برداشتهایی از بیانات امام خمینی (ره)
القای یأس در جامعه از سوی دشمن
الآن دستهایی، قلمهایی، زبانهایی در کار است که ملّت ما را مأیوس کند. اشکالاتی میتراشند و نقل میکنند و مینویسند و میگویند؛ همهاش برای این است که روح یأس در شما، در جوانهای ما، در قشرهای ملّت ما ایجاد کنند. اگر روح
گرد آورنده: موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت
الآن دستهایی، قلمهایی، زبانهایی در کار است که ملّت ما را مأیوس کند. اشکالاتی میتراشند و نقل میکنند و مینویسند و میگویند؛ همهاش برای این است که روح یأس در شما، در جوانهای ما، در قشرهای ملّت ما ایجاد کنند. اگر روح یأس پیدا بشود در یک جامعهای، آن جامعه سست میشود و اگر سست شد، نمیتواند به پیروزی برسد. آنها هم چون به حسب شناخت روانشناسی خودشان به اینجا رسیدهاند که باید این ملّت را مأیوس کرد، هر چه بشود، هی میگویند هیچ نشد. همین که تبلیغات و بوقهای تبلغاتیشان در صدد این است که بگویند خوب، انقلاب شد و هیچ کاری نشد. این برای این است که شما را از این انقلاب مأیوس کنند. این یک مطلبی است که شیاطین، الهام به اینها کرده که این ملّتی که با عزم راسخ خودش یک همچو قدرت بزرگی را شکست، در صورتی که هیچ در دستش نبود و با ایمان راسخ خودش و اجتماع و وحدت کلمه این سدّ را شکست. آنها یک همچو قدرتی از کشور ما و جوانهای ما دیدند و این خوف درشان پیدا شد که اگر اینطور پیش برود، دیگر امکان ندارد که آنها بتوانند باز آن چپاولگری خودشان را اعاده بدهند، پس چه بکنند؟ از طریقهای مختلف شروع کردند به سمپاشی. هرجا توانستند عملاً هم خرابکاری کردند، مثل کردستان، خوزستان، اینجاها عملاً هم مشغول به فساد و مفسده شدند. چنانچه میدانید اخیراً هم جنایت بزرگی کردند و عدّهای از سربازها به شهادت رساندند و همینطور باز جنایت دومی را که اشاره کردید که مرحوم آقای قاضی طباطبایی - رحمهالله - که از دوستان سابق من هستند و سوابق دارم با ایشان، ایشان حبسها رفته است، مجاهدات کرده، تبعیدها شده است. آنها اینطور اشخاص را یکی یکی ترور میکنند و منظور این است که مأیوس کنند شما را. آنجا هم که عملاً دست به کار نمیتوانند بشوند، شروع میکنند با تبلیغات. (1)
جوانهای ما ملتفت باشند، توجّه داشته باشند که هرکس هرچه میگوید باور نکنند. یکی از چیزهای بزرگی که اینها دارند، این است که سمپاشی کنند، به طوری که ما را از این انقلاب مأیوس کنند. این یکی از کارهای بزرگ اینهاست که میخواهند بکنند که از این انقلاب ملّت ما مأیوس بشوند، و بگویند خوب کاری انجام نگرفته. اگر کارهای دست اوّل است، که عرض کردم همهاش انجام گرفته است. کارهای دست دوم هم چیزی است که مشغول انجامش هستند. همین در دولت آقای بازرگان چقدر کارها انجام گرفته، چقدر خانهسازی شده، و بیانصافها میگویند، یک خانه ساخته نشده. در این جهاد سازندگی چقدر خدمت کرد این ملّت به این ملّت خودش، و به این اشخاصی که مشغول کشت و زرع بودند؟ چقدر شما الآن خدمتها را شمردید که رفتید همه جا هرچه نابسامانی بوده درستش کردید؟ اینها باز میگویند هیچی نشده. از آن طرف خودشان فعالیت میکنند که چیزی نشود. (2)
این ریشههای فاسدی که در مملکت هست، و این توطئههایی که در همهجا هست، مجال نمیدهد که یک فکر اساسی بشود، و آن فکرهای اساسی که دارد میشود پیاده بشود. خوب شما دیروز که آمدیم قم مشاهده قم بودید. قم که مرکز علم است و مرکز اسلام است، یک وقت میبینید که یک همچون توطئهای هست که این توطئه مربوط به قم تنها هم نبوده است. در همان حالی که قم یک همچو مسائلی بوده، تبریز هم در همان حال بوده است و از یک دست بوده. یعنی توطئه بوده و توطئه هم اختصاص به اینجا ندارد، با خارج هم روابط هست. الآن ما گرفتار این هستیم که این کشور را از دست دیگران که بیرون کردیم، بتوانیم حفظش کنیم. همه قوّهها باید دنبال این معنا باشد. همه افکار دنبال این معنا که این توطئههایی که هست اینها خنثی بشود و یک استقراری برای کشور حاصل بشود. شما دیدید که در هر قدمی که این کشور میخواست برای یک پیشرفت - پیشرفت راجع به اصل تأسیس حکومت که درجه اوّل است - هر قدمی که میخواست بردارد، مخالفتها شروع شد، و توطئهها و کارشکنیها در همهجا. الآن هم این آشفتگی تازهای که در قم و در تبریز تحقق پیدا کرد برای این است که آن قدمی که میخواهند باز ملّت بردارند که تعیین رئیسجمهور است، این را نگذارند. یک نقشه حساب شده است که قدم به قدم هرچه ملت میخواهد یک کاری را انجام بدهد، در آن قدم کارشکنی میکنند، و الحمدالله شکست میخورند. (3)
در قدم بعد هم دستبردار نیستند، باز همان مسائل پیش میآید. حالا که ریاست جمهور میخواهد تعیین بشود و مردم میخواهند با فکر آزاد، با رأی آزاد یک کسی را تعیین بکنند، باز آن توطئهها پیش آمده است چنانچه قبلاً که قانون اساسی را میخواستند طرحریزی کنند، آن مسائل پیش آمد. آن وقت که مجلس خبرگان تأسیس شد باز کارشکنی کردند. بعداً که تصویب شد قانون اساسی، باز کارشکنی میکنند، باز تعقیب میکنند و همینها هستند که روابط با خارج، با دیگران دارند و قدم به قدم با جمهوری اسلامی مخالفت میکنند و حالا که مخالفتی که، آشفتگی که تازه دیدید، این روی زمزمه ریاستجمهور است و در این هم شکست میخورند، لکن اینها دست بر نمیدارند. بعد در مجلس شورا که میخواهند مردم وکیلشان را معیّن کنند منتطر مصیبتهای زیادتر باشید. آنجا دیگر آشفتگی بیشتر خواهد شد. لکن باید با قدرت [بایستید] هیچ مأیوس نباشید. هیچ این آشفتگیها شما را مأیوس نکند [تا] آن روزی که ما باید به آن مسائل اساسی برسیم و بعد انشاءالله این مسائل دوم را شروع بکنیم. (4)
این تکلیفی است برای همه جوانان ایران و همه ملّت که در یک همچو وقت حساس اختلاف نکنند و اختلاف ایجاد نکنند. خدای نخواسته با اختلاف، تمام این کشور از دست میرود. و تمام جوانهای ما باز به آن حالی که در سابق بودند خدای نخواسته مبتلا میشوند. کوشش کنید در این که با هم همه برادر باشید. امروز هم ارتش ایران و هم ژاندارمری ایران و هم سایر قوای مسلّحه و هم شما بردادران، همهتان در زیر بیرق اسلام هستید، و برادر باید باشید. اگر برادر باشید و باهم و با یک توجّه الهی، با یک وحدت، به دشمن حمله کنید شما پیروز هستید و اگر خدای نخواسته در بین شما خلافی پیدا بشود - که آرزوی دشمن ماست، دشمن شماست - ممکن است طور دیگر پیش بیاید. این یک تکلیف الهی است برای همه، برای همه گویندگان، برای همه نویسندگان، برای همه شماها که در جبههها جوانمردانه به پیش میروید و فداکاری میکنید. یک تکلیف الهی است برای همه که دعوت به وحدت بکنند. دعوت به اجتماع بکنند. این جوانهای ما از هر طایفهای و از گروهی که هستند، و در جبههها برای اسلام جنگ میکنند، اینها نور چشمهای اسلام هستند، اینها کسانی هستند که اسلام و مسلمین به اینها باید ارج بگذارد، به اینها افتخار کند. کسانی که اهل قلم هستند، اهل بیان هستند، کوشش کنند که مردم را دعوت به وحدت بکنند، مردم را دعوت به جهاد بکنند. اگر خدای نخواسته از قلمی، از زبانی چیزی بیرون بیاید که موجب تشتّت بشود، جرمی است نابخشودنی پیش خدای تبارک و تعالی. همه اهل این کشور هستید، و میخواهید کشورتان را حفظ کنید، اختلاف نباشد بین شما. گوش به اشخاصی که ایجاد اختلاف میکنند ندهید و همه همصدا باهم توجّه کنید به خدای تبارک و تعالی. قدرتهای بزرگ که مأیوس شدند از این که با جنگ و با حمله نظامی بتوانند کاری بکنند. دست به شیطنت زدهاند و میخواهند شماها را از هم جدا کنند و اختلاف بین شما بیندازند. (5)
ما باید ببینم، این آقایان باید ببینند که اینها دارند رو به اسلام میروند یا خیر، دارند رو به خلاف اسلام میروند. انصاف داشته باشند اینهایی که نشستهاند هیچ کاری برای این جمهوری اسلامی از اولش تا حالا نکردهاند، کارشکنی کردند، کار نکردند. آن روشنفکرش آن طوری و آن مرتجع - به اصطلاح شما - آن جوری، همه. خوب، بعضی از اینها را که ما میدانیم یک قدم برای این نهضت بر نداشتند، مخالفت هم با آن داشتهاند، نصیحت هم ما را میکردند که آقا وِل کنید،، نمیشود، بگذاری این شاه باشد، خوب، بهتر از دیگران است! خوب، یک همچو وضعی الآن پیش آمده است که شما میبینید؛ در ایران الآن اینقدر مراکز فساد از بین رفته است، اینها را حساب نمیکنند؛ این قدر شرابفروشیهایی که مثل آب توی مردم جریان داشت از بین رفته؛ یکی نمیتواند علناً بیاید یک همچو کاری بکند. این همه چیزهایی که در دولتها بوده و در مجلس بوده و هرکه مجلس را در آن وقت دیده، میداند چه خبر بود، حالا میبینید که اینطور است؛ خوب، شما نباید این را قدردانی و تشکر کنید از خدای تبارک و تعالی که همچو عنایتی کردهاند. همراهی کنید! میتوانید بیایید قضاوت کنید. خوب، بیایید قضاوت کنید؛ میتوانید بیایید یک استانی را استانداری کنید، بیایید بکنید. ننشینید کنار و هی نق بزنید و مردم را مأیوس کنید، با اینکه نشود اینها مأیوس. آن اشخاصی که در خارج رفتند و فرار کردند و حالا هی اعلامیه پخش میکنند و خودشان هم با خودشان در جنگ هستند و اینها، آنها از یک طرف یک جوری صدمه به اینجا میزنند، این آدم مقدس مآب هم که در بازار است یا در مدرسه است یا در کجا هست این هم یک جور دیگر صدمه میزند.
راهبردهای تصریحی:
1- دشمن دائم درصدد ایجاد یأس و ناامیدی در جامعه است.2- نباید بر اثر نغمههای یأس دشمن مأیوس شد.
3- نادیده گرفتن پیشرفتها و کارهای انجام شده، ایجاد یأس در جامعه میکند.
4- باید به مردم کارهایی که انجام میشود گفت.
نکات استنباطی:
1- دشمن درصدد است تا با تزریق یأس و ناامیدی، روح توکل و امید را در جامه از بین ببرد تا بهتر به مقاصدش برسد.2- کسانی که در جامعه یأس و ناامیدی القا میکنند و پیشرفتهای نظام را کوچک جلوه میدهند، در راستای منافع دشمنان عمل میکنند.
پینوشتها:
1. صحیفه امام (ره)، ج10، ص 451 و 452.
2. صحیفه امام (ره)، ج10، صص 522 و 523.
3. صحیفه امام (ره)، ج12، صص 49 و 50.
4. صحیفه امام (ره)، ج12، ص 50.
5. صحیفه امام (ره)، ج13، صص 392 و 393.
6. صحیفه امام (ره)، ج16، ص 468.
گردآوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (11)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}