كه هم به ابعاد فردی و هم به ابعاد جمعی زندگی انسان توجه‌ می‌كنند، آلفرد آدلر كه روان شناسی او بر مبنای سبك زندگی شكل گرفته و نسبت به دیگر دیدگاه‌های روان شناسی نگاه متعادل‌تری را در نسبت فرد و جامعه دارد، كسی است كه تا حدودی سبك زندگی را فردی‌ می‌داند و به تعداد افراد انسانی، سبك زندگی متمایز در نظر‌ می‌گیرد؛ اما این سبك‌های زندگی را قابل طبقه‌بندی‌ می‌داند. (8)

اما جامعه‌شناسان، سبك زندگی را علاوه بر بعد فردی، مفهومی جمعی قلمداد‌ می‌كنند. به عقیده‌ی جامعه شناسان، آنچه در سبك زندگی پدیدار‌ می‌شود، فردیت افراد است و افراد هستند كه براساس سلیقه‌‌ها و ذائقه‌ی خود، شیوه خاصی از زندگی را برمی گزینند؛ اما وجود انسانی بدون اجتماع، معنا ندارد. از این رو، فرد در محیط جامعه، و زیر تأثیر ارزش‌‌ها و هنجارهای محیط اجتماعی رشد‌ می‌كند؛ بنابراین، تجلی فردیت افراد به صورت تافته‌ای جدا بافته از جامعه نبوده براساس آن شكل‌ می‌گیرد.
بنابراین، سبك زندگی، هم خصلت فردی دارد و هم‌ می‌توان برای آن خصلتی گروهی تصور كرد؛ یعنی سبك زندگی یك فرد را در میان افراد دیگری هم دید. البته این مسئله، به ضرورت به این معنا نیست كه افراد یك گروه كه سبك زندگی یكسانی دارند، به ضرورت با هم دارای ارتباط و تعامل هستند؛ بلكه به این مفهوم است كه‌ می‌توان سبك زندگی افراد را در گروه‌هایی دسته‌بندی نمود.

1- سبك زندگی، رفتارهایی را دربرمی گیرد كه مردم، حقّ انتخاب برای آن دارند:

شرط مهم و اساسی سبك زندگی، حق انتخاب از میان گزینه‌‌ها و محدودیت‌‌هاست. از این رو، سبك زندگی به رفتارهایی كه افراد در محیط اجتماعی مجبور به انتخاب آن هستند، اطلاق نمی‌شود. گیدنز در این زمینه‌ می‌گوید: «مفهوم سبك زندگی در مورد فرهنگ‌های سنتی چندان قابل استفاده نیست؛ چون معنای ضمنی این مفهوم، آن است كه افراد‌ می‌توانند از میان تعدادی از گزینه‌های ممكن، دست به انتخاب بزنند. به علاوه، معنای این مفهوم این است كه افراد آن را اختیار‌ می‌كنند، نه اینكه بر آن‌‌ها تحمیل شود.» (9)

2- قابل تشخیص بودن سبك زندگی برای دیگران:

«برخی از نظریه پردازان همچون پیربوردیو معتقدند، یكی از ویژگی‌های سبك‌های زندگی در جامعه، قابل تشخیص بودن آن از سوی دیگران است. در حالی كه عده‌ای نیز چنین شرطی را برای تحقق سبك زندگی قائل نیستند و بر این باورند كه سبك‌های زندگی‌ می‌توانند در جامعه برای بقیه قابل تشخیص باشند یا نباشند.» (10)

3- سبك زندگی افراد دارای انسجام است:

گروهی از محققان بر این اعتقادند كه افراد در سبك زندگی خود، دارای انسجام‌اند و از این طریق، رفتارهای آن‌‌ها معنادار و دارای سازمان‌دهی‌ می‌گردد؛ اما برخی دیگر، این نظر و شرط را برای سبك زندگی نمی‌پذیرند و معتقدند، هر چند‌ می‌توان از انسجام و سازمان‌دهی در رفتارهای انسان و در سبك زندگی آن‌‌ها سخن گفت، نمی‌توان این موضوع را به عنوان یك ویژگی عام در نظر گرفت، چرا كه رفتارهای متعدد انسانی به ضرورت دارای سازمان‌دهی نیستند.

چیستیِ سبك زندگی اسلامی

سبك زندگی، تنها به جلوه‌های عینی رفتار، مانند الگوی مصرف یا شیوه‌ی گذراندن اوقات فراغت محدود نیست، بلكه باورها و نگرش‌های افراد و گروه‌های اجتماعی را نیز در برمی‌گیرد. (11)
سبك زندگی، به هدف زندگی وابسته است. اگر هدف كسی از زندگی، تأمین غرایز و امیال حیوانی باشد، سبك زندگی او با كسی كه هدف او دستیابی به تعالی و سعادت است، تفاوت دارد. با توجه به «هدفمندی زندگی انسان» و بهره مندی او از «اراده و اختیار» است كه‌ می‌توان از ترویج و توصیه سبك زندگی اسلامی سخن گفت. (12) از این رو، سبك زندگی اسلامی، تفاوت جوهری با سبك زندگی غیراسلامی و مادّی‌گرایانه دارد. البته باید به این نكته مهم توجه داشت كه هیچ‌گاه نباید تصور كرد، سبك‌های مطلوب زندگی را‌ می‌توان به صرف قانون‌گذاری و ابلاغ آیین‌نامه و امثال آن محقق ساخت. این سخن به معنای نادیده گرفتن نقش قوه‌ی قهریه یا قانون‌گذاری در این زمینه نیست. می‌گوییم نباید به این‌‌ها بسنده كرد و به آن‌‌ها محوریت داد. (13)
نكته دیگر آنكه سبك زندگی اسلامی از آن جهت كه «سبك» است به رفتار‌ می‌پردازد و با شناخت‌‌ها و عواطف ارتباط مستقیم ندارد، ولی از آن جهت كه «اسلامی» است، نمی‌تواند بی ارتباط با عواطف و شناخت‌‌ها باشد. (14) بنابراین، در خصوص كمّی سازی مؤلفه‌های سبك زندگی اسلامی و سنجش تأثیر و تأثر آن‌‌ها در فعل و انفعال‌های فردی و اجتماعی دین‌داران، براساس مبانی صد درصد بومی و اسلامی، كارهای بسیاری باید به انجام رسد و كارهای انجام شده‌ای كه حداقلی از استانداردهای پژوهشی را واجد باشند، كم شمارند. (15)
در اینجا مهم آن است كه روشن شود، سبك زندگی اسلامی، چه ارتباط منطقی با منابع و معارف اسلامی دارد؛ مطلب مهم و اساسی كه در نگاشته‌های سبك زندگی اسلامی دیده نمی‌شود! مطلبی كه بیان خواهد شد، صد در صد تازه بوده، می‌تواند مورد نقد و نظر قرار گیرد.

تمایز سبك زندگی اسلامی با فرهنگ اسلامی و معارف اسلامی

اساس سبك زندگی اسلامی بر فرهنگ اسلامی قرار دارد. فرهنگ اسلامی نیز برآمده از معارف اسلامی است. سبك زندگی، یك كلّ متمایز از كل‌های دیگر است كه در زندگی اشخاص عینیت دارد، اما فرهنگ، جنبه تعمیم یافته و هویت ساز كلان است كه بر شكل زندگی، یعنی سبك زندگی تأثیر‌ می‌گذارد. معارف اسلامی نیز از جنس دانشی است كه براساس منبع وحی، سنت و علوم اسلامی به معارف‌ می‌رسد؛ بنابراین، سبك زندگی نه از جنس علم است و نه از جنس فرهنگ. سبك زندگی، نمونه‌ای شبكه‌وار است كه ارزش‌‌ها و نگرش‌های بالادستی را در متن زندگی عینیت‌ می‌بخشد.
معارف اسلامی‌ می‌تواند با تولید الگوهای فرهنگی اسلام مانند الگوی فرهنگی اسلام درباره‌ی پوشش، مصرف، تغذیه و... سبك زندگی اسلامی را رقم زند.
بنابراین یكی دانستن اخلاق اسلامی یا فقه اسلامی با سبك زندگی اسلامی، اشتباهی روشی است كه نوعی «تحویلی نگری» و «تقلیل گرایی» در حوزه روش‌‌شناسی شمرده‌ می‌شود؛ اخلاق اسلامی و فقه اسلامی، از جمله علوم اسلامی‌اند كه معارف را تولید‌ می‌كنند. این معارف‌ می‌تواند، الگوهای فرهنگی ارائه نماید تا بر سبك زندگی مردم تأثیر بگذارد. تأثیر بر سبك زندگی برای رسیدن به حیات طیّبه نیز «فرایندی» است و با برنامه انجام‌ می‌شود و با نگاشتن یك كاتب حدیثی یا در دسترس مردم قرار دادن منابع نمی‌توان سبك زندگی اسلامی را انتظار داشت. یكی دانستن سبك زندگی اسلامی با معارف اسلامی همچون احكام و توصیه‌های اخلاقی و تربیتی، خطای روش «تحویلی‌نگری» و «تقلیل‌گرایی» را در پی دارد. عنوان كردن این همانی مواعظ و توصیه‌های اخلاقی با سبك زندگی اسلامی، این مفهوم و مقوله را تحویل به دانشی برده‌ایم و آن را فروكاسته‌ایم كه در حقیقت از آن، سبك زندگی اسلامی تولید نمی‌شود. با یكی دانستن سبك زندگی اسلامی و زندگی بزرگان دین، و یا احكام را سبك زندگی اسلامی شناساندن، مفهوم سبك زندگی را كاهش داده‌ایم. این سبب‌ می‌شود، تلاش‌های ما در تأثیرگذاری بر متن زندگی مردم و ارائه سبك و الگو به جامعه شكست بخورد.

سبك زندگی اسلامی و فقه فرهنگ

سبك زندگی به چه حوزه‌ای از معارف اسلامی برمی‌گردد؟ ما سبك زندگی اسلامی را در چه عرصه‌ای از معارف اسلامی باید جست‌و‌جو كنیم؟ برای پاسخ‌گویی ابتدا معارف اسلامی در نگاهی سنتی در نظر گرفته‌ می‌شود. فرقی نمی‌كند معارف اسلامی، تك گزاره یا نظام‌واره یا در لایه میانی باشد. در هر صورت، معارف اسلامی بدین گونه تقسیم‌پذیر است: مجموعه‌ی «اعتقادیات»، كه به حوزه‌ی شناختی برمی‌گردد و در جامعه باورها و توافقات مربوط به هست و نیست را‌ می‌سازد، «اخلاقیات»، كه كارش ساخت ارزش‌های فرهنگی جامعه است و «احكام»، كه مستقیم در ساخت هنجارها اثرگذار است.
اگر به طور دقیق مشخص شود، سبك زندگی به كدام لایه از فرهنگ برمی‌گردد، می‌توان حدس زد كه وقتی‌ می‌خواهیم سبك زندگی را از معارف اسلامی مطالبه كنیم، از چه عرصه‌ای آن را انجام‌ می‌دهیم. باید گفت، سبك زندگی به حوزه‌ی باور برنمی‌گردد. گرچه ریشه در باور و ارزش دارد، اما توصیفی برای باورها نیست، پس حوزه‌ی باورها از دانش‌های متكفّل تولید سبك زندگی نیست. كلام و فلسفه نمی‌توانند به ما سبك زندگی بدهند. همچنین، اگر سبك زندگی از مقوله ارزش‌‌ها نباشد، بلكه برآمده از آن باشد، از علم اخلاق اسلامی هم نمی‌توانیم سبك زندگی دریافت كنیم.
پرسش اینكه آنچه را مربوط به لایه‌ی هنجارهاست، باید از كدام دانش مطالبه كرد و به كدام عرصه برمی‌گردد؟ پاسخ اساسی و مهم، آن است كه این را باید از «احكام اسلامی» مطالبه نمود. اما سوءتفاهمی درباره‌ی احكام وجود دارد كه تصور‌ می‌شود، احكام، ‌تنها قوانین و مقررات حقوقی است و علم فقه، همان حقوق اسلامی به شمار‌ می‌رود. با این پیش فرض، باعث تعجب خواهد بود كه بگوییم، باید سبك زندگی را از علم فقه مطالبه كرد و در میان احكام اسلامی جست!
اما باید گفت، احكام، در حقیقت، مجموعه‌ی آداب و شیوه‌ ‌ها، مقررات فردی و اجتماعی و ضمانت‌های حقوقی براساس اسلام است، و شاید به سبب اینكه تأمین كننده‌ی هنجارهاست، در متون اسلامی تا این حد بر یادگیری حلال و حرام تأكید شده؛ زیرا رفتار دینی و عمل صالح، نخستین مظهر بروز ارزش‌‌ها و باورهای یك فرد مسلمان است. از آن رو كه هنجارها سرچشمه فرهنگ است و عقاید و ارزش‌‌ها و باورها از آنجا‌ می‌جوشد؛ بنابراین، احكام اسلامی، تنها مجموعه‌ای از حقوق نمی‌تواند باشد، بلكه مجموعه همه‌ی این‌‌هاست. پس سبك زندگی اسلامی را باید در حوزه‌ی احكام، به معنای گسترده‌ی آن، جست و از علم فقه به معنای وسیعش مطالبه كرد. (16)
باید در جامعه‌ی فقهی و با رویكرد میان رشته‌ای، «فقه فرهنگ» تولید و طراحی شود؛ یعنی فقه، ارزش‌های فرهنگی را شناسایی كند و در مرحله بعد، روند استقرار و یا تغییر فرهنگ در جامعه را پی گیرد، آن هم با تأكید بر خود جامعه و با استفاده از قوت و قدرت‌های نهفته در آن و البته چنین چیزی با رویكردی جامع، نظام مند و شبكه وار به فقه ممكن است.

