برداشت هایی از بیانات امام خمینی (ره)

اصل دین را، اینها [گفتند] دین را آن که ... آورده برای افیون است! اینها- قدرتمندها- دینها را ایجاد کرده‌اند! و این دینی را که اینها ایجاد کردند، قدرتمندها بودند برای این که مردم را خواب بکنند و آنها قدرت خودشان را اعمال بکنند که نبادا توده ها بر ضد قدرتمندها [بسیج] بشوند. اینها با وعده بهشت و با وعده این طور چیزها مردم را آرام می‌کنند! لالایی می‌گویند برای مردم! مردم را بیهوش می‌کنند!! و قدرتمندها مردم را می‌چاپند. در صورتی که اگر هر منصفی به تاریخ انبیا مراجعه کند، می‌بیند که انبیا بودند که توده ها را بیدار می‌کردند بر ضد دولتها، خوب، این موسی (علیه‌السلام) است که توده مردم را، یک آدم شبان با یک عصا راه افتاده توده مردم را بیدار کرد بر ضد فرعون. نه فرعون موسی را درست کرد برای خواباندن آنها؛ موسی مردم را تجهیز کرد برای این که جلوی قدرتمندها را بگیرند.(1)
این تاریخ اسلام ما که دم دستمان است وهمه‌تان می‌دانید، می‌دانید که این طور نبود که قدرتمندهای قریش حضرت رسول را درست کرده باشند و دین اسلام را درست کرده باشند برای این که توده را خواب کنند!! این حضرت رسول بود که توده را بیدار کرد، گداها را بیدار کرد، صعلوکها را بیدار کرد، فقرا را بیدار کرد و بر ضد این چیزها قیام کرد، بر ضد قدرتمندها. جنگهای پیغمبر همه با قدرتمندها بود. این طرف عبارت از یک عده بی ساز و برگ، یک عده- عرض بکنم که - توده مردم، فقرا و ضعفا و مستضعفین؛ آن طرف مستکبرین و - عرض بکنم- دارای کذا و کذا. این تبلیغات آنها به قدری بوده است که شاید در بین خود ماها و شاید در بین جوانهای ما این معنا را به باور رساندند، به ثبت رساندند، که خیر، اصل دین برای یک همچو چیزی است. در صورتی که عکس مطلب بوده. در خارج همه می‌دانند که عکس بوده است. همیشه نزاع ... پیغمبرها از توده ها شروع شده بر ضد مستکبرین، بر ضد قدرتمندها.(2)
قرآن یک کتاب محرک است؛ یک کتابی است که این اعرابی که در آن وقت هیچ نمی‌دانستند، آنها را راه انداخت و امپراتوریهای بزرگ را که ظالم بودند، به زمین زدند اینها. اگر قرآن و تعلیمات اسلام یک چیزی بود که مخدر بود، عالمگیر نبود که امپراتوریها را به هم بزند. جنگهایی که همیشه بین اسلام یا مؤسسین اسلام یا مؤسسین سایر مکتبهای الهی و توحیدی بوده، جنگ ما بین پیغمبرها و توده مردم با سلاطین بوده است. موسی (علیه‌السلام) عصای شبانی‌اش را بر می‌دارد و راه می‌افتد دنبال قصر فرعون. قصر فرعون را می‌خواهد سرنگون بکند؛ نه [این که] فرعون موسی را واداشته به این که مردم را تخدیر کند که فرعون ظلمش را بکند. او عصایش را برداشته بساط ظلم او را به هم زده است. پیغمبر اسلام (صل‌الله‌علیه و آله و سلم) که مبعوث شدند، ایشان هم [همین طور]. خوب آدم باید حساب بکند، تاریخ را باید ببینید، حساب باید بکنید که آیا پیغمبر به نفع این سرمایه‌دارهای حجاز و طائف و آن جاها، مکه و آن جاها وارد عمل شده است و مردم را تخدیر کرده که اینها بخورند آنها را، یا نه، این مردم ضعیف مستضعف را، این سر و پا برهنه ها را تحریک کرده بر ضد این سرمایه‌دارها و جنگها کرده‌اند با اینها تا اینها را شکست دادند و بعضی شان [را] هم آدم کردند.(3).
کسی اگر ملاحظه کرده باشد اینهایی که ادیان را در دنیا آورده‌اند، حضرت ابراهیم - سلام الله علیه - حضرت موسی- سلام الله علیه- حضرت رسول (صل‌الله‌علیه و آله و سلم) اینها ببینیم از چه طایفه‌ای بودند، چکاره بودند؟ آیا اینها را [مثلاً] حضرت موسی را فرعون روی کار آورده است؟! یا حضرت موسی یک شبانی بوده، از این جا رفته سراغ فرعون؟ حضرت موسی رفته و فرعون را خواسته بکوبد و فرعونیتِ او را از دستش بگیرد؟ یا فرعون او را برده پیش خودش تا این که مردم را خواب بکند؟! حضرت موسی مردم را آگاه کرد و بیدار کرد، و با آن بیداری به فرعون حمله کرد و آن کارهایی که کرد. خود پیغمبر ما؛... هم شبانی کرده است هم از همین توده مردم، از همین توده طبقه سه بوده است. و از اوّل که قیام کرده بر ضد قلدرها، بر ضد دیکتاتورها- که در آن زمان در جزیرة‌العرب عبارت از قریش بودند و یک طوایف دیگر - بر ضد آنها قیام کرده؛ نه این که آنها این را آوردند روی کار تا مردم را اغفال کنند! این مردم را آگاه کرده و رفته سراغ آنها.(4)
