نماز از منظر حضرت آیت ا... بهاءالدینى
نماز اوج بندگى
در این مطلب به شرح مختصری از زندگی و خاطراتی از نماز های حضرت آیت ا... بهاءالدینى می پردازیم.با راسخون همراه باشید.
مقدمه:
حضرت آیت ا... بهاءالدینى می فرمایند: خداوند در وجود افراد استعدادهایى خاص قرار داده که باید آنها را فهمید و به دست آورد. از جهاتى نیز آنان را محروم کرده است .
اعتقاد به تقدیرات الهى، زمینه هاى خیرى براى انسان ها فراهم مى کند. بسیارى از حوادث که اطراف ما مى گذرد، موجب خیر و صلاح است؛ هر چند در ظاهر تلخ و ناگوار باشد.
در این مطلب راسخون ابتدا به شرح مختصری از زندگی عالم عابد حضرت آیت ا... بهاءالدینى می پردازیم و در ادامه به نماز از منظر حضرت آیت ا... بهاءالدینى و خاطراتی از همراهان و شاگردان و بزرگانی که همراه معظم له بوده اند اشاره خواهد شد.
شرح مختصری از زندگی آیت ا... بهاءالدینى
ولادت حضرت آیت ا... بهاءالدینى
سید رضا بهاءالدینی در ۹ فروردین ۱۲۸۷ش در قم به دنیا آمد(1) پدرش سید صفیالدّین خادم حرم حضرت معصومه(س) بود و در درس شیخ عبدالکریم حائری یزدی و شیخ ابوالقاسم کبیر قمی شرکت کرده بود.(2)
درگذشت حضرت آیت ا... بهاءالدینى
بهاءالدینی در ۲۷ تیر ۱۳۷۶ش(3)درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س) در قم، بهخاک سپرده شد.(4)
دوران کودکی حضرت آیت ا... بهاءالدینى
اوان کودکی سید رضا همراه با نشانههایی چون حافظه فوقالعاده، استعداد بسیار و درک جهان اطراف بود به طوری که خود درباره آن دوران این چنین میفرماید:
«یک ساله که بودم افراد پاک طینت و نیکو سرشت را دوست داشتم و علاقهای قلبی به آنان پیدا میکردم. خیر و شر را میفهمیدم و بین انسانهای خیر و نیکوکار و افراد شرور و طغیانگر فرق میگذاشتم.»
سید رضا چون به دو سالگی رسید به مکتبخانه پای گذاشت. حمد و سوره، اذان و اقامه و سپس قرائت قرآن را یاد گرفت و آن گاه خواندن و نوشتن را آغاز کرد.
در شش سالگی دوره مکتب تمام شد و برای آموختن درسهای دیگر به مکتب دیگری رفت تا در این محل نصاب الصبیان ـ که معانی لغات را به صورت شعر بیان میکند ـ و دیگر کتابها را بیاموزد.
خبر موفقیتهای او به گوش آیتالله سید ابوالقاسم قمی رسید و ایشان را تشویق کرد.
نیاکان حضرت آیت ا... بهاءالدینى
مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) هم نوشتهاند که اجداد پدرم، افراد شریفی بودند و در شجره نامه ایشان آمده است که کلیددار حرم فاطمی بودهاند.
گویا در فامیل پدرم، این سِمَت رسم بوده است . میگویند مادرم نیز به آخوند ملاصدرا منتسب بوده است . والده من- با اینکه سواد نداشت- خیلی از دعاها را حفظ بود.(5)
برخورد و رفتار شایسته پدر، در شکل گیری شخصیت او در دوران کودکی، بسیار موثر بوده است . یکی از شاگردان میگوید:
پدر او، احترام خاصی به آقا [آیت الله بهاء الدینی] میگذاشت و از این گذشته، آزادی عمل فراوانی به ایشان میداد؛ به گونهای که در روح آماده به انقلاب وی اثر بسیار داشت. او احترامهای پدر و استادانش را در ساخت شخصیت خود بسیار مؤثر میدانست.(6)
آن بزرگوار در اینباره میفرمود:پدرم، مرا به جاهای خطرآفرین میفرستاد؛ لکن قلباً مطمئن بود که خطری مرا تهدید نمیکند.(7)
نسب نیاکان سید رضا به امام سجاد (علیهالسلام) میرسد و برخی از اجداد و پدران او عهدهدار تولیت حرم حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) بودند و تنی چند از خادمان حرم آن حضرت بودند.
