گرد آورنده: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت





 

از مشکلاتی که ما مواجه هستیم، همین استفاده توطئه‌گرها از احساسات جوانهاست. این توطئه‌گرها که دیدند شکست خورده‌اند و نمی‌توانند با ملّت ما به مبارزه برخیزند، برای اینکه ملّت ما یکپارچه در مقابل آن قدرتهای بزرگ ایستاد و پیش برد، حالا در صدد این برآمدند که از این احساسات پاک جوانهای ما استفاده‌هایی به نفع خودشان بکنند، و جوانهای ما غافل از این هستند. از جمله استفاده‌هایی که اینها می‌خواهند بکنند این است که: این تحوّلی که حاصل شد، این انقلابی که شد، این هم چیزی نشد! این را در سطح کشور - با تبلیغاتی که آنها دارند - دارند منتشر می‌کنند. و مقصد آنها این است که جوانهای ما را از آن راهی که رفتند مأیوس کنند. جوانهای ما هم مع‌الأسف با تمام احساسات پاکی که دارند - که امید ما به آنهاست - نمی‌نشینند حساب بکنند که روی حساب با آنها صحبت بکنند. اینها می‌گویند که «انقلاب شد و هیچ نشد» خوب، جوابشان را شما جوانها می‌گویید که «آن اصولی که اصل مقصد ملت بود، چه بود، تا ببینیم آن شده است یا نشده است؟» (1)
این فریادها چه بود؟! این بود؛ آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی، الآن دست شماست. چطور این خانه خرابها می‌گویند چیزی گیر ما نیامده. اینهایی که می‌خواهند شما را باز مأیوس کنند، سست کنند، اینها می‌گویند چیزی نشده، مگر ملّت چه می‌خواست که بشود. شما هیچ وقت فریاد کردید که نان می‌خواهیم؟ فریاد کردید منزل می‌خواهیم؟ کی همچو فریادی؟ همه‌تان با هم جمع شدید، زن و مرد، بچه و بزرگ فریاد کردید: آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی، همانی که ملّت ما می‌خواست دستش آمد.
چطور اینها می‌گویند که جمهوری اسلامی، انقلاب شد چیزی دست ما نیامد. مگر انقلاب برای چه شده بود؟ انقلاب برای این سه تا مقصد، سه تا مطلب بود که اساس مطالب است. آقا، شما آزادی را کم چیزی فرض می‌کنید؟ از بالاترین نعمتهایی که در عالم هست؛ آزادی انسان است. انسان، حاضر است همه چیزش را فدای آزادی خودش بکند. این حبس سی و پنج میلیونی شکست و شما آزاد شدید. انقلاب شما کاری ازش نیامد؟ اینها اینطور تحقیر می‌کنند ملّت ما را. این نویسنده‌های ما اینطور تحقیر می‌کنند ملت را که ملّت انقلاب کرد چیزی گیرش نیامد. ملّت هرچه خواست گیرش آمد. ملّت گندم نمی‌خواست. آن هم گیرش می‌آید. اما هیچ کس فریاد کرد که ما گندم می‌خواهیم؟ فریاد کرد که ما خانه می‌خواهیم؟ ما اجاره خانه می‌خواهیم؟ ما منفعت می‌خواهیم؟ اینها اصلاً مطرح نبود پیش ملت ما. ملّت ما هر چیزی که خواست به تمام عیار گیرش آمده، البته جمهوری اسلامی آمده است، لکن خوب، باید محتوایش هم بتدریج گیر بیاید. هیچ از این صحبتهایی که این گوینده‌ها می‌کنند، از این مقالاتی که این نویسنده‌ها می‌نویسند و از این شبنامه‌هایی که این چپیها منتشر می‌کنند، هر روز منتشر می‌شود. هفت، هشت تایش پیش من آمد. (2)
انتقاد اینقدر نکنید بدون جهت، بهانه‌گیری نکنید بدون جهت که این به نفع دشمنان ماست. هر روز نگویید انقلاب شد و هیچ نشد. این خیانت به ملّت است. ملّت همه چیز داد و بزرگترین چیز را به دست آورد و آن آزادی و کوتاهی دست دشمنان. و برای همین فریاد می‌کرد و این را به دست آورد. نگویید چیزی نشد؛ شد و معجزه شد. آنهایی که می‌گویند نشد، برای تضعیف روحیه ملت است. برای سست کردن اراده ملت است. این دانسته یا ندانسته خدمت به استعمار است. این دانسته یا ندانسته خدمت به رژیم منحط شاهنشاهی است. کارهای بزرگی شد، کارهای معجزه‏آسا؛ شکست طاغوت، شکست ابرقدرتها، امروز مملکت ما مستقل است. احدی در او تصرف نمی‌تواند بکند. و اجازه نمی‌دهیم که چپ و راست در این مملکت دخالتی بکند. اجازه نمی‌دهیم که ذخایر ما را به چپاول ببرند. از این چیز بهتر چه می‌خواستید از یک انقلاب؟ همان که ملت می‌خواست؛ آزادی را می‌خواست، حاصل است. همه الآن آزاد نشسته‌اید و در همه جا آزاد مجتمع هستند. و در پنج سال پیش، هیچ نمی‏توانستید یک همچو اجتماعی را ایجاد کنید. آزادید، این چیزی بود که ملت می‌خواست و شد. مستقلید، هیچ قدرتی به شما نمی‌تواند حکومت کند، مستقلید. و این مطلبی است که شد. این چیزی است که می‌خواست ملّت وَ شد. رژیم را ساقط کردید و جمهوری اسلامی را ایجاد کردید و این امری است که شد. این سه مطلب را ملّت ما می‌خواست و هر سه مطلب شد. (3)
