برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)

اگر احتمال بدهیم كه به واسطه تبلیغات انتخاباتی ما اسلام و جمهوری اسلامی در خطر است، باید آن‌جور تبلیغاتی كه خطرناك است، دست از آن برداریم، برای این كه ضد اسلام است و گاهی با اسم اسلام یا با توهّم اسلامی بودن، یك اموری انجام می‌گیرد كه برخلاف اسلام است. در مشروطه هم این طور بود، یك دسته واقعاً به آنها آن‌قدر تزریق شده بود كه اعتقاد كرده بودند كه باید فلان جور را عمل كرد. به آنها تزریق كرده بودند، این سلطنت طلبهای آن وقت آن‌قدر تزریق كرده بودند كه مردم استبداد را ترویج می‌كردند- یعنی یك دسته، یك دسته از اهل منبر هم همین طور- حالا هم همین طور است. ممكن است شیاطین در بین مردم بیفتند و آن‌قدر تزریق كنند كه تكلیف شرعی معیّن كنند برایتان كه باید ما مخالفت با فلان مقام، مخالفت با فلان امر بكنیم. بیدار باشید! آنها با توطئه‌های شیطانی دارند عمل می‌كنند. توطئه‌های شیطانی غیر از این لشكركشی است، این مهم نیست، آن توطئه‌های شیطانی كه بین خود شما ممكن است كه تفرقه- خدای نخواسته- ایجاد كند، آنهایی است كه یك كشور را به باد می‌دهد و برمی گرداند به زمان سابق، و آن نه به فرم سلطنت، به فرم اسلام، لكن اسلامی كه آنها می‌خواهند. (1)
عمال امریكا دست بردارند از كارهایشان، گذشت كه اینها بتوانند كاری انجام بدهند، بروند سر جایشان بنشینند كار دیگر انجام بدهند. آن عمالی كه در خارج نشسته‌اند و دائماً بر ضد ایران تبلیغ می‌كنند و می‌گویند كه همه‌ی ایرانیها برگشته‌اند از جمهوری اسلامی و همه با ما هستند، خوب، اگر همه با شما هستند، خوب، تشریف بیاورید این جا! پس چه شد فرار كردید؟ حالا هم دژ دور خودتان بستید. اگر همه ایرانیها یا اكثر ایرانیها با شما موافقند و از ترس‌شان دارند نماز جمعه می‌روند و از ترس‌شان دارند- عرض می‌كنم- كه فداكاری می‌كنند، اگر این طور است خوب، همه با شما هستند، خوب، چرا رفتید خارج نشسته‌اید؟ چرا جرأت نمی‌كنید بیایید این جا؟ اینها همینها هستند كه می‌خواهند در دلهای ساده مردم نفوذ كنند و، ان‌شاءالله كه موفق نخواهند شد. (2)
اگر در این نظام كسی یا گروهی خدای ناكرده بی جهت در فكر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدّم بدارد، حتماً پیش از آنكه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد كرده است. در هر حال یكی از كارهایی كه یقیناً رضایت خداوند متعال در آن است، تألیف قلوب و تلاش جهت زدودن كدورتها و نزدیك ساختن مواضع خدمت به یكدیگر است. باید از واسطه‌هایی كه فقط كارشان القای بدبینی نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود. شما آن‌قدر دشمنان مشترك دارید كه باید با همه توان در برابر آنان بایستید، لكن اگر دیدید كسی از اصول تخطی می‌كند، در برابرش قاطعانه بایستید. (3)
این ائتلاف برای چیست؟ این چه ائتلافی است؟ من از اول یك خَلَجانی در ذهنم حاصل می‌شد راجع به بعضی اینها؛ لكن صبر كردم. صبر كردم و نصیحت كردم. صبر كردم، و هروقت اینها آمدند- یعنی هروقت نه- اما بسیاری اوقات، آنها را به مسائل اسلامی دعوت كردم؛ به عمل به قانون دعوت كردم؛ به حفظ و حراست جمهوری اسلامی دعوت كردم. كم‌كم آن احساس من زیاد شد. تا وقتی كه می‌بینم آن جناح منافق در میدان است و تأیید می‌كند. تا وقتی كه می‌بینم آن جبهه‌ای كه بر ضد اسلام است تأیید می‌كند. [برای] من تكلیف شرعی است، تا دیگر، تأیید نكنم. مگر من می‌توانم كه یك جریانی كه بر ضد اسلام و بر ضد كشور ما دارد انجام می‌گیرد، باز ساكت بنشینم اینجا و بگویم بیایید و با شما صحبت كنم؟ من اگر احتمال این معنا را می‌دادم كه اینها به اسلام برگردند و به قانون اساسی كه سوگند خورده‌اند وفادار باشند و قوانین اسلام را قبول كنند، من اگر احتمال این را می‌دادم- برای یك محظوری كه من در آن محظور هستم، و به خود این آقایان گفتم آن محظور را- باز آنها را دعوت می‌كردم و آنها را وادار می‌كردم به این كه با هم بنشینند و به قانون عمل كنند. لكن بسیار غفلت می‌خواهد و بسیار ساده اندیشی می‌خواهد كه- این گروههایی كه با هم ائتلاف كردند و این «جبهه ملی» كه بر ضد اسلام می‌خواهد راهپیمایی راه بیندازند، و- مسلمانها هم همین بنشینند تماشا كنند كه به ضد اسلام مقاله بنویسند و سبّ اسلام بكنند و حكم ضروری اسلام را غیرانسانی بخوانند! بعد از این كه من می‌بینم ائتلاف شما با اینهاست [...] خوب، من با این جمعیت نمازخوان و متدین چه بكنم؟ من به اینها علاقه داشتم، حالا به بعضیشان هم باز علاقه دارم. با اینها ما تكلیفمان چیست؟ (4)

راهبردهای تصریحی:

1- دشمن در پی القای هیاهوهای كاذب و جنجالی در جامعه است.
2- دشمن با تزریق مطالب خود، تا حدّ القای تكلیف شرعی برای مخالفت با نظام و مسؤولین آن پیش می‌رود!
3- مصلحت نظام بر هر مصلحتی مقدم است.
4- جریاناتی كه مخالف اسلام، احكام اسلام و كشور هستند نباید تأیید شوند.

نكات استنباطی:

1- دشمن با جنگ روانی و تبلیغاتی خود مدام تكرار می‌كند كه مردم از نظام و انقلاب برگشته و ناامید شده‌اند در حالی كه این دشمن است كه در دستیابی به اهداف خود ناامید شده است.
2- هر مصلحتی كه مقدم بر مصلحت انقلاب و نظام با هر توجیهی مطرح شود، باطل و ساخته‌ی دشمنان است.

پی‌نوشت‌ها:

1. صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج18، ص 178.
2. صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج18، ص178.
3. صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج21، صص 179 و 180.
4. صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج14، ص 455.

منبع مقاله :
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) (جلد هشتم) اصل شناخت دشمنان و ضرورت مرزبندی شفاف با آنان، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول