برنامهریزی و دفاع از محرومین و مستضعفین
برداشتهایی از بیانات امام خمینی (ره)
ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، بخوبی دریافتهاند که مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست؛ و آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاه طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانهاند. و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بی درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند آب در هاون میکوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبی، بحث دنیا خواهی و آخرت جویی دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند. و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بیبضاعت گردانندگان و بر پادارندگان واقعی انقلابها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم. مسؤولین نظام ایران انقلابی باید بدانند که عدهای از خدا بی خبر برای از بین بردن انقلاب هر کس را که بخواهد برای فقر و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فوراً او را «کمونیست» و «التقاطی» میخوانند. از این اتهامات نباید ترسید. باید خدا را در نظر داشت، و تمام همّ و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار گرفت و از هیچ تهمتی نترسید. امریکا و استکبار در تمامی زمینهها افرادی را برای شکست انقلاب اسلامی در آستین دارند، در حوزهها و دانشگاهها مقدس نماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کردهام. اینان با تزویرشان از درون محتوای انقلاب و اسلام را نابود میکنند. اینها با قیافهای حق به جانب و طرفدار دین و ولایت همه را بی دین معرفی میکنند. باید از شرّ اینها به خدا پناه بریم. و همچنین کسانی دیگر که بدون استثنا به هر چه روحانی و عالِم است حمله میکنند و اسلام آنها را اسلام امریکایی معرفی مینمایند راهی بس خطرناک را میپویند که خدای ناکرده به شکست اسلام ناب محمّدی منتهی میشود. ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطرهی خون دفاع خواهیم کرد.(1)من به صراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایهگذاری میکند. و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاهطلبی و فزونطلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید برای پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامهریزی کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم. و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزادهی جهان است.(2)
یکی از مسائل بسیار مهمی که به عهدهی علما و فقها و روحانیت است، مقابلهی جدّی با دو فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصادی شرق و غرب و مبارزه با سیاستهای اقتصاد سرمایه داری و اشتراکی در جامعه است، هر چند که این بلیه دامنگیر همهی ملتهای جهان گردیده است و عملاً بردگی جدیدی بر همهی ملتها تحمیل شده و اکثریت جوامع بشری در زندگی روزمرهی خود به اربابان زر و زور پیوند خوردهاند و حق تصمیمگیری در مسائل اقتصاد جهان از آنان سلب شده است و علی رغم منابع سرشار از طبیعت و سرزمینهای حاصلخیز جهان و آبها و دریاها و جنگلها و ذخایر، به فقر و درماندگی گرفتار آمدهاند و کمونیستها و زراندوزان و سرمایهداران با ایجاد روابط گرم با جهانخواران، حق حیات و ابتکار عمل را از عامهی مردم سلب کردهاند و با ایجاد مراکز انحصاری و چند ملیتی، عملاً نبض اقتصاد جهان را در دست گرفته و همهی راههای صدور و استخراج و توزیع و عرضه و تقاضا و حتی نرخگذاری و بانکداری را به خود منتهی نمودهاند و با القای تفکرات و تحقیقات خود ساخته، به تودههای محروم باوراندهاند. که باید تحت نفوذ ما زندگی کرده و الّا راهی برای ادامهی حیات پابرهنه ها، جز تن دادن به فقر باقی نمانده است و این مقتضای خلقت و جامعهی انسانی است که اکثریت قریب به اتفاق گرسنگان در حسرت یک لقمه نان بسوزند و بمیرند و گروهی اندک هم از پرخوری و اسراف و تعیشها جانشان به لب آید.
به هر حال این مصیبتی است که جهانخواران بر بشریت تحمیل کردهاند و کشورهای اسلامی به واسطهی ضعف مدیریتها و وابستگی، به وضعیت اسفبار گرفتار شدهاند که این به عهدهی علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامههای سازنده و دربرگیرندهی منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به در آورند. البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامههای اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایهداری غرب و اشتراکی شرق، بدون حاکمیت همه جانبهی اسلام میسر نیست و ریشه کن شدن آثار سوء و مخرب آن، چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران نیازمند به زمان باشد، ولی ارائهی طرحها و اصولاً تبیین جهتگیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزهی اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار میرود و بیان این حقیقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلام هیچ امتیاز و برتریای از این جهت بر فقرا ندارند و ابداً اولویتی به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلّم راه شکوفایی و پرورش استعدادهای خفته و سرکوب شدهی پا برهنگان را فراهم میکند. و تذکر این مطلب که ثروتمندان هرگز به خاطر تمکن مالی خود نباید در حکومت و حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامی نفوذ کنند و مال و ثروت خود را به بهانهی فخرفروشی و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتکشان، افکار و خواستههای خود را تحمیل کنند، این خود بزرگترین عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور گرایش آنان به اخلاق کریمه و ارزشهای متعالی و فرار از تملق گوییها میگردد و حتی بعض ثروتمندان را از این که تصور کنند که مال و امکاناتشان دلیل اعتبار آنان در پیشگاه خداست متنبه میکند.
خلاصهی کلام این که بیان این واقعیت که در حکومت اسلامی بهای بیشتر و فزونتر از آنِ کسی است که تقوا داشته باشد، نه ثروت و مال و قدرت و همهی مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و پابرهنه ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین، و در کنار مستمندان و پابرهنهها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگی است که نصیب اولیا شده عملاً به شبهات و القائات خاتمه میدهد، که بحمدالله در جمهوری اسلامی ایران، اساس این تفکر و بینش در حال پیاده شدن است.
و همچنین مسؤولین محترم کشور ایران علیرغم محاصرات شدید اقتصادی و کمبود درآمدها، تمامی کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدایی جامعه کردهاند و همهی آرمان و آرزوی ملت و دولت و مسؤولین کشور ما است که روزی فقر و تهیدستی از جامعهی ما رخت بر بندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور از رفاه در زندگی مادّی و معنوی برخوردار باشند. خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسؤولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایهدارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار شوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمهی معصومین (علیهمالسلام) سازگار نیست، دامن حرمت و پاک روحانیت از آن منزه است، تا ابد هم باید منزه باشد و این از افتخارات و برکات کشور و انقلاب و روحانیت ما است که به حمایت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده کرده است. از آن جا که محرومیتزدایی، عقیده و راه و رسم زندگی ما است، جهانخواران در این مورد هم ما را آرام نگذاشتهاند و برای ناتوان ساختن دولت و دستاندرکاران کشور ما حلقههای محاصره را تنگتر کردهاند و بغض و کینه و ترس و وحشت خود را در این حرکت مردمی و تاریخی تا مرز هزاران توطئهی سیاسی - اقتصادی ظاهر ساختهاند و بدون شک جهانخواران به همان میزان که از شهادت طلبی و سایر ارزشهای ایثارگرانهی ملت ما واهمه دارند، از گرایش و روح اقتصاد اسلام به طرف حمایت از پابرهنگان در هراسند و مسلّم هر قدر کشور ما به طرف فقرزدایی و دفاع از محرومان حرکت کند، امید جهانخوران از ما منقطع و گرایش ملتهای جهان به اسلام زیادتر میشود و روحانیت عزیز باید به این اصل توجه عمیق داشته باشند و افتخار تاریخی و بیش از هزار سالهی پناهگاهیِ محرومان را برای خود حفظ کنند و به سایر مسؤولین و مردم توصیه نمایند که ما نباید گرایش و توجه بی شائبه محرومین را به انقلاب و حمایت بیدریغ آنان را از اسلام فراموش کنیم و بدون جواب بگذاریم.(3)
روحانیت عزیز باید به این اصل توجه عمیق داشته باشند و افتخار تاریخی بیش از هزار سالهی پناهگاهیِ محرومان را برای خود حفظ کنند و به سایر مسؤولین و مردم توصیه نمایند که ما نباید گرایش و توجه بی شائبهی محرومین را به انقلاب و حمایت بی دریغ آنان را از اسلام فراموش کنیم و بدون جواب بگذاریم.البته پر واضح است که همهی اقشار کشور ما در انقلاب سهیم و شریکند و همه برای خدا و انجام وظیفهی الهی خود وارد صحنهها شدهاند و مقصد خدا است و هرگز آمال بلند و الهی خود را به مسائل مادّی آلوده نمیکنند و با کمبودها از میدان به در نمیروند، چرا که کسی که برای خدا جان و مال فدا میکند، به خاطر شکم و دنیا از پا در نمیآید، ولی وظیفهی ما و همهی دست اندرکاران است که به این مردم خدمت کنیم و در غم و شادی و مشکلات آنان شریک باشیم که گمان نمیکنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد. راستی وقتی که پابرهنه ها و گودنشینان و طبقات کم در آمد جامعهی ما امتحان و تقید خود را به احکام اسلامی تا سرحد قربانی نمودن چندین عزیز و جوان و بذل همهی هستی خود دادهاند و در همهی صحنه ها بودهاند- و انشاءالله خواهند بود - و سر و جان را در راه خدا میدهند، چرا ما از خدمت به این بندگان خالص حق و این رادمردان شجاع تاریخ بشریت افتخار نکنیم! ما مجدداً میگوییم که یک موی سر این کوخ نشینان و شهیددادگان به همهی کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد.(4)
آن چیزی که روحانیون هرگز نباید از آن عدول کنند و نباید با تبلیغات دیگران از میدان به در روند حمایت از محرومین و پابرهنههاست؛ چرا که هر کسی از آن عدول کند از عدالت اجتماعی اسلام عدول کرده است. ما باید تحت هر شرایطی خود را عهدهدار این مسؤولیت بزرگ بدانیم. و در تحقق آن اگر کوتاهی بنماییم، خیانت به اسلام و مسلمین کردهایم.(5)
آن روزی که دیدید و دیدند که انحراف در مجلس پیدا شد، انحراف از حیث قدرت طلبی و از حیث مال طلبی، در کشور در وزیرها پیدا شد، در رئیس جمهور پیدا شد، آن روز بدانند که علامت این که شکست بخوریم، خودنمایی کرده؛ از آن وقت باید جلویش را بگیرند. رئیس جمهوری که بخواهد سلطنت کند به این مملکت، خود مردم باید جلویش را بگیرند. مجلسی که بخواهد قدرتمندی نشان بدهد و آن مسائلی که سابق و آن افرادی که سابق در مجلس بودند آن کارها را بکند، خود مردم باید جلویش را بگیرند؛ اگر مردم بخواهند که اسلام را حفظ کنند، جمهوری اسلامی را حفظ کنند، دولت و مجلس و رئیس جمهور و اینها را حفظشان کنند؛ یعنی، حفظ کنند از این که - خدای نخواسته - یک وقت قدمی از آن ور بر ندارند. این شیطانی است که در انسان هست و ممکن است که هر کس را منحرف کند و لازم است که انسان خودش را مهذب کند.
شمایی که میخواهید خدمت به این مردم بکنید و دولت که میخواهد خدمت به این مردم بکند و رئیس جمهور و امثال اینها که میخواهند خدمت به این مردم بکند توجه بکنند که خدمتگزارند، در دل خودشان این مطلب را ایمان بیاورند به آن که ما خدمت میخواهیم به این مردم بکنیم. ما در جمهوری اسلامی داریم زندگی میکنیم؛ جمهوری اسلامی که در اسلام مثل رسول اکرم، مثل امیرالمومنین- سلام الله علیهما- بر آن حکومت کردهاند، میخواهیم یک همچو حکومتی باشد. یک همچو حکومتی که کفش وصله خورده خودش را میگوید از این ریاستها پیش من ارزشش بیشتر است یا ریاستها ارزشش کمتر از این است.(6) شما باید در روحیهتان این مطلب را حفظ کنید، و مردم هم باید مواظب شما باشند و مواظب همهی اینها باشند و هر یک از ما و شما و همه خواستیم که از آن راهی که اسلام داشته است- از اوّل راهی که داشته است و از آن طریقهای که انبیا داشته اند- ما بخواهیم عدول کنیم، آن روز نمونهی شکست پیروزی اسلام پیدا میشود و تا یک همچو مسأله ای پیدا نشده پیروزی در جای خودش شک نکنید که هست، البته برای خدا باید باشد.(7)
راهبردهای تصریحی:
1- دنیا و آخرت، مبارزه و رفاهطلبی، محرومیت و سرمایهداری، قیام و راحتطلبی، دو مقولهای هستند که هرگز با هم جمع نمیشوند.2- باید برای نجات محرومین و مستضعفین جهان برنامهریزی و راه مبارزه با سرمایهداری را به آنان آموخت.
3- کسانی تا آخر با نظام جمهوری اسلامی باقی خواهند ماند که درد محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.
4- انقلابهای واقعی توسط فقرا و متدینین بیبضاعت، بر پا و پیش برده میشود.
5- در راه کمک به محرومین و محرومیتزدایی از هیچ اتهامی نباید خوف کرد.
6- جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزادهی جهان است.
7- در اسلام، صاحبان مال و منال هیچ امتیاز و برتری نسبت به فقرا ندارند و اولویتی به آنها تعلق نمیگیرد.
8- ثروتمندان نباید در حکومت اسلامی - به خاطر داشتن تمکّن مالی- نفوذ نمایند.
9- همهی مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون در حکومت اسلامی موظفند با فقرا و مستمندان و پابرهنه ها، حشر و نشر بیشتری داشته با آنان رفاقت نمایند.
10- از افتخارات نظام اسلامی و روحانیت، حمایت از پابرهنگان و دفاع از حقوق مستضعفین است.
نکات استنباطی:
1- دشمنان تلاش میکنند تا با شایعهها و تهمتها نظام اسلامی را از حمایت جدّی محرومین و مستضعفین باز دارند.2- محرومین و مستضعفین جهان بایستی نظام جمهوری اسلامی را حامی و پشتیبان و کمک جدّی خود بدانند.
3- چرخش طبقهی مسؤولین از محرومین و متوسطین جامعه به سمت طبقات مرفه، اعلام خطری است برای نظام جمهوری اسلامی و سیاستِ حمایت از محرومین.
4- مبارزبه با مفاسد اقتصادی از جمله راهکارهایی است که از به وجود آمدن طبقهی نوکیسه و سرمایهدار و مرفهین بیدرد و نفوذ آنان در میان مسؤولین و کارگزاران نظام جلوگیری میکند.
پینوشتها:
1- صحیفه امام (ره)،ج21، صص 86 و 87.
2- صحیفه امام (ره)،ج21، ص 91.
3- صحیفه امام (ره)،ج20، صص 339-342.
4- صحیفه امام (ره)،ج20،ص 342.
5- صحیفه امام (ره)،ج21، صص 99 و 100.
6- نهج البلاغه، خطبه 33.
7- صحیفه امام (ره)،ج16، صص 23 و 24.
گرد آوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره)(5)، اصل مردمداری و رعایت مصالح و منافع مردم، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}