نویسنده: ریتاویکس نلسون، الن سی. ایزرائل
مترجم: محمد تقی منشی طوسی





 

به رغم آن که به صورتی گسترده پذیرفته شده است که درک رفتارهای بشر، از طریق تحقیق علمی، ثمرات بالقوه‌ای در بر دارد، امروزه شاهد هستیم که درباره‌ی حقوق و رفاه کودکان شرکت کننده در این تحقیقها نگرانیهایی ابراز می‌شود. بخشی از این نگرانیها بواسطه‌ی تأکید اخیر به روی حقوق افراد و بخشی از آن از لطماتی ناشی می‌شود که به شرکت کنندگان در تحقیقهای پیشین وارد شده است. یکی از این موارد مشهور، مطالعه‌ای است که در سال 1932 درباره‌ی روند طبیعی سفلیس آغاز شد. به رغم کشف داروهای آنتی بیوتیک که می‌توانست شرکت کنندگان در این مطالعه را درمان کند، این تحقیق تا اوائل دهه‌ی 1970 ادامه یافت ( کلتی Kelty، 1981 ). آن چه در مقابل، در این باره می‌توان اظهار داشت این است که لطمه‌های وارده در تحقیقهای مربوط به علوم اجتماعی، به میزان لطمه‌هایی که در تحقیقهای بیوشیمیایی دیده می‌شود مهم و خطرناک نیست؛ با وجود این از نظر قانونی جای نگرانی وجود دارد. برای مثال، در تحقیق میلگرام (Milgram، 1963)، که درباره‌اش بسیار سخن رفته است، به شرکت کنندگان به دروغ گفته شد که لازمه‌ی روند تحقیق آن است که آنان به شرکت کننده‌ی دیگری که به امر یادگیری اشتغال دارد شوک الکتریکی وارد کنند. در واقع، در روند آزمایش هیچ گونه شوک الکتریکی وجود نداشت، امّا شرکت کنندگان از این موضوع آگاه نبودند. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی درجه علاقه مندی افراد به آزار دیگران، در هنگام قرار گرفتن در وضعیتهای بخصوص بود، بسیاری از افراد، ولوبا ناراحتی، اقدام به این کار کردند، و تصورشان این بود که به یارانشان شوک وارد کرده‌اند، تحقیق میلگرام شامل مصاحبه‌ای نیز می‌شد که بعد از آزمایش صورت می‌گرفت. هدف از این مصاحبه، تسکین گناه یا اضطرابی بود که احتمالاً پس از اقدام این کار به افراد دست داده بود. با وجود این، این تحقیق مسائل اخلاقی بسیاری را برانگیخت. مسأله بر سر این بود که چرا پژوهشگران به دروغ وضعیتی را پدید آورده‎اند که افراد شرکت کننده بعداً احساس گناه، اضطراب یا شرم کنند ( برای مثال، بام ریند Baumrind، 1964 ).
جای شگفتی نیست که هنگام طرح مسائل اخلاقی، همواره پرسش صدمه و ناراحتیهای احتمالی وارد به شرکت کنندگان، مطرح می‌شود. همان گونه که در جدول 4-4 می‌بینیم، نگرانیهای دیگری نیز اظهار شده است. در میان افرادی که از به کار بردن فریب و نیرنگ انتقاد کرده‌اند، می‌توان از کِلمان (1967) نام برد. وی موضوع را به این طریق مطرح می‌کند که پژوهشگر نباید « به اضطرابهای جزیی زندگی بیفزاید » یا در آزمایش خود به افراد دروغ و نیرنگ نشان دهد، زیرا این اعمال در اکثر روابط انسانی پسندیده نیست. حق افراد در مورد رازداری نیز باید همیشه حفظ شود. در حال حاضر عدم توافق افراد به شرکت در آزمایش، و نیز عدم اطلاع آنان از هدف تحقیق پذیرفته نیست، و به همین ترتیب استفاده از زور و تهدید مجاز نمی باشد. تمامی این موضوعها پیچیده است، و شاید هیچ راه کاملی برای حفظ سلامت شرکت کنندگان وجود نداشته باشد. برای مثال، همان گونه که موضوع استفاده از فریب و نیرنگ می‌تواند مسأله ساز باشد، اگر فردی آگاه شود که او در گروهی جای داده شده که نقشی بجز مقایسه‌ی اثرات دارو و روی بیماری بخصوص ندارد، امکان دارد در نتایج تحقیق اثراتی بجا گذارد. با وجود این راهنماییهایی مانند آن چه در جدول 4-4 پیشنهاد شده است می‌تواند برای کاستن از این زیانهای بالقوه، بسیار مؤثر باشد. از این رو، چندین سال است که انجمن روان شناسی امریکا به منظور ارائه‌ی راهنماییهایی درباره‌ی مسائل اخلاقی مطرح شده در تحقیقها، کتاب راهنمایی منتشر می‌کند. اخیراً تحقیقهای علوم اجتماعی زیر چتر کمیته‌ی ملّی حمایت از انسانهایی که در تحقیقهای زیست پزشکی یا رفتاری شرکت می‌کنند (1) قرار گرفته است. در حال حاضر، قبل از شروع هر کار تحقیقی دریافت تأییدیه‌ی کمیته‌های تجدیدنظر برای قضاوت درباره‌ی رعایت اصول اخلاقی در طرح پیشنهادی امری متداول و معمول است.
مسأله‌ی پیچیده تر اخلاقی زمانی است که کودکان به عنوان موضوع تحقیق انتخاب می‌شوند. این موضوع بیشتر بر سر توافق آگاهانه شرکت کنندگان دور می‌زند، که به نوبه‌ی خود لازمه‌اش عدم اعمال تهدید و اجبار و نیز داشتن اطلاعات کافی درباره‌ی احتمال خطر و ثمرات حاصله از تحقیق است ( فرانکل Frankel، 1978 ). در مورد بزرگترها اطلاعاتی که باید درباره‌ی شرایط تحقیق بدانند از این قرار است: داشتن هدف آن، نقش افراد شرکت کننده در تحقیق، دلیل انتخاب افراد، شیوه‌های مورد استفاده، ناراحتیها و احتمال خطر، ثمره‌ها، و نتایج جایگزین ( فرگوسن، 1978 ). همچنین امکان دارد، شرکت کنندهای بزرگسال به پژوهشگران اجازه دهند، اطلاعات مربوط به تحقیق را به آنان نگویند. امّا چه چیز توافق آگاهانه کودک را تضمین می‌کند ؟ بی تردید، هر کودک کم سال از درک کامل جزئیّات مسائل عاجز است.

