محدوديت و آزادي
بعضي والدين با محبّت، كودكان خود را آزاد مي‏گذارند و بعضي ديگر همراه، با محبّت، كودكان خود را در محدوديت نگه مي‏دارند.فرزندانِ آزاد گذارده، غالبا فعّال، اجتماعي و مستقل هستند، نسبت به ديگران محبّت دارند، خصومتي به خود و اطرافيان خود نشان نمي‏دهند. گاهي احتمالاً كمي پرخاشگر و جاه طلب مي‏شوند ـ به خصوص در منزل ـ ولي در واقع اين حالات در نتيجه احساس ايمني و عدم وجود پاسخ‏هاي نامطلوب از سوي والدين است و نشانه عصبانيت و ناكامي دائمي يا دروني نيست، گرچه ظاهرا كودكانِ آزاد گذارده شلوغ و پرفعّاليت هستند، ولي جنبه‏هاي قوي شخصيّت آنها؛ مانند اعتماد به نفس، دوستي، احساس استقلال و تمايل براي تسلط بر محيط، نكات ضعف آنها را از ميان مي‏برد.
والدين با محبّت و محدود كننده، كودكانشان معمولاً در روابط خود با همسالانشان قدرت طلبي ندارند. متكي بودن و خصومت، از ديگر خصوصيات اين اطفال است. محدوديت در شش تا ده سالگي ايجاد حالت اتكايي و رفتار پرخاشگرانه شديد نسبت به مادر مي‏كند. اگر محبّت والدين به ميزان كافي باشد حالات عصبي و رفتارهاي غير عادي در كودكان به وجود نمي‏آيد، ولي محدوديت والدين، سبب مي‏شود كه كودك اتكاي بيشتر، فرمانبرداري، ادب، ناپرخاشگري و عدم تمايل براي رقابت با همسالان و به طوركلي،استقلال‏فردي‏كمتري‏نشان‏مي‏دهد.
متأسفانه، والديني وجود دارند كه كودكان خود را از محبّت سيراب نمي‏كنند و رابطه‏اي خصمانه با كودكان خود برقرار مي‏كنند. بعضي از اين والدين، همراه با رابطه خصمانه، براي كودكان خود محدوديت نيز قائلند، ولي بعضي ديگر، رابطه خصمانه با كودكان خود دارند، ولي كودكان خود را آزاد مي‏گذارند.
رسول خدا(ص) در اين باره به حضرت علي(ع) مي‏فرمايند: «؛5 نفرين الهي و دوري از فيض خداوند متعال بر والديني كه فرزند خويش را به عصيان و آزار خودشان وادارند و باعث قطع رابطه محبّت شوند.»