ما در پاریس که بودیم این تبیلغاتی که می‌شد، و تبلیغات همه جانبه مِن جمله تبلیغاتی می‌شد که اگر چنانچه ایران، مسلمین پیروز بشوند، یهودیها و نصرانیها را قتل عام می‌کنند! بنای مسلمین بر این است که تمام یهودیها را قتل عام بکنند! من در آن جا در صحبتهایی که کردم، آن حقیقتی که اسلام روی آن حقیقت مشی می‌کند، کراراً گفتم. نماینده جامعه یهود هم آمد آن جا و من با او هم صحبت کردم و گفتم که طریقه اسلام چیست. همه ادیان که از جانب خدای تبارک و تعالی نازل شده است و همه پیغمبران گرامی که مأمور ابلاغ بودند، برای آسایش بشر آمده‌اند و برای انسان سازی آمده‌اند. خداوند تعالی با وحی به انبیای بزرگ می‌خواسته اند که مردم را، همه بشر را، هدایت کنند و آدم بسازند؛ آدم به همه ابعادی که دارد.(5)
در عین حالی که این کاری که شما دارید بسیار ارزنده است، بسیار ارزشمند است، همه ادیان برای همین مسأله آمده‌اند که درست کنند؛ انسانها را درست کنند؛ اصلاً موضوع بحث انبیا انسان است. همه انبیا از آدم تا خاتم موضوع بحثشان انسان است، به چیز دیگر هیچ فکر نمی‌کنند؛ به انسان فکر می‌کنند برای این که همه عالم هم خلاصه اش همین انسان است. انسان یک موجودی است خلاصه همه موجودات عالَم است از همه موجودات عالم یک چیزی در انسان هست و یک زیاده هم دارد. انسان اگر درست بشود، همه چیز عالم درست می‌شود. اگر این انبیا موفق شده بودند که آن برنامه‌ای که دارند - که انسانسازی باشد- اگر موفق به این معنا شده بودند، الآن عالَم یک عالَم دیگری بود و اوضاع یک اوضاع غیر این اوضاغی بود که الآن ما ملاحظه می‌کنیم، لکن خوب، موفق نشدند به واسطه کارشکنی‌هایی که شد و بعد از آنها شد. و از این جهت چون اداره عالَم را تقریباً غیر انسانها می‌کنند، از این جهت آن که انبیا آن را می‌خواستند نشده است. این کاری که شما می‌کنید هم یک شعبه‌ای از همان کار است، کار انبیاست که می‌خواهید که انسان درست کنید؛ می‌خواهید دانشگاهتان افرادی که انسان باشند بیرون بدهد. همینی که دیگران می‌خواهند نگذارند. آن قدری که اینها از انسان می‌ترسند، این خارجیها آن قدری که از انسان می‌ترسند از چیز دیگر نمی‌ترسند. همه عالَم دست آنهاست، اما اگر چهار تا انسان در یک جایی پیدا بشود، زندگی آنها را تباه می‌کند. و لهذا کوشش می‌کنند که در این مملکتهایی که می‌خواهند از آن استفاده کنند انسان در آن پیدا نشود. کوشش می‌کردند که - از زمان رضاخان که من همه آن را یادم هست- کوشش می‌کردند که در مجلس شورای ملی، انسان نباشد در سرتاسر اداره و نمی دانم، وزارتخانه ها، و اینها، یک انسان مُهذَّبی که اسلامی باشد و کار از او بیاید نباشد و لهذا تقریباً همه مجلسها این طوری بوده، تقریباً نه، تحقیقاً. بودند بعضی از افراد صحیح و همانها اسباب زحمت شدند. الآن هم همان مسائل هست؛ یعنی آنها باز هم چشم طمعشان به این جاهاست، آن ذخایری که ممالک شرق دارد، ایران دارد، نمی گذارد آنها راحت باشند، خصوصاً که ایران وضعیت جغرافیایی‌اش هم یک وضعیت حساسی است.(6)

راهبردهای تصریحی:

1- هدف ادیان آسمانی بخصوص اسلام خدمت به بشر است.
2- اسلام همواره مدافع منافع توده های مردم بوده است.
3- نبرد ادیان الهی در طول تاریخ با پایمال کنندگان حقوق مردم بوده است.

نکات استنباطی:

1- بر خلاف تبلیغات افراد ملحد که زورمندان را حامی دین معرفی می‌کنند، تاریخ انبیا به صراحت بیان می‌دارد که همواره مدافعان دین از بین انسانهای مستضعف بوده اند.
2- هدف غایی ادیان الهی و به خصوص اسلام، رساندن انسان به سطح والای کرامت انسانی است.

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفه امام (ره)، ج7، ص 44.
2- صحیفه امام (ره)،ج7، صص 44 و 45.
3- صحیفه امام (ره)، ج4، ص 99.
4- صحیفه امام (ره)، ج6، ص 202
5- صحیفه امام (ره)، ج7، صص 287.
6.صحیفه امام (ره)،ج10، صص 67 و 68.

منبع مقاله :
گرد آوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره)(5)، اصل مردمداری و رعایت مصالح و منافع مردم، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول