مفهوم زينت و زيبايى در قرآن
نويسنده:امير ميرابى
منبع:روزنامه جوان
زينت كه به عنوان يكى از پايه هاى تصويرى هنر اسلامى ارزيابى شده است وسيله يا بيانى تصويرى است براى شرافت بخشيدن به ماده، سطح، رنگ، خط، حجم و آجر، گل، خشت و … تا به افق هاى برتر اعتلا يابند و رنگ و هويت معنايى و نهايتا شخصيت فوق طبيعى بيابند و معنوى و الوهى شوند. هنر اسلامى به پيروى از قرآن، با ديدى الهى، همه چيز را زينت مى داند تا اين شرافت بخشى به ماده را تكميل كند.(اناجعلنا ما على الارض زينه لها )«در حقيقت، ما آنچه را كه بر زمين است، زيورى براى آن قرار داديم.»(كهف‎/۷)
در كتاب آسمانى زينت به چند معنا آمده كه مستقيما هنر اسلامى را تحت تاثير قرار مى دهد: زينت در معنايى كاملا ملموس و غيررمزى مثل (خذوازينتكم عند كل مسجد) «هنگام حضور در هر مسجدى، زينت را آرايه خود گردانيد.»(اعراف‎/۳۱)
از ديدگاه الهى، مثل (اناجعلنا على الارض زينة لها لنبلوهم ايهم احسن عملا) در حقيقت، ما آنچه را كه بر زمين است، زيورى براى آن قرار داديم تا آنان را بيازماييم كه كدام يك از ايشان نيكوكارترند.(كهف‎/۷)
اين معنا بسيار فراگير و نشان دهنده اين حقيقت است كه هر آنچه در هستى است مى تواند زينت تلقى شود تا رفتار انسانى نسبت به آن سنجيده گردد.
زينت شيطانى با كاربرد اجتماعى يا روانشناختى: (ربنا انك آتيت فرعون و ملاه زينة و اموالا فى الحياة الدنيا ربنا ليضلوا عن سبيلك) پروردگارا، تو به فرعون و اشرافش در زندگى دنيا، زينت و اموال داده اى، پروردگارا، تا (خلق را) از راه تو گواه كنند.(يونس‎/۸۸)
(وزين لهم الشيطان اعمالهم) و شيطان كارهايشان را در نظرشان بياراست.(عنكبوت‎/۳۸)

زينتى زيبايى آفرين

زينت وسيله اى است براى زيبا كردن و تلطيف هستى و ايجاد آن حس زيباشناسى كه ميل عروج را به انسان اهدا مى كند.
(وزينا السماء الدنيا بمصابيح) و آسمان(اين) دنيا را به چراغ ها آذين كرديم و آن را نيك نگاه داشتيم(فضلت‎/۱۲)
زينت در هنر اسلامى، برخلاف نظر مستشرقين كه فقط آن را وسيله زيباتر شدن دانسته اند، داراى هويت رمزى و نمادى است كه حقيقت را برملا مى كند و البته چون اين حقيقت در اوج و آرمان گرايانه است واجد عنصر زيباشناختى نيز هست. زيبايى ها هرچند زاييده دست بشر و محصول فكر و ذوق او باشد از ديدگاه اسلام مطلوب و جايز است، به استناد مدلول اين آيه شريفه كه مى فرمايد: (و هوالذى سخرالبحر لتاكلوا منه لحما طريا و تستخر جوامنه عليه تلبسونها و…) و او خدايى است كه شما را بر دريا مسلط كرد تا گوشت تازه از آن بخوريد و وسايل زينت را كه مى پوشيد از آن بيرون آوريد …(نحل‎/۱۴)
و عجيب تر آن كه خداوند محروم ساختن مردم را از زيبايى ها مورد نكوهش قرار مى دهد.
(قل من حرم زينة الله التى اخرج لعباده و …) اى پيامبر، بگو به آنان، كيست كه زينت خداوندى را براى بندگانش( از جهان طبيعت) برآورده تحريم كرده است.(اعراف‎/۳۲)

زيبايى از نظر اسلام

الف ـ زيبايى خداوند

۱- (ان الله جميل يحب الجمال و يحب ان يرى اثر نعمة على عبده) خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد و دوست دارد كه نمود نعمتش را در بنده اش ببيند.
۲- اى صاحب جلال و جمال.
۳- (و لا تحجب مشتاقيك عن النظر الى جميل رويتك) خداوندا، مشتاقان خودت را از نظر به ديدار زيبايت محروم نساز.
(و انت البهى فى جمالك) پروردگارا، تويى ذاتى با فروغ اعلى در جمال خود.

زيبايى هاى مورد توجه و عنايت خداوند

۱- زيبايى ستارگان در آسمان «ما آسمان را با زينت ستارگان آراستيم.» (صافات‎/۶)
۲- زيبايى اعضا و جوارح و صورت انسان
«قطعا ما انسان را در بهترين تركيب و يا در نيكوترين اعضا و اجزاى برپا دارنده او آفريديم.»(تين‎/۴)
«و صورت شما را كشيد و اين صورت گرى را زيبا و نكو انجام داد.»(غافر‎/۹۴)
۳- زيبايى حيوانات
«و براى شماست در آن جانداران منظره زيبا كه در شامگاهان آنها را به جايگاه هاى خود برمى گردانيد و صبگاهان كه آنها را به چرا مى بريد.»(نحل‎/۶)
۴- زيبايى مناظر طبيعى
«و زمين را مى بينى كه خشك و پژمرده است و هنگامى كه آب به آن فرستاديم به حركت و اهتزاز در مى آيد و مواردى در آن سر مى كشند و از هر نوع جفت نباتات و درختان تعجب انگيز(سرورانگيز) مى روياند.»(حج‎/۵)
«… و براى شما از آسمان، آبى فرستاديم و به وسيله آن آب باغ هاى سرورانگيز و تعجب آور رويانديم.»(نمل‎/۶۰)
۵- زيبايى معقول
اكنون مى خواهيم به يك تقسيم بندى ديگر در مورد زيبايى اشاره كنيم. در اين تقسيم زيبايى را به دو قسم ديگر محسوس و معقول تقسيم بندى خواهيم نمود. هر چند زيبايى شناسان غربى تاكنون در اين مورد به بحث نپرداخته اند و معقولات را به دلايلى در طبقه بندى زيبايى شناسانه دخيل ندانسته اند اما بر اين عقيده ايم كه روح هم براى خودش زيبايى هايى دارد چرا كه معتقديم هر امر زيبايى، خواه محسوس باشد يا معقول، «لذت» عنصر بسيار مهم درون ذاتى است و اگر بخواهيم منصفانه در اين باب نظر بدهيم خواهيم پذيرفت كه همچنان كه انسان از روبه رو شدن با زيبايى هاى محسوس در خودش احساس لذت مى كند چه بسيار بيشتر از دريافت زيبايى هاى معقول لذت مى برد.
همان طور كه چشم انسان از ديدن مناظر طبيعى لذت مى برد و از تماشاى آسمان پرستاره سير نمى شود زيبايى وجود يك انسان پاك ما را بيش از آن مبهوت و مستفرق در زيبايى خود خواهد كرد. اكنون درمى يابيم كه بسيارى از زيبايى شناسان از چه امر مهمى غفلت ورزيده اند. حذف زيبايى معقول از مباحث زيبايى شناسى مساوى است با بى روح كردن زيبايى.
هنر شيطانى كه زيبايى را دست مايه تحريف قرار داده تا آن جا زيبايى را مقبول مى داند كه بتواند از آن زيبايى به نفع آزمندى هاى خويش استفاده برد. از همين رو مباحث زيبايى شناسى معقول زيبايى شيطانى جايگاهى ندارد.
با توجه به آنچه ذكر كرديم مى پردازيم به اصل مطلب: زيبايى آرمان هاى معقول در بسيارى از آيات الهى اخلاق و ارزش هاى انسانى به عنوان مباحث زيبايى شناسى مطرح شده اند كه ما به ذكر نمونه هايى از اين آيات به بحث و بررسى اجمالى آنها خواهيم پرداخت.
۱- «… و روز رستاخيز قطعا فرا مى رسد. با عفو و بخشش زيبا از لغزش هاى مردم درگذر.»(حجره‎/۸۵)
عفو و بخشش زيباست كه بدون من و با وجود قدرت بر آن عمل صورت گيرد. اين گونه زيبايى ها جايگاهى در زيبايى شيطانى ندارد اما در زيبايى شناسى الهى ضمن آن كه نوعى تعليم و تربيت نيز در آن نهفته است ذوق و احساس زيباجويى آدمى را نيز تحريك مى كند. اين همان زيبايى است كه به قول آقاى محمدتقى جعفرى اگر حيات يك انسان را نيارايد طعم هيچ نوع زيبايى برونى را نخواهد چشيد و به طور كلى مى توان گفت: انسان آراسته به حيات معقول بر مبناى آرمان هاى معقول است كه مى تواند معنا و حقايقى عميق و اصيل از زيبايى هاى عينى را دريابد.
۲- «ولى خداوند متعال ايمان را به دل هايتان محبوب نموده و ايمان را در دل هاى شما به زيبايى آراست و كفر و فسق و معصيت را براى شما زشت و كراهت بار ساخت.»(حجرات‎/۷)
روحى كه به زيبايى آراسته گردد در حد اعلايى زيباست. چنين كسى به هر كجاى عالم بنگرد رخ زيباى محبوب خويش ببيند:
به دريا بنگرم دريا ته وينم
به صحرا بنگرم صحرا ته وينم
به هر جا بنگرم كوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا ته وينم
۳- شكيبايى نما، شكيبايى زيبا
حالت تحمل و بردبارى در راه اهداف والاى زندگى هيچ گونه نمود نقاشى و ترسيمى و منظر طبيعى ندارد ولى از آن زيبايى برخوردار است كه هرگونه زيبايى را معنا و محتوا مى بخشد. با توجه به آياتى كه در بحث ما مورد اشاره قرار گرفت. دانستيم كه زيبايى چه محصول دست صانع باشد و چه ساخته دست بشر(مصنوعى) باشد و اعم از اين كه زيبايى محسوس باشد يا معقول مورد توجه خداوند متعال بوده و محبوب و مطلوب زيبايى شناسان اسلامى است. آنچه از ديدگاه اسلام مورد نكوهش قرارگرفته آن است كه براى پوشاندن واقعيات و توجيه پليدى ها باشد. زيرا زيبايى و آرايش ظاهرى آن به جهت جاذبه اى كه دارد مى تواند حقيقت و واقعيت را تحت الشعاع خويش قرار داده و به استخدام زشتى ها و پليدى ها درآيد. از همين رو اسلام در كنار طرح مباحث زيبايى شناسى هشدارها و اندرزهايى نيز داده است تا مبحث زيبايى از زيبايى نمايى تفكيك شود.

منابع:

۱- قرآن، ادب و هنر
2- حکمت و هنر اسلامی
3- سینما از نگاه اندیشه