اخباری‌گری فرهنگی در سبك زندگی اسلامی

اگر در دوره‌ی وحید بهبهانی، سیطره‌ی اخباریان بر مردم و حوزه‌های علمیه شكسته شد و اصولیان، زمام قدرت اجتماعی را به دست گرفتند، باید گفت: اكنون چندین دهه است كه در رویارویی با میراث روایی و حدیث‌های شیعه، «اخباری گری» صد در صد سایه افكنده است كه ریشه در سنت اخباریان دارد. گزینش، شرح و در كنار هم نهادن روایت‌‌ها، بی هیچ منطقی و عقلانیتی و تنها براساس ذوق و نیاز روزمره‌ی مردم، همان اخباری گری است. جوهره‌ی اخباری‌گری، «بی قاعدگی تفكر» در آن و عدم «اجتهاد روشمند» می‌باشد.
جامعه امروزی ما دچار پدیده‌ای شده كه دامان جمعی از نویسندگان و پژوهشگران را گرفته است كه آن را «اخباری‌گری فرهنگی» می‌نامیم. عده‌ای برای فرهنگ سازی اسلامی، وقتی سراغ منابع دینی‌ می‌روند، با آسان‌گیری در برخورد با حدیث‌‌ها كه یكی از شاخص‌های اخباری‌گری است، معارفی سطحی و كم مایه به وجود‌ می‌آورند و با انتشار آن، گمان‌ می‌كنند حركتی فرهنگی در راستای فرهنگ سازی اسلامی انجام داده‌اند.
یكی از نقاط اشتباه جریان اخباری‌گری فرهنگی در كشور، معرفی روایت‌های اخلاقی و تربیتی به عنوان سبك زندگی است. «سبك زندگی» را نباید با دستور عمل‌‌ها یا متن روایت‌های اخلاقی، یكی دانست. حتی نقل زندگی بزرگان نیز، بیان كامل یك سبك زندگی نیست. سبك زندگی، یعنی یافتن اصل‌های انسجام بخش و هویت ساز در زندگی مجموعه‌ای از انسان‌‌ها كه نقاط اشتراك دارند. با در كنار هم قراردادن طرز تلقی‌‌‌ها، ارزش‌‌ها، نگاه‌‌ها، حالت‌‌ها و سلیقه‌‌ها كه شیوه‌های رفتاری را نمایان‌ می‌سازد، می‌توانیم روایتی از یك سبك زندگی داشته باشیم. باید گفت، روایت‌های اخلاقی، یكی از منبع‌های مهم برای پی‌ریزی و شكل‌گیری سبك زندگی اسلامی به شمار‌ می‌رود. بسیار شگفت است كه برخی اندیشمندان ما نیز دچار «اخباری‌گری فرهنگی» شده‌اند و به جای آنكه معارف استنباط شده و فراوری شده را كه محصول اجتهاد است، به دست مردم برسانند، موادّ خام و منبع را در اختیار مخاطب عمومی جامعه‌ می‌گذارند و متأسفانه، در بازار نشر، بر آن مهر سبك زندگی اسلامی زده‌ می‌شود.
هیچ‌گاه یك فقیه به خود اجازه نمی‌دهد، اصل روایت‌های فقهی را به مردم بازگوید، بلكه محصول اجتهاد و تلاش علمی موشكافانه‌ی خود را در قالب احكام بیان‌ می‌كند. اما فرهنگ از آنجا كه مظلومیت مضاعف دارد، می‌خواهیم با نشر روایت‌‌ها بدون اجتهاد و تلاش فنی، كار فرهنگ اسلامی را یكسره كنیم و بگوییم، نسخه عمل را داده‌ایم و كار تمام است! ما به شدت نیازمند یك توضیح المسائل فرهنگی و اخلاقی هستیم كه محصول ده‌‌ها سال كار علمی و اجتهاد فرهنگی باشد، نه یك جلد روایت‌های اخلاقی!

