دعا هر جا، همیشه
دعا يكي از وسايل ارتباط بندگان با خدا است، دعا خود يكي از مهم‌ترين عبادت‌ها به شمار مي‌رود، دعا‌به روح انسان تعالي مي‌بخشد و آن را روحاني مي‌كند. دعا زمزمه اولياي خدا است، دعا در ميان گذاشتن‌خواهش‌ها و ميل‌ها با محبوب واقعي است. خداي سبحان همه را به دعا و نيايش فرا خوانده و وعده اجابت داده‌است. قرآن مي‌فرمايد: "‌هنگامي كه بندگان من از تو درباره من سؤال مي‌كنند (‌بگو) من نزديكم دعاي دعا كننده را‌به هنگامي كه مرا مي‌خواند پاسخ مي‌گويم"([18]). دعا در خواست بسيار كوچك از بي‌نهايت بزرگ است. رسول‌خدا(ص) فرمود: "‌افضل العبادهْْ الدعا؛ ‌با فضيلت‌ترين عبادت‌ها دعا است".([19])

1- تمام وجود انسان مظهر خواستن و دعا باشد. قرآن مي‌فرمايد: آيا كسي كه دعاي مضطر را اجابت مي‌كند و‌گرفتاري را بر طرف مي‌سازد.([20]) (‌او بهتر است يا اين بت‌هاي ناتوان).
2- معرفت و شناخت خداوند؛يعني ايمان به اين كه رحمت خداوند بي منتها است و او بر همه چيز قادر است‌و از ناحيه او هيچ منعي از فيض نيست و درگاه الهي به روي هيچ بنده‌اي بسته نيست و هر قصوري باشد از ناحيه‌بنده است. رسول خدا(ص) فرمود: خداوند عزوجل مي‌فرمايد: "‌هر كس مرا بخواند و بداند كه نفع و ضرر‌بدست من است اجابت مي‌كنم([21])".
3- روح و دل پاك و صاف باشد.امام صادق(ع) فرمود: مبادا از خدا تقاضايي كنيد مگر اين كه نخست حمد و‌ثناي الهي را بجا آورد، و صلوات بر پيامبر و آل او بفرستد، بعد به گناه خود نزد خدا اعتراف كند (‌توبه نمايد)‌سپس دعا كنيد"([22]).
4- رسول خدا(ص) فرمود: "از مال حلال استفاده كند و خوراك و پوشاكش حلال باشد.‌هر كس دوست دارد‌دعايش مستجاب گردد بايد كسب و خوراكش حلال باشد".([23])
5- با حضور قلب دعا كند. رسول ا‌لله(ص) فرمود: "‌بدانيد خداوند دعاي دل غافل را نمي‌پذيرد"([24]) براي دعا‌آدابي هم در كتاب‌هاي دعا ذكر شده است.([25]) در روايات اوقاتي براي ا ستجابت دعا ذكر شده است: 1- بعد از‌نمازهاي واجب 2- هنگام نزول باران 3- وقت سحر 4- موقع افطار.([26])

پی نوشت:

[18]. بقره (2) آيه 186.
[19]. كنزالعمال، ج 2، ص 64، حديث شماره 3134.
[20]. نمال (27) آيه 62.
[21]. محمد محمدي‌ري‌شهري، ميزان الحكمهْْ ‌، ماده، دعا شماره 5588.
[22]. تفسير نمونه، ج 1، ص 643.
[23]. محمدي‌ري‌شهري، ميزان الحكمه، ماده‌دعا، شماره 5598.
[24]. همان، شماره 5606.
[25]. براي اطلاع بيشتر ر.ك: اسدا‌لله حيدري، لذت حضور.
[26]. بحارالانوار، ج 82، ص 321، تفسير نمونه، ج 25، ص 174 و محمدي‌ري‌شهري، ميزان الحكمهْْ ماده و صوم.