پدر سید رضا، سید صفیالدین بود که افتخار خدمتگزاری آستان مقدس حضرت معصومه را داشت.
انس فراوان او با قرآن، عشق وافر به قرائت آیات الهی و حافظه چشمگیر وی موجب اعتماد علما به اندوختههای ذهنی سید صفیالدین شده بود.
بهطوری که او را «کشف الآیات علما» مینامیدند. آنچه صفات برجستهای به وی بخشید مناعت طبع، بلند نظری و اشتیاق خدمت به جامعه بود.
مادر سید رضا، فاطمه سلطان ـ معروف به زن آقا ـ بانویی مؤمن و مخلص بود که همسری مهربان و زیرک برای سید صفیالدین محسوب میشد. وی از نوادگان ملا صدرا شیرازی بود.
ویژگیهای اخلاقی حضرت آیت ا... بهاءالدینى
ویژگیهای بسیاری برای آیتالله بهاءالدینی برشمردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود.
دوری از شهرت
از عواملی که باورهای اعتقادی انسان را سست میکند و مانع پیشرفت معنوی انسان میشود، شهرت بیجا و بیفایده است. علاقه به معروفیت و شوق به سر زبانها افتادن، نشانه ضعف ایمان و کمبودهای روحی فرد است.
بر اساس این اعتقاد، ایشان از قبول مصاحبههای تلویزیونی، معروفیت درباره مرجعیت، خرید منزل نزدیک حرم برای شناخته شدن بیشتر، یا تهیه مهر و دایرکردن دفتر مراجعات برای مرجعیت، سرباز زده و قبول نکرد. گاهی که با اصرار برخی ارادتمندان روبرو میشد، میفرمود:
«بالاتر از اینها فکر کنید. گیرم نام بنده بر سر زبانها افتاد، وقتی پیش خدا دستم خالی است، آن شهرت برای من چه سودی دارد؟ ... نام بنده موضوعیت ندارد.»
کمک به فقرا
آیتالله بهاءالدینی چون پدری مهربان، بیش از چهل سال رهگشای مستمندان و فقرای آبرومند بودهاند، گاهی که صحبت از چگونگی امداد و کمکرسانی میشد، میفرمود:
«کمکها را شب انجام دهید، رعایت آبروی افراد را بکنید، به گونهای کمک کنید که شما را نشناسند. مبادا فردا شما را ببینند و خجالتزده گردند.»
توکل
پهنه توکل و عظمت معرفت وی به قدری است که چون سخن از داشتن و نداشتن میشود، میفرمایند: «هیچ گاه نمیگذارند درمانده شویم!»
آگاهی از حقایق عالم
یکی از شاگردان آقا که فردی متقی و پارسا بود اما استعداد شایانی نداشت از دنیا رفت. مدتها گذشت روزی سخن او به میان آمد. ناگاه ایشان فرمود:
«فلانی در برزخ چنان رشد علمی پیدا کرده و حرفهایی میزند که اگر در حیاتش برای او گفته میشد نمیفهمید! درباره موضوعی در باب طهارت با ما بحث کرد و نظر ما را تغییر داد.»
یکی از دانشپژوهان و طلبههای قم که در ایام ماه رمضان به تبلیغ رفته، پس از بازگشت به قم برای زیارت حضرت معصومه (علیهاالسلام) به حرم مطهر مشرف میشود به هنگام خروج از حرم دوستی را دیده که با چهرهای غمگین و محزون با وی روبرو میشود.
چون علت را جویا میشود خبر از تنگدستی و شدت فقر میدهد و آمدن به حرم را برای گشایش این مشکل یاد میکند، این طلبه چون وضع را اینگونه میبیند .
مبلغی را که در ماه مبارک به او داده بودند به وی میدهد و پس از خداحافظی به سوی صحن مطهر رهسپار میشود. ناگاه یادی از حضرت آیتالله بهاءالدینی کرد. به سوی منزل ایشان حرکت میکند و پس از دیدار آقا اجازه مرخصی میطلبد. یکباره ایشان میفرماید:
«صبر کن» و در پی آن از جا برخاسته، به اتاق دیگر رفته، چند لحظه بعد مبلغی پول همراه میآورند و میفرمایند: «کار امروز شما، کار بسیار پسندیدهای بود»!!
و او پس از خداحافظی رهسپار منزل شد و مبلغ اهدایی آقا را شمرد، ناگهان متوجه میشود که این پول به اندازهای است که به آن فرد در حرم داده است!
دعا در حق شهریار تبریزی
روزی صحبت از شعر و شاعری به میان آمد. با جملهای کوتاه فرمودند:
«بنده اشعار زیادی درباره اهل بیت (علیهمالسلام) بویژه حضرت علی (علیهالسلام) شنیدهام ولی برای من هیچ شعری همچون اشعار شهریار تبریزی، جذابیت نداشته است، به همین جهت او را دعا کردم، بعداً دیدم برزخ را از وی برداشتهاند».
صلاح انسان بدست خداست.
روزی در ملاقات با برخی علاقهمندان و ارادتمندان فرمودند:«حالم خیلی بد بود. اهل خانه هفتاد حمد برایم خواندند، چون ختم سوره حمد آنان تمام شد.
حال ما نیز خوب شد ما بارها تجربه کردهایم، غیر از خدا از هیچکس کاری ساخته نیست، صلاح فعلی بنده در بیماری و خانهنشینی است ...
تاکنون چندین نفر را برای معالجه ما آوردهاند اما ما را به زحمت انداختهاند و هیچکاری از آنان ساخته نبوده است. از هیچ کس غیر از خدا کاری ساخته نیست.»
احترام و ارادت به استادان
به طور چشمگیر در سخنان آیتالله بهاءالدینی به چشم میخورد.گاهی از مرحوم بافقی و مجاهدتهای کمنظیر ایشان یاد کرده و نسبت به نیکیها و مهربانیهای وی به طلبهها سخن میگویند.
و چون نام حاج شیخ عبدالکریم حائری به میان میآید هالهای از عظمت در کلام ایشان نسبت به آن عالم سختکوش موج میزند. از یکرنگی و صمیمیت، قداست و محبت و همدردی و احترام وی سخن گفته و یاد و خاطره وی را گرامی میدارند:
درباره آیات بزرگ و چهرههای سترگ حوزه علمیه قم؛ آیتالله محمدتقی بهجت، آیتالله سید محمدتقی خوانساری و آیتالله صدر رحمت خداوند بر آنان باد ـ و انس با ایشان حکایتهای فراوانی در یاد وی وجود دارد .
و چون از آیتالله سید محمدتقی خوانساری صحبت میشود، اشارهای به صدور اجازه اجتهاد خود توسط آن عالم پارسا و فقیه متقی در بیست و پنج سالگی میکنند.
تفکر:
اکثر اوقات شب و روز ایشان به تفکر می گذشت. حتی سحرها - بعد از این که نماز شب می خواند - به تفکر می پرداخت. می فرمود: «من روی یک جمله صحیفه سجادیه چندین سال فکر کردم» و کراراً می فرمود: «همین فکر کردن، دریچه هایی را روی انسان باز می کند؛ ولی طول می کشد».
نماز از منظر حضرت آیت ا... بهاءالدینى
اوج بندگی در نماز:
حضرت آیة الله بهاء الدینی(1287 - 1376 ه .ق ) می فرمایند نماز معراج است اگر انسان صادقانه باشد و حرفهایى را که در نماز مى زند دروغ نباشد، این نماز معراج است وقتى انسان مى گوید:
حضرت آیت ا... بهاءالدینى می فرمایند: خداوند در وجود افراد استعدادهایى خاص قرار داده که باید آنها را فهمید و به دست آورد. از جهاتى نیز آنان را محروم کرده است .
اعتقاد به تقدیرات الهى، زمینه هاى خیرى براى انسان ها فراهم مى کند. بسیارى از حوادث که اطراف ما مى گذرد، موجب خیر و صلاح است؛ هر چند در ظاهر تلخ و ناگوار باشد.
در این مطلب راسخون ابتدا به شرح مختصری از زندگی عالم عابد حضرت آیت ا... بهاءالدینى می پردازیم و در ادامه به نماز از منظر حضرت آیت ا... بهاءالدینى و خاطراتی از همراهان و شاگردان و بزرگانی که همراه معظم له بوده اند اشاره خواهد شد.
شرح مختصری از زندگی آیت ا... بهاءالدینى
ولادت حضرت آیت ا... بهاءالدینى
سید رضا بهاءالدینی در ۹ فروردین ۱۲۸۷ش در قم به دنیا آمد(1) پدرش سید صفیالدّین خادم حرم حضرت معصومه(س) بود و در درس شیخ عبدالکریم حائری یزدی و شیخ ابوالقاسم کبیر قمی شرکت کرده بود.(2)
درگذشت حضرت آیت ا... بهاءالدینى
بهاءالدینی در ۲۷ تیر ۱۳۷۶ش(3)درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س) در قم، بهخاک سپرده شد.(4)
دوران کودکی حضرت آیت ا... بهاءالدینى
اوان کودکی سید رضا همراه با نشانههایی چون حافظه فوقالعاده، استعداد بسیار و درک جهان اطراف بود به طوری که خود درباره آن دوران این چنین میفرماید:
«یک ساله که بودم افراد پاک طینت و نیکو سرشت را دوست داشتم و علاقهای قلبی به آنان پیدا میکردم. خیر و شر را میفهمیدم و بین انسانهای خیر و نیکوکار و افراد شرور و طغیانگر فرق میگذاشتم.»
سید رضا چون به دو سالگی رسید به مکتبخانه پای گذاشت. حمد و سوره، اذان و اقامه و سپس قرائت قرآن را یاد گرفت و آن گاه خواندن و نوشتن را آغاز کرد.
در شش سالگی دوره مکتب تمام شد و برای آموختن درسهای دیگر به مکتب دیگری رفت تا در این محل نصاب الصبیان ـ که معانی لغات را به صورت شعر بیان میکند ـ و دیگر کتابها را بیاموزد.
خبر موفقیتهای او به گوش آیتالله سید ابوالقاسم قمی رسید و ایشان را تشویق کرد.
نیاکان حضرت آیت ا... بهاءالدینى
مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) هم نوشتهاند که اجداد پدرم، افراد شریفی بودند و در شجره نامه ایشان آمده است که کلیددار حرم فاطمی بودهاند.
گویا در فامیل پدرم، این سِمَت رسم بوده است . میگویند مادرم نیز به آخوند ملاصدرا منتسب بوده است . والده من- با اینکه سواد نداشت- خیلی از دعاها را حفظ بود.(5)
برخورد و رفتار شایسته پدر، در شکل گیری شخصیت او در دوران کودکی، بسیار موثر بوده است . یکی از شاگردان میگوید:
پدر او، احترام خاصی به آقا [آیت الله بهاء الدینی] میگذاشت و از این گذشته، آزادی عمل فراوانی به ایشان میداد؛ به گونهای که در روح آماده به انقلاب وی اثر بسیار داشت. او احترامهای پدر و استادانش را در ساخت شخصیت خود بسیار مؤثر میدانست.(6)
آن بزرگوار در اینباره میفرمود:پدرم، مرا به جاهای خطرآفرین میفرستاد؛ لکن قلباً مطمئن بود که خطری مرا تهدید نمیکند.(7)
نسب نیاکان سید رضا به امام سجاد (علیهالسلام) میرسد و برخی از اجداد و پدران او عهدهدار تولیت حرم حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) بودند و تنی چند از خادمان حرم آن حضرت بودند.
پدر سید رضا، سید صفیالدین بود که افتخار خدمتگزاری آستان مقدس حضرت معصومه را داشت.
