برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)

آنهایی كه می‌خواهند نگذارند شماها در جبهه‌ها كه هستید آرام باشید و آنهایی كه می‌خواهند از شماها به ملت، طور دیگری غیر آنچه واقعیت است عرضه كنند، آنها دانسته یا ندانسته دشمن این انقلاب‌اند، كار می‌كنند برای ابرقدرتها. كارمندِ برای ابرقدرتها یك وقت از روی علم و اختیار است، این جنایت بزرگی است. یك وقت از روی جهالت و نادانی است، این هم جنایت است نظیر آن جنایت. منتها بی علم و این هم جنایت بزرگی است. امروز اگر یك كلمه برای شكست این قدرتهای نظامی و انتظامی و پاسداران و عشایر گفته بشود، مستقیماً این كلمه به ضد اسلام است. و اگر یك كلمه بر ضد ارگانهای فعّالی كه در این كشور مشغول خدمت هستند گفته بشود آن هم خلاف اسلام است. مسّلم این است كه در اوقاتی كه اسلام در خطر است، در اوقاتی كه كشور اسلامی در خطر است، دندان روی جگر خودش بگذارد و لگد روی نفسانیت خودش بگذارد و نگذارد این كشور شكست بخورد و این ارتش خدای نخواسته تلاشی پیدا كند. گمان نكنند اشخاصی كه برای مصالح خودشان قدم برمی‌دارند یا قلم می‌زنند یا گفتار می‌كنند، اینها با اسلام آشنا هستند؛ اینها دشمنان اسلام هستند، منتها بعضی مِنْ حیثُ لا یشعُر و بعضی باشعور. لكن ملت ما، این ملت میلیونی كه در همه اقشار ملت هست و در همه نواحی این كشور هست و قوای نظامی و انتظامی ما كه در جبهه‌ها یا پشت جبهه‌ها هستند، اینها باید مطمئن باشند كه اینها همه برای اسلام الآن دارند كار می‌كنند، و هرگز گوش به حرفهای اشخاصی كه می‌خواهند شما را از هم جدا كنند یا ملت را از شما جدا كنند یا روحانیت را از شما جدا كنند، گوش شما به آنها نباشد. شما خودتان قضاوت كنید و خودتان حكم كنید، و به حرف دیگران- هركس باشد و هرجا باشد- گوش ندهید. خودتان ببینید كه آیا ملت با شما خوب است یا بد؟ و خودتان ببینید كه آیا روحانیت با شما مخالف است یا موافق؟ (1)
باید چه طبقه جوان روحانی و چه دانشگاهی، با كمال جدّیت به تحصیل علم، هریك در محیط خود ادامه دهند. این زمزمه بسیار ناراحت كننده كه اخیراً بین بعضی جوانان شایع شده كه درس خواندن چه فایده‌ای دارد، مطلبی است انحرافی و مطمئناً یا از روی جهالت و بی خبری است و یا با سوءنیت و از القائات طاغوتی شیطانی است كه می‌خواهند طلاب علوم دینی را از علوم اسلامی بازدارند كه احكام اسلام به طاق نسیان سپرده شود و محو آثار دیانت به دست خودمان تحقق پیدا كند، و جوانان دانشگاهی ما را انگل و متكی به قشرهای استعماری بار بیاورند كه همه كس چون همه چیز وارداتی باشد و احتیاج به اجنبی در تمام ابعاد و رشته‌های علمی هرچه بیشتر روزافزون شود؛ و این خطر بزرگی است كه كشور را هرچه بیشتر به عقب می‌راند. اگر علوم اسلامی مردانی متخصص نداشت، تاكنون آثار دیانت محو شده بود؛ و اگر پس از این نداشته باشد، این سد عظیم مقابل اجانب منهدم می‌شود و راه برای استثمارگران هرچه بیشتر باز می‌شود و اگر دانشگاهها خالی از مردانی دانشمند و متخصص شوند، اجانب منفعت طلب چون سرطان در تمام كشور ریشه دوانده و زمام امور اقتصادی و علمی ما را در دست می‌گیرند و سرپرستی می‌كنند. (2)
آقایان! شما نویسندگان الآن تكلیف بسیار بزرگی بر عهده‌تان هست. پیشتر قلم شما را شكستند؛ الآن قلم شما باز است لكن استفاده از قلم در راه آزادی ملت، در راه تعالیم اسلامی بكنید. این ملت كه می‌بینید، تمامشان زیر بیرق اسلام است كه وحدت پیدا كردند. اگر نبود قضیه وحدت اسلامی، ممكن نبود اجتماع اینها. الآن از بچه چند ساله تا پیرمرد هشتاد ساله همه با هم در این نهضت شركت دارند، و همه با هم در این پیروزی شركت دارند؛ همه با هم هم صدا آزادی را طلب می‌كنند و استقلال را- و الحمدلله اینها دست آمده است- و جمهوری اسلامی را می‌خواهند؛ و آن هم ان‌شاءالله با آرای عمومی به دست می‌آید. آنچه كه لازم است الآن برای همه ما حفظ این وحدت است. در دانشگاه گاهی الآن دیده شده كه یك تشنجاتی واقع می‌شود این یا آگاهانه هست یا از روی ناآگاهی. در هر صورت اگر خدای نخواسته آگاهانه باشد باید بگویم خیانت است. و اگر ناآگاهانه باشد باید بگویم كه جهالت است. امروز روزی نیست كه این ملت [كه] این پیروزی را به دست آورده است ما با تشنجات این را به هم بزنیم. امروز روزی نیست كه ما با حمله به مراكز عمومی یا به مراكز خصوصی این نهضت را آلوده كنیم. امروز روز وحدت كلمه است. همه ما، هركدام در هر راهی كه هستیم، در هر راهی [هر] مسلكی كه داریم، همه الآن باید مجتمع بشویم تحت یك لوا. اگر مجتمع نشویم تحت یك لوا همه ما را از بین خواهند برد. (3)
به صورتهای مختلف با اسلام مخالفت می‌كنند. در مجلس خبرگان به مجرد این كه صحبت ولایت فقیه شد، شروع كردند به مخالفت. حتی در آخر این اخیراً، در همین روز- سه روز پیش از این، در یكی از مجالسشان این منحرفین، اینهایی كه از اسلام هیچ اطلاع ندارند، اینهایی كه مخالف با اسلام هستند، در مجلسشان گفتند كه این مجلس خبرگان باید منحل بشود! و دیگران هم دست زدند برای آن یا تظاهر كردند. اینها از مجلس خبرگان می‌ترسند، برای این كه مجلس خبرگان می‌خواهند ولایت فقیه را اثبات كنند. مجلس خبرگان می‌خواهند تصویب كنند آن چیزی را كه خدای تبارك و تعالی فرموده است، و اینها از او می‌ترسند. اینها خیال می‌كنند كه اگر چنانچه ولایت فقیه پیش بیاید، قضیه قُلدری پیش می‌آید و دیكتاتوری پیش می‌آید. در صورتی كه در اسلام این حرفها نیست. خیر، اینها حرف می‌زنند. این كه می‌گویند كه دیكتاتوری پیش می‌آید، نه این است كه ندانند این طور نیست؛ لكن اینها از اسلام متنفرند. اینها باید بفهمند این را كه تا این محراب و منبر هست و تا این خطابه خوانها و این اسلام و مسلمین و این بازار اسلام و این جوانان مسلمان هستند، نمی‌توانند كاری بكنند. اینها باید بفهمند این را كه در خدمت رژیم سابق یا در خدمت اربابهای رژیم سابق دارند كار می‌كنند. اگر فهمیده هستند، از روی فهم می‌كنند، خائن هستند و اگر چنانچه از روی بی اطلاعی و جهالت است، جاهل هستند. (4)
تمام گرفتاریهایی كه ما در طول مدت تاریخ داشتیم بهره‌برداری از جهالت مردم بوده است. جهالت مردم را آلت دست قرار دادند و برخلاف مصالح خودشان تجهیز كردند. اگر علم داشتند؛ علم جهتدار داشتند، ممكن نبود كه مخرّبین بتوانند آنها را به یك جهتی كه برخلاف آن مسیری است كه مسیر خود ملت است تجهیز كنند. علم و سواد است با آن جهتی كه باید به او توجه كرد، كه می‌تواند ملت را از همه گرفتاریها نجات بدهد. و نمی‌توانند كسانی كه می‌خواهند این نهضت را، این نهضت اسلامی را به خلل برسانند، و نمی‌توانند ببینند كه اسلام در این مملكت پیاده دارد می‌شود. این علم است كه می‌تواند جلوی این فسادها را بگیرد. اگر ملت ما علم را، آن علم جهتدار را یاد بگیرند، تربیت بشوند، در مقابل علم، در پهلویِ علم هم تربیت باشد؛ تربیت دینی، تربیت الهی، تربیت انسانی و هم علم، اگر این دو حربه در دست شما باشد، كسی نمی‌تواند به شما تعدّی كند، كسی نمی‌تواند استبداد را برگرداند. و اگر این علم نباشد مردم را توجیه می‌كنند به جایی كه باز هم آن مسائل سابق برگردد، و آن استبداد سابق و آن وابستگیهای سابق. شما سوادآموزان در تمام كشور بدانید كه یك خدمتی دارید به این انسان می‌كنید كه بالاترین خدمتهاست. (5)
