دوره‌ی پهلوی (1304-1357 ش)، مرحله‌ی گذار از اروپایی‌گری معتدل و التقاطی عهد قاجار به اروپایی‌مآبی دوره‌ی پهلوی اول و امریکایی‌گرایی دوره‌ی پهلوی دوم است.

  تهران در دوران پهلوی اول

دوره‌ی رضاشاه (حک‍: 1304-1320 ش) از جنبه‌ی اجتماعی و سیاسی، دوره‌ی انتقال از نظام فئودالی و حاکمیت چندگانه به حاکمیت متمرکز، از جنبه‌ی فرهنگی و مذهبی، دوره‌ی برخورد ارزش‌های سنتی و مذهبی با فرهنگ وارداتی غربی و غیر دینی، از جنبه‌ی اقتصادی، دوره‌ی تکوین صنایع جدید بر پایه‌ی فناوری غرب بود. هر یک از این جنبه‌ها، فضای خاص خود را در تهران پدید آورد.
نخستین اقدامات رضاشاه عبارت بود از:
  1. احداث کاخ‌های سلطنتی و ساختمان‌های حکومتی، از جمله احداث مجموعه کاخ‌های سعدآباد؛
  2. کاخ مرمر و مجموعه کاخ‌های شاهزادگان پهلوی در پیرامون آن؛
  3. مجموعه‌ی اداری - سیاسی و اقتصادی به نام معماری رضاشاهی؛
  4. طراحی و گسترش شهر تهران به سبک غربی
  5. احداث مجموعه‌های فرهنگی جدید (دانشگاه تهران، دبستان‌ها، دبیرستان‌ها و دانشسراها و نظایر آنها).
بینش تجددطلبانه و مقاصد سکولاریستی رضاشاهی، برای تأمین منویات حکومت پهلوی اول و قشر متجدد، حامل و حافظ فرهنگ خاص او بود و مهم‌ترین هدف آن تبدیل ایران به کشوری اروپایی و تحول پایتخت آن به پایتختی اروپایی بود. این کار بدون درک صحیح از تجدد در غرب صورت می‌گرفت. بخشی از فرهنگ تجددطلبانه‌ی پهلوی اول، در زمینه‌ی کارکردهای اداری - سیاسی، امنیتی، آموزشی و اقتصادی، ساختار فضای شهری تهران را به وجود آورد. ساختمان این کارکردها یکی از چشم‌اندازهای فرهنگی شاخص این دوره را پدید آوردند.

در همین دوره، دو کار عمده برای امروزی کردن ظاهر شهر تهران صورت گرفت:
1. شهرسازی جدید
از 1318، که احتمالاً نخستین خودرو (برای مظفرالدین شاه) وارد شهر تهران شد، لزوم تأسیس بلدیه‌ی (شهرداری) تهران (1328) و تدوین قواعد تردد درشکه و خودرو و خیابان‌کشی احساس شد. از اواخر عهد قاجار و اوایل دوره‌ی پهلوی، تعداد خودروها افزایش یافت، به طوری که در آغاز 1308 ش، 27 تعمیرگاه خودرو در تهران وجود داشت که در پایان همین سال به 233 تعمیرگاه رسید. انطباق وضع راه‌ها و نحوه‌ی رفتار مردم با آمد و شد خودروها در سرعت بخشیدن به دگرگونی منظره‌ی پایتخت مؤثر بود.نیاز به استفاده از وسایط نقلیه‌ی چرخ‌دار (درشکه و خودرو) به قدری زیاد شد که به ویژه در آغاز دوره‌ی پهلوی اول، پاسخگویی به این نیاز تنها عامل تعیین کننده‌ی اندازه و شکل خیابان‌ها و نهایتاً ملاک ارزشیابی ساختار شهری بود و قوانین و آیین نامه‌های برنامه‌ریزی شهری و شهرداری در مورد شبکه‌ی حمل و نقل شهری را تحت الشعاع خود قرار داد.

به این ترتیب، با رشد و گسترش شهر، طرح جدید توسعه‌ی شهری به صورت احداث خیابان‌هایی در بافت قدیمی شهر و کشیدن خیابان‌های اصلی و فرعیِ شطرنجی شکل جدید، افکنده شد. اولین نقشه‌ی تهران پس از دگرگونی، در 1309 ش «نقشه‌ی خیابان‌ها» نامیده شد. قانونی که بلدیه در 1309 ش تصویب کرد، محملی شد برای مداخلات بسیار در بافت‌ها کهن شهری. به دنبال تصویب این قانون، اجرای نقشه‌ی جدید خیابان‌ها در دستور کار قرار گرفت. دو خیابان چلیپایی، یعنی خیابان بوذرجمهری (جبه خانه‌ی قدیم، 15 خرداد کنونی) و خیام (اکبرآباد قدیم)، بافت کهن شهری را از بین برد. از 1311 ش به بعد، برج و بارو و خندق دارالخلافه‌ی ناصری ویران و تبدیل به خیابان‌های بزرگ گردید.

ایجاد خیابان، به عنوان نماد تجدد، اولین بازتاب اقتباس از نوع شهرسازی اوسمان، معمار و شهرساز فرانسوی، است. تصویب «قانون تعریض و توسعه‌ی معابر و خیابان‌ها» در 1312 ش، به تبع همین‌گونه شهرسازی بود. رضاشاه، برخلاف بیشتر سلسله‌های نوبنیاد ایران، پایتخت جدید برنگزید، بلکه عملاً با تخریب حصار دور شهر و دروازه‌های آن و تعدادی از بناهای عصر قاجار، پایتخت جدیدی مطابق با جهان‌بینی خود ایجاد کرد.افزون بر این، مجلس شورای ملی در 1314 ش، طبق ماده‌ی دومِ نظام‌نامه‌ی تشریفات، به کار بردن عناوین و القاب برای شهرها، مثل دارالخلافه‌ی طهران، را موقوف کرد.
 
2.ساختمان‌سازی جدید
تحکیم مبانی حکومتی، لزوم تقویت کارکردهای موجود و فراهم آوردن کارکردهای نو، ضرورت احداث بناهای جدید و تغییر ساختمان‌ها را هم از نظر صوری و هم از نظر کیفی، به ویژه در معماری دولتی، سبب گردید که چشم‌انداز فرهنگیِ مادی جدیدی در تهران پدید آورد. مهم‌ترین بناهای حکومتی تهران، در محل میدان مشق سربازخانه‌ی ناصرالدین شاه ساخته شد. این میدان از زمانی که رضاخان تهران را فتح کرد تا 1313 ش، باغ ملی شد.به دستور وی در جلو این میدان سردری با اقتباس سردرِ نقاره‌خانه قدیم باب همایون ساخته شد که ابتدا به آن سردرِ نقاره‌خانه می‌گفتند و امروزه سردرِ باغ ملی می‌گویند.

معماری مجموعه ساختمان‌هایی که در این محل به کمک مهندسان خارجی و داخلی بنا شد، به سبک معماری رضاشاهی مشهور شد. بازگشت به سنن معماری باستانی و آمیختگی آن با معماری غربی، از ویژگی‌های این سبک بود. مهم‌ترین بناهای حکومتی این محل عبارت بودند از:
  1. کاخ شهربانی،
  2. کاخ وزارت امور خارجه،
  3. باشگاه افسران و ساختمان‌های ارتشی،
  4. عمارت ثبت کل،
  5. اداره‌ی پست،
  6. کتابخانه‌ی ملی،
  7. موزه‌ی ایران‌باستان و هنرستان دختران.
  8. موزه‌ی ملی ملک


کاخ شهربانی در تهران 

کاخ شهربانی، عظیم‌ترین بنای مجتمع، با تکیه بر معماری هخامنشیان و معماری غرب ساخته شد. پس از آن، معماران بناهای دولتی و غیر دولتی، از شکل ستون‌ها و سرستون‌ها و دیگر عناصر کاخ شهربانی در آثارِ خود تقلید کردند.
 

موزه ایران باستان در تهران

بنای موزه‌ی ایران باستان، مقتبس از معماری ساسانیان است. آندره گدار، معمار و باستان‌شناس فرانسوی، طاق کسرای ساسانیان را با پرداختی نو در سردر بنای این موزه بازآفرید.
 

کاخ وزارت امور خارجه

کاخ وزارت امور خارجه ظاهراً با الهام از کعبه‌ی زردشت (یکی از بناهای دوره‌ی هخامنشیان در نقش رستم)، ساخته شده است.
 

اداره پست در تهران

در ساختمان اداره‌ی پست، معماری ایرانی با معماری غربی درآمیخته است.
 

بانک ملی در تهران

در همان سال‌ها، هنریش ، معمار آلمانی، ساختمان بانک ملی را در مجاورت این مجتمع، در خیابان فردوسی، بنا کرد. در این ساختمان نیز ترکیبی از معماری باستانی ایران و معماری اروپا عرضه شد و دولت آگاهانه از نقش فَرْوَهْر استفاده کرد.
 

دادگستری در تهران

ساختمان دادگستری در ارگ، در قسمت غربی کاخ گلستان بنا شد. در این بنا به الگوهای معماری اروپایی توجه بیشتری شده است. با این همه، چشم‌انداز عمومی آن، با ایوان چهار ستونی ورودی‌های اصلی و با استفاده از بعضی عناصر حجاری‌های تخت جمشید مانند نقش گل دوازده پر و شیر، ایرانی است.
 

ایستگاه راه آهن تهران

در مجموع، ابنیه‌ی دوره‌ی پهلوی اول، بیشتر متأثر از معماری آلمانی است که ظواهر فرهنگ باستانی ایران در آن مشاهده می‌شود. اصول معماری این بناها همان اصول معماری آلمانی و ایتالیایی است. نمونه‌ی بارز آن، ساختمان ایستگاه راه‌آهن تهران است که علامت صلیب شکسته بر سقفش نمایان است.
 

خیابان های وسیع در تهران

در این دوره، علاوه بر خیابان‌های وسیع، میدان‌هایی مانند فردوسی و حسن آباد، احداث شد که در عین ایجاد تسهیلاتی در شبکه‌ی عبور و مرور، تقلیدی از شهرسازی اروپایی به شمار می‌رفت.
 

مراکز علمی آموزشی در تهران

سیاست فرهنگی دوره‌ی رضاشاه، از تلاش برای گسترش معارف اروپایی و تصویب قانون اعزام محصل به خارج از کشور در 1307 ش آشکار است. احداث دبستان‌ها، دبیرستان‌ها، دانشسراها، دانشکده‌ها و تأسیس دانشگاه تهران، نیز از نشانه‌های سیاست فرهنگی این دوره است، فرهنگستان زبان ایران نیز در 1314 ش تأسیس شد.

با وجود آثار شهرسازی و سیاست فرهنگی تجددطلبانه‌ی دوره‌ی رضاشاهی بر چهره‌ی مادی و معنوی تهران، هنوز روحیه‌ی ایرانی - اسلامی در مردم و چشم‌انداز فرهنگی تهران وجود داشت.
 

تهران در دوره پهلوی دوم

در دوره‌ی محمدرضاشاه، هنگام جنگ جهانی دوم، تهران با مشکلات سیاسی و اقتصادی روبرو شد. به علت حمله‌ی بیگانگان و ترس از جنگ و قحطی، بسیاری از مردم شهرها و روستاهای کشور به طرف تهران سرازیر شدند، چنان که در 1325 ش جمعیت تهران به بیش از 880000 تن رسید. در نتیجه‌ی این مهاجرت‌ها، شهر بدون طرح و نقشه قبلی گسترش می‌یافت و شهرداری آن دوره قادر نبود امکانات خود را با رشد بی وقفه‌ی شهر هماهنگ سازد.
 

پیدایش سازمان ها و ادارات دولتی و خصوصی در تهران

برنامه‌ریزی برای غلبه بر مشکلات همه جانبه، در نیمه‌ی دوم دهه‌ی 1320 ش در دستور کار دولت قرار گرفت و تشکیل سازمان برنامه و بودجه و هیئت عالی آن در 1327 ش، اولین حرکت در این زمینه بود. فعالیت‌های عمرانی دولت و مؤسسات خصوصی، در پایتخت، یعنی قطب اصلی این فعالیت‌ها، متمرکز شده بود. این برنامه منجر به رشد شتابان پایتخت شد.
 

شهرسازی در تهران

مجموعه های مسکونی
در دوره‌ی شهرسازی پس از شهریور 1320، به سبب رشد شهرنشینی، تعداد کارمندان و کارگران نیز افزایش بسیار یافت و نیاز به مسکن تبدیل به مسئله‌ای اجتماعی شد. در همین دوره، اولین مجموعه‌های مسکونی، همچون مجموعه‌ی نازی‌آباد و فرح‌آباد (صد دستگاه و چهارصد دستگاه) و مجموعه‌ی مسکونی نارمک، در خارج از محدوده‌ی شهری تهران احداث شد. در میان چند مجموعه‌ای که در دهه‌ی 1320 ش احداث شد، مجموعه‌ی چهارصد دستگاه فرح‌آباد (پیروزی کنونی) شاخص‌تر از سایر مجموعه‌هاست و به صورت مجموعه‌ای شهری با فضاهای شهری متناسب ایجاد شده است.
 
ساختمان های سازمانی
تهران از اوایل دهه‌ی 1330 ش، با اتکا به مازاد اقتصادی نفت، رشد و توسعه‌ی بسیار یافت. مهاجرت، خصوصاً پس از اصلاحات ارضی، بیشتر شد. به این ترتیب، جمعیت تهران در اوایل سرشماری عمومی نفوس و مسکن (آبان 1335 ش) به 1512082 تن رسید. پیامدهای همه جانبه‌ی ناشی از این تغییر را در تأسیس وزارتخانه‌های جدید، برنامه‌ریزی و طراحی شهری، ساختمان‌سازی‌های دولتی و خصوصی طبقات اعیان و متوسط می‌توان دید.
 
منطقه بندی در تهران
در دهه‌ی 1330 ش، خانواده‌های کارگری در حاشیه‌ی شهر سکونت داشتند، در نیم دایره‌ای که از شمال شرقی آغاز می‌شد و در سراسر جنوب ادامه می‌یافت و به جنوب غربی می‌رسید؛ خانه‌های تجار متوسط و پیشه‌وران در وسط شهر، میان خیابان سپه و سیروس و مولوی و امیریه، واقع شده بود؛ منازل کارمندان مرفه و صاحبان مشاغل آزاد (مانند پزشکان، وکلای دادگستری و تجار بزرگ) در خیابان‌های شمالی و شمال غربی بود؛ مناطق تجاری در محدوده‌ی بین خیابان‌های سعدی و فردوسی و شاه (جمهوری اسلامی کنونی) و بوذرجمهری تا بازار متمرکز بود؛ ناحیه‌ای که از بهارستان تا اطراف میدان توپخانه را دربر می‌گرفت، منطقه‌ی اداری و حکومتی محسوب می‌شد؛ کارخانه‌ها و واحدهای صنعتی در جنوب و جنوب غربی و بعدها در شمال شرقی تهران واقع شده بود. این روند گسترش مناطق مسکونی و اداری و صنعتی، در دهه‌های بعد، به ویژه از سمت غرب، نیز ادامه یافت. روند کوی‌سازی همچنان ادامه پیدا کرد. برای اولین‌بار، وزارت دارایی در 1332 ش قریه‌ی یوسف آباد را، که یکی از املاک خالصه بود، تقسیم و به کارمندان دولت واگذار کرد. این اراضی بدون توجه به نقشه‌ی شهرسازی و بدون در نظر گرفتن عوارض طبیعی، مانند تپه ماهورها، تقسیم و واگذار گردید. کوی نارمک و نازی‌آباد نیز در اوایل دهه‌ی 1330 ش واگذار شد.
 
مالکیت اراضی اموات در تهران
تمرکز فعالیت‌ها در تهران سبب شد تا در 1335 ش، قانونی به تصویب برسد مبنی بر اینکه تا شعاع ده کیلومتری از میدان سپه (میدان امام خمینی کنونی)، اراضی موات و اوقاف و اراضی دولتی از دست متصرفان خارج گردد و در اختیار دولت قرار گیرد. تصویب این قانون نشان دهنده‌ی گسترش شهر و سوداگری با زمین شهری بود، همان‌گونه که تصویب قانون احداث جاده‌ی سوم تهران - شمیران در 1335 ش، از گسترش سریع شهر به سوی شمال و رفت و آمد بسیار بین تهران و شمیران حکایت می‌کرد (دو جاده‌ی دیگر: جاده‌ی قدیم شمیران، نام کنونی آن خیابان شریعتی؛ جاده / خیابان پهلوی، نام کنونی آن خیابان ولی عصر). این رشد و گسترش روزافزون و دست‌اندازی بر زمین‌های پیرامونی، باعث شد تا در 1339 ش مالکیت بر اراضی موات و بایر، تا شعاع یک کیلومتری شهر، مجاز دانسته شود و قانون تملک اراضی برای اجرای برنامه‌های شهرسازی و خانه‌سازی تصویب گردد.

در دوره‌ی انقلاب سفید و با اجرای اصول آن، از جمله اصلاحات ارضی (پس از 1341 ش) و اجرای برنامه‌ی توسعه‌ی اقتصادی - اجتماعی سوم کشور (1341-1346 ش)، تهران در جهات گوناگون توسعه یافت، فاصله‌ی طبقاتی زیاد شد و طبقه‌بندی اجتماعی و اختلاف فضای شهری حدوداً از دهه‌ی 1340 ش به بعد بیش از پیش بر تهران تحمیل گردید. از این زمان خانواده‌های بزرگ تهرانی خانه‌های زیبای قدیمی خود را در مرکز شهر ترک کردند و به طور دائم در خانه‌های جدید شمال شهر ساکن شدند. در حدود دهه‌ی 1350، شهر تهران، که تابستان‌ها به سبب گرمای شدیدش متروک می‌شد، به ییلاقات شمیران متصل شد. در این هنگام، الگوی شهر ساختار کاملاً دوگانه‌ای داشت. این انتقال از محله‌های مرکزی و بسیار ثروتمند به شمال شهر، موجب جدایی اجتماعی و سپس گسستگی سیاسی شد. دوگانگی دیگر بین مرکز و حاشیه‌ی شهر حاصل شد. این روند - که از آغاز گسترش شهری تهران (دارالخلافه) در دوره‌ی ناصری آغاز شد و به ویژه در عصر پهلوی دوم افزایش یافت - همچنان ادامه دارد.

نرخ رشد سالانه‌ی جمعیت تهران از 1335 تا 1345 ش، 6/1%بود، به طوری که جمعیت شهر در 1345 ش به 2719730 تن رسید. در همین سال، تهران 180 کیلومتر مربع وسعت داشت.
 

منشور انقلاب شاه و مردم در تهران

در دهه‌های 1340 و 1350 ش، شهرداری، انجمن شهر تهران، و سازمان برنامه و بودجه تصمیم گیرندگان اصلی برای برنامه‌ریزی شهری تهران بودند. رئیس انجمن شهر، در گزارش خود به مجمع عمومی اهالی تهران در 29 خرداد 1351، فلسفه‌ی تشکیل دوره‌ی اول انجمن را در دوره‌ی چهارساله‌ی 1347-1351 ش، «منشور انقلاب شاه و مردم» ذکر کرده است. روش کلی انجمن بر چند اصل استوار بوده است.
  1.  طرح‌ها و پیشنهادهای شهرداری را بررسی و جریان صحیح امور را برقرار کند و با گروه‌های شهری تماس دائم داشته باشد و کارهای مفیدی در محدوده‌ی امکانات مالی و فنی و زمانی انجمن شهر انجام دهد.
  2.  با تصویب پیشنهادهای یاد شده، در شهرداری وضعی ثابت و سازمانی متناسب و مدیریتی مصمم به وجود بیاورد و در اجرای برنامه‌های اصلاحی و غلبه بر مشکلات و مسائل شهری از آن پشتیبانی کند. از مصوبات مهم انجمن شهر تهران، تصویب طرح جامع شهر با استفاده از افکار عمومی و اندیشه‌ی صاحب نظران، رفع مشکلات کلی این طرح با اصلاحات ضروری در آن، مراقبت در تهیه‌ی نقشه‌های تفصیلی طبق ضوابط طرح جامع برای قسمت‌های گوناگون شهر و قائل شدن مراحلی برای گسترش شهر بود و براساس آن، شهر تهران یکی از چند شهر بزرگ دنیا با طرح جامع و نقشه‌های تفصیلی می‌شد، که در آن تکلیف مناطق گوناگون و معابر و ساختمان‌ها معیّن گردیده بود
  3. در نتیجه، نحوه‌ی استفاده‌ی مالکان از زمین‌های خود، شهر متناسبی را به وجود می‌آورد و به این ترتیب، دوران بی نقشه‌ای و خودرویی شهر خاتمه می‌یافت.


مشکلات حاصل از برنامه ریزی شهرداری تهران 

به سبب رشد از پیش طراحی نشده‌ی شهر تهران، مسائل و مشکلات عدیده در زمینه‌های گوناگون شهری پدید آمد، از جمله کمبود مسکن، کمی امکانات آموزشی و رفاهی، عدم امکان توزیع متناسب تأسیسات شهری چون برق و آب و تلفن و مشکلات رفت و آمد؛ از این رو، در بهمن 1344 سازمان برنامه و بودجه، مؤسسه‌ی مهندسین مشاور (عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن) را مشاور خود در امر شهرسازی کرد و مقرر نمود که طرح جامعی برای توسعه‌ی شهر تهران در 25 سال آینده، تهیه کنند.

در نتیجه‌ی مطالعاتی که در مرحله‌ی اول طرح جامع به عمل آمد، این اقدامات و روش‌ها پیشنهاد شد:
  1. اجرای روش خطی توسعه‌ی تهران براساس جمعیت 5/5 میلیون تنی تا 1370 ش؛
  2. انجام دادن یک سلسله اقدامات تحدیدی مؤثر، به طوری که جمعیت تهران تا 1370 ش از 5/5 میلیون تن تجاوز نکند؛
  3. وضع قوانین و مقررات لازم جهت اجرای طرح جامع و ایجاد سازمانی برای نظارت بر اجرای آن؛
  4. اقدامات کوتاه مدت برای رفع کمبودهای ساختاری موجود در نواحی شهری و ایجاد محیطی مناسب و بهتر.

هدف‌های طرح جامع عبارت بود از:
  1. دسترسی به نقل و انتقال آسان با حداقل صرف وقت و هزینه،
  2. قابلیت انطباق با تحرک شهری که به سرعت در حال توسعه بود،
  3. کفایت کلیه‌ی وسایل مورد لزوم زندگی شهری،
  4. ایجاد تنوع در وسایل و تسهیلات زندگی برای افزایش امکان انتخاب،
  5. کارایی برنامه‌ریزی شهری به منظور تخصیص متعادل منابع مالی و هزینه‌های بهره‌برداری،
  6. بهداشت و ایمنی شهروندان و بالاخره اقداماتی برای زیباسازی شهر.
  7. وسعت تهران در این طرح (1371 ش)، ششصد کیلومتر مربع بود.
گسترش بی‌سابقه‌ی تهران و تبعیت نکردن آن از طرح جامع مصوب 1345 ش، موجب شد تا عملاً بخش مهمی از این طرح اجرا نشود.در 1352 ش، دولت برای مهار کردن رشد تهران، «سازمان نظارت بر گسترش شهر تهران» را تأسیس کرد و در سال بعد وزارت آبادانی و مسکن را به وزارت مسکن و شهرسازی تبدیل نمود.

بعد از تصویب طرح جامع، تحولات اقتصادی ناشی از افزایش قیمت نفت صادراتی موجب شد که تهران بیش از پیش جاذب اصلی قسمت عمده‌ی رشد اقتصادی و منابع تولید کشور شود. نرخ رشد جمعیت در دهه‌ی 1345-1355 ش، نیز %6/1 بود و جمعیت تهران در 1355 ش به 4530223 تن رسید.

علاوه بر آن، از 1350 تا 1357 ش (پیروزی انقلاب اسلامی ایران) هجوم سرمایه، اولویت‌ها را از بنیاد تغییر داد؛ دیگر مسئله‌ی مهار کردن توسعه‌ی شهر یا تشکیل شهری بزرگ مطرح نبود، بلکه می‌خواستند هرچه زودتر پایتختی باشکوه بسازند که با تصویر بلندپروازی‌های جدید و تمدن بزرگ، که شاه آن را وعده می‌داد، همخوانی داشته باشد.

بنابراین، به طرح‌های خانه‌سازی (اکباتان) و تجهیزاتی (مترو) اولویت داده شد. در این میان حکومت سلطنتی که تا آن زمان توجه چندانی به پایتخت نشان نداده بود، با حمایت از طرح ایجاد یک مرکز جدید معتبر شهری (شهستان پهلوی، در فضای 554 هکتاری شمال خیابان عباس آباد موسوم به تپه‌های عباس آباد، از 1350 ش) - که می‌بایست با تصویری که محمدرضا پهلوی از ایران قرن بیست و یکم برای خود ساخته بود مطابقت می‌داشت - ناگهان به دخالت در سیاست شهری پرداخت. طرح شهستان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران عملی نشد.
 

طرح های شهرداری تهران در دهه 1350

رشد همه جانبه‌ی تهران در دهه‌ی 1350 ش به حدی بود که برنامه‌های طرح جامع، از 1347 تا 1357 ش بیش از چهل بار اصلاح شد. برخی از طرح‌هایی که به تصویب رسید، عبارت بود از:
  1. طرح تجدیدنظر توسعه‌ی تهران، در 1350 ش؛
  2. طرح اسکان اهالی گودهای جنوب شهر تهران در ناحیه‌ی دولت آباد، در 15 اسفند 1352؛
  3. احداث 2271 واحد مسکونی شرکت تعاونی شرکت نفت در 16 خرداد 1355؛
  4. ایجاد شهرک لویزان، در 5 بهمن 1354.
در همین تاریخ، درباره‌ی احداث آپارتمان‌های آ-اس-پ در زمینی به مساحت 58000 مترمربع در اراضی ونک موافقت شد. با اجرای این طرح‌ها، در برنامه‌های تحدیدی مغایرت‌هایی ایجاد شد. احداث مجتمع مسکونی کَن و اراضی سلیمانیه نیز باعث هم‌جواری‌های نامتناسب و توسعه‌های ناخواسته گردید.

در 24 آبان 1357، گسترش شهر تا مشرق رودخانه‌ی کن مجاز اعلام شد و در 26 تیر 1358 اجازه‌ی احداث ساختمان و تفکیک اراضی محدوده‌ی پارک عمومی ونک صادر گردید.

اکارت الرس تهران را به دلیل برخورداری از این کارکردها، اَبَرشهر (متروپل) خوانده است:
  1. کانون اداری و حکومتی نظامی متمرکز؛
  2.  محل زندگی بیشتر نخبگان کشور و منطقه (زمین‌داران بزرگ، تجار، رؤسای قبایل و طوایف و مانند آن)؛
  3.  مرکز اصلی داد و ستد کشور، که در آن شیوه‌های سنتی مبتنی بر سرمایه‌داری بهره‌وری نقش بارزی دارند؛
  4.  بزرگ‌ترین کانون صنعتی کشور که جایگاه متمایز و متمرکز آن، متضمن سلطه‌ی این شهر بر شهرهای دیگر در زمینه‌ی تولید و توزیع تولیدات صنعتی است؛
  5.  کانون تمرکز شرکت‌های بزرگ، شرکت‌های بیمه و شعب مرکزی بانک ها.
 

سخن پایانی

جمع این شاخصه‌ها سبب می‌شود که در تحلیل نهایی، تمامی خاک کشور را حوزه‌ی نفوذ تهران در نظر گیریم و تمامی بخش‌های کشور را به طور مستقیم و غیرمستقیم، وابسته به آن به شمار آوریم. در این میان مراکز بزرگ استانی مانند واسطه‌ای میان تهران و سایر قسمت‌های کشور عمل می‌کنند. طبق آمار 1359 ش، 59/5% ارزش محصولات، 43% کارگاه‌ها و 56/5% از کارکنان کارگاه‌های بزرگ صنعتی در پایان دوره‌ی پهلوی در تهران متمرکز بوده است.

بنای مجلس سنا (مجلس شورای اسلامی کنونی) در 1334 ش طراحی شد و در 1338 ش پایان پذیرفت. مهندس این بنا با الهام از گذشته و فرهنگ قومی و تلفیق آن با پیشرفت‌های فناوری در معماری، کوشید تا معماری جدید و ممتاز ایرانی را خلق کند.

رشد روزافزون تهران در دهه‌ی پایانی دوره‌ی پهلوی دوم، موجب طراحی مجتمع‌های بزرگ مسکونی شد، از جمله طرح شهستان پهلوی (عظیم‌ترین مجتمع شهرسازی در قلب پایتخت)، طرح مرکز اسلامی آریامهر تهران و طرح نگارستان تهران که هیچ کدام اجرا نشد.
 

پی‌نوشت‌ها:

1. ر.ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «پهلوی، سلسله»، بخش 3.
2. ر.ک. همبلی (Hambly)، ص 213-243.
3. ماهرویان، ص 116.
4. فلور، 1375 ش، ص 202.
5. ر.ک. دانشنامه‌ی جهان اسلام، ذیل «بلدیه».
6. همان، ص 212-213.
7. مدنی‌پور، ص 36.
8. حبیبی، ص 158.
9. کریمان، ص 297-298.
10. Haussmann
11. حبیبی، ص 159.
12. عدل و اورکاد (Hourcade)، ص 3.
13. کسروی، 1357 ش، ص 175.
14. یغمایی، ص 168.
15. شهری‌باف، ج 1، ص 16-17.
16. رجبی، ص 46.
17. Godard
18. رجبی، ص 48.
19. همان، ص 50.
20. همان، ص 45.
21. Heinrich
22. رجبی، ص 42-43.
23. همان، ص 52.
24. اصغریان جدی، ص 193.
25. صدیق، ص 354-356، 466-467.
26. کریمان، ص 324.
27. حبیبی، ص 175-176.
28. هاشم‌زاده همایونی، ص 21.
29. ایران. وزارت کشور. اداره‌ی کل آمار عمومی، ج 1، ص 183.
30. بهنام و راسخ، ص 30-31.
31. بدیع، ص 213.
32. ر.ک. همان، ص 214.
33. حبیبی، ص 182-183.
34. اورکاد، ص 232-233.
35. زنجانی، ص 291.
36. چکیده‌ی طرح جامع تهران، ص 10.
37. انجمن شهر تهران، ص 7.
38. همان، ص 8-9.
39. چکیده طرح جامع تهران، ص 7-9، 17.
40. همان، ص 10.
41. همان، ص 11.
42. حبیبی، ص 191.
43. چکیده طرح جامع تهران، ص 17.
44. زنجانی، ص 291.
45. اورکاد، ص 236.
46. چکیده‌ی طرح جامع تهران، ص 12.
47. همان، ص 13.
48. اهلرس، 1380 ش، ص 244-245.
49. ایران. وزارت مسکن و شهرسازی، ص 61.
50. غیائی، ص 246-247؛ هباشی، ص 9.
51. بنی (Beny)، ص 335، 360-361.
 

منبع مقاله :

استنفورد، مایکل، (1392)، درآمدی بر فلسفه‌ی تاریخ، ترجمه: احمد گل محمدی، تهران: نشر نی، چاپ ششم