جمع بندی

در سبك زندگی اسلامی، تنها به دنبال متن روایت‌‌ها و آیه‌‌ها و زندگی امامان نیستیم كه این‌‌ها به سان منابع استنباطی سبك زندگی اسلامی‌ می‌باشد، بلكه با استفاده از «الگوهای فرهنگی اسلام» كه در منابع دینی آمده است، می‌توانیم در صحنه زندگی وارد شویم و سبك زندگی جامعه ایرانی را جهت اسلامی دهیم؛ بنابراین، با تبیین، ترویج و توسعه الگوهای فرهنگی اسلام، باید سبك زندگی اسلامی را رقم زنیم و در مسیر ساخت تمدن نوین اسلامی گام علمی و عملی برداریم.

قلمروها و ابعاد سبك زندگی اسلامی

درباره‌ی اینكه سبك زندگی شامل چه عرصه‌هایی است، مبنای نظری واحدی وجود ندارد و به طور طبیعی، دایره‌ی آنچه‌ می‌توان این عنوان را بر آن منطبق دانست، بسته به مبانی مختلف، متفاوت خواهد بود. با این همه برخی قلمروها كه درباره‌ی اندراج آن‌‌ها ذیل مفهوم سبك زندگی اسلامی، اشتراك نظر بیشتری وجود دارد، در جدول زیر مشخص شده است. گفتنی است یكی از منابع استخراج این جدول، «اصطلاح نامه اخلاق اسلامی» می‌باشد، كه شامل صدها مدخل و از 274 منبع در اخلاق و آداب اسلامی گرفته شده است.

جدول حوزه‌ها و ابعاد سبك زندگی اسلامی

ابعاد

حوزه های سبك زندگی اسلامی

ردیف

خویشتن داری، امیدواری، عفت، آرامش، اعتماد به نفس، فروتنی

(مدیریت) احساس و غریزه

1

دعا، توبه و استغفار، ذكر، نمونه جامع ( نماز)

ارتباط و اتكای معنوی

2

خوراك اصلی، ریزمغذّی ها، عرقیجات و مكمل‌ها، سبك پخت، بهداشت بدن، وزن و قد، ورزش و بدن سازی، مواد نیروزا، دارو، مشروبات الكلی

تغذیه و پرورش جسم

3

لباس مناسب، خرید لباس، بهداشت و زیبایی مو، بهداشت و زیبایی صورت و دست ها، عطر و ادكلن

آراستگی و پوشش

4

خواب، آرام بخش های طبیعی، سرگرمی، بازی، تفریحات، گردش و مسافرت

استراحت و تفریح

5

صله رحم، همسایه داری، دوست یابی، ارتباط با جنس مخالف، ادب معاشرت، جاذبه و تأثیرگذاری، حفظ آبرو( ترك غیبت، سخن چینی و تهمت)