همه می‌دانیم و باید بدانیم كه آنچه از قرنها پیش تاكنون بر سر مسلمین آمده، خصوصاً در یكی دو قرن اخیر كه دست دولتهای اجنبی به كشورهای اسلامی باز شده و سایه شوم آنان بلاد مسلمین را به تاریكی و ظلمات كشانده است و ذخایر خداداد آنان را به باد فنا داده و به طور مداوم می‌دهد، غفلت مسلمانان از مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام است، كه به دست استعمارگران و استثمارچیان و عمّال غربزده و شرقزده آنان به توده‌های مسلمانان محروم تحمیل شده است؛ كه حتی غالب علمای اسلام گمان می‌كردند و می‌كنند كه اسلام از سیاست منزه است و یك شخص مسلمان نباید در سیاست دخالت كند. چپاولگران حیله‌گر كوشش كردند به دست عمال به اصطلاح روشنفكر خود اسلام را همچون مسیحیت منحرف به انزوا كشانند و علما را در چهارچوب مسائل عبادی محبوس كنند؛ و ائمه جماعات را در مساجد و محافل عقد و ازدواج منزوی، و مقدسین از توده را سرگرم ذكر و دعا، و جوانان عزیز را سرگرم عیش و نوش، از صحنه امور سیاسی و اجتماعی و اهتمام به امور مسلمین و گرفتاری بلاد اسلامی خارج نمایند. و در این امر توفیق بسزایی پیدا كردند. و از این جهالت و غفلت ما سوءاستفاده نمودند، و بلاد مسلمین را... استخدام نموده، و با دست آنان ملتها را به استضعاف و استثمار كشاندند؛ و وابستگی و فقر و فاقه و پیامدهای آنها گریبانگیر توده‌های دربند گردید. و اكنون نیز مسلمین به غفلت خود و عمال استعمار به تبلیغات خود و ابرقدرتها به سلطه و چپاول خود ادامه می‌دهند؛ و آخوندهای مزدور و درباری به عقب نگه داشتن مسلمانان و جهالت و غفلت آنان دامن می‌زنند.و إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ‌. (6)
ما حرفمان این است كه دولتها بیایند قبل از اینكه خود ملتها قیام بكنند خود دولتها بیایند خاضع بشوند با هم، دوست بشوند با هم. یك جلسه‌ای درست كنند، همه رئیس جمهورها بنشینند پیش هم و حل كنند مسائلشان را. هركس سر جای خودش باشد، لكن در مصالح كلی اسلامی، در آن چیزی كه همه هجوم آورده‌اند به اسلام، در او با هم اجتماع كنند، جلویشان را بگیرند و آسان هم هست. یك چیزی نیست كه نشود. اگر همه با هم مجتمع بشوید آنها اصلاً كنار می‌روند. كار ندارند دیگر. آنها از ضعف شما، از نفهمی شما، ازجهالت شما استفاده می‌كنند. زمان محمدرضا از ضعف این بدبخت استفاده می‌كردند. یك كلمه می‌گفتند، این خاضع بود. نمی‌خواستند بیایند بریزند چی بكنند اما همچو ترسانده بودندشان كه اگر ما یك كلمه راجع به امریكا بگوییم، كذا و كذا می‌شود، ایران گفت و نشد. (7)

راهبردهای تصریحی:

1- باید مواظب بود كه با غفلت و جهالت به دشمن خدمت نكرد.
2- تهدیدها و فریبكاری تنها در محیط غفلت و جهالت، مؤثر واقع می‌شود.

نكات استنباطی:

1- افرادی كه نادانسته و یا آگاهانه برای دشمن كار می‌كنند، در نتیجه‌ی عمل، یكسان هستند.
2- اقدام در جهت افزایش علم، روشنگری و آگاهی مردم، مقابله‌ی صحیح و اساسی با دشمنان است.
3- محیطهایی كه فاقد آگاهی لازم و بصیرت و روشن‌بینی نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی هستند، بهترین محیطها برای دشمن و منافع آنها است.

پی‌نوشت‌ها:

1.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج14، صص 28 و 29.
2.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج3، ص 326.
3.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج6، صص188 و189.
4.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج10، صص 307 و 308.
5.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج13، ص 452.
6.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج18، صص 88 و89.
7.صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج18، صص 268 و 269.

منبع مقاله :
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) (جلد هشتم) اصل شناخت دشمنان و ضرورت مرزبندی شفاف با آنان، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول