نویسنده: محمد سعید جانب اللهی




 

کچلی

(- طب کودک)

زگیل

در میبد چند دانه جو را در لجن می‌کارند، وقتی سبز شد، زگیل از بین می‌رود. یا در حمام مقداری واجبی روی آن می‌گذارند و مدتی تأمل می‌کنند تا واجبی زگیل ها را بسوزاند (تحقیقات میدانی مؤلف).
در بافق برای از بین بردن زگیل آن ها را با دانه‌ی جو زخم کرده، بعد جو را در لجن دفن می‌کنند و بر این باورند که هر وقت جو پوسیده شد، زگیل ها از بین می‌روند (جانب اللهی، 1384: 125).
در پارود ایرانشهر خارشتر روی آن می‌گذارند. در ایرانشهر در حمام خار درخت سکرین (1) را در زگیل فرو می‌برند، چند ساعت به همین حال باقی می‌گذارند آن را از بین می‌‌برد (همو، 1381: 259).
در اصفهان با چربی در آب گرم و حمام چرب می‌کنند و با تیزاب می‌سوزانند (تحقیقات میدانی مؤلف).
در الموت روی آن را کمی خراش داده و به مدت یک هفته روی آن را شیره‌ی انجیر می‌مالند (حمیدی و دیگران، 1384: 230).
در بابل هفت عدد برنج قرمز که به ندرت در میان برنج معمولی وجود دارد، انتخاب می‌کنند و در جای مشخصی با این نیت که وقتی برنج‌ها پوسید زگیل هم بپوسد زیر خاک می‌کنند (زضوانیان: 28).
کردها شیرپنیر (2) و فلفل کوهی روی آن می‌مالند (صفی زاده: 179؛ نیز - حشره درمانی؛ هم نام درمانی).

سالک

در خراسان:

1. مقداری سریش در ماست گاو می ریزند و از آن خمیری می سازند و خمیر را روی پارچه‎‌ی آب ندیده ای پهن می‌کنند و چند روز پی در پی روی سالک می‌گذارند.
2. ریشه‌ی جادو را در آتش می اندازند و کاسه ای روی آن می‌گیرند و عرقی را که در جدار داخلی کاسه جمع می‌شود، بر سالک می‌مالند.
3. گل شب بو را می‎‌کوبند و شیره‌ی آن را با کتیرا به هم می آمیزند و روی سالک می‌مالند (شکورزاده: 256).

میخچه

در الموت میخ داغ روی آن می‎گذارند، یا رویش را خراش داده نمک می ریزند (حمیدی و دیگران: 230).
در میبد ماست روی آن می‌ریختند و گربه را وادار به لیسیدن آن می‌کردند؛ (تحقیقات میدانی مؤلف؛ نیز - هم نام درمانی).

پیسی

در اصفهان حب الغار، غافث تجویز می‌کنند (تحقیقات میدانی مؤلف؛ نیز- درمان با منشأ حیوانی).

جذام

در تهران پیوسته شوربای گوشت گاو و شلغم خام یا پخته بخورد (شهری: 5/ 423 ؛ نیز - درمان با منشأ حیوانی).

اگزما

در اردکان:

1. برگ انگوره توره (تاجریزی) را کوبیده بر محل مرض می‎مالند.
2. پوست کوکنار و گل ختمی را می‌پزند و بر محل اگزما می‎مالند، مالیدن آب هندوانه نیز مفید است (طباطبایی: 673).

کردها: روغن، باقلا، گز، برگ درخت گردو، جو، گندم و تاجریزی پیچ مصرف می‎‌کنند (صفی زاده: 179).

برافروختگی صورت

کردها برای درمان برافروختگی صورت پوست سنجد را می سوزانند و صورت را روی آتش آن می‌گیرند (همان: 111).

آبله

(- طب کودک)

دانه های چرکی

در کنگان ماده ای به نام کنجر (3) که از درختی به همین نام به دست می‌آید، روی آن می‌گذارند که چرک را می‌کشد، یا خمیر را با روغن مخلوط کرده روی آن قرار می‌دهند (شمس الدینی و رستمی: 147).

شیرکو (4)

دانه های قرمز رنگی است که در بدن پدیدار می‌شود، در بافق برای از بین بردن آن ها شیر خشت در آب خیسانده و می‌خورند (جانب اللهی، 1384: 124).

تبخال

(- کانی درمانی؛ فلز درمانی).

کهیر

در ایلام و لرستان با روش های زیر درمان می‌شود:

1. مالیدن مخلوط شاهتره با ماست بر بدن
2. شستشوی بدن با جوش شیرین رقیق و ماست
3. مالیدن سدر آب گرفته بر بدن
4. مالیدن حنا بر بدن، برای مدتی کوتاه
5. مالیدن مخلوط گل ختمی با ماست
6. خوردن پخته‌ی گیاه پرپلیک (5) (اسدیان خرم آبادی و دیگران: 261).

در خراسان شیره‌ی انگور را با اندکی خاکشیر مخلوط کرده سر می کشند و بعد از آن در آب روان غوطه می خورند (شکورزاده: 266).
در هزاوه گل ختمی را در آب خیس می کنند و در حمام به بدن بیمار می مالند، شاهتره با ماست نیز مفید است (ضیغمی: 181؛ نیز - درمان با لجن، خاک و . . . ).

سرخ شدن پوست

(- درمان با امعا و احشای حیوان)

جوش زدن

در ایرانشهر اگر در سر و صورت باشد، با سدر شستشو می دهند ولی اگر در تن باشد، پودر بچه که از یک گیاه محلی تهیه می‌شود، روی پوست بدن می ریزند (جانب اللهی، 1381: 253).

سودا یا خارش

در میبد برای خارش دست انگوره توره تجویز می‌شود (حیدریه زاده: 79).
در میر جاوه جوشاندن ازگن (جانب اللهی، 1381: 246) و عشایر بویراحمدی برای درمان امراض جلدی و زخم های آن از برگ گیاه حلپه (6) استفاده می کنند (نامه نور، ش 10 و 11)
در خراسان برای رفع خارش بدن مقداری ماست گاو و جوش شیرین و سدر به هم می آمیزند و در حمام به تن می مالند، یا قدری قره قوروت و سرکه و آب غوره به تن خویش می مالند (شکورزاده: 243).
در تهران فلوس و تمرهندی را به عنوان مسهل می خورند تا معده را سبک کنند و سپس مرهم سفید (ممزوج از موم و روغن کنجد و سفیداب قلع) می مالند و زیاد حمام می روند (شهری: 4/ 330).
در سنگسر بذر سبز یا خشک شاهتره را کوبیده با حنا مخلوط می کنند و خمیر آن را به موضع سودا می مالند، در موقع مالیدن باید شادی کنند تا اثر آن بیشتر شود (اعظمی: 57).
در هزاوه گل ختمی، ریشه‌ی کاسنی، شاهتره، برگ بید و جو را می جوشانند و آب آن را صاف می کنند و در حمام تن را با آن می شویند، عرق کاسنی را هم که خنک است، به مریض می‌دهند (ضیغمی: 163؛ نیز - خوراک درمانی).

ریزش مو

در ایلام و لرستان با روش های زیر درمان می شود:

1. خوردن جوشانده‌ی اکلیل کوهی
2. شستشو مو با قره قوروت
3. شستشوی مو با سدر
4. شستشوی مو با گل ختمی
5. شستشوی مو با پوست انار

در لرستان سر را با مخلوط گل ختمی و تخم مرغ شستشو می دهند (اسدیان خرم آبادی و دیگران: 260-261).
در ایرانشهر برای جلوگیری از ریزش و سفید شدن مو برگ درخت کنار یا سدر که دارای طبیعت سرد است می کوبند و با آن سر را می‌شویند (جانب اللهی، 1381: 252).
در خراسان اشک میم (7) به سر می مالند (شکورزاده: 270).
در گیلان سر را بند می انداختند و زفت می گذاشتند یا ماست و باروت را ترکیب می کردند و به سر می گذاشتند (پاینده: 258).

جرب

در گیلان:

1. ماست و باروت و گوگرد را ترکیب می‌کردند و به تن می‌مالیدند.
2. گوگرد قلمی و گوگرد فارس را می‌ساییدند و ترکیب می‌کردند و می‌مالیدند (پاینده: 258).

به طور کلی با مرهمی از گوگرد، کات کبود و ماست معالجه می‌کنند (پولاک: 476).

آتیشک

تاول هایی است که از بدن بیرون می‌ریزد و از آن مایعی به حالت آب تراوش می‌کند.
در اردکان با مالیدن روغن زخم درمان می‌کنند یا بچه سرکه را خشک کرده و پس از سابیدن، بر روی زخم می‌مالند (طباطبایی: 672).
کردها با پوست سماق درمان می‌کنند (صفی زاده: 182).

تاول

( - درمان با مواد لبنی )

پی‌نوشت‌ها:

1. sakarin.
2. گیاهی است علفی که در چمنزارها می روید (همان ص 123).
3. kanjar.
4. sir ku.
5. perpelik.
6. halpe.
7. اشکی که از بریدن شاخه‌های جوان تاک حاصل می‌شود.

منبع مقاله:
جانب اللهی، محمدسعید، (1390)، پزشکی سنتی و عامیانه ی مردم ایران، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ اول.