مهارت هاي ويژه يادگيري
مهارت هاي ويژه يادگيري
نويسنده:فرهاد بلاش
تاکنون تعاريف گوناگوني درباره يادگيري بيان شده است ، ولي يک تعريف از يادگيري مورد قبول نظريه پرداران واقع شده است که يادگيري را تغيير نسبتا پايدار در بالقوه فرد بر اثر تجربه مي داند. در اين مقاله آنچه مدنظر است ، بنا به اهميت موضوع يادگيري عوامل موثر در يادگيري است که بيشتر متخصصان تعليم و تربيت و روان شناسي تربيتي معتقد به 3 عامل اصلي موثر در يادگيري اند که در ثبت انديشه ها ، واقعيت ها و داده ها دخالت دارند و بسيار حائز اهميت هستند. اين 3 عامل عبارتند از تاثر، تداعي و تکرار. به کار بردن هر سه اين عوامل فرايند به خاطر سپردن فراگيران را سريع تر و دقيق تر مي کند و هر چه تعداد و شدت اين عوامل کم شود، فرايند به طور طبيعي ضعيف تر خواهد شد، به اين معني که نپرداختن به يکي از اين عوامل لزوما به معناي به خاطر نياوردن کامل نخواهد بود، بنابراين پايداري آن را در حافظه کم مي کند.
فرض کنيد در جمعي قرار داريد و مي خواهيد نام شخصي را به ياد بسپريد و موفق نمي شويد در حالي که نام شخصي ديگر را در آن جمع براحتي به خاطر سپرده و به ياد مي آوريد. علت اين امر اين است که شما به نفر دوم توجه کافي داشته ايد (تاثر)و همين طور ممکن است (خودآگاه يا ناخودآگاه) تداعي هاي لازم را براي به ياد سپاري نام آن شخص در ذهن برقرار يا نام او را چندين بار در ذهن تکرار کرده باشيد. درباره شخص اول اين امکان وجود دارد که شما دقت کافي نکرده باشيد (تاثر ناکافي) يا هيچ گونه تداعي معنايي و تکرار به وجود نياورده باشيد. با توجه به توضيح بالا تا حدودي به اهميت اين 3 عامل مي توان پي برد و ضرورت بررسي و شناخت آنها براي فراگيران ، مربيان و معلمان بديهي خواهد بود از اين رو، به اختصار به بسط و تشريح عوامل تاثر و تداعي پرداخته مي شود و از عامل تکرار به سبب آشنايي کافي مربيان و فراگيران صرف نظر شده است.
دقت: مونتني ، دقت را قلم حکاکي حافظه مي داند. براي افزايش تاثر و به طور کلي براي داشتن حافظه خوب لازم است که به طور شايسته اي دقت خود را درباره موضوعي که مي خواهيم به خاطر بسپاريم ، معطوف کنيم و اجازه ندهيم که موضوع ديگري آن را متوجه خود کند. براي اين که عامل دقت را خوب به کار ببنديم بايد از همه حواس خود به بهترين شکل ممکن کمک بگيريم. حواس ظاهري ما بينايي ، شنوايي ، بويايي ، لامسه و چشايي در ايجاد دقت موثرند.
بينايي: با اين که ضعيف کردن محرکها نه تنها به تقويت حس بينايي کمک نمي کند؛ بلکه آن را ضعيف نيز مي کند، بنابراين براي تقويت اين حس بايد کوشيد که به هر آنچه در اطرافمان هست دقيق شويم. بسياري از اشيا را هر روز مي بينيم ؛ ولي به علت عدم دقت زود فراموش مي کنيم که با تمرين اين حس تقويت خواهد شد. به عنوان مثال مي توانيد به اجزاي تشکيل دهنده خودکاري که در دست مي گيريد بيشتر دقت کنيد و بکوشيد به چيزهايي که تا کنون توجه نکرده ايد نگاه کنيد.
شنوايي: براي تقويت اين حس محرک را به حداقل برسانيد، به طوري که به سختي قادر به شنيدن نباشيد يا اگر به يک قطعه موسيقي گوش مي دهيد، بکوشيد سازهاي آن موسيقي که نواخته مي شوند را بشناسيد.
بويايي: مانند حس شنوايي محرک را ضعيف کنيد تا اين حس برايتان بيشتر اهميت پيدا کند.
