نویسنده: مصطفی مؤمنی




 

شهر تهران، در کوهپایه‌ی جنوبی کوه‌های البرز مرکزی و روی نهشته (1)‌های آبرفتی اوایل دوران چهارم زمین شناسی (دوره‌ی کواترنری (2)) واقع است و از کوهپایه‌های البرز مرکزی تا کناره‌ی کویر در جنوب تهران گسترش دارد. (3) این شهر در دشتی واقع شده که شیب آن از شمال به جنوب است. میان شهر تهران (با میانگین بلندی 1300 متر) و نزدیک‌ترین قله به آن یعنی توچال (به ارتفاع 3933 متر)، در فاصله‌ای کمتر از ده کیلومتر، اختلاف بلندی شدیدی وجود دارد. (4) براساس آمار 1376 ش، کمترین دمای شهر در زمستان (بهمن)
و بیشترین دمای آن در تابستان (تیر)
وجمع بارندگی سالانه‌ی آن 8/144 میلیمتر است. (5)
با اینکه در برنامه ریزی در مورد شهر تهران، معمولاً مبنای وسعت محدوده‌ی تهران هفتصد کیلومتر مربع است، در واقع منطقه‌ی شهری تهران عبارت است از مجموعه‌ی شهر اصلی یا مادرْشهر تهران با مراکز جمعیت و فعالیت اطراف آن که با یکدیگر ارتباط روزمره دارند و به عبارت دیگر «بازار واحد کار و مسکن» را تشکیل می‌دهند. سرمایه گذاری عظیم در طرح‌هایی همچون فرودگاه بین المللی امام خمینی، احداث پایانه‌ها و بزرگ راه‌های متعدد برون شهری، انتقال واحدهای اقتصادی درون تهران به بیرون از محدوده‌ی شهر، ایجاد مجتمع‌ها و شهرک‌های صنعتی و شهرهای جدید و نظایر اینها در شعاع سی تا شصت کیلومتری شهر، نشان می‌دهد که تهران محدود به 22 منطقه‌ی این شهر نیست (6) و تهران و محدوده‌ی شهری آن از نظر اقتصادی و اجتماعی بر کل شبکه‌ی شهری ایران مسلط گشته و شبکه‌ی زنجیره‌ای وسیعی به وجود آورده است. (7) بنابراین، در سیاست‌گذاری کلی برای شهر تهران محدوده‌ی وسیعی به نام «تهران بزرگ» در نظر گرفته می‌شود که حدود هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و فاصله‌ی شمالی‌ترین نقطه تا جنوبی‌ترین آن حداکثر چهل کیلومتر و شرقی‌ترین تا غربی‌ترین حداکثر هفتاد کیلومتر است (8) و بیش از 100 آبادیِ پیرامونی، در طول سالیان، در آن ادغام شده است. (9)
سازند (10) آبرفتی تهران شامل آبرفت‌های جوان مخروط افکنه‌ای دوره‌ای کواترنری است که از دامنه‌ی جنوبی البرز مرکزی به سمت جنوب، کم و بیش تا کناره‌ی کویر، ادامه و گسترش می‌یابد و بخشی از دشت را دربر می‌گیرد و بخش گسترده‌ای از شهر روی آن بنا شده است. این سازنده به طور کلی از نهشته‌های سیلابی و رودخانه‌ای تشکیل شده است. بسترهای آن را تا شصت متر گزارش کرده‌اند. (11)
زمینی که تهران بر سطح آن گسترش یافته، یکپارچه و مستحکم نیست، بلکه گسل‌های کوچک و بزرگی آن را شکسته و قطعه قطعه کرده‌اند، که بیشتر جهت شمال غربی - جنوب شرقی یا غربی - شرقی دارند. شواهد نشان می‌دهد که این قطعات اغلب نسبت به هم حرکت‌هایی داشته‌اند. نیمه‌ی شمالی تهران از نظر حرکت گسل‌ها آسیب‌پذیرتر از نیمه‌ی جنوبی آن است. هرچند مطالب مستدلی در زمینه‌ی امکان زمین‌لرزه‌های شدید در تهران نوشته شده و در سال‌های اخیر، وقوع صدها زمین‌لرزه در مشرق و شمال شرقی تهران (محدوده‌ی گرمسار تا فیروزکوه) ثبت شده است، گسل‌های اصلی از شهر تهران نمی‌گذرد. تنها گسل مهم سراسری به طول صدها کیلومتر، درست از پای توچال یعنی از شمال فرح‌زاد و سعادت‌آباد و ولِنْجک و نیاوران می‌گذرد. در شمال کهریزک نیز گسل مهم دیگری قرار دارد که به سمت گرمسار ادامه می‌یابد. در فاصله‌ی این دو گسل اصلی، ده‌ها گسل قائم یا مایل کوچک و محلی هست که بیشتر زیربنای زمین‌های شمال تهران را دربر گرفته و احتمالاً از گسل‌های اصلی خطر کمتری دارند. (12)
علاوه بر زلزله‌هایی که در پیرامون تهران روی داده و در این شهر هم احساس شده، در دو سده‌ی اخیر زلزله‌هایی نیز تهران را لرزانده و سبب ویرانی‌هایی شده است، از جمله زمین‌لرزه‌ای (7/1 ریشتر) در 2 شوال 1245 در دوره‌ی فتحعلی شاه که دماوند و شمیرانات را ویران کرد، به کاروان‌سرای جاجرود و شهر تهران آسیب رساند، سبب مرگ سی تن شد و بر اثر آن تمامی ساختمان‌های تهران آسیب دید، بخشی از بازار و قسمتی از کاخ گلستان و خانه‌های پیرامون آن ویران شد، به ارگ تهران و تالار بزرگ مدعوین و چند ساختمان بزرگ و ساختمان سفارت انگلیس آسیب شدیدی وارد شد و حدود یک میلیون تومان خسارت وارد آمد. مردم تهران و خانواده‌ی سلطنتی مدتی در چادر به سر بردند. احتمالاً گسل مُشا سبب وقوع این زمین لرزه بوده است. (13) این گسل از 1076 تا 1245 دو زمین‌لرزه‌ی ویرانگر و چندین زمین‌لرزه‌ی کوچک به وجود آورد. (14)
از نظر آب و هوا، کوه‌های اطراف تهران مانع بزرگی در راه نفوذ توده‌های هوا به شمار می‌آیند و موجب سکون نسبی هوا در تهران می‌شوند. با این موانع طبیعی و پایین بودن سرعت باد در بعضی فصول، به خصوص در زمستان، پدیده‌ی وارونگی (15) هوا به وقوع می‌پیوندد که موجب افزایش آلودگی هوا می‌شود. (16)
عکس هوایی تهران (ح‍ 1344 ش) آبراهه‌ها و مسیل‌های فراوانی را در شهر و اطراف آن نشان می‌دهد که آب‌های شهر را به خارج هدایت می‌کردند. این مسیل‌ها از شمال شهر شروع و متناسب با شیب زمین، به طرف جنوب شرقی و کمتر به سوی جنوب غربی ادامه می‌یافتند. در گذشته، مسیل‌ها به راحتی بخشی از بارش‌های سالانه و قسمتی از آب قنات‌های قدیم را در محدوده‌ی شهر تهران دفع می‌کردند، لیکن در دهه‌های اخیر، به علت گسترش شهر، به این نقش توجه چندانی نشده و کاربرد آنها تغییر یافته است؛ در اکثر موارد بستر مسیل‌ها به کلی زیر ساختمان و تأسیسات شهری رفته و مسیر پاره‌ای از مسیل‌ها نیز تغییر یافته است. مثلاً، در تجریش سه رود وجود دارد: دربند یا جعفرآباد (نام قدیم آن مقصودبیک)، گلابدره (نام قدیم آن صالح بیک) در مشرق که در زیر پل تجریش به دربند می‌پیوندد و رود فصلی ولنجک (نام قدیم آن یعقوب بیک) در مغرب، که امروزه اثر کمی از آن باقی مانده است. این رود از بلندی‌های پیرامون ولنجک سرچشمه می‌گرفته است.
گسترش بی ضابطه‌ی شهر و تصرف بستر رودخانه‌ها در گذشته‌ای نه چندان دور، سبب باریک شدن بیش از اندازه‌ی گذرگاه این رودها، به ویژه رود گلابدره، شده تا جایی که در بسیاری جاها تنها باریکه‌ای از بستر رود باقی مانده است. (17)
شبکه‌ی رودخانه‌ای شمال تهران از مشرق به مغرب عبارت است از : دارآباد، دربند، دَرَکه، فرح‌زاد و حصارک. در این دره‌ها آبادی‌هایی وجود داشته که اکنون جزو تهران شده‌اند. کشاورزی در این آبادی‌ها با استفاده از آب این رودها انجام می‌گرفته و اشتغال اصلی اهالی کشاورزی بوده است. آبادی‌های این دره‌ها در 1311 ش عبارت بود از: فرح‌زاد که قریه‌ی مهم دره‌ی فرح‌زاد است؛ درکه و اِوین و در جنوب آنها ونک، واقع در دره‌ی درکه؛ تجریش مرکز شمیرانات، در دره‌های پس قلعه و دربند (قصر ییلاقی سلطنتی سعدآباد در دره‌ی دربند واقع است و قرای دیگر دربند، زِرگَنده و قُلهَک بوده است)؛ امامزاده قاسم که قریه مهم دره‌ی امامزاده قاسم است، این دره در سرپل تجریش به دره‌ی دربند متصل می‌شود؛ دارآباد که قریه‌ی مهم دره‌ی دارآباد است، سیلاب‌های این دره از مشرق تهران می‌گذرد؛ (18) آبادی کَن در دره‌ی رودخانه‌ی کن؛ و آبادی حصارک در دره‌ی رودخانه‌ی حصارک.
تا قبل از دوره‌ی قاجار، آب مصرفی تهران از کوه‌های شمالی تهران تأمین می‌شد. (19) بعدها آب مشروب شهر منحصر به چند رشته قنات وقفی و مازاد آب قنات شاه شد و تهران با کم آبی مواجه گردید، تا آنکه میرزا عیسای وزیر (قائم مقام فراهانی، متوفی 1238)، قنات‌های بسیاری حفر کرد. (20) سپس در اواسط سلطنت محمدشاه قاجار (ح‍ 1255) به دستور صدراعظم او، حاجی میرزا آقاسی (متوفی 1265)، دو نهر بزرگ از رودخانه‌ی کرج جدا کردند و به تهران آوردند: یکی، نهری که از دامنه‌ی البرز عبور می‌کرد و از شمال قریه‌ی طرشت می‌گذشت و به عباس آباد منتهی می‌شد، که پس از فوت حاجی میرزاآقاسی به کلی بی استفاده ماند؛ دیگری، نهری که از زیر جاده‌ی تهران - قزوین می‌گذشت و به قریه‌ی یافت آباد می‌رسید. سرانجام، متعاقب خشکسالی 1306 ش، بلدیه تصمیم گرفت به هر زحمت و قیمتی برای تهران آب تهیه کند. کارشناسان، حفر مجرای کرج را پیشنهاد کردند که فوراً اجرا شد. (21)
تا پیش از بنای سد مخزنی امیرکبیر، 26 رشته قنات و حقابه‌ای که تهران از رودخانه‌ی کرج داشت (مقدار ثابت: 848 لیتر در ثانیه، به اضافه‌ی
شار (دِبی) دائمی رودخانه که مقدار آن در هر فصل متفاوت بود)، آب مصرفی تهران را تأمین می‌کرد. (22) با افزایش جمعیت، این حقّابه و آب قنات‌های جاری در شهر، نیاز روزافزون آب را برآورده نمی‌کردند و چون جریان این آب و توزیع آن در منازل، به وسیله‌ی جوی‌های روباز صورت می‌گرفت، قبل از اینکه به مصرف اصلی برسد، مقداری از آن (شاید نصف آن) بر اثر فرونشستن در زمین و تبخیر، تلف می‌شد و بقیه نیز در معرض آلودگی‌های گوناگون بود. (23) برای جبران کمبود آب تهران لازم بود آب رودخانه‌ی کرج، یعنی یکی از اساسی‌ترین و مطمئن‌ترین منابع تأمین آب پایتخت، مهار گردد. با پایان یافتن مطالعات راجع به احداث سد مخزنی چند منظوره‌ی امیرکبیر بر روی رودخانه‌ی کرج، در فاصله‌ی 63 کیلومتری شمال غربی تهران و در 23 کیلومتری جاده‌ی کرج - چالوس در تنگه‌ی واریان، کارهای ساختمانی این سد در 1337 ش آغاز شد و در 3 آبان 1340 با گنجایش کل مخزن 205 میلیون مترمکعب افتتاح و بهره‌برداری گردید. با احداث این سد، حقّابه‌ی شهر تهران، که حدود 55 میلیون متر مکعب در سال بود، به 184 میلیون مترمکعب در سال افزایش یافت. نیروگاه سد دارای دو واحد توربین و مولّد برق، هر یک به قدرت 45000 کیلووات، است. (24)
افزایش جمعیت تهران، تأمین آب آشامیدنی ساکنان پایتخت را از منبعی غیر از سد امیرکبیر، ضروری می‌ساخت. مطالعاتی برای انتقال آب رودخانه‌های هراز و جاجرود و احداث سدهای لَتیان و لار صورت گرفت و در مرحله‌ی اول سد لتیان بر رودخانه‌ی جاجرود، در 35 کیلومتری شمال شرقی تهران، با گنجایش کل مخزن 95 میلیون مترمکعب، ساخته شد که کار ساختمان آن از 1343 ش تا 1346 ش طول کشید. این سد در 25 اردیبهشت 1346 ش افتتاح و سد فرحناز پهلوی نامیده شد که بعدها به سد لتیان تغییر کرد. سد چند منظوره‌ی لتیان علاوه بر تأمین قسمتی از آب شهر تهران (هشتاد میلیون مترمکعب در سال)، سی هزار هکتار از زمین‌های دشت ورامین را نیز مشروب می‌سازد. به علاوه دارای نیروگاهی به قدرت 22500 کیلووات است که تا 45000 کیلووات قابل افزایش است. (25) کار ساختمان سد لار بر رودخانه‌ی لار نیز در 1353 ش شروع شد و در 1359 ش، با گنجایش کل مخزن 960 میلیون مترمکعب، خاتمه یافت. (26)

پی‌نوشت‌ها:

1. deposit
2. Quaternary
3. محمودی، ص 23، 33.
4. پژوهش و بررسی لرزه زمینساخت ایرانزمین، بخش 5، ص 7، 27.
5. سازمان هواشناسی کشور، ص 148.
6. غمامی، ص 37-38.
7. توکلی نیا، ص 334.
8. زگر (Seger)، ص 235.
9. ر.ک. تکمیل همایون، ج 3، ص 104-109.
10. formation
11. پژوهش و بررسی لرزه زمینساخت ایرانزمین، بخش 5، ص 7، 33، 42. برای اطلاع بیشتر ر.ک. کتاب پیش رو، بخش یک: استان تهران.
12. محمودی، ص 40.
13. پژوهش و بررسی لرزه زمینساخت ایرانزمین، بخش 5، ص 233؛ امبرسز (Ambraseys) و ملویل (Melville)، ص 180-184.
14. پژوهش و بررسی لرزه زمینساخت ایرانزمین، بخش 5، ص 264.
15. inversion
16. توکلی نیا، ص 220-221.
17. صابری، ص 214.
18. کیهان، ج 2، ص 362.
19. محمودی، ص 38، 44.
20. کیهان، ج2، ص 319.
21. همان، ج 2، ص 319-320.
22. ایران، وزارت نیرو، ص 29.
23. ظهیری، ص 147.
24. ایران. وزارت نیرو، همان جا؛ فرهنگی، ص 100.
25. ایران. وزارت نیرو، ص 44، 130؛ فرهنگی، ص 128.
26. فرهنگی، ص 112.

منبع مقاله :
مومنی، مصطفی ...و دیگران، (1389)، جغرافیا، تاریخ، فرهنگ، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ دوم