مترجم: امین حسین پور
منبع:راسخون




 

کار اصلی ناحیه‌ی بروکا ایجاد زبان معنادار است به طوریکه، شخص بتواند به طور محسوس و روان صحبت کند. ناحیه‌ی ورنیکه مسئول درک عبارت‌های ایجاد شده توسط گوینده است. ناحیه‌ی ورنیکه لزوماً در پردازش زبان درگیر است. مقاله‌ی زیر به مقایسه‌ی میان این دو ناحیه می‌پردازد.
مغز انسان با دارا بودن بیش از صد میلیارد نورون، پیچیده‌ترین عضو بدن ماست. مغز کنترل کاملی بر روی کارکردهای مختلف بدن دارد. مغز به نواحی مختلفی تقسیم شده است که وظایف خاص بدن را اجرا می‌کند. نواحی در مغز وجود دارد که آنچه را که صحبت می‌شود مورد آنالیز قرار می‌دهد و همچنین به شمرده سخن گفتن کمک می‌کند. این نواحی در زیر مورد بحث قرار گرفته است.
ناحیه‌ی بروکا و ناحیه‌ی ورنیکه که دربردارنده‌ی نورون‌های حرکتی است، واحدهای پردازش زبانی مغز می‌باشد که به درک زبان کمک می‌کند و همچنین به ما اجازه می‌دهد تا به درستی ارتباط برقرار کنیم. این ها مراکز زبان در مغز می‌باشد و کارکرد صحیح آن‌ها برای درک و سخن گفتن به هر زبانی از اهمیت برخوردار است.
هر دو ناحیه توسط راه کمانی که دسته‌ای از اعصاب است به هم متصل شده است و در آن اطلاعات پردازش شده از ناحیه‌ی ورنیکه به ناحیه‌ی بروکا باز پخش می‌شود. اجازه دهید سعی کنیم به درک بیشتری درباره‌ی تفاوت میان این دو ناحیه‌ی مغزی دست یابیم.

ناحیه‌ی بروکا در برابر ناحیه‌ی ورنیکه

کارکرد

کارکرد ناحیه‌ی بروکا اطمینان حاصل کرد از این مسئله است که سخن ادا شده توسط شنونده قابل درک باشد.
درک کردن آنچه که گوینده گفته است، وظیفه‌ی اولیه ناحیه ورنیکه است. ناحیه‌ی ورنیکه در پردازش و تفسیر کردن زبان دریافت شده از سوی گوینده درگیر است. به عبارت ساده‌تر، عمل پیچیده‌ی درک سخن توسط ناحیه‌ی ورنیکه انجام می‌شود.

موقعیت

ناحیه‌ی بروکا در لوب قدامی سمت چپ در نزدیکی قشر حرکتی اولیه واقع شده است.
ناحیه‌ی ورنیکه در لوب تمپورال سمت چپ قرار دارد و به قشر شنوایی بسیار نزدیک است. قشر شنوایی خروجی‌های آن را به ناحیه‌ی ورنیکه ارسال می‌کند.

اهمیت

ما تنها در صورتی می توانیم به گونه ای معنادار سخن بگوییم که ناحیه ی بروکا به در درستی کار کند. ادا کردن کلمات درست وظیفه ی اصلی این قسمت از مغز است.
مسئولیت ناحیه ی ورنیکه این است که باعث می شود زبانی را که می شنویم، درک کنیم. ناحیه ی ورنیکه لزوماً به ما اجازه می-دهد عبارت های ایراد شده توسط گوینده را بفهمیم.

اختلال

Broca's aphasia، در این شرایط بیمار نمی تواند به صورت روان صحبت کند. به عبارت ساده تر، فرد در ایجاد ارتباط به صورت شفاهی و لفظی یا از طریق نوشتن دچار مشکل می شود. پس علی رغم آگاه بودن از آنچه که باید صورت بگیرد، بیمار قادر نیست خود را اظهار کند. او به صورت معنادار سخن می گوید ولی نه به صورت پیوسته. بسیاری از اوقات عبارت های آن ها دارای اشکالات دستوری فراوانی است. سخن گفتن کُند، مکی دار و با وقفه های طولانی میان واژه ها همراه است. پس حتی اگر زبان گوینده قابل شنیدن هم باشد، بیمار در موقعیتی نیست که بتواند آن را درک کند. همچنین، حتی اگر سخن بیمار شمرده هم باشد، ایجاد حس در شنونده بسیار دشوار است. مهارت های نوشتاری نیز ضعیف است.

خروجی

خروجی ناحیه ی بروکا به سمت قشر حرکتی می رود که حرکت لب ها و زبان را تنظیم می کند. حرکات لب ها و زبان با هر ورودی ارسال شده توسط ناحیه ی بروکا به قشر حرکتی هماهنگ می شود.
خروجی ناحیه ی ورنیکه به ناحیه ی بروکا می رود. پس، سخن ادا شده همگام با خروجی ناحیه ی ورنیکه می باشد.