انس فراوان او با قرآن، عشق وافر به قرائت آیات الهی و حافظه چشمگیر وی موجب اعتماد علما به اندوختههای ذهنی سید صفیالدین شده بود.
بهطوری که او را «کشف الآیات علما» مینامیدند. آنچه صفات برجستهای به وی بخشید مناعت طبع، بلند نظری و اشتیاق خدمت به جامعه بود.
مادر سید رضا، فاطمه سلطان ـ معروف به زن آقا ـ بانویی مؤمن و مخلص بود که همسری مهربان و زیرک برای سید صفیالدین محسوب میشد. وی از نوادگان ملا صدرا شیرازی بود.
ویژگیهای اخلاقی حضرت آیت ا... بهاءالدینى
ویژگیهای بسیاری برای آیتالله بهاءالدینی برشمردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود.
دوری از شهرت
از عواملی که باورهای اعتقادی انسان را سست میکند و مانع پیشرفت معنوی انسان میشود، شهرت بیجا و بیفایده است. علاقه به معروفیت و شوق به سر زبانها افتادن، نشانه ضعف ایمان و کمبودهای روحی فرد است.
بر اساس این اعتقاد، ایشان از قبول مصاحبههای تلویزیونی، معروفیت درباره مرجعیت، خرید منزل نزدیک حرم برای شناخته شدن بیشتر، یا تهیه مهر و دایرکردن دفتر مراجعات برای مرجعیت، سرباز زده و قبول نکرد. گاهی که با اصرار برخی ارادتمندان روبرو میشد، میفرمود:
«بالاتر از اینها فکر کنید. گیرم نام بنده بر سر زبانها افتاد، وقتی پیش خدا دستم خالی است، آن شهرت برای من چه سودی دارد؟ ... نام بنده موضوعیت ندارد.»
کمک به فقرا
آیتالله بهاءالدینی چون پدری مهربان، بیش از چهل سال رهگشای مستمندان و فقرای آبرومند بودهاند، گاهی که صحبت از چگونگی امداد و کمکرسانی میشد، میفرمود:
«کمکها را شب انجام دهید، رعایت آبروی افراد را بکنید، به گونهای کمک کنید که شما را نشناسند. مبادا فردا شما را ببینند و خجالتزده گردند.»
توکل
پهنه توکل و عظمت معرفت وی به قدری است که چون سخن از داشتن و نداشتن میشود، میفرمایند: «هیچ گاه نمیگذارند درمانده شویم!»
آگاهی از حقایق عالم
یکی از شاگردان آقا که فردی متقی و پارسا بود اما استعداد شایانی نداشت از دنیا رفت. مدتها گذشت روزی سخن او به میان آمد. ناگاه ایشان فرمود:
«فلانی در برزخ چنان رشد علمی پیدا کرده و حرفهایی میزند که اگر در حیاتش برای او گفته میشد نمیفهمید! درباره موضوعی در باب طهارت با ما بحث کرد و نظر ما را تغییر داد.»
یکی از دانشپژوهان و طلبههای قم که در ایام ماه رمضان به تبلیغ رفته، پس از بازگشت به قم برای زیارت حضرت معصومه (علیهاالسلام) به حرم مطهر مشرف میشود به هنگام خروج از حرم دوستی را دیده که با چهرهای غمگین و محزون با وی روبرو میشود.
چون علت را جویا میشود خبر از تنگدستی و شدت فقر میدهد و آمدن به حرم را برای گشایش این مشکل یاد میکند، این طلبه چون وضع را اینگونه میبیند .
مبلغی را که در ماه مبارک به او داده بودند به وی میدهد و پس از خداحافظی به سوی صحن مطهر رهسپار میشود. ناگاه یادی از حضرت آیتالله بهاءالدینی کرد. به سوی منزل ایشان حرکت میکند و پس از دیدار آقا اجازه مرخصی میطلبد. یکباره ایشان میفرماید:
«صبر کن» و در پی آن از جا برخاسته، به اتاق دیگر رفته، چند لحظه بعد مبلغی پول همراه میآورند و میفرمایند: «کار امروز شما، کار بسیار پسندیدهای بود»!!
و او پس از خداحافظی رهسپار منزل شد و مبلغ اهدایی آقا را شمرد، ناگهان متوجه میشود که این پول به اندازهای است که به آن فرد در حرم داده است!
دعا در حق شهریار تبریزی
روزی صحبت از شعر و شاعری به میان آمد. با جملهای کوتاه فرمودند:
«بنده اشعار زیادی درباره اهل بیت (علیهمالسلام) بویژه حضرت علی (علیهالسلام) شنیدهام ولی برای من هیچ شعری همچون اشعار شهریار تبریزی، جذابیت نداشته است، به همین جهت او را دعا کردم، بعداً دیدم برزخ را از وی برداشتهاند».
صلاح انسان بدست خداست.
روزی در ملاقات با برخی علاقهمندان و ارادتمندان فرمودند:«حالم خیلی بد بود. اهل خانه هفتاد حمد برایم خواندند، چون ختم سوره حمد آنان تمام شد.
حال ما نیز خوب شد ما بارها تجربه کردهایم، غیر از خدا از هیچکس کاری ساخته نیست، صلاح فعلی بنده در بیماری و خانهنشینی است ...
تاکنون چندین نفر را برای معالجه ما آوردهاند اما ما را به زحمت انداختهاند و هیچکاری از آنان ساخته نبوده است. از هیچ کس غیر از خدا کاری ساخته نیست.»
احترام و ارادت به استادان
به طور چشمگیر در سخنان آیتالله بهاءالدینی به چشم میخورد.گاهی از مرحوم بافقی و مجاهدتهای کمنظیر ایشان یاد کرده و نسبت به نیکیها و مهربانیهای وی به طلبهها سخن میگویند.
و چون نام حاج شیخ عبدالکریم حائری به میان میآید هالهای از عظمت در کلام ایشان نسبت به آن عالم سختکوش موج میزند. از یکرنگی و صمیمیت، قداست و محبت و همدردی و احترام وی سخن گفته و یاد و خاطره وی را گرامی میدارند:
درباره آیات بزرگ و چهرههای سترگ حوزه علمیه قم؛ آیتالله محمدتقی بهجت، آیتالله سید محمدتقی خوانساری و آیتالله صدر رحمت خداوند بر آنان باد ـ و انس با ایشان حکایتهای فراوانی در یاد وی وجود دارد .
و چون از آیتالله سید محمدتقی خوانساری صحبت میشود، اشارهای به صدور اجازه اجتهاد خود توسط آن عالم پارسا و فقیه متقی در بیست و پنج سالگی میکنند.
تفکر:
اکثر اوقات شب و روز ایشان به تفکر می گذشت. حتی سحرها - بعد از این که نماز شب می خواند - به تفکر می پرداخت. می فرمود: «من روی یک جمله صحیفه سجادیه چندین سال فکر کردم» و کراراً می فرمود: «همین فکر کردن، دریچه هایی را روی انسان باز می کند؛ ولی طول می کشد».
نماز از منظر حضرت آیت ا... بهاءالدینى
اوج بندگی در نماز:
حضرت آیة الله بهاء الدینی(1287 - 1376 ه .ق ) می فرمایند نماز معراج است اگر انسان صادقانه باشد و حرفهایى را که در نماز مى زند دروغ نباشد، این نماز معراج است وقتى انسان مى گوید:
« إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ » بنده هیچ موجودى غیر از خدا نیستم ، استعانت به غیر از خداى تعالى ندارم و در تمام حوایج ، علوم ، اقتصاد، سلامت و شفا، پناهگاه من خداى تعالى است .
اگر انسان موجودى باشد که غیر خدا را عبادت نکند و به ما سوى الله استعانت نجوید، نماز معراج اوست. معارف اخلاق، عبادات، صوم و صلاه و حج، براى این است که انسان به این مرحله برسد... این عروج و معراج اوست .
ولى خدا باید توفیق دهد، تا کسى بتواند خود را به این مرحله برساند... نماز معراج است ولى مؤ منى که راستگو باشد وقتى مى گوید: « إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ » دروغگو نباشد.
اگر روزى صد مرتبه انسان این دروغها را بگوید به جاى این که صعود پیدا کند، سقوط مى کند. عروج نتیجه صداقت انسان است .
اگر صادقانه گفت : « إِیّاکَ نَعْبُدُ » آن وقت منبع علم و حکمت و قدرت مى شود و تمام برکات الهى بر این موجود نازل مى شود ولى ورود به این مرتبه خیلى مشکل است و بدون توفیقات و تاءییدات الهى نمى توان آتشهاى دنیا را تحمّل کرد.(8)
نماز اول وقت:
اگر می خواهید برکاتی نصیبتان شود نماز اول وقت بخوانید.(9)
خاطره از حاج آقا صدیقی در مورد آیت الله بهاءالدینی
ما معمولاً خدمت آیت الله بهاءالدینی می رفتیم و معمولاً هم ایشان نوازش خاصی داشت و گاهی ما را برای ناهار نگه می داشت. صبح که می رفتیم، می پرسید صبحانه خوردی یا نه و به ما صبحانه می داد.
یک بار تهران آمدند، منزل ما و شب ماندند. تنها شبی که خدمت ایشان بودم، همان شبی بود که ایشان تهران بود.
دلم می خواست بدانم شب را ایشان چگونه می گذراند؟ و آن شب را نخوابیدم. ایشان بعد از نیمه شب بلند شد. می دانستیم که چای باید کنارشان باشد، چایشان آماده بود.
قبل از وضو، بلند شدند، نشستند مدتی در عالم خودشان بودند و داشتند نگاه می کردند، بعد رفتند وضو گرفتند و آمدند و نماز شب مختصری خواندند. شاید نماز شب آقا یک ربع بیشتر طول نکشید. بعد از نماز شب همین طور ساعتها در عالم خودشان بودند.(10)
تغییر دعای قنوت آیت الله بهاءالدینی
سال های بسیاری در قنوت سرور عزیزمان حضرت آیت الله بهاء الدّینی، آیات نورانی قرآن کریم و دعاهای مرسوم را می شنیدیم.
تا این که ناگهان زمانی متوجه شدیم که نوع کلمات و عبارات ایشان تغییر یافته است. چون دستان خود را مقابل صورت می گیرند، برای حضرت مهدی علیه السّلام دعا می کنند:
«اللّهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعة، ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.»
روزی که در محضر آقا بودیم و فرصت مناسبی فراهم بود از تغییر رویه ایشان در این باره پرسیدیم. معظم له به یک جمله بسنده کردند:«حضرت پیغام دادند در قنوت به من دعا کنید.»(11)
راز و نیاز و شب زنده دارى
عارف وارسته، حضرت آیة الله بهاء الدینى از جمله شخصیت هاى معنوى است که از نوجوانى به عبادت، روزه مستحبی و نماز شب علاقه مند بودند. چنین عبادتی، آثار و برکات فراوانى را برای ایشان به ارمغان آورد.
ایشان در این باره مى گوید: اولین بارى که ارواح علماى بزرگ سراغ ما آمدند، هنگامى بود که از شدت روزه فشار سختى را تحمل مى کردم، حتى افرادى چون امام خمینى توصیه به ترک روزه مى کردند اما آثار و برکات این اعمال بسیار بود و علاقه فراوانى به آنها نشان مى دادم.
عشق و علاقۀ زیادی به تهجد و نماز شب در خود احساس مى کردم به طورى که خواب شیرین در برابر آن بى ارزش بود. این شور و عشق به حدّى بود که گاهى خود به خود هنگام اقامه نماز بیدار مى شدم و در شب هایى که خسته بودم، دست غیبى مرا بیدار مى کرد.
به یاد دارم در سال 1356ش، بیمار بودم و در اثر کسالت ضعف شدیدى پیدا کردم؛ به خاطر ضعف شدید، تصمیم گرفتم آن شب تهجد را تعطیل کنم؛
اما در سحر همان شب حاج آقا روح الله خمینى (ره ) را در خواب دیدم که مى گویند: بلند شو و مشغول تهجد باش!. در آن شب به خاطر سخنان ایشان مشغول نماز شب شدم.(12)
نماز جماعت آیت الله بهاالدینی
روز اول ورودم به قم به علت بی جایی به عنوان میهمان به مدرسه مومنیه که جدید الاحداث بود وارد شدم، ظهر برای نماز از طلبه سیدی سوال کردم کجا نماز بخوانم، به کدام مسجد بروم.
