دو حرفى پردردسر
دو حرفى پردردسر
نويسنده:نيوشا ميربابايى
منبع:sharghnewspaper.ir
منبع:sharghnewspaper.ir
تنها دو حرف. كه با اين وجود بلند گفتن آن براى خيلى ها سخت تر از گفتن جملات متعدد است، جملاتى مثل خواهش مى كنم، خوشحال مى شوم، چه كارى بايد انجام دهم، افتخار مى دهيد و خلاصه تكرار جملات كليشه اى كه تعداد حرف هايش بى شك چند برابر حروف به كار گرفته شده در «نه» است! اغلب ما از گفتن اين دو حرف ساده پرهيز مى كنيم و خود (و احتمالاً چندين و چند نفر بى گناه ديگر) را با يك مجموعه طولانى از دردسرها و مشكلات ناشى از نگفتن همين «نه» ساده روبه رو مى سازيم. به عبارت ديگر پشت اين مانع به ظاهر كوچك موفقيت در جا مى زنيم، و كلى فرصت و امكان بزرگ و كوچك را از خودمان مى گيريم. خيلى از ما طورى بزرگ شده ايم كه دائماً سعى مى كنيم ديگران را راضى و خوشحال نگه داريم و با نگفتن اين كلمه دو حرفى نيز فداكارانه و اغلب ساده لوحانه با تصور اينكه داريم ديگران را خوشحال مى كنيم خود را گرفتار عواقب و پيامدهاى سنگين نگفتن نه يا همان گفتن بله نابجا، مى كنيم. در صورتى كه مى توانيم راه هاى ديگرى را براى راضى نگه داشتن و خوشحال كردن ديگران انتخاب كنيم.
به هر حال اگر شما هم از بله گفتن هاى نابجا (يعنى از همان عوارض ناشى از نه نگفتن ها)، خسته شده و به زبان ساده مى خواهيد نه گفتن را تجربه كنيد، خوب است قبل از پاسخ دادن به درخواست هاى ديگران اين موارد را در گوشه و كنار ذهنتان داشته باشيد:
وقتى كسى از شما درخواستى مى كند، هميشه مى توانيد از او چند لحظه اى براى فكر كردن زمان بخواهيد، و در اين زمان تمام جوانب موضوع را در نظر بگيريد. مى توانيد از روش سئوال سازى كوتاه در مورد مسئله اى كه با آن مواجه شده ايد كمك گرفته و از خود سئوالات روشنى بپرسيد و جواب ها را هم به همان روش در ذهن خود به تصوير بكشيد. اين سئوال و جواب ها شما را به نتايج حاصل از انجام يا عدم انجام درخواست صورت گرفته، نزديك تر مى كند.
در مرحله بعد اگر به اين نتيجه رسيديد كه گفتن نه بهترين پاسخ، در شرايط موجود است پس با خيال راحت (البته به روشى درست) نه بگوييد و از گفتن آن نگران نباشيد.
در هنگام گفتن كلمه «نه» مستقيم در چشم طرف مقابل نگاه كنيد، و با صدايى واضح و بلند نه بگوييد، حتى با حركت سر موضوع را كاملاً تاكيد كنيد.
يادتان باشد، اگر بله را در حالى كه مى خواهيد نه بگوييد به زبان بياوريد، علاوه بر اينكه از موضع راستى خارج شده ايد، حسى از بى ميلى و سنگينى براى انجام آنچه عهده دار انجامش شده ايد را نيز خواهيد داشت، پس فشارهاى مضاعفى را هم در طول انجام عمل متحمل مى شويد. اين همان قيمتى است كه شما براى نگفتن يك نه ساده مجبوريد بپردازيد. (البته اين تازه فقط بهاى ظاهرى موضوع است چون خلاصه بى صداقتى از موضع راستى خارج است و ناراستى را هم كه خودتان مى دانيد چه بلاها بر سر آدم مى آورد!!!)
اگر مى خواهيد به كسى كه در حال حاضر تحت فشار موارد مختلفى قرار دارد نه بگوييد بهتر است اين نه گفتن بسيار صميمانه، نرم و ساده و در عين حال همراه با پاسخى از سر همدلى بوده و به شكلى باشد كه حداقل اگر فشار او را كم نمى كند، افزايش هم ندهد. سعى كنيد در چنين مواقعى به راه حل هاى ديگرى هم فكر كنيد. براى مثال به دوستتان كه از شما مى خواهد كودكش را نگه داريد تا به دكتر برود، مى توانيد بگوييد نه! لطفاً مرا ببخش. مى دانم كه پيدا كردن فرد ديگرى برايت سخت است اما من كار مهمى دارم و به كسى قول داده ام، بيا با هم فكر كنيم شايد بتوانيم كس ديگرى را پيدا كنيم، مثلاً همسايه تان چطور است؟! مى خواهى من با او صحبت كنم؟!
يادتان باشد، كه اولين كلمه نه باشد. يعنى جمله خود را با اين كلمه دو حرفى شروع كنيد. اين كار موضوع را در طول گفت وگو ساده تر مى كند پس به جاى اينكه از ابتدا سعى كنيد به بيراهه بزنيد و آسمان و ريسمان ببافيد خيلى ساده از همان اول نه بگوييد.منظور اين است كه اگر واقعاً بهترين پاسخ «نه» است پس همين كلمه را ادا كنيد و به روش هاى متفاوت و دردسرساز آن روى نياوريد؛ روش هايى نظير روش «محبوب بمانم». در اين روش فرد با اينكه مى خواهد نه بگويد اما تمام تلاش خود را نيز به كار مى برد تا مبادا از محبوبيت اش در نزد طرف مقابل كم شود. در اين روش كه خيلى هم شايع است نه گفتن معمولاً با معذرت خواهى و توجيهات پياپى و تعارفات كلامى صورت مى گيرد، همراه با يك رشته طولانى از من من كردن هاى مكرر و اداى كلماتى مانند: نمى دانم چه بايد بگويم، عذر تقصير مرا بپذيريد، واقعاً شرمنده ام، معذرت مى خواهم، در فرصتى ديگر جبران مى كنم و... خلاصه كلى كلمات قلمبه و تغيير رنگ و خم و راست شدن و وجدان درد و از اين جور چيزها از علائم اوليه آن است. بعضى از روش هاى نه گفتن خيلى نامناسب اند. نه گفتن هايى از قبيل: ديوانه شده اى، چه شوخى بى مزه اى و... يا شكلى از نه گفتن كه معمولاً با نوعى حمله و تهاجم و گاهى اهانت به فرد درخواست كننده همراه است نظير تو اصلاً نمى فهمى، حتى شرايط را هم درك نمى كنى، اگه فقط كمى فكر مى كردى هرگز چنين درخواستى را نمى كردى، خوب معلوم است كه من هرگز وقتم را براى انجام كار بى اهميتى مثل اين هدر نمى دهم. يا باز هم مثل هميشه در خواست هاى نابجا، يك كم فكر كن جانم! و... بنابراين بهتر است از همان نه صادقانه استفاده كنيم، پس براى تمرين و در ابتدا توصيه مى كنم از نه گفتن به چيزهاى كوچك شروع كنيد . مثلاً: وقتى به شما پيشنهاد خريد چيزى كه مورد نيازتان نيست مى شود .به تلفنى كه درست وسط ساعت استراحت شما زنگ مى زند. حتى درخواست تست كننده عطر در فروشگاه هم مى تواند فرصت خوبى براى تمرين نه گفتن را در اختيارتان قرار دهد. پس اين فرصت ها را از دست ندهيد. نه گفتن را به عنوان يك پروژه براى خودتان اجرايى كنيد.
به هر حال اگر شما هم از بله گفتن هاى نابجا (يعنى از همان عوارض ناشى از نه نگفتن ها)، خسته شده و به زبان ساده مى خواهيد نه گفتن را تجربه كنيد، خوب است قبل از پاسخ دادن به درخواست هاى ديگران اين موارد را در گوشه و كنار ذهنتان داشته باشيد:
وقتى كسى از شما درخواستى مى كند، هميشه مى توانيد از او چند لحظه اى براى فكر كردن زمان بخواهيد، و در اين زمان تمام جوانب موضوع را در نظر بگيريد. مى توانيد از روش سئوال سازى كوتاه در مورد مسئله اى كه با آن مواجه شده ايد كمك گرفته و از خود سئوالات روشنى بپرسيد و جواب ها را هم به همان روش در ذهن خود به تصوير بكشيد. اين سئوال و جواب ها شما را به نتايج حاصل از انجام يا عدم انجام درخواست صورت گرفته، نزديك تر مى كند.
در مرحله بعد اگر به اين نتيجه رسيديد كه گفتن نه بهترين پاسخ، در شرايط موجود است پس با خيال راحت (البته به روشى درست) نه بگوييد و از گفتن آن نگران نباشيد.
در هنگام گفتن كلمه «نه» مستقيم در چشم طرف مقابل نگاه كنيد، و با صدايى واضح و بلند نه بگوييد، حتى با حركت سر موضوع را كاملاً تاكيد كنيد.
يادتان باشد، اگر بله را در حالى كه مى خواهيد نه بگوييد به زبان بياوريد، علاوه بر اينكه از موضع راستى خارج شده ايد، حسى از بى ميلى و سنگينى براى انجام آنچه عهده دار انجامش شده ايد را نيز خواهيد داشت، پس فشارهاى مضاعفى را هم در طول انجام عمل متحمل مى شويد. اين همان قيمتى است كه شما براى نگفتن يك نه ساده مجبوريد بپردازيد. (البته اين تازه فقط بهاى ظاهرى موضوع است چون خلاصه بى صداقتى از موضع راستى خارج است و ناراستى را هم كه خودتان مى دانيد چه بلاها بر سر آدم مى آورد!!!)
اگر مى خواهيد به كسى كه در حال حاضر تحت فشار موارد مختلفى قرار دارد نه بگوييد بهتر است اين نه گفتن بسيار صميمانه، نرم و ساده و در عين حال همراه با پاسخى از سر همدلى بوده و به شكلى باشد كه حداقل اگر فشار او را كم نمى كند، افزايش هم ندهد. سعى كنيد در چنين مواقعى به راه حل هاى ديگرى هم فكر كنيد. براى مثال به دوستتان كه از شما مى خواهد كودكش را نگه داريد تا به دكتر برود، مى توانيد بگوييد نه! لطفاً مرا ببخش. مى دانم كه پيدا كردن فرد ديگرى برايت سخت است اما من كار مهمى دارم و به كسى قول داده ام، بيا با هم فكر كنيم شايد بتوانيم كس ديگرى را پيدا كنيم، مثلاً همسايه تان چطور است؟! مى خواهى من با او صحبت كنم؟!
يادتان باشد، كه اولين كلمه نه باشد. يعنى جمله خود را با اين كلمه دو حرفى شروع كنيد. اين كار موضوع را در طول گفت وگو ساده تر مى كند پس به جاى اينكه از ابتدا سعى كنيد به بيراهه بزنيد و آسمان و ريسمان ببافيد خيلى ساده از همان اول نه بگوييد.منظور اين است كه اگر واقعاً بهترين پاسخ «نه» است پس همين كلمه را ادا كنيد و به روش هاى متفاوت و دردسرساز آن روى نياوريد؛ روش هايى نظير روش «محبوب بمانم». در اين روش فرد با اينكه مى خواهد نه بگويد اما تمام تلاش خود را نيز به كار مى برد تا مبادا از محبوبيت اش در نزد طرف مقابل كم شود. در اين روش كه خيلى هم شايع است نه گفتن معمولاً با معذرت خواهى و توجيهات پياپى و تعارفات كلامى صورت مى گيرد، همراه با يك رشته طولانى از من من كردن هاى مكرر و اداى كلماتى مانند: نمى دانم چه بايد بگويم، عذر تقصير مرا بپذيريد، واقعاً شرمنده ام، معذرت مى خواهم، در فرصتى ديگر جبران مى كنم و... خلاصه كلى كلمات قلمبه و تغيير رنگ و خم و راست شدن و وجدان درد و از اين جور چيزها از علائم اوليه آن است. بعضى از روش هاى نه گفتن خيلى نامناسب اند. نه گفتن هايى از قبيل: ديوانه شده اى، چه شوخى بى مزه اى و... يا شكلى از نه گفتن كه معمولاً با نوعى حمله و تهاجم و گاهى اهانت به فرد درخواست كننده همراه است نظير تو اصلاً نمى فهمى، حتى شرايط را هم درك نمى كنى، اگه فقط كمى فكر مى كردى هرگز چنين درخواستى را نمى كردى، خوب معلوم است كه من هرگز وقتم را براى انجام كار بى اهميتى مثل اين هدر نمى دهم. يا باز هم مثل هميشه در خواست هاى نابجا، يك كم فكر كن جانم! و... بنابراين بهتر است از همان نه صادقانه استفاده كنيم، پس براى تمرين و در ابتدا توصيه مى كنم از نه گفتن به چيزهاى كوچك شروع كنيد . مثلاً: وقتى به شما پيشنهاد خريد چيزى كه مورد نيازتان نيست مى شود .به تلفنى كه درست وسط ساعت استراحت شما زنگ مى زند. حتى درخواست تست كننده عطر در فروشگاه هم مى تواند فرصت خوبى براى تمرين نه گفتن را در اختيارتان قرار دهد. پس اين فرصت ها را از دست ندهيد. نه گفتن را به عنوان يك پروژه براى خودتان اجرايى كنيد.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}