ای کوتاه فهمان! ای خیانتگران! اینقدر تزویر نکنید که چه شد. همان که ملّت می‌خواست شد. ملّت ما برای شکم قیام نکرده بود. ملّت ما برای این امور منحط قیام نکرده بود. ملّت ما برای آنچه قیام کرده بود، شد. چطور می‌گویید نشد؟ و از این به بعد هم تمام خواستهای دست دوم ملّت انجام خواهد گرفت. و نه قدرتهای خارجی و نه توطئه‌های داخلی و نه قلمها و نه گفتارها نمی‌تواند جلوگیری کند. از این سیل خروشان. برادران من! بدانید که این مسائلی که طرح می‌کنند و این اشکالاتی که می‌تراشند همه برای تضعیف شماست. همه برای این است که شما را مأیوس کنند. می‌خواهند شما را از اسلام مأیوس کنند. آنهایی که منافع خودشان را از دست داده‌اند - یا در خطر می‌بینند - می‌خواهند شما را مأیوس کنند. می‌خواهند شما را از قدرت خودتان مأیوس کنند تا سست بشوید و آنها به مقاصد خودشان برسند. لکن باید بدانند که نه ملّت ما دیگر سست خواهد شد و نه شما دیگر به مقاصدتان می‌رسید. (4)
باید عرَضه کنید کارهاتان را به ملّت، و بفهمانید به ملّت. اینها افتادند دنبال این مطلب که مأیوس کنند ملّت را از این نظام جدید. بگویند حالا هیچ کاری نشده است، هیچ در آن وقت نبوده، حالا هم نیست. باید شما با تبلیغات خودتان، با عَرضه خودتان کارهایی که انجام می‌دهید، ملّت ما باید آن کارهایی که انجام می‌دهید و ما می‌بینیم که مهندسین‌شان، اطبّا‌یشان، دکترها‌یشان می‌آیند می‌روند در همین جهاد سازندگی کار می‌کنند برای مردم و سازندگی می‌کنند، لکن چون عَرضه نمی‌شود درست، آن دسته خائن - آن دسته‌ای که برای دیگران کار می‌کنند - افتادند به اینکه «کاری نشده است، هیچ کاری نشده است، این رژیم هم مانند رژیم سابق است.» در صورتی که هیچ شباهتی این جمهوری اسلامی با رژیم سابق، هیچ شباهتی ندارد. در رژیم سابق، کسی قدرت حرف زدن نداشت، کسی قدرت انتقاد نداشت. یک کلمه انتقاد با نابودی او تمام می‌شد. یک قلم که یک نصف سطر در انتقاد می‌نوشت نابودش می‌کردند. حالا راه انتقاد باز است، همه می‌آیند انتقاد می‌کنند، همه از دولت انتقاد می‌کنند، همه از هر چیزی که صحیح نیست انتقاد می‌کنند، ارشاد می‌کنند. چطور حالا با آن وقت، مثل هم است؟ سابق همه دارایی شما را می‌بردند و عوضش - این کار امریکا - نفت ما را می‌بردند و به جای نفت، [در] ازای نفت به ما اسلحه‌هایی می‌دادند که نتوان آن اسلحه‌ها را با آن اعمال کنیم، برای چه می‌دادند؟ برای اینکه پایگاه درست کنند آنجا. عوض نفتِ ما برای خودشان پایگاه اینجا درست می‌کردند. مستشاران اینجا حاکم بر ما بودند و ما یک مملکتی شده بودیم پایگاه برای امریکا و الآن هم در خیلی جاها می‌گویند هست که پایگاهها، نه اینکه آنها تصرف دارند، لکن جاهاشان هست.
آن روز نفت ما می‌رفت به مُفت و مُجّان برای امریکا، و یک مقداری هم که می‌خواستند عوض به ما بدهند، عوضش اسلحه بود، و آن چیزهایی بود که برای خودشان در اینجا فایده داشت، نه برای ما.
این اسلحه‌هایی که آوردند. برای خودشان فایده داشت. برای ما هیچ فایده‌ای نداشت. حالا در عین حالی که باز یک سلطه حسابی پیدا نشده است، باز استقرار پیدا نکرده حکومت ما، در عین حال، نفت دیگر آنطور رایگان نمی‌رود. برای هیچ جا رایگان نمی‌رود و مال خود شما هست. در ازای نفت، دیگر نمی‌توانند تحمیل کنند که باید حتماً آهن پاره بردارید. برای ما پایگاه درست کنید. این هم از این جهت. چطور فرقی نکرده است حالا با سابق؟ این هم یک فرق؛ فرقهای اساسی، آزادی، استقلال. فرق اساسی راجع به سازندگی هم که معلوم است که یک مملکت به این وسیعی با آن خرابی، با یکماه، دو ماه، یک سال ، دوسال نمی‌شود آن را برگرداند به بهشت برین، زحمت لازم دارد. خراب کردند اینها، پنجاه و چند سال کوشش کردند در خرابی این مملکت به اسم آباد کردن و به اسم تمدن بزرگ. آباد کردن یک جایی که پنجاه سال، پنجاه و چند سال به خرابیش کوشش شده است به این آسانی درست نمی‌شود. (5)
ملّت این همه زحمت کشیده است که دین اسلام را برقرار کند در یک مملکتی که صدها سال و در این اخیر پنجاه سال کوشش شد به این که اسلام را کنار بگذارند؛ کوشش شد به این که روحانیت را کنار بگذارند و تضعیف کنند. ملّت روحانیت را به تبع اسلام می‌خواهد. اگر - خدای نخواسته - روحانی هم بر خلاف اسلام بکند، آن هم یک ساواکی است. فرق نمی‌کند. بدتر از ساواکی هم هست‌! این معناها را از گوشهایشان بیرون کنند آقایان که این مردم دیگر از جمهوری اسلامی کنار رفته‌اند. خیر، شماها کنار رفته‌اید. شما خودتان را علاج کنید. مرضهای باطنیتان را علاج کنید که ننویسند که این مملکت دیگر رفته از بین. این مملکت از بین نرفته؛ و این جمهوری اسلامی هم سر جای خودش هست؛ و این مردم هم دنبال جمهوری اسلامی هستند؛ و این مردم هم از مجلس، مادامی که مجلس بر طریقه اسلام باشد، و از رئیس جمهور، مادامی که رئیس جمهور در طریق اسلام باشد، طرفداری می‌کنند. هر کدامتان بلغزید، مردم دیگر از شما طرفداری نمی‌کنند. برای اینکه مردم اسلام را می‌خواهند. امر دایر می‌شود بین من، و پیغمبر اکرم؛ کدام مسلمان است که ترجیح بدهد من را؟ امر دایر می‌شود بین شما، و اسلام، کدام مسلمان است که شما را بر اسلام ترجیح بدهد؟ این خیالها را از کله‌هایتان بیرون کنید که الآن اگر وضعی بشود، مردم دیگر آن مردم نیستند. مردم اسلام را می‌خواهند. تا آخر هم می‌خواهند. این قلمها یک قدری ملاحظه بکنند این مسائل را. همینطور می‌نشینند توی خانه‌هایشان حکم می‌کنند ملت اینطوری است! خوب، ملت اینهاست که شما می‌بینید که در کوچه و بازار و آنهایی که در جنگ هستند و آنهایی که هر روز می‌آیند و می‏گویند که ما می‌خواهیم برویم جنگ. ملّت من و تو نیستیم! ملّت آنها هستند. میزان آنها هستند. هی ننشینید و بگویید که مردم چه شده‌اند؛ مردم دیگر مأیوس شدند؛ مردم کذا شدند. نخیر، مردم از اسلام مأیوس نمی‌شوند. کارهای ما هم هر کدام فاسد است، می‌گویند کار تو فاسد است، ولی ما جمهوری اسلامی را می‌خواهیم. (6)
امروز نغمه اینکه برای ایران، دولت ایران هیچ کاری نکرده است و مستکبر مستکبرتر شده است و مستضعف مستضعف‏تر، این نغمه شوم را که باید از ذهن آمریکا و از ذهن شوروی خارج بشود، اینهایی که در ایران خودشان را مسلم می‌دانند. اینها این نغمه را از گلوهای خودشان بیرون بیندازند. البته یک دسته هستند فضول و شیطان که از اسلام ضربه دیده‌اند، و آنها ارباب بزرگ خودشان را از دست داده‌اند، و اینها هم اخیراً ارباب بزرگشان را از دست داده‌اند، اینها برای خاطر اینکه اربابها از دستشان رفته است شیطنت می‌کنند، و همینها وارد می‌کنند یک دسته ساده‏لوح را که بی‏غرض هستند، اینها را وادار می‌کنند تبلیغات می‌کنند، و آنها هم هر جا یک اجتماعی به دستشان برسد، در نماز جمعه مثلاً اگر یک وقت دستشان برسد، در مجلس اگر یک وقتی تربیون به دستشان بیاید، همان حرفهایی را که باید از حلقوم امریکا و شوروی بیرون بیاید که برای این ملّت هیچ کاری نشده است، همان مطلب از حلوقم این بیچاره‌ها بیرون می‌آید. یک دسته گولخورده و یکدسته شیطان، یک دسته که می‌خواهند جمهوری اسلامی نباشد هرچه می‌خواهد باشد، آن می‌گوید شوروی باشد و کمونیسم، آن می‌گوید امریکا باشد و غرب؛ و این دو دسته که به نظر