سید گفت اینجا چند مسجد و چند امام جماعت دارد ولی زیرگذر، پشت بام آب انبار که سقف موقتی داشت، جایگاهی است که آیت الله حاج آقا رضا آسید صفی (آیت الله بهاالدینی) نماز می خواند و او از اولیاء خدا و ممتازین حوزه علمیه قم است.
با هدایت سید (که نامش را فراموش کرده ام) به خدمت آیت الله بهاالدینی رسیدم. نماز ظهر و عصر را به او اقتدا کردم در آن زمان چند نفر در جماعت آن شخصت مجهول القدر بیشتر شرکت نمی کردند. بعد از نماز بخدمت آن بزرگوار رسیدم.
بی آلایشی، صفا و طهارت نفس و حالات و برخوردهای عارفانه او مرا مجذوب نمود به طوری که سالهای متمادی اکثرا به نماز معظم له حاضر می شدم و هراز چند گاه طلبه ای را به خدمت ایشان و نماز او می بردم.
ارادت حقیر تا پایان عمر ایشان ادامه داشت و الان نیز به او عشق می ورزم و به روابط دیرینه خود با آن بزرگوار افتخار می کنم(13)
نتیجه:
امثال بزرگان و علمایی مانند حضرت آیت ا... بهاءالدینى بی نظیر یا کم نظیرند اگر در دوران آنها نیر امکانات صوتی و تصویری مثل امروز وجود داشت. تمام نقل ها و خاطرات و توصیه ها ی دینی این بزرگان بیشتر به ثبت می رسد.
اما بقولی در خانه اگر کس است، یک حرف بس است. همین اندازه که مقام و منزلت این بزرگواران برای ما مقلدین و پیروان راه ولایت شناخته شد. یک حرف و فعل و رفتار این بزرگواران تا قیامت برای ما کافی است.
پی نوشت:
1. انصاری، درگذشتگان: درگذشت آیتالله بهاءالدینی، ص۱۰۵.
2. انصاری، در گذشتگان: درگذشت آیتالله بهاءالدینی، ص۱۰۴؛ بهاءالدینی، سلوک معنوی، ص۱۱۰-۱۱۱.
3. حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۷۳.
4. انصاری، درگذشتگان: درگذشت آیتالله بهاءالدینی، ص۱۰۵.
5.. مصاحبه تلویزیونی، اردیبهشت ۷۴.
6.. مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد؛ اردیبهشت ۷۴.
7.همان.
8.. نردبان آسمان ، مجموعه درسهاى اخلاق آیت ا... بهاء الدین ره ، درس 62 ص 267.
10.مجله پاسدار اسلام تیرماه 1391، شماره 367 (نگاهی به احوالات و ویژگیهای آیت الله بهاءالدینی«ره»)
11.حاج آقا رضا بهاء الدّینى« آیت بصیرت»، ص 107. ظاهرا این پیام توسط مرحوم حاج شیخ جعفر مجتهدى( ره) به ایشان داده شده است. ر. ک: در محضر لاهوتیان، ص 348.
12. گلشن ابرار جلد دوم.
13: سایت آیت الله مبشر کاشانی(خاطراتی از مرحوم آیت الله بهاءالدینی نوشته شده توسط جبهه حامیان ولایت)
منبع:
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آیتالله سید رضا بهاءالدینی»،
https://www.beytoote.com/religious/bozorgan-din/ayatollah1-seyed-reza.html
https://www.asriran.com/fa/news/113778https://wiki.ahlolbait.com/
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/89/7623/95086
https://hawzah.net/fa/LifeStyle/View/46690
http://merajmomen.parsiblog.com/Posts/12
https://www.hawzahnews.com/news/342217
*این مقاله در تاریخ 1401/9/28 بروز رسانی شده است.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}