جدول 1-1 برخی مسائل اخلاقی در تحقیق و راه حلهای پیشنهادی برای آن ها

راه حل های پیشنهادی

مسائل

  میان احتمال خطر و ناراحتی برای شرکت کننده،  اهمیتّ تحقیق، موازنه برقرار کنید. هنگام احتمال خطر و ناراحتی پا را از سطح معینی فراتر نگذارید. مشورت  کنید و در صدد گرفتن تأییدیه از کمیته های تجدید نظر برآئید.                                                                         
                                   

احتمال خطر و ناراحتی      

تنها در صورت ضرورت، در پرسشها به فریب توسل جویید، و میان آن چه به دست می آورید و استفاده از آن تعادل برقرار کنید. با حذف شرکت کنندگان آسیب پذیر با آن مقابله کنید. درجه فریب را به حداقل برسانید، و از بازخوردهای بعد از آزمایش برای بالا بردن دید مثبت شرکت کننده نسبت به خود بهره بگیرید. از تجربه های آموزشی در تحقیق خود استفاده ببرید.

فریب

از به کار بردن نام بپرهیزید.
زمانی که شناسایی شخصی با نام ضرورت داشت، از شماره کد که به نام مورد نظر مربوط می شود استفاده کنید و مدارک کد گذاری را کاملا محفوظ بدارید
از وارد شدن به مسائل خصوصی شرکت کنندگان بپرهیزید

رازداری

شرکت کننده همیشه باید موافق شرکت در آزمایش باشد.
یا اطلاعات زمانی که شرکت کننده کم سن است، و به سنی که بتواند  بفهمد نرسیده است، موافقت والدین، تیم یا سازمانهای اجتماعی  ضروری است.                                
هدفها و شیوه های تحقیق باید در حد امکان، به درستی و                                          به  روشنی تشریح شود
        

شرکت بدون توافق     

این عمل در درجه اول غیر قابل قبول است. حساسیت                                      نسبت به عدم استفاده از تهدید و اجبار امری ضروری                                     است. برای مثال، امکان دارد کودکان احساس کنند باید                                     تسلیم خواسته های بزرگ ترها شوند، به همین شکل                                      ممکن است افرادی که در موسسه های مختلف                                        نگهداری می شوند تصور کنند در صورت شرکت در                                       تحقیق، روابط آنان با دست اندرکاران امور بهتر خواهد شد.

شرکت به زور و تهدید       

 حق امتناع از شرکت در تحقیق همیشه باید محفوظ بماند.                                    در صورتی که فردی بخواهد در نیمه راه کار را متوقف                                کند، باید بدون هیچ اثر منفی درباره وی اجازه این کار داده                                            شود.

 

فرگوسن (1978) برای رسیدن کودکان به توافق آگاهانه، طرحی کلی ارائه می‌کند. در این طرح، برای رسیدن کودکان به توافق آگاهانه از توانایی و درک کافی و لازم آنان سخن به میان می‌آید. وی اظهار می‌دارد، نوجوانان را می‌توان مانند بزرگسالان به حساب آورد، بدین معنی که همان اطلاعاتی که به بزرگترها داده می‌شود به آنان نیز داده شود، و سپس از آنان خواسته شود که فرق توافق را امضا کنند. از جایی که امکان دارد نوجوانان از نظر قانون کمتر از بزرگسالان به حساب آیند، والدین نوجوانان نیز باید فرم را امضا کننده در مورد کودکان کم سن تر نیز چنین عمل می‌شود. برای کودکان سن مدرسه هم همین رویه پیشنهاد شده است. با وجود این، در مورد کودکانی دبستانی و پیش دبستانی چون شناختنشان محدود است، برای توضیح باید از چیزهای ملموستر و نیز واژه‌هایی که زودتر به ذهن می‌آید استفاده شود. نتایجی را که تحقیق برای کودک خواهد داشت، نیز باید برای او بخوبی روشن شود. اغلب اوقات بهتر است برای کودک ترجیح داد که پژوهشگران به کمک وی نیازمندند. برخی پژوهشگران راحت ترند که حتی از کودکان هفت ساله نیز بخواهند که فرم توافق را امضا کنند. در مورد نوزادان و کودکان نوپا انتظار توافق آگاهانه امری منطقی نیست، از این رو، می‌توان برای شرکت آنان در تحقیق توافق پدر و مادر را جلب کرد.
با وجود این، توافق قیم خالی از اشکال نیست. اجتماع به والدین اجازه می‌دهد برای کودکان تصمیم بگیرند، زیرا فرض بر این است که خواسته‌های کودکان و والدین با یکدیگر انطباق دارد، حال که این عمل از کودکان ساخته نیست، لذا در این مورد ابتدا پدر و مادر خود را به جای فرزند می‌گذارند ( فرانکل، Ftankrl، 1978 ). امّا این موضوع همیشه صادق نیست. افزون بر این، امکان دارد فشارهای اقتصادی یا اجتماعی وارد بر پدر و مادر، آنان را مجبور کند، اجازه دهند کودکانشان در تحقیق شرکت کنند. برای مثال، اگر شرکت در تحقیق بنابه خواست یک سازمان درمانی باشد، و والدین کودک به درمان آن سازمان نیاز داشته باشند، امکان دارند از ایستادن مقابل آنها واهمه کنند. مشابه آن، امکان دارد والدین کودکانی که تحت درمان موسسه‌ی درمانی قرار دارند نتوانند درمان و تحقیق را از یکدیگر تفکیک کنند. تمام این ملاحظات، این شک را به وجود می‌آورد که موافقت قیّم خالی از اشکال نیست. از نظرات اخیر چنین بر می‌آید، زمانی که تحقیقهای غیر درمانی، احتمال خطر و صدمه‌ی خیلی کمی را برای طفل در بردارد یا اصولاً با خطری همراه نیست، موافقت قیّم پذیرفته می‌شود، تحقیقهای غیردرمانی که به احتمال خطر بیشتری همراه است، حتی اگر توافق قیم نیز وجود داشته باشد، بطور کل قابل قبول نیست. با این همه، اگر یکباره از تلاش برای درک بهتر رفتارهای بشر دست برداریم، کودکان هستند که تاوان گران آن پرداخت خواهند کرد.

پی‌نوشت‌ها:

1. National Com mittee for the Protection of Human Subjects of Biomedical and Behavioral Research.

منبع مقاله :
ریتا ویکس - نلسون، الن سی. ایزرائل؛ (1387)، اختلالهای رفتاری کودکان، محمد تقی منشی طوسی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ هشتم.