معاشرت و دوستی

6

استفاده از لوازم منزل، مصرف خوراك و پوشاك، خرید مناسب، اسراف، بركت، خمس و زكات و مالیات

(مدیریت) هزینه و مصرف

7

ساختمان سازی، نشیمن و پذیرایی، آشپزخانه، اتاق خواب، اتاق بچه، اتاق كار، مستراح و حمام

خانه آرایی

8

مراسم و آداب خواستگاری و عقد، دوران عقد، ارتباط با خانواده همسر،
زنان: نقش زن در خانه، زن جذاب و دوست داشتنی
مردان: نقش مرد در خانه، مرد جذاب و دوست داشتنی، اشتغال و تحصیل زن
مشترك: مهارت های جنسی، ارتباط عاطفی

ازدواج و همسرداری

9

ترافیك، حقوق شهروندی، مشاركت، رأی، خمس و زكات و مالیات، گسترش علم و عاطفه

زندگی شهری و فعالیت اجتماعی

10

جایگاه پدر و مادر، ارتباط فرزندان با پدر و مادر، پدر و مادر سالمند، پدر و مادر دشوار، پدر و مادر معنوی

پدر و مادر

11

جایگاه فرزندان، ارتباط پدر و مادر با فرزندان، فرزندان طلاق

فرزندان

12

بهداشت شنیداری، آواز و موسیقی، بهداشت دیداری، تماشای تلویزیون و سینما، تماشای عكس و نقاشی

دید و شنود

13

كسب درآمد، مدیریت محیط كار، روابط انسانی

كسب و كار

14

دانستنی های لازم، یادگیری، یادگیری دین، تحصیلات دانشگاهی، كنكور

علم و تحصیل

15

پرورش گل و گیاه، گردش در طبیعت، حفظ محیط زیست، نگه داری حیوانات

(لذت از ) طبیعت

16


نقش‌یابی سیره‌ی رضوی

گفته شد، سیره‌ی ائمه اطهار (علیهم السلام) كه الگوی انسانیت‌اند، دارای «رابطه این همانی» با مفهوم و عینیت سبك زندگی اسلامی نیست و چنین پنداری اشتباه است كه سیره امامی را سبك زندگی بنامیم، بلكه این سیره و روش رفتاری بندگان كامل خدا، «منبعی مهم و اساسی» برای طراحی و ساخت الگوهای فرهنگی اسلام به شمار‌ می‌رود.

منبع شناختی- ارزشیِ سیره‌ی رضوی برای الگوسازی فرهنگی

سیره ائمه (علیهم السلام) به مثابه منبعی عظیم برای تولید و طراحی الگوهای فرهنگی اسلام است. در این میان، سیره‌ی امام رضا (علیه السلام)، نمودی چشمگیر دارد و‌ می‌تواند راهگشای مهندسی الگوی فرهنگی قرار گیرد. ویژگی‌‌ها و امتیازهای سیره‌ی رضوی را‌ می‌توان در موارد زیر دانست:
- تنوع و گوناگونی موضوع‌های مطرح شده توسط امام رضا (علیه السلام)
-رشد علمی و فرهنگی جامعه‌ی مخاطب سیره نسبت به گذشته
- ترویج دانش‌های رقیب و حضور مخاطبانی از دین‌های دیگر
-زندگانی مستمر امام رضا (علیه السلام) میان مردم و بروز سیره عملی چشمگیر
با توجه به این ویژگی‌‌ها و شاخص‌های ممتاز در سیره امام رضا (علیه السلام)‌ می‌توان از سیره‌ی رضوی به عنوان منبعی ممتاز و سرشار از مفاهیم جهت طراحی الگوهای فرهنگی اسلام بهره جست. منبع بودن این سیره جهت الگوسازی فرهنگی از دو حیث است: یكی از حیث «معرفتی و شناختی». با این توضیح كه هر الگوی فرهنگی دارای لایه‌های پیشینی از حیث جهان بینی و اعتقادی است و از پشتوانه معرفتی و شناختی بهره‌ می‌گیرد. به بیان دیگر، هر الگوی فرهنگی كه در متن زندگی جریان دارد، مانند الگوی مصرف یا ازدواج، زیرساخت معرفتی دارد كه براین اساس، ارزشها و هنجارها را شكل‌ می‌دهد. در سیره‌ی قولی امام رضا (علیه السلام)، بیانِ هست‌‌ها و مباحث معرفتی و شناختی، بسیار پررنگ و پرمطلب است و بر هیچ پژوهشگری پوشیده نیست.
دومی از حیث «ارزشی و هنجاری». سیره‌ی رضوی دارای جلوه‌های گرانقدر انسانی و پاسداشت ارزش‌های متعالی است. این ارزش‌‌ها كه در رفتارهای امام رضا (علیه السلام) به خوبی نمایانگر است، می‌تواند منبعی مهم در الگوسازی فرهنگی به شمار رود. به بیان دیگر، برای دانستن ارزشها و هنجارهایی كه در یك الگوی فرهنگی باید به كار برد، این سیره نقش ایفا‌ می‌كند؛ بنابراین، منبع بودن سیره‌ی رضوی دارای حیثیت تك بعدی نیست، بلكه سیره‌ی رضوی در حقیقت، سیره‌ی تركیبی معرفتی- ارزشی است و این گونه ممتاز و برجسته‌ می‌نماید و منبعی مهم و اساسی برای الگوسازی فرهنگی محسوب‌ می‌شود.

روش استنطاقی فرهنگی در بهره‌گیری از سیره‌ی رضوی

گفته شد، نقل متن روایت‌‌ها و سیره، سبك زندگی اسلامی نیست، ‌بلكه باید از سیره‌ی ائمه از جمله سیره‌ی ممتاز امام رضا (علیه السلام) به عنوان منبع بهره گرفت. بهره‌گیری از سیره، براساس «روش استنطاقی» خواهد بود؛ روشی كه فرایندی را طی‌ می‌كند و با گذراندن مراحل به اجتهاد‌ می‌رسد. به بیان روشن‌تر، بهره‌گیری از سیره‌ی رضوی باید بر اساس روش اجتهادی باشد، نه صرف آوردن متن روایت‌‌ها و نقل سیره. باید با موضوع ‌شناسی دقیق و ایجاد شبكه موضوع‌های سبك زندگی به نظام پرسش‌‌ها رسید. از سوی دیگر، باید با تهیه مدخل‌های روشن و ایجاد نسبت منطقی میان این‌ ‌ها، پراكندگی مفهوم‌‌ها را به انسجام و نظم مفهوم‌های درون سیره تبدیل كرد؛ اصطلاحنامه معارف رضوی در این مرحله جای دارد و پراهمیت‌ می‌نماید. سپس براساس نظام پرسش‌‌ها باید به استنطاق سیره پرداخت و با روش اجتهادی و اكتشافی و براساس مفاهیم و گفتمان فرهنگی، الگوهای فرهنگی را از سیره استنباط كرد.


 

نتیجه‌گیری

- سبك زندگی مجموعه‌ای از عناصر است كه با هم ارتباط داشته، و افراد متناسب با هویت و سلایق خویش، آن‌‌ها را برگزیده، یك كل متمایز را تشكیل‌ می‌دهد. سبكی بودن ترجیحات افراد در زندگی، وجوه فردی و گروهی، حق انتخاب، قابل تشخیص بودن برای دیگران و انسجام هویتی از ویژگی‌‌ها و عناصر شناختی سبك زندگی است.
- در سبك زندگی اسلامی، تنها به دنبال ارائه متن روایات، آیات و زندگی ائمه نیستیم، بلكه با استفاده از طرح «الگوهای فرهنگی اسلام» كه در منابع دینی آمده است، ‌باید به صحنه زندگی ورود پیدا كنیم. به این ترتیب، می‌توان سبك زندگی جامعه ایرانی را در راستای اندیشه‌های اسلامی جهت‌دار كرد؛ بنابراین، با تبیین، ترویج و توسعه الگوهای فرهنگی اسلام، می‌توانیم سبك زندگی را رقم زنیم كه اسلامی باشد و به حیات طیبه برسد.
فراگیر و نهادینه شدن سبك زندگی اسلامی- ایرانی به عنوان گامی بلند در راستای تمدن سازی نوین اسلامی، خود، متوقف بر یك مجموعه زمینه‌های نرم افزاری مانند مطالعات و تحقیقات اجتهادی و نظریه پردازی روشمند اسلامی است.
- فقه، دانش تولید هنجارهای دینی در زندگی است و به نظر‌ می‌رسد، الگوهای سبك زندگی اسلامی را باید در فقه اسلامی و احكام البته با رویكرد میان رشته‌ای و كل نگرانه جست.
- سیره‌ی رضوی نقش منبع معرفتی- ارزشی برای طراحی الگوهای فرهنگی اسلام را ایفا‌ می‌كند و یكی دانستن سیره‌ی رضوی با سبك زندگی اسلامی، اشتباه است. بهره‌گیری از سیره‌ی رضوی جهت الگوسازی فرهنگی بر اساس روش استنطاقی و اجتهادی است، نه صرف نقل سیره كه ما را دچار اخباری‌گری فرهنگی خواهد كرد.

پی‌نوشت‌ها:

1. پژوهشگر حوزه علمیه، دانشجوی دكترای فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه عدالت.
2. مهدوی كنی، محمدسعید، دین و سبك زندگی، ص 48.
3. اباذری، یوسف، چاوشیان، حسن، «از طبقه تا سبك زندگی»، فصلنامه علوم اجتماعی، ش20، 1381.
4. مهدوی كنی، همان، ص 55.
5. شهابی، محمد، الگوهای سبك زندگی ایرانیان، ص 37.
6. مهدوی كنی، همان، ص 54.
7. شهابی، همان، ص39.
8. ن. ك: مهدوی كنی، همان، ص 57.
9. شهابی، همان، ص 39.
10. همان.
11. فاضل قانع، حمید، سبك زندگی براساس آموزه‌های اسلامی (با رویكرد رسانه‌ای)، ص 53.
12. شریفی، احمد حسین، سبك زندگی اسلامی ایرانی، ص 66.
13. همان، ص 33.
14. كاویانی، محمد، سبك زندگی و ابزار سنجش آن، ص 18.
15. ظهیری، سیدمجید، «روش شناخت سبك زندگی اسلامی»، فصلنامه پژوهش‌های اجتماعی اسلامی، ش98، پاییز 1392، ص6.
16. الهی خراسانی، مجتبی، ویژه‌نامه‌ی سبك زندگی سیاسی، مصاحبه با علی الهی خراسانی.

منابع تحقیق:
-اباذری، یوسف، چاوشیان، حسن، ‌«از طبقه تا سبك زندگی»، فصلنامه علوم اجتماعی، ش20، 1381.
-الهی خراسانی، مجتبی، ویژه نامه سبك زندگی سیاسی، سروش، صدا و سیمای جمهوری اسلامی، تهران، 1392.
-شهابی، محمد، الگوهای سبك زندگی ایرانیان، به اهتمام ابراهیم حاجیانی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مركز تحقیقات استراتژیك، تهران، 1386.
- ظهیری، سیدمجید، «روش شناخت سبك زندگی اسلامی»، فصلنامه پژوهش‌های اجتماعی اسلامی، ش98، دانشگاه رضوی، مشهد، پاییز 1392.
-اصطلاح نامه اخلاق اسلامی، مركز اطلاعات و مدارك اسلامی معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، بوستان كتاب، قم، 1386.
-شریفی، احمد حسین، سبك زندگی اسلامی ایرانی، مركز پژوهش‌های علوم انسانی اسلامی صدرا، تهران، 1392.
-فاضل قانع، حمید، سبك زندگی براساس آموزه‌های اسلامی (با رویكرد رسانه‌ای)، مركز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، قم، 1392.
-شریفی، احمد حسین، همیشه بهار: اخلاق و سبك زندگی اسلامی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ ‌ها، ‌قم، 1391.
-كاویانی، محمد، ‌سبك زندگی و ابزار سنجش آن، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1392.
-مهدوی كنی، محمد سعید، دین و سبك زندگی، تهران، دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، 1387.

منبع مقاله :
همایش ملی سبک زندگی رضوی (مقالات برگزیده)، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول (1393).