چشايي: در خوردن غذا دقت کنيد آن را آرام بجويد و مزه ها و نوع مواد خوراکي را تشخيص دهيد از خوردن غذاي داغ بپرهيزيد.
لامسه: اين حس نقش کمتري در حافظه دارد؛ ولي مي توان آن را قوي تر کرد و بر ميزان دقت موثر دانست.
براي دقت جهت يادگيري يک موضوع بويژه به روند عمومي و رنگ نگاه کنيد، لمس کنيد، بو کنيد، گوش کنيد، وزن و حجم و سختي را بيازماييد؛ هر چه بيشتر حواس خود را بکار بريد بيشتر موضوع را به خاطر مي آوريد و بهتر ياد مي گيريد. هلن کلر مي گويد: « دقت مادر حافظه است و دختر دانش» يعني هر چه دانش و آگاهي و معلومات ما بيشتر شود دقت ما نيز به همان نسبت بالا مي رود و هر چه دقت بيشتر مي شود يادگيري بهتر ميسر مي شود.
علاقه: از جمله عوامل ديگري که به افزايش تاثر کمک مي کند ميزان علاقه فرد به فعاليتي است که صورت مي دهد. علاقه مندي باعث تمرکز، دقت ، تداوم و در نهايت افزايش يادگيري مي شود.
هيجان: هر هيجاني چه مثبت چه منفي روي حافظه و يادگيري اثر دارد. هميشه اتفاقات و مطالبي که توام با حوادث غير معمول يا هيجان آور باشد، بهتر در ذهن باقي مي ماند مثلا درسي را که معلم يا مربي با هيجان و شوخي آموزش مي دهد بيشتر در ذهن باقي مي ماند.
توجه انتخابي: توجه به مسائل و امور مي تواند به صورت انتخابي صورت گيرد به عنوان مثال به چيز خاصي توجه شود، اگر انتخاب نبود و در يک زمان تمامي محرکها درک مي شد، انسان قادر به تحمل آنها نبود و دچار ناراحتي شديد روحي مي شد. مقدمه دقت توجه انتخابي است يعني عملا تا توجه انتخابي در خصوص هدف صورت نگيرد، دقت معنا نخواهد داشت.
انتظار: اين عامل روي دقت اثر مي گذارد. ايجاد پرسش درباره يک موضوع يا موضوع هاي مختلف يک کتاب پيش از مطالعه آن باعث ايجاد انتظار براي يافتن پاسخ آن و باعث دقت مي شود. به طور معمول افراد کنجکاو داراي دقت بالايي هستند، چون هميشه انتظار جواب مجهولات خود را دارند. به ياد داشته باشيد هميشه پيش از مطالعه با طرح پرسشهاي مختلف از موضوعي که مي خواهيد مطالعه کنيد در خود انتظار و بالطبع دقت ايجاد کنيد.
هدف: هميشه پيش از مطالعه کتاب يا موضوع ، هدف خود را مشخص و تعيين کنيد. چه موضوعات و مطالبي مدنظر شماست؟ و حداقل از بخشهايي که هدف شما را برآورده نمي کند خودداري کنيد، اين مساله نوعي مرزبندي است.
تداعي: تداعي و ارتباط بين مفاهيم ، کلمات و اشيا بايد فوق العاده مسخره ، خنده دار و مضحک باشد. مضحک بودن تداعي به حفظ آن تداعي در ذهن و فکر کمک بسيار موثري مي کند.
حرکت: هميشه ديدن يک فيلم (تصاوير متحرک) بيش از ديدن يک اسلايد و تصاوير جدا از هم در ذهن باقي مي ماند.
رنگهاي غيرواقعي: براي پايداري مطالب و اشيا به آنها رنگهاي مضحک و غير واقعي بدهيد، مثلا رنگ درياي صورتي.
جابه جايي: از اين اصل براي به خاطرسپاري استفاده زيادي مي شود. بکوشيد جاي اشيا و افراد را به صورت غير واقعي عوض کنيد.
خود بازيگري: تا جاي ممکن بکوشيد در هنگام تداعي و برقراري ارتباط، خودتان را هم دخالت دهيد يعني انجام دهنده کارهاي خودتان باشيد يا دست کم نظاره گر باشيد.
جان و احساس: به اشيا و مطالب جان بدهيد مانند دوران کودکي و خودتان هم تحت تاثير قرار گيريد.
اغراق: تداعي واقعي و روزمره ، پايداري کمي در حافظه دارند و هر چه مبالغه آميزتر باشند، پايداري بيشتري در حافظه دارند.عواملي که مطالعه کرديد در ايجاد ثبات يادگيري بسيار اهميت دارد و مي تواند اعتماد به نفس و خودپنداره شما را به عنوان فراگير دائمي در طول زندگي و دوران تحصيل رسمي و غير رسمي بخوبي تقويت کند.
فرض کنيد در جمعي قرار داريد و مي خواهيد نام شخصي را به ياد بسپريد و موفق نمي شويد در حالي که نام شخصي ديگر را در آن جمع براحتي به خاطر سپرده و به ياد مي آوريد. علت اين امر اين است که شما به نفر دوم توجه کافي داشته ايد (تاثر)و همين طور ممکن است (خودآگاه يا ناخودآگاه) تداعي هاي لازم را براي به ياد سپاري نام آن شخص در ذهن برقرار يا نام او را چندين بار در ذهن تکرار کرده باشيد. درباره شخص اول اين امکان وجود دارد که شما دقت کافي نکرده باشيد (تاثر ناکافي) يا هيچ گونه تداعي معنايي و تکرار به وجود نياورده باشيد. با توجه به توضيح بالا تا حدودي به اهميت اين 3 عامل مي توان پي برد و ضرورت بررسي و شناخت آنها براي فراگيران ، مربيان و معلمان بديهي خواهد بود از اين رو، به اختصار به بسط و تشريح عوامل تاثر و تداعي پرداخته مي شود و از عامل تکرار به سبب آشنايي کافي مربيان و فراگيران صرف نظر شده است.
حواسي براي آموختن
موارد و عوامل متنوع و مختلفي در ايجاد تاثر قوي نقش دارند، هر چه تعداد و شدت اين عوامل بيشتر باشد، تاثر کافي تر خواهد بود و بعکس. اين عوامل شامل موارد زير است:دقت: مونتني ، دقت را قلم حکاکي حافظه مي داند. براي افزايش تاثر و به طور کلي براي داشتن حافظه خوب لازم است که به طور شايسته اي دقت خود را درباره موضوعي که مي خواهيم به خاطر بسپاريم ، معطوف کنيم و اجازه ندهيم که موضوع ديگري آن را متوجه خود کند. براي اين که عامل دقت را خوب به کار ببنديم بايد از همه حواس خود به بهترين شکل ممکن کمک بگيريم. حواس ظاهري ما بينايي ، شنوايي ، بويايي ، لامسه و چشايي در ايجاد دقت موثرند.
بينايي: با اين که ضعيف کردن محرکها نه تنها به تقويت حس بينايي کمک نمي کند؛ بلکه آن را ضعيف نيز مي کند، بنابراين براي تقويت اين حس بايد کوشيد که به هر آنچه در اطرافمان هست دقيق شويم. بسياري از اشيا را هر روز مي بينيم ؛ ولي به علت عدم دقت زود فراموش مي کنيم که با تمرين اين حس تقويت خواهد شد. به عنوان مثال مي توانيد به اجزاي تشکيل دهنده خودکاري که در دست مي گيريد بيشتر دقت کنيد و بکوشيد به چيزهايي که تا کنون توجه نکرده ايد نگاه کنيد.
شنوايي: براي تقويت اين حس محرک را به حداقل برسانيد، به طوري که به سختي قادر به شنيدن نباشيد يا اگر به يک قطعه موسيقي گوش مي دهيد، بکوشيد سازهاي آن موسيقي که نواخته مي شوند را بشناسيد.
بويايي: مانند حس شنوايي محرک را ضعيف کنيد تا اين حس برايتان بيشتر اهميت پيدا کند.
چشايي: در خوردن غذا دقت کنيد آن را آرام بجويد و مزه ها و نوع مواد خوراکي را تشخيص دهيد از خوردن غذاي داغ بپرهيزيد.
لامسه: اين حس نقش کمتري در حافظه دارد؛ ولي مي توان آن را قوي تر کرد و بر ميزان دقت موثر دانست.
براي دقت جهت يادگيري يک موضوع بويژه به روند عمومي و رنگ نگاه کنيد، لمس کنيد، بو کنيد، گوش کنيد، وزن و حجم و سختي را بيازماييد؛ هر چه بيشتر حواس خود را بکار بريد بيشتر موضوع را به خاطر مي آوريد و بهتر ياد مي گيريد. هلن کلر مي گويد: « دقت مادر حافظه است و دختر دانش» يعني هر چه دانش و آگاهي و معلومات ما بيشتر شود دقت ما نيز به همان نسبت بالا مي رود و هر چه دقت بيشتر مي شود يادگيري بهتر ميسر مي شود.
علاقه: از جمله عوامل ديگري که به افزايش تاثر کمک مي کند ميزان علاقه فرد به فعاليتي است که صورت مي دهد. علاقه مندي باعث تمرکز، دقت ، تداوم و در نهايت افزايش يادگيري مي شود.
هيجان: هر هيجاني چه مثبت چه منفي روي حافظه و يادگيري اثر دارد. هميشه اتفاقات و مطالبي که توام با حوادث غير معمول يا هيجان آور باشد، بهتر در ذهن باقي مي ماند مثلا درسي را که معلم يا مربي با هيجان و شوخي آموزش مي دهد بيشتر در ذهن باقي مي ماند.
توجه انتخابي: توجه به مسائل و امور مي تواند به صورت انتخابي صورت گيرد به عنوان مثال به چيز خاصي توجه شود، اگر انتخاب نبود و در يک زمان تمامي محرکها درک مي شد، انسان قادر به تحمل آنها نبود و دچار ناراحتي شديد روحي مي شد. مقدمه دقت توجه انتخابي است يعني عملا تا توجه انتخابي در خصوص هدف صورت نگيرد، دقت معنا نخواهد داشت.
انتظار: اين عامل روي دقت اثر مي گذارد. ايجاد پرسش درباره يک موضوع يا موضوع هاي مختلف يک کتاب پيش از مطالعه آن باعث ايجاد انتظار براي يافتن پاسخ آن و باعث دقت مي شود. به طور معمول افراد کنجکاو داراي دقت بالايي هستند، چون هميشه انتظار جواب مجهولات خود را دارند. به ياد داشته باشيد هميشه پيش از مطالعه با طرح پرسشهاي مختلف از موضوعي که مي خواهيد مطالعه کنيد در خود انتظار و بالطبع دقت ايجاد کنيد.
هدف: هميشه پيش از مطالعه کتاب يا موضوع ، هدف خود را مشخص و تعيين کنيد. چه موضوعات و مطالبي مدنظر شماست؟ و حداقل از بخشهايي که هدف شما را برآورده نمي کند خودداري کنيد، اين مساله نوعي مرزبندي است.
تداعي: تداعي و ارتباط بين مفاهيم ، کلمات و اشيا بايد فوق العاده مسخره ، خنده دار و مضحک باشد. مضحک بودن تداعي به حفظ آن تداعي در ذهن و فکر کمک بسيار موثري مي کند.
حرکت: هميشه ديدن يک فيلم (تصاوير متحرک) بيش از ديدن يک اسلايد و تصاوير جدا از هم در ذهن باقي مي ماند.
رنگهاي غيرواقعي: براي پايداري مطالب و اشيا به آنها رنگهاي مضحک و غير واقعي بدهيد، مثلا رنگ درياي صورتي.
جابه جايي: از اين اصل براي به خاطرسپاري استفاده زيادي مي شود. بکوشيد جاي اشيا و افراد را به صورت غير واقعي عوض کنيد.
خود بازيگري: تا جاي ممکن بکوشيد در هنگام تداعي و برقراري ارتباط، خودتان را هم دخالت دهيد يعني انجام دهنده کارهاي خودتان باشيد يا دست کم نظاره گر باشيد.
جان و احساس: به اشيا و مطالب جان بدهيد مانند دوران کودکي و خودتان هم تحت تاثير قرار گيريد.
اغراق: تداعي واقعي و روزمره ، پايداري کمي در حافظه دارند و هر چه مبالغه آميزتر باشند، پايداري بيشتري در حافظه دارند.عواملي که مطالعه کرديد در ايجاد ثبات يادگيري بسيار اهميت دارد و مي تواند اعتماد به نفس و خودپنداره شما را به عنوان فراگير دائمي در طول زندگي و دوران تحصيل رسمي و غير رسمي بخوبي تقويت کند.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}