برداشتهایی از بیانات امام خمینی (ره)
نظام اسلامی مبتنی بر نفی ظلم و ایجاد مَحبّت
الآن از هیچ کس نمی ترسید ولی باید ما از خودمان بترسیم. ما باید از خدا بترسیم. از خودمان بترسیم که نافرمانی نکنیم، که خلاف نکنیم؛ و الّا دیگر آن زحمات سابق نیست، دیگر سازمان امنیت نیست؛ دیگر شهرانی که بتواند به مردم
برداشتهایی از بیانات امام خمینی (ره)
الآن از هیچ کس نمی ترسید ولی باید ما از خودمان بترسیم. ما باید از خدا بترسیم. از خودمان بترسیم که نافرمانی نکنیم، که خلاف نکنیم؛ و الّا دیگر آن زحمات سابق نیست، دیگر سازمان امنیت نیست؛ دیگر شهرانی که بتواند به مردم ظلم بکند نیست. شهربانی اسلامی است، دولت اسلامی است؛ دولتی است که تابع قانون است، تابع اسلام است. آن که تابع اسلام است ظلم نمیتواند بکند و نمی کند.(1)ما همه از شما هستیم و شما از ما. وهمه پاسداران اسلام و همه برادر. مثل زمان طاغوت نیست که بین ما و شما را جدایی انداختند. اجانب بودند که میخواستند قوای انتظامی از ملت جدا [باشند]. مردم را از قوای انتظامی میترساندند. قوای انتظامی از ماست؛ نباید ما از آنها بترسیم و نباید آنها از ما. هیچ هراسی در کار نیست، برادر هستیم؛ برادرها از هم نمیترسند، همه در خدمت هم هستند ما همه در خدمت اسلام. و امید است که تمام شما با قدرت و قوّت و عظمت، حفظ ثغور و حدود مملکت را بکنید و حفظ نظم در بین جامعه ما مرهون خدمتهای شما باشد.(2)
حالا ماها احتیاج به این داریم که باز این نهضت را حفظش کنیم تا بتوانیم بسازیم و الّا این خرابی باقی میماند و گرفتاریاش برای همه ماست. شماها باید در دانشگاه [که] هستید- همه اقشار دانشگاه باید دانشگاه را بسازند؛ آنها هم که در بازارند بازار را باید درست کنند؛ آنها هم که کشاورزند آن جا را درست کنند. هم دست به هم بدهیم تا انشاءالله این آشفتگیها تمام بشود و مملکت خودمان مستقل و آزاد. نه [این که] از حکومت بترسیم. الآن ما از نخست وزیر نمیترسیم، نه شما نه ما؛ برای این که اسلام است. در صدر اسلام هیچ کس از پیغمبر نمیترسید. ترس نبود توی کار. مَحبّت توی کار بود. حضرت امیر، که رئیس یک مملکت پهناور بود، از حجاز تا مصر، تا ایران، تا یک مقداری از اروپا، مردم از او نمیترسیدند، ترس توی کار نبود؛ با هم نشسته بودند، با هم ناهار میخوردند، با هم کار میکردند. خودش هم یک کارگری بود مثل سایر کارگرها. خودش- همان وقتی که با او بیعت کردند - کلنگش را برداشت رفت سراغ آن قناتی که خودش با دست مبارکش آن قنات را درست کرد؛ و بعد هم وقفش کرد. دیگر ترسی توی کار نیست که حالا ما بترسیم که یک سازمان امنیتی بیاید ما را بگیرد و ببرد و بخواهد داغ کند! ما بهتر از این چه میخواهیم؟!(3).
وقتی آدم به کسی بد بکند، از آنها میترسد. این یک مطلب کلی است، یک سرمشق کلی است برای همه ما که باید با اهل [مملکت]، با رعیت مملکت، با افراد مملکت، رفتار رفتارِ برادرانه و رحمت آمیز باشد: رُحَماء بَینَهُم. اینها با هم تبادل رحمت میکنند؛ این رحمت به او، او مَحبّت به این؛ این مَحبّت به او، او محَبّت به این و همین جمعیت اگر در مقابل دیگران بایستند ... [در مقابل] خصم بایستند، محکم و شدید هستند: أشِدّاءَ عَلَی الکفّارِ. این یک دستور کلی است که اگر بخواهید وقتی منزل میروید با حال آرام، بی دغدغه- شب به روز بیاورید با مردم خوبی کنید. وقتی با مردم خوبی کردید، مَحبّت کردید، خدمتگزار مردم بودید، وقتی که بروید شب منزل، آرامش برای قلبتان هست؛ وجدانتان ناراحت نیست.(4)
آسایش انسان به این است که روح انسان راحت باشد. روح انسان وقتی که راحت شد، اگر یک ناهار- هر جوری باشد- این با آن میسازد و اصلاً نارحتی را هم ادراک نمیکند. راحتی انسان به این است که انسان وضع روحیاش را جوری بکند که با این وضع روحی آسایش برایش پیدا بشود؛ و این به اسلامی شدن است.اگر انسان اسلامی بشود، تربیت کند خودش را به تربیتهای اسلامی، ارتش تربیت کند خودش را به این که برای مردم خدمتگزار باشد نه ایجاد رعب بکند، ایجاد رحمت بکند به طوری که همین طور که حالا ما همه با هم هیچ کدام از هم نمیترسیم، نه من از ایشان نه ایشان از من، هیچ کدام از هم ترسی نداریم، این محیط مَحبّت است.(5)
این محیط مَحبّت را حفظ کنید. ایران را یک محیط مَحبّت کنید- به دست شما- شما پاسدارها، شما ارتش، آن ژاندارمری، این پاسبان، همه و همه. اگر همه با هم یک وضع اسلامی - انسانی پیدا بکنیم، محیط یک محیطِ مَحبّت میشود؛ همه به هم خدمتگزار میشوند. در این نهضت و آن وقتی که مردم مشغول بودند به مخالفت، خوب دیدید که یک وضع انسانی پیدا شده بود، یک تحول پیدا شده بود. که سرباز وقتی که میآمد توی کوچهها، مردم گُل به او میریختند؛ او گریه میکرد و به آنها اظهار مَحبّت میکرد.(6)
چقدر موجب افتخار است که همچو جوانهای برومندی در مملکت ما در خدمت اسلامند. چقدر من شاد هستم از این که ما با هم در یک مجلس مجتمع هستیم و یک محیط مَحبّت است. دیروز هم من با یک دسته از آقایان که آمده بودند - از ارتشیها- این مطلب را گفتم؛ و حالا هم باید عرض کنم ... یکی از فرقهای بین دولتهای غیر اسلامی- دولتهای طاغوتی- دولت اسلامی این است و باید هم این باشد که در دولتهای اسلامی محیط محیطِ مَحبّت است، محیط برادری است؛ نه ارتش با مردم جدا هست و نه مردم با ارتش جدا هستند؛ و نه یک محیط رعب در کار هست. خدای تبارک و تعالی برای مؤمنینی که خدمت اسلام هستند دو خاصیت نقل میفرماید: یکی این که بین خودشان محیط محبّت است رُحَماء بَینَهُم با هم دوستند، رحیمند، همه به دیگری مَحبّت دارند؛ در مقابل غیر؛ اشدّاء در مقابل کفار و در مقابل اجانب شدید هستند، محکم بین خودشان دوست و رفیق هستند.(7)
تجربه کنید ببینید که آیا با مَحبّت با مردم رفتار کنید دلتان آرامتر است، یا خدای نخواسته با شدّت؟ با شدّت ناراحتی میآورد. اگر با مردم با دوستی رفتار کنید، دلتان آرام است. شب میروید منزل، آرام میگیرید میخوابید؛ نه وجدانتان ناراحت است که یک کسی را اذیت کردی- بالأخره وجدان آدم ناراحت میشود- نه وجدان ناراحت [که] ظلم به او کردی، یک خلاف کردی و نه خوف این را دارید که مبادا یک وقتی - مثلاً ... خدمتگزار همه باشیم، دولت خدمتگزار همه باشد؛ این وجدان خودش راحت هست. شب هم میرود منزلش راحت میخوابد، بعد هم فردا میرود سر خدمتش. خدمتش هم خدمت به مردم است. از اوّل که راه میافتد برود اداره، برای کارگشایی مردم؛ برای خدمت مردم. نه مثل ادارات سابق که هر کس صبح پا میشد- بسیاری را که صبح پا میشدند- میرفتند که نقشه بکشند چطور مردم را به دام بیندازند! چطور از ایشان در آورند!(8)
اسلام میخواهد که بازار ما، خیابان ما، خانه ما، بیرون، داخل همه یک نظم اسلامی، تعاونی پیدا بکند، مَحبّت آمیز باشد؛ محیط مَحبّت باشد. مردم با هم رحیم باشند؛, رُحَماء بَینَهُم. خودشان با خودشان رحیمند. دوستند، برادرند. مثل فرزند خودش ببیند این جامعه را مثل برادر خودش ببیند این جامعه را؛ همان طور که رسول خدا (صلاللهعلیه و آله و سلم) که رأس همه است، این طور بودند که حتی برای آنهایی که مشرک میشدند در قرآن هست که تو مثل این که خودت را داری برای آنها هلاک میکنی که مشرکند، مسلم نمیشوند.
آن یک مَحبّت عالمی بوده است. یک رحمت بزرگ بوده است که آنهایی را هم که دعوت میکردند؛ مشرکین را، این یک رحمتی مثل یک پدر مهربان برای ملت بودند و مردم را دعوت به خیر و صلاح میکردند؛ برای این که، خیر و صلاح برای خود آن مردم خوب بود.(9).
باید مملکت اسلامی به پیغمبر اسلام و ائمه اسلام اقتدا بکنند. همان طور که آنها سیرهشان یک سیره مَحبّت آمیز بود نسبت به برادرهاشان، نسبت به مردم، نسبت به مسلمین، باید ماها هم که تبع آنها هستیم، همین سیره را داشته باشیم و جدّیت کنیم که جوانها این طور با بیایند، اسلامی بار بیایند. جوانها اگر اسلامی بار آمدند، اینها امین خواهند بود. اگر اسلامی بار آمدند اینها خیانت نخواهند کرد، و اینها مفید خواهند بود برای مملکت. و من امیدوارم که خداوند همه شما را توفیق بدهد، سلامت بدهد، تأیید کند.(10).
راهبردهای تصریحی:
1. نظام اسلامی نظامی مبتنی بر مَحبّت است.2. نظام اسلامی نطامی مبتنی بر دفع ظلم و ستم است.
3. در نظام اسلامی مبنای رفتار همگان در قبال هم، معیار اسلامی و رأفت است.
4. در نظام اسلامی تمام ارکان حکومت بر پایهی مَحبّت و برادری، با هم و با مردم ارتباط دارند.
5. در نظام اسلامی افراد باید از اعمال خود و عقوبت آن بترسند، نه از ارکان حکومت.
نکات استنباطی:
1. میبایست طوری رفتار و برنامهریزی شود که فضای مَحبّت و دوستی سراسر کشور را فرا بگیرد.2. در نظام اسلامی به کسی ظلم نمیشود، هر کس ثمرهی اعمال خود را میبیند.
3. دشمن سعی دارد تا حکومت اسلامی را حکومتی خشن، مستبد و نافی حقوق بشر جلوه دهد تا از گرایش ملتها به اسلام ناب جلوگیری نماید. ایجاد گروههای طالبان و القاعده در همین راستا انجام شده است.
پینوشتها:
1. صحیفه امام (ره)، ج7، صص 6 و 7.
2. صحیفه امام (ره)، ج7، ص 87.
3. صحیفه امام (ره)، ج7، ص 218.
4. صحیفه امام (ره)، ج6، ص 443.
5. صحیفه امام (ره)، ج6، ص 444.
6. صحیفه امام (ره)، ج6، صص 444 و 445.
7. صحیفه امام (ره)، ج6، ص 440.
8. صحیفه امام (ره)، ج7، ص 237.
9. صحیفه امام (ره)، ج8، ص 49.
10. صحیفه امام (ره)،ج8، ص 49.
گرد آوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره)(5)، اصل مردمداری و رعایت مصالح و منافع مردم، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}