می‌رسد با هم تفاهم کرده‌اند، یک اشخاص ساده‌لوح را چه در مجلس و چه در خارج مجلس وادار می‌کنند که مسائلی را طرح بکنند که هرچه بیشتر ملّت ایران را مأیوس کنند. شما برادرانی که چهار سال است دارید برای این مردم خدمت می‌کنند، و خدمتهایی که شما برای این این ملّت کرده‌اید در طول تاریخ شاهنشاهی نشده است. آنها همه خدمتشان را برای کاخ‏نشینان کرده‌اند و شما خدمتتان را برای کوخ‏نشینان، اینها را در نظر نمی‌آورند. پاسدارهایی که این همه خدمت در جبهه‌ها کرده‌اند و در خارج جبهه‌ها کرده‌اند، و اینطور دست منافقین را از این کشور کوتاه کرده‌اند، اینها خدمت نیست؟! خدمت باید به طرز امریکایی‌اش باشد یا به طرز شوروی؟! (7)
جای بسی تأسف است که مجلس محترم شورای اسلامی، که اولی به حفظ آبروی جمهوری اسلامی است، و در حال حاضر که جهان استکبار و بستگانشان بر ضد اسلام و مصالح کشور اسلامی کوشش بی‏وقفه دارند، در نطقهای مجلس ناخودآگاه یا خدای نخواسته با آگاهی و برای اغراض غیرانقلابی کوشش در پخش مطالبی مربوط به دولت و ادارات دولتی می‌کنند که در پیش شنوندگان بی‏خبر انعکاس آن، چنان مأیوس‏کننده است که گویی ادارات دولت اسلامی به طور دسته جمعی مشغول غارت مردم و رشوه‌گیری و دزدی و مخالفت با توده‌های ضعیف در کاغذبازی و رفیق‏بازی و هزاران جنایت دیگر هستند. و هرکس این مسائل را می‌شنود و بی‏خبر است گمان می‌کند نزدیکی به ادارات دولتی بی‌رشوه دادن و بدون رابطه، غیرمجاز است و این امر باعث سستی مردم بعض مناطق کشور در شرکت در نماز جمعه و در جبهه‌ها شده است، که اخبار آن به این جانب می‌رسد. آقایان می‌دانند که اگر در یک اداره بعض اشخاص تخلفاتی داشته باشند و به طور عمومی به کارمندان و ادارات دولتی نسبت ناروایی دهند، ارتکاب معصیت کبیره شده و در پیشگاه خداوند جواب لازم دارد. اگر بعض آقایان تحت تأثیر تبلیغات فاسد قرار گرفته‌اند و بدون تحقیق مطالبی آن چنان تند و بی‏حساب بگویند، با دست خود تیشه به ریشه انقلاب و بالاخره اسلام می‌زنند. (8)
اینجانب نصیحت به آقایان را از حقوق برادری ایمانی می‌دانم و تأکید می‌کنم که در مسائلی که به حیثیت جمهوری اسلامی لطمه می‌زند و آبروی قشر بسیار زحمتکش را - که با حقوق ناچیز کار می‌کنند - می‌ریزد و ملّت را به دولت خدمتگزار و ادارات مظلوم بدبین می‌کند و ممکن است انعکاس آن موجب شکست سیاسی بلکه نظامی برای کشور اسلامی باشد، به مجرد گزارشهای فاسد و غرض‏آلودِ مشتی شکست‏خورده طرح این مسائل را نکنید و وجهه‌ی جمهوری اسلامی و اسلام را مشوّه جلوه ندهید. بلکه به حسب موازین شرعیه، اگر کسی مطلع باشد که یک نفر مشخص خلاف کرده و مُتَجاهِرِ به فسق نباشد، افشای آن فسق مخالف شرع است. و اگر در ادارات یا جای دیگر کسی مرتکب گناهی شد، نباید در ملأ عام افشا نمود؛ بلکه باید به محاکم صالحه و مقامات ذی‏ربط اطلاع داد تا جلوگیری و مجازات شود و مجرد وکالت، مصحح خلاف شرع نیست. شما ملاحظه کنید که برای ملاقات این دو نفر مستکبر جهانخوار، که خود را در جوامع مستضعفین و ملتها شکست‏خورده می‌بینند، چندین ماه است چه تبلیغات وسیعی می‌کنند که دنیا را اغفال کنند و شکست سیاسی خود را جبران نمایند، و بر دنیا تحمیل کنند که جز در پناه این دو قدرت نمی‌توان زندگی کرد و ما که کشورمان از آن فسادها و فحشاها و چپاولگریها و وابستگیها با تأیید خدای تعالی و همت ملّت بزرگوار نجات یافته و اکنون در دنیای کشوری به این صلاح و سداد نخواهید یافت، با دست خود گور خود و انقلاب را می‌کنیم و بالاخره چرا دیگران در باطل خود متفق‌اند، و ما در حق خود متفرق. من با کمال تأییدی که از مجلس محترم می‌کنم، میل دارم این مجمع اسلامی، معلّم اخلاق و آداب اسلامی باشد؛ و انتقادات این نحو زننده نباشد که در بوقهای تبلیغاتی خارج بهانه بیشتری برای شایعه‏سازی شود. خداوند به همه آقایان توفیق دهد. (9)

راهبردهای تصریحی:

1- دشمن با ناکارآمد نشان دادن نظام در پی ایجاد روحیه‌ی یأس و ناامیدی در مردم است.
2- دشمن در صدد است با ایجاد یأس و ناامیدی مردم از نظام جمهوری اسلامی، آنان را به سوی خود جلب و از آنها سوء استفاده کند.

نکات استنباطی:

1- بزرگترین سرمایه‌ی نظام جمهوری اسلامی مردم هستند لذا دشمن با کوبیدن بر طبل ناکارآمدی نظام در صدد ایجاد فاصله بین حکومت و مردم است.
2- دشمن با تبلیغ ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی، قصد دارد جلوی بیداری اسلامی را بگیرد و پیام انقلاب اسلامی را مخدوش و از الگو شدن ایران برای مسلمانان جلوگیری کند.

پی‌نوشت‌ها:

1. صحیفه امام (ره)، ج 10، ص 515.
2. صحیفه امام (ره)، ج 10، صص 466 و 467.
3. صحیفه امام (ره)، ج 10، ص 474.
4. صحیفه امام (ره)، ج 10، صص 474 و 475.
5. صحیفه امام (ره)، ج 11، صص 8-10.
6. صحیفه امام (ره)، ج 14، ص 372.
7. صحیفه امام (ره)، ج 17، صص 446 و 447.
8. صحیفه امام (ره)، ج 19، ص 421.
9. صحیفه امام (ره)، ج 19، صص 421 و 422.

منبع مقاله :
گردآوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (11)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.