گردآوری و تدوین: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت




 

برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)

1- توجه به خطوط اصلی انقلاب

شما الآن قبل از مسائل اصولی به مسائل فرعی پرداخته‌اید. مسائل اصولی، ما الآن در بین داریم؛ تا آن مسائل اصولی حل نشود مسائل فرعی حل نخواهد شد. این مسائل به آن می‌ماند که، در آن وقتی که ما همه با هم برای شکستن سد محکم خارجیها و عمال آنها فریاد می‌زدیم، شما حرف درست شدن دانشگاه یا درست شدن حوزه‌ها را بزنید! [این حرف] در آن وقت بی‌موقع بود، حالا هم همین‌طور. شما الآن گرفتار مسائلی هستید که اگر آن مسائل حل نشود، این مسایل حل نخواهد شد. شما الآن گرفتار انحرافاتی هستید که دامن می‌زنند و می‌خواهند مملکت ما را منحرف کنند و باز به حال سابق برگردانند. تا این انحراف و این خیانتها منقطع نشود و از بین نرود مسائل فرعی اصلاح نمی‌شود. شما الآن این مسائلی را که گفتید و طرح کرده‌اید، این برای وقتی است که ما بر اجانب غلبه پیدا کرده باشیم و آنها را عقب رانده باشیم. ما الآن در بین راه هستیم. (1)
مسائل اصلی را الآن باید ملاحظه بکنیم. الآن گرفتاریهایی ما داریم، همه داریم نه این‌که شما تنها دارید، نه این‌که دانشگاهی گرفتاری دارد، همه گرفتاری دارند؛ لکن امروز روزی نیست که ما طرح گرفتاریها را بکنیم. امروز روزی است که ما این مسائل اصولی را جلو ببریم که یک حکومت مستقری به کار بشود و مجلسی تحقق پیدا بکند از خود مردم و حکومت مستقری از خود مردم تحقق پیدا بکند. آن وقت برویم سراغ این مسائل که مسائل بعدی است. الآن همه شما - خودم و همه شما - مسؤول هستیم، مسؤول خدا هستیم، مسؤول ملت هستیم، مسؤول نسلهای آتیه هستیم. ما دستمان الآن به جایی رسیده است که می‌توانیم کار بکنیم. (2)
این عمال خارجی - مهلت نمی‌دهند؛ اینها نمی‌گذارند که یک مهلتی پیدا بشود و اشخاص متفکر کارها را انجام بدهند. اینها با صورت مختلف، با تبلیغات سوء مانع هستند از این‌که آرامش پیدا بشود، و تا آرامش پیدا نشود هیچ اصلاحی امکان ندارد؛ تا آرامش پیدا نشود کارخانه‌های ما به راه نمی‌افتد؛ تا آرامش پیدا نشود کشاورزی ما اصلاح نمی‌شود؛ تا آرامش نشود فرهنگ ما اصلاح نمی‌شود؛ تا آرامش نباشد روحانی ما اصلاح نمی‌شود. این مسائل را الآن طرح کردن جز این‌که یک تفرقه‌ای بیندازید چیزی نیست. مسأله اصلی را جلو بیندازید. (3)
قضیه انقلابات هم این‌طوری است که وقتی که همه داریم با هم حرکت می‌کنیم که آن سد را بشکنیم، خسته نمی‌شویم؛ سستی پیدا نمی‌شود؛ هرچه جلو می‌رویم قویتر می‌شویم. وقتی که رسیدیم به یک جایی که سد را شکستیم و اعتقادمان این شد که الحمدلله پیروز شدیم، آن وقت برمی‌گردیم سراغ این‌که زاغه‌نشینان وضعشان چه جوری است؛ اداره‌ایها وضعشان چه جوری است؛ ارتشیها وضعشان چه جوری است؛ مردم کوچه و بازار را باید چه کرد؛ مدارس را باید چه کرد. اینها برای این است که ما خودمان را پیروز فرض کردیم، حالا برمی‌گردیم به مسائل خودمان. اما اگر ما همین معنا را درست دقت کنیم، پیروزی ما در آن وقتی است که آن مسائل اصلی ما لااقل درست تحقق پیدا بکند. از مسائل اصلی ما یکی‌اش تحقق پیدا کرده و آن رفراندم برای جمهوری اسلامی است؛ اما قانون اساسی که اساس یک مملکت است و بعد هم مجلس شورا که باید باشد در یک مملکتی، رئیس جمهور باید باشد، این مراحل باز برایمان مانده است. اگر بنا باشد که ما حالا به خیال خودمان پیروز شده باشیم، آن وقت من که طلبه هستم بروم سراغ طلبگی خودم، و شما آقایان هم بروید هر کدام سراغ کارهای خودتان، گرفتاریهای خودتان؛ این مسائل اصلی ممکن است یک وقت خلل به آن وارد بشود و خطرناک است. (4)
ما می‌خواهیم یک مملکتی باشد اسلامی، اشخاصی که اداره می‌کنند این مملکت را اعتقاد به اسلام داشته باشند و اسلام مبنای اعمالشان باشد؛ نه اشخاصی که به اسلام خیلی توجه ندارند. اینها باید تصفیه بشوند. لکن ما حالا برای مصالحی عجالتاً این مطلب را مسکوت‌عنه گذاشته‌ایم. و در عین حال که می‌دانیم بعضی افراد افراد غیرصالح هستند و در خصوص شرکت نفت هم به من اطلاعاتی داده‌اند که روی یک روابطی مسائل دارد پیش می‌رود - لکن من باز در این باب سکوت کردم که عجالتاً این مسائل اصلی‌مان حل بشود. بعد از این‌که این مسائل اصلی حل شد، آنها آسان است؛ خیلی مشکل نیست. آنها یک روز تصفیه می‌شوند. بزرگ و کوچکشان تصفیه می‌شوند. من امیدوارم که ان‌شاءالله آن که ما می‌خواهیم، که یک رژیم اسلامی با همه محتوای اسلامی [...] نه این‌که فقط لفظ اسلام باشد و عمل طاغوتی! الآن در بعضی از جاها لفظ اسلام است. همین گفته می‌شود اسلام. (5)

راهبردهای تصریحی:

1- لازمه‌ی حل مسائل فرعی حل شدن مسائل اصلی است.
2- می‌بایست در طرح مسائل و مشکلات، زمان و مکان طرح گرفتاریها را در نظر داشت.
3- خطوط اصلی انقلاب همواره می‌بایست مورد توجه و اولویت باشد.
4- مسائل متفرقه و غیرضروری نباید جایگزین مسائل اصلی انقلاب شود.

نکات استنباطی:

1- مردم در طرح گرفتاریها و مشکلات متوجه باشند. که تا مسائل اصلی حل نشود مسائل فرعی نیز به تبع آن حل نخواهد شد، از این رو می‌بایست توجه به امور اصلی و حل آنها کرد تا پس از آن امور فرعی نیز حل شود.
2- عمده وقت نظام اسلامی می‌بایست صرف حل مسائل اصلی و اساسی گردد و از ورود به مسائل حاشیه‌ای که وقت نظام را هدر می‌دهد خودداری شود.
3- باید توجه داشت که دشمن سعی دارد تا با پرداختن به مسائل حاشیه‌ای مردم را از خطوط اصلی انقلاب منحرف کند.

2- اختلاف در امور فرعی سبب اختلاف در اصول نیست

هدف مراجع عظام و روحانیون در هرجا باشند، یکی است. و آن پشتیبانی از دیانت مقدسه اسلام و قرآن مجید و طرفداری از مسلمین است. اختلافی بین علمای اعلام و نگهبانان اسلام در این هدف مقدس نیست. اگر فرضاً اختلاف اجتهاد و نظری در امری جزئی و ناچیز باشد، مثل سایر اختلافات در امور فرعی، مانع از وحدت نظر در امور اصولی نیست. (6)
ما الآن می‌ترسیم که در این وقتی که وقت نتیجه گرفتن از این نهضت است و باید ما جدّیت کنیم که اساس را درست بکنیم، بخواهند ذهن ما را از این مطلب منصرف کنند به یک مشکلاتی که همه اینها مشکلات صحیح است، مشکل است همه اینها، ذهن ما را منصرف کنند و خود آنها آن مسائل اصلی را خود آنها تصرف در آن بکنند. از این جهت، به نظر من می‌آید که باید ما همان‌طوری که اقلاً شماها تا آن وقتی که چشمتان باز شده و توجه پیدا کردید، زیر مشکل بودید و زیر بار، عرض کنم که انحرافات بود، یکی دو ماه دیگر، دو سه ماه دیگر، باید تحمل کنید و اذهانتان متوجه باشد به این مسائل اصلی که قدم [به] قدم پیش برود. باید انسان هر وقت به آن مسأله‌ای که راجع به آن وقت است توجه‌اش را بکند. این مسائل، مسائل دست دوم‌اند و این مسائل دست دوم ان‌شاءالله حل می‌شود. و ان‌شاءالله کم‌کم هم روزنامه‌ها ترتیبش حل می‌شود؛ و هم سایر چیزهایی که هست ان‌شاءالله درست می‌شود، لکن این نکته را من هر وقت و هر آن می‌گویم - از باب این‌که خوب، دردی است که باید گفت و نباید ترسید که چرا هی می‌گویید این را، هی باید این را بگوییم. یک نفر آدم که سرش درد می‌کند، برای این‌که تکرار نشود، یک دفعه هم بگوید دلم درد می‌کند؟! خوب سرم درد می‌کند! بترسد از این‌که تکرار می‌کند؟! این طبیب می‌آید، به طبیب باید بگوید سرم درد می‌کند. اگر یک طبیب دیگری آمد، به او بگوید دلم درد می‌کند که مبادا آن دفعه گفتم سرم درد می‌کند این دفعه بگویم دلم! نه، ما الآن سرمان درد می‌کند؛ هر کس را می‌بینیم باید بگوییم - آقا الآن وقت این است که راجع به این قدمی که الآن پیش داریم و الآن طرحی که هست نظر بدهیم و راجع به وکلایی که می‌خواهیم تعیین کنیم و اشخاصی که می‌خواهیم تعیین کنیم که خبره مسأله هستند، چشممان را باز کنیم که مبادا یک اشخاص نابابی وارد بشوند؛ و لااقل اشکال تولید کنند؛ نتوانند ولو این‌که یک کاری بکنند؛ لکن اشکال و هیاهو و بساط برای ما درست بکنند. ان‌شاءالله من امیدوارم که همه مسائل با توجه به خدا، با حفظ وحدت کلمه، با حفظ این انقلابی که در خود روحیه‌ها شد، که روحیه را متبدل کرد به یک روحیه صحیح اسلامی، این مسائل ان‌شاءالله با قدرت خودتان حل بشود و حل می‌شود ان‌شاءالله و خواهد شد ان‌شاءالله. (7)

راهبردهای تصریحی:

1- اختلاف در امور فرعی و حاشیه‌ای نباید مانع از اتحاد در امور اصولی و اساسی گردد.
2- باید مسائل اصلی و اساسی را قدم به قدم در جامعه پیش برد، مسائل دست دوم بعد از آن حل می‌شود.

نکات استنباطی:

1- در برخی مواقع بر سر مسائل حاشیه‌ای و فرعی آن‌قدر جنجال و اختلاف می‌شود که جایی برای پرداختن به اصول اساسی باقی نمی‌ماند، در حال‌که اصل بر اتحاد در مسائل اساسی است نه اختلاف در امور فرعی!
2- دشمن قصدش ایجاد مشکل و اشکال‌تراشی برای ایجاد انحراف از مسائل اصلی است.

3- اجتناب از اختلاف و تشنج در راه هدف اصلی

باید جمیع طبقات از اختلافات جزئی دست کشیده و برای نجات خویش به پا خیزند و با هر وسیله ممکن در رفع این مفسد فی‌الارض اقدام کنند. امروز سکوت در مقابل این ستمگر و بی تفاوتی در برابر این جنایات، برخلاف مصالح عالیه اسلام و مخالف سیره انبیای عظام و ائمه اطهار (علیهم السلام) است. امروز هر مطلبی که موجب انحراف ملت شریف از مسیر اصلی است شیطانی و با نقشه شیاطین طرح می‌شود. (8)
شما بدانید این را که از هر اجتماعی که امروز بشود، و اجتماعی باشد که تویش یک تشنجی باشد حتی برای یک مطلب حقی، باید دست برداریم و برویم سراغ آن مسأله اصلی. اگر این‌طور نکنیم این به نفع آنهاست. آنها ازش استفاده می‌کنند. شیاطین‌اند آنها.
از این جهت من آن چیزی را که به صلاح ملت است، به صلاح اسلام است، به صلاح شماست باید عرض کنم. و آن این‌که مسأله صحیح است، حق است، اما تشنج صحیح نیست. قوای شما باید الآن همه مجتمع در یک راه باشد. قوای فکری‌تان و قوای غیرفکری‌تان همه باید در یک راه برود. امروز که ما مواجه شدیم با این مسأله، اگر منحرف بشویم، ولو به یک مطلب بسیار خوبی که فرض کنید که یکی از مسائل بزرگ اسلام است، اما الآن مسأله‌ی درجه‌ی اول حفظ اسلام است. شما می‌خواهید برای اسلام خدمت بکنید.
الآن در رأس همه‌ی مسائل اسلام این قضیه‌ی مواجهه با امریکاست. اگر بخواهید قدرتها را جدا کنیم از هم، بخواهیم از هم جدا کنیم، قوا از هم منفصل بشود، کشیده بشود از این طرف و از آن طرف، اینها همه‌اش به نفع امریکا تمام می‌شود. و دستهایی در این‌جا هست برای ایجاد یک همچه مسائل. این مسائل را ایجاد می‌کنند. و گاهی هم استفاده از روح پاک جوانان می‌کنند. این جهت خیلی باید مورد نظر همه‌ی آقایان باشد، که نبادا یک وقتی ما از آن مسیری که داریم، که امروز فقط یک مطلب است، و آن این‌که الآن دشمن ما امریکاست. و باید تمام تجهیزات ما طرف این دشمن باشد. نبادا یک وقتی یک تبلیغات سوئی بشود. و یک چیزهایی بشود که اسباب این بشود که نظرها ما تشتّت پیدا کند. (9)

راهبردهای تصریحی:

1- هر مسأله‌ای که باعث شود کشور از مسیر اصلی خود منحرف شود از طرحهای شیطان و مورد استفاده شیاطین است.
2- شیاطین تشتّت و اختلاف را به جهت انحراف ملت از مسائل اصلی به وجود می‌آورند.

نکات استنباطی:

1- هیچ عاملی نباید مسائل اصلی و کلیدی را به حاشیه ببرد.
2- هر فرد یا گروهی که در راستای طرح مسائل فرعی و کم‌اهمیت تلاش کند و سبب انحراف جامعه از خطوط اصلی گردد قطعاً در راستای خط شیطان عمل می‌کند.

پی‌نوشت‌ها:

1. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 7، ص 80.
2. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 7، صص 410 و 411.
3. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 7، ص 82.
4. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 8، ص 198.
5. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 8، صص 264 و 265.
6. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 1، ص 412.
7. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 9، صص 56 و 57.
8. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 3، ص 443.
9. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 11، ص 118.

منبع مقاله :
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) (جلد هشتم) اصل شناخت دشمنان و ضرورت مرزبندی